به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع خانواده شهید احمدی روشن با اشاره به اینکه این شهدای نخبه جوان مایه افتخار کشور هستند، خاطر نشان کردند: ارزش وجودی این شهدا از دو بعد قابل توجه است، جنبه اول؛ فعالیتهای علمی و تحقیقی و تسلط آنان به کارهای مهم و حساس است که نشان از استعداد برتر و نخبگی آنان دارد و جنبه دوم؛ ابعاد الهی و معنوی این جوانان است که همین عامل زمینه را برای شهادت آنان آماده می کند.
حضرت آیت الله خامنه ای شهادت این جوانان را، در راه خدا و زمینه ساز پیشرفت اسلام دانستند و تأکید کردند: با پیروزی انقلاب اسلامی از تهمت های بزرگی که دشمنان علیه این انقلاب مطرح می کردند این بود که، راه علم در این کشور بسته شد، اما جوانان کشور با مجاهدت و تصرف عرصه های علمی و به میدان آوردن حرف نو و ظرفیت های بالای خود، این تهمت دشمن را باطل کردند.
رهبر معظم انقلاب همچنین با حضور در منزل شهید داریوش رضایینژاد با تأکید بر اینکه تلاش دشمنان برای ترور جوانان نخبه کشور، نشان دهنده عظمتِ کاری است که این جوانان انجام می دهند، خاطر نشان کردند: امروز پیشرفت جمهوری اسلامی مایه دلگرمی ملتهای مسلمان و جوانان کشورهای اسلامی است.
شهید مصطفی احمدی روشن از دانشمندان و نخبگان برجسته کشور هفته گذشته در اقدام تروریستی عناصر وابسته به استکبار به فیض شهادت نائل شد، شهید داریوش رضایی نژاد نیز مرداد ماه امسال (1390) در اقدام تروریستی دیگر به شهادت رسیده بود .
(یادداشت روز)
1-معاون تأسیسات هسته ای نطنز چهارشنبه هفته گذشته ترور شد. چیزی که در این ماجرا کمتر محل توجه قرار گرفت، سن و سال شهید مصطفی احمدی روشن بود. معاون سایت غنی سازی نطنز 32 سال داشت. در تصویر این شهید سعید، همچنان که معصومیت و نشاط موج می زند، جوانی او به چشم می آید. احمدی روشن گلچینی از نسل سوم (متولد دوره پس از انقلاب) است که آموخته اند همچون نسل اول و دوم، نگاه کنجکاو ناظران جهانی را خیره و مسحور خود کنند. ترور احمدی روشن ذره ای از سوزش جان زمامداران آمریکا و اسرائیل و انگلیس نخواهد کاست اما در مقابل، معجزه ای تازه را در جان نسل سوم و چهارم انقلاب رقم خواهد زد.
اگر قرار است گوشه ای از عظمت کار کارستان نسل جوان انقلاب بازگو شود، بد نیست اظهارات 6 سال پیش دکتر اکبر اعتماد اولین رئیس سازمان انرژی اتمی در زمان رژیم پهلوی را مرور کنیم. او 17 مهر 1384 ضمن یک سخنرانی در «جامعه تخصصی بریتانیا و ایران» زبان به تحسین دانشمندان هسته ای جوان ایران گشود و گفت: «نسل بعد از انقلاب به کارهایی دست زدند که نمی توانم بفهمم چگونه جسارت کردند به آنها بپردازند. این نسل متخصصان هسته ای، جوانانی علاقمند با انگیزه های قوی بودند و در دامنه وسیعی از بخش های مختلف فناوری هسته ای کار کردند که من حتی در خواب هم نمی دیدم زمانی چنین کارهایی در ایران صورت بگیرد. نسل دوم (بعد از انقلاب) کارها را شروع کردند ولی اکنون نسل سوم دانش آموختگان وارد ماجرا شده و هدایت کارها را به دست دارند. اینها جوانانی بسیار باانگیزه و باعث افتخار هستند. اکنون می بینیم جوانانی 25 تا 40 ساله کارهایی بسیار عالی انجام می دهند و توانسته اند در طیف وسیعی از همه عرصه های هسته ای وارد شوند و موفقیت کسب کنند.» او بعدها در مصاحبه با لوموند گفت «زحمتی را که جوانان ایرانی کشیده اند و نقطه ای که بدان رسیده اند، واقعا برای همه کسانی که همیشه از عقب افتادگی های مزمن ایران دلگیر بودند، جای افتخار و غرور دارد».
2- دو سال پیش که هنوز نه از غنی سازی 20درصدی اورانیوم در ایران خبری بود، نه نیروگاه اتمی بوشهر فعالیت می کرد و نه تأسیسات اتمی فردو در عمق زمین راه اندازی شده بود، بنیامین نتانیاهو با صدای بلند اعلام کرد که غرب و رژیم صهیونیستی از ایران جا مانده اند. 11 اسفند 1388 نخست وزیر رژیم صهیونیستی در نشست کمیسیون امنیت و سیاست خارجی کنست تصریح کرد: «برنامه هسته ای ایران با شتاب تمام پیش می تازد اما غرب با روش هایی که سرعت آن مانند سرعت یک قطار قراضه و زهوار دررفته است، می خواهد به ایران برسد و از شتاب آن بکاهد. فعلا که ایران در مسابقه سرعت از ما جلو زده و غرب با آهنگی کند حرکت می کند، ساعت فناوری ایران با سرعت چشمگیری کار می کند اما ساعت غرب رمق حرکت چندانی را ندارد».
دوره ای که نتانیاهو این سخنان را بر زبان می آورد، هنوز زلزله انقلاب ها و بیداری اسلامی، منطقه را به ارتعاش در نیاورده بود. 14 ماه بعد نتانیاهو در کنگره آمریکا اعلام کرد: «از گذرگاه خیبر (در عربستان) تا تنگه جبل الطارق، دگرگونی عظیم و پرارتعاشی در خاورمیانه در جریان است. کاش خاطرات پراگ و برلن 1989 تکرار شود اما شعله آرزوهای ما می تواند همانند سال 1979 در تهران سرد و خاموش شود. باید قبول کنیم نیروهای قدرتمندی در کشورهای دستخوش انقلاب وجود دارند که با ما مخالفند. در راس این نیروهای قدرتمند اسلامگرا، ایران قرار دارد که خود را به مرز ما در غزه و لبنان رسانده است... کسانی که تهدید ایران را نادیده می گیرند سر به زیر برف فرو برده اند. سران ایران باید از هرگونه اجماع قابل احترام در روی کره زمین تحریم و ممنوع شوند اما در اغلب کشورها و مجامع بین المللی، درخواست نابودی اسرائیل با سکوت مطلق روبرو شده است. اوضاع بدتر از آن هم هست چرا که بسیاری اسرائیل را به خاطر دفاع از خود در برابر گروه های همسو با ایران، محکوم می کنند.»
3- یوری اونری از سیاستمداران قدیمی رژیم صهیونیستی است که دو بار به عضویت پارلمان (کنست) درآمده و از 15 سالگی عضو «جنبش صهیونیسم» بوده است. اونری اخیرا تحلیلی منتشر کرده و در آن تأکید ورزیده که تمام قساوت ها و خیانت های آمریکا و اسرائیل در طول 60 سال گذشته، موجب زیان های استراتژیک برای واشنگتن و تل آویو شده و در عمل، اسلامگرایی را تقویت کرده است.
وی در این مقاله تأکید می کند «شاباک (سرویس امنیت داخلی) فکر می کرد افراد اگر روزی پنج مرتبه به مسجد بروند، فرصتی برای ساختن بمب ندارند. بنابراین شاباک و شین بث روی ساف و یاسر عرفات متمرکز شدند... در دسامبر 1987، اولین انتفاضه از مساجد مطرح شد و جریان های اسلامگرای ریشه دارتر به صحنه آمدند... وقتی در سال 1982، آریل شارون وارد خاک لبنان شد، سربازهای او مجبور شدند از جنوب عمدتا شیعه نشین عبور کنند. من در خودروی خود در پشت سر سربازها سعی می کردم به صف جلو برسم. شارون دقت زیادی درباره شیعیان لبنان نکرد. آنها منکوب شده ترین و ناتوان ترین گروه بودند اما اسرائیلی ها اشغال لبنان و پذیرایی از خود در خاک این کشور را طولانی کردند. شیعیان لبنان برای اولین بار در طول تاریخ خود، شورش کردند. گروه امل اقدام های کوچک مسلحانه را آغاز کرد و بعد این عملیات ها تکثیر شد. اگر اسرائیل همان موقع از لبنان خارج شده بود، می توانست آسیب کمتری ببیند اما 18 سال در آنجا ماندیم و این زمان برای حزب الله بیش از اندازه زیاد بود تا به یک دستگاه کارآمد رزمنده تغییر شکل دهد، تحسین توده های عرب را به دست آورد، رهبر جامعه شیعه شود و به قوی ترین نیرو در صحنه سیاست لبنان تبدیل گردد. آنها تشکر بزرگی به اسرائیل بدهکارند(!)... اخوان المسلمین سال 1928 یعنی 20سال پیش از تشکیل دولت اسرائیل تأسیس شد. موضع آنها نسبت به پیمان کمپ دیوید، عکس العمل مورد اعتماد خیلی ها در مصر بود. بسیاری از مصری ها احساس می کردند فریب اسرائیل را خورده اند. مصری ها خود را رهبر جهان عرب می دیدند و نمی توانستند تحمل کنند به عنوان خائن به پسرعموهای فلسطینی خود دیده شوند. حسنی مبارک خیلی سال قبل از سرنگونی به عنوان نوکر آمریکا و اسرائیل، مورد نفرت مردم بود. صلح ما با فلسطینی ها می توانست از درخشندگی مخالفت های اخوان المسلمین بکاهد اما حالا آنها به واسطه انتخابات، به عنوان نیروی اصلی سیاست مصر درحال ظهور هستند...»
وی در ادامه تحلیل راهبردی خود به ایران می پردازد و می نویسد: «اجازه دهید جمهوری اسلامی را فراموش نکنیم. در سال 1951 محمد مصدق به عنوان نخست وزیر ایران انتخاب شد. محمدرضا پهلوی که در طی جنگ جهانی دوم از سوی انگلستان به عنوان شاه گماشته شده بود، از ایران گریخت و نفت ملی شد. تا آن زمان انگلستان با پرداخت هزینه مختصری، مردم ایران و نفت آنها را می چاپید. 2سال بعد شاه به واسطه کودتای سازمان دهی شده از سوی سازمان سیای آمریکا و ام آی 6 بریتانیا، به ایران برگشت و نفت ایران به بریتانیای منفور بازگردانده شد. اسرائیل در آن کودتا نقشی نداشت اما تحت حاکمیت رژیم پهلوی، نفوذ و پیشرفت کرد. مأموران شاباک، ساواک (پلیس مخفی وحشتناک شاه) را آموزش دادند و تکنیک های شکنجه را به آنها آموختند. شاه به تأمین هزینه و ساخت خط لوله نفتی ایران از ایلات به اشکلون کمک کرد... همان زمان اسرائیل به رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی برای ساخت سلاح هسته ای و فرآوری اورانیوم کمک می کرد. پس از آن، هر دو کشور به ایران پیشنهاد همکاری دادند اما پیش از اینکه این مشارکت هسته ای عملی شود، حاکم منفور ایران توسط انقلاب اسلامی در فوریه 1979 سرنگون شد. پس از آن، شیطان بزرگ (آمریکا) و شیطان کوچک (اسرائیل) که مورد تنفر بودند، نقش عمده ای در گفتمان سازی انقلاب اسلامی و انسجام وفاداری توده ها ایفا کردند. بنابراین ایرانی ها هم یک تشکر بزرگ به ما بدهکارند(!) اسرائیل تا حد زیادی در بیداری اسلامی نقش داشته است.»
4- اعمال تحریم های خصمانه تازه علیه بانک مرکزی و صادرات نفتی ایران از همین مدل کلی که گفته شد پیروی می کند. هم نشانه شدت خباثت و عداوت رژیم هایی نظیر آمریکا و اسرائیل و انگلیس- و سگ کم مقدار آنها آل سعود- است و هم برآیندی جز اتحاد و انسجام بیشتر ملت ایران، و استقلال و اقتدار بیشتر جمهوری اسلامی نخواهد داشت. این اتفاق یک سال پیش از این در ماجرای تحریم فروش بنزین به ایران رخ داد و اجباراً جهشی سریع در امر خودکفایی تولید بنزین را در کشور موجب شد، حال آن که اگر به میل و اراده خود ما بود، قطعاً به این سرعت نمی توانستیم خودکفا شویم. عداوت های جبهه استکبار و سرویس های اطلاعاتی آن، بیش از آن که محصول تدبیر و طراحی باشد، رفتارهای کور برای فرو نشاندن آتش غیظ و غضب پایان ناپذیر آنهاست. به تعبیر قرآن، آنها انگشت خشم به دندان می گزند و با سرافکندگی از مواجهه بازخواهند گشت. «قل موتوا بغیظکم». عداوت های خباثت آلود دشمن، نشانه درستی مسیر و شتاب پیشرفت ملت ماست. اینکه محافل تخصصی غرب اعلام می کنند سرعت رشد علمی ایران 11برابر نرخ رشد جهانی است، یعنی مصیبت بزرگ برای انحصارطلبان مستکبر عالم.
قطعاً می توان از عهده شیطنت های دشمن برآمد مشروط بر آن که روحیه جهادی در میان سیاستمداران و نخبگان و مردم حرف اول را بزند. رهبر فرزانه انقلاب 26 مرداد 1390 در دیدار فعالان بخش های اقتصادی کشور ضمن دعوت به جهاد اقتصادی فرمودند: «ما در مقابل تحریم ها تدریجاً یک حالت ضد ضربه پیدا کردیم و می توانیم به شکل های مختلف با تحریم ها مقابله کنیم... این جهاد اقتصادی می خواهد. جهاد یعنی چه؟ هر تحرکی اسمش جهاد نیست. یکی از خصوصیات جهاد این است که انسان بداند دین در مقابل دشمن است؛ یعنی بداند در مقابل یک حرکت خصمانه و غرض آلود است... جهت دومی که در مفهوم جهاد حتماً بایستی ملاحظه بشود، استمرار و همه جانبگی است، هوشمندانه بودن است، مخلصانه بودن است. این جور تحرکی اسمش جهاد است. بنابراین جهاد اقتصادی یعنی حرکت مستمر همه جانبه هدفدار ملت ایران با نیت خنثی کردن و عقیم کردن تلاش خصم آلود و غرض آلود دشمن.»
بی گمان یکی از مهم ترین تحرکاتی که می تواند دشمن را مطلقاً ناامید کند، مانور وحدت میان سیاستمداران و صاحب منصبان و فعالان سیاسی دلبسته به انقلاب اسلامی است. این مانور، حتی از رزمایش های نظامی برنده تر و به مراتب کم هزینه تر است. همچنین باید عنایت داشت دشمن تروریسم اقتصادی و روانی را چاشنی جنگ اطلاعاتی خود کرده است. برای این حوزه تروریسم نیز باید برخوردهای قاطع اطلاعاتی و قضایی را ترتیب داد.
محمد ایمانی/font>
به گزارش خبرنگار سیاسی فارس ، دادگاه دو تن از منسوبین جریان انحرافی که سابق بر این در یکی از سازمان های تحت سلطه این جریان مسئولیت داشته اند ، در آبان ماه جاری برگزار گردیده که اخیرا" حکم قضایی آنان ابلاغ شده است.
یکی از این افراد که مسئول تشریفات سازمان مذکور بوده در چهار اتهام محکوم شده است. اتهام اول ، جاسوسی برای سرویس های آمریکا ، انگلیس و ایتالیا که در این باره به 5 سال حبس محکوم شده است. اتهام دوم ، اختلاس توام با جعل که در این زمینه به 5 سال حبس ، انفصال دائم از خدمات دولتی ، رد مال مورد اختلاس و پرداخت 26 هزار یورو جزای نقدی محکوم شده است. اتهام سوم ، تحصیل مال نامشروع است که در این خصوص به پرداخت دو برابر مال تحصیل شده (8 هزار دلار و 60 میلیون ریال ) و رد اصل مال (4 هزار دلار و 30 میلیون ریال) محکوم شده است. اتهام چهارم این فرد رابطه نامشروع بوده که با اثبات آن به 99 ضربه شلاق محکوم شده است.
بنا براین گزارش ، فرد دیگر منسوب به جریان انحرافی که ذیحساب سازمان مذکور بوده در زمینه 3 اتهام محکوم شده است.
اتهام اول ، اختلاس که بابت آن به تحمل 4 سال حبس و انفصال دائم از خدمات دولتی و رد مال مورد اختلاس (مبلغ 92 میلیون و 200 هزار ریال) و پرداخت جزای نقدی معادل 2 برابر مال مورد اختلاس محکوم شده است.
اتهام دوم وی اخذ رشوه است که بابت آن به تحمل 4 سال حبس ، 74 ضربه شلاق و پرداخت 70 میلیون جزای نقدی محکوم شده است.
اتهام سوم ، رابطه نامشروع بوده که بابت آن پس از اثبات به 99 ضربه شلاق محکوم شده است.
گفتنی است دادگاه عناصر منتسب به جریان انحرافی همچنان در حال برگزاری است.
خبرگزاری فارس: جمعی از سرداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با نگارش نامهای خطاب به حسین علایی،شدت عمل حضرت امام (ره) در برخورد با منافقین ، ملی گراها ، شریعتمداری و منتظری را یادآور شده و از از اینکه مواضع کنونی علایی موجب لبخند رضایت دشمن شده اظهار تاسف کردند.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، متن کامل این نامه به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
برادر محترم آقای علایی
مطالعه مقاله شما در روزنامه اطلاعات مورخه دوشنبه 19 دی 1390 بار دیگر بر زخم کهنه اهانت به انقلاب اسلامی و رهبری الهی آن که شیوه همیشگی و عاجزانه دشمن زخم خورده بوده نمک پاشید، اما بگذار دردمندانه اعتراف کنیم درد این زخم البته جانکاهتر در دل نشست.
34 سال قبل، صاحب قلم مزدوری بر چهره مبارک حضرت امام خمینی(ره) تیغ جفا کشید که از او انتظاری جز آن نمیرفت لذا اگرچه اهانت او سخت بود ولی عجیب نبود.
اما اینبار فردی با سیاط و نیش قلم به خلف صالح خمینی کبیر اهانت روا میدارد که عمری سر سفره انقلاب اسلامی و لطف و احسان رهبری نشسته بوده و اکنون چنین ناروا و بیپروا حق نمک خوردن را پاس نمیدارد و نمکدان میشکند. لذا تیغ جفای او بیشتر دل را میخراشد و بر عمق جان مینشیند.
فراموش نکردهاید که ما علویان سربهدار با شهدا و اماممان پیمان بسته بودیم تا بصیرتهایمان را بر سلاحهایمان حاکم کنیم اما شما را چه شده است که اجازه میدهید نیش قلمتان بر صفحه سفید سوابق جهاد و ایثارگریتان خط سیاه بکشد و شما را به چنگ اندازی بر چهره عزیزترین سرمایه انقلاب اسلامی و برترین یادگار امام راحل(ره) دعوت کند.
کمی به اطراف خود بنگرید در چه اردوگاهی قرار دارید و با چه کسانی همنوا و همسو شدهاید. آیا در اطرافتان چهرههای پلیدی نمیبینید که دیروز در اردوگاه انقلاب و همراه و همپای شهدا به نبرد با آنان برخاسته بودید، آنان که دیروز دشمن شما و امت حزب الله بودند و شما همپای سردارانی که امروز از آنان فاصله گرفتهاید و آبروی خود را در گروی نبرد جانانه با آنان می دیدید، چرا امروز بهجای مقابله، به شما لبخند میزنند و برای گل هایی که به جبهه انقلاب اسلامی میزنید برایتان هورا میکشند و تشویقتان میکنند ؟
کمی به جغرافیای وسیع انقلاب اسلامی نگاه کنید، جغرافیایی که امام راحل(ره) فرمودند مرز و کشور نمیشناسد و مرزهای آن را عقیده و ایمان تشکیل میدهد. در این جغرافیای وسیع که امروز بانشاطترین و بالندهترین روزهای خود را در حیات بیداری اسلامی سپری میکند و در حالی که همه انقلابیون مسلمان و آزادیخواه منطقه و جهان چشم به انقلاب اسلامی دوختهاند وامروز افتخار و آرزوی رهبران و پیشقراولان حرکتهای مردمی بوسه زدن بر بازوان رهبری است، شما مشغول چنگ اندازی به این چهره عزتمند و ایجاد تردید در این مسیر الهی هستید. حقیقتاً چهکسی از بیانصافیهایی که در حق انقلاب اسلامی و رهبری فرزانه آن کردید، احساس خوشنودی میکند و از سوی دیگر ببینید خریدار ادعاهای اهانت آمیز شما کیست؟
استکبار جهانی چقدر باید سرمایه گذاری کند تا چهره انقلاب اسلامی را تاریک و منکدر نشان دهد؟ این درد را به کجا بریم که شاهد باشیم کسانی امروز این خدمت را برای دشمن بهرایگان انجام میدهند و سرمایه بزرگ افتخار دوران جهاد و ایثار را بهثمن بخس به معاندین نظام هدیه می دهند؟
برادر عزیز!
بیا با هم به گذشته سفر کنیم و دوباره با شهیدان بزرگی که افتخار همسنگر بودن با آنها را داشته و داریم، همنشین شویم و با هم دهه اول انقلاب و با خمینی بودن را در خاطرمان مرور کنیم.
فتنه بزرگ جبهه نفاق و التقاط را در آغاز شکوفایی انقلاب شکوهمند اسلامی به یاد دارید؟
برآشفتن و اعتراض جبهه ملی و ملیگراها را از استقرار احکام الهی و ارزشهای دینی و دعوت هر دو جبهه را تحت حمایت سران ملی مذهبی برای اردوکشی خیابانی علیه انقلاب اسلامی و احکام اسلام به یاد آوریم.
خیانت بزرگ کسانی را که خود را در حلقه اول یاران خمینی میدانستند و با همین پوشش بهدنبال ضربه زدن به انقلاب بودند به خاطر آوریم، هنگامی که کودتای نوژه را طراحی کردند تا انقلاب اسلامی را با حذف ولی فقیه و جایگاه والای ولایت فقیه در نطفه خفه کنند.
همراهی و همداستانی و حمایت عجیب یکی از شخصیتهای مطرح مذهبی که عنوان (مرجعیت شیعه) را نیز با خود داشت به یاد آوریم و با خیانت و جفای حاصل عمر امام(ره) به استاد خویش و انقلاب اسلامی به یاد آوریم و بگذاریم ناله غمگینانه حضرت امام در شکستن کمرش زیر بار جفای حاصل عمرش یک بار دیگر در گوش جانمان طنین اندازد و اشک بر دیدگانمان بنشاند. بهراستی آن روزها یاران شهیدمان همتها، باکریها، خرازیها، زینالدینها و شما و ما در کدام سنگر بودیم؟
آیا بر امام(ره) برآشفتیم که چرا به منافقین و ملیگراها اجازه اردوکشی خیابانی نمیدهید؟
آیا نیش قلم بر صفحه دل امام نشاندیم که چرا حامی کودتای نوژه را که عمری در کسوت مرجعیت به سر برده است حصر خانگی کردهای؟
آیا بر امام نهیب زدیم: چرا حاصل عمرت را بهخاطر همداستانی با بلندگوهای استکباری و اذناب داخلی آنها یعنی منافقان از خدا بیخبر، از خود راندهای؟
نه، هرگز. ما بر اساس آموزههای اصیل اسلام ناب محمدی(ص) و تجربه تاریخی صدر اسلام آموخته بودیم: باید پشتیبان ولایت فقیه باشیم تا به مملکتمان آسیبی نرسد لذا مردانه همپای شهیدان در رکاب رهبر الهی خود ایستادیم و تا مرز جانفشانی حسرت یک لحظه جدایی از رهبر و امام خود را در دل دشمنان نشاندیم.
پس ای عزیز چه شده است که امروز، بر خلف صالح خمینی کبیر که همچون امام شهیدان سلوک مینماید و با خردمندی و فرزانگی کشتی انقلاب اسلامی را از طوفان فتنهها به در میآورد و خار چشم دشمنان کوردل است با تیر زهرآلود قلم خویش اینچنین جفا روا میداری؟
به یاد بیاوریم در فتنه 88 که جنگ احزابی در برابر جبهه انقلاب اسلامی گشوده شد و حقد و کینه سه دهه انقلاب اسلامی تمامی معاندین را از استکبار جهانی و نظام سلطه گرفته تا منافقین کوردل، بهائیان، صهیونیستها، اپوزیسیون خارجی و داخلی و همه جبهه باطل را بهبهانه انتخابات به میدان آورد و بنا به اعتراف صریح دشمن اصل ماجرا برای براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی بود (گرچه سادهدلان بیبصیرت آن را بهگونهای دیگر تحلیل کردند) در نهایت مشاهده کردیم چگونه با رهبری و درایت آن حکیم بصیر، فتنه عظیم خنثی شد و دشمن به هزیمت رفت و بار دیگر بر همگان نشان داده شد که خامنهای خمینی دیگر است.
برادر عزیز!
درد دیگری نیز بر دلهای همسنگرانتان سنگینی میکند، درد لبخند دشمن.
برگردید و بازتاب مقاله و مواضع خود را در رسانههای جبهه کفر و استکبار، نفاق و صهیونیسم جهانی مورد بررسی قرار دهید. آیا نمیبینید که ادعاهای شما را و نیش قلمتان، نوش جان آنان شده و لبخند رضایت بر لبان آنها نشانده است؟
حتماً میدانی لبخند رضایت دشمن چه تلخ است و در کربلا با امام حسین(ع) و حضرت زینب کبری(س) چه کرد؟
اما خوب است بدانی دردی که ما از تلخی لبخند رضایت دشمن میکشیم تنها ناشی از رضایت آنها از اهانتهایی که با قلم شما بر صفحه کاغذ نقش بسته است نیست.
چرا که آنها بسیار ناکسانی را در آستین دارند که میتوانند هر زمان بخواهند قلم به دست مزدوری را به مأموریت بگمارند.
درد ما از تلخی لبخند رضایت دشمن، بدان جهت است که دشمن احساس میکند توانسته است از اهالی جبهه اهل حق به اسارت بگیرد. اسیری شما در جبهه کفر و نفاق برای ما از زهر نیش قلمتان سختتر و آزار دهندهتر است لذا شما را دعوت میکنیم همپای شاعر خوشذوق بیایید به زیارت یار شهید تازه سفر کردهمان سردار شهید حسن تهرانی مقدم برویم و پیام او را از جایگاه عند ربهم یرزقون بشنویم و معیار حرکت امروز و فردایمان قرار دهیم، باشد تا در آن دنیا نیز توفیق همنشینی با خیل یاران شهیدمان را همچون این دنیا پیدا کنیم.
دیشب به خوابم آمد روح حسن چو نوری شأن شهید را او میگفت با چه شوری
اینجا ملاک عشق است پیمان با ولایت باید نمود پرواز تا مرز بینهایت
مأوای ما شهیدان نزد حسین زهراست جز راه رهبری نیست راه سعادت و راست
والعاقبة للمتقین والسلام علی من التبع الهدی
تعدادی از همرزمان دیروز سرداران شهید و منتقدین امروز شما و یاران بی بصیرتتان
- سرتیپ پاسدار جعفر اسدی
-سرتیپ پاسدار علی فضلی
-سرتیپ پاسدار محمد کوثری
-سرتیپ پاسدار اسماعیل قاآنی
-سرتیپ پاسدار مرتضی قربانی
-سرتیپ پاسدار حسین همدانی
-سرتیپ پاسدار علی زاهدی
-سرتیپ پاسدار مرتضی صفاری
-سرتیپ پاسدار محمد حجازی
-سرتیپ پاسدار غلامرضا جعفری
-سرتیپ پاسدار غلامرضا جلالی
-سرتیپ پاسدار سید علی بنی لوحی
بسمه تعالی
مجید حلاج رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان تبریز امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در تبریز گفت: تشییع پیکر مطهر شهیدان علی عبداللهی و محمدحسین بهجتنژاد که در عملیات مطلع الفجر و والفجر چهار به شهادت رسیدهاند فردا بعد از اقامه نماز جمعه تبریز از مقابل مصلای امام خمینی (ره) تا میدان ساعت تشییع میشوند.
وی درباره حکمت رجعت پیکرهای پک و مطهر این دو شهید تصریح کرد: این شهیدان در روستای کوران گیلانغرب شهر سر پلذهاب در جریان جنگ تحمیلی پیکرشان مدفون شده بود.
حلاج ادامه داد: بعد از گذشت 30 سال از این واقعه در یکی از شبهای ماه جاری یکی از شهدا در رویای یکی از دختران پاک و معصوم روستا که 17 سال دارد ظاهر شده و بیان میکند در فلان محل مدفون شده و از اهالی تبریز هستم و به دلیل غربت تقاضای انتقال به محل زادگاهم را دارم.
وی افزود: این دختر بلافاصله خانواده و معتمدان محلی را در جریان امر گذاشته ولی با بیتوجهی و بیمهری روبهرو میشود.
حلاج گفت: این دختر در ادامه تصمیم به تفحص گرفته و با کمک دو تن از دوستان اقدام به کاوش کرده و شاهد قطعهای از آثار شهدا میشوند و بلافاصله جریان را به اهالی اطلاع میدهند که بعد از آن با هماهنگی سپاه عاشورا اقدامات اولیه برای شناسایی شهدا صورت میگیرد.
رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان تبریز ادامه داد: این شهیدان پس از شناسایی از طریق پلاک و کارت شناسایی( کارت عضویت، گواهینامه و تصاویر فرزندان شهدا) به تبریز انتقال مییابند.
آری شهادت برترین معراج عشق است.
همچنان که شهید مصطفی چمران میگوید:
خدایا ...
تو به من پوچی لذات زودگذر را نمودی، ناپایداری روزگار را نشان دادی، لذت مبارزه را چشاندی، ارزش شهادت را آموختی
خدایا ...
تو را شکر میکنم که از پوچیها، ناپایداریها،خوشیها و قید و بندها آزادم کردی و مرا در طوفانهای خطرناک حوادث رها کردی، در غوغای حیات در مبارزه با ظلم و کفر غرق کردی و مفهوم واقعی حیات را به من فهماندی.
فهمیدم سعادت حیات در خوشی و آرامش و آسایش نیست بلکه در درد، رنج، مصیبت و مبارزه با کفر و ظلم و بالاخره شهادت است.
همیشه میخواستم که شمع باشم، بسوزم ، نور بدهم و نمونهای از مبارزه، کلمه حق و مقاومت در مقابل ظلم باشم. میخواستم همیشه مظهر فداکاری و شجاعت باشم و پرچم شهادت را در راه خدا به دوش بکشم.
ای حسین (ع)، من برای زنده ماندن تلاش نمیکنم و از مرگ نمیهراسم بلکه به شهادت دل بستهام و از همه چیز دست شستهام ولی نمیتوانم بپذیرم که ارزشهای الهی و حتی قداست انقلاب بازیچه دست سیاستمداران و تجار مادیپرست شده است .
بسمه تعالی
خبرگزاری فارس: مادر شهید مصطفی احمدیروشن اهداف دشمنان انقلاب برای فرزندان غیور ایران را خیالی باطل دانست و گفت: با شهادت فرزندان ایران راه انقلاب زمین نمیماند.
صدیقه سالاریان امروز در حاشیه دیدار با خانواده شهید قشقایی، همراه شهید مصطفی احمدی روشن که در حادثه تروریستی دشمنان نظام به شهادت رسیده بود، در گفتوگو با خبرنگار فارس در جنوب استان تهران با اشاره به اهداف شوم دشمنان علیه انقلاب اسلامی ایران اظهار کرد: دشمنان انقلاب اسلامی ایران خیلی وقت که به دنبال متوقف کردن انرژی هستهای ایران هستند.
مادر شهید احمدیروشن تصریح کرد: وقتی که آنها دیدند از پس آن بر نمیآیند شروع به تهدید و توطئههای جدیدی علیه انقلاب اسلامی ایران کردند و حادثه تروریستی دیروز نیز از توطئههای استکبار جهانی است.
وی در ادامه خطاب به دشمنان انقلاب اسلامی ایران گفت: با شهادت پسر من راهش زمین نمیماند و مصطفیهای دیگری هستند که این پرچم را برداشته و راه امام، شهدا و مقام معظم رهبری را ادامه داده و مسیر پیشرفت انقلاب اسلامی را میپیمایند.
بسمه تعالی
در حالی که کاندیداهای انتخاباتی در آمریکا همچنان به جار و جنجال درباره برنامه هسته ای ایران مشغولند، گزارش ها نشان می دهد افزایش روزافزون شمار گرسنگان در آمریکا، به معضلی جدی و چالشی اجتماعی تبدیل می شود.
شبکه تلویزیونی اینترنتی LPAC آمریکا در گزارشی خبری اعلام کرد: شمار گرسنگان در آمریکا در حال افزایش است.
برآوردها حاکی از آن است که در حال حاضر حدود 7 میلیون گرسنه در آمریکا وجود دارد.
این شبکه گفت: آمریکا نمی تواند همه این افراد را سیر کند. بسیاری از مردمی که در غرب زندگی می کنند از این مشکل آگاه نیستند. اما اگر برای مقابله با این مشکل کاری انجام نشود، احتمالاً بزودی این مشکل به سطح انفجار خواهد رسید.
بنابراین گزارش، مشکل گرسنگی در آمریکا فقط و فقط به علت نوع سیاست هایی است که در کشور اجرا می شود. اگر عزم سیاسی در آمریکا وجود داشته باشد تا از مردم در مقابل نیروهای بازار محافظت کند، می توان مشکل گرسنگی را در آمریکا حل کرد.
این شبکه ادامه داد: در قالب پروژه جهانی سازی، وضع شبکه کشاورزی و توزیع مواد غذایی در جهان به گونه ای است که به اصطلاح خواست بازار در این زمینه تصمیم می گیرد و نه اینکه انسان در این زمینه نقشی داشته باشد. همین نظام بازار است که مشخص می کند که چه موادی در کجا، به دست چه کسانی، با چه میزانی و برای چه کسانی تولید شود. بخش اعظم شبکه کشاورزی جهان در اختیار چند شرکت کلان چند ملیتی است. این شرکتها از ملتها قدرتمندتر هستند.
گفتنی است در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 2012 مطالبات اقتصادی به مهم ترین مطالبات مردم آمریکا از کاندیداهای ریاست جمهوری تبدیل شده و مردم این کشور از اینکه کاندیداها با کنار گذاشتن دغدغه های اقتصادی درصدد بزرگنمایی موضوعاتی مانند برنامه هسته ای ایران هستند، به شدت ابراز خشم می کنند./font>
خبرگزاری فارس: حاج علی کشوری از رزمندگان قدیمی دفاع مقدس گفت: حاج بخشی آقا بود و زحمت کش. مایه روحیه همه رزمندگان بود. با هم برای رزمندگان شعر می خواندیم.
به گزارش خبرگزاری فارس، دیدار سردار نقدی با حاج علی کشوری، که از قدیمی ترین توپچی های دفاع مقدس است و در بستر بیماری به سر می برد، نکاتی خواندنی به همراه داشت که در نوع خود جالب توجه است.
جانباز 86 ساله دفاع مقدس که از همرزمان قدیمی مرحوم حاج بخشی است، هنگامی که توسط سردار نقدی از درگذشت دوست قدیمی اش مطلع شد با ناراحتی گفت: حاج بخشی آقا بود و زحمت کش. مایه روحیه همه رزمندگان بود. با هم برای رزمندگان شعر می خواندیم. مرتب رجز میخواند. اولین بار حاج بخشی را در مرز عراق دیدم. خدا رحمتش کند.
این بسیجی 86 ساله که مدتهاست در بستر بیماری به سر می برد پس از مطلع شدن از حضور هیئتی از بسیج در منزل خود؛ شور و نشاطی عجیب پیدا کرد؛ به گونهای که موجب تعجب خانوادهاش شد.
حاج علی در شرایطی که گوشهای از لباس خاکی سردار نقدی را در دست داشت خطاب به وی گفت: آقای نقدی قدر این لباس بسیجی را بدان که از هر لباسی با ارزش تر است. همیشه لباست را خود بشور چرا که لباس بسیجی خیلی ارزش دارد!
همرزم مرحوم حاج بخشی با بیانی شیرین ادامه داد: بسیج نور است، ای به قربان بسیج! بسیجیها قدر خودتان و لباسی که به تن دارید را بدانید.
این جانباز دفاع مقدس که از ذوق و قریحه بالایی در سرودن شعر نیز برخوردار است و در طول این دیدار بارها سرودههای خود را قرائت کرد، به رئیس سازمان بسیج مستضعفین گفت: هر وقت بخواهید من آمادهام. از شعر گفتن گرفته تا شلیک توپ!
دختر آقای کشوری میگوید که او سواد نوشتن ندارد و سروده هایش را ضبط و سپس پیاده می کنند. بسیاری از اشعار حاج علی نیز توسط آقایان آهنگران و کویتی پوربرای رزمندگان خوانده شده و بسیاری از نوحه های معروف دفاع مقدس برگرفته از اشعار ایشان است.
آقای کشوری که به دلیل شلیک 1165 گلوله توپ به سمت دشمنان بعثی، بخش عمدهای از شنوایی خود را از دست داده است، خاطرهای نیز برای جمع تعریف کرد: 1165 گلوله به سمت بعثی ها پرتاب کردم و گوش هایم که کر شده اند مدال افتخار مناند. در منطقه "چم امام حسن (ع)" قصر شیرین، آیه "وما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی" را خواندم و گلوله مستقیم خورد به توپ بعثی ها و چند نفرشان به درک واصل شد که برای تقدیر ما را بردند مشهد مقدس اما من بچه ها را در هتل جا گذاشتم و برگشتم جبهه.
خانواده آقای کشوری می گویند که حاج علی به روضه خواندن خیلی علاقه دارد. آقای کشوری هم تایید میکند و میگوید: چشم راستم نذر علی اصغر (ع) است و انقدر روضه یتیمان امام حسین (ع) را می خوانم تا کور شوم.
در پایان این دیدار 2 ساعته لوح تقدیری از طرف سازمان بسیج مستضعفین به خانواده آقای کشوری اهدا شد .
(گفت و شنود)
گفت: علیرضا نوری زاده که همکاری خود با موساد را انکار نمی کند در آخرین «شاه»کار خود ادعا کرد فیلم و تصاویر شلیک موشک های ایران در رزمایش اخیر، ساختگی بوده است!
گفتم: بیخود نیست که در میان اپوزیسیون به دروغ زاده معروف است.
گفت: دروغ زاده می گوید فیلم و تصاویر شلیک موشک ها به طور مجازی و با استفاده از «فتوشاپ» تهیه و پخش شده است!
گفتم: ولی کارفرمایان آمریکایی و اسرائیلی وی شلیک این موشک ها را تأیید کرده و فیلم و تصاویر آن را که از طریق ماهواره تهیه کرده بودند، در شبکه های تلویزیونی خود پخش کرده اند.
گفت: مثل این که، تاریخ مصرف این حیوونکی به اندازه ای تمام شده که منوشه امیر حاضر نیست دو دقیقه هم برای در جریان گذاشتن او وقت تلف کند؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! رئیس بیمارستان به 3 تا دیوونه گفت؛ فرض کنید شما سه تا سیب زمینی هستید که دارند توی ماهیتابه سرختون می کنند. 2 تا از دیوونه ها شروع کردند به جیلیز و ویلیز کردن و بالا و پایین پریدن. رئیس بیمارستان به سومی گفت؛ تو چرا تکون نمی خوری؟ گفت؛ من زیاد سوختم و به ته ماهیتابه چسبیدم!
بسمه تعالی
| ||||||
|
بسمه تعالی
بسمه تعالی
حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای(مدظله العالی) در دیدار سفرا و روسای نمایندگی
های سیاسی ایران در خارج از کشور، ضمن تحلیلی از شرایط و تحولات منطقه و جهان و
بیداری اسلامی، با توجه به برخی از دیدگاه ها و تحلیل های غیرواقعی نسبت به این
تحولات فرمودند: «تصور مدیریت آمریکا بر تحولات منطقه، توهم است، همچنان که
30 سال
پیش نیز بعضی ها، با نگاه متوهم فکر می کردند انقلاب اسلامی طراحی آمریکا بوده است.»
در طول چهار دهه گذشته، برخی از جریان ها، احزاب، گروه ها و اشخاص به دلیل فهم
نادرست از مفهوم قدرت، با مطلق انگاشتن قدرت آمریکا، تمامی حرکات و تحولات مهم و
حتی برخلاف منافع آمریکا را مرتبط با مدیریت پشت صحنه آمریکا ارزیابی کرده و از این
رهگذر، از آمریکا یک قدرت شکست ناپذیر در ذهن خود ترسیم کرده اند. یکی از خسارت های
چنین توهمی نسبت به قدرت و نفوذ آمریکا، مرعوب شدن در برابر آن و در نهایت تسلیم
آمریکا شدن می باشد. از ابتدای انقلاب اسلامی تا به امروز کسانی که به شکل جریانی
یا حزبی و حتی فردی دچار این نوع توهم نسبت به قدرت آمریکا شده اند، در نهایت سیاست
مقاومت، ایستادگی و سازش ناپذیری ملت و نظام اسلامی در برابر آمریکا را ناصحیح
پنداشته و در مسیر سازش با آمریکا و کنار آمدن با این کشور سلطه گر قدم برداشته اند.
برداشت دولت موقت از آمریکا اینگونه بود. لیبرال ها و عناصر جبهه ملی و روشنفکران
غربگرا در ماه های اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی با چنین تحلیلی، تلاش کردند با
حل مسائل بین ایران و آمریکا، ایران اسلامی و انقلابی را به آمریکا وصل کرده و با
او همراه شوند. این نگاه لیبرال ها و ملی گراها نسبت به آمریکا بر این مبنا استوار
بود که آمریکا یک قدرت است و او هر کاری بخواهد می تواند انجام دهد. جمهوری اسلامی
نباید با این قدرت سرشاخ شود که این رویارویی به ضرر ملت ایران تمام خواهد شد.
متأسفانه در طول 33 سال گذشته و در تمامی دوره ها و عمده دولت های پس از انقلاب، از
بین کسانی که در خانواده انقلاب و در جایگاه های مسئولیتی حضور داشته، به هر دلیلی
افرادی پیدا شده اند که نسبت به قدرت آمریکا اینگونه متوهم شده و از جایگاه
مسئولیتی خود و بعضاً از سر دلسوزی نسخه همراه شدن با آمریکا و کنار آمدن با او را
برای ملت ایران و نظام اسلامی تجویز کرده اند. مقاله مذاکره مستقیم« مهاجرانی» در
جایگاه معاون پارلمانی دولت سازندگی، نامه چند صفحه ای «رجایی خراسانی» در جایگاه
نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل به مقام معظم رهبری، نامه سرگشاده
127 نماینده دوم خردادی مجلس ششم به مقام معظم رهبری بر اساس همین نوع توهم نسبت به
قدرت آمریکا باید ارزیابی شود. مقاله و نامه هایی که حاوی یک پیام بیشتر نیست.
آمریکا یک قدرت شکست ناپذیر است و چاره ای جز کنار آمدن با این کشور نیست.
متأسفانه در سال های اخیر و به رغم شکست های پی درپی آمریکا در جهان و به ویژه در
خاورمیانه، همچنان از این افراد متوهم در میان مسئولان حکومتی ملاحظه می شوند. یکی
از عجایب روزگار در مقطع کنونی، تحلیل نادرست از تحولات کشورهای اسلامی- عربی شمال
آفریقا و خاورمیانه است؛ تحولاتی که فقط در مدل مفهومی بیداری اسلامی قابل تحلیل
است، حال آن که برخی می پندارند مدیریت این تحولات در دست آمریکا بوده و آمریکایی
ها بر اساس یک طرح و برنامه قبلی این تحولات را در کشورهای تونس، مصر، لیبی، بحرین،
یمن و ... خود شروع کرده اند یدالله جوانی |
خلاصه کنیم: در واقع بحرانی وجود ندارد، اما اینکه مردم باور کنند اوضاع بحرانی است پروژه ای حیاتی برای بازیگرانی بسیار با انگیزه و پای کار است.
بسمه تعالی
و بالاخره اگرچه گفتنی ها در این زمینه بسیار است ولی تنها به این نکته بسنده می کنیم و می پرسیم این سؤال جمع بندی مبحث است که این چه مدیریتی از سوی آمریکا است که همه تغییرات و تحولات منطقه را به نفع «جبهه مقاومت» و «نهضت بیداری اسلامی» و الگویی به نام «جمهوری اسلامی» رقم زده است؟
همبن توصیه را اگر اکنون از سر دقت مرور کنیم معلوم خواهد شد که تشخیص حق از باطل آنقدرها هم دشوار نیست. شاید مهم ترین حاصل این حقیقت که سایه ولی فقیه بر سر ماست، این است که همواره حجت بر ما تمام است و کسی مضطر و محجور نیست.
بسمه تعالی
یک عضو جدا شده سازمان منافقین گوشه ای از جنایت ها و خباثت های سران این سازمان در قبال اعضای آن را بازگو کرد.
مریم سنجابی در نامه ای خطاب به مریم قجرعضدانلو ابریشمچی رجوی نوشت: می دانم که این نوشته به دستت خواهد رسید، اگر ذره ای شرافت برایت باقی مانده باشد... آیا یادت هست فائزه اکبریان 29 ساله مدت ها اشک می ریخت و زار می زد و آنقدر او را در تنگنا گذاشتید که دخترک معصوم از دست تو و تشکیلات تو و انقلاب تو خودکشی و خودش را راحت کرد؟ آیا به یاد دارید آنقدر بر سر «نسرین احمدی» بیچاره فریاد زدید و او را داغان کردید که او نیز خودش را کشت؟ آیا بیاد داری که «خدام گل محمدی» بیچاره بیمار و مجروح شدید بود و آنقدر روزها و شب ها التماس می کرد که، «من نمی خواهم دیگر در این سازمان بمانم بیمار هستم و بگذارید بروم»... و مستمر به دستور تو شب تا صبح بر سرش داد می زدند که «تو مزدوری!!و...»، تا اینکه خودش را در هنگام تنظیف سلاح با بنزین به آتش کشید و به زندگی غمناکش پایان داد.
عضو جدا شده منافقین ادامه می دهد: آیا به یاد داری در حالیکه ما در اشرف دو دست لباس درست و حسابی هم نداشتیم و ماهانه فقط 7000دینار عراقی (معادل 35 دلار) برای کل وسایل و پوشاک و مواد بهداشتی و کفش و... به ما پرداخت می کردی، خودت در چه رفاهی غرق بودی و شاید شمارش لباس ها و کفشهایت از هزار بالا می زد؟ آیا به یاد داری سه سال تمام در «مقر پارسیان» برای تو و مسعود قصری رویایی ساختیم با استخرهای بزرگ و سرپوشیده و باغهایی پر درخت و پاسیوهایی زیبا و شیک و وسایلی که همه مارک سلطنتی داشت و ساختمان هایی رویایی...؟ آیا همان زمان به یادت هست که نزدیک همان قصر رویایی تو ( در قرارگاه باقرزاده) هزاران تن از نیروهای بدبخت تو برای ماه ها در خاک و خل و در سوله هایی که کف آن با خاک بیابان مفروش بود زندگی می کردند و شب ها بر روی موکت های زبر و در کیسه خواب های نظامی استراحت می نمودند و برای هر صدها نفر آنها تنها چهار الی پنج توالت و حمام صحرایی وجود داشت؟
سنجابی در ادامه این نامه سرگشاده ضمن برشمردن اسامی دختران بخت برگشته ای که زیر مشت و لگد مسعود رجوی افتادند، نوشت: مهری موسوی و مینو فتحعلی مظلوم را یادت هست که چگونه به محاکمه و لگدمال کردن کشیدید؟ آیا یادت هست در نشست های درونی به ما می گفتید این برادران بایستی اینقدر از صبح تا شب کار کنند که شب مثل جنازه بیهوش شوند تا به «دوران» (مسائل عاطفی و خانوادگی و عاشقانه و جنسی) فکر نکنند؟ به یادت هست برای همان برادران برنامه ریزی می کردید که از چهار و نیم صبح تا 11 شب یک نفس کار کنند، ولی تو و مسعود و فرماندهان عالیرتبه فقط به آنان فحش می دادید و با هزار بیماری حتی اجازه استراحت به آنها نمی دادید و به دستور شما آنها را در حالیکه حتی در تب می سوختند با سیلی از بستر بلند می کردند و به صراحت می گفتید اگر به خاطر مریضی توی نشست عملیات جاری بمیرید هیچ باکی نیست و باز هم باید به نشست بیایید در نشست بمیرید؟ تو هرگز به یاد نداری که «پرویز احمدی» و «قربانعلی ترابی» در حالیکه شدیدا توسط «نریمان و مختار و نادر و...» کتک خورده و زیر مشت و لگد رفته بودند...، در دستان عباس صادقی و علی قشقاوی جان باختند!؟ تو حتما فراموش کرده ای که چه بلایی بر سر محمدحسین سبحانی آوردی و 9 سال او را در اشرف و ابوغریب زندانی کردی و سخت ترین فشارها را بر وی وارد آوردی و نمی گذاشتی از سازمان بیرون برود!؟ تو حتما فراموش کرده ای که علی قشقاوی را بدون هیچ گناهی 4 سال به زندان های ابوغریب فرستادی؟! شرم و شرم و باز هم شرم بر تو باد اگر ذره ای وجدان و احساس در تو مانده باشد!
بسمه تعالی
مردم همراهی مردودین و ساکتین فتنه 88 با ژنرال های دشمن را فراموش نکرده اند
آیت الله محمدرضا مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان رهبری در بیانیه ای پیرامون یوم الله 9 دی با تأکید بر اینکه در حوادث تلخ سال 88 عده ای با عبور از خطوط قرمز نظام به ملت و رهبری مظلوم نظام بی مهری کردند، نوشت : مردم قصور ساکتین و مردودین فتنه را فراموش نکرده اند.
متن کامل این پیام در زیر می آید:
مردم آگاه و غیور ایران
یوم الله 9 دیماه در سال 1388 روزی ماندگار در صفحات تاریخ زرین انقلاب اسلامی است. بدون شک این روز بزرگ یک نقطه عطفی است که عظمت ملت ایران را بیش از پیش در نگاه جهانیان برجسته تر می نمایاند.
عمل بهنگام و تشخیص به موقع و تجلی ایمان دینی در دفاع از اسلام و انقلاب و رهبری مهمترین ویژگی 9 دیماه است این ویژگی به حدی بزرگ بود که از نگاه رسانه های دوست و دشمن پنهان نماند.
اینجانب ضمن تبریک به بصیرت الهی ملت مسلمان ایران و بزرگداشت یوم الله 9 دی نکاتی را در زیر یادآور می شوم:
1- حوادث تلخی در سال 88 به مناسبت دهمین دوره رقابت های ریاست جمهوری به وقوع پیوست، عده ای با عبور از خطوط قرمز نظام به ملت و رهبری مظلوم انقلاب بی مهری کردند و متأسفانه با دشمنان قسم خورده نظام همصدا شدند، اینها کید و مکر شیطان بزرگ را نادیده گرفتند و در زمین دشمن بازی خطرناکی را علیه امنیت و مصالح ملی آغاز کردند که هنوز آن را خاتمه نداده اند. اینجانب از باب خیرخواهی به آنها می گویم تا فرصت باقی است به دامن ملت برگردند و روز 9 دی را روز بازگشت به مردم و انقلاب بدانند.
2- از همان ابتدای فتنه سال 88 معلوم بود که ولایت فقیه و موجودیت انقلاب اسلامی هدف اصلی دشمنان قرار گرفته است، همین مهم کافی بود که برخی می فهمیدند موضوع جنگ نرم و دشمن علیه نظام جدی است و از همراهی با نامحرمان انقلاب پرهیز می کردند. اما علیرغم هشدارهای مقام معظم رهبری عده ای با ژنرال ها و افسران جنگ نرم دشمن همراهی کردند و از سوی مردم لقب ساکتین و مردودین را گرفتند. مردم قصور آنان را فراموش نکرده اند به همین دلیل در راهپیمایی عظیم 9 دی تبری خود را از آنان اعلام کردند.
3- انصاف ، عدالت و نیز صبوری رهبری معظم انقلاب در برخورد با کسانی که متأسفانه تا مرز «بغی» پیش رفتند پرده ای از مهارت و هنر مدیریت بحران توسط ایشان را نشان داد. غلبه صدق بر دروغ و تدبیر بر مکر از عنایات خداوند بزرگ و توجهات حضرت ولی عصر(عج) می دانیم خداوند را به خاطر خنثی شدن توطئه های دشمنی که با حضور میلیونی مردم در 9 دی تجلی یافت شاکریم.
4- یوم الله 9 دی روز درخشش حضور جوانان و نوجوانانی بود که به نمایندگی از نسل سوم انقلاب در میادین و خیابانها حضور یافتند و صیانت از انقلاب و اسلام را از نسل پیشین تحویل گرفتند. این حضور بی نظیر دشمن را برای ضربه به انقلاب ناامید کرد. امروز نسل سوم انقلاب در جای جای صحنه های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و... حضور دارد و مؤمنانه تر از نسل اول و دوم در راه تداوم انقلاب گام برمی دارد.
حرف اصلی ملت ایران در روز 9 دی از زبان جوانان پاکباخته و شجاع این مرز و بوم اعلام شد. حرف این بود که ما تا جان داریم پای اسلام، انقلاب، امام و رهبری ایستاده ایم و شرارت دشمن را به هر شکلی که باشد- چه سخت و چه نرم- دفع خواهیم کرد.
5- روز 9 دی روز وحدت و همگرایی ملت است روز 9 دی روز همصدایی ملت با رهبری معظم انقلاب اسلامی مبنی بر جذب حداکثری و دفع حداقلی است لذا بزرگداشت روز 9 دی بزرگداشت روز وحدت ملی و انسجام اسلامی بر اساس آموزه دینی «تولی و تبری» است.
روز 9 دی هم افزایی یاران انقلاب است. روز 9 دی روزی است که همگان به این درک، فهم و حقیقت عظیم رسیدند، اگر پشتیبان ولایت فقیه باشند مملکت به دامن دیکتاتوری و استعمار خارجی نمی افتد.
6- مجلس خبرگان رهبری با تأسی به ملت بزرگ ایران در صیانت از جایگاه ولایت فقیه با بهره گیری از پیام مردم آگاه و بصیر ایران در روز قیام 9 دی اعلام می دارد، فقهای بزرگ و علمای بصیر خبرگان رهبری همان مسیری را می روند که ملت در 15 خرداد 42 ، 22 بهمن 57 و نیز 9 دی 88 با امدادهای الهی رفتند.
این مسیر یک مسیر الهی و مقدس است که در گذشته انبیاء و اولیاء الهی در عمل به اوامر و نواهی خداوند طی کردند و ما در پیمودن آن لحظه ای تردید نداریم./font>