عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

اخبارویژه روزنامه های19بهمن89

 بسمه تعالی

کیهان

شبکه تلویزیونی یا یخچال برفکی؟! (خبر ویژه)

کرکره شبکه تلویزیونی فتنه گران که با هیاهوی فراوان راه اندازی شده بود، بدون سر و صدا پایین کشیده شده است.

چندماه پیش بود که فتنه گران شبه اصلاح طلب توسط برخی عناصر فراری و اروپانشین خود (نظیر رجب. ع-حمزه.غ و...) و با کمک مالی برخی محافل اروپایی شبکه موسوم به رسا را راه اندازی کردند اما پس از هیاهوی چند روز اولیه، کرکره این شبکه به اعتبار ورشکستگی و سرخوردگی فتنه گران پایین آمد. برخی محافل غربی حامی شبکه های مشابه پس از چند سال سرکیسه شدن اکنون به این نتیجه رسیده اند که اولا یک جریان مرده نمی تواند تلویزیون زنده داشته باشد، ثانیاً همه چیز فتنه سبز لو رفته و آن خاصیت خاکستری و فریبنده سابق را ندارد و پیام های آن پیام های سوخته و نخ نما شده است و ثالثاً این شبکه های جدید حتی نیمچه جذابیت های شبکه های مبتذل و رنگارنگ قبلی را هم ندارد.

واشنگتن تایمز: مصر از آمریکا دور و به ایران نزدیک می شود (خبر ویژه)

محافل رسانه ای آمریکا و انگلیس بالاتفاق معتقدند کاخ سفید از حوادث مصر غافلگیر شده و در تناقضی دو سر بن بست گرفتار آمده است.

روزنامه نیویورک تایمز در این باره نوشت: اظهارات ضد و نقیض مقامات آمریکایی درباره لزوم رفتن یا ماندن حسنی مبارک نشانه غافلگیر شدن واشنگتن است. یک مقام آمریکایی می گوید در 2 سال گذشته نشست های بی شماری در مورد خاورمیانه برپا شد؛ اما در هیچیک از آنها امکان سقوط مصر از ثبات به دامن آشوب پیش بینی نشده بود.

این روزنامه اضافه کرد: تظاهرات گسترده علیه حسنی مبارک، نه تنها پیوند میان واشنگتن با مهمترین هم پیمان عرب خود را متزلزل کرده بلکه پیوند عمیق و 60 ساله ایالات متحده با اسرائیل را نیز در مخاطره انداخته است. کاخ سفید از سویی مصر را تشویق می کند که به سوی دموکراسی گام بردارد و از سوی دیگر مایل نیست شاهد آن باشد که دولتی که جانشین حسنی مبارک خواهد شد از دوستی با اسرائیل پرهیز کند. رسیدن به چنین موازنه ای، تناقض و چالش بزرگ دولت آمریکا در شرایط بحرانی کنونی است.

واشنگتن پست دیگر روزنامه آمریکایی با اشاره به تظاهرات مردمی در تونس نوشت: نفوذ آمریکا در کشورهای عربی کاهش آشکاری یافته است. اکنون در این کشورها پرچم آمریکا و عکس اوباما را آتش می زنند. کارشناسان مسائل سیاسی کاهش نفوذ آمریکا در کشورهای عربی را به عنوان خاورمیانه بدون آمریکا توصیف می کنند و درباره نقش آینده آمریکا در این منطقه با شک و تردید سخن می گویند. تظاهرات ضد حسنی مبارک بیشتر به علت نزدیکی او به آمریکاست و این یعنی اینکه کشورهای عربی از آمریکا فاصله گرفته اند.

واشنگتن تایمز نیز به تناقض منافع آمریکا در مصر دموکراسی و احتمال روی کار آمدن اسلامگرایان پرداخت و تأکید کرد: قدرت گرفتن اسلامگرایان در نهایت سبب بی ثباتی و دور ساختن مصر از آمریکا و در عوض نزدیک شدن آن به ایران خواهد بود، ایرانی که آشکارا و با صدایی بلند، جانب اخوان المسلمین را می گیرد. یکی از اولویت های نخست اخوان المسلمین، باطل شمردن پیمان کمپ دیوید و پیمان 1979 صلح مصر و اسرائیل است. اولویت بعدی آن، خارج ساختن مصر از مشارکت در محاصره غزه و گشودن مجرایی برای ارسال سلاح به غزه برای حماس است. بدین ترتیب اسرائیل به عنوان قابل اعتمادترین متحد آمریکا در خاورمیانه، آشکارا در شمال، جنوب، شرق و غرب همسایگانی خصم خواهد داشت.

این روزنامه اضافه کرد: اگر مصر به دست متعصبان مذهبی بیفتد، این انقلاب مایه تشجیع گروه های اسلامگرا که در پی بی ثبات کردن رژیم های غربگرا در منطقه هستند، خواهد شد.

روزنامه گاردین انگلیس در این میان نسبت به برقراری مردم سالاری در مصر هشدار داد و نوشت: واقع گرایان هشدار می دهند که جنبش مردم مصر ممکن است به جمهوری اسلامی ایران منتهی شود نه دموکراسی غربی و این برای غرب بسیار بد است.

روزنامه فایننشال تایمز براساس همین تلقی کلی حاکم در غرب می نویسد: غربی ها بدلیل هراس از حاکمیت اسلامگرایان، مخالف دموکراسی در خاورمیانه هستند و اجازه بروز کمترین میزان دموکراسی در منطقه را نمی دهند. این مصیبت است که مصر به آزمایشگاهی برای تکنیک های غربی برای اداره و کنترل مستقیم از دوران اشغال این کشور در سال 1882 از سوی انگلیس تبدیل شده است. اکنون تاریخ به شیوه ای دردآور به فراموشی سپرده شده و از آن درسی آموخته نشده است. ما چیز زیادی از تاریخ یک قرن مصر نیاموخته ایم. دولت اوباما هم اشتباهات پیشینیان خود را تکرار می کند و این نگاه کلیشه ای را دارد که راه دموکراسی در خاورمیانه باید بسته شود.

پرز: تمام گزینه های پیش رو برای اسرائیل پرهزینه و خطرناک است (خبر ویژه)

مقامات رژیم صهیونیستی در کنفرانس امنیتی هرتسلیا اعلام کردند وضعیت استراتژیک دشواری پیش روی اسرائیل است و تحلیل رفتن نفوذ آمریکا در خاورمیانه شرایط را بغرنج تر هم خواهد کرد.

شیمون پرز رئیس رژیم صهیونیستی با اشاره به تحولات پرونده هسته ای ایران و حوادث لبنان و غزه، گفت: رویدادهای خطیری که در مصر می گذرد ایجاب می کند خاورمیانه هرچه زودتر از نزاع فلسطینی- اسرائیلی رهایی یابد تا بتوان به موضوع های مهم تر و حساس تر پرداخت.

در حالی که دور جدید مذاکرات سازش به خاطر از سرگیری شهرک سازی توسط صهیونیست ها به بن بست رسیده و ظاهرا متوقف شده، پرز از توافقات پنهانی با محمود عباس و تشکیلات خودگردان خبر داد و گفت: در چند مورد اساسی میان ما و تشکیلات خودگردان توافق و تفاهم به دست آمده است. از جمله این که باید دو کشور اسرائیل و فلسطین در منطقه وجود داشته باشد. همچنین موافقت شده که کشور آینده فلسطینی باید بدون جنگ افزار سنگین باشد تا امنیت اسرائیل به خطر نیافتد.[!] نکته مهم دیگر آن است که اسرائیل و فلسطینیان به این توافق رسیده اند که با امضای پیمان صلح، پایان نهایی نزاع مورد تایید قرار گیرد و وضعی به وجود نیاید که پس از مدتی، فلسطینیان ادعاها و خواسته های تازه ای مطرح سازند. باید راه آشتی را در پیش بگیریم و دور میز مذاکرات بازگردیم.

معنای سخنان پرز در واقع توافق ابومازن برای دست شستن از تمام حقوق و مطالبات ملت ستمدیده فلسطین است اما وی توضیح نداده که وقتی تشکیلات ابومازن مشروعیت مردمی ندارد، توافق وی با اشغالگران چه اعتبار و ارزشی می تواند داشته باشد، ضمن اینکه اسناد فاش شده از سوی شبکه الجزیره بر بی اعتباری محمود عباس افزوده است.

پرز در این سخنرانی همچنین گفت: رسیدن به سازش بهای سنگینی دارد و بسیار دشوار است اما بدانید گزینه های دیگر در مقایسه با گزینه صلح، بسیار خطرناک تر و پرهزینه تر است.

سخنران دیگر همایش هرتسلیا ژنرال امیر اشل رئیس رکن برنامه ریزی ارتش اسرائیل بود که گفت: در سال پیش رو موقعیت راهبردی اسرائیل در منطقه دشوارتر خواهد شد و اسرائیل باید در سیاست خارجی و امور امنیتی خود به ابتکارات تازه ای دست بزند.

ژنرال اشل گفت: در سال پیش رو کنترل اسرائیل بر رویدادها و جهت بخشی به آنها و پیامدهایشان بسیار دشوارتر خواهد بود. معلوم نیست که آیا اسرائیل خواهد توانست در رسیدن به صلح با فلسطینیان پیشرفت کند، گرچه اکنون ما شریک صلحی مانند تشکیلات خودگردان فلسطینی داریم. اگر اسرائیل در تلاشهای خود موفق نشود، با اوضاع راهبردی دشوارتری روبرو خواهد گردید.

وی گفت: فرصت هایی وجود دارد که اسرائیل باید بی آنکه منافع راهبردی خویش را به خطر اندازد، آنها را به آزمون بگذارد. ولی این احتمال را هرگز از نظر دور نداریم که ممکن است در آینده ناچار شویم در مقابل امتیازات کمتر، بهای بیشتری بپردازیم.

رافی باراک مدیرکل وزارت خارجه اسرائیل نیز در سخنرانی خود همین نگرانی ها را بازگو کرد. باراک نسبت به احتمال تضعیف موقعیت ایالات متحده و کشورهای میانه رو عرب در منطقه هشدار داد و گفت: «در مقایسه با گذشته، توان ایالات متحده در برقراری ثبات در خاورمیانه محدودتر شده است.»

وی به رویدادهای مصر پرداخت و هشدار داد: نباید کار را تمام شده دانست و تصور کرد که مصر به جرگه دشمنان اسرائیل پیوسته است ولی تردیدی نیست که مصر در آینده نزدیک به رفع مشکلات داخلی خویش خواهد پرداخت و فرصت کمتری برای تاثیرگذاری بر رویدادهای منطقه خواهد داشت.

رافی باراک تایید کرد: در مورد ارزیابی اوضاع در مصر، تفاوت هایی بین دیدگاههای اسرائیل و ایالات متحده وجود دارد که بهتر است آنها را بدون سروصدا و در گفت وگوهای غیرعلنی مطرح ساخت و به رایزنی گذاشت.

ارگان وزارت خارجه رژیم صهیونیستی ضمن انتشار مواضع مقامات این رژیم در کنفرانس هرتسلیا (نسبت به تحولات مصر) نوشت: در حالی که تا دیروز پرزیدنت باراک اوباما خواهان کناره گیری فوری پرزیدنت مبارک بود، اکنون خود مقامات آمریکایی و اتحادیه اروپا و دبیرکل سازمان ملل با تغییر 180درجه ای مواضع خود، توصیه می کنند که رئیس جمهوری مصر شتاب نکند، زیرا آن کشور دچار هرج و مرج خواهد شد و این همان استدلالی است که پرزیدنت مبارک پیش تر اقامه کرده و گفته بود به همین علت قصد دارد تا آخرین روز دوران ریاست جمهوری در سمت خود بماند.

این رسانه افزود: بی تردید آنچه در مصر رخ می دهد و بازتاب آن بر دیگر کشورهای عرب منطقه و همچنین مسائل اتمی ایران و فتنه گری های حزب الله در لبنان و حماس در نوار غزه خطرات بسیاری در بطن خود می پروراند که باید نسبت به آنها هشیار بود و به چاره جویی پرداخت. نخست وزیر اسرائیل دستور داده جدار الکترونی و امنیتی در مرز با مصر هرچه زودتر برپا شود.

تصمیم قدرت های غربی در مونیخ برای کارشکنی مقابل انتفاضه مصر (خبر ویژه)

سیاستمداران غربی شرکت کننده در کنفرانس امنیتی مونیخ با انتخابات در مصر مخالفت کردند.

دویچه وله از چهل وهفتمین کنفرانس امنیتی مونیخ گزارش داد: اتحادیه اروپا و آمریکا ضمن پشتیبانی از اصلاحات در مصر پیرامون انتخابات فوری در این کشور هشدار دادند. هیلاری کلینتون در مونیخ اعلام کرد که در پی گفت وگو با همکاران اروپایی خود و پس از دیدار با صدراعظم آلمان، آمریکا و اروپا به نتیجه یکسانی رسیده اند. به گفته کلینتون، واشنگتن بر کناره گیری سریع حسنی مبارک پافشاری نخواهد کرد. رهبران آلمان و بریتانیا نیز در کنفرانس امنیتی مونیخ بر سر تحولات مصر به توافق رسیده اند و موضع هماهنگی را به پیش خواهند برد. به گفته خانم مرکل، «انتخابات کاملا سریع به عنوان آغازی برای روند دمکراتیزاسیون در مصر خطا خواهد بود.»

صدراعظم آلمان تاکید کرده است که شکل گیری ساختارهای جدید نیازمند زمان لازم هستند و اگر در گام نخست انتخابات برگزار شود، ساختارهای جدید شانسی برای دوام نخواهند داشت. دیپلمات های آمریکایی هم بر این باورند که گزینش و آمادگی افراد کارآمد در پست های کلیدی نیازمند زمان است. دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا، گفت: «فکر نمی کنم که با چرخاندن یک کلید و یا برپایی یک انتخابات بتوانیم مشکلات جهان را حل کنیم.»

هیلاری کلینتون در مونیخ گفت: فضای خاورمیانه طوفانی و خطر آشوب بسیار است. منطقه با طوفان تمام عیار محاصره شده و خطر قهقرا قوی است. تغییر سیستم در خاورمیانه در گذشته به ناکامی انجامیده و موجب بهتر شدن وضعیت نشده است. انقلاب هایی به نام حکومت روحانیون موجب سقوط دیکتاتورها شد اما این روند سیاسی به گروگان گرفته شده است.

وی همچنین گفته است: امنیت اسرائیل و محدود کردن برنامه های بلندپروازانه ایران اولویت های آمریکا و شرکای آن در خاورمیانه است.

نمی گذاریم گربه صفتی را از اپوزیسیون بگیرید!(خبر ویژه)

انتقاد یک سایت وابسته به حزب مشارکت درباره اطاعت ناپذیری گروه های اپوزیسیون و تشبیه آنها به گله گربه ها واکنش توأم با مخالفت جریان های اپوزیسیون را برانگیخت.

پیش از این سایت مشارکتی-مجاهدینی «امروز» در مطلبی ضمن استناد به اظهارات چند سال پیش حجاریان نوشته بود: «حجاریان می گفت فرماندهی ده هزار گوسفند راحت تر از فرماندهی ده گربه است. فرماندهی اصلاح طلبان به فرماندهی جمع گربه ها می ماند که هر یک به سویی می روند یکی از دیوار بالا می رود، یکی بالای درخت می رود، یکی می خوابد، یکی بازیگوشی می کند و خلاصه آن که هیچ کس تن به خواسته فرمانده نمی دهد. این تمثیل وصف حال حرکت جنبش سبز و سلف صالح آن حرکت اصلاح طلبی است. نمونه جالب آسیب شناسانه این وصف حال، سخنان آقای خاتمی و واکنش هایی است که از سوی پاره ای از سبزها در فضای مجازی نسبت به آن صورت گرفت».

در واکنش به این موضع گیری، پایگاه اینترنتی «اخبار روز» وابسته به گروهک های اتحاد جمهوری خواهان و فدائیان خلق ضمن اعتراض به این توقع، نوشت: هرچند آقایان فضا و برخورد اصلاح طلبان و دوستان خود را خوب تشخیص داده و رفتار آنها را بیشتر به رفتار گربه ها تشبیه کرده اند اما در لابلای این جملات، گلایه این است که چرا مخالفان را نمی توان مانند گوسفند مدیریت کرد.

نویسنده این تحلیل آنگاه با اصرار بر گربه بودن اپوزیسیون! می نویسد: گربه ها برخلاف گوسفندها حیواناتی مستقل هستند. به تنهایی برای خود تصمیم میگیرند و به تنهایی هم میتوانند زندگی کنند. گربه ها حتی اگر اهلی باشند و در خانه ای زندگی کنند، خود را بیشتر صاحب خانه میدانند. رفتار آنها دنباله روانه نیست. برای خود خیلی احترام قائل هستند، در جاهای بلندی در خانه مینشینند و برای خود منطقه و محدوده میگذارند. حتی اجازه نمیدهند که گربه های دیگر وارد مرز آنها شوند. گربه ها برای خود تصمیم می گیرند و برای خود اجرا میکنند. این دقیقا نمونه انسانهایی است که در جوامع دموکراتیک زندگی می کنند[!]یادآور می شود پیش از حجاریان، کسانی چون علوی تبار هم خاطر نشان کرده بودند کار هدایت و مدیریت مخالفان، شبیه گله بانی گربه ها و گرگ هاست.

جمهوری اسلامی

***در آستانه بیست و دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و همزمان با دهه فجر، یک جریان مشکوک تلاش می‌کند از طریق مصاحبه با بعضی روحانیون از زبان آنها سابقه علما و مراجع بزرگ را زیر سئوال ببرد و از این طریق علیه روحانیت سم پاشی نماید. یکی از روحانیون، که متأسفانه در ماه‌های اخیر به دلیل اظهارات افراطی علیه بزرگان انقلاب و یاران امام انگشت نما شده، در مصاحبه با یک مجله، مطالب خلافی علیه مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی گفته که حاوی اهانت به ایشان است. این شخص اخیراً توسط حزب متبوع خود به خاطر دروغ‌ها و تهمت‌هائی که علیه بزرگان منتشر می‌کند مورد بازخواست قرار گرفته و تهدید به اخراج شده است.

*** فیلم ضد ایرانی "ایرانیوم" بالاخره پس از یک جنجال یک ماهه بر سر پخش یا عدم پخش آن روز یکشنبه در کتابخانه ملی کانادا در اوتاوا و در میان تدابیر شدید امنیتی به نمایش درآمد. به گزارش عصر ایران و به نقل از روزنامه "اوتاوا سیتی‌زن" کانادا در مراسم پخش این فیلم وزیر میراث فرهنگی کانادا و نیز رییس انجمن فیلم فکر آزاد به ایراد سخنرانی پرداختند. فیلم 60 دقیقه‌ای ایرانیوم ساخته "رافائل شور" به بررسی سیاست‌های ایران در جهان از جمله حمایت از گروه‌هایی چون حماس و حزب الله و ادعای تلاش برای دست یابی به سلاح هسته‌ای و القای خطرناک بودن ایران برای جهان می‌پردازد.

قدس

اخبار ویژه 

ناکامی منافقین در راه اندازی شبکه تلویزیونی

جوان آنلاین- تلاش گروهک تروریستی منافقین برای راه اندازی شبکه ای با نام محکومین ناکام ماند.گروهک تروریستی منافقین قصد داشت با راه اندازی این شبکه، محکومین حوادث پس از انتخابات را به تماس با این گروهک و حتی جذب آنها ترغیب کند که با هوشیاری سربازان گمنام امام زمان(عج) ناکام ماند.

روایت لاریجانی از لغزش برخی اصولگرایان

جهان- محمدجواد لاریجانی معاون بین الملل و حقوق بشر قوه قضائیه در آخرین تحلیل خود از حوادث پس از انتخابات گذشته آن را به کودتا تشبیه کرد و گفت: اگر رهبری ترسو داشتیم آن کودتا به نتیجه می رسید. وی در گفتگو با هفته نامه «شما» ارگان حزب مؤتلفه اسلامی گفت: یکی از جاهایی که ما اصولگراها لغزش کردیم و به نظر من باید نسبت به ولی امر احساس شرم کنیم این است که بعضی از دوستان ما بحث مربوط به حمایت از ولی امر را زیر سایه اختلافاتی که با آقای احمدی نژاد داشتند قرار دادند و برای حمایت از ولی امر و مصداق همین ولایت قیام نکردند، در حالی که تیرهای فراوانی به سمت ایشان در جریان بود.

ناکامی فتنه «العربیه» علیه مختارنامه در مصر و لبنان

تابناک - با پخش چهارمین بخش از نسخه عربی سریال مختارنامه از شبکه بین المللی «آی فیلم» و نبود هر گونه توهین به اهل سنت در این سریال، توطئه شبکه تلویزیونی العربیه برای تحریک علمای اسلام و ایجاد فتنه مذهبی میان برادران اهل سنت و شیعیان به ویژه در مصر، لبنان و عراق با شکست روبه رو شد.

بده بستان های اقتصادی در مجلس یک رویه شده است

فارس- الیاس نادران نماینده مردم تهران در مجلس در اردوی «جهاد اکبر 9 » اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل با اشاره به برآورده نشدن انتظارات از مجلس هشتم گفت: متأسفانه بده بستان های اقتصادی به یک رویه نهادینه شده در بخشی از مجلس تبدیل شده است، بدین شکل که برخی از نامزدها در انتخابات از کمکهای مالی عده ای بهره مند می شوند و در مقابل در مدت نمایندگی در سر بزنگاهها در جهت منافع این افراد تصمیماتی می گیرند.

گزارش جهت دارفرانس 24 از موفرفری ها در ایران

ابتکار- شبکه فرانس 24 گزارشی اینترنتی از پدیده مو فرفریها در ایران تهیه کرده و این حرکت را اقدامی اجتماعی با پیامدهای سیاسی خوانده است. شبکه تلویزیونی فرانس 24 از اینکه زنان حق نشان دادن موهایشان را به مردان ندارند، ابراز تأسف کرده است!

نجات دیپلمات آمریکایی در بیمارستان ایرانی

باشگاه خبرنگاران - تبعه آمریکایی به نام «استیوک» که به همراه دوستانش در خارج از پایتخت تاجیکستان به سر می برد، دچار ایست قلبی شده و از سوی آمریکاییها به سرعت به بیمارستان تخصصی ابن سینای ایران (تنها بیمارستان تخصصی قلب در تاجیکستان) انتقال داده شد. تیم پزشکی ایرانی با توجه به علایم حیاتی بسیار ضعیف فرد آمریکایی، به سرعت وارد عمل شد و بیمار را از مرگ حتمی نجات داد. نکته دیگر، این است که در هنگام حضور تبعه آمریکایی در بیمارستان، نیروهای امنیتی سفارت آمریکا برای حفاظت از آن دیپلمات به بیمارستان فرستاده اما در پی دستور قاطع رئیس بیمارستان همگی اخراج شدند.

اخبار مهندسی شده BBC برای موبایل ها

جوان آنلاین- بنگاه خبر پراکنی BBC که در جریان یاغی گری اصحاب فتنه در سال 88 به عنوان تریبون مخالفان جمهوری اسلامی فعالیت چشم گیری داشت، به تازگی برای اینکه بتواند فضای بیشتری را به القائات فکری و تسخیر افکار و اجرای پروژه های عملیات روانی اختصاص دهد و مخاطب را کامل در اختیار داشته باشد در امکانی تازه برای شنوندگان خود سیستم شنیدن اخبار فارسی در موبایل را راه اندازی کرده است.

فاکس نیوز سوژه پیدا نکرد، خالی بست

مشرق- شبکه ضد ایرانی فاکس نیوزآمریکا مدعی پیدا شدن کتابی ایرانی به نام «به یاد شهدای ما»، در صحرای آریزونای آمریکاست که در این کتاب، نام و تاریخ و شیوه عملیات استشهادی ایرانیان شرکت کننده در این عملیاتها درج شده است.فاکس نیوز ادعا کرده است که مقامات آمریکا به این شبکه گفته اند، کتابی ایرانی که عملیات استشهادی را تحسین و تجلیل می کند در صحرای آریزونا در شمال مرز آمریکا- مکزیک یافت شده است.

سخنان آیةا... خامنه ای نقشه راه انقلابیون مصر است

خبر آنلاین - احمد راسم النفیس از رهبران مخالفان رژیم حسنی مبارک گفت: سخنان آیةا... خامنه ای در خطبه های نماز جمعه به مانند نقشه راهی برای انقلابیون وقیام کنندگان مصری است. این نویسنده و اندیشمند مصری گفت: سخنان امام خامنه ای پشتیبانی عظیمی برای ما در مصر بود.

سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی

 بسمه تعالی

خبرگزاری فارس: حضرت آیت الله خامنه‌ای تاکید کردند: اختلاف و تفرقه میان آحاد مردم، میان مسئولان و بخشهای گوناگون نظام، و میان نظام و مردم، اهداف اصلی دشمن برای بر هم زدن انسجام موجود در کشور است که باید با همه اشکال آن مقابله کرد.


-------------------------------


گزارش تصویری مرتبط

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی امروز در دیدار جمع زیادی از فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش و قرارگاه پدافند هوایی، ایستادگی و استقامت ملت ایران بر اصول و ارزشها بویژه اسلام را، عامل اصلی ماندگاری جمهوری اسلامی و الگو شدن آن برای ملتها دانستند و تأکید کردند: حرکت عظیم ملتها در برخی کشورها و بیداری اسلامی در منطقه، قطعاً تأثیرپذیر از حرکت بزرگ اسلامی ملت ایران در 32 سال گذشته بوده و اکنون زمان پایان تدریجی دوران قدرتها و سلطه قدرتمندان فرارسیده است.

در این دیدار که در سالروز بیعت تاریخی همافران نیروی هوایی ارتش با امام خمینی (ره) در 19 بهمن سال 57، برگزار شد، فرمانده کل قوا، این حرکت ماندگار و شجاعانه را زمینه ساز دو رویداد مهم دانستند و افزودند: معرفی یک هویت جدید از ارتش و هویت سازی برای ارتش جمهوری اسلامی یکی از نتایج اقدام همافران نیروی هوایی در 19 بهمن سال 57 بود.
حضرت آیت الله خامنه‌ای جریان سازی را دومین نتیجه این حرکت تاریخی برشمردند و خاطرنشان کردند: بدون تردید اتفاقی که در 19 بهمن سال 57 و در مقابل امام (ره) روی داد، روحیه و تحرک جدیدی را در ملت ایران بوجود آورد و در وقوع حادثه بزرگ 22 بهمن سال 57، تأثیر زیادی داشت.
فرمانده کل قوا حرکت همافران نیروی هوایی ارتش در 19 بهمن 57 را زمینه ساز نجات کشور خواندند و افزودند: کشور بزرگ ایران با آن سابقه فرهنگی و تاریخی، و ظرفیتهای فراوان، قبل از انقلاب اسلامی، اسیر قدرتهای زورگو، و تحقیر شده بود اما حرکت مردم در 22 بهمن و پیروزی انقلاب، این کابوس را شکست.
رهبر انقلاب اسلامی مهمترین ویژگی انقلاب بعد از 32 سال را، ایستادگی و استقامت ملت ایران بر اصول و ارزشها دانستند و تأکید کردند: در میان ارزشها مهمترین ارزش، اسلام است که همواره باید از آن پاسداری و بر آن پافشاری شود زیرا استقلال، آزادی، پیشرفت مادی، وحدت ملی و شکوفایی استعدادها، همه در گرو اسلام است.
حضرت آیت الله خامنه‌ای با یادآوری تأکید مکرر امام خمینی (ره) بر جمهوری اسلامی، افزودند: جمهوری به معنای اتکاء به مردم است و حاکمیت اسلام بدون ایمان عمومی امکان پذیر نیست، بنابراین جمهوری اسلامی، اصلی ترین پایه و اساس در انقلاب است که باید آن را حفظ کرد.
فرمانده کل قوا لازمه دستیابی به موفقیتها در عرصه های مختلف را نزدیک شدن به معنای واقعی و پرمغز جمهوری اسلامی دانستند و تأکید کردند: رسیدن به جمهوری اسلامی و نظام اسلامی واقعی و مطلوب، نیازمند همت مضاعف و کار مضاعف است و با توجه به نامگذاری امسال، تأثیر همت مضاعف در کارها و اقدامات مسئولان مشهود است.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه تحقق نظام جمهوری اسلامی پیشرفته در عرصه های مادی و معنوی، زمینه ساز الگو شدن ملت ایران است، افزودند: ملت ایران در 32 سال گذشته نیز با استقامت و ایستادگی خود بر اسلام و نظام اسلامی و با پیشرفتهای چشمگیری که در این چارچوب به دست آورده، الگوی ملتها شده است.
حضرت آیت الله خامنه‌ای با اشاره به حرکات عظیم ملتها در برخی کشورها خاطرنشان کردند: این حرکتها دفعی و ناگهانی بوجود نمی آیند بلکه نتیجه تراکم خواستها و معرفتها در طول زمان است که اکنون بروز کرده و ایستادگی ملت ایران، قطعاً در بروز این حرکتها نقش عمده داشته است.
ایشان تأکید کردند: امروز روزی است که ملتها در خاورمیانه و دنیای اسلام بیدار شده‌اند و زمان پایان دوران سلطه قدرتمندان و افول تدریجی قدرتها فرا رسیده است.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: ملت ایران در مقابله با سلطه گران و زورگویان و ایستادگی در برابر آنها همواره پیشرو بوده و این افتخار هم به برکت پشتوانه عظیم فرهنگی ایران و اسلام آمیخته با فکر و جان و روح ملت است.
حضرت آیت الله خامنه‌ای با تأکید بر لزوم توجه به جایگاه حساس ملت ایران و ضرورت ادامه مسیر پیشرفت و تعالی تأکید کردند: در این مسیر باید از آنچه که مانع حرکت و پیشرفت است پرهیز شود و یقیناً یکی از این موانع بی مبالاتی به ارزشها است، بنابراین همواره باید بر ارزشهای انقلاب و اسلام تأکید شود.
ایشان ایجاد شکاف و تزلزل در صفوف منسجم ملت ایران و مسؤلان را یکی دیگر از موانع حرکت در مسیر پیشرفت و از جمله اهداف اصلی دشمن در جنگ نرم برشمردند و خاطرنشان کردند: اختلاف و تفرقه میان آحاد مردم، میان مسئولان و بخشهای گوناگون نظام، و میان نظام و مردم، اهداف اصلی دشمن برای بر هم زدن انسجام موجود در کشور است که باید با همه اشکال آن مقابله کرد که تنها راه مقابله نیز حفظ و تقویت بصیرت، و در نظر گرفتن اهمیت و حساسیت جایگاه کنونی ملت ایران است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: باید با بصیرت و پرهیز از اختلافات، جایگاه بسیار تأثیرگذار ملت ایران را حفظ کرد.
حضرت آیت الله خامنه‌ای در بخش دیگری از سخنان خود، پیشرفتها و نوآوریهای نیروی هوایی ارتش در بخشهای قطعه سازی، شبیه سازی، آموزش و سازماندهی را بسیار مهم و قابل تقدیر دانستند و تأکید کردند: این حرکت باید بدون توقف تکمیل شود و به هیچ حدی از پیشرفت قانع نشد.
ایشان با تأکید بر اینکه لازمه تداوم این حرکت مبارک تکیه بر ایمانها، همت ها و جوانان است، افزودند: توکل به خداوند و اتکاء به نیرو، فکر، خلاقیت و اعتماد به نفس جوان، در هر بخشی معجزه آفرین است.
رهبر انقلاب اسلامی در پایان تأکید کردند: محدودیتها نباید مانع حرکت و پیشرفت شوند بلکه باید در هر شرایطی متناسب با ظرفیت ها و تواناییها، بر کمبودها و محدودیت ها غلبه کرد.
در این دیدار امیرسرتیپ شاه‌صفی فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ضمن گرامیداشت خاطره حرکت تاریخی همافران نیروی هوایی در 19 بهمن سال 57، آن اقدام شجاعانه را نشانه ولایتمداری نیروی هوایی دانست و گفت: فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی در مقاطع مختلف از جمله دوران دفاع مقدس، با ایمان و بصیرت، از انقلاب اسلامی ایران دفاع کرده‌اند.
وی حرکت پرشتاب قطعه سازی، طراحی و ساخت انواع موشکها، شبیه سازها، و رادارهای هوایی را از جمله اقدامات انجام گرفته در نیروی هوایی ارتش برشمرد و افزود: استفاده از شبکه ایمن ارتباطی و امکان اشراف کامل و همزمان فرماندهی بر همه پایگاهها، انجام پروازهای برد بلند تاکتیکی، عمردهی و ارتقای انواع هواپیماها و تولید و بکارگیری جنگ افزارهای جنگ الکترونیک از دیگر اقدامات نیروی هوایی ارتش است.

زندگی نامه شیخ عبدالکریم حائری

 

شیخ عبدالکریم ، حائری
نام های دیگر: آیة الله حائری،حاج شیخ ،عبدالکریم حائری یزدی،
موطن: یزد
تاریخ وفات: 1355قمری

زندگینامه ها:

منبع :

نگهبان بیدارسعید عباس زاده 

تولد سال 1326 ه -.ق در روستای ((مهرجرد)) یزد در خانه مردی پاکدل و پرهیزکار به نام ((محمد جعفر)) کودکی پا به عرصه حیات گذاشت و عبدالکریم نام گرفت .وی دروان کودکی را در دامان پر مهر مادری سپری کرد تا به شش سالگی رسید. در آن روزگار که عبدالکریم بایستی پایش به مکتب باز می شد در مهرجرد از مدرسه و مکتب خبری نبود و کودکانی که بزرگ می شدند به دنبال کار و حرفه پدران خود رفته ، بهار عمرشان را در مزارع سپری می کردند، اما عبدالکریم که گویی سرنوشتی جز این داشت مورد لطف الهی قرار گرفت و خیلی زود وسیله درس و دانش ‍ اندوزی برایش فراهم شد.آغاز تحصیل عبدالکریم ، در شهر ناآشنا چندین سال در رفت و آمد بود. روزها در درس ‍ استادان حاضر می شد و شبها در خانه میر ابو جعفر به سر می برد و گاهی در شبهای جمعه به منظور دیدار با پدر و مادر راه مهرجرد را پیش می گرفت . عبدالکریم هر چند بار رحلت پدر مدتی از تحصیل باز ماند اما این فراق از مکتب چندان طول نکشید و دیگر بار شوق مدرسه و مکتب ، قرار از کف اختیار او ربود و عشق به معارف قرآن در دلش جوانه زد و این بار راه حوزه علمیه یزد را در پیش گرفت .حوزه یزد که بسیاری از درسهای دوره سطح و خارج در آنجا تدریس می شد. عبدالکریم جوان ، در چنین جو معنوی وارد دارالعباده یزد گردید و در مدرسه محمد تقی خان سکنی گزید و سالها با شور و اشتیاق فراوان در پای درس استادان بزرگ به تحصیل علوم اسلامی پرداخت .شوق دیدار از همین رو آن طلبه جوان و پر تلاش را در منزل خود جای داد. آیة الله حائری پس از اینکه به مقام اجتهاد نایل گشته بود از این دوران به نیکی یاد کرده ، از خانه میرزا خاطراتی را این گونه نقل می کند: ((سرداب خانه میرزا هم محل مطالعه ام بود و هم محل استراحتم و در ماه مبارک رمضان سحری را نیز در آنجام می خوردم اما برای افطار به خانه میرزا باز نمی گشتم ، بلکه به علت گرمای طاقت فرسای هوا، به سوی فرات رفته ، آب مفصلی می خوردم و شنا می کردم ))شیخ عبدالکریم در حوزه علیه سامرا دوازده سال تمام به تحصیل علم پرداخت . او در این مدت . با همه رنجها و مشتقها ساخت و فارغ از هرگونه اشتغال دیگری با دلی پر امید، به آینده روشن خویش چشم می دوخت و سرانجام نیز به کمالات علمی و معنوی نایل گشت . 

   در محضر استادان را برای خود برگزید با حضور اندک مدت خود در حوزه علمیه کربلا، غبار عزلت و فراموشی سالهای گذشته را از چهره این شهر زدود و پس از سالها آرامش و سکوت بار دیگر همهمه طلاب در مدراس پیچید و بارگاه امام حسین علیه السلام نیز با طنین افکندن بحثهای علمی دانش پژوهان در آن ، جلوه ای دیگر گرفت . آیة الله حائری در مدت دو درس عمده خارج اصول و فقه تدریس می کرد و باقی اوقاتش را در اختیار طلاب علوم دینی قرار داد و علاوه بر اینها، در مقام کسی که آیة الله میرزا محمد تقی شیرازی مرجع تقلید شیعه احتیاطات خود را به ایشان ارجاع داده ، پاسخگویی به مسائل دینی مردم را نیز بر عهده گرفت . 

در حلقه خوبان
   آیة الله حائری به مدت هشت سال در این حوزه پر شکوه بر مسند تدریس ‍ تکیه زد و در کنار مسؤ ولیت سنگین مرجعیت از پرورش و شکوفایی استعدادهای طلاب جوان نیز لحظه ای غافل نبود و به موجب اهمیت فوق العاده به این امر صدها جان پاک طینت دیگر را که امید آن می رفت همه در زمره مراجع بزرگ بشمار آینده در دامان پر مهر و محبت پدرانه خود پرورش داد.قم شهر فضلیت
و با تشکیل جلسات پر شکوه علمی مدتی کور سوی دانش را در این شهر روشن نگه داشتند. اما پس از آن تا روزی که آیة الله حائری پا به این شهر می گذارد وضع حوزه های علمیه همچنان اسفبار و مدتها عضمت گذشته آن فراموش شده بود.
آیة الله حائری پیش از آنکه از طرف اهالی قم به این شهر دعوت شود یک بار در سال 1332 ه -.ق در سفری که به مشهد رضوی عزیمت نمودند، از قم نیز دیدن کرده و چند شبی را در کنار حرم حضرت فاطمه معصومه علیه السلام گذارنده و اوضاع مدارس دینی را از نزدیک مشاهده نموده بود. مدرسه فیضیه را دیده بود که حجره های پر غوغای دیروزش اکنون خالی از همهمه محصلام علوم دینی شده و بر قفسه های کتاب گرد فراموشی نشسته است . انگار هیچ گاه زمزمه دانش پژوهان اسلامی در فضای قم طنین انداز نبوده است ! مدرسه بزرگ ((دارالشفا)) را دیده بود که سالنهای درس و بحث آن اکنون محل اسکان فقرای شهر یا زائران شده است ((و بعضا کسبه اطراف حرم از حجره هایش به عنوان انبار اجناس استفاده می کردند.))
و از همه غمناک تر حال و روز طلاب جوانی بود که به علت محروم بودن از استادان چیره دست و نبود نظم با چهرهای افسرده ، عمر خود را به بیهودگی می گذارنیدند و در آن حجره های تاریک و غبار گرفته با مباحثات سطح ، روزگار سپری می کردند.
گویند ایشان پس از آنکه از نزدیک اوضاع اسفبار مدارس علمی این شهر را دید، بسیار ناراحت و افسرده خاطر قم را ترک گفت و اطرافیانش بارها از او شنیدند که می گفت : ((چه می شد اگر حوزه علمیه قم سرو سامان می گرفت !))
آیة الله حائری در اواخر زمستان 1300 ه -.ش (22 - رجب 1340 ق ) بود که با فرزند بزرگش حاج شیخ مرتضی حائری به همراه آیة الله محمد تقی خوانساری به قصد اجابت دعوت مردم ، از اراک به سمت قم حرکت کردند و در میان انبوه جمعیت استقبال کننده وارد شهر قم شدند.
تاسیس حوزه
حضور آیة الله حائری در قم این نوید امامان بزرگوار شیعه را که همواره زبان به زبان نقل شده و در ذهن شیعیان جای گرفته بود، تحقق می بخشید.
اوایل بهار 1301 ش ، پس از دو ماه اقامت آیة الله حائری در شهر قم ، در منزل آیة الله پایین شهری ، جلسه ای از طرف علما، بازاریان ، و کسبه تهران تشکیل شد که بزرگانی از فقهای قم چون آیة الله بافقی ، آیة الله کبیر و آیة الله فیض در آن شرکت داشتند. در این جلسه ، گفتگو پیرامون حوزه علمیه قم ، ساعتها به درازاکشید و سرانجام نظر نهایی به آیة الله حائری محول شد.
همه علما و بزرگان علم و معرفت قبول این امر مهم به آیة الله حائری اصرار کردند و نیز بسیاری از بازاریان و کسبه در تاءمین مالی حوزه اعلام آمادگی نمودند. آیة الله حائری ابتدا بر این عقیده بود که بزرگان قم خود این کار را انجام دهند و از عهده این امر خطیر نیز بر خواهند آمد. اما چون اصرار بی حد علما را مشاهده کرد تکلیف را بر عهده خود ثابت دید و این نکته را بیان فرمود: ((استخاره خواهیم کرد آیا صلاح است در قم مانده ، به فضلا و محصلین حوزه اراک که انتظار بازگشت مرا دارند، بنویسم به قم بیایند یا نه ؟))
وی صبح روز بعد، پس از آنکه نماز صبح را به پایان رساند در حرم حضرت معصومه علیه السلام به دعا و نیایش ایستاد و به قرآن روی آورد. نقل است که آیة الله حائری به قرآن استخاره نمی کرد و می فرمود من درست نمی فهمم ((یسبح له ما فی السموات و الارض ، نسبت به موضوع استخاره خواب است یا بد.)) اما در مورد ماندن در قم به قرآن استخاره کرد و خود را به مشیت الهی سپرد، که آیه ای زیبا و مناسب حالش ((...واتونی باهلکم اجمعین )
خط مشی آینده او را ترسیم نمود و آیة الله حائری را مصمم ساخت حوزه علمیه قم را سامان داده ، شاگردان خود را از اراک به این شهر فرا خواند.
با اقامت گزیدن آیة الله حائری در قم بنیان حوزه علمیه قم نیز نهاده شد و با گامهای بزرگی که ایشان بر داشت این حوزه بتدریج رشد کرد و در ردیف بزرگترین حوزه های علمیه جهان تشیع در آمد.
اساسی ترین گام آیة الله حائری پس از تاسیس حوزه ، تعمیر مدراس دینی و تغییر روشن آموزشی بود که تحولی عظیم را در آنها به وجود آورد. و دوران نابسامان حوزه علمیه قم که پس از میرزای قمی وضع رقت باری یافته بود، پایان گرفت . ابتکار آیة الله حائری پس از توجه دادن محصلان علوم دینی به ژرف نگری در درس و بحث علمی گزینش ((هیات ممتحنه )) برای گرفتن امتحان از دروس حوزوی بود که امروز چنین روشی در آموزش و پروش ‍ همه کشورها از ضروریات کار محسوب می شود.
شکوه و عظمت حوزه علمیه قم از آغاز تا به امروز که بیش از هفتاد سال از شکل گیری آن می گذرد هر سال چشمگیرتر از گذشته در عرصه های مختلف ، نمود داشته است و پرتو آثار وجودی اش افقهای جدیدی از دورترین نقاط عالم را در نوردیده است . این حوزه با شکوه گذشته از اینکه بزرگ ترین دانشگاه علوم اسلامی است در رشته های اعتقادات ، فقه و حقوق ، عرفان ، فلسفه ، اقتصاد، تفسیر، کلام و... پاسخگوی نیازهای اجتماعی ، فرهنگی و فکری جامعه نیز بوده و هست و در این راه اندیشمندان و فرزانگان فراوانی در دامن خود پرورانده است و اکنون بیش ‍ از 40 هزار دانشجوی علوم اسلامی از ایران و هزاران نفر از 45 کشور اسلامی را در خود جای داده است .
به طور کلی حوزه علمیه در زمینه های مختلف فرهنگی ، اعتقادی ، سیاسی و اجتماعی آثار و برکات فراوانی به جای گذاشت که می توان در یک کلام از آن ، احیای عظمتهای فراموش شده این سرزمین تعبیر آورد. پس از تاسیس ‍ حوزه علمیه قم بود که در کمترین زمان ، روح بالندگی و تحرک علمی و فرهنگی در بسیاری از شهرهای ایران نمایان گردید. پرورش یافتگان حوزه علمیه قم به سایر بلاد سرازیر گشتند، و دهها کتابخانه و مدرسه علوم دینی در سراسر کشور تاسیس شد. در آن روزگار که چند مدرسه دولتی ایران محدود به شاهزادگان و حکومتیان بود درگاه حوزه های علمیه سراسر کشور، به روی فرزندان همه اقشار ملت گشوده بود و حتی در دورترین نقاط کشور هم به همت علمای اسلام آثار اسلامی انتشار می یافت و مکتبهای درسی رونق می گرفت و از هر خانه گلی در دل کوهها و میان جنگلها هم صدای دلنشین قرآن بچه های مسلمان در آسمان این کشور طنین انداز می شد و روز به روز فرهنگ اسلامی و معارف تشیع در ایران راه می یافت .
به برکت شکل گیری حوزه علمیه قم در زمانی اندک فروغ درخشان آن به افقهای دور دست رسید.
وضع مدارس دیگر شهرستانها - نیز با گسیل شاگردان مکتب آیة الله حائری بدان مناطق - رو به بهبود گذاشت . و در خود شهر قم علاوه بر احیای مدرسه های علمیه قدیمی چون ، فیضیه ، دارالشفاء، مومنیه ، خان ، مدرسه های بزرگ دیگری نیز تاسیس شد که امروزه تعداد آنها ((به بیش از 70)) مدرسه می رسد. 

در قلمرو قلم

3. کتابهای دیگر آیة الله حائری مجموعه رسائلی است که در ابواب مختلف فقهی مانند احکام ارث ، احکام شیر دادن و مسائل ازدواج و طالق به رشته تحریر درآورده است . 

 شاگردان مکتب آیة الله حائری در خدمت مردم

از خصوصیات بارز آیة الله حائری که سایر خصوصیات اخلاقی دیگر او را تحت الشعاع خویش قرار می داد، زهد و ساده زیستی و زندگی بی آلایش - قبل و پس از مرجعیت - او بود. پای بندی او به طلبگی زیستن تا آخر عمر، از او تندیسی از زهد ساخته بود. او همواره خدا را شاکر بود که از همان اندک چیزی که در دست دارد می تواند به وضع فقرا رسیدگی کند. روزی یکی از بزرگان ، عبای گرانقیمتی را به فرزندش هدیه کرد و آیة الله حائری چون از آن مطلع گردید با فرزندش به سخن نشست و با این جمله که ((فرزندم ، این عبا برای تو زیاد است )) او را متقاعد ساخت که آن را فروخته ، با پولش سه عبای متوسط برای خود و دو طلبه دیگر تهیه نماید.
در مقام زهد ایشان ، همین بس که امام خمینی (ره ) وقتی به یاوه گوییهای پسر رضاخان پاسخ می دهد، با اشاره به زهد آیة الله حائری چنین می فرماید:
((ما مفت خوریم !... مایی که مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری ما از دنیا می رود، همان شب آقازاده های ایشان شام ندارند، مفت خوریم ! با آنها که بانکهای خارج را پر کرده اند و باز دست از مملکت برنمی دارند مفت خور نیستند!))
 در جای دیگر حضرت امام (ره ) در خصوص زندگی زاهدانه استاد معظم خود فرموده است :
((جناب استاد معظم و فقیه مکرم حاج شیخ عبدالکریم یزدی حائری - که از سال 1340 تا سال 1355 ریاست تامه و مرجعیت کامله قطر شیعه را داشت همه دیدیم که چه سیره ای داشت . با نوکر و خادم خود همسفره و هم غذا بود و روی زمین می نشست .))
از دیگر ویژگیهای روحی آیة الله حائری اینکه اخلاق بسیار در معاشرت با مردم داشت وی کم حرف بود و با مردم با مهربانی و ملایمت رفتار می کرد و در برخورد با طلاب جوان حال و روحیه آنها را مراعات می نمود و همواره چهره ای بشاش و بر لبهایش تبسم داشت .
گاهی در دمادم سحر برای سرکشی و شناخت طلاب پرکار و سحر خیز، راهی مدارس می شد و در رفع مشکلات مالی و رفاهی آنان همواره تلاش ‍ می کرد. بارها می شد که به صاحبان مغازه های اطراف حرم مراجعه می کرد و بدهی طلابی را که از آنها اجناس نسیه برده بودند، ادا می نمود.
بردباری


صبر و بردباری یکی از خصوصیات روحی آیة الله حائری در مقابل مشکلات بود که از وی رادمردی پراستقامت ساخته بود. ایشان در مقابل حوادث و مسائل سیاسی در اوایل شکل گیری حوزه که مصادف با روی کار آمدن رضاخان پهلوی و به دنبال آن ماجرای کشف حجاب بود همواره صبر و بردباری را پیشه خود ساخت و حراست از حوزه علمیه نو پا را که انهدام آن در راءس توطئه دشمنان دین بود، تلاش بسیاری نمود و همواره می فرمود: ((من حفظ حوزه علمیه را اهم می دانم )) آیة الله حائری در ماجرای کشف حجاب بارها با رضاخان برخورد و ستیز نمود.
معروف است که : پس از ماجرای کشف حجاب و کشتار مسجد گوهرشاد ایشان هیچ گاه حال و روز خوشی نداشت و این اندوه را تا پایان عمر در دل داشت .
غروب آفتاب
آیة الله حائری پس از عمری تلاش و تحمل رنج و مشقت ، در 81 سالگی ، در 17 ذیقعده 1355 ه - ق (1315 ه - ش ) به دیار ابدی شتافت و در جوار مرقد قدسی حضرت معصومه سلام الله علیها به آغوش خاک سپرده شد.آیة الله حائری کسی نبود که در مقام فقاهت و رسیدگی به امور دینی ، مشکلات دیگر اجتماعی و اقتصادی جامعه را به فراموشی سپارد. او در حالی که بر مسند مرجعیت تکیه زده و استوارترین انسان عصر خود به شمار می رفت ، در مقابل مشکلات و نیازهای مردم محروم ، تحمل را از دست می داد. از این جهت در کنار مسئولیت سخت اداره حوزه علمیه برطرف کردن نیازهای اساسی مردم را از وظایف اصلی خویش می دانست ، که به طور خلاصه اشاره می شود.
در حادثه سیل 1313 ش . سیل بسیاری از خانه های مردم فقیر ساحل رودخانه را طعمه خود ساخت و انبوهی از آنان را آواره و بی خانمان کرد.
در این حادثه آیة الله حائری با ارسال پیام به سایر شهرهای ایران ، خواستار کمک دیگر هموطنان به این شهر سیل زده شد و انبوه کمکهای مردم را به شهر قم سرازیر ساخت .
ایشان در رسیدگی به این مهم قطعه زمین وسیعی را در منطقه خاک فرج که متعلق به آستانه حرم حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها بود، خریداری نمود و با کمک دیگر اقشار جامعه ، خانه هایی منطبق با اصول مهندسی وقت ، به منظور اسکان آوارگان احداث کرد که هم اکنون این منطقه به کوچه رهبر شهرت دارد.
در روزگاری که بسیاری از مردم در خیابانهای قم زندگی خود را به تکدی می گذراندند وی محلی را به ((خانه فقرا)) اختصاص داد و مستمندان شهر را در آن مکان گرد آورد و بدین ترتیب صدقات و کمکهای مالی مردم نیک اندیش را در مسیری صحیح ، صرف اداره امور آنان کرد.
بیمارستان فاطمی قم به پیشنهاد به آیة الله حائری و با مساعدت یکی از مؤ منین به نام آقا سید محمد فاطمی تاءسیس شده و بعدها با وجوهی از ارث آقای سهام الدوله توسعه یافته است .
از خدمات دیگر آیة الله حائری انتقال قبرستان قم به خارج از شهر است . در آن روزها قبرستان بزرگ قم در جوار در شمالی حرم حضرت معصومه سلام الله علیها قرار داشت و چهره ناخوشایندی به بافت قدیمی شهر داده بود و شهری که پذیرای زائران اهل بیت و محل درس و بحث طلاب علوم دینی به شمار می رفت ، به صورت قبرستانی بزرگ به نظر می آمد و ای بسا این امر موجب هتک حرمت به مقبره بزرگان تلقی می شد. آیة الله حائری در این مورد نیز گام ارزشمندی برداشت و در آن سوی رودخانه که آن روزها خارج از شهر محسوب می شد زمین وسیعی را خریداری و آن را به عنوان قبرستان عمومی شهر کرد. (این قبرستان قدیمی هم اکنون به ((قبرستان نو)) معروف است ).
ویژگی روحی
آیة الله حائری در دوران زندگی پربار خود علاوه بر خدمات بسیار ارزشمند فرهنگی و اجتماعی به اسلام و مسلمانان ، در مکتب خود فرزانگان و اندیشمندان بزرگی را تربیت کرد.
او که در دوران تدریس توجه ویژه ای نسبت به شاگردان خود داشت افراد خوش استعداد را همواره تشویق می نمود و مورد حمایت خویش قرار می داد و بدین ترتیب توانست شخصیتهای بارزی را به جهان اسلام تقدیم دارد که از میان آنان می توان از آیة الله العظمی امام خمینی ، آیة الله العظمی آقای گلپایگانی ، آیة الله العظمی آقای اراکی ، آیة الله العظمی آقای مرعشی نجفی و صدها فرزانه دیگر نام برد.
در کنار همه تلاشهای خستگی ناپذیر آیة الله حائری آثار قلمی مهمی نیز از ایشان به یادگار مانده است که از آن میان می توان به کتابهای ذیل اشاره کرد: 1. کتاب الصلوة - کتاب مفصلی درباره مسائل نماز است .
2. کتاب دررالاصول - این کتاب تقریرات درس آیة الله سید محمد فشارکی است .
گویند آیة الله محمد حسین کمپانی اصفهانی ، صاحب کتاب گرانقدر ((نهایة الدرایه فی شرح الکفایه )) بحثهای درس خارج خود را مطابق با سرفصلهای همین کتاب پیش می برده و از مؤ لف آن با عنوان ((بعض ‍ الاءجله )) (یکی از مردان بزرگ ) تعبیر می فرموده است
تاسیس حوزه علمیه قم چیزی بود که زمزمه آن قرنها پیش از حوزه علمیه نجف شروع شده بود و ریشه در روایات امامان معصوم علیه السلام داشت امام صادق علیه السلام در قرن دوم هجری قمری به یاران خود درباره شهر قم و مرکزیت این شهر برای دانش اسلامی چنین فرموده بود:
زود باشد که کوفه روزگاری از مؤ منان خالی گردد و دانش و در آن ناپدید شود... و به شهری که آن را ((قم )) گویند ظاهر شود و معدن اهل علم و فضل شود.
قم از بزرگترین شهرهای مذهبی جهان تشیع به بشمار می آید که از روزگاران نخست تولد تشیع در ایران ، به مرکزیت شیعه شهرت داشته و تاکنون نیز مرکزیت خود را دانش و بینش اسلامی و تصمیم گیری درباره حوادث سیاسی و اجتماعی حفظ کرده است . این شهر همانند شهرهای نجف و کربلا در سالهای پس از ظهور اسلام ایجاد گردید و با ورود دختر امام موسی کاظم علیه السلام و بعدها به سبب وجود بارگاه عظیم آن حضرت به عظمتش افزوده شد و مورد توجه مشتاقان اهل علم و ایمان قرار گرفت .
قم تاریخ درخشانی در خصوص برپای حوزه علمیه و پایگاه دینی مردم دارد. اولین کسانی که در این شهر برای تاءسیس حوزه علیمه قیام کردند محدثان و روات قبیله اشعری بودند که از یاران امامام معصوم علیه السلام به شمار می رفتند. سپس ظهور شخصیتهای بزرگی چون شیخ کلینی و شیخ صدوق و پس از آنها رو آوردن شیعیان علوی بدین حوزه بر رو نقش افزود. اما با اینهمه این شهر روزگاری نیز خالی از عالمان بوده است و از قرن ششم هجری تا دوران صفویه چندان رونقی نداشته است و بر حجره های مدارس ‍ آن گرد غربت و تنهایی نشسته بود.
((در اوایل قرن یازدهم ه -.ق چند سالی شخصیتهای بزرگی چون صدرالدین شیرازی ، فیاض لاهیجی و فیض کاشانی و بعدها میرزای قمی در مدارس این شهر به بحث و اشاعه علوم اسلامی در فقه ، تفسیر کلام ، فلسفه و عرفان پرداختند.))
آیة الله حائری در اواخر سال 1332 ه -.ق وقتی ماجراجوی انگلیس در عراق شدت گرفت و دامنه آشوب به شهر کربلا نیز کشیده شد به دعوت مردم اراک عزم سفر به ایران کرد. و تا سال 1340 که عازم قم شد در کنار مردم این دیار و در خدمت حوزه علمیه شهر اراک بود. گویند در این ایام امام خمینی (ره ) جوانی بیست ساله بود که با شنیدن آوازه حوزه علمیه شهر اراک ، از عزیمت به حوزه اصفهان صرف نظر کرد و به سوی اراک شتافت و تا انتقال این حوزه به شهر مقدس قم از حوزه دانش و معروف این مرد بزرگ بهره ها جست .
گذشته از اراده محکم و تلاش خستگی ناپذیر شیخ عبدالکریم در راه تحصیل دانش ، استادان پرمایه نیز در شکلی گیری شخصیّت علمی و معنوی او نقش اساسی ایفا می کردند.
وی در سالهایی که در حوزه علمیه سامرا حضور داشت از خرمن دانش ‍ فقهای بزرگی چون آیة الله سید محمد فشارکی ، آیة لله محمد تقی شیرازی و آیة الله شیخ فضل الله نوری ، که هر یک از ستاره های درخشان آسمان فقاهت به شمار می رفتند، خوشه علم و معنویت چید.
اقامت در کربلا
آیة الله حائری پس از رحلت میرزای شیرازی راهی نجف گردید و در آنجا رحل اقامت افکند اما به زودی در یافت که حوزه علمیه کربلا اکنون به وجود او نیاز بیشتر دارد. به همین سبب شهر امام مظلومان حسین علیه السلام را بر گزید و راهی کربلا گردید.
کربلا که روزگاری حوزه علمیه معروف و باشکوهی داشت در آن روزها دیگر شکوه رونق خود را از دست داده بود و هیچ جنب و جوشی در مدرسه های علمیه به چشم نمی خورد و از تراکم طلاب مثل سالهای دوران تحصیل او خبری نبود.
بارگاه مقدس حسینی نیز آرام و خالی از درس و بحث علمی ، روزگار خود را تنها با زمزمه شیفتگان اهل بیت و زائران مشتاق ضریح حسین علیه السلام می گذارند. وی به موجب همین اوضاع تاءسف بار حوزه علمیه ، این شهر را انتخاب کرد و اینجا بود که او لقب حائری
هنوز بیش از 18 بهار از عمر عبدالکریم سپری نگردیده بود که شوق دیدار عتبات در دل وی جوشیدن گرفت و راهی سرزمین عراق شد. چهار شهر مذهبی عراق (نجف ، کربلا، کاظمین و سامرا) که فرزندان پیامبر خدا را میزبان هستند و خاکشان وجود پاک امامان بزرگوار ما را در آغوش خود کشیده است ، عتبات می گویند.
او به همراه مادر خویش با کاروان زیارتی راهی آنجا شد و بی درنگ به حلقه دانشوارن و عالمان بزرگی که گرداگرد امامان را گرفته بودند، پیوست . عبدالکریم ابتدا چند سالی در حوزه علیمه کربلا در محضر آیة الله فاضل اردکانی بود و پس از آن با راهنمایی استادش به حوزه علیمه سامرا و به محضر میرزای بزرگ شیرازی شتافت .
در حوزه سامرامیرزای شیرازی در آن زمان مرجع وقت و در راس حوزه علمیه سامرا بود. وی از آنجا که به علم و معنویت آیة الله ادرکانی احترام زیادی می گذاشت شیخ عبدالکریم را مورد توجه قرار داد. می گویند وقتی نامه فاضل اردکانی را خواند و رو به عبدالکریم کرد و فرمود: ((من به شما اخلاص پیدا کردم .))
در آن دروان (اواخر قرن سیزدهم ) یزد حوزه علمی پر رونقی داشت . پنج مدرسه علوم دینی در این شهر، بخش عمده ای از دانشجویان علوم اسلامی را در خود جای داده بود و دانشمندان بزرگی که تربیت یافته حوزه پر آوازه نجف و شاگردان شیخ بزرگ انصاری و میرزای شیرازی بودند، در آنجا به تدریس علوم مختلف اسلامی اشتغال داشتند.
((در میان مدرسه های مختلف علوم دینی ، مدرسه بزرگ (و زیبای ) ((محمد تقی خان )) از معروف ترین آنها به شمار می فت .))
((روزی یکی از بستگانش به نام محمد جعفر معروف به (میر ابو جعفر) - که خود عالم و در کسوت روحانیت بود - به مهرجرد آمد و (در دیدار نخست ) آثار استعداد و پرتو نبوغی خارق العاده را در سیمای این کودک مشاهده نمود و این بود که تحصیل عبدالکریم را عهده دار شد و در همین سفر با رضایت پدر و مادرش ، او را به اردکان برد و به مکتب سپرد.))

آثار:

  1. کتاب الصلوة
  2. دررالاصول
  3. احکام ارث
  4. احکام شیر دادن
  5. احکام ازدواج و طلاق

بحران در بحران

 

 بسمه تعالی 



بحران مالی گسترده در آمریکا و غرب که از سال 2008 به صورت دومینو کشورهای اروپایی را در برگرفته و هنوز این اوضاع وخامت بار ادامه دارد سبب شد تا تضادهای عمیق اقتصاد سرمایه داری از پرده برون بیفتد. اکنون پس از گذشت سه سال نه تنها این بحران افسارگسیخته مالی گلوی عدم مشروعیت و بی اعتباری نظام کاپیتالیستی را رها نکرده است بلکه سقوط زنجیره ای حاکمان دیکتاتوری که رفیق گرمابه و گلستان مدعیان دموکراسی طی دهه های گذشته بوده اند و با حمایت آمریکا و قدرت های غربی ادامه حیات دادند وضعیت بغرنجی را برای داعیه داران لیبرال دموکراسی و حکومت های سکولار رقم زده است.
امروز در بن بست اقتصادی آمریکایی ها و غربی ها زلزله ای سیاسی نیز پایه های دموکراسی غربی که با دیکتاتوری پیوند خورده را به شدت سست و لرزان کرده است.
هنوز تضادهای عمیق غربی ها در حوزه مسایل اقتصادی سروسامانی نیافته است که تناقض های سیاسی آنها به شکل گیری در تحولات اخیر خاورمیانه و شمال آفریقا رخ می نماید.
کافی است تا اخبار و موضع گیری های آمریکا و قدرت های غربی در قبال قیام و انتفاضه مردمی در تونس، مصر، اردن، یمن، عربستان و... مورد واکاوی و رصد قرار بگیرد تا عیار دموکراسی دروغین غربی محرز گردد.
به عنوان نمونه پس از آنکه آحاد ملت مصر طی روزهای گذشته خواستار برکناری «حسنی مبارک» شدند موضع گیری های آمریکایی ها جالب است.
ابتدا 10 روز پیش «جو بایدن» معاون رئیس جمهور آمریکا در گفت وگو با شبکه پی.بی اس تصریح می کند که حسنی مبارک همپیمان واشنگتن است و دیکتاتور نیست و باید در صحنه قدرت باقی بماند.اما در چرخشی 180 درجه ای اوباما سه روز پیش با پند و اندرز به «مبارک» مبنی بر اینکه او باید به ندای مردم مصر گوش فرا دهد از انتقال قدرت در مصر سخن می راند و چراغ سبزی نشان می دهد برای خداحافظی فرعون مصر از تخت و سلطنت هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه اوباما نیز قبل از رئیس جمهور از دوره انتقالی قدرت سخن گفته بود. بنابراین تحلیلگران و ناظران سیاسی غربی تغییر موضع آمریکا را در راستای یک راهبرد واحد قلمداد می کردند.
اما بار دیگر این موضع، لباس تغییر برتن کرد و «فرانک وایزنر» نماینده ویژه اوباما در امور مصر دو روز پیش- 16بهمن- در حالی که به همراه هیئتی عالی رتبه برای شرکت در نشست امنیتی مونیخ در آلمان به سر می برد بر باقی ماندن حسنی مبارک در قدرت تاکید کرد.
در استدلال «وایزنر» به این جمله بسنده شد که: «رویدادهای اخیر مصر به شدت بر منافع و خواست دولت آمریکا در منطقه تاثیرگذار خواهد بود.»
تعجب نکنید که برای مرتبه چهارم نیز موضع آمریکایی ها درباره دولت مصر و رفتن یا ماندن مبارک تغییر یافت.
این بار «فیلیپ جی کراولی» سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا دقایقی پس از رسانه ای شدن اظهارات نماینده ویژه اوباما در مصر به صحنه آمد و نظرات «وایزنر» را شخصی دانست!
بسیار خوب، سؤالی که به میان می آید این است که موضع آمریکایی ها که خود را سردمدار دموکراسی می دانند و به ناحق عنوان جعلی کدخدای دنیا را یدک می کشند در برابر قیام مردمی مصر چیست؟ علت این همه آشفتگی و تغییر مواضع آن هم از سوی مقامات ارشد واشنگتن چیست؟ آیا این اختلاف نظرها صوری است؟ مشکل به کجا برمی گردد؟
پاسخ به این سؤال ها و مواردی از این دست علی رغم اینکه بدواً پیچیده به نظر می رسد اما به گونه ای است که می توان بدون دشواری خاصی به پاسخ رسید و البته رسیدن به پاسخ در گرو بازبینی صحنه ای است که اتفاق افتاده است.
ماجرا از این قرار است که میلیون ها مصری خواهان برکناری «مبارک» هستند تا از سرنوشت نامبارک وابستگی و اسارت در چنگال آمریکایی ها و صهیونیست ها رها شوند و طعم آزادی را بچشند. مقارن با این فضا، آمریکایی ها گرفتار تناقض هایی پی درپی و تو درتو شده اند.
از طرفی بر طبل دموکراسی می کوبند و مدعی اند اراده مردم فصل الخطاب است اما در سوی مقابل کسانی چون «جو بایدن» و «فرانک وایزنر» بر ماندن حسنی مبارک در قدرت تاکید می کنند. این پارادوکسی است که حل آن برای آمریکایی ها ناشدنی بوده است. چون ناگفته پیداست که جمع دو نقیض محال است.
اینجاست که آمریکایی ها ناگزیر از «دوره انتقال قدرت» سخن به میان می آورند و اوباما و هیلاری کلینتون رأسا وارد گود می شوند و رفتن مبارک را به پیش می کشند تا اگر توان حل کردن مسئله را ندارند به طریقی اطراف و اکناف قضیه را جمع کرده باشند.
اما تناقض و پارادوکس دیگری دامن آمریکایی ها را می گیرد؛ چرا که سخن از انتقال قدرت و رفتن حسنی مبارک از یکسو این پیام را برای دیگر حاکمان مستبد و مرتجع عرب در پی دارد که آمریکا همیشه به گمارده های خود خیانت می کند و این یعنی اینکه واشنگتن منافع خود در منطقه را در خطر ببیند. از سوی دیگر چراغ سبز آمریکایی ها برای رفتن مبارک از صحنه قدرت، شیون واعتراض شدید صهیونیست ها را به دنبال داشته است. بطوری که منافع درهم تنیده و گره خورده واشنگتن و تل آویو حالت اصطکاک پیدا می کند.
بنابراین خروجی تصمیم گیری های آمریکایی ها در برابر طنین صدای ملت مصر مبنی بر حاکمیت اراده ملت، تناقض هایی پی درپی را بوجود آورده است.
با این اوصاف، آنچه در صحنه عمل آمریکایی ها به آن میل خواهند کرد تا از فشار تناقض ها و سردرگمی های بعدی آن خود را خلاص کنند انحراف در مسیر قیام و انتفاضه سراسری ملت مصر است. از همین رهگذر؛ آنچه که غربی ها و صهیونیست ها بر آن متفق القولند و این دسیسه و ترفند را به عنوان تاکتیک خود در پیش گرفته اند چیزی جز به حاشیه راندن «جهت اسلامی» قیام و انتفاضه مصر نخواهد بود.
به همین خاطر است که سایت بی بی سی فارسی دست به شیطنت های همیشگی خود می زند و با شانتاژ و تحریف موضوع، قلب حقیقت را در دستور کار قرار می دهد و پس از بیانات حکیمانه و راهگشای رهبر فرزانه انقلاب در خطبه های اخیر نمازجمعه مبنی بر جایگاه اسلام در حرکت انقلابی مردم مصر طی گزارشی ادعا می کند که اخوان المسلمین در بیانیه ای اعلام کرده که قیام مردم مصر، انقلاب اسلامی نیست.
این ادعای پوچ و واهی بی بی سی در حالی است که در بیانیه اخوان المسلمین نه تنها چنین مطلبی وجود ندارد بلکه این تشکل سیاسی در بیانیه خود بر شکل گیری دولتی دموکراتیک با مرجعیت اسلامی تاکید کرده است.
منحرف کردن سمت و سو و «جهت» قیام اسلام خواهانه مردم مصر که نمودهایی از آن در شعار الله اکبر توده های میلیونی و تکیه بر برنامه هایی چون نماز جمعه و تجمع در مساجد به چشم می خورد و قابل انکار نیست در حالی از سوی اتاق فکر غربی ها و صهیونیست ها و گمارده های داخلی آنها در کشورهای اسلامی در دستور کار قرار گرفته است که مقامات کودک کش تل آویو بی پرده و بی شرمانه بر نفی قدرت گرفتن گروه های اسلامگرا تصریح دارند.
شیمون پرز از حکومت «مبارک» و ماندن او در قدرت حمایت می کند. نتانیاهو نیز آنچه که او ایجاد «ثبات در خاورمیانه»- بخوانید پذیرش طرح سازش- می نامد را در گرو باقی ماندن رژیم مبارک دانسته است. اما علی رغم تمام کارشکنی ها و توطئه ها برای اینکه «جهت اسلامی» قیام مردم مصر حذف شود مردم و گروه تأثیرگذار اخوان المسلمین با طنین اسلام خواهی خود سد محکمی در مقابل اهداف شوم غربی ها و صهیونیست ها خواهند بود.
همین دو روز پیش بود که موسسه زاگبی طی نظرسنجی جدید خود اعلام کرد که اکثریت مردم مصر از آمریکا و اسرائیل به عنوان بزرگ ترین تهدید علیه ملت های مسلمان یاد می کنند. این بدان معناست که «جهت اسلامی» مبارزه مردم مصر را نمی شود ترور کرد. چرا که آن چیزی که قابلیت به چالش کشاندن آمریکا و اسرائیل را دارد «تفکر اسلامی» است که در برابر چپاولگری ها، کارشکنی ها و افزون طلبی های آن تاب مقاومت دارد. انقلاب اسلامی ایران در حد اعلی و نقطه مطلوب و جریان حزب الله لبنان تجربه ای است که منطقه در این زمینه باور کرده است. از همین روی؛ سخنگوی اخوان المسلمین - احمد مرسی - در گفت وگو با العالم فریاد برمی آورد که: «اجرای اصول و قوانین اسلامی، آزادی، دموکراسی و عدالت از خواسته های تمام مصری ها است» همچنانکه «عصام العریان» از رهبران اخوان المسلمین نیز در گفت وگو با الجزیره مهر تاییدی بر «جهت اسلامی بودن انتفاضه مصر» می زند و می گوید: «خواهان تشکیل حکومتی دموکراتیک با مرجعیت اسلام هستیم».
و بالاخره باید این نکته را به موارد پیشین علاوه کرد که مشکل اصلی دشمنان اسلام درک نکردن نفوذ معنوی و قدرت نرم اسلام است که سده ها است جریان الحاد و کفر علی رغم به صحنه آوردن تمامی دسیسه ها و حربه های خود در مقابله با آن ناکام بوده است.
اسلاف همین جریان در دار الندوه - اتاق فکر کفر- اسلام محمد(ص) را نشانه رفته بود اما روزگار چرخید و چرخید تا در روزگار کنونی انقلاب اسلامی ایران که ترجمان اسلام ناب محمدی(ص) است به قوت و با اقتدار به صحنه اجتماع و سیاست آمد تا خاری در چشم زورگویان و چپاولگران باشد و امروز این خیزش و خروشی که در میان ملت های مسلمان مصر، تونس، یمن، اردن و به پا گردیده است انعکاس صدای انقلاب اسلامی ایران است که خاموش نخواهد شد.
حسام الدین برومند

اخبارویژه روزنامه های18بهمن89

 

کیهان

زور نزنید! کاری از دستتان ساخته نیست (خبر ویژه)

سفارت کویت در لندن 29 ژانویه سال گذشته مهمانی شامی با حضور سفرای عربستان، مصر، یمن، بحرین و عمان برگزار کرد که ریچارد دالتون سفیر سابق انگلیس در تهران نیز حضور داشت.

سایت اصلاح طلب «انتخاب» این خبر را به نقل از ویکی لیکس منتشر کرد و افزود: در این مهمانی آقای... در مورد درگیری ها در ایران گفت رژیم جمهوری اسلامی کاملاً مستحکم است و خطری آن را تهدید نمی کند. او همچنین گفت مردم ایران قلباً این نظام را حمایت می کنند و نه کروبی و نه موسوی خطری برای جمهوری اسلامی ایجاد نمی کنند. به گفته این دیپلمات رهبر ایران خیلی باتجربه و دوراندیش است.

عبادی: به زیرزمین رفته ایم! (خبر ویژه)

شیرین عبادی مدعی شد اعتراضات در ایران « به صورت زیرزمینی» ادامه دارد!

عبادی که در یک محفل ناشناخته و خودساخته با عنوان دانشکده مطالعات شرقی و آفریقایی موسوم به «سوآس» سخنرانی می کرد، گفت: «اعتراض های شدید ضدحکومتی در ایران به صورت زیرزمینی در جریان است»!

عبادی که در ازای دریافت مبالغ هنگفت به لجن پراکنی علیه مردم ایران در مجامع مختلف می پردازد، بدون اینکه اشاره کند منظورش از «زیرزمین» دقیقا کجاست، گفت: «نارضایتی های ایران مانند آتش زیر خاکستر می ماند و این خاکستر با کوچکترین اتفاق، به ناگهان می تواند شعله ور شود».

این در حالی است که امثال عبادی این حرف ها را دقیقاً قبل از اجرای طرح هدفمندی یارانه ها هم می زدند اما پس از اجرای طرح و همراهی کامل مردم با آن دراین باره که چرا همه پیش بینی هایشان غلط از آب درآمده کاملا سکوت کرده اند.

عبادی که به تازگی دفاع از اسرائیل، همجنس بازها و بهایی ها را هم جزو دستور کارهای ثابت خود قرارداده، سپس به دفاع از جنایتکارانی پرداخت که اخیرا در ایران اعدام شده اند و گفت: «دولت ایران با ترس از سرایت اعتراضات مدنی مردم تونس، مصر و اردن، درصدد برآمد که با این اعدام ها هشداری به منتقدان خود بدهد». این در حالی است که همه کسانی که اخیراً اعدام شده اند مجرمانی خطرناک بوده اند که دست به جرائم شنیع زده اند و اعدام آنها با استقبال گسترده مردم مواجه شده است.

عبادی در این سخنرانی توضیح نداده است که به جز جاسوس ها و تروریست ها بقیه مردان و زنان ایرانی را هم جزو «مردم» می داند و برای آنها هم حقوقی قائل است؟!

منوشه امیر: شعارهای اسلامی مردم مصر خیلی خطرناک است (خبر ویژه)

تحلیلگر قدیمی رادیو اسرائیل گفت: آنچه در مصر رخ می دهد شباهت های بسیاری با دوران انقلاب ایران دارد.

منوشه امیر در گفت وگو با رادیو اسرائیل اظهار داشت: نگرانی اسرائیل از این است که موجباتی ایجاد شود تا اخوان المسلمین به عنوان یک حزب ریشه دار و بنیادگرای اسلامی تقویت گردد و حکومت را به دست بگیرد. آن گاه مسیر حکومت مصر به جهت معکوس یعنی دوری از عرب و بنیادگرایی اسلامی پیش می رود.

وی اضافه کرد: تظاهرات در مصر به علت بیکاری و گرانی و فساد حکومتی و اختناق بود ولی در روزهای اخیر می شنویم که تظاهرات دارد به طرف اسلامی و مذهبی پیش می رود. مثلا می بینید که در برابر تانک ها در قاهره می ایستند و نماز می خوانند، می شنوید که شعار الله اکبر می دهند.

این صهیونیست ضد انقلاب در مصاحبه با بی بی سی یادآور شد: وقتی که دو تن از رهبران اخوان المسلمین در روزهای اخیر در مصاحبه با الجزیره به صراحت می گویند اگر ما سرکار بیاییم، قرار و صلح با اسرائیل را باطل خواهیم کرد، این را چطور می شود تلقی کرد؟ در اسرائیل انتقادهای صریحی از دولت اوباما می شود. همان طوری که کارتر با نابخردی خودش آمد و باعث از دست رفتن ایران برای غرب شد، حرکت نسنجیده اوباما و ناآگاهی او از روحیه و اجتماع کشورهای خاورمیانه نیز موجب از دست رفتن ترکیه برای غرب شده و امروز هم شاهد از دست رفتن مصر هستیم. اگر اخوان المسلمین بیایند، مانند ایران فراملی حرکت خواهند کرد و مصر از غرب دور خواهد شد.

منوشه امیر طی تحلیلی در رادیو اسرائیل هم گفته است: این نگرانی وجود دارد که اخوان المسلمین بر حکومت در مصر سوار شود، این واقعیت را 32 سال پیش در ایران دیدیم، در مورد حماس در غزه تجربه کردیم و همان روند را این روزها در لبنان و در مورد حزب الله شاهد هستیم. نباید گذاشت این اتفاقات در مصر تکرار شود.

امریه تازه به مزدوران رژیم کودک کش (خبر ویژه)

رئیس کودک کش رژیم صهیونیستی که فتنه گران در ایران را پیاده نظام ارتش اسرائیل توصیف کرده بود، علنا از خدمات (خیانت) حسنی مبارک به اسرائیل قدردانی کرد.

شیمون پرز در نشست گروهی از نمایندگان پارلمان اروپا که از رژیم صهیونیستی حمایت می کنند، گفت: مبارک دوست دیرینه و شجاع ماست که پیمان صلح را محترم شمرد اما در مقابل اخوان المسلمین در صورت قدرت گرفتن، پیام آور صلح نخواهند بود.

در حالی که حتی سران آمریکا و انگلیس نیز از حمایت علنی از مبارک گریزانند، پرز در اظهاراتی صریح گفت: «من دهها سال است که آقای مبارک را می شناسم. هرچه که اکنون در مورد ایشان بگویند و هر انتقاد و اعتراضی که مطرح کنند، نمی تواند نقش بی بدیل ایشان را از خاطرها ببرد؛ اینکه از بروز جنگ هایی جلوگیری کردند که می توانست جان انسانهای بسیاری را بویژه از میان خود اعراب بگیرد.»

پرز با وجود این سخنان متعرض جنایات و نسل کشی رژیم متبوع خویش در جنگ های 33روزه لبنان و 22روزه غزه نشد. او همچنین برگزاری انتخابات را در وضعیت جاری مصر خطرناک دانست و گفت: «در چنین انتخاباتی ممکن است اخوان المسلمین برنده شوند که آنها پیام آور صلح و دموکراسی نخواهند بود.»

ستایش های بلندبالای رئیس کودک کش رژیم صهیونیستی از حسنی مبارک تداعی کننده اظهارات وی در سال گذشته است که فتنه گران و آشوبگران را پیاده نظام رژیم اسرائیل خوانده و تصریح کرده بود جنگ با رژیم اسلامی از داخل مرزهای ایران آغاز می شود و اپوزیسیون سبز به نیابت از ما با جمهوری اسلامی می جنگد. فتنه گران نیز در همین فرآیند مزدوری در روز قدس شعار نه غزه نه لبنان را که سفارش رسمی سایت وزارت خارجه اسرائیل بود، سر داده و در اقدامی بی سابقه در روز قدس، به نفع اشغالگران قدس به خیابان آمدند.

با وجود این سوابق روشن، روز گذشته دو تن از دست اندرکاران فتنه (موسوی و کروبی) با انتشار نامه ای سرگشاده خواستار صدور مجوز راهپیمایی «به منظور اعلام همبستگی با حرکت های مردمی در منطقه به ویژه مردم تونس و مصر» شدند. این در حالی است که رژیم دیکتاتوری و دست نشانده مبارک- که مردم مصر علیه آن انتفاضه به راه انداخته اند- از فتنه سبز حمایت می کرد. موسوی و کروبی نگفته اند که چگونه می توان به تعبیر نتانیاهو سرمایه اسرائیل و مورد حمایت دیکتاتورهایی چون حسنی مبارک و ملک عبدالله و... بود و در صف مزدورانی چون زین العابدین بن علی قرار گرفت و در عین حال مدعی حمایت از مردم تونس و مصر شد؟

به نظر می رسد تقلای اخیر بازیگران میانی جریان فتنه (موسوی و کروبی) که تحت فشار آمیخته با اهانت و تحقیر رسانه های زنجیره ای ضدانقلاب انجام گرفته، تحرکی برای کاستن از بدبختی های اسرائیل و آمریکاست، ضمن اینکه آنها می دانند امکان احیای فتنه و آشوب را ندارند و صرفا با صدور نامه و بیانیه می خواهند به «جریان فشار» پیام دهند که تحرک مورد نظر آنها را به اجرا گذاشته اند تا اندکی از بار تحقیرها مبنی بر اینکه موسوی و کروبی بی عرضه و بی خاصیت هستند، کاسته شود. این دو به همراه سایر فتنه گران در گذشته برای راه اندازی آشوب و اغتشاش به نفع آمریکا و اسرائیل هرگز نیاز به مجوز نمی دیده اند و هرگاه واشنگتن و تل آویو در خاورمیانه به چالش جدی برخورد کرده اند، این جماعت بی اختیار را فعال کرده اند. به همین دلیل هم درست این بود که فتنه گران نیابتی در نامه به اصطلاح درخواست مجوز راهپیمایی به جای ادعای «اعلام همبستگی با حرکت های مردمی منطقه به ویژه قیام آزادیخواهانه مردم تونس و مصر»، می نوشتند «بنا بر امریه موساد و در راستای همبستگی با سران رژیم صهیونیستی و رژیم مبارک که پایه های قدرت خود را لرزان می بینند.»

20 سال است ما خودمان این کاره ایم! (خبر ویژه)

یک ضد انقلاب خارج نشین به همکاران و دوستان خود هشدار داد که دست از مبارزه جانانه به روش «امضای نامه در اینترنت» بردارند و به آنها اطمینان داد این روش به هیچ جایی نخواهند رسید!

بهرام بیگدلی که در دفاع از قاچاقچی ها و متجاوزان به نوامیس مردم که اخیراً توسط دستگاه قضایی اعدام شده اند، با دویچه وله گفت وگو می کرد، با اشاره به اینکه رفتار اپوزیسیون مدعی مبارزه مسخره است، گفت: «اگر کمپین این باشد که در فضای مجازی نامه ای نوشته شود و تعدادی اسم شان را آن زیر بنویسند، هیچ تأثیری ندارد. راحت و آسوده! من 22 سال است که تجربه این کار را دارم که خدمت تان عرض می کنم. امروز مسئله ما مثل تمام اروپایی ها و آمریکایی ها که وقتی مسئله ای برایشان پیش می آید به خیابان ها می آیند. اگر غیر از این باشد در اروپا و آمریکا هم می شود با نوشتن نامه از طریق اینترنت برای رئیس جمهور و وزرا حقوق خودشان را ببرند بالا یا این که تقاضای افزایش حقوق کنند. چنین چیزی وجود ندارد».

وی پس از این کنایه زنی به اپوزیسیون داخلی و به رخ کشیدن ناتوانی آنها از بسیج مردمی، به انتقاد از کم کاری موسوی و کروبی در دفاع از تروریست ها پرداخت و اضافه کرد: «در داخل کشور آقایان موسوی و کروبی تازه پریروز به صدا درآمده اند و مسئله اعدام ها را در حد یک شهروند خواسته اند متوقف شود. اگر آقایان موسوی و کروبی با اعدام ها مخالفت صریح نمی کنند، پس به مردم ایران بگویند که اصولاً با چه چیز مخالف هستند»!

بیگدلی که حاضر نیست چند روز تأخیر در حمایت از جانیان را بر موسوی و کروبی ببخشد، ظاهراً فراموش کرده است که این دو نفر در تمام سال گذشته و در همه موارد مشابه بی درنگ تروریست هایی را که حداقل جرم آنها کشتن چند انسان بی گناه بود به عنوان «قهرمان ستوده» و در حمایت از آنها بیانیه های احساسی صادر کرده اند.

در همین حال، دو حقوق بگیر سازمان ملل هم از ایران خواستند اعدام جنایتکاران را متوقف کند. بنابه گزارش رادیو فردا، کریستف هینز، و گابریلاناول از دولت ایران خواسته اند هرچه سریع تر مجازات اعدام را متوقف کند. در گزارش این دو نفر نیامده است که در کشور خود آنها با کسانی که زنان و کودکان بی گناه را می کشند، جاسوسی می کنند و در کوچه و خیابان راه بر مردم می بندند چه می کنند!؟

قدس

اخراج دبیرکل تشکل وابسته به آقای «میم»

فارس- بر اساس مصوب شورای مرکزی جمعیت وفاداران انقلاب اسلامی، عباس امیری فر دبیرکل یک تشکل خاص که از سوی اعضای جامعه روحانیت مبارز و دیگر اصولگرایان به تشکل انحرافی متعلق به چهره جنجالی کشور نام گرفته است، از شورای مرکزی این تشکل اصولگرا اخراج شد. یک عضو شورای مرکزی این جمعیت در این باره گفت: اختلاف افکنی در نزد جریان اصولگرایی با انشعاب از جامعه وعاظ تهران موجب اخراج امیری فر شده است.

«نه» امامان جمعه به کمک مالی مشایی

مشرق- تعدادی از امامان جمعه کشور که از سوی رئیس دفتر رئیس جمهور مبالغی به حساب آنها واریز شده بود، این پولها را باز پس فرستاده اند. شنیده ایم که از سوی مشایی به حساب هر یک از ائمه جمعه مبلغ 500 میلیون ریال واریز شده بود.

تشنج در همایش شورای عالی ایرانیان خارج کشور

فارس- همایش شورای عالی ایرانیان خارج از کشور در پی انتقادهای تند تعدادی از دانشجویان به تشنج کشیده شد. نشست تخصصی نقش رسانه های دانشجویی در تعامل با ایرانیان خارج از کشور صبح دیروز در سالن همایش های بین المللی دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد. مدیرمسؤول یک نشریه دانشجویی از دانشگاه صنعتی اصفهان پس از پایان سخنرانی رحیم مشایی از جا برخاست و گفت: هرچقدر با خود می اندیشیم نمی فهمیم که نشریات دانشجویی را چه به ایرانیان خارج از کشور؟ وی افزود: از نظر ما این نشست می تواند مصداقی از نگرانی مقام معظم رهبری درباره شیوه هزینه کردن بودجه کلان فرهنگی کشور باشد.

تلاش برخی مسؤولان برای خروج جعفر پناهی از کشور

بولتن نیوز- در حالی که جعفر پناهی به دنبال فعالیتهایی که در یک ساله اخیر علیه نظام انجام داده بود، از سوی قوه قضائیه به شش سال حبس تعزیری و 20 سال محرومیت از ساختن فیلم، نوشتن فیلمنامه و سفر به خارج محکوم شد، گفته می شود، برخی مسؤولان اجرایی که خود را تئوریسین فرهنگی دولت می دانند درصدد هستند تا اجازه خروج وی را از ایران فراهم کنند.

هر دم از این باغ بری می رسد!

مشرق- حدود 30 تن از مدیران ارشد برخی وزارتخانه ها و دستگاه های کشور در دانشگاهی در دوبی مشغول تحصیل شده اند. این افراد عصر چهارشنبه و صبح پنج شنبه برای شرکت در کلاسها به امارات پرواز می کنند.

پاسخ ابوالحسن فقیه به علیرضا زاکانی

افکارنیوز- پس از آن که سایت جهان در خصوص فقیه به افشاگری دست زد، رئیس جوان سازمان هلال احمر در نامه ای، زاکانی را به سنگ اندازی در مسیر پیشرفت کشور متهم کرد. سایت جهان مدعی شده بود، مدارک پزشکی و سربازی فقیه جعلی است و او پزشک نیست و به سربازی هم نرفته است. در بخشی از جوابیه «فقیه» که سایت دولت یار آن را منتشر کرد، آمده است: حال باید از جناب آقای(ع.ز) پرسید که ایشان و هم حزبی هایشان را چه شده است که از این آرمانها فاصله گرفته و به بیراهه می روند؟ و چرا و با چه هدفی، مردم فهیم ایران را نسبت به خادمان خود بدبین می کنند.

احتمال ورود آقای «خاص» به بحث جنجالی ازدواج موقت

مشرق- برخی از نزدیکان چهره جنجالی دولت می گویند، وی قرار است در آینده ای نزدیک مباحث جالبی را درباره لزوم ترویج نکاح موقت مطرح کند که باعث تعجب خیلی ها خواهد شد.

تماس های ربع پهلوی و فرح در یکی دو روز اخیر

ایرنا- بقایای خانواده شاه مخلوع ایران رایزنی هایی را برای پذیرش مبارک در یک ایالت آمریکا آغاز کرده اند. منابع آگاه روز شنبه گفتند: رضا پهلوی و فرح همسر شاه مخلوع ایران در 24 ساعت گذشته تماسهای تلفنی مستقیم با حسنی مبارک داشته اند.

برنامه سازی «صبا» در تهران!

مشرق- «صادق صبا» گزارشگر بی بی سی که هر هفته برنامه های ضد ایرانی را تهیه و اجرا می کند، به صورت آزادانه به ایران سفر کرده و برخی برنامه های خود را در تهران ضبط می کند.

علی مطهری: ماجرای بهبهانی مثل کردان شد

خبر آنلاین- علی مطهری نماینده تهران در مجلس درخصوص سخنان رئیس جمهور مبنی بر اینکه «مجلس روز اول دهه فجر هدیه ای داد و یکی از بهترین وزیران دولت را گرفت»، گفت: این هدیه را خود آقای احمدی نژاد به ملت دادند، چون اگر آقای بهبهانی را از آمدن به مجلس و پاسخ به انتقادات منع نمی کردند استیضاح رای نمی آورد و آقای بهبهانی همچنان وزیر بود. به نظر من آقای بهبهانی مانند مرحوم کردان، قربانی تصمیمات آقای احمدی نژاد شد.

فروش مرخصی نماینده مجلس به 8 میلیون تومان!

جهان- یک عضو هیأت رئیسه دور هفتم مجلس به دلیل آنکه 6 تا 8 ماه خالص دریافتی وی صفر بود، مجبور شد تا مرخصی سه دوره نمایندگی خود را بفروشد. وی که نماینده مجلس هشتم نیز است، با تأیید این خبر گفت: اینجانب در سه دوره نمایندگی به جای مرخصی رفتن، در سرکارم حاضر شدم و بابت آن حقوق گرفتم. وی افزود: مجموع مرخصی ها 8 میلیون تومان شد که با این مبلغ، اقساط وام اینجانب پرداخت شد.

محاکمه متهم اصلی ماجرای کهریزک

خبرنامه دانشجویان ایران- دکتر عبدالحسین روح الامینی پدر یکی از کشته شدگان حادثه کهریزک از محاکمه «س.م» متهم اصلی ماجرای کهریزک به زودی خبر داد.

نامه ضدایرانی 9 سناتور آمریکایی به آلمان

فارس- گروهی از نمایندگان سنای آمریکا در نامه ای برای دولت آلمان خواستار توقف مبادلات مالی یک بانک مستقر در هامبورگ با ایران شدند. این خبر را پایگاه اینترنتی آسیا پالس منتشر کرد.

بررسی مدرک «رحیمی» در وزارت علوم

مهر- مدیرکل دفتر وزارتی وزارت علوم از ارجاع بررسی مدرک تحصیلی محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس جمهور به حوزه معاونت دانشجویی وزارت علوم خبر داد.

چمهوری اسلامی

***روزنامه الفجر مراکش در شماره دیروز خود بخشی از نصایح پدرانه مبارک به صدام حسین در آستانه حمله آمریکا به عراق را منتشر کرد. براساس این گزارش، مبارک به صدام گفت: برادرم، خوب گوش کن اکنون بهترین وقت برای استعفا است تا ملت عراق کشتار نشود و تو هم در هر کشوری که بخواهی می‌توانی زندگی کنی اما اگر یک گلوله رد و بدل شود هم ملت عراق نابود خواهد شد و هم پس از آن هیچ کشوری تو را به عنوان پناهنده نخواهد پذیرفت زیرا موضوع مرگ و زندگی و شکست و پیروزی در مقابل آمریکا مطرح است به این نصیحت گوش کن ابوعدی! این روزنامه در پایان نوشت: و اکنون جناب مبارک یک بار دیگر این جملات را به خودت بگو و در پایان آن بگو ابوجمال!

*** یک رمان نویس مصری در اعتراض به حمله عوامل نظام حسنی مبارک به تظاهر کنندگان "جایزه ادبی مبارک" خود را پس داد. به گزارش آینده روزنامه الحیات، بهاء طاهر، رمان نویس مصری اعلام کرد، در اعتراض به حمله و سرکوب تظاهر کنندگان در میدان التحریر قاهره "جایزه مبارک" خود را که در سال 1388 دریافت کرده بود پس می‌دهد. وی هم چنین به همراه 80 تن از فرهیختگان مصری طی بیانیه‌ای حمله به تظاهر کنندگان در میدان التحریر را محکوم کرد. احمد عبدالمعطی حجازی، حسن طلب، عبدالمنعم رمضان، فاطمه ناعوت و دیگر شعرای مصری نیز با امضای این بیانیه اعلام کردند که حمله به جوانان بی گناه مصری که تنها خواهان تحقق درخواست‌های مشروع خود بودند محکوم است.

نماز جمعه تهران به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامی

 بسمه تعالی 

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در اجتماع عظیم مردم مومن و انقلابی تهران در نماز جمعه تهران، دهه فجر و 22 بهمن امسال را دارای شور و حال متفاوتی خواندند و با تشریح تغییرات عمیق و اساسی ناشی از پیروزی انقلاب تاکید کردند: این تغییرات عمیق به برکت ایستادگی ملت در تمام سی و دو سال اخیر ادامه یافته و مردم ایران اکنون پس از سالها مجاهدت، انعکاس فریاد مظلومانه ولی قدرتمندانه خود را در حوادث اخیر شمال افریقا و به ویژه در بیداری اسلامی مردم  مصر و تونس مشاهده می کنند.
رهبر انقلاب اسلامی در خطبه اول نماز که با حضور بسیار گسترده مردم تهران در دانشگاه تهران و خیابانهای اطراف برگزار شد با تحلیل شرایط قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تأثیر پیروزی انقلاب اسلامی در معادلات سیاسی جهان، خاطرنشان کردند : زورگویان و مستکبران جهان برای حفظ و گسترش منافع خود در منطقه بسیار مهم و استراتژیک خاورمیانه، نقشه دقیقی را طراحی کرده بودند که سالها نیز با موفقیت آنرا اجرا کردند اما پیروزی انقلاب اسلامی تمامی معادلات آنها را بهم ریخت.
حضرت آیت الله خامنه ای در تشریح مختصات نقشه دنیای استکبار برای منطقه خاورمیانه تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی افزودند: وجود کشورهای ضعیف و دشمن یکدیگر، دارای  حکامی دست نشانده و مطیع غرب، از لحاظ اقتصادی مصرف کننده، از لحاظ علمی عقب مانده، در عرصه فرهنگی مقلد غرب، از نظر نظامی ضعیف - از لحاظ اخلاقی، فاسد و منحط و از لحاظ مذهبی کاملاً سطحی و درحد فردی یا تشریفاتی، مختصاتی بود که استکبار برای کشورهای منطقه خاورمیانه تعریف کرده بود.
ایشان انفجار عظیم انقلاب اسلامی و ظهور امام خمینی را به عنوان عالمی برجسته، حکیم، فقیه، مجاهد، شجاع، خطرپذیر و دارای نفوذ کلمه، برهم زننده استراتژی غرب در منطقه بسیار مهم خاورمیانه دانستند و تاکید کردند: تربیت و ظهور و حضور این مرد بزرگ، حقیقتا کار خدا بود.
رهبر انقلاب بیداری - آمادگی وحمایت بیدریغ ملت ایران از امام را زمینه ساز پیروزی انقلاب خواندند و افزودند: در پیروزی و تداوم انقلاب اسلامی، امام و ملت همچون کوه استوار ایستادند و جبهه دشمنان هر کاری کرد نتوانست این انقلاب بزرگ اسلامی را دچار شکست یا انحراف کند.
ایشان با یادآوری اقدامات و طرحهای دشمنان برای شکست انقلاب، به ایجاد درگیریهای خیابانی، جنگهای قومی- کودتا - تحمیل جنگ هشت ساله - تحریم اقتصادی و جنگ روانی بیوقفه در تمامی 32 سال اخیر اشاره کردند و افزودند: دشمن در تمامی این اقدامات سه هدف عمده را دنبال کرده است.
رهبر انقلاب اسلامی سقوط انقلاب و براندازی نظام جمهوری اسلامی را مهمترین هدف جبهه دشمنان در 32 سال اخیر خواندند و افزودند: هدف دوم امریکا در صورت ناکامی در براندازی نظام، استحاله انقلاب بود یعنی صورت و ظاهر انقلاب باقی بماند اما باطن و روح آن از بین برود.
ایشان فتنه سال 88 را آخرین نمایشنامه دشمنان برای استحاله انقلاب خواندند و خاطر نشان کردند: درآن فتنه، طراح و نقشه کش و مدیر در بیرون از مرزها بوده و هست و عده ای بخاطر حب به نفس و حب به مقام اسیر توطئه آنها شدند و دانسته یا ندانسته با آنها همکاری کردند.
رهبر انقلاب در تشریح هدف سوم جبهه سلطه افزودند: آنها تصمیم گرفته بودند اگر با وجود همه تلاشهای آنها، نظام اسلامی باقی ماند عناصر ضعیف النفس را که میتوان در آنها نفوذ کرد طرفهای اصلی خود در مسائل کشور قرار دهند و نظامی بوجود آورند که ضعیف و مطیع باشد و در مقابل آمریکا نایستد.
 ایشان مردم بیدار ایران، برخورداری کشور از نخبگان خوب و مسئولان خوب را باعث ناکامی دشمنان در همه اهداف خود خواندند و افزودند: انقلاب به علت عمق و ماهیت خود تغییراتی بسیار اساسی در کشور بوجود آورده است و امام و ملت پایه ها را بگونه ای محکم گذاشته اند که این حرکت عظیم ادامه یافته و خواهد یافت.
حضرت آیت الله خامنه ای در تبیین تغییرات عمیق و اساسی که در ایران پس از پیروزی انقلاب اتفاق افتاده، به اسلام ستیزی عمیق رژیم پهلوی اشاره کردند و افزدند: انقلاب، این سیاست را 180 درجه تغییر و اسلام را محور اداره کشور و مدیریت جامعه قرار داد.
تغییر وابستگی شدید حکومت پهلوی به امریکا و انگلیس و تبدیل ایران به نمود کامل استقلال سیاسی در جهان، دومین موردی بود که حضرت آیت الله خامنه ای در تبیین پیامدهای ناشی از پیروزی انقلاب اسلامی به آن اشاره کردند.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: این استقلال و عزت سیاسی بیشترین جذابیت را برای ملتها دارد و بخش مهمی از احساس احترام ملتها نسبت به انقلاب اسلامی به همین مسئله مهم برمی گردد.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به سلطنتی بودن حکومت و نقش نداشتن مردم در حکومت پهلوی  افزودند: بعد از انقلاب، مبنای حکومت، مردم سالاری دینی شد و برخلاف دوران قبل از انقلاب که حکومت وراثتی بود، خواست مردم درحکومت تعیین کننده شد.
ایشان با یادآوری حاکمیت دیکتاتوری امنیتی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، خاطر نشان کردند: انقلاب اسلامی فضای نقد، اصلاح و تذکر و حتی فضای مخالفت و اعتراض را برای مردم باز کرد و این روند در 32 سال گذشته همواره ادامه داشته است.
حضرت آیت الله خامنه ای خودباوری علمی و اعتماد به نفس ملی را از دیگر دستاوردهای انقلاب اسلامی برشمردند و تأکید کردند: پیش از پیروزی انقلاب، کشور از لحاظ علم و فناوری کاملاً متکی به غرب بود اما اکنون کشور ضمن پیشرفتهای خیره کننده علمی و فناوری - دارای دانشمندان جوان برجسته و بزرگی در رشته های مختلف است که در سطح جهان کم نظیرند .
ایشان تأثیرگذاری ایران در مسائل منطقه و جهان را از دیگر پیامدهای پیروزی انقلاب اسلامی دانستند و خاطر نشان کردند: اکنون عزت و عظمت ملت ایران و تأثیرگذاری آن در مسائل جهانی و منطقه ای، دشمنان را مبهوت کرده و آنها دائماً از نفوذ ایران می گویند.
رهبر انقلاب اسلامی، خروج از تقلید محض در عرصه فرهنگی و طراحی موضوع تهاجم فرهنگی از جانب دشمنان را از دیگر تأثیرات ناشی از انقلاب اسلامی بیان کردند و افزودند: کشور با چنین ویژگیها و مبانی می تواند پایه گذار تمدن جدیدی در جهان باشد.
ایشان یا یادآوری سخنان یک مقام غربی درباره توانایی الگو شدن «قانون اساسی مردمی و پیشرفته جمهوری اسلامی» و نیز جذابیت کارنامه موفقیتهای علمی سیاسی، اقتصادی و نظامی جمهوری اسلامی برای ملتهای جهان افزودند: با وجود کارشکنی های دشمنان ملت، این اتفاق هم اکنون روی داده است و ملت ایران در ابعاد مختلف به الگوی ملتها تبدیل شده است.
ایشان برخی اشتباهات غرب را در الگو شدن ملت ایران و جمهوری اسلامی موثر دانستند و افزودند: پافشاری آنها بر تضییع حقوق  هسته ای ملت ایران باعث پایداری بیشتر ملت و مسئولان نظام شد و همه جهانیان فهمیدند ایران در مسئله هسته ای به پیشرفتهای غیرقابل انتظاری دست یافته و هیچ فشاری نمی تواند ملت ایران را وادار به عقب نشینی کند.
ایشان تلاش غرب برای تحریم فروش بنزین به ایران را از دیگر مسائلی دانستند که باعث شد مسئولان کشور، جدی تر به فکر خودکفایی در تولید بنزین بیفتند.
رهبر انقلاب اسلامی در همین زمینه افزودند: براساس گزارش مسئولان، کشور از 22 بهمن امسال به طور کامل از واردات بنزین بی نیاز می شود و حتی قادر است بنزین صادر کند.
رهبر انقلاب اسلامی اشتباهات  غرب در بحث تحریم نظامی و ایجاد جریان موازی و افراطی اسلامی در همسایگی ایران را از دیگر مسائلی دانستند که در نهایت باعث تقویت ایران شد.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: در فتنه 88 نیز آنها به قدری جنجال و هیاهو کردند که ملت به صحنه آمد و حماسه عظیم 9 دی را آفرید.
ایشان در ادامه خطبه اول خاطرنشان کردند: یک انقلاب اگر بخواهد بر دیگران تأثیر بگذارد باید خصوصیات ویژه ای داشته باشد که مهمترین آنها استقامت و ایستادگی است.
رهبر انقلاب اسلامی، درتبیین استقامت ملت و نظام اسلامی بر سرمبانی و ویژگیهای انقلاب افزودند: از همان آغاز انقلاب، امام و ملت بر اسلامی بودن آن تأکید کردند اما عده ای در جهان هیاهو کردند که اسلامی بودن با دمکراسی نمی سازد که البته امام و مردم بی توجه به این جنجالها ایستادند وفریاد زدند انقلاب ما اسلامی است و اسلامی خواهد ماند .
ایشان با اشاره به استمرار فضای اسلامی جامعه خاطر نشان کردند: اگر فضای اسلامی در جامعه امروز از دوران انقلاب بیشتر نباشد حداقل مانند آن دوران است بگونه ای که جوانان خوب امروز، در این زمینه حتی از برخی افراد دوران انقلاب جلوتر هستند .
ایشان به تلاش ناکام برخی ها در 32 سال اخیر برای دور کردن جامعه از فضای اسلامی اشاره کردند و تأکید کردند: ملت و مسئولان پای اسلام ایستاده اند و می ایستند.
رهبر انقلاب اسلامی، ایستادگی بر سر مردم سالاری را از دیگر نمونه های استمرار مبانی و ویژگیهای انقلاب خواندند و افزودند: امام از اولین روز پیروزی تأکید می کردند مردم باید نظر دهند و این ویژگی تا امروز در همه مسائل و انتخابات استمرار یافته است.
ایشان به برگزاری بیش از 30 انتخابات در 32 سال اخیر اشاره کردند و افزودند: حتی در دوران جنگ و زیر بمباران ها و موشکباران های دشمن – انتخابات یک روز هم به تأخیر نیفتاد و این معنای حقیقی ایستادگی بر سر مردم سالاری است.
حضرت آیت الله خامنه ای به روی کار آمدن گرایشهای مختلف سیاسی درچند انتخابات اخیر ریاست جمهوری اشاره کردند و در تشریح عمق تأثیرگذاری رأی ملت افزودند: از انتخاب مجلس خبرگان که رهبری را عزل و نصب می کند تا ریاست جمهوری، مجلس، شوراها و دیگر مسائل، همه چیز به رأی مردم در انتخابات متکی است.
ایستادگی بر سر آرمان عدالت اجتماعی از دیگر نکاتی بود که رهبر انقلاب به آن پرداختند. ایشان استقرار عدالت اجتماعی را مهم تر و سخت تر از هر کار دیگری دانستند و خاطر نشان کردند: آنچه در کشور وجود دارد با عدالتی که اسلام از ما خواسته فاصله زیادی دارد اما مهم این است که حرکت به سمت عدالت اجتماعی همچنان ادامه داشته و قوی تر نیز شده است.
حضرت آیت الله خامنه ای، توزیع مناسب امکانات زندگی و فرصتها در سراسر کشور، سفرهای استانی مسئولان، سهام عدالت، مسکن روستایی و هدفمند کردن یارانه ها را از
نمونه های مختلف تلاش نظام برای استقرار عدالت اجتماعی برشمردند و خاطرنشان کردند: اگر کار مهم و اساسی هدفمند کردن یارانه ها با همت مسئولان و مردم به خوبی و درستی انجام شود روند استقرار عدالت اجتماعی شتاب بیشتری می گیرد.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین افزودند: زندگی ما و دیگر مسئولان باید مانند ضعیف ترین اقشار جامعه باشد که نیست اما زندگی مسئولان غالباً مانند طبقه متوسط است که این هم خیلی با ارزش است.
حضرت آیت الله خامنه ای، ظلم ستیزی و تسلیم نشدن در مقابل زورگویان جهانی را از دیگر ویژگیهایی دانستند که انقلاب اسلامی در ایران بوجود آورده و در 32 سال اخیر به همت مردم و مسئولان ادامه یافته است.
ایشان تلاش برخی در اوایل انقلاب و سه دهه اخیر را برای تضعیف آرمان ظلم ستیزی مورد اشاره قرار دادند و افزودند: آنها می خواستند ابتدا روابط با آمریکا را با فراموش شدن شعارهای انقلاب عادی کنند سپس به تدریج کشور را تابع سیاستهای آمریکا سازند.
رهبر انقلاب اسلامی ثبات و استقامت 32 ساله ملت و جمهوری اسلامی را موجب عظمت ایران در چشم ملتها خواندند و افزودند: این کار پر زحمت، برکت و رحمت الهی را به دنبال آورده و نتایج بزرگ آن به تدریج آشکارشده و ملت ایران را هم اکنون به الگویی جذاب برای دیگر ملتها تبدیل کرده  است.
ایشان در جمع بندی خطبه اول نماز تأکید کردند: مسائل و واقعیات یاد شده نشان می دهد که دهه فجر امسال مهم، حساس و پر شورتر است و ان شاءالله راهپیمایی 22 بهمن ملت، بر همه افتخارات 32 سال اخیر خواهد افزود.
حضرت آیت الله خامنه ای در خطبه دوم نماز جمعه، حوادث اخیر شمال آفریقا بویژه تحولات  تونس و مصر را بسیار مهم و زلزله ای واقعی خواندند و افزودند: اگر ملت مصر به کمک خداوند متعال بتواند حرکت خود را به پیش ببرد، برای آمریکا و رژیم صهیونیستی شکست غیر قابل جبرانی در منطقه، رقم خواهد خورد.
ایشان با اشاره به نگرانی فزاینده رژیم صهیونیستی از تحولات مصر، خاطرنشان کردند: صهیونیست ها بهتر از همه می دانند که اگر مصر از هم پیمانی آنها خارج شود، چه اتفاق عظیمی در منطقه رخ خواهد داد که نتیجه آن تحقق پیش بینی های امام بزرگوار خواهد بود . رهبر انقلاب اسلامی در تحلیل علت تحولات اخیر در تونس و مصر به تحلیل های انحرافی غربیها اشاره کردند وافزودند: در تحلیل های جهانی تلاش بر این است که عامل اصلی قیام مردم در تونس و مصر فقط مسائل اقتصادی معرفی شود در حالیکه عامل اصلی احساس تحقیری است که به دلیل عملکرد حاکمان تونس و مصر در میان مردم بوجود آمده است .
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به عملکرد بن علی در طول حاکمیت خود در تونس  خاطر نشان کردند: بن علی فردی کاملاً وابسته به آمریکا بود و حتی برخی گزارشها نشان
می دهد که وی وابسته به سازمان جاسوسی آمریکا بوده است.
ایشان افزودند: برای یک ملت بسیار سخت است که حاکم آنها نوکر رسمی دستگاههای آمریکایی باشد و همین واقعیت یکی از دلایل قیام مردم تونس است .
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به سیاستهای ضد دین بن علی در تونس از جمله ممنوعیت انجام دادن شعائر دینی و حجاب در اماکن عمومی، تاکید کردند: یکی از انگیزه های اصلی مردم تونس در قیام خود، انگیزه های اسلام خواهی است که تحلیل گران غربی تلاش دارند این موضوع را کتمان کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: اکنون در تونس یک تغییر سطحی بوجود آمده است و مردم تونس باید با هوشیاری، مصالح خود را تشخیص دهند و فریب دشمن را نخورند.
ایشان در ادامه خطبه دوم نماز با اشاره به تحولات فوق العاده مهم مصر- به سابقه تاریخی، فرهنگی، سیاسی و دینی این کشور اشاره کردند و افزودند: مصر اولین کشور اسلامی بود که با فرهنگ غربی در قرن هجدهم آشنا شد و اولین کشور اسلامی هم بود که در مقابل این فرهنگ ایستاد .
حضرت آیت الله خامنه ای از مصر بعنوان پایگاهی برای حضور اسلام خواهان و اندیشمندان اسلامی در طول تاریخ یاد و خاطرنشان کردند: سرزمین مصر یادآور اسلام خواه شجاع و بزرگ، سید جمال الدین اسد آبادی و شاگردان او از جمله محمد عبده است.
ایشان در تشریح جایگاه فکری و سیاسی مصر به حرکتهای استقلال خواهانه و آزادیخواهانه در مصر و در جنگ ارتش مصر با ارتش رژیم صهیونیستی، اشاره کردند و افزودند: کشور مصر با چنین جایگاه و سابقه رفیع تاریخی، سی سال در دست فردی بود که نه فقط آزادیخواه و ضدصهیونیست نبود بلکه دشمن آزادیخواهی و همکار و نوکر صهیونیستها بود.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: در دوران حکومت نامبارک - وضعیت مصر آنچنان شد که از جایگاه کشوری الهام بخش برای دنیای عرب و اسلام، به کشوری همکار صهیونیستها و دشمن فلسطینی ها تنزل یافت  .
حضرت آیت الله خامنه ای در همین خصوص به عملکرد حسنی مبارک در جنگ 22 روزه رژیم صهیونیستی بر ضد مردم غزه و محاصره این مردم مظلوم اشاره کردند و افزودند: این عملکرد - مردم مصر را به ستوه آورد زیرا نظام مصر به یک رژیم طرفدار اسرائیل و دنباله رو محض آمریکا تبدیل شده بود و مردم کاملاً احساس تحقیر می کردند .
ایشان با اشاره به سابقه اسلام خواهی مردم مصر، یکی از عوامل اصلی نهضت مردم مصر را انگیزه های دینی برشمردند و تأکید کردند: مردم مصر حرکتهای خود را از نمازهای جمعه و مساجد شروع می کنند و شعارهای دینی به ویژه شعار الله اکبر سر می دهند و قویترین جریان مبارز در مصر نیز، جریان اسلامی است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: غربیها بشدت نگران آشکار شدن انگیزه اسلام خواهی قیام مردم مصر در میان ملتهای منطقه هستند بنابراین تلاش می کنند علت حرکت مردم را فقط عامل اقتصادی نشان دهند .
حضرت آیت الله خامنه ای در همین زمینه تأکید کردند: همین عامل اقتصادی که بی تأثیر هم نیست نتیجه وابستگی و نوکری مبارک به آمریکا است که باعث شده  اقتصاد مصر شکوفا نشود و وضع بجایی برسد که صد ها هزار نفر از مردم قاهره به دلیل فقر، در قبرستانها زندگی کنند.
ایشان افزودند: امریکاییها به نوکری همچون مبارک، حتی پاداش اقتصادی هم ندادند و امروز هم به او پاداش نخواهند داد و هر ساعتی که حاکم مصر فرار کند قطعاً اولین دروازه ای که به روی او بسته خواهد شد دروازه امریکا خواهد بود همانطور که به روی بن علی و محمد رضا پهلوی بسته شد.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: این قضایا درس عبرتی است برای کسانی که دلشان برای دوستی با آمریکا می تپد. این افراد باید ببینند که امریکاییها به نوکران خود چگونه پشت
می کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به دستپاچگی آمریکا و رژیم صهیونیستی در قبال قیام مردم مصر افزودند: آنها اکنون بدنبال راه خروج از این شرایط هستند و فریبکاری را آغاز کرده اند که البته موفقیت یا عدم موفقیت سناریوهای آمریکا و غرب به عملکرد و تصمیم مردم مصر بستگی دارد.
ایشان درپایان خطبه ها سخنانی را به زبان عربی خطاب به مردم منطقه بیان کردند.
رهبر انقلاب اسلامی در این سخنان اوضاع کنونی مصر را جنگ اراده ها میان مردم مصر و دشمنان آنان خواندند و افزودند: در این جنگ، هر طرف که اراده قویتری داشته باشد پیروز خواهد بود.
رهبر انقلاب اسلامی در تبیین اقدامات امریکا و رژیم صهیونیستی برای غلبه برتحولات کنونی مصر و به شکست کشیدن قیام مردم این کشور خاطرنشان کردند: آنها در تلاش هستند تا مردم را از محقق شدن اهدافشان مأیوس کنند اما مردم مصر باید با تکیه بر خداوند، لحظه ای در وعده الهی مبنی بر یاری آنان، تردید نکنند.
حضرت آیت الله خامنه ای سلاح مهم مردم مصر در مقابله دشمنان را اتحاد و انسجام خواندند و تأکید کردند: مردم مصر باید مراقب نیرنگ ها و خدعه های دشمنان برای ایجاد تفرقه باشند، و با تکیه بر جوانان غیور خود و توکل بر خداوند - ثابت قدم و استوار به قیام خود ادامه دهند.
ایشان مردم مصر را به هوشیاری در قبال توصیه ها و سناریوهای سیاسی امریکا و غرب فراخواندند و خاطرنشان کردند: امریکایی ها  که تا چند روز پیش حامی مبارک بودند اکنون که از او مأیوس شده اند در تلاشند تا خود را هم نوا با مردم مصر نشان دهند تا بتوانند فرد مورد نظر خود را بر سرکار بیاورند.
رهبر انقلاب اسلامی نقش علمای دینی مصر بویژه علمای الازهر را در شرایط کنونی بسیار حساس خواندند و تأکید کردند: علمای دینی مصر باید نقش تاریخی خود را در قیام مردم ایفا کنند.
ایشان همچنین با اشاره به سابقه ارتش مصر در دو جنگ با ارتش رژیم صهیونیستی افزودند: ارتش مصر، نقش تاریخی خود را در تحولات جاری ایفا کند و با مردم همراه شود.

سناریوی B

 بسمه تعالی 



اصل مسئله در مورد مصر چیست؟ چرا این موضوع که آینده مصر در دست چه کسی و کدام گروه باشد اینقدر مهم است؟ فقط زمانی که یک پاسخ درست و دقیق برای این پرسش فراهم شود می توان فهمید علت این همه هراس که به جان آمریکا و اسراییل افتاده چیست.
مسلما قضیه این نیست که آمریکایی ها به مبارک علاقمندند و نمی توانند از او دل بکنند. گزارش های موجود نشان می دهد که آمریکا با گزینه هایی مانند کنار رفتن مبارک و حتی خوار و خفیف کردن او به قصد همراه نشان دادن خود با نهضت مردم مصر کنار آمده است. در اینگونه موارد اصطلاحا گفته می شود سناریوی Bجایگزین سناریویA شده است. سناریوی A این بود که مبارک حفظ شود. حمایت از این سناریو اکنون برای آمریکا به صرفه نیست به این دلیل که اولا آمریکا را کنار یک دیکتاتور شکست خورده می نشاند و ثانیا آمریکایی ها فهمیده اند حالا که عدد تظاهر کنندگان از چند میلیون نفر و گستره آن از قاهره بسیار فراتر رفته، بدون شک هیچ ابزار امنیتی و انتظامی قادر به مهار آن نیست و تا زمانی که معترضان به لااقل یکی از هدف های کلیدی اعلام شده خود نرسند، این شعله فروکش نخواهد کرد. سناریوی Bهمان سناریوی آشنایی است که می گوید رفتار آمریکا با دیکتاتورهای مورد حمایتش در دقیقه 90، 180 درجه تفاوت می کند انگار نه انگار اصلا آنها را می شناخته اند. آمریکایی ها اکنون به این می اندیشند که اولا مبارک با کمترین هزینه ممکن و حتی المقدور در زمانی با فاصله چند ماه از زمان فعلی از مصر بیرون برود، ثانیا کسی مانند عمر سلیمان یا اگر نشد محمد البرادعی به جای او بنشیند که به «منافع حیاتی» آمریکا درخاورمیانه وفادار باشد و ثالثا حرکت مردم مصر ماهیت اسلامی یا ضد آمریکایی و ضد صهیونیستی پیدا نکند.
آنچه باعث شده سناریویB تمام و کمال اجرا نشود مخالفت یا شاید بهتر باشد بگوییم بیم و هراس اسراییل است. گزارش های بسیار دقیقی هست که نشان می دهد اسراییلی ها به توان آمریکا برای اجرای کامل سناریویB اعتماد ندارند. بر مبنای یک سند مقام های اسراییلی به یاد همتایان آمریکایی خود می آورند که در جریان حمله به عراق و ساقط کردن صدام هم همین حرف ها را می زدند و اطمینان می دادند که قادر خواهند بود کل ماجرا را با روی کار آوردن سکولارها مدیریت کنند اما آنچه بعد از 7 سال اشغالگری در عراق روی دست آمریکا و اسراییل مانده دولتی اسلامی است که خود را بخشی از محور شیعی منطقه می داند.
بسیار خوب، اگر مسئله اصلی سرنوشت مبارک نیست، پس چیست؟ در یک جمله پاسخ این است: «ژئوپلتیک خاورمیانه». همه نگرانی آمریکایی ها این است که با سقوط رژیم مبارک در مصر بر سر جغرافیای سیاسی حساس ترین منطقه جهان که حیاتی ترین منافع آمریکا در آن قرار دارد چه خواهد آمد و تمام دغدغه آنها هم این است که سیستمی در مصر برسر کار بیاید که ژئوپلتیک خاورمیانه را به هم نریزد. مهم برای آمریکایی ها حفظ کارکردهای مبارک است نه خود او و اساس سناریویB هم همین است که تعریف مصر در سناریوی منطقه ای آمریکا تغییر نکند؛ با یا بی مبارک مهم نیست.
آنچه نباید تغییر کند اینهاست: 1- مصر موتور محرکه روند سازش و عامل اصلی تفرقه در صفوف فلسطینی هاست. اگر مصر از روند سازش کنار بکشد یا نسبت به آن بی تفاوت باشد عربستان به تنهایی توان به دوش کشیدن این بار را نخواهد داشت و حماس به آسانی قادر خواهد بود کل سرزمین های اشغالی را در دست بگیرد. 2- مصر عامل اصلی حفظ امنیت پیرامونی اسراییل است. اگر فرض کنیم برای آمریکایی ها هیچ موضوعی در خاورمیانه مهم تر از حفظ موجودیت اسراییل و تداوم برتری راهبردی آن بر اعراب نیست، ابعاد اهمیت حفظ موجودی مانند مبارک کاملا واضح می شود. اکنون این مصر است که اجازه نمی دهد محاصره غزه بشکند، این مصر است که جلوی اتحاد عربی در حمایت از آرمان فلسطین و وقوع جنگ هایی مانند آنچه در 1967 و 1973 رخ داد را گرفته است، مصر است که مانع انتقال هرگونه سلاح و کالاهای استراتژیک به غزه می شود و در یک کلمه مصر است که نمی گذارد دست جهان اسلام به اسراییل برسد. اگر حکومت مبارک در مصر سقوط کند اسراییل دوباره با مسئله مزمن موجودیت این بار به صورت حاد مواجه خواهد شد و با توجه به اینکه غربی ها هم آرام آرام فهمیده اند ضررهای اسراییل در حال پیشی گرفتن از منافع آن است، بعید است غاصبان قدس این دفعه جان به در ببرند. 3- آنچه آمریکایی ها مایلند آن را اتحاد عربی علیه ایران بنامند و در واقع چیزی نیست غیر از مجموعه ای از خیانت های پشت پرده چند دولت وابسته به آمریکا در منطقه، جایگاه سیستم مبارک بسیار کلیدی است. سرسلسله حرکتی در منطقه که می خواهد برنامه هسته ای ایران را کنار برنامه هسته ای اسراییل قرار بدهد، حرکتی که می خواهد القا کند خطر اصلی برای اعراب اکنون ایران است نه اسراییل و جریانی که تهدید می کند اگر به ایران اجازه تسلط بر فناوری هسته ای داده شود یک مسابقه تسلیحاتی در منطقه به راه خواهد افتاد، مبارک و شخص عمر سلیمان به عنوان کسی است که غربی ها می گویند نخ های عروسکی به نام مبارک را تکان می دهد. اگر همه اینها با هم فرو بریزد درست مثل این است که آمریکایی ها جمع کنند، سوار بر ناوهایشان بشوند و از منطقه بروند و بنابراین طبیعی است که آمریکایی ها تا سر حد مرگ نگران باشند. سناریوی B بناست جلوی این فروپاشی ژئوپلتیک در خاورمیانه را بگیرد.
موضوع حفظ رویکرد غربی در جغرافیای سیاسی منطقه برای آمریکایی ها آنقدر حیاتی است که حتی به مسئله ای مانند برنامه هسته ای ایران هم عموما از همین منظر نگاه می کنند. در آمریکا همه می دانند که ایران قصد ساخت سلاح ندارد. علاوه بر این تقریبا همه مجامع استراتژیک در این باره اتفاق نظر دارند که به فرض محال ایران بنای ساخت سلاح هم داشته باشد هرگز از آن استفاده نخواهد کرد و کارکرد این سلاح در حد ایجاد بازدارندگی باقی خواهد ماند. بسیاری از تحلیلگران در آمریکا اکنون این سوال را مطرح می کنند که وقتی چنین تحلیلی به طور فراگیر وجود دارد پس چرا آمریکایی ها اینقدر از برنامه هسته ای ایران احساس نگرانی می کنند و حاضرند برای جلوگیری از پیشرفت آن، چنین بی محابا هزینه کنند. پاسخ باز هم همان یک جمله است: «ژئوپلتیک خاورمیانه»! استدلال اصلی دولت آمریکا در مخالفت با برنامه هسته ای ایران این است که اگر ایران در کنار این نفوذ معنوی عظیم که در خاورمیانه دارد به فناوری هسته ای در عالی ترین شکل آن مجهز شود، آن وقت ترکیب دو برنامه هسته ای و منطقه ای ایران مهارناپذیر خواهد بود و ایران از موضعی بسیار بالاتر و جایگاهی مطمئن تر از گذشته به ایفای نقش در معادلات منطقه خاورمیانه خواهد پرداخت. به همین دلیل آمریکایی ها بارها سعی کرده اند یک اجماع منطقه ای علیه برنامه هسته ای ایران بوجود بیاورند و مدارک بسیار از جمله اسناد تازه منتشر شده وزارت خارجه آمریکا نشان می دهد مصر در قلب این تلاش ها قرار داشته است.
موضوع آخری که باید به اجمال به آن پرداخت این است که ببینیم آمریکایی ها این بار کجا اشتباه کرده اند. پاسبانی از ژئوپلتیک صهیونیستی خاورمیانه عربی به عنوان مهم ترین پروژه آمریکا در منطقه دچار یک مشکل اساسی است و آن هم این است که به جای ملت ها به دولت ها تکیه دارد آن هم دولت هایی لرزان و هراسان که حالا معلوم شده تا چه حد در دفاع از خود ناتوانند. مبتنی کردن سیاستگذاری بر ارتباط صرف با دولت ها و فراموش کردن ملت هایی که نه تنها دولت های خود را قبول ندارند بلکه با سرعت بسیار زیاد در مسیر عکس سیاست های آن در حال حرکت هستند اولا آمریکا را تبدیل به کارفرما و حامی اصلی دیکتاتورهای منفور کرده است و ثانیا باعث شده زمانی که متغیری به نام «مردم» وارد معادله می شود از دست آمریکا و همه سیستم های عریض و طویل دیپلماتیک و اطلاعاتی آن هیچ کاری برنیاید. در مقابل ایران دیپلماسی منطقه ای خود را روی ملت ها و توانایی های منحصر بفرد آنها متمرکز کرده است. این چیزی است که آمریکایی ها آن را تحت عنوان دیپلماسی عمومی همواره تحقیر کرده اند اما اکنون کارآمدی خود را نشان می دهد. برقراری ارتباط با ملت ها و ایجاد توان نرم تاثیرگذاری بر رفتارها و اهداف آنها، رکن اصلی استراتژی منطقه ای ایران در 30 سال گذشته بوده است. آنها که این استراتژی را بی حاصل می نامیدند، حالا باید پاسخ بدهند که چه استراتژی دیگری می توانست نفوذ و تاثیری چنین تعیین کننده به ایران بدهد؟
مهدی محمدی

داریوش همایون مرد که مرد!

 بسمه تعالی


همانطور که خودتان چیز هستید، هفته گذشته نه، اون یکی هفته، احمق رشیدی معلق، یا همان داریوش همایون، داشت راه می رفت، که یکهو کنترلش را از دست داد و با مخ، خورد زمین، به حدی که بعد از چند روز کما، سر از آسمان در آورد! داریوش همایون که در فتنه 88 رسما از مهندس و شیخ بیسواد و ممد تمدن حمایت کرده بود، در حالی به درک واصل شد، که دقایقی از مرگش می گذشت! به همین مناسبت، مجلس ختمی... ببخشید؛ داشتم می گفتم که، منافقین و سلطنت طلبان مانده بودند، این خبر تاسف انگیزناک را چجور مجوری(!) به گوش سران فتنه برسانند. با هم مشروح این پروسه جالب و البته دردآور را که از طریق سرویس ماهواره ای چیزنا به ما مخابره شده، بخوانیم:
عمه متوفی: اول به کدومشون بگیم؟
خاله متوفی: به مهندس بگیم، چطوره؟
همسایه روبرویی متوفی: نه تو رو خدا! اون همین طوریشم داره می کشه!
خاله متوفی: ولی من از شیخ بیسواد، یک شماره بیشتر ندارم، که از قرار خاموشه!
عمه متوفی: من ایرانسلشو دارم! بزار زنگ بزنم؛ باز روحیه شیخ بیسواد، هر چی باشه، بهتر از اون 2 تای دیگه اس! ... (چند لحظه بعد) ... الو! شیخ بیسواد؟
شیخ بیسواد: کلا به شما که عرض می کنم الان چه وقت زنگ زدنه؟! گرفتیم خوابیدیما مثلا!
عمه متوفی: شرمنده! ساعت به وقت محلی رو حواسمون نبود!... بیا تو صحبت کن اقدس! من بغض، راه چیزمو بسته!... یعنی منظورم این بود که چیز، راه گلومو بسته!
خاله متوفی: شیخ! بدبخت شدیم رفت. دیدی چه خاکی بر سرمون شد!
شیخ بیسواد: کالا به من چی می خواین عرض کنین؟!
خاله متوفی: بزار یه جوری خبرو بدیم، سکته رو نزنه!
همسایه روبرویی متوفی: بده من اون لامصبو بینم!... ببین شیخ! کریستف کلمب کی بود؟
شیخ بیسواد: چی؟
همسایه روبرویی متوفی: کریستف کلمب؟
شیخ بیسواد: کریم پوست کلفت؟!
همسایه روبرویی متوفی: ای بابا! کریستف کلمب گفتم! ک ر ی س ت ف ... کلمب!
شیخ بیسواد: صدات قطعی داره! زنگ بزن صفر نهصدو نوزدم!
عمه متوفی: بزار من بگیرمش!... الو، شیخ!
شیخ بیسواد: بفرمایید.
عمه متوفی: ادیسون کی بود؟
شیخ بیسواد: ولی قبلی داشت کلا به شما که عرض می کنم از یه کی دیگه می پرسیدا ؟!
عمه متوفی: خب کریستف کلمب کی بود؟
شیخ بیسواد: چون که «کریس»، «اف» اومده، پشت بندش، جخت بلا باید مال روسیه باشه! مثل یلتسین!!!
عمه متوفی: ادیسون کی بود؟
شیخ بیسواد: توی اون یکی جام جهانی، مربی ساحل تاج(!) بود!
عمه متوفی: اون «اریکسون» بود!
شیخ بیسواد: کلاً به شما که عرض می کنم؛ منم همون اریکسون رو گفتم دیگه!
عمه متوفی: ولی من از تو ادیسون رو پرسیدم؛ بگو ادیسون کی بود؟
شیخ بیسواد: مخترع برق بود!
عمه متوفی: دمت گرم! آخرش چی شد؟
شیخ بیسواد: آخر چی، چی شد؟!
عمه متوفی: آخر و عاقبت اریکسون؟
شیخ بیسواد: الان مربی یه تیم، توی انگلیسه!
عمه متوفی: ادیسون رو گفتم!
شیخ بیسواد: ولی من اریکسون شنیدم!
خاله متوفی: راست می گه زن! اریکسون گفتی!
عمه متوفی: من که پاک قاطی کردم؛ بیا تو گوشی رو بگیر!
خاله متوفی: شیخ بیسواد! بگو آخرش ادیسون چی شد؟
شیخ بیسواد: کلی تلاش کرد، آخرش برق رو اختراع کرد!
خاله متوفی: بعدش چی شد؟
شیخ بیسواد: همه جا روشن شد، اما خب، کلاً به شما که عرض می کنم؛ اون قدیما زودزود برق می رفت!
خاله متوفی: ادیسون آخرش چی شد؟
شیخ بیسواد: آخرشو به ما نگفتن، تا همین جاش گفتن!
خاله متوفی: اصلاً ادیسون رو ولش کن! همه آدما یه روز می رن کجا؟!
شیخ بیسواد: سینه قبرستون!
خاله متوفی: ای ول! سینه قبرستون کجاس؟
شیخ بیسواد: دیار فانی!
خاله متوفی: دیار باقی!
شیخ بیسواد: «باقی» هم شکر خدا خوبه! الباقی هم سلام می رسونن. راستی! داریوش همایون چطوره؟!
خاله متوفی: رفته دیار باقی!
شیخ بیسواد: یعنی رفته ولایت باقی اینا!
خاله متوفی: نه بابا! گوربگوری، مرد!
شیخ بیسواد: کی مرد؟
خاله متوفی: داریوش همایون دیگه!
شیخ بیسواد: مرد؟!
خاله متوفی: مرد!
شیخ بیسواد: مرد که مرد! به درک که مرد! خواب ما رو پروندی، کلاً به شما که عرض می کنم اینوبگی؟!
خاله متوفی: ولی اون که طرفدار شما بود در فتنه 88؟!
شیخ بیسواد: تو راجع به کی داری صحبت می کنی؟
خاله متوفی: داریوش همایون دیگه!
شیخ بیسواد: آهان! من فکر کردم داری می گی کریم پوست کلفت مرد!
خاله متوفی: پس کی؟
عمه متوفی: بده من اون گوشی رو. داریوش، روزی 2 مرتبه در سبد جنبش سبز تخم می گذاشت بی معرفت!
شیخ بیسواد: چرا 2 تا؟
عمه متوفی: پس چند تا ؟
شیخ بیسواد: 6 تا؟
خاله متوفی: چرا 6 تا؟
همسایه روبرویی متوفی: پس چند تا؟
شیخ بیسواد: بیاین یه بازی دیگه! گردو؟
عمه متوفی: شکستم!
«آرمون چیزف- خبرنگار سرویس ماهواره چیزنا»

مردم مصر و داربست هایی که فرو ریخت .

بسمه تعالی 



تحولات مصر طی یک هفته گذشته از جمعیت های 10 تا 20 هزارنفره به 8 میلیون نفر گسترش یافته و حتما اگر حکومت مصر مقاومت کند طی یک هفته آینده از مرز چند ده میلیون نفر عبور می کند و در این صورت به معنای دقیق کلمه «انقلابی بزرگ» در حوزه عربی- آفریقایی و در میان «اهل سنت» به وقوع پیوسته است که خود نوعی « قالب شکنی» به حساب می آید چرا که جنبش های مذهبی و سیاسی در مصر و در میان سنی مذهبان عرب همواره بر پایه روش های مسالمت آمیز و پارلمانتاریستی بوده است.
در خصوص تحولات جاری مصر ما شاهد «حساسیت ویژه» آمریکا، اروپا، کشورهای غربگرای عربی و کشورهای بزرگ آسیایی بوده ایم و می توان گفت سران این کشورها و دستگاههای اطلاعاتی و سیاسی آنان کارهای جاری خود را کنار گذاشته و به تجزیه و تحلیل شرایط کنونی مصر و «چه باید کرد» روی آورده اند. این موضوع نشان می دهد که از نظر آنان تحولات مصر می تواند به تغییرات بسیار عمده- در سطحی که انقلاب اسلامی ایران به وجود آورد- منجر شود و چهره بخش وسیعی از جهان را دگرگون نماید. در خصوص تحولات مصر ملاحظاتی وجود دارد که به بعضی از آنها اشاره می کنیم:
1- از نظر مذهبی، مصر به واسطه در اختیار داشتن بزرگترین و قدیمی ترین «حوزه علمیه اهل سنت- دانشگاه الازهر- تاثیر عمیقی بر کشورهای سنی که دارای اکثریتی از پیروان مذاهب مالکی، شافعی و حنفی هستند می گذارد. این مجموعه ای است که حداقل نیمی از مسلمین را پوشش می دهد. بنابراین روی کار آمدن یک نظام مذهبی و یا نظامی که از الازهر در مسیر یکپارچه سازی سیاسی پیروان این سه مذهب حمایت کند، فوق العاده مهم و برای غرب که حامی نظام های سکولاریستی است، تهدیدی جدی محسوب می شود.
2- مصر از نظر جغرافیایی در نقطه حساسی قرار دارد. قرار داشتن در مجاورت دریای مدیترانه، دریای سرخ، شاخ آفریقا و در اختیار داشتن آبراه استراتژیک سوئز، اتصال زمینی با دو قاره آسیا و آفریقا، موقعیت ژئوپلیتیکی حساسی به این کشور بخشیده است. تحولات عمیق در مصر می تواند همه این مراکز حساس که اینک به گونه ای مستقیم و بعضا غیرمستقیم در اختیار آمریکاست را به بلوک مقاومت در منطقه منتقل گرداند.
3- مصر پرجمعیت ترین کشور عربی و آفریقایی به حساب می آید و در مجموع بیشترین جمعیت مسلمان قاره آفریقا را در خود جای داده است علاوه بر آن مصری ها نسبت به سایر کشورهای عربی از وضعیت علمی بهتری برخوردار می باشند. نزدیک به 80درصد مصری ها از توانایی خواندن و نوشتن بهره مند هستند و نزدیک به یک سوم جمعیت 75 میلیون نفری مصر دارای تحصیلات عالیه اند. علاوه بر آن سالانه حدود 2000 طلبه و مجتهد از «جامع الازهر» فارغ التحصیل شده و عمدتا جهت فعالیت به کشورهای آسیای جنوب شرقی، اروپا، آمریکا و آفریقا اعزام می گردند بنابراین تحولات در مصر می تواند عمیق و ماندگار بوده و پیامدهای بین المللی و منطقه ای فراوانی در پی داشته باشد.
4- حضور خودجوش و در عین حال سازمان یابی سریع آن کاملا بی سابقه و برخاسته از جمع بندی قبلی و تجارب بود. نکته جالبتر این بود که مصری ها مسیر تظاهرات از چند ده هزار به چند صد هزار را خیلی سریع طی کردند و با همین سرعت به تظاهرات چند میلیونی رسیدند. با این وجود تظاهرات از جامعیت لازم برخوردار نبود، مثلا بانوان مصر و یا اقشار کارگری و نیز حاشیه نشین ها در این تظاهرات حضور کمرنگی داشتند که صدالبته اگر تظاهرات استمرار پیدا کند آنان در روزهای آینده به صفوف می پیوندند.کما اینکه در تظاهرات 8 میلیونی این اتفاق در سطح نسبتا قابل قبولی رخ نمود.
5- کاملا واضح بود که احزاب سیاسی مصر بخصوص «اخوان المسلمین» که پرسابقه تر و قدیمی ترین جریان سیاسی مصر به حساب می آید، با احتیاط زیادی برخورد کردند تا جایی که درباره رهبری و ماهیت اعتراضات مردمی حرف و حدیث ها و گمانه زنی های زیادی به وجود آمد. دلیل این احتیاط این بود که فضای مصر شدیداً امنیتی است. رژیم حسنی مبارک نزدیک به یک میلیون نفر نیروی اطلاعاتی در اختیار دارد که صرفاً برای کنترل مردم مصر آموزش دیده اند. این نیروها که از پشتیبانی حدود 500 هزار پلیس و 500 هزار نیروی ارتش هم برخوردار بوده و در مجموع یک عدد دو میلیون نفری را تشکیل می دهند، فضای فعالیت سیاسی را کاملاً بسته و اختناق را بر سراسر مصر حاکم کرده اند. در این فضا گروه های مختلف به راه اندازی شبکه ای گسترده که علاوه بر مدیریت در صحنه کارکرد رهبری هم دارد، مبادرت ورزیده اند و از این طریق بر اوضاع مسلط می باشند.
6- احزاب و رهبران مصری از نظر منش و خلق و خو، عمدتاً هوادار «تغییرات توافق شده» هستند تا توسل به شیوه های انقلابی و «در صحنه» از این رو ممکن است میان ظرفیت سیاسی مردم در مصر و ظرفیت رهبران سیاسی این کشور فاصله ای وجود داشته باشد. این فاصله را می توانیم از جمله در مقایسه بین بیانیه 6 ماده ای دیروز اخوان المسلمین که در آن نامی از برکناری حسنی مبارک نیامده و این خواسته را در مسیری پارلمانی قرار داده بود و تظاهرات عظیم چند میلیونی روزهای سه شنبه و چهارشنبه گذشته مردم که برکناری فوری حسنی مبارک در رأس خواسته هایشان بود مشاهده کنیم. از سوی دیگر جریان اصلی رهبری تظاهرات در مصر- براساس قرائن- احساس می کند که باید میان تحمل مردم و خواسته هایی که مطرح می گردد توازنی برقرار شود و به این جهت خواسته های خود را در مسیری پلکانی قرار داده بنابراین می توان گفت آنچه اخوان در بیانیه رسمی آورده به منزله «کف خواسته های» مردم مصر می باشد.
7- تظاهرات مردم مصر عمیقاً دینی است و به هیچ وجه- به دلایل فراوان- نمی توان آن را از دین جدا کرد. این قیام ماهیت اقتصادی ندارد- اگر چه مردم مصر مشکلات اقتصادی فراوانی دارند- اگر ماهیت اقتصادی داشت باید حاشیه نشین ها، بیکاران و گروه های کارگری و... محور آن باشند و حال آنکه اولین تظاهرات بزرگ از مکان نمازجمعه برگزار شده و سپس «الله اکبر» به عنوان آرمانی ترین شعار توسط همه تکرار گردیده است. این انقلاب صرفاً ضد استبدادی نیست بلکه فراتر از آن باید به آن «انقلاب هویت» گفت چرا که رژیم مصر با مشارکت آمریکا، رژیم صهیونیستی و اروپا طی 40 سال گذشته- از زمان به قدرت رسیدن سادات در سال 1350- تلاش کرده اند تا مصری ها را از هویت فرهنگی و دینی جدا کرده و در یک کلمه «عزت» آنان را پایکوب کرده اند و این خروش همگانی برای بازیابی عزت خود است و صد البته ضد استبدادی هم هست. در این تظاهرات نیروهای مذهبی در پیشانی جمعیت قرار دارند اما طی روزهای گذشته هم رژیم مبارک، هم اروپا و هم آمریکا روی «مشکلات اقتصادی» مردم تمرکز کرده و یا «انتخابات آزاد» را مهمترین خواسته معترضین خوانده اند و حال آنکه اگر اینها واقعیت داشت باید وعده های گشاده دستانه مبارک حداقل در عده ای اثر می کرد.
8- بدون هیچ تردیدی تظاهرات مردم مصر و به تعبیر درست تر «انقلاب مصر» بیش از هر شخصیتی، تحت تأثیر حضرت امام خمینی و خلف صالح او حضرت آیت الله العظمی خامنه ای- دامت برکاته- است. مردم مصر به پیروی از اهل بیت شهره اند. از نظر مذهبی، مصری ها نزدیکترین نسبت را به شیعه داشته و از نظر سیاسی نزدیک ترین مردم به انقلاب اسلامی هستند. مروری بر مواضع شخصیت های مختلف مصری که در تظاهرات 8 روز گذشته نقش داشته اند نشان می دهد که همه آنان از انقلاب ایران به نیکی یاد می کنند. اما البته این نسبت در تظاهرات عظیم مردمی کمتر بیان شده کما اینکه تمایلات داخلی آنان نیز بسیار کمتر بیان شده است. مثلاً همه می دانند که اخوان المسلمین در پی تأسیس نظامی دینی در مصر است اما این هدف کلیدی کمتر مطرح شده و طبیعی هم هست که جنبش وقتی شروع می شود از یک لبه نرم شروع می شود و به تدریج به خواسته های حداکثری منتقل می گردد. نیاز به ذکر سند نیست چه کسی است که نداند طی 30 سال گذشته، سلسله جنبان همه جنبش های اسلامی و انقلابی، «ایران امام خمینی» بوده است.
9- آنچه تاکنون از «رهبری تظاهرات مردمی»- کمیته مشترکی که وجود دارد- مشاهده شده، «هوشمندی» آنان بوده است. این «رهبری مشترک» قطعا برای آنکه کار را به سامان برساند، تاکتیک هایی را برمی گزیند، الان مهمترین موضوع این جنبش «حفظ وحدت» حول محور برکناری رژیم حسنی مبارک است. بر همین اساس دیده می شود که صهیونیست های اروپایی و آمریکایی ها با حاشیه پردازی پیرامون شخصیت هایی نظیر محمد البرادعی در صدد بهم ریختن صف واحدی است که رژیم غرب گرا را نشانه رفته است. لذا ما شاهدیم که یک روز نتانیاهو می گوید: «البرادعی عامل ایران است». فردا یک شخصیت اروپایی می گوید: «البرادعی جایگزین مبارک می شود» و روز دیگر یک آمریکایی می گوید: «اخوان المسلمین با البرادعی به تفاهم رسیده است» در این میدان انگیزه اصلی متفرق کردن احزاب و گروه هایی است که به «کمیته مشترک» رسیده اند و این کمیته عملا کار را از دست ارتش، نیروهای امنیتی و در یک کلمه رژیم مبارک و غرب خارج کرده است.
10- رژیم مبارک در این میان دچار نوعی انفعال است و گسترش روز به روز دامنه تظاهرات کار را از دست آنان خارج کرده است لذا یک روز ارتش را به مقابله می فرستند فردا می گویند پلیس باید کنترل کند روز دیگر دوباره به سراغ ارتش می روند بنابراین به نظر نمی آید که غرب در نهایت بتواند بر این اوضاع سوار شود. خوشبختانه امروزه به دلیل گسترش وسایل ارتباطی، غرب نمی تواند اوضاع را به کنترل درآورد.
سعدالله زارعی

با روی کارآمدن خاتمی مواضع ضدآمریکایی مجمع روحانیون تغییر کرد.

 

بسمه تعالی

خبرگزاری فارس: رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی با اشاره تغییر مواضع ضدآمریکایی مجمع روحانیون مبارز گفت: کروبی علت این تغییر را این‌گونه بیان کرد که دوستان ما در مجمع به این نتیجه رسیده‌اند که مبارزه با آمریکا راه به‌جایی نمی‌برد.

 
حجت‌الاسلام سیدحمید روحانی در گفت‌وگوی تفصیلی با خبرنگار سیاسی باشگاه خبری فارس «توانا» با اشاره به سفر مقام معظم رهبری به قم، اظهارداشت: قم در سرنوشت کشور ما نقش بسیار عظیم، برجسته و منحصر به فردی داشته و از زمان‌های دور کانون فعالیت‌های سیاسی و اسلامی بوده است.

وی با بیان اینکه در دوران مشروطه وقتی رهبران آن نهضت مجبور به ترک تهران شدند به قم رفتند، تصریح‌کرد: آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری، آیت‌الله بهبهانی و طباطبایی و دیگر رهبران آن نهضت در قم مستقر ‌شدند.

رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی ادامه داد: در جریان هجرت آیت‌الله شهید سید‌حسن مدرس، وقتی تهران در معرض حمله روس‌ها قرار داشت، وی با همراهان خود از تهران هجرت کرد و در قم مستقر شد و در آنجا کمیته دفاع را تشکیل داد.

وی گفت: قم از نظر فعالیت‌های سیاسی نقش برجسته‌ای داشته و در سال 1299 که نقشه کودتای انگلیسی در ایران به اجرا در می‌آید و سیدضیا برای رساندن رضاخان به قدرت دست به کودتا ‌زد همزمان با آن علمای نجف و ایران با یکدیگر مذاکره کرده و زمینه برای تشکیل حوزه علمیه قم را هموار می‌سازند.

حجت‌الاسلام روحانی افزود: حوزه علمیه قم همزمان با نقشه انگلیس برای اسلام‌زدایی و پیشبرد سیاست استعماری در از رسمیت انداختن اسلام تشکیل شد و نقش بسیار مهمی در مقابله با توطئه رضاخانی داشت.

وی اضافه‌کرد: در سال 1300 که حوزه علمیه قم تشکیل می‌شود تا سقوط رضاخان در شهریور 20 حوزه علمیه از حرکت و خروش باز نماند، علمای ایران که علیه رضاخان قیام کردند غالباً در قم مستقر می‌شدند.

رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه حوزه علمیه قم نقش بسیار مهمی در شکست سیاست رضاخانی داشت، اظهارداشت: بعد از شهریور 20 نیز حوزه علمیه قم با حرکت و خروشش بیش از گذشته جلوه‌گر ‌شد؛ حرکت فدائیان اسلام، مبارزات روحانیون قم با حزب توده که در قم بسیار فعال شده بودند و مبارزات و مقابله‌شان با نقشه‌ رژیم شاه که می‌خواستند رضاخان را در قم دفن کنند که حوزه قم این اجازه را نداد از جریان‌های تاریخی آن حوزه است.

وی بر همین اساس حرکت فدائیان اسلام را یکی از مسائلی دانست که در جهت مبارزات ضد استعماری بسیار برجسته بود، افزود: آیت‌الله بروجردی که زعامت حوزه قم و مرجعیت جهان تشیع را برعهده داشتند نقش بسیار مهمی در شکست سیاست بیگانگان و استعمار‌گران در ایران ایفا کردند که نقش آیت‌الله بروجردی و مقابله ایشان با رژیم شاه بحث مفصلی دارد.

حجت‌الاسلام روحانی ادامه داد: بعد از فوت آیت‌الله بروجردی نهضت از قم آغاز ‌و زمینه انقلاب اسلامی در قم در سال 1341 فراهم ‌شد و 15 خرداد 42 نتیجه آن حرکت است و شالوده نهضت امام (ره) و انقلاب اسلامی را فراهم کرد.

وی تصریح‌کرد: از آنجا که حوزه علمیه قم همیشه پایگاهی در جهت پیشبرد اهداف مردمی و آرمان‌های اسلامی بوده مقام معظم رهبری هم نسبت به حوزه علمیه قم عنایت ویژه‌ای دارند و همیشه در تقویت این حوزه کوشیده‌اند و به حوزه علمیه قم در جهت پیشبرد آرمان‌های اسلامی و مسائل علمی و سیاسی توجه خاصی دارند.

رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بر همین اساس مسائلی را که مقام معظم رهبری در قم مطرح کردند را بسیار اساسی و ریشه‌ای دانست و متذکرشد: بعد از سقوط رضاخان در شهریور 1320 استعمار انگلیس دریافت که مقاومت روحانیت در ایران اجازه نمی‌دهد که آنها بتوانند به دست رضاخان اسلام را از رسمیت بیندازند و سیاست بیگانگان را در جهت حاکم کردن یک نظام لائیک فراهم سازند.

* تلاش دشمنان، حاکم کردن اسلام منهای سیاست است که برای آنها خطری نداشته باشد

وی گفت: استعمار که با سرنیزه رضاخانی نتوانست اسلام را در ایران از رسمیت بیندازد برنامه‌های دیگری را برای اسلام زدایی به وجود آورده و یکی از آن برنامه‌ها جدایی دین از سیاست بود؛ گروهی در ایران بعد از شهریور 1320 فعال شدند که حرفشان این بود که اصولا دین از سیاست جدا است، آن زمان اسمشان انجمن تبلیغات اسلامی بود که بعدا به نام انجمن حجتیه تغییر نام داد و آنها از آن روز تاکنون به شدت این سیاست را دنبال می‌کنند تا بتوانند به تعبیر حضرت امام (ره) یک اسلام آمریکایی در ایران حاکم کنند چراکه اسلام منهای سیاست و حرکت و خروش و یک اسلام کاملا خشک عبادی که برای هیچ قدرت و تشکیلات استعماری خطرناک نباشد، مورد توجه جهانخواران است.

حجت‌الاسلام روحانی با اشاره به اینکه در مقابل، یک جریان دیگر که مکمل همین مسئله بود به وجود آمد و آن اسلام منهای روحانیت است، گفتند اسلام احتیاجی به روحانیت ندارد، قرآن برای همه نازل شده و به آن عمل می‌کنیم و نیازی نیست برای فهم قرآن و عمل به اسلام به علما و روحانیت اتکا داشت.

وی ادامه داد: این تفکر در نخستین مرحله از فراماسونری‌ها شروع شد و سازمان فراماسونری از زمانی که در ایران فعال شد یکی از نقشه‌های آنها این بود که اسلام را از کارشناسان اسلامی جدا کنند گفتند که برای فهم اسلام احتیاجی به روحانیت نیست.

این پژوهشگر با بیان اینکه چنین اندیشه‌ای از سوی استعمارگران در بین جوانان ترویج می‌‌شود، افزود: در هر مقطعی که روحانیت در صحنه حضور داشته و منافع استعمارگران را به خطر انداخته مسئله اسلام منهای روحانیت اوج گرفته و آخرین مرحله آن در دوران نهضت امام(ره) بود.

حجت‌الاسلام روحانی با بیان اینکه در آن مقطع که امام(ره) به شدت علیه رژیم شاه و استعمار آمریکا مبارزه را اوج بخشیده بودند و شخصیت‌های بزرگی مثل آیت‌الله سعیدی در زندان‌ها به شهادت می‌رسیدند، در حسینیه ارشاد صحبت از جدایی اسلام از روحانیت بود و روی آن کار می‌شد تا نسل جوان را از روحانیت دور کنند.

وی تصریح کرد: در بازجویی‌ها و زندگی‌نامه بسیاری از مجاهدین خلق در ساواک و در دادگاه، من مطالعه داشته‌ام که آنها می‌گویند ما در مسجد پای منابر روحانیون گرایش به سیاست پیدا کرده و با حضور در حسینیه ارشاد از روحانیت زده شدیم.

رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی ادامه داد: امروز جریان اسلام منهای روحانیت برای مقابله با رهبری و ولایت برجسته شده و دشمنان داخلی و خارجی در این زمینه کار می‌کنند؛ چراکه آنها دریافته‌اند که مقام معظم رهبری مانند دیده‌بانی همیشه بیدار، سدی پولادین و تسخیر‌ناپذیر در برابر نقشه‌های استعماری ایستاده‌اند و از انقلاب پاسداری می‌کنند.

وی با بیان اینکه مقام معظم رهبری راه امام(ره) را ادامه داده و مانند دیده‌بان مراقب نقشه‌ها و نیرنگ‌های دشمنان هستند، افزود: بنابراین دشمنان برای در هم شکستن چنین سدی روی مسئله جدایی دین از سیاست و اسلام منهای روحانیت کار می‌کنند.

*فتنه سال 88 از تمام فتنه‌های 30 سال انقلاب خطرناک‌تر و حساب‌شده‌تر بود

وی با تأکید بر اینکه توطئه جدایی اسلام از سیاست بسیار حساس و خطرناک است، یادآور شد: با بیداری و آگاهی ملت ایران این توطئه تاکنون خنثی شده است.

حجت‌الاسلام روحانی با اشاره به اینکه فتنه سال گذشته از تمام فتنه‌های 30 سال انقلاب خطرناک‌تر، ریشه‌ای‌تر و حساب‌شده‌تر بود، اضافه کرد: دشمن با تجربیاتی که در این 30 سال به دست آورده بود، در صدد واردکردن ضربه سنگین و ویرانگر بر پیکره انقلاب اسلامی بود چراکه زمان زیادی روی این فتنه کار و فکر شده بود و آنها تمام نیروهای ضدانقلاب و عناصر مشکل‌دار با اسلام و انقلاب را بسیج کرده بودند.

وی با اشاره به حمایت بهائیت، صهیونیست، هم‌جنس بازها، تجزیه‌طلبان، منافقان و سلطنت‌طلبان از جریان فتنه 88، تصریح کرد: تمام این گروه‌ها در سال گذشته علیه کشور بسیج شده بودند تا با یاری استکبار جهانی علیه ایران اسلامی با فتنه‌گران همراهی کنند، آنها چهره‌های به ظاهر انقلابی از یاران امام (ره) را نیز فریب داده و به صحنه آورده بودند که این امر نشان دهنده ارزیابی و بررسی کارشناسی دشمنان در خصوص قدرت‌طلبی این افراد بود.

رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه این افراد قدرت‌طلب برای رسیدن به قدرت و مقام هر خیانتی را مرتکب شدند، گفت: در این مقطع دو اهرم نقش زیادی در شکست توطئه سال گذشته داشت اول هوشیاری و آگاهی مقام معظم رهبری و بینش عمیق ایشان و دوم آگاهی مردم که نمونه بارز آن در 9 دی ماه و 22 بهمن متجلی شد؛ هرچند این شکست دشمن لطف الهی نسبت به انقلاب بود.

*کاپیتولاسیون زیربنایی برای به وجود آمدن 13 آبان بود

وی در ادامه با اشاره به وقایع 13 آبان در تاریخ انقلاب، اظهارداشت: در سال 1343 در حالی لایحه کاپیتولاسیون از سوی آمریکا بر ایران تحمیل شد که آنها بر ایران مسلط بوده و محمد‌رضا پهلوی صرفا یک آلت دست و مجری سیاست آنها بود، از این رو احتیاجی به تصویب کاپیتولاسیون نبود اما اینکه چرا آنها دست به این کار زدند برای این بود که سلب آزادمنشی ملت‌ها از سوی آمریکا به عنوان یک استراتژی همیشه دنبال شده است.

حجت‌الاسلام روحانی با بیان اینکه آمریکا از یک ملت زنده، آگاه و سربلند به شدت نفرت دارد، تصریح کرد: ملت برجسته و روشن‌ضمیر هیچ‌گاه تن به ذلت و حقارتی که آمریکا در صدد تحمیل آن است نمی‌دهند، از این رو آمریکا بعد از ورود به هر کشوری ابتدا ملت‌ها را تحت فشار قرار داد و حکومت پلیسی را بر آنها تحمیل می‌کند تا روحیه آزاد‌منشی را از آنها سلب و احساس پوچی و بی‌هویتی را به ملت‌های آزاده منتقل کند.

وی گفت: زمانی در ایران مردم احساس بی‌عرضه بودن در امور را داشتند و از افراد عادی تا مسئولان احساس پوچی می‌کردند، رزم‌آرا در نطق خود در شورای ملی مدعی شد که ایرانی یک لوله‌هنگ هم نمی‌تواند بسازد، پس چطور می‌خواهد کشور را اداره کند، لذا این دروغ جاافتاده بود و استعمار آن را نهادینه کرده بود که ایرانی بی‌عرضه‌ است! اما با آغاز نهضت امام (ره) در سال 41، ملت سرخورده و دل‌مرده‌ای که رژیم شاه به وجود آورد، احیاء شدند و روحیه گرفتند که برای آینده استعمار خطرناک بود.

رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی ادامه داد: آمریکا گمان می‌کرد چنانچه کاپیتولاسیون را بر ایران تحمیل کند، قادر به سرخورده و ناامید کردن و به بی‌هویتی کشاندن مردم ایران است تا جایی که یک ایرانی احساس کند یک سرباز آمریکایی بر یک ایرانی صاحب منصب تفوق دارد، یعنی اگر یک سرباز آمریکایی به بالاترین مقام رژیم شاه سیلی می‌زد، او نمی‌توانست شکایتی کند چراکه آمریکایی‌ها مصونیت داشتند.

وی با تاکید بر اینکه آمریکا همچنان سیاست تحقیر ملت‌ها را دنبال می‌کند، عنوان کرد: آنها رژیم کاپیتولاسیون را در پاکستان و اندونزی تحمیل کردند و هدف آنها به ذلت کشاندن مردم این کشورها بود.

این پژوهشگر با اشاره به احساس خطر آمریکا در سال 43 از نهضت امام (ره) علی‌رغم کشتار مردم در 15 خرداد، بیان داشت: مردم بعد از 15 خرداد با کسب آگاهی و آمادگی برای رویش بیشتر باعث شدند آمریکا نتواند آنها را به دوران پوچی و بی‌هویتی بازگرداند، وقتی کاپیتولاسیون به تصویب رسید، تنها مقامی که در مواجهه با آن خیانت فریاد اعتراض بلند کرد، حضرت امام (ره) بود.

وی با تأکید بر اینکه نهضت آزادی، جبهه‌ ملی و چه افرادی که شعار پان ایرانیسم می‌دادند، اعتراضی نکردند، متذکر شد: آنهایی که شعار می‌دادند «چو ایران نباشد تن من مباد» و نشریه‌ای به نام خاک و خون داشتند در آن شرایط حتی نفس هم نکشیدند چراکه استعمار‌گران در ایران برای گروه‌های سیاسی این دروغ را جا انداخته بودند که کشورهای ضعیف بدون وابستگی به یک ابرقدرت، حتی توانایی دادن یک اعلامیه را هم ندارند.

رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی با تأکید بر وجود حکومت دیکتاتوری در آن زمان، اظهار داشت: گروه‌های سیاسی گمان می‌کردند برای مبارزه با رژیم دیکتاتوری شاه باید به یک قدرت بزرگ مثل آمریکا وابسته باشند از این رو مقابله با کاپیتولاسیون را مقابله با آمریکا دانسته و به ان اعتراضی نمی‌کردند، اما با موضع‌گیری امام(ره) در مقابل کاپیتولاسیون، شاه طبق دستور آمریکا حضرت امام را از ایران تبعید کرد.

وی با اشاره به سندی در کتاب نهضت امام خمینی (ره) از سفارت آمریکا، ادامه داد: در نامه‌ای که از طرف وزیر مختار سفارت آمریکا در ایران به یکی از مقامات آمریکایی نوشته شده به تبعید امام (ره) اشاره شده است.

حجت‌الاسلام روحانی با اشاره به اینکه مردم نمی‌پذیرفتند که مرجع تقلید آنها بدون اثبات جرم و بازجویی از کشور تبعید شود، یادآور شد: در روز 13 آبان در حالی که مرجع تقلید کشور که طبق قانون اساسی نظام مشروطه مصونیت قانونی دارد، تبعید شده و این در حالی است که با تحمیل کاپیتولاسیون به ایران، سربازان آمریکایی مصونیت پیدا می‌کنند و دشمن بر جان و مال و ناموس ملت مسلط می‌شود.

وی با تأکید بر اینکه تحمیل کاپیتولاسیون برای ملت ایران بسیار دردناک بود، متذکر شد: زمانی که انقلاب اسلامی ایران اوج گرفت در 13 آبان دانش‌آموزان و دانشجویان که به همراه همه ملت‌ به پا خاسته بودند به دست ارتش جرار محمد‌رضا شاه به خاک و خون کشیده شدند.

رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی با بیان اینکه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی رشدی که ملت ایران در سایه نهضت امام (ره) و انقلاب اسلامی کسب کرده بود راه امام و نهضت امام (ره) را ادامه داد، گفت: نهضت امام خمینی دو بعد داشت، یک بعد آن مبارزه با استبداد و بعد دیگر مبارزه با استعمار بود؛ با سرنگونی نظام 2500 ساله شاهنشاهی بعد استبدادی آن به پیروزی رسید اما بعد استعماری آن هنوز باقی مانده بود و هنوز آمریکا در ایران پایگاه داشت و با تسخیر لانه جاسوسی بعد ضد استعماری نهضت امام (ره) نیز به پیروزی رسید.

وی با اشاره به اینکه وقتی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام (ره) در سال 1358 به لانه جاسوسی یورش بردند و آنجا را تصرف کردند امام (ره) آن را انقلابی بزرگ‌تر از انقلاب سال 57 دانستند، تصریح‌کرد: انقلاب اول برای سرنگونی شاه بود و استبداد را از میان برد اما انقلاب دوم دست استعمار را از سرنوشت کشور قطع کرد از این رو جریان تصرف لانه جاسوسی و قطع دست آمریکا از سرنوشت کشور ایران بسیار عظیم، مهم و سرنوشت‌ساز است.

حجت‌الاسلام روحانی با بیان اینکه اگر این اقدام صورت نمی‌گرفت در آینده خطرات جدی برای جمهوری اسلامی ایران پدید می‌آمد، متذکرشد: تصرف لانه جاسوسی در امتداد نهضت و انقلاب اسلامی بسیار ارزشمند است و اگر دشمنان مسائلی را مثل اینکه امام راحل از این موضوع خبر نداشتند یا اینکه این اقدام به ضرر کشور است و افرادی همچون بنی‌صدر این ادعا را داشتند که در واقع ملت ایران به گروگان آمریکا در آمد بازی‌هایی دانست که می‌خواهد این حرکت عظیم را زیر سؤال ببرد.

وی در ادامه حرکت دانشجویان در 13 آبان را در راستای خط امام (ره) و شناختی که ملت از راه امام (ره) ارزیابی کرد.

* مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام (ره) متاثر از تفکرات باند مهدی هاشمی است

رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی در بخش دیگری از گفت‌وگوی خود با اشاره به فضای حاکمی که در مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام (ره) وجود دارد، اظهارداشت: اطلاعیه حمید انصاری در خصوص موضع‌گیری پسر حسینعلی منتظری علیه مرحوم حاج‌‌احمد در خصوص نامه ششم فروردین 68 نشان از خفقان داخلی این مؤسسه دارد.

وی با بیان اینکه پسر منتظری منکر این می‌شود که این نامه از امام (ره) است، تصریح‌کرد: حمید انصاری در این اطلاعیه هم راجع به جامعه روحانیت و هم به این قضیه پرداخته است؛ انصاری در این اطلاعیه از منتظری نام نمی‌آورد و از او با عنوان قائم‌مقام وقت یاد می‌کند که این تعبیر معنای خاصی دارد.

رئیس بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی در ادامه یادآور شد: در بیانیه حمید انصاری اگر نام منتظری با عنوان آیت‌الله آورده می‌شد از سوی مردم مورد اعتراض قرار می‌گرفت که فردی را که امام (ره) عزل کرده که آیت‌الله نیست و اگر بدون عنوان از منتظری نام می‌آورد هواداران منتظری اعتراض می‌کردند که چرا از او با احترام و القاب نام برده نشده است؛ لذا انصاری ناگزیر شده با عنوان قائم‌مقام وقت مشکل را حل کند؛ این نوع بیان انصاری نشان می‌دهد نفوذ و حاکمیت باند مهدی هاشمی و شیخ حسینعلی منتظری در مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام (ره) بیش از حد تصور است.

وی یادآور شد: وقتی خاطرات منتظری منتشر شد حمید انصاری تمام ماه رمضان تا صبح بیدار بود و نقد و جواب خاطرات منتظری را می‌داد و ما با خوشحالی از این عمل انصاری هیچ اقدامی را انجام ندادیم اما پس از دو سال باند مهدی هاشمی اجازه انتشار آن را به وی ندادند.

حجت‌الاسلام روحانی با بیان اینکه نفوذ افرادی که اکنون در دفتر و مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام (ره) هستند مربوط به امروز نیست، خاطر‌نشان کرد: در زمان خود امام (ره) و حاج احمدآقا نیز این افراد وجود داشتند اما حاج احمد به دلیل آگاهی و رشد فکری و تجربیاتی که در دوران مختلف نهضت امام (ره) کسب کرده بود با اینکه در خانه امام راحل را برکسی نمی‌بست اما در نهایت آنچه را مد نظر حضرت امام بود انجام می‌داد و اجازه سوء‌استفاده به عناصر مرموز نمی‌داد.

وی با اشاره به مصاحبه اخیر یکی از اعضای جامعه مدرسین مبنی بر اینکه امام (ره) در سال 42 که دستگیر شدند، عنوان مرجعیت نداشتند، یادآور شد: این اظهارنظر اشتباه است؛ طبق برخی اسناد که در کتاب نهضت امام خمینی دفتر اول آمده است امام (ره) در زمان آقای بروجردی نیز در مقام مرجعیت بودند و بنابر اذعان برخی از مقامات رژیم شاه که در این مورد ارزیابی‌هایی کرده بودند امام (ره) از سال 1335 در بعضی از شهرستان‌ها مقلد داشته‌اند.

*به مفید بودن خاتمی برای انقلاب امیدی نیست

رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی در خصوص ادعای جدایی خاتمی از فتنه‌گران، اظهار داشت: رفتار اشخاص قابل پیش‌بینی نیست اما خاتمی هیچ سابقه مبارزاتی نداشته و در جریان انقلاب نبوده و روحیه انقلابی، مقاومت و پرخاشگری هم در او نیست؛ از این رو روحیه مسالمت‌طلب خاتمی اقتضا می‌کند که از تند‌روی عناصر فتنه‌‌گر جدا شود.

وی با اشاره به اینکه به مفید بودن خاتمی برای انقلاب امیدی نیست، تصریح‌کرد: در مسیر امام(ره) بودن، روحیه انقلابی، فداکاری و خداجویی ویژه‌ای می‌خواهد که در هر کسی وجود ندارد.

* کروبی بدون هماهنگی نام من را در لیست مجمع روحانیون قرار داده بود

وی در بخش دیگری از گفت‌وگوی خود در خصوص فعالیت‌های مجمع روحانیون مبارز اشاره کرد و متذکرشد: مجمع روحانیون مبارز در سال 1367 شکل گرفت؛ در حالی که بنده در سفر بودم اما پس از بازگشت به تهران متوجه شدم کروبی تشکیلاتی راه‌اندازی کرده و اسم من را نیز در آن قرار داده است.

*مجمع روحانیون در ابتدا به شدت علیه هاشمی رفسنجانی می‌تاختند

حجت‌الاسلام روحانی با بیان اینکه در ابتدا درصدد تکذیب عضویت خود در مجمع روحانیون بودم، اما با توجه به سابقه همکاری و علاقه به کروبی و مبارزات او مانع از آن شد، گفت: مدتی برای آگاهی از برنامه‌های آنها به مجمع رفتم و در این زمینه بارها با آنها صحبت کردم چراکه آنها به شدت علیه هاشمی رفسنجانی می‌تاختند.

وی با اشاره به اینکه هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور بود اما مجمع روحانیون همواره به او اعتراض و انتقاد می‌کرد، یادآور شد: بارها از آنها پرسیدم که اگر هاشمی رفسنجانی اذعان کند در سیاست اقتصادی و سیاست کشورداری به بن‌بست رسیده است، طرح شما چه خواهد بود؟ آنها در مقام پاسخ هیچ حرف پیشنهادی نداشته و فقط در صدد قدرت‌طلبی بودند.

رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی با بیان اینکه از مجمع روحانیون فاصله گرفته و بعد از مدتی نیز مجمع تعطیل شد، اضافه کرد: اینکه چرا امام(ره) تفکیک مجمع روحانیون را از روحانیت تایید کردند، امام(ره) مخالف باندبازی و جناح‌بندی‌های سیاسی بودند اما از طرفی چند صدایی را نیز تایید می‌کردند و ایشان دوست نداشتند که فقط یک صدا در جامعه وجود داشته باشد.

*با روی کارآمدن خاتمی مواضع ضدآمریکایی مجمع روحانیون تغییرکرد

رئیس بنیاد تاریخ پژوهی انقلاب اسلامی متذکر شد: مجمع روحانیون در ظاهر خود را ضد آمریکایی جلوه می‌داد و حاضر نبودند کوچکترین سخنی در خصوص مذاکره با آمریکا مطرح شود و تا سال 76 که خاتمی به قدرت رسید، مجمع روحانیون از تندترین گروه‌های ضد آمریکایی کشور به حساب می‌آمد با به قدرت رسیدن خاتمی در سال 80 در مواضع آن چرخش به وجود آمد.

وی در همین زمینه با اشاره به چرخش مواضع مجمع روحانیون نسبت به آمریکا، ادامه داد: من به کروبی گفتم چطور زمانی‌ اگر فردی اسم آمریکا و مذاکره با آنها را می‌آورد، به شدت او را محکوم کرده و به دهان وی می‌زدید و اکنون تغییر روش دادید که کروبی پاسخ داد دوستان ما به این نتیجه رسیده‌اند که مبارزه با آمریکا راه به جایی نمی‌برد به نظر می‌رسد که مبارزه با آمریکا از اول از دید این‌ها اساسی نبود.

حجت‌الاسلام روحانی با تأکید بر اینکه عده‌ای طبق سیاست حاکم و جو موجود، حرکت می‌کردند و می‌کنند، افزود: در میان مجمع روحانیون مبارز افرادی بودند و هستند که به امام(ره) اعتقاد دارند اما برخی نان را به نرخ روز می‌خورند چراکه شرایط آن زمان اقتضاء می‌کرد که خود را ضدآمریکایی نشان داده و منافع امروز آنها اقتضا می‌کند که مسئله فلسطین را نادیده گرفته و مذاکره با آمریکا را مطرح کنند.

وی با بیان اینکه امام (ره) طرفدار سیاست بودند اما سیاست بازی را نکوهش می‌کردند، خاطرنشان کرد: در اسلام سیاست‌بازی محکوم است و آنچه ارزشمند است سیاستمداری طبق موازین است؛ چراکه اگر کسی دچار سیاست‌بازی شود از نظر مردم نیز ساقط می‌شود مردم امروز فریب کسی را نمی‌خورند.

رئیس بنیاد تاریخ پژوهی انقلاب اسلامی با اشاره به اینکه مردم ایران چنانچه کسی ذره‌ای از مسیر امام(ره) و انقلاب منحرف شود او را کنار گذاشته و فرقی نمی‌کند در چه مقامی باشد، گفت: این امر ارزشمند است و اگر چنین چیزی نبود انقلاب ساقط می‌شد.

وی با اشاره به رشد آگاهی ملت ایران، اضافه کرد: این آگاهی مردم باعث شده راه شهدا و امام خمینی استواری یافته و انقلاب را در آینده بیمه کند.

حجت‌الاسلام روحانی بر همین اساس با تحسین مردم به دلیل شناخت خط امام(ره)، یادآور شد: اینکه مردم راه را کاملا تشخیص داده و فریب نمی‌خورند، بسیار ارزشمند است؛ لذا کسانی که از مسیر امام (ره) منحرف می‌شوند، افرادی هستند که روزی محبوب مردم بوده‌اند اما امروز از خانه خود نیز نمی‌‌توانند بیرون آیند و این به دلیل آگاهی مردم است.

وی با اشاره به اینکه اظهارات برخی افراد فریب ‌خورده گول‌زدن خودشان است، تصریح کرد: برخی ادعا می‌کنند که اباذر زمان هستند اما باید پرسید آیا اباذر وقتی که در مقابل قدرتمندان ایستاد، یهودی‌ها، صهیونیست‌ها، بهائی‌ها، همجنس‌بازان و تجزیه طلبان پشت سر او قرار داشته و برای او هورا کشیدند؟ و از او حمایت کردند؟! آیا اباذر برای رسیدن به قدرت، یقه‌درانی کرد که به مقام و قدرت رسیده و رئیس‌جمهور شود، بنابراین مشخص است که آنها خود را فریب می‌دهند.

*احمدی‌نژاد اگر به مصر و عربستان هم برود همین استقبال از وی صورت می‌گیرد‌

رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی انقلاب اسلامی گفت: این افراد باید به حامیان خود نگاه کرده و ببینند چه کسانی پشت سر آنها و چه کسانی در مقابلشان قرار دارند؛ پشت سر آنها عوامل صهیونیست، آمریکا، انگلیس و منافقین هستند و مقابل آنها نیز ملت مظلوم ایران و نیروهای بسیجی قرار دارند، بنابراین راه کاملا روشن است.

وی تأکید کرد: سفر رئیس‌جمهور به لبنان حتمی بودن صدور انقلاب امام را از علم‌الیقین به عین‌الیقین تبدیل کرد چراکه حمایت از احمدی‌نژاد حمایت از فرد نبود بلکه آنها دریافته بودند که احمدی‌نژاد راه امام(ره) را دنبال می‌کند لذا آن استقبال بی‌مانند و کم‌نظیر از رئیس‌جمهور صورت گرفت و این نشان می‌دهد که انقلاب امام راحل صادر شده و چنانچه خفقان را بردارند احمدی‌نژاد اگر به مصر و عربستان هم برود همین استقبال را از وی می‌شود.

حجت‌الاسلام روحانی در خاتمه خاطر ‌نشان‌کرد: به دلیل اینکه در کشورهای دیگر خفقان وجود دارد مردم جرأت نمی‌کنند، مردم واقعا به امام راحل و انقلاب عشق می‌ورزند و انقلاب امام(ره) به جهان صادر شده و به پیروزی نهایی خواهد رسید و جهانی می‌شد.
گفت‌وگو از سیده فاطمه موسوی و مریم عاقلی

گزیده‌ای از سخنان ولی‌امر مسلمین درباره ملت و دولت مصر

بسمه تعالی 

خبرگزاری فارس: ملت مصر، افتخارات بزرگى در راه افکار نو اسلامى و مبارزات اسلامى دارد. این ملت، ملت غیورى است. یقین است که این ملت، حاضر نیست خیانت سران خودش را تحمل کند و با آنها درگیرى پیدا مى‌کند.


به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌‌الله خامنه‌ای، حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، سال گذشته در دیدار با گروه‌های مبارز فلسطینی، به تحولات منطقه و مساله فلسطین اشاره کردند و فرمودند: «شکى نیست که بر اساس حقایقى که خداى متعال تقدیر کرده است، خاورمیانه‌ جدید شکل خواهد گرفت و این خاورمیانه، خاورمیانه‌ اسلام خواهد بود».
به بهانه‌ «اتفاقات اخیر در کشور مصر»، پایگاه اطلاع‌رسانی حضرت ‌آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، در ویژه‌نامه‌ای به بررسی تحولات اخیر در کشورهای اسلامی منطقه خاورمیانه می‌پردازد.
در اولین بخش از این ویژه‌نامه، گزیده‌ای از سخنان معظم‌له درباره ملت و دولت مصر در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرد:

*‌ملت مصر خیانت سران خودش را تحمل نخواهد کرد

آمریکا اشتباه مى‌کند. آمریکا با جمع کردن دولتهاى عرب دور یک میز براى چنین مذاکره‌ ننگینى، دولتهایى را که در آن‌جا جمع شده‌اند، پیش مردمشان منفورتر مى‌کند. مگر مردم کشورهاى عرب حاضرند موافقت کنند که رؤسایشان بروند خانه‌ى ملت فلسطین را به دیگران بفروشند؟ با این کار، فاصله‌ بین این رؤسا اگر خداى ناکرده به چنین امضایى برسند و ملتهایشان، بیشتر خواهد شد. این کار، ملتهایشان را خشمگینتر خواهد کرد. ملت مصر را خشمگینتر خواهد کرد. آن بیچاره‌ مصرى، بلند مى‌شود مثل سائل به کف، مى‌رود به آمریکا، براى شکایت کردن از ایران! شکایت پیش آن بیچاره‌اى بکند که خود او، بیشتر از این، دلش از ایران پر است و از آن شکایت دارد!
از ایران چرا شکایت مى‌کنى؟! از اسلام شکایت کن! از ملت مسلمان خودت شکایت کن! آن آقا اگر قرار است از کسى شکایت کند، از ملت مصر باید شکایت کند. ملت مصر، ملت مسلمانى است. ملت مصر، داراى سابقه در اسلام است. ملت مصر، افتخارات بزرگى در راه افکار نو اسلامى و مبارزات اسلامى دارد. این ملت، ملت غیورى است. یقین است که این ملت، حاضر نیست خیانت سران خودش را تحمل کند و با آنها درگیرى پیدا مى‌کند.
درگیرى مردم مصر، به ما چه ارتباطى دارد؟ ما هر جا مسلمانان بیدار شوند، خوشحال مى‌شویم. هر جا مسلمانان مشتشان را در برابر دشمنان دینشان گره کنند، خوشحال مى‌شویم. هر جا مسلمانان کتک بخورند، ما غمگین مى‌شویم و احساس مسؤولیت مى‌کنیم؛ ولى ما نیستیم که بخواهیم وارد شویم و ملتى مثل ملت مصر را متوجه تکالیفشان کنیم. آنها خودشان تکلیفشان را مى‌دانند؛ خودشان آگاهند که چه باید بکنند و درست هم فهمیده‌اند. ملت مصر درست فهمیده است؛ جوانان مصر درست فهمیده‌اند که در مقابل حکومتى که به آرمان اسلامى و به آرمان فلسطین و به سرنوشت کشورهاى اسلامى خیانت مى‌کند، ایستاده‌اند. این، به ما ارتباطى ندارد. اشتباه اینها در همین است، که قوت و نیرو و تأثیر اسلام را نمى‌توانند بفهمند. بیانات در دیدار مسؤولان و کارگزاران حج 1372.02.08

* مسلمانان در عزلت بودند .

در آفریقا، در آسیا و در خاور میانه، چقدر کشورهاى اسلامى وجود دارد که در آنها نظام‌هایى رفت و نظامهاى دیگرى آمد؛ اما همه جا مسلمانان در انزوا و عزلت بودند. مثلا کشورى مثل عراق، رژیم سلطنتى داشت. رژیم سلطنتى رفت، رژیم دیگرى بر سر کار آمد. آن هم رفت، عده دیگرى آمدند. بعد آنها رفتند، یک عده‌ دیگر جایشان را گرفتند. باز آن عده رفتند و عده دیگرى آمدند. تا این‌که نوبت به بعثی‌ها رسید. در تمام این نقل و انتقال‌ها، کسانى که جایشان خالى بود، مسلمانان بودند. اکثریت قاطع مردم عراق، مسلمانند؛ اما در تحولات مذکور، اصلا خبرى از حضور آنها نبود! یا فرض بفرمایید در کشور مصر - البته آن‌جا، جمعیتى به نام «اخوان المسلمین» بود - تحولى شد و رژیم سلطنتى از بین رفت. با از میان رفتن رژیم سلطنتى، رژیم جمهورى و انقلابى بر سر کار آمد که چهره‌ شاخصش "عبدالناصر " بود. بعد، عبدالناصر مرد، دیگرى آمد. بعد او رفت، دیگرى آمد. در تمام این مدت - البته تا قبل از پیروزى انقلاب اسلامى - همه‌ تحولات، برکنار از جریان اسلامى و عناصر اسلامى بود. اصلا عناصر اسلامى، کاره‌اى نبودند. در همان انقلاب اول مصر هم، عناصر اسلامى مؤثر بودند؛ اما به مجرد این‌که حکومت جدید تشکیل شد، کنارشان زدند. بعضى را به زندان افکندند، بعضى را کشتند و بعضى را از صحنه خارج کردند. این‌جا هم اسلام، حضورى نداشت.
بیانات در خطبه‌هاى نماز جمعه‌ سوم رمضان 1415، 1373.11.14

* مثل همان فریادى که ملت ایران کشید...

در کشور مصر، یک عده جوان مسلمان، یک عده مردم مسلمان، مى‌ایستند و شعار اسلامى مى‌دهند و هیچ ارتباطى هم برحسب ارتباطات معمولى انسانى، بین آنها و مردم ما نیست. اما به قدرى شعارهاى آنها به شعارهاى ما نزدیک است، که رئیس جمهور بدبخت روسیاهشان مى‌گوید "اینها از طرف ایران تحریک شده‌اند! " ما چه ارتباطى با آنها داریم؟ آنها مسلمانند. خود آنها شعار قرآن مى‌دهند. خود آنها هستند که احساس مى‌کنند باید در راه خدا حرف بزنند، فریاد بکشند و حرکت کنند؛ مثل همان فریادى که ملت ایران در دوران طاغوت علیه آمریکا و علیه استکبار و استبداد جهانى کشید و باز هم مى‌کشد. بیانات در دیدار فرماندهان بسیج سراسر کشور 1371.08.27

* برای استکبار، شیعه و سنی فرقی نمی‌کند .

او که با اصل اسلام دشمن است، در خصومت، برایش شیعه و سنى فرقى نمى‌کند. دیدیم که استکبار چگونه روى انقلابیون سنى در فلسطین و مصر فشار مى‌آورد. اینها که شیعه‌ دوازده امامى نیستند. همه‌ى اینها برادران اهل سنت ما هستند. مى‌بینید که چه فشارى روى اینها مى‌آورند. براى استکبار که فرقى نمى‌کند. اما او که با اسلام و شعب اسلام و ملت اسلام - از هر شکلش - مخالف است، حالا در موضع یکى از این فرقه‌ها قرار مى‌گیرد و علیه یک فرقه‌ى دیگر تلاش مى‌نماید و پول خرج مى‌کند. ما باید هوشیار باشیم. سخنرانى در دیدار با گروهى از روحانیون 1368.10.05

گروههاى مسلمانى که براى دفاع از اسلام قیام مى‌کنند، به‌وسیله‌ى سردمداران آن کشورها به راحتى زیر فشار و شکنجه و زندان قرار مى‌گیرند و قدرتهاى جهانى هم از اینها - یعنى از دولتها - حمایت مى‌کنند. مصر، امروز این گونه است. بسیارى از کشورهاى دیگر در دنیا همین گونه‌اند. سخنرانى در دیدار با جمع کثیرى از جانبازان، خانواده‌هاى معظم شهدا، اسرا، 1368.08.24

در مصر روشنفکرترین نسلهاى مسلمان، مورد تعقیب خشن و خشم‌آلود رژیم فاسد و نالایق آن کشور قرار مى‌گیرند، و حکومت وابسته و حقیر آن کشور بزرگ مورد تشویق و کمک مالى و امنیّتى آمریکا قرار مى‌گیرد. پیام به حجاج بیت‌الله الحرام 1372.02.28

امروز، در کشور مصر، مسجد «رأس الحسین» آن‌جا که خیال مى‌کنند سر مقدس آن بزرگوار مدفون است محل تجمع عواطف مردم محب‌ اهل بیت مصر است. ملت مصر، ملت خوبى است. کار به رژیم و دولت آن کشور نداریم. ملت محب اهل بیت است.
بیانات در جمع علما، طلاب و روحانیان، در آستانه‌ى ماه "محرم " 1372.03.26

فرار فرزندان مبارک به لندن

 

بسمه تعالی 

خبرگزاری فارس: شبکه خبری الجزیره فرار فرزندان رئیس‌جمهور مصر به لندن را تأیید کرد.

به گزارش فارس، پایگاه خبری الجزیره به نقل از منابع خود اعلام کرد که جمال و علاء فرزندان حسنی مبارک رئیس‌جمهور این کشور به لندن رسیده‌اند.
پیش از این منابع خبری از فرار خانواده حسنی مبارک لندن خبر داده بودند.
منابع خبری همچنین اعلام کرده‌اند که خانواده‌های کارکنان سفارت رژیم صهیونیستی نیز از مصر فرار کرده‌اند، وزارت خارجه رژیم صهیونیستی امروز با صدور بیانیه‌ای این خبر را تایید کرد.
"عماد ادیب " روزنامه‌نگار معروف مصری از اقدام بسیاری از تاجران این کشور در خارج کردن دارایی‌های خود از مصر در پی تظاهرات گسترده مردمی از سه‌ شنبه گذشته علیه رژیم "حسنی مبارک " خبر داد.
وی دیروز در گفت‌وگو با برنامه "یکی از مردم " در شبکه تلویزیونی "دریم " گفت: 72درصد از رشد اقتصادی در مصر بر عهده بخش خصوصی است و انتظار می‌رود که با بوجود آمدن این شرایط در مصر، برخی افراد اقدام به فرصت‌طلبی‌ کنند.
این در حالی است که اعتراضات و خروش مردمی علیه دولت مبارک علاوه بر داخل این کشور در کشورهای خارجی نیز ادامه دارد، در همین راستا دهها مصری در مقابل سفارت این کشور در لبنان تجمع کرده و شعارهای ضد مبارک سر داده‌اند.
در همین راستا مبارک عصر امروز "عمر سلیمان " رئیس سازمان اطلاعات خود را به عنوان معاون خود انتخاب کرده و "احمد شفیق " وزیر سابق این کشور را مأمور تشکیل کابینه کرد، برخی تحلیلگران انتخاب سلیمان به عنوان معاون رئیس‌جمهور را مقدمه‌ای برای خروج مبارک از کشور می‌دانند.

زوال استعاره ثبات

بسمه تعالی 



حوادث اخیر در دنیای اسلام که از تونس آغاز شد، در مصر به اوج رسید و اکنون به سرعت در حال بسط به بقیه دیکتاتوری های عربی در خاورمیانه است، همه اخبار را در حاشیه قرار داده است. بحث دقیق درباره ریشه های این حوادث و عوامل شتاب دهنده به آن موضوع این نوشته نیست و بسیارند کسانی که بهتر از صاحب این قلم از عهده آن برآیند. آنچه این نوشته در پی بیان مجمل آن است این است که آمریکایی ها چگونه با این حوادث برخورد کردند و تناقض موجود میان ادعای حمایت از دموکراسی و برخوردی که با حرکت بوضوح مردم سالارانه مردم کشورهای عربی کرده اند چگونه قابل حل است.
اگرچه آمریکایی ها تلاش کردند در مواجهه با این حوادث- که آشکارا نمی توانستند آن را نادیده بگیرند یا از اظهارنظر در مورد آن فرار کنند- جانب احتیاط را از دست ندهند ولی مجموعه منافع در هم تنیده آنها در منطقه بویژه در قبال مصر اجازه نداد که ریاکاری را از حد معینی فراتر ببرند. در اولین اظهارنظرها که به وقایع تونس مربوط بود، آمریکا با چشم سفیدی تمام اعلام کرد کنار مردم تونس ایستاده است انگار نه انگار که دیکتاتور تونس سال های طولانی غلام حلقه به گوش آن بوده و هرچه کرده به فرمان کاخ سفید کرده است. فقط یک نمونه از اسنادی که در این باره وجود دارد، سندی است که ویکی لیکس اخیرا منتشر کرد و دیدار سفیر آمریکا در تونس را با بن علی روایت می کند. بن علی در این دیدار به صراحت می گوید که تابع همه آنچه آمریکایی ها بخواهند خواهد بود و از جمله برای اثبات نوکری خود تاکید می کند از ایران و از شیعه متنفر است.
نوبت به مصر که رسید برای آمریکایی ها بسیار دشوار بود همان ژستی را که درباره تونس گرفته بودند تکرار کنند. مصر جایگاه مهمی در استراتژی منطقه ای اوباما دارد و فعلا آمریکایی ها در موقعیتی نیستند که برای دیکتاتوری مطیع مبارک، جایگزینی بهتر بیابند. مبارک خصوصا در 3 حوزه کمک هایی جدی و غیر قابل انکار به آمریکا کرده است. نخست، مصر نقشی کلیدی در پس پرده پروژه عادی سازی روابط کشورهای عربی و اسلامی با رژیم غاصب صهیونیستی و پیش برد طرح های سازش از طریق فشار به جبهه فلسطینی داشته است. درست است که این پروژه آمریکایی به دلیل برخورد به مانع سفت و سخت محور مقاومت و بیزاری ملت های مسلمان از آمریکا و اسراییل، آن طور که آنها می خواستند پیش نرفت ولی این چیزی از نقشی که مصر بازی کرد و تلاشی که به خرج داد کم نمی کند. برای آمریکایی ها بسیار حیاتی است که به نحوی اسراییل را به ژئوپلتیک منطقه تحمیل کنند و همه شواهد می گوید دولت مبارک سرپل اصلی این پروژه بوده است آنقدر که در برخی اسناد اخیرا منتشر شده از جانب ویکی لیکس مقام های امنیتی و دیپلماتیک مصر بویژه عمرسلیمان رییس سرویس اطلاعاتی این کشور، «مردانی حقیقتا اسراییلی» خوانده شده اند. مصر قبل از جنگ های 33 و 22 روزه از وقوع آنها آگاه بود و در طراحی های اسراییل برای به انجام رساندن آنها شرکت کرد، در حین جنگ به مثابه یک پادگان یا یگان کمکی برای ارتش اسراییل عمل کرد و بعد از جنگ هم توطئه ای علیه محور مقاومت نبوده که مصر در آن پیش گام نباشد. پروژه دوم تلاش برای باز کردن جای پای آمریکایی ها در مناطق حساس جنوب آسیا و شمال آفریقا و تثبیت آن به عنوان امری طبیعی و درازمدت است که برای خود داستان بلندی دارد. مصر قبل از جدی شدن نقش عربستان در منطقه همواره دوست نزدیک آمریکا و محرم رازهای سیاسی و امنیتی آن در منطقه بوده است و بعد هم که آمریکا تصمیم گرفت به دلیل ملاحظات مربوط به بازار جهانی انرژی و برخی تنگناهای ایدئولوژیک در میان اهل سنت، نقش بیشتری به عربستان بدهد، محور مصر-سعودی مجری شماره یک طراحی های منطقه ای آن بوده است. و محور سوم، مقابله با نفوذ معنوی و قدرت نرم ایران در منطقه از طریق تهدیدنمایی برنامه های هسته ای و منطقه ای ایران، بزرگنمایی این تهدیدها و تلاش برای ایجاد یک ائتلاف منطقه ای علیه ایران است که برای استراتژی امنیت ملی آمریکا از نان شب هم واجب تر است. مصری ها در این زمینه نه فقط فعال بلکه بیش فعال بوده اند. رایزنی های دیپلماتیک مصر و آمریکا مملو است از بدگویی های کینه توزانه علیه ایران و اعلام ترس و هشدار پی در پی درباره اینکه اگر جلوی ایران گرفته نشود منطقه را خواهد بلعید. اگرچه نه مصر و نه هیچ کدام دیگر از آن دیکتاتورهایی که در خلوت خود با آمریکایی ها پشت سر ایران صفحه گذاشته اند جرئت ابراز علنی آن مواضع را ندارند (همه آنها آنچه را که خصوصی به آمریکا گفته بودند و ویکی لیکس منتشر کرد، تکذیب کردند) و ترجیح می دهند آمریکا مشکل ایران را برای آنها حل کند (؟!)، اما سعی و تلاش پی گیر آنها علیه تنها دموکراسی خاورمیانه عمق ترسی را که به جانشان افتاده به خوبی نشان می دهد.
بسیار خوب، آمریکایی ها با متزلزل شدن پایه های دیکتاتوری چنین مطیع و دوست داشتنی چگونه باید برخورد می کردند؟ آیا اوباما می توانست به این مرده ریگ ویلسونی بچسبد که «ایالات متحده حافظ و حامی آزادی های مردمی و جنبش های دموکراسی خواهانه در سراسر جهان است»؟ آیا اوباما می توانست مثل مورد تونس شرم و حیا را کنار بگذارد و بگوید در کنار مردم مصر ایستاده است؟ اینجا بود که آزمونی برای تمییز دادن ادعا از واقعیت بنا نهاده شد و به وضوح می شد دید که آمریکایی ها در این باره که چگونه باید به آن وارد و از آن خارج شوند، درمانده شده اند. باراک اوباما در سخنانی دستپاچه و نسنجیده گفت مبارک یکی از بهترین متحدان آمریکا در منطقه است و خدمات بی نظیری به طرح های آمریکایی عرضه کرده است. فیلیپ کراولی سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اندکی پخته تر حرف زد. کراولی گفت اعتراض حق مردم مصر است اما این کار را با حفظ «ثبات» هم می توانند انجام بدهند!
این جاست که با یک مفهوم کلیدی در راهبردهای بین المللی آمریکا مواجه می شویم: «ثبات»! این واژه ای است که در ادبیات استراتژیک آمریکایی ها بیش از هر واژه دیگری به کار برده می شود و کمتر درباره مفهوم واقعی آن بحث شده است. وقتی آمریکایی ها می گویند در یک نقطه از جهان ثبات برقرار است، یا وقتی می گویند فلان کشور یا فلان حادثه ثبات را در نقطه ای از جهان بر هم زده است، یا وقتی از گروهی می خواهند «بی ثباتی» ایجاد نکنند منظورشان دقیقا چیست؟ برای پیدا کردن جواب این سوال باید از کلیشه های رایج و فیلترهای خبری تعبیه شده در گوشه گوشه ماشین عظیم پروپاگاندای غربی تا می توانیم فاصله بگیریم. یکی از کسانی که پاسخی دقیق، عالمانه و مبتنی به شواهد و قرائن به این سوال ها داده، نوام چامسکی است. او در جایی می گوید اگر می خواهید دقیقا متوجه منظور اهالی کاخ سفید از واژه های ثبات و بی ثباتی بشوید، باید علاوه بر دفترچه لغت، یک نقشه جغرافیایی هم پیش رویتان داشته باشید. این واژه ها بسته به اینکه درمورد کدام نقطه از جهان به کار می رود، معانی کاملا متفاوتی دارد. اینکه ایران منطقه را بی ثبات می کند یعنی منافع آمریکا را به خطر می اندازد و راهی هم برای متوقف کردن آن نیست. اینکه اعراب خواستار ثبات هستند یعنی باید تا جا دارند به آنها اسلحه فروخت ولو اینکه همه بدانند آنها قادر به استفاده از هیچ کدام از آنها نیستند. ثبات در روسیه، چین و اروپا به این معناست که روس ها، اروپایی ها و چینی ها بپذیرند امتیازهای تاکتیکی را استراتژیک فرض کنند و آنجا که منافع حیاتی آمریکا مورد بحث است، پا در کفش آن نکنند. ثبات در خاورمیانه هم یعنی اینکه نفت فراوان و ارزان به پالایشگاه ها و صنایع آمریکا برسد، کسی به دلار چپ نگاه نکند و برتری استراتژیک اسراییل به چالش کشیده نشود. مخرج مشترک همه این تعریف ها این است که ثبات یعنی تامین با ثبات و مطمئن منافع اقلیتی کوچک در اروپای غربی وآمریکای شمالی ولو اینکه به قیمت پایمال شدن همه آنچه ارزش های انسانی و صلح و امنیت بین المللی خوانده می شود، تمام شود.
آمریکایی ها اکنون در میانه این پارادوکس گیر کرده اند. اگر جانب مفهوم ثبات را بگیرند باید پشت سر دیکتاتورهای رو به سقوط خاورمیانه بایستند و اگر به دفاع از آرمان دموکراسی برخیزند آن وقت منافع حیاتی شان در منطقه به خطر خواهد افتاد. البته روشن است که آمریکا به کدام سو میل خواهد کرد. این بار اول نیست که آمریکایی ها دیکتاتوری های سود رسان را به دموکراسی های مستقل و زیر بار نرو ترجیح می دهند. از 1945 به این طرف که همواره امور بر همین منوال بوده است. در واقع مسخره است از کشوری که درون جامعه خود برای دموکراسی پشیزی ارزش قائل نیست انتظار داشته باشیم در دیگر نقاط جهان برای حرف و خواست توده های مردم ارزش قائل شود و در راه آن هزینه کند. آمریکا پشت دیکتاتورها خواهد ایستاد. درجریان فتنه 88 در ایران هم کاری جز این نکرد. در مصر دیکتاتورها درون کاخ هستند و در تهران 88 کف خیابان بودند. تا آنجا که به آرمان دموکراسی به مثابه ضرورت حاکم بودن نظر اکثریت مربوط می شود ذره ای میان این دو تفاوت نیست.
فقط یک چیز نسبت به گذشته تفاوت کرده و آن هم این است که این بار ظاهرا دیگر پشتیبانی آمریکا هم افاقه نمی کند. آمریکایی ها بخواهند یا نه قطار فروپاشی دیکتاتورها در خاورمیانه به راه افتاده و دموکراسی بر استعاره مقدس ثبات غلبه خواهد کرد.
مهدی محمدی

تندروی و فاصله گرفتن از مردم به نفع آقای هاشمی رفسنجانی نیست.

 

بسمه تعالی

خبرگزاری فارس: مدیر مسئول روزنامه رسالت گفت: تندروی و فاصله گرفتن از مردم، انقلاب، انصاف،اعتدال و عدالت به نفع آقای هاشمی رفسنجانی نیست. اظهارات اخیر هاشمی به حفظ سوابق او در انقلاب لطمه می زند.


سید مرتضی نبوی در گفتگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس درباره اظهارات هاشمی رفسنجانی که گفته است «مواضع من همان مواضع نماز جمعه 26 تیر 88 است» گفت: ما دوست داریم آقای هاشمی با سوابقی که در انقلاب داشته حفظ شود اما با ادامه اینگونه اظهارات سوابق وی لطمه خورده و حفظ نخواهد شد.
وی تاکید کرد: تکرار و تاکید بر مواضعی که در نماز جمعه بیست و ششم تیر 88 اعلام شد که براساس آن کشور را بحرانی نشان می‌داد و برای نظام شرط و شروط می گذاشت و برخی سخنان افراطی گرایانه دیگر مورد ایراد جدی مردم و نیروهای انقلاب است. آقای هاشمی باید از اینگونه اظهارات پرهیز کند. اظهارات هاشمی همان شروط خاتمی بود.
عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین یادآور شد: آقای هاشمی رفسنجانی مراقب اظهاراتش باشد. هاشمی باید فکر کند که چه کسانی از این سخنان استقبال کردند؟ آیا رسانه های ضد انقلاب از این سخنان خوشحال شدند یا نیروهای انقلاب؟ ادامه این مسیر به صلاح آقای هاشمی نیست و تنها فاصله او را با مردم و انقلاب گسترش می دهد.این اظهارات خلاف آنچه هاشمی می خواهد اعتدال نیست و تندروی و افراط گرایی تلقی می شود.
وی گفت: هاشمی ظاهرا فراموش کرده که اصلاح طلبان ساختار شکن در مطبوعات خود عناوینی چون عالیجناب سرخپوش به هاشمی دادند. آنها چنان بازی سخیفی کردند که وی از حضور در مجلس پشیمان شد. این سئوال پیش می‌آید که آقای هاشمی چرا پذیرفته که اصلاح طلبان ساختار شکن همچنان از وی به عنوان سپر استفاده کنند؟ بهتر است هاشمی کنار مردم و انقلاب قرار گیرد. مقابله با مردم به نفع هاشمی نیست.مردم راهشان را در تبعیت از رهبری پیدا کرده اند.
وی اظهار داشت: این حرف های هاشمی در تناقض جدی با برخی ادعاهای او در باره رهبری است. او بارها گفته است «رهبری را صالح ‌ترین فرد برای حل مشکلات فعلی می‌دانم»
مدیر مسئول روزنامه رسالت گفت: تندروی و فاصله گرفتن از مردم، انقلاب، انصاف،اعتدال و عدالت به نفع آقای هاشمی نیست. نتیجه فاصله گرفتن از مردم را آقای هاشمی قبلا در چند انتخابات دیده است. اظهارات اخیر هاشمی به حفظ سوابق او در انقلاب لطمه می زند.
وی همچنین درباره وحدت سران گفت: مردم انتظار دارند سران قوا نماد وحدت در کشور باشند و از هرگونه اختلاف اساسی و درگیری پرهیز کنند. حل اختلاف از طریق تریبون های عمومی و رسانه ها کار درستی نیست.اینگونه روش ها نباید ادامه یابد. اکثر مجادلات سران قوا خلاف واقع است و می تواند مردم را نگران کند.
وی یادآور شد: اختلاف نظر و سلیقه امری عادی است و در تمام دوره ها هم وجود داشته و تضارب آرا و آزادی های سیاسی موجب رشد کشور شده است. منتها کشاندن اختلاف سلیقه به قانون و در سطح حاکمیت و تصمیم‌گیری خلاف مصالح عمومی است.
سید مرتضی نبوی تاکید کرد: همه قوا بایستی قواعد لازم را رعایت کنند و اگر حتی عضوی از قوا قاعده ای را رعایت نکرد، بقیه قوا نباید همانگونه عمل کنند. اگر چارچوب‌ها رعایت نشود، سنگ روی سنگ بند نخواهد شد و انتظار منطقی مردم این است که سران قوا با یکدیگر وحدت داشته باشند.
وی گفت: روسای قوا باید در چارچوب قانون عمل کنند. اصل تفکیک قوا در قانون اساسی جمهوری اسلامی پذیرفته شده است و جایگاه دولت و مجلس و قوه قضاییه در قانون اساسی مشخص است.
وی اظهار داشت: رئیس جمهور کارهای بسیار مهمی انجام داده و می‌دهد و استقبال مردم در سفرهای استانی به نوعی قدردانی از این خدمت رسانی ها است. اما در عین حال بایستی مراقب بود که در وحدت سران قوا خللی وارد نشود.
وی یادآور شد: کشور در حال حاضر با توجه به تحریم‌های اقتصادی، هدفمندی یارانه‌ها و اوضاع و احوال تحولات منطقه‌ای لبنان، افغانستان، عراق و فلسطین و همچنین تحولات تونس و مصر دارای شرایط حساسی است. بایستی به این تحولات و حساسیت‌ها توجه کرد و با کوچکترین بهانه‌ای در وحدت سران قوا ایجاد خدشه نکرد.
وی افزود: مهم‌ترین بحث فعلی کشور در حال حاضر هدفمند کردن یارانه‌ها است که اگر مهمتر از فعالیت های صلح آمیز هسته ای نباشد،کم اهمیت تر از آن نیست. هیچ امری نباید این موضوع ملی را تحت تأثیر قرار دهد. اولویت اصلی کشور در حال حاضر هدفمندی یارانه‌ها است و نباید درباره تحقق این مهم مماشات صورت گیرد.
وی گفت: شنیده شده جریان فتنه و ضدانقلاب و رسانه های وابسته به این جریان به دنبال این هستند که از هر سوژه‌ای که بر روی اجرای توانمند و توام با آرامش هدفمند کردن یارانه‌ها اثر روانی منفی در جامعه ایجاد می‌کند، حداکثر بهره‌ را به عمل آورند. که البته این بار هم با بصیرت و آگاهی مردم مثل دفعات قبل ناکام خواهند ماند.
مدیر مسئول روزنامه رسالت گفت: درگیری سران قوا همانند ضرب المثل درگیری دو پهلوان نامی است که هر دو برای گرفتن کشتی بالای قله رفته‌ بودند و نتیجه چنین کشتی ای این بود که همه آنها را تماشا می کردند و هم احتمال این وجود داشت که یکی از پهلوانان از قله به پایین پرت شود.
وی تاکید کرد: اختلافات خانوادگی هرگز نباید از سقف خانه بیرون رفته و با علنی شدن آن اعضای خانواده لطمه و خسارت ببینند. اختلافات قوا نباید به گونه‌ای شود که سران پهلوان ما لطمه ببینند.

انتقاد مشاور حقوقی رئیس‌جمهور از عملکرد مدیریت مجمع تشخیص مصلحت

 

بسمه تعالی

خبرگزاری فارس: غلامحسین الهام از نحوه عملکرد مدیریت مجمع تشخیص مصلحت نظام انتقاد کرد و گفت که‌ ‌اکثریتی ‌در مواجهه با دولت ‌با رویکرد حزبی و جریانی در این مجمع شکل گرفته‌ است.

به گزارش خبرنگار حوزه دولت خبرگزاری فارس، غلامحسین الهام مشاور حقوقی رئیس جمهور ظهر امروز (پنجشنبه) در حاشیه دیدار کارکنان مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران با رئیس جمهور ‌در جمع خبرنگاران در خصوص نامه اخیر احمدی‌نژاد ‌به نمایندگان مجلس و انتقاد وی از ‌برخی عملکردهای مجمع تشخیص مصلحت نظام، اظهار داشت: مجمع تشخیص مصلحت نظام برای استفاده از ظرفیت‌ احکام حکومتی نظام اسلامی که مغفول مانده بود، تأسیس شد، اما پس از آن ‌اتفاقی افتاد که ‌برخلاف مشی امام(ره) بود که معتقد بودند ‌مجمع نباید در عرض قوای دیگر باشد؛ باید برای حل معظلات نظام باشد.

وی افزود: در مسیری که مجمع تشخیص مصلحت نظام برای عبور از قانون اساسی دنبال کرد و ‌البته ‌‌ناشی از برداشت آنان از اصل 112 قانون اساسی است، ‌به تدریج به سمتی می‌رود که قانون اساسی را تعطیف کند که طبیعتا این حرف برخلاف فلسفه تأسیس مجمع است چرا‌که ‌مجمع ‌تشکیل نشد که قانون اساسی را تعطیف کند که به نظر من ‌بخشی از حرف‌های رئیس‌ جمهور همین موضوع ‌است.

"‌امروز وارد عرصه قوه مجریه شده‌اند و دارند ‌اختیارات مسلم قوه مجریه را ‌محدود یا سلب می‌کند، جای دیگر ‌‌وارد اختیارات شورای نگهبان ‌خواهند شد و در گام سوم نیز وارد اختیارات رهبری خواهند شد و چه تضمینی وجود دارد که با این روش، یک‌باره شاهد یک قانون اساسی جدید و یک نظام جدید نباشیم که این‌را باید از نظر حقوقی دقت و مراقبت کرد. "

مشاور حقوقی رئیس جمهور ادامه داد: مجمع تشخیص مصلحت نظام حق و صلاحیت ورود به آنچه در اختیار مجلس شورای اسلامی نیست و منجر به تغییر قانون اساسی می‌شود را ندارد.

الهام با بیان اینکه صلاحیت مجلس در چارچوب قانون اساسی است، یادآور شد: معضلات باید از سوی رهبری ارجاع شود و آنچه ‌بین مجلس و شورای نگهبان رد و بدل می‌شود، معضل نیست، لذا در این شکل اصل 112 قانون اساسی، آنچه ‌مجمع در این عرصه وارد می‌شود، تصمیم نهایی را خودش می‌گیرد، اما آنچه به عنوان معضل مطرح می‌شود، همان چیزی است که امام فرمودند؛ "مشورت رهبری برای حل معضلات نظام ".

وی افزود: معضلات باید هم از سوی رهبری ارجاع شود و هم تأیید نهایی آن به وسیله رهبری باشد که این یک امر حکومتی ویژه است و در واقع پشت آن ولایت مطلقه فقیه است، نه مستقیما مجمع تشخیص مصلحت نظام. بنابراین اتفاقاتی که ‌مجمع رأسا برای نفی قانون اساسی تصمیم می‌گیرد، ‌محل بحث است.

مشاور حقوقی رئیس جمهور با اشاره به اینکه اینها به گونه‌ای عمل کردند که رهبری را در یک معضل قرار دهند، گفت: اینها از "هیچ "، معضل ساختند و موضوعی را به معضل تبدیل کردند ‌و رهبری نیز برای حل معضل وارد شدند.

الهام اضافه کرد:‌ ‌یکباره وارد عرصه‌ای شدند و به قیمت نقض قانون اساسی خواستند یک سیستم جدیدی را ایجاد و بانک مرکزی را با یک مدیریت جدیدی خارج از قوه مجریه ‌مواجه کنند که ‌با این تصمیم مجلس، معضل درست شد و ‌تصمیم مجمع نیز "معضل در معضل " شد و معضل جدیدی درست کرد که رهبری با یک ابتکار بسیار خوب گفتند حال که شما معضلی را درست کردید، آن‌را به عنوان معضل‌ حل کنید، یعنی ‌در واقع رهبری اختیار مجمع برای تصمیم نهایی در مورد بانک مرکزی را سلب کردند و آنچه حق بود را به خود آنها برگرداندند، چرا‌که اگر معضل نبود، باید مجمع تصمیم نهایی را می‌گرفت، ولی الان اینطور نیست، بنابراین آنها معضل ساختند اما رهبری این معضل را در اختیار خودشان گرفتند تا مدیریت و حل کنند.

وی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه آیا نمی‌شد رئیس جمهور با حضور در جلسات مجمع این مشکلات را حل ‌کرد؟ گفت: با این ترکیب مجمع مشکلی حل نمی‌شود، چراکه ‌اکثریتی در مواجهه با دولت به‌خصوص با رویکرد حزبی و جریانی شکل گرفته‌ است و ‌خود آقای هاشمی رأس مدیریت جریانات ضددولت است، بنابراین ایشان در رأس مجمع و با اکثریتی که اداره می‌کند، طبعا فرصتی برای دولت نمی‌گذارد و بر اساس آنچه ‌ما از گزارشات خود مجمع شنیده‌ایم و گرچه مجمع آن‌را تکذیب کرده است اما اگر خدای نکرده این حرف درست باشد که حتی جلوی اظهارنظر و پیام رهبری را در مجمع گرفته باشند، جای نگرانی دارد، البته خوشحالیم که مجمع تکذیب کرده و خدا کند اینگونه باشد،‌ اما این موضوع نشان می‌دهد که ‌با رفتن رئیس جمهور ‌مشکلی حل نخواهد شد.

مشاور حقوقی رئیس جمهور ادامه داد:‌ باید اصلاحی در ترکیب مجمع یا ‌نظرگاه صورت گیرد، یعنی ‌مصلحت، مصلحت حزب یا جمعیت‌ها نباشد بلکه مصلحت بایستی مصلحت نظام باشد.

الهام در پاسخ به این سؤال که با عدم حضور رئیس جمهور در جلسات مجمع، نماینده‌ای از دولت نیست که نظرات دولت را مطرح کند، افزود: رئیس جمهور از دوره دولت دهم به بعد در جلسات مجمع شرکت نمی‌کند، چرا‌که از این دوره اتفاقاتی در مجمع افتاد که مجمع می‌بایستی یک مقدار اینها را اصلاح می‌کرد یا در مواضع‌ ‌اعلامی مقداری بازنگری می‌کرد‌ و یا این اطمینان را ایجاد می‌کردند که حضور دولت به عنوان یک بخشی از کارشناسی اساسی و بخش عمده کشور مطرح باشد ولی با این مواضعی که بعد از دوره دولت دهم در مجمع صورت گرفته، اگر بنده هم جای رئیس جمهور بودم، در جلسات مجمع شرکت نمی‌کردم.

عکس:حضور رهبرانقلاب در منزل شهیدان علی‌محمدی و شهریاری

 بسمه تعالی

 

حضرت آیت‌‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی، پنج‌شنبه شب گذشته (سی‌ام دی‌ماه)، با حضور در منزل شهید دکتر مسعود علی‌محمدی و شهید دکتر مجید شهریاری، با خانواده‌های این دانشمندان شهید دیدار کردند.

چیلکات هم «چراغان» است.

 

بسمه تعالی 



روز جمعه 14 ژانویه دو رویداد مهم به طور همزمان در اسلامبول و لندن در جریان بود. شهر تاریخی اسلامبول در کرانه دریای مرمره و تنگه بسفر ساخته شده است. کاخ چراغان اسلامبول - مکان مذاکرات ایران و 1+5- کنار تنگه بسفر قرار دارد، جایی که مرز آسیا و اروپاست. سازندگان این کاخ لابد تصور نمی کردند کاخ چراغان با موقعیت جغرافیایی خاص آن، 150 سال بعد، میدان یکی از کش و قوس های مهم شرق و غرب باشد. هتل- کاخ چراغان اکنون میزبان دور جدیدی از زورآزمایی های ایران و غرب بود که از 7 سال پیش به بهانه چالش هسته ای از سر گرفته شد. مذاکرات 14 و 15 ژانویه 2011 اسلامبول بسیار مهم می نمود اما با همه اهمیت، تنها نوک کوه یخی بود که از آب سربرآورده بود. ماجرایی که همان روز جمعه در لندن رخ داد،            می توانست به ناظران برای سنجش ارتفاع حقیقی چالش مدد رساند.
کمیته چیلکات (کمیته بررسی جنگ انگلیس در عراق) روز جمعه تونی بلر نخست وزیر سابق انگلیس را برای تحقیق توأم با سرزنش فراخوانده بود. اما موضوع مؤاخذه صرفاً دروغگویی در حمله به عراق نبود. آن گونه که رسانه های غربی دیروز گزارش دادند یکی از پرسش های عتاب آلود از بلر این بود «حمله نظامی آمریکا و انگلیس به عراق، سرانجام به تقویت قدرت ایران منتهی شده و همین موجب گردیده تا ایران دنبال گسترش فناوری هسته ای برود.» یعنی اگر جنگ و جنایت خوب پیش رفته و باعث موفقیت اشغالگران شده بود، همین کمیته احتمالاً به تونی بلر مدال هم می داد اما مسئله این است که نقض غرض شده است. پاسخ های متحد بوش در این نشست تحقیق هم حائز اهمیت است. بلر گفت «اوباما مقابل ایران نرمش بیش از حد نشان می دهد. مطمئن هستم زمانی فرا خواهد رسید که غرب مجبور شود از این سیاست بیچارگی و عذرخواهی کردن و اشاره به این که ما مسئول و مقصر کارهای ایران و نظام سیاسی تندروی حاکم بر آن هستیم، دست بردارد. ما مقصر نیستیم و هیچ ارتباطی به ما ندارد. حقیقت این است که آنها کارهای خود را می کنند چرا که از بیخ و بن با روش زندگی ما مشکل دارند... من اکنون فرستاده گروه صلح در خاورمیانه هستم. در وضعیت فعلی و با مسئولیتی که دارم، نفوذ و ردپای ایران را در تک تک کشورهای منطقه می بینم، نقشی که برهم زننده وضع فعلی است. آنها هر کاری بتوانند علیه روند صلح خاورمیانه انجام می دهند. بالاخره زمانی فرا می رسد که ما سرهایمان را از زیر برف بیرون بیاوریم.» بی بی سی انگلیس هرچند این سخنان بلر را منتشر نکرد اما در تحلیل جلسه استیضاح نوشت «حمله به عراق نه تنها وجهه سیاسی آقای بلر را خدشه دار کرد بلکه باعث شد او پیش از موعد، نخست وزیری را واگذار کند. دودستگی ای که پس از حمله بدون مجوز به عراق در جامعه انگلیس پیش آمد، از دهه 1950 تاکنون و در بحران کانال سوئز هم مشاهده نشده بود.»
روایت بخش دیگری از ماجرا را باید به فرانسیس فوکویاما نظریه پرداز تئوری «پایان تاریخ» سپرد تا پازل تصویری کوه یخی که در مرز شرق و غرب (در دهانه تنگه بسفر) سر برآورده، کامل تر و نمایان تر شود. فوکویاما به بهانه سفر اخیر رئیس جمهور چین به آمریکا تحلیلی را با این مضمون در روزنامه فایننشال تایمز به نگارش درآورده است «در وهله اول قرن 21 شاهد چرخش قابل ملاحظه ای در بخت و اقبال ومنزلت نسبی مدل های اجتماعی و سیاسی جهان بوده ایم. 10سال پیش وقتی هنوز باد اقتصاد دات کامی نخوابیده بود، آمریکا- اگرچه همه عاشقش نبودند اما- دست بالا و برتر را داشت. همه می خواستند مدل لیبرال-دموکراسی آمریکا را کپی کنند، فناوری آمریکا جهان را گرفته بود و سرمایه داری، مدل آینده خوانده می شد. اما جنگ عراق و همزاد شدن دموکراسی با حمله نظامی از یک سو و بحران مالی بازار وال استریت از طرف دیگر، اعتبار این سیاست ها را خدشه دار کرد...». فوکویاما هم با زبان بی زبانی می گوید که تاریخ دوباره آغاز شده است.
اخباری که از مذاکرات اسلامبول منتشر شد، بعضاً معطوف به پیشنهادهایی برای توافق هسته ای- مانند نحوه مبادله سوخت و شرط های ایران درباره رسمیت غنی سازی و لغو تحریم ها - بود اما برخی خبرهای دیگر از دلالی ناکام کاترین اشتون (رئیس انگلیسی سیاست خارجی اروپا) به نیابت از آمریکا برای مذاکره با ایران حکایت می کرد. خبرگزاری فرانسه به نقل از یک دیپلمات غربی گزارش داده که طرف غربی معتقد است بدون مذاکره میان آمریکا و ایران، پیشرفتی در مذاکرات حاصل نخواهد شد. معنای این حرف این است که فرانسه و آلمان ول معطلند. و انگلیس در کفه آمریکا پارسنگی بیش نیست. چین و روسیه هم که از اول وزنه خود را در کفه آمریکا و غرب ننهاده اند و حسابشان کاملا جداست هر چند که گاه معاملاتی با آمریکا کرده باشند. از منظر هسته ای محض، آمریکا و دو شریک استراتژیکش (انگلیس و رژیم صهیونیستی) با ساعت شنی کاهش مداوم فرصت ها و گزینه ها روبرو هستند. ایران 15 ماه پیش حتی یک گرم اورانیوم 20درصد غنی شده نداشته است و از غرب می خواست که پای معامله سوخت 20درصدی رآکتور تهران بیاید، اما اکنون اعلام می کند که قریب 40 کیلوگرم از این نوع را تولید کرده است. چرا آمریکا و دو متحد استراتژیکش تا این حد در مقابل ایران ایزوله و منجمد شده اند؟ آنها می گویند- و این یکبار را استثناً دروغ هم نمی گویند- که تمام تلاش خود را در زمینه تحریم های مضاعف فلج کننده، خرابکاری هسته ای، ترور دانشمندان، آشوب و تهدید به کار بسته اند و تیری در ترکش مکر و تدبیر نبوده که در چله کمان ننهاده و نینداخته باشند. با خیلی کمتر از این نقشه ها و دسیسه ها توانسته اند ملت ها و حاکمیت هایی را از سر راه بردارند. برخی نقشه های آنها گاه، کوه سخت را از جا کنده است. مگر درباره اتحاد جماهیر شوروی و اقمار آن نکردند؟ ماجرا چیست؟ بن بست جبهه استکبار مقابل ایران از کدام قاعده و فرمول پیروی می کند؟
مکر، گاه چنان است که کوه را از جا می جنباند اما جامعه مؤمن به وعده پروردگار را نه. خداوند در آیات 46 و 47 سوره ابراهیم می فرماید «و قد مکروا مکرهم و عندالله مکرهم و ان کان مکرهم لتزول منه الجبال... کافران و ظالمان هرچه در توان داشتند، مکر ورزیدند. و مکر آنها نزد خداوند آشکار است، هرچند که مکر آنان کوه ها را از جای برکند. پس گمان مبر که خداوند از وعده ای که به فرستادگانش داده تخلف می کند. خداست عزتمند صاحب انتقام». این واقعیت را ذهن های ماتریالیست بی خبر از حقیقت و باطن عالم درک نمی کنند که اگر می فهمیدند همچنان سر به صخره انقلابی که 32 سال پیش در چنین روزهایی از ایران پدیدار شد، نمی کوفتند و نمی شکستند.
آن دیپلمات غربی به خبرگزاری فرانسه درست گفته که طرف دعوای ایران، آمریکاست و بقیه کمابیش تماشاگرند. مذاکرات دو روزه در کاخ چراغان اسلامبول هم سرآمد. توافق یا عدم توافق، تفاوت چندانی در نقشه اصلی چالش ایجاد نمی کند. معضلات ابرقدرتی که چک برگشتی «پایان تاریخ» و عواقب تلخ آن روی دستش باد کرده، نه در کاخ چراغان و نه در هیچ کاخ دیگری حل شدنی نیست، که تازه بحران های زنجیره ای به مثابه دهانه آتشفشان سر باز کرده اند. اکنون پرونده انبوهی از بحران های نیمه کاره و لاینحل، پیش روی کاخ سفید گشوده است ولو جامه گول زنک «مذاکره» و «دیپلماسی» بر تن آن بحران ها کرده باشند. بشمارید؛ 1-صلح خاورمیانه (فلسطین) 2-پرونده لبنان و سقوط دولت حریری با پیشدستی حزب الله که بازی دادگاه ترور حریری را از حیّز انتفاع ساقط کرد 3-پرونده عراق 4-جنگ فیل کش افغانستان 5-سمفونی دسته جمعی بی ثباتی از تونس و الجزایر و مصر تا اردن و یمن 6-شاخ شدن عضو آسیایی ناتو (ترکیه) در برابر آمریکا و اسرائیل، و برآمدن اسلامگرایان 7-بحران اقتصادی بی درمانی که آبرویی برای آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان نگذاشت. 8-...
سال میلادی جدید، حوادث بسیاری در آستین دارد. خانم کاندولیزا رایس سال 2006 آن هنگام که ارتش رژیم صهیونیستی از زمین و آسمان و دریا مردم جنوب لبنان را به خاک و خون می کشید و خیال می شد غلبه با اسرائیل است، ضجه زنان و کودکان بیگناه را چنین ترجمه کرد که «این درد زایمان خاورمیانه جدید است». حدود 5سال پس از آن ماجرا- که حزب الله لبنان دوباره متولد شد- بیداری و مقاومت اسلامی در جای جای خاورمیانه قد کشیده است، به برکت نفس مسیحایی حضرت روح الله(ره) که 32 سال پیش اول بار ملت ایران را زنده کرد. این همه آوازها، هنوز پژواک فریاد بزرگ مردی است که پیروزی مستضعفان را بشارت داد و فرمود آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند.
شهر اسلام- اسلامبول- جمعه و شنبه، چراغانی عزت اسلام را در «کاخ چراغان» خود دید. قریب 40 روز پیش در عاشورای حسین(ع) نیز همین شهر «یاحسین» را فریاد کرد، حال آن که غرب 80سال کوشیده بود درخت اسلام را از بیخ و بن در ترکیه برکند. خیال پردازی نمی کنیم. ترکیه و دیگر کشورهای اسلامی راه فراوان تا اسلامی شدن دارند. اما این هم حقیقتی انکارناپذیر است که انقلاب اسلامی جای تا جای خاورمیانه بزرگ ریشه دوانده و کشور به کشور سربرآورده است.
رضوان خدا بر حضرت روح الله که نهال مبارک انقلاب اسلامی را در جان ملت ایران کاشت.
محمد ایمانی

اعجاز علمی قرآن کریم

 بسمه تعالی

منابع مقاله:

علوم قرآنی، محمد هادی معرفت


«اعجاز علمی قرآن »مربوط به اشاراتی است که ازگوشه های سخن حق تعالی نمودار گشته و هدف اصلی نبوده است،زیرا قرآن کتاب هدایت است و هدف اصلی آن جهت بخشیدن به زندگی انسان و آموختن راه سعادت به او است.از این رو اگر گاه در قرآن به برخی اشارات علمی بر می خوریم،از آن جهت است که این سخن از منبع سرشار علم و حکمت الهی نشات گرفته و ازسرچشمه علم بی پایان حکایت دارد. قل انزله الذی یعلم السر فی السماوات والارض (1) ،بگو:آن را کسی نازل ساخته است که راز نهان ها را در آسمان ها و زمین می داند»و این یک امر طبیعی است که هر دانش مندی هر چند در غیر رشته تخصصی خود سخن گوید،از لا به لای گفته هایش گاه تعابیری ادا می شود که حاکی از دانش و رشته تخصص وی می باشد.همانند آن که فقیهی درباره یک موضوع معمولی سخن گوید،کسانی که با فقاهت آشنایی دارند از تعابیر وی در می یابند که صاحب سخن،فقیه می باشد،گرچه آن فقیه نخواسته تا فقاهت خود را در سخنان خود بنمایاند.هم چنین است اشارات علمی قرآن که تراوش گونه است و هدف اصلی کلام را تشکیل نمی دهد.

چند تذکر:پیش از آن که نمونه هایی از این اشارات علمی ارائه گردد،ضرورت است که چند نکته تذکر داده شود:

1- برخی را گمان بر آن است که قرآن مشتمل بر تمامی اصول و مبانی علوم طبیعی و ریاضی و فلکی و حتی رشته های صنعتی و اکتشافات علمی و غیره می باشد و چیزی از علوم و دانستنی ها را فرو گذار نکرده است.خلاصه قرآن علاوه بر یک کتاب تشریعی کتاب علمی نیز به شمار می رود.برای اثبات این پندارافسانه وار،خواسته اند دلایلی از خود قرآن ارائه دهند،از جمله آیه و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شی ء (2) ،قرآن را بر تو فرستادیم تا بیان گر همه چیز باشد». ما فرطنا فی الکتاب من شی ء (3) ،در کتاب-قرآن-چیزی فرو گذار نکردیم ». و لا رطب و لا یابس الافی کتاب مبین (4) ،هیچ خشک و تری نیست مگر آن که در کتابی آشکار[ثبت]است ».

در حدیثی از عبد الله بن مسعود آمده:«من اراد علم الاولین و الآخرین فلیتدبرالقرآن (5) ،هر که علوم گذشتگان و آیندگان را خواهان باشد،همانا در قرآن تعمق نماید».

اگر این گمان از جانب برخی سرشناسان (6) مطرح نگردیده یا به آنان نسبت داده نشده بود،متعرض آن نگردیده در صدد نقد آن بر نمی آمدیم،زیرا سستی دلایل آن آشکار است.

اولین سؤال که متوجه صاحبان این پندار می شود آن است که از کجا و چگونه این همه علوم و صنایع و اکتشافات روز افزون از قرآن استنباط شده،چرا پیشینیان به آن پی نبرده و متاخرین نیز به آن توجهی ندارند؟!

دیگر آن که آیات مورد استناد با مطلب مورد ادعا بی گانه است.زیرا آیه سوره نحل در رابطه با بیان فراگیر احکام شریعت است.آیه در صدد اتمام حجت برکافران است که روز رستاخیز هر پیامبری با عنوان شاهد بر رفتار امت های خودبر انگیخته می شود و پیامبر اسلام نیز شاهد بر این امت می باشد،زیرا کتاب وشریعتی که بر دست او فرستاده شده کامل بوده و همه چیز در آن بیان شده است وجئنا بک شهیدا علی هؤلاء.و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شی ء و هدی و رحمة و بشری للمسلمین (7).یعنی جای نقص و کاستی در بیان وظایف و تکالیف شرعی باقی نگذاردیم،تا هدایت و رحمت و بشارتی باشد برای مسلمانان.لذا با ملاحظه شان نزول و مخاطبین مورد نظر آیه و نیز صدر و ذیل آیه،به خوبی روشن است که مقصود از«تبیانا لکل شی ء»همان فراگیری و جامعیت احکام شرع است.

اصولا شعاع دائره مفهوم هر کلام،با ملاحظه جای گاهی که گوینده در آن قرارگرفته،مشخص می گردد.مثلا محمد بن زکریا که کتاب «من لا یحضره الطبیب »رانگاشت و یاد آور شد که تمامی آن چه مورد نیاز است در این کتاب فراهم ساخته است،از جای گاه یک پزشک عالی مقام سخن گفته است،لذا مقصود وی از تمامی نیازها،در چار چوب نیازهای پزشکی است.بر همین شیوه مرحوم صدوق کتاب «من لا یحضره الفقیه »را تالیف نمود،تا مجموع نیازهای در محدوده فقاهت راعرضه کند.هم چنین است آن گاه که خداوند بر کرسی تشریع نشسته،در رابطه باکتب و شرایع نازل شده بر پیامبران،چنین تعبیری ایفا کند که صرفا به جامعیت جنبه های تشریعی نظر دارد!

همین گونه است آیه ما فرطنا فی الکتاب من شی ء (8) اگر مقصود از«کتاب »قرآن باشد.در صورتی که ظاهر آیه چیز دیگر است و مقصود از کتاب،کتاب تکوین و دررابطه با علم ازلی الهی است.آیه چنین است: و ما من دابة فی الارض و لا طائر یطیربجناحیه الا امم امثالکم.ما فرطنا فی الکتاب من شی ء ثم الی ربهم یحشرون (9).یعنی ماهمه موجودات و آفریده ها را زیر نظر داریم و هیچ چیز بیرون از علم ازلی ما نیست و سرانجام همه موجودات به سوی خدا است.

آیه و عنده مفاتح الغیب لا یعلمها الا هو و یعلم ما فی البر و البحر و ما تسقط من ورقة الا یعلمها و لا حبة فی ظلمات الارض و لا رطب و لا یابس الا فی کتاب مبین (10) ،در این جهت روشن تر است،که همه موجودات و رفتار و کردارشان در علم ازلی الهی ثبت و ضبط است و حضور بالفعل دارد.

و اما حدیث ابن مسعود،صرفا در رابطه با علومی است که وی با آن آشنایی داشته و آن،علوم و معارف دینی است و مقصود از اولین و آخرین،سابقین ولا حقین انبیا و شرایع آنان می باشد،که تمام آن چه در آن ها آمده در قرآن فراهم است.

2- دومین نکته آن که به کارگیری ابزار علمی برای فهم معانی قرآنی،کاری بس دشوار و ظریف است،زیرا علم حالت ثبات ندارد و با پیش رفت زمان گسترش ودگرگونی پیدا می کند و چه بسا یک نظریه علمی-چه رسد به فرضیه-که روزگاری حالت قطعیت به خود گرفته باشد،روز دیگر هم چون سرابی نقش بر آب،محو ونابود گردد.لذا اگر مفاهیم قرآنی را با ابزار ناپایدار علمی تفسیر و توجیه کنیم،به معانی قرآن که حالت ثبات و واقعیتی استوار دارند،تزلزل بخشیده و آن را نااستوارمی سازیم.خلاصه،گره زدن فرآورده های دانش با قرآن،کار صحیحی به نظرنمی رسد.

آری اگر دانش مندی با ابزار علمی که در اختیار دارد و قطعیت آن برایش روشن است،توانست از برخی ابهامات قرآنی-که در همین اشاره ها نمودار است-پرده بردارد،کاری پسندیده است.مشروط بر آن که با کلمه «شاید»نظر خود را آغاز کند وبگوید:شاید-یا به احتمال قوی-مقصود آیه چنین باشد،تا اگر در آن نظریه علمی تحولی ایجاد گردد،به قرآن صدمه ای وارد نشود،صرفا گفته شود که تفسیر او اشتباه بوده است.

ما در این بخش از اعجاز قرآنی،با استفاده از برخی نظریه های قطعی علم منقول از دانش مندان مورد اعتماد،سعی در تفسیر برخی اشارات علمی قرآن نموده ایم.

اما به این نکته باید توجه داشت که هرگز نباید میان دیدگاه های استوار دین وفراورده های ناپایدار علم،پیوند ناگسستنی ایجاد نمود.

3- نکته سوم،آیا تحدی-که نمایان گر اعجاز قرآن است-جنبه علمی قرآن را نیزشامل می شود؟بدین معنا که قرآن آن گاه که تحدی نموده و هم آورد طلبیده،آیا به این گونه اشارات علمی نیز نظر داشته است؟یا آن که بر اثر پیش رفت علم و پی بردن به برخی از اسرار علمی که قرآن به آنها اشارتی دارد،گوشه ای از اعجاز این کتاب آسمانی روشن شده است.به عبارتی دیگر پس از آن که دانش مندان با ابزار علمی که در اختیار داشتند توانستند از این گونه اشارات علمی که تا کنون حالت ابهام داشته،پرده بردارند و در نتیجه به گوشه ای از احاطه صاحب سخن(پروردگار)پی ببرند ودریابند که چنین سخنی یا اشارتی در آن روزگار،جز از پروردگار جهان امکان صدورنداشته و بدین جهت مساله اعجاز علمی قرآن مطرح گردیده است!

برخی برهمین عقیده اند،که این گونه اشارات علمی دلیل اعجاز می تواند باشد.

ولی تحدی به آن صورت نگرفته است،چون روی سخن در آیات تحدی با کسانی است که هرگز با این گونه علوم آشنایی نداشته اند. بر این مبنا قرآن در جهت علمی همانند دیگر کتب آسمانی است،که صورت تحدی به خود نگرفته اند،گرچه اشارات علمی دلیل اعجاز می توانند باشند (11).

ولی این طرز تفکر از آن جا نشات گرفته که گمان برده اند روی سخن در آیات تحدی تنها با عرب معاصر نزول قرآن بوده است،در حالی که قرآن مرحله به مرحله از محدوده زمانی عصر خویش فراتر رفته و دامنه تحدی را گسترش داده است،نه تنها عرب بلکه تمامی بشریت را برای ابدیت به هم آوردی فرا خوانده است.

یکی از آیات تحدی که در سوره بقره است و پس از ظهور و گسترش اسلام درمدینه نازل گشته،تمامی مردم را مورد خطاب قرار داده است،پس از خطاب یا ایهاالناس اعبدوا ربکم الذی خلقکم و الذین من قبلکم لعلکم تتقون -با فاصله یک آیه می فرماید: و ان کنتم فی ریب مما نزلنا علی عبدنا فاتوا بسورة من مثله و ادعوا شهداءکم من دون الله ان کنتم صادقین.فان لم تفعلوا و لن تفعلوا... (12) همه مردم مخاطب قرارگرفته اند،تا چنان چه تردیدی در رابطه با صحت وحی قرآنی در دل های شان راه یافته،آزمایش کنند آیا می توانند حتی یک سوره همانند قرآن بیاورند؟هرگزنتوانسته و نخواهند توانست.

آیه قل لئن اجتمعت الانس و الجن علی ان یاتوا بمثل هذا القرآن لا یاتون بمثله و لو کان بعضهم لبعض ظهیرا (13) آب پاکی را بر دست همه ریخته،تمامی انس و جن را به نحوجمعی-که عموم افرادی و ازمانی هر دو را شامل می شود (14) -مورد تحدی قرارداده است و اعلام کرده که اگر همه انسان ها و پریان پشت در پشت هم بکوشند تاهم چون قرآنی بیاورند نخواهند توانست.

اکنون می پرسیم که این گونه گسترش در دامنه تحدی-که همه انسان ها را در همه سطوح و در طول زمان شامل گردیده است-آیا نمی تواند دلیل آن باشد که همه جوانب اعجاز قرآنی،هر کدام به فراخور حال مخاطب خاص خود،مورد تحدی قرار گرفته باشند؟به سادگی نمی توان از کنار این احتمال گذشت یا آن رانادیده گرفت!

نمونه هایی از اشارات علمی

در قرآن از این گونه اشارات علمی و گذرا بسیار است.برخی از این اشارات از دیرزمان و برخی در سالیان اخیر با ابزار علم روشن شده و شاید بسیاری دیگر را گذشت زمان آشکار سازد.دانش مندان-به ویژه در عصر حاضر-در این باره بسیارکوشیده اند،گرچه افرادی به خطا رفته ولی بسیاری نیز موفق گردیده اند.نمونه هایی از این گونه اشارات در بخش اعجاز علمی قرآن در کتاب «التمهید»ج 6 آمده است،در این جا به جهت اختصار به چند نمونه بسنده می کنیم:

رتق و فتق آسمان ها و زمین

او لم یر الذین کفروا ان السماوات و الارض کانتا رتقا ففتقناهما (15) «رتق »به معنای «به هم پیوسته »و«فتق »به معنای «از هم گسسته »است.در این آیه آمده است که آسمان ها و زمین به هم پیوسته بوده اند و سپس از هم گسسته شدند.

مفسران در این پیوسته بودن و گسسته شدن زمین و آسمان ها اختلاف نظرداشته اند.بیش تر بر این نظر بوده اند که مقصود از به هم پیوستگی و گسسته شدن،همان گشوده شدن درهای آسمان و ریزش باران است، ففتحنا ابواب السماء بماءمنهمر (16) ،پس درهای آسمان را با آبی ریزان گشودیم ».و نیز شکافتن زمین و روییدن گیاه،چنان چه می فرماید: ثم شققنا الارض شقا فانبتنا فیها حبا (17) ،زمین را شکافتیم وپس در آن،دانه رویانیدیم ».علامه طبرسی گوید:«و این معنا از دو امام(ابو جعفرباقر و ابو عبد الله صادق علیهما السلام روایت شده است (18) ،در«روضه کافی »روایتی ضعیف السند از امام باقر علیه السلام است (19) و در تفسیر قمی روایتی که اتصال سندی ندارد ازامام صادق علیه السلام روایت شده است (20).

تفسیر دیگری در این باره شده که آسمان ها و زمین ابتدا به هم پیوسته بودندسپس از هم جدا گشته و به این صورت در آمده اند. چنان چه در سوره «فصلت »

می خوانیم: ثم استوی الی السماء و هی دخان فقال لها و للارض ائتیا طوعا او کرها قالتااتینا طائعین.فقضاهن سبع سماوات (21) ، [خداوند]هنگامی که به آفرینش آسمان روی آورد،آسمان ها به صورت دودی-توده گازی-بودند.آن گاه به زمین و آسمان فرمان داد که به صورت جدا از هم حضور یابند-چه بخواهند و چه بخواهند-(یعنی یک فرمان تکوینی بود)،آن ها[به زبان حال]گفتند:فرمان پذیر آمدیم.سپس هفت آسمان را این چنین استوار ساخت ».

مطلب مذکور در آیه فوق مبین یک حقیقت علمی است که دانش روز،کم و بیش به آن پی برده است و آن این است که منشا جهان مادی به صورت یک توده گازی بوده است.بدین ترتیب واژه «دخان »در کلمات عرب،دقیق ترین تعبیر از ماده نخستین ساختار جهان است.

مولا امیر مؤمنان-مکررا-در نهج البلاغه به همین حقیقت علمی که آیه کریمه به آن اشارت دارد،تصریح فرموده است.در اولین خطبه نهج البلاغه-که درباره آفرینش جهان است-می خوانیم:«ثم انشا سبحانه فتق الاجواء و شق الارجاء وسکائک الهواء...ثم فتق ما بین السماوات العلی فملاهن اطوارا من ملائکته،سپس خداوند فضاهای شکافته و کرانه های کافته و هوای به آسمان و زمین راه یافته راپدید آورد...آن گاه میان آسمان های زبرین را بگشود و از گونه گون فرشتگان پرنمود».در خطبه 211 می فرماید:«ففتقها سبع سماوات بعد ارتتاقها،آن ها را از هم شکافت پس از آن که به هم پیوسته بودند».

علامه مجلسی-در شرح روضه کافی-پس از نقل دو روایت سابق الذکرمی فرماید:«این دو روایت،بر خلاف آن چیزی است که از مولا امیر مؤمنان علیه السلام رسیده است » (22).در این باره تفصیلا سخن گفته ایم (23).

نقش کوه ها در استواری زمین

در نه جای قرآن از کوه ها با تعبیر«رواسی »یاد شده است (24) و جعلنا فی الارض رواسی ان تمید بهم (25) ،و کوه ها را در زمین پا بر جا و استوار نهادیم تا مبادا[زمین]آنان[مردم]را تکان دهد و بلرزاند».

اساسا تعبیر از کوه ها به «رواسی »بدان جهت است که «ثابت هایی »هستند که برریشه های مستحکم استوار می باشند و از ماده «رست السفینة »گرفته شده،به معنای لنگر انداختن کشتی است که به وسیله این لنگرها در تلاطم آب های دریا استوار وپا بر جا می ماند.از این رو،کوه ها هم چون لنگرهایی هستند که زمین را در گردش ها وچرخش های خود،از لرزش و تکان باز می دارد.

هم چنین از کوه ها به «اوتاد»تعبیر شده،به معنای میخ ها،که زمین را از هم پاشی و فرو ریزی نگاه می دارد و الجبال اوتادا (26).

مولا امیر مؤمنان در این زمینه گفتاری دارد،که به خوبی تعابیر اعجاز گونه قرآن راروشن می سازد.می فرماید:

«و جبل جلا میدها،و نشوز متونها و اطوادها،فارساها فی مراسیها،و الزمهامقراراتها.فمضت رؤوسها فی الهواء،و رست اصولها فی الماء.فانهد جبالها عن سهولها،و اساخ قواعدها فی متون اقطارها و مواضع انصابها.فاشهق قلالها،و اطال انشازها،و جعلها للارض عمادا، و ارزها فیها اوتادا.فسکنت علی حرکتها من ان تمید باهلها،او تسیخ بحملها،او تزول عن مواضعها.فسبحان من امسکها بعدموجان میاهها (27) ،هم راه با سرشتن صخره های بزرگ زمین و بر آمدن دل این صخره هاو قله های بلند سر به فلک کشیده،در جای گاه های خود استواریشان بخشید.پس قله ها را در هوا به بلندا برد و ریشه های شان را در آب فرو کشید.بدین سان خداوندکوه ها را با بلنداشان از دشت ها جدا ساخت و پایه های شان را چونان ریشه درختان در زمین های پیرامون و مواضع نصبشان،در اعماق زمین نفوذشان داد.کوه ها را باقله هایی بس بلند و سلسله هایی به هم پیوسته و دراز،تکیه گاه زمین ساخت وچونان میخ ها بر آن بکوفت. چنین است که زمین به رغم حرکات گوناگونی که دارد،برای ساکنانش از لرزش و تکان نگاه داشته شد و از فرو در کشیدن بار خود، بازداشته شد و از لغزش از جای گاه خود در امان ماند.پس بزرگ است خداوندی که زمین را به رغم تلاطم امواج خروشان آب های آن،چنین استوار نگاه داشت ».

در بخشی از این گفتار درربار آمده:«زمین به رغم حرکت های خود از لغزش ولرزش و فرو پاشیدگی نگاه داشته شد.»از این گفتار سه نکته به دست می آید:

1- زمین دارای حرکت های گوناگون است،ولی به رغم این حرکت ها آرامش وتعادل خود را حفظ کرده است.

2- پوسته زمین مستحکم است و از هم نمی گسلد و لایه هایش گسسته نمی شود،تا ساکنان و بارهایش را در درون خود فرو نکشد.

3- زمین در حرکت وضعی و انتقالی و برخی حرکت های دیگر،آرام و استواراست و از مدارهایی که به طور منظم در آن می گردد، بیرون نمی افتد.

این گونه نکته ها امروزه مورد تایید اکتشافات و پژوهش های علمی قرارگرفته است.این اثر بزرگ کوه ها-که حیات را بر پهنای زمین میسر ساخته است به دلیل آن است که سلسله کوه های پراکنده در پوسته سخت زمین،همانند کمربندزنجیره ای اطراف زمین را در بر گرفته اند.

اکنون بهتر می توانیم به ظرافت و دقت فرموده امام علیه السلام در خطبه یکم نهج البلاغه پی ببریم،که به جای کلمه جبال(کوه ها) واژه صخور(صخره ها)را به کار برده «و وتدبالصخور میدان ارضه،و به کوه های گران،زمین را میخ کوب نموده به آن استواری بخشیده است ».این گفتار،تفسیر آیه فوق الذکر است و جعلنا فی الارض رواسی ان تمید بهم (28).امام علیه السلام جنبه «صخره ای »بودن کوه ها را در جهت استحکام و استواری مرتبط می داند.

سلسله کوه های سنگی-با پستی و بلندی هایی که دارند-نقش بزرگی در تعادل زمین و ثبات اجزا و استواری پوسته آن دارند تا این کوه ها با وجود شعله ور بودن درون و التهاب گداخته های آن،درهم شکسته و لرزان نشوند.

آشنایان با علوم طبیعی می دانند که زمین با حلقه هایی از سلسله کوه ها،محاصره شده است و این امر عامل حفظ بیش تر ثبات زمین می باشد.حکمت و چگونگی ارتباط این سلسله کوه ها با یک دیگر و جهت امتداد آن ها نیز بر طبیعی دانان پوشیده نیست.این سلسله کوه ها بر اساس نظمی بدیع و محکم و توجه بر انگیز،زمین را به شکل حلقه هایی کوهستانی در آورده است که از چهار طرف آن را در بر گرفته اند.

وقتی به نقشه طبیعی زمین نظر می افکنیم،ناهم واری های زمین را به روشنی مشاهده می کنیم و می بینیم سلسله کوه ها به طور عموم در طول هر قاره امتدادمی یابد.گویا این کوه ها ستون فقرات قاره ها هستند.

هنگامی که به شبه جزیره های هر قاره می نگریم سلسله کوه ها را در طولانی ترین شکل ممکن امتداد یافته می یابیم.در طول جزایر کوهستانی-بزرگ یا کوچک-نیزسلسله کوه هایی یافت می شود.

امروزه با سیر و مطالعه در بستر دریاها و اقیانوس ها به طور یقین ثابت شده است که بیش تر جزیره ها و ارتفاعات آن ها در حقیقت دامنه و امتداد سلسله کوه ها وجزئی از آن ها هستند،به این صورت که قسمتی از آن کوه ها در آب دریاها فرو رفته وپوشیده شده و بخشی دیگر همانند جزیره ها،بر سطح آب آشکار است.

بنابر این تمام قاره ها به وسیله سلسله کوه ها و از طریق خشکی یا دریا به یک دیگرمتصل اند.جالب توجه است بدانیم،حلقه ای از سلسله کوه ها در زیر دریا و درنزدیکی ساحل شمالی قاره های سه گانه شمالی قرار دارد که کاملا اقیانوس منجمدشمالی را در بر گرفته است و بسیاری از جزیره های حاشیه این ساحل برجستگی های آن سلسله کوه ها هستند.

یعنی در قطب جنوب نیز حلقه دیگری از سلسله کوه ها قرار دارد که قطب منجمد جنوب را در بر گرفته است.بین دو حلقه یاد شده حلقه های دیگر سلسله کوه ها که در طول قاره ها و اقیانوس ها از شمال تا جنوب امتداد دارد پیوندی محکم ایجاد کرده است.گویی این سلسله کوه ها،چار چوب هایی مشبک هستند که پنجه در دست آویز زمین زده اند و از متلاشی شدن و تجزیه و پراکندگی ذرات زمین درفضا جلوگیری می کنند.

از جهت دیگر،درون زمین شعله ور است.آتش بر افروخته و زبانه دار وخشمگینی در درون زمین شعله ور است،گویی نزدیک است از خشم به جوش وخروش آید و اگر ضخامت و سختی پوسته زمین نبود،این آتش بر افروخته زمین رادرهم می ریخت.زمین لرزه ها و آتش فشان هایی که گه گاه مشاهده می شود بخشی ناچیز از التهاب و فوران آتش درونی زمین است.

سختی و ضخامت پوسته روی زمین-که از دیر باز سرد مانده است-از فوران درون بر افروخته زمین مانع می شود و اگر سختی و صلابت پوسته زمین نبود،لرزش های شدید و مستمر تمام زمین را فرا می گرفت.اگر خداوند زمین را نگه نمی داشت و آرامش نمی بخشید،زمین ساکنانش را در خود فرو می کشید واطرافش شکافته می شد و همه چیز در هم فرو می ریخت.اما خداوند آسمان وزمین را نگاه می دارد تا از استواری که دارند نلغزند ان الله یمسک السماوات و الارض ان تزولا (29).

ملاحظه می شود که کوه ها صخره های کوهستانی سلسله واری هستند که زمین رااحاطه کرده اثر مستقیمی بر توازن زمین دارد و جلوی لرزش آن را می گیرد،به علاوه سختی این پوسته در بر گیرنده زمین جلوی اشتعال درونی زمین را نیز می گیرد،که درکلام مولا امیر مؤمنان علیه السلام به این حقایق آشکار(از دیدگاه علم روز)اشارت فرموده است (30).

دشواری تنفس با افزایش ارتفاع

و من یرد ان یضله یجعل صدره ضیقا حرجا کانما یصعد فی السماء (31).

در این آیه از سختی و دشواری زندگی گم راهان سخن می گوید و آنان را به کسی تشبیه می کند که در حال صعود به لایه های بالایی جو است و در اثر این صعوددچار تنگی نفس و فشار سخت بر سینه خود می گردد.

مفسران پیشین در وجه تشبیه،در آیه فوق اختلاف نظر دارند.برخی بر این باوربوده اند که مقصود تشبیه به کسی است که بیهوده می کوشد تا پرواز کند و مانندپرندگان در آسمان به پرواز در آید،چون این کار برایش مقدور نیست ناراحت می شود و از شدت ناراحتی نفس کشیدن بر او دشوار می گردد.

برخی گفته اند که این تشبیه همانند حالتی است که درختان نو نهال بخواهند درجنگل های انبوه رشد یابند،اما درختان کهن سر درهم کرده راه سر بر افراشتن رامسدود می کنند و این درختان تازه رشد به سختی و دشواری راه خود را به فضای آزاد باز می کنند. مطالبی از این قبیل گفته شده که هیچ کدام مفهوم آیه را به خوبی روشن نمی سازد.

ولی امروزه با پی بردن به پدیده فشار هوا در سطح زمین و تناسب آن با فشاردرجه خون از داخل بدن،که موجب تعادل فشار بیرونی و درونی است،وجه تشبیه در آیه بهتر روشن شده و تا حدودی از ابهامات تفاسیر پیشین کاسته شده است.

اشتباه مفسران پیشین در این بوده که از تعبیر«یصعد فی السماء»با تشدید صاد وعین و به کار بردن «فی »-کوشش برای صعود به آسمان فهمیده اند.در صورتی که اگراین معنا مقصود بود،بایستی واژه «الی »را به جای «فی »به کار می برد.دیگر آن که «یصعد»-از نظر لغت-مفهوم «صعود»و بالا رفتن را نمی دهد،بلکه کاربرد این لفظ از باب تفعل «تصعد»-برای افاده معنای به دشواری افتادن می باشد به گونه ای که ازشدت احساس سختی،نفس در سینه تنگ شود.در لغت «تصعد نفسه »به معنای به دشواری نفس کشیدن و تنگی سینه و احساس درد و رنج است.واژه های «صعود»و«صعد»بر دامنه های صعب العبور اطلاق می شود و برای هر امر دشوار بسیارسختی به کار می رود.در سوره جن آمده: و من یعرض عن ذکر ربه یسلکه عذاباصعدا (32) ،و هر که از یاد پروردگار خود روی گرداند،او را در عقوبت دشواری درمی آورد».در سوره مدثر نیز آمده: سارهقه صعودا (33) ،او را به سخت ترین عقوبتی دچار می سازم ».

از این رو معنای «کانما یصعد فی السماء»چنین می شود:او مانند کسی است که درلایه های مرتفع جو،دچار تنگی نفس و سختی و دشواری فراوان گشته است.درواقع کسی که خدا را از یاد برده-در زندگی-مانند کسی است که در لایه های بالایی جو قرار دارد و دست خوش درد و رنج و سختی تنفس است.لذا از این تعبیر(اعجازگونه)به خوبی به دست می آید که اگر کسی در لایه های فوقانی جو فاقد وسیله حفاظتی باشد،دچار چنین دشواری و تنگی نفس می گردد.این جز با اکتشافات علمی روز قابل فهم نیست،که در آن روزگار برای بشریت پوشیده بوده است.

پیشینیان بر این عقیده بوده اند که هوا فاقد وزن است،تا سال 1643 م که وسیله هوا سنجی بر دست «توریچلی »(1608-1647)اتراع گردید (34) و بدین وسیله پی بردند که هوا دارای وزن است.هم چنین پی بردند که هوا ترکیبی از گازهای مخصوصی است که هر یک وزن مشخصی دارد و می توان وزن هوا را در هر کجا بامقدار فشاری که وارد می آورد،سنجید و هر چه از سطح دریا بالا رویم از این فشارکاسته می شود.اکنون به دست آمده که فشار هوا در سطح دریا،معادل ثقل لوله عمودی جیوه به ارتفاع 76 سانتی متر است. همین فشار در سطح دریا بر بدن انسان وارد می شود.ولی در ارتفاع 5 کیلومتر از سطح دریا،این فشار به نصف کاهش می یابد.پس هر چه بالاتر رود،این فشار به طور معکوس پایین می آید،به ویژه درلایه های بالای هوا که تراکم هوا به گونه فاحشی پایین می آید و رقیق می گردد.

در واقع نیمی از گازهای هوایی،یعنی تراکم پوشش هوایی چه از لحاظ وزن وچه از لحاظ فشار،در میان از سطح دریا تا ارتفاع 5 کیلومتر واقع گردیده و سه چهارم آن تا ارتفاع 12 کیلومتر می باشد.ولی موقعهی که به ارتفاع 80 کیلومتر برسیم،وزن هوا تقریبا به 20000/1 پایین می آید.به وسیله شهاب های آسمانی به دست آمده که تراکم هوا تقریبا تا حدود ارتفاع 350 کیلومتر است،زیرا از فاصله 350 کیلومتری سنگ های آسمانی بر اثر اصطکاک و بر خورد با ذرات هوا ملتهب و شعله ورمی گردند (35).

هوا سنگینی و فشار خود را از تمامی جوانب بر بدن ما وارد می سازد،ولی مافشار و سنگینی آن را احساس نمی کنیم،زیرا فشار خون عروق بدن ما معادل فشارهوا است و هر دو فشار خارج و داخل بدن متعادل می باشند.لیکن موقعی که انسان بر کوه های بلند بالا می رود و فشار هوا کم می شود،این تعادل بر هم خورده،فشارداخلی از فشار خارجی بیش تر می شود.اگر رفته رفته فشار هوا کاهش یابد،گاه خون از منافذ بدن بیرون می زند.اولین احساسی که به انسان در آن هنگام رخ می دهد،سنگینی بر دستگاه تنفسی است که بر اثر فشار خون بر عروق تنفسی تحمیل می شود و مجرای تنفس را تنگ کرده و موجب دشواری تنفس می گردد (36).

آب منشا حیات

و جعلنا من الماء کل شی ء حی (37).پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرموده:«کل شی ء خلق من الماء» (38).

طبق آیه فوق و فرموده پیامبر،همه موجودات منشا هستی خود را از آب گرفته اند.مرحوم صدوق از جابر بن یزید جعفی-که از بزرگان تابعین (39) به شمارمی رود-از امام باقر علیه السلام پرسش هایی دارد،از جمله در رابطه با آغاز آفرینش جهان می پرسد.امام در جواب می فرماید:«اول شی ء خلقه من خلقه،الشی ء الذی جمیع الاشیاء منه،و هو الماء (40) ،نخستین آفریده ای که خدا خلق کرد،چیزی است که تمامی اشیا از آن است و آن آب است ».

مرحوم کلینی در روضه کافی روایتی از امام باقر علیه السلام آورده که در جواب مرد شامی فرموده:«نخست آن چیزی را آفرید که همه چیزها از آن است و آن چیز که همه اشیااز آن آفریده شده،آب است.در نتیجه خدا نسب هر چیزی را به آب می رساند،ولی برای آب نسبی که بدان منسوب شود قرار نداد» (41).

هم چنین محمد بن مسلم-که شخصیتی عالی قدر به شمار می رود-ازامام صادق علیه السلام چنین روایت کرده است:«کان کل شی ء ماء،و کان عرشه علی الماء» (42).

آیه شریفه: و هو الذی خلق السماوات و الارض فی ستة ایام و کان عرشه علی الماء (43) ،و او است که آسمان ها و زمین را در شش هنگام آفرید و عرش[تدبیر]او[پیش ازآن]بر آب بود»،دلالت دارد که پیش از پیدایش جهان هستی،از آسمان ها گرفته تازمین،آب پدید آمده است،زیرا در تعبیر«و کان عرشه علی الماء»واژه «عرش »کنایه ازعرش تدبیر و منظور،علم خدای متعال است به همه مصالح و شایستگی ها وبایستگی های هستی،در برهه ای که جز آب چیزی نبوده است.در نتیجه آیه کنایه ازآن است که خدای تعالی بود و هیچ چیز با او نبود،و خداوند پیش از آفرینش جهان ابتدا آب،سپس همه مخلوقات را از آب آفرید.

قرآن کریم در چند جا اشاره دارد که ریشه زندگی،هم در منشا و پیدایش و هم درصحنه هستی و تداوم حیات،همه از آب است. می فرماید:

و جعلنا من الماء کل شی ء حی (44) ،هر چیز زنده ای را از آب پدید آوردیم ».

و الله خلق کل دابة من ماء (45) ،خدا هر جنبنده ای را از آب آفرید».

درباره انسان می گوید:

و هو الذی خلق من الماء بشرا (46) ،و او است که از آب بشری آفرید».

مقصود از این آب همان آبی است که سر منشا همه موجودات است چنان چه درآیات فوق آمده،یا منظور از آب،نطفه است چنان چه در آیه خلق من ماء دافق (47) ،[آدمی]از آبی جهنده آفریده شد». الم نخلقکم من ماء مهین (48) ،مگر شما را از آبی پست نیافریدیم؟». مقصود از«پست »بد بو و نفرت آور،بر حسب ظاهر است.ولی بیش تر مفسرین بر این عقیده اند که منظور از«ماء»همان پدیده نخستین است «اول ما خلق الله الماء (49) ،نخستین چیزی که خدا آفرید آب بود»،که تمامی پدیده ها از آن ریشه گرفته اند،زیرا بذر نخستین موجود زنده تنها از آب پاشیده شد،همان بذراولیه ای که به صورت حیوان ساده تک سلولی(آمیپ)شکل گرفت و به سوی جان دارانی که اعضای پیچیده با بیش از یک میلیون سلول پیش رفت کرد.

اما چگونگی پیدایش حیات-در آب اقیانوس ها،دریاها و باتلاق ها-از نکات مبهمی است که هنوز علم تجربی بدان دست نیافته است. از این رو است که تئوری تکامل جان داران-به هر شکل و فرضیه ای که تا کنون مطرح شده-به بررسی مرحله پس از پیدایش نخستین سلول زنده پرداخته است،اما برهه پیش از آن هنوز مجهول مانده است.همین اندازه معلوم گشته که حیات به اراده الهی-که بر تمامی مقدرات هستی چیره است-به وجود آمده است و این امر مسلمی است که از پذیرش آن گریزی نیست،زیرا که هم تسلسل باطل است و هم خود آفرینی محال.دانش تجربی روز هم خود آفرینی را باطل می شناسد (50).

پوشش هوایی حافظ زمین

و جعلنا السماء سقفا محفوظا و هم عن آیاتها معرضون (51) ،و آسمان را سقفی محفوظ[بر فراز زمین]قرار دادیم،که اینان از نشانه های آن روی گردانند».

گرد زمین را پوشش هوایی ضخیمی فرا گرفته،که عمق آن به 350 کیلومترمی رسد.هوا از گازهای «نیتروژن »-به نسبت 03/78 درصد و«اکسیژن »به نسبت 99/20 درصد و اکسید کربن به نسبت 04/0 درصد و بخار آب و گازهای دیگر به نسبت 94/0 درصد ترکیب یافته است.این پوشش هوایی با این حجم ضخیم و بااین نسبت های گازی فراهم شده در آن،هم چون سپری آسیب ناپذیر،زمین را دربر گرفته و آن را از گزند سنگ های آسمانی که به حد وفور (52) به سوی زمین می آیند و ازهمه اطراف،تهدیدی هول ناک برای ساکنان زمین به شمار می روند،حفظ کرده زندگی را بر ایشان امکان پذیر می سازد.

فضا انباشته از سنگ های پراکنده ای است که بر اثر از هم پاشیدگی ستاره های متلاشی شده به وجود آمده اند.از این سنگ ها به صورت مجموعه های بزرگ وفراوانی پیرامون خورشید در گردشند و روزانه تعداد زیادی از این سنگ ها موقع نزدیک شدن به کره زمین به وسیله نیروی جاذبه به سمت زمین کشیده می شوند.این سنگ ها برخی بزرگ و برخی کوچک و با سرعتی حدود(60-50) کیلومتر در ثانیه به سوی زمین فرود می آیند،که سرعتی فوق العاده است.ولی هنگامی که وارد لایه هوایی می شوند در اثر سرعت زیاد و اصطکاک فوق العاده با ذرات هوا،داغ شده شعله ور می شوند و در حال سوختن یک خط نوری ممتد به دنبال خود ترسیم می کنند و به سرعت محو و نابود می شوند که به نام شهاب سنگ شناخته شده اند.

برخی از این سنگ پرتاب ها آن اندازه بزرگ اند،که از لایه هوایی گذشته،مقداری ازآن به صورت سنگ های سوخته با صدای هول ناکی به زمین اصابت می کند.

این خود از آثار رحمت الهی است که ساکنان زمین را از آسیب پرتاب های آسمانی فراوان در امان داشته و پوششی بس ضخیم آنان را از گزند آفات گرداگردشان محفوظ داشته است که اگر چنین نبود،امکان حیات بر روی کره زمین میسر نبود.علاوه در مورد پوشش اطراف زمین وجود لایه ازن از اهمیت بالایی برخوردار است.این لایه که در اثر رعد و برق به وجود می آید،زمین را در برابرپرتوهای مضر کیهانی محافظت می کند.اگر این لایه نبود حیات روی زمین ممکن نمی شد.که تفصیل آن در جای خود آورده شده است.پس هم واره باید گفت:

سبحان الذی سخر لنا هذا و ما کنا له مقرنین (53).

پی نوشتها:

1- نحل 16:89.

2- انعام 6:38.

3- انعام 6:59.

4- غزالی،احیاء العلوم باب 4،آداب تلاوة قرآن،ج 1،ص 296.

5- مانند ابو الفضل مرسمی(متوفای 655).و ابو بکر معروف به ابن العربی معافری(متوفای 544).و شایدظاهر کلام ابو حامد غزالی و زرکشی و سیوطی نیز همین باشد،البته قابل تاویل نیز می باشد.که در مقدمه ج 6 التمهید آورده ایم.

6- نحل 16:89.

7- انعام 6:38.

8- همان.

9- انعام 6:59.

10- ر.ک:دکتر احمد ابو حجر،التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان،ص 131.

11- آیات شماره 21 و 23 و 25.

12- اسراء 17:88.

13- این یک اصطلاح اصولی است و مقصود همه افراد در طول زمان می باشد.

14- انبیا 21:30.

15- قمر 54:11.

16- عبس 80:27-26.

17- مجمع البیان،ج 7،ص 45.

18- کافی شریف،ج 8،ص 95،شماره 67 و ص 120،شماره 93.

19- تفسیر قمی،ج 2،ص 70.

20- فصلت 41:12-11.

21- مرآة العقول،ج 25،ص 232.در نتیجه دو روایت سابق الذکر به جهت ضعف سند،قابل استناد نیستند.تنهافرموده مولا امیر مؤمنان که سند قطعی است می تواند تفسیر آیه باشد.

22- ر.ک:التمهید،ج 6،ص 139-129.

23- سوره های رعد:3.نمل:61.حجر:19.ق:7.نحل:15.لقمان:10.انبیا:31.فصلت:10.مرسلات:27.

24- انبیا 21:31.

25- نبا 78:7.

26- خطبه شماره 211(صبحی صالح)ص 328.

27- انبیا 21:31.

28- فاطر 35:41.

29- برای توضیح بیش تر ر.ک:التمهید،ج 6،ص 161-151.

30- انعام 6:125.

31- جن 72:17.

32- مدثر 74:17.

33- ر.ک:تاریخ علوم «پی یر روسو»ترجمه حسن صفاری،ص 256.

34- انبیا 21:30.

35- بحار الانوار،ج 54،ص 208،شماره 170.الدر المنثور،ج 4،ص 317.

36- تابعین به کسانی گفته می شود که پس از اصحاب آمده از ایشان کسب فیض نمودند و خود به دیدار مبارک پیامبر نایل نگردیده اند.

37- کتاب توحید صدوق،ص 67،شماره 20،باب التوحید.

38- کافی شریف،ج 8،ص 94،شماره 67.

39- همان،ص 95،شماره 68.

40- هود 11:7.

41- ر.ک:بصائر جغرافیة،نوشته استاد رشید رشدی بغدادی،ص 208-205.

42- ر.ک:مبادی ء العلوم العامة.ص 57 و نیز کتاب «مع الطب فی القرآن الکریم »،ص 21.

43- فرقان 25:6.

44- انبیا 21:30.

45- نور 24:45.

46- فرقان 25:54.

47- طارق 86:6.

48- مرسلات 77:20.

49- تفسیر فخر رازی،ج 24،ص 16.

50- برای تفصیل بیش تر ر.ک:التمهید،ج 6،ص 61-31.

51- انبیا 21:32.

52- روزانه میلیون ها سنگ پرتاب آسمانی به سوی زمین هدف گیری می شود.

53- زخرف 34:13.

سکوت هاشمی در مقابل فتنه گران برای روحانیت سؤال برانگیز است.

 بسمه تعالی  

عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز سکوت هاشمی در مقابل فتنه گران را سؤال برانگیز دانست.
حجت الاسلام جعفر شجونی دبیرکل جامعه وعاظ تهران در گفت وگو با فارس با تاکید بر اینکه سؤال مردم این است که سکوت معنادار آقای هاشمی در فتنه 88 به چه علت بوده است؟ اظهار داشت: در مقابل موضوعاتی همچون وجود رشیدی مطلق ها و توهین به مرجعیت که در بیانیه آقای هاشمی به مناسبت 19 دی ماه آمده باید گفت وقتی در سال گذشته به امام(ره) که یکی از بزرگترین مراجع بود، توهین شد هاشمی تنها سکوت کرد.
وی با تأکید بر اینکه مردم سؤالات بدون جواب بسیاری در خصوص سکوت هاشمی نسبت به فتنه سال گذشته دارند،تصریح کرد: هاشمی به عنوان فردی که سال ها در خدمت نظام بوده باید مرزبندی شفافی با فتنه گران داشته باشد.
عضو جامعه روحانیت مبارز تأکید کرد: برای روحانیت این سؤال مطرح است که چرا آقای هاشمی رفسنجانی سال گذشته در مقابل توهین های زیاد فتنه گران به مرجعیت هیچ موضعی نگرفت.
وی بر همین اساس به این موضوع اشاره کرد که مردم از آقای هاشمی رفسنجانی انتظار دارند که سکوت خود را شکسته و نسبت به سران فتنه موضع گیری شفاف داشته باشد تا برخی نتوانند در پشت سر وی فتنه سال گذشته را زنده کنند.
حجت الاسلام شجونی در عین حال جملات جسته و گریخته موسمی را بی ارزش دانست و یادآور شد: ملت اکنون از بسیاری از خواص جلوتر است و این آقایان خود باید جواب ملت را بدهند چرا که سکوت معنادار هاشمی ضربه به ملت و خود وی بود.
بیانیه 19 دی هاشمی
در ادامه بیانیه قبل از انتخابات بود
حجت الاسلام حمید رسایی، عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس هم با اشاره به بیانیه 19 دی آقای هاشمی اظهار داشت: بیانیه اخیر هاشمی رفسنجانی در خصوص 19 دی در امتداد نامه قبل از انتخابات بود.
وی بر همین اساس ادامه داد: هاشمی در بیانیه 19 دی پیام هایی را به مجموعه هایی که به دنبال خط گیری از او هستند، انجام داد، اما هدف عمده دیگر هاشمی از این بیانیه که بسیار مهم است ارتباط این بیانیه با انتخابات هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری در اسفند ماه سال جاری است.
حجت الاسلام رسایی بیان داشت: اگر مردم به آرشیو رسانه ها رجوع کنند، خواهند دید که در سال های اخیر هر زمان که جلسات مجمع عمومی مجلس خبرگان رهبری برقرار بوده آقای هاشمی به نوعی موضع گیری کرده تا انتقادات نسبت به خود و اقدامات فرزندانش را توجیه کند، حتی با این کار درصدد به دست آوردن قلوب علمایی بوده که در مجلس خبرگان رهبری منتقد وی محسوب می شدند.
وی تصریح کرد: آقای هاشمی با این اقدامات می خواهد اعلام کند که یک جبهه از روحانیون، مظلوم واقع شده اند و به آنها ظلم می شود.
عضو فراکسیون انقلاب اسلامی خاطرنشان کرد: مهم ترین نکته ای که در بیانیه اخیر هاشمی به اذهان متبادر می شود این سؤال است که چرا آقای هاشمی در زمان اصلاحات که پایه و اساس آن بر حذف روحانیت و دین از کشور بود، اقدام به این موضع گیری نکرد، حتی آنها در آن زمان آقای هاشمی را در سطح یک قاتل تقلیل داده و او را عالیجناب سرخ پوش نامیدند.
این نماینده اصولگرای مجلس اضافه کرد: علی رغم وجود بیانیه ها و مصاحبه های مهاجرانی علیه علمای قم در زمان اصلاحات نیز هاشمی احساس خطر نکرد.
وی افزود: در دوره ای که آقای هاشمی رئیس جمهور بود، کمترین دیدار را با مراجع داشت؛ چرا که وی در آن زمان خود را از این نوع دیدارها بی نیاز می دانست.

شورای نگهبان تأسیس "وزارت ورزش و جوانان " را تایید کرد.

 

بسمه تعالی

خبرگزاری فارس: سخنگوی شورای نگهبان از تایید تأسیس وزارت ورزش و جوانان در این شورا خبر داد.

به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان صبح امروز (شنبه) با حضور در نشستی خبری به سؤالات خبرنگاران در خصوص مصوبات اخیر این شورا پاسخ داد.

وی در بخشی از سخنانش از تصویب تأسیس وزارت ورزش و جوانان در این شورا خبر داد و گفت: در بررسی‌های انجام شده اعضای شورای نگهبان تأسیس "وزارت ورزش و جوانان " را خلاف شرع و مغایر قانون اساسی ندانستند و با تأسیس آن موافقت کردند.

به گزارش فارس، نمایندگان مجلس در جلسه علنی 12 دی‌ماه 89 جزئیات طرح تبدیل سازمان‌های تربیت بدنی و ملی جوانان به وزارت ورزش و جوانان را بررسی و تصویب کردند.

این طرح با 157 رأی موافق، 44 رأی مخالف و 11 رأی ممتنع از مجموع 220 نماینده حاضر به تصویب رسید.

براساس این مصوبه مجلس، از تاریخ تصویب این قانون، سازمان‌های تربیت بدنی و ملی جوانان با اعتبارات، ‌نیروی انسانی و امکانات ادغام و به وزارت ورزش و جوانان تبدیل می‌شود و اقدامات قانونی برای انجام اصلاحات لازم در مقررات مربوط به آن به عمل می‌آید.

هزینه ناشی از تغییر عنوان دستگاه از محل صرفه‌جویی در هزینه‌های جاری وزارت ورزش و جوانان تأمین ‌شود.

یک فوریت طرح مذکور 6 مرداد 1388 و کلیات ‌آن 8 دی‌ماه 89 به تصویب مجلس رسیده بود.