عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

بحران در بحران

 

 بسمه تعالی 



بحران مالی گسترده در آمریکا و غرب که از سال 2008 به صورت دومینو کشورهای اروپایی را در برگرفته و هنوز این اوضاع وخامت بار ادامه دارد سبب شد تا تضادهای عمیق اقتصاد سرمایه داری از پرده برون بیفتد. اکنون پس از گذشت سه سال نه تنها این بحران افسارگسیخته مالی گلوی عدم مشروعیت و بی اعتباری نظام کاپیتالیستی را رها نکرده است بلکه سقوط زنجیره ای حاکمان دیکتاتوری که رفیق گرمابه و گلستان مدعیان دموکراسی طی دهه های گذشته بوده اند و با حمایت آمریکا و قدرت های غربی ادامه حیات دادند وضعیت بغرنجی را برای داعیه داران لیبرال دموکراسی و حکومت های سکولار رقم زده است.
امروز در بن بست اقتصادی آمریکایی ها و غربی ها زلزله ای سیاسی نیز پایه های دموکراسی غربی که با دیکتاتوری پیوند خورده را به شدت سست و لرزان کرده است.
هنوز تضادهای عمیق غربی ها در حوزه مسایل اقتصادی سروسامانی نیافته است که تناقض های سیاسی آنها به شکل گیری در تحولات اخیر خاورمیانه و شمال آفریقا رخ می نماید.
کافی است تا اخبار و موضع گیری های آمریکا و قدرت های غربی در قبال قیام و انتفاضه مردمی در تونس، مصر، اردن، یمن، عربستان و... مورد واکاوی و رصد قرار بگیرد تا عیار دموکراسی دروغین غربی محرز گردد.
به عنوان نمونه پس از آنکه آحاد ملت مصر طی روزهای گذشته خواستار برکناری «حسنی مبارک» شدند موضع گیری های آمریکایی ها جالب است.
ابتدا 10 روز پیش «جو بایدن» معاون رئیس جمهور آمریکا در گفت وگو با شبکه پی.بی اس تصریح می کند که حسنی مبارک همپیمان واشنگتن است و دیکتاتور نیست و باید در صحنه قدرت باقی بماند.اما در چرخشی 180 درجه ای اوباما سه روز پیش با پند و اندرز به «مبارک» مبنی بر اینکه او باید به ندای مردم مصر گوش فرا دهد از انتقال قدرت در مصر سخن می راند و چراغ سبزی نشان می دهد برای خداحافظی فرعون مصر از تخت و سلطنت هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه اوباما نیز قبل از رئیس جمهور از دوره انتقالی قدرت سخن گفته بود. بنابراین تحلیلگران و ناظران سیاسی غربی تغییر موضع آمریکا را در راستای یک راهبرد واحد قلمداد می کردند.
اما بار دیگر این موضع، لباس تغییر برتن کرد و «فرانک وایزنر» نماینده ویژه اوباما در امور مصر دو روز پیش- 16بهمن- در حالی که به همراه هیئتی عالی رتبه برای شرکت در نشست امنیتی مونیخ در آلمان به سر می برد بر باقی ماندن حسنی مبارک در قدرت تاکید کرد.
در استدلال «وایزنر» به این جمله بسنده شد که: «رویدادهای اخیر مصر به شدت بر منافع و خواست دولت آمریکا در منطقه تاثیرگذار خواهد بود.»
تعجب نکنید که برای مرتبه چهارم نیز موضع آمریکایی ها درباره دولت مصر و رفتن یا ماندن مبارک تغییر یافت.
این بار «فیلیپ جی کراولی» سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا دقایقی پس از رسانه ای شدن اظهارات نماینده ویژه اوباما در مصر به صحنه آمد و نظرات «وایزنر» را شخصی دانست!
بسیار خوب، سؤالی که به میان می آید این است که موضع آمریکایی ها که خود را سردمدار دموکراسی می دانند و به ناحق عنوان جعلی کدخدای دنیا را یدک می کشند در برابر قیام مردمی مصر چیست؟ علت این همه آشفتگی و تغییر مواضع آن هم از سوی مقامات ارشد واشنگتن چیست؟ آیا این اختلاف نظرها صوری است؟ مشکل به کجا برمی گردد؟
پاسخ به این سؤال ها و مواردی از این دست علی رغم اینکه بدواً پیچیده به نظر می رسد اما به گونه ای است که می توان بدون دشواری خاصی به پاسخ رسید و البته رسیدن به پاسخ در گرو بازبینی صحنه ای است که اتفاق افتاده است.
ماجرا از این قرار است که میلیون ها مصری خواهان برکناری «مبارک» هستند تا از سرنوشت نامبارک وابستگی و اسارت در چنگال آمریکایی ها و صهیونیست ها رها شوند و طعم آزادی را بچشند. مقارن با این فضا، آمریکایی ها گرفتار تناقض هایی پی درپی و تو درتو شده اند.
از طرفی بر طبل دموکراسی می کوبند و مدعی اند اراده مردم فصل الخطاب است اما در سوی مقابل کسانی چون «جو بایدن» و «فرانک وایزنر» بر ماندن حسنی مبارک در قدرت تاکید می کنند. این پارادوکسی است که حل آن برای آمریکایی ها ناشدنی بوده است. چون ناگفته پیداست که جمع دو نقیض محال است.
اینجاست که آمریکایی ها ناگزیر از «دوره انتقال قدرت» سخن به میان می آورند و اوباما و هیلاری کلینتون رأسا وارد گود می شوند و رفتن مبارک را به پیش می کشند تا اگر توان حل کردن مسئله را ندارند به طریقی اطراف و اکناف قضیه را جمع کرده باشند.
اما تناقض و پارادوکس دیگری دامن آمریکایی ها را می گیرد؛ چرا که سخن از انتقال قدرت و رفتن حسنی مبارک از یکسو این پیام را برای دیگر حاکمان مستبد و مرتجع عرب در پی دارد که آمریکا همیشه به گمارده های خود خیانت می کند و این یعنی اینکه واشنگتن منافع خود در منطقه را در خطر ببیند. از سوی دیگر چراغ سبز آمریکایی ها برای رفتن مبارک از صحنه قدرت، شیون واعتراض شدید صهیونیست ها را به دنبال داشته است. بطوری که منافع درهم تنیده و گره خورده واشنگتن و تل آویو حالت اصطکاک پیدا می کند.
بنابراین خروجی تصمیم گیری های آمریکایی ها در برابر طنین صدای ملت مصر مبنی بر حاکمیت اراده ملت، تناقض هایی پی درپی را بوجود آورده است.
با این اوصاف، آنچه در صحنه عمل آمریکایی ها به آن میل خواهند کرد تا از فشار تناقض ها و سردرگمی های بعدی آن خود را خلاص کنند انحراف در مسیر قیام و انتفاضه سراسری ملت مصر است. از همین رهگذر؛ آنچه که غربی ها و صهیونیست ها بر آن متفق القولند و این دسیسه و ترفند را به عنوان تاکتیک خود در پیش گرفته اند چیزی جز به حاشیه راندن «جهت اسلامی» قیام و انتفاضه مصر نخواهد بود.
به همین خاطر است که سایت بی بی سی فارسی دست به شیطنت های همیشگی خود می زند و با شانتاژ و تحریف موضوع، قلب حقیقت را در دستور کار قرار می دهد و پس از بیانات حکیمانه و راهگشای رهبر فرزانه انقلاب در خطبه های اخیر نمازجمعه مبنی بر جایگاه اسلام در حرکت انقلابی مردم مصر طی گزارشی ادعا می کند که اخوان المسلمین در بیانیه ای اعلام کرده که قیام مردم مصر، انقلاب اسلامی نیست.
این ادعای پوچ و واهی بی بی سی در حالی است که در بیانیه اخوان المسلمین نه تنها چنین مطلبی وجود ندارد بلکه این تشکل سیاسی در بیانیه خود بر شکل گیری دولتی دموکراتیک با مرجعیت اسلامی تاکید کرده است.
منحرف کردن سمت و سو و «جهت» قیام اسلام خواهانه مردم مصر که نمودهایی از آن در شعار الله اکبر توده های میلیونی و تکیه بر برنامه هایی چون نماز جمعه و تجمع در مساجد به چشم می خورد و قابل انکار نیست در حالی از سوی اتاق فکر غربی ها و صهیونیست ها و گمارده های داخلی آنها در کشورهای اسلامی در دستور کار قرار گرفته است که مقامات کودک کش تل آویو بی پرده و بی شرمانه بر نفی قدرت گرفتن گروه های اسلامگرا تصریح دارند.
شیمون پرز از حکومت «مبارک» و ماندن او در قدرت حمایت می کند. نتانیاهو نیز آنچه که او ایجاد «ثبات در خاورمیانه»- بخوانید پذیرش طرح سازش- می نامد را در گرو باقی ماندن رژیم مبارک دانسته است. اما علی رغم تمام کارشکنی ها و توطئه ها برای اینکه «جهت اسلامی» قیام مردم مصر حذف شود مردم و گروه تأثیرگذار اخوان المسلمین با طنین اسلام خواهی خود سد محکمی در مقابل اهداف شوم غربی ها و صهیونیست ها خواهند بود.
همین دو روز پیش بود که موسسه زاگبی طی نظرسنجی جدید خود اعلام کرد که اکثریت مردم مصر از آمریکا و اسرائیل به عنوان بزرگ ترین تهدید علیه ملت های مسلمان یاد می کنند. این بدان معناست که «جهت اسلامی» مبارزه مردم مصر را نمی شود ترور کرد. چرا که آن چیزی که قابلیت به چالش کشاندن آمریکا و اسرائیل را دارد «تفکر اسلامی» است که در برابر چپاولگری ها، کارشکنی ها و افزون طلبی های آن تاب مقاومت دارد. انقلاب اسلامی ایران در حد اعلی و نقطه مطلوب و جریان حزب الله لبنان تجربه ای است که منطقه در این زمینه باور کرده است. از همین روی؛ سخنگوی اخوان المسلمین - احمد مرسی - در گفت وگو با العالم فریاد برمی آورد که: «اجرای اصول و قوانین اسلامی، آزادی، دموکراسی و عدالت از خواسته های تمام مصری ها است» همچنانکه «عصام العریان» از رهبران اخوان المسلمین نیز در گفت وگو با الجزیره مهر تاییدی بر «جهت اسلامی بودن انتفاضه مصر» می زند و می گوید: «خواهان تشکیل حکومتی دموکراتیک با مرجعیت اسلام هستیم».
و بالاخره باید این نکته را به موارد پیشین علاوه کرد که مشکل اصلی دشمنان اسلام درک نکردن نفوذ معنوی و قدرت نرم اسلام است که سده ها است جریان الحاد و کفر علی رغم به صحنه آوردن تمامی دسیسه ها و حربه های خود در مقابله با آن ناکام بوده است.
اسلاف همین جریان در دار الندوه - اتاق فکر کفر- اسلام محمد(ص) را نشانه رفته بود اما روزگار چرخید و چرخید تا در روزگار کنونی انقلاب اسلامی ایران که ترجمان اسلام ناب محمدی(ص) است به قوت و با اقتدار به صحنه اجتماع و سیاست آمد تا خاری در چشم زورگویان و چپاولگران باشد و امروز این خیزش و خروشی که در میان ملت های مسلمان مصر، تونس، یمن، اردن و به پا گردیده است انعکاس صدای انقلاب اسلامی ایران است که خاموش نخواهد شد.
حسام الدین برومند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد