عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

اخبارویژه روزنامه های30دی89

 بسمه تعالی

جمهوری اسلامی

***کشف حجاب و فساد اخلاقی در اماکن تفریحی، با ماندگار شدن برف در مراکز اسکی رو به گسترش است. مشرق، با انتشار عکس‌هائی از زنان بی حجاب در یکی از اماکن اسکی، نوشت: پس از اخباری که از گروه‌های مختلف کوهنوردی، صخره نوردی و.. به گوش رسید این بار نوبت کشف حجاب اسکی بازان در پیستهای اطراف تهران رسیده است. اینگونه اعمال ناشی از عدم نظارت مسئولین انتظامی بر اینگونه اماکن است و باید توجه داشت که روند عادی سازی کشف حجاب از اینگونه مکانها شروع شده و به تدریج در سطوح مختلف جامعه نهادینه میشود.

***پایگاه خبری تحلیلی "آینده" با نقل اخباری از خبرنگاران صدا و سیما در فرانسه و انگلیس درباره مسائل اجتماعی و مشکلات اقتصادی مردم اروپا، آرزو کرده است ایکاش مشابه همین گزارش‌ها را تلویزیون ایران از مشکلات مردم کشورمان نیز پخش می‌کرد. آینده با یادآوری گزارش خبرنگار صدا و سیما در انگلیس که زمین خوردن یک شهروند انگلیسی حین پیاده روی در یخبندان را نشانه ناکارآمدی و ضعف دولت انگلیس می‌داند. افزود: شجاعت این دو خبرنگار که با حضور در قلب درگیری‌ها از برخورد و دستگیری تظاهر کنندگان اروپایی گزارش تهیه کرده و آن را ناقض حقوق بشر، دموکراسی و آزادی می‌دانند، موجب می‌شود افکار عمومی هوس کنند برای یک بار چنین گزارشهایی را درباره مسایل و مشکلات داخل ایران از صدا و سیما مشاهده کنند.

کیهان

اعتراف شبکه عنکبوت به دروغ پراکنی در جنگ روانی ناکام (خبر ویژه)

رسانه های زنجیره ای ضدانقلاب با آب و تاب فراوان و البته با دو ماه تاخیر، بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار جامعه مدرسین حوزه علمیه قم را منتشر کردند!

حضرت آیت الله خامنه ای در این ملاقات به تشریح دلایل اعتماد و اطمینان خویش نسبت به رئیس جمهور و دولت پرداخته و این اطمینان و اعتماد را با عملکرد غیرقابل اعتماد پیشینیانی مقایسه کرده اند که اهتمام به ایجاد حاکمیت دوگانه همسو با توقع آمریکا و اروپا داشتند. معظم له همچنین به همراهی و همسویی رئیس جمهور و دولت اصولگرا با رهبری تاکید کرده و البته به برخی انتقادها نسبت به عملکرد اجزای دولت را قابل تامل توصیف کرده اند.

محافل رسانه های ضدانقلاب که گویا دیر از خواب بیدار شده اند، با انتشار بیانات رهبر انقلاب که البته بعضا آمیخته با «تحریف» هم هست، اطاعت پذیری دولت از رهبری را مورد سرزنش و تخطئه قرار داده اند حال آن که در قیاس با برخی از دولت های قبلی، فضیلتی دیگر برای دولت اصولگراست.

اما نکته مهم در این میان این واقعیت است که همین رسانه های زنجیره ای (موسوم به شبکه عنکبوت) به اعتبار اینکه دروغگو کم حافظه است، یادشان رفته که همین چند ماه پیش در راستای دادن تنفس مصنوعی به فتنه رو به احتضار ادعا می کردند میان رهبری و رئیس جمهور اختلاف های شدید وجود دارد و فتنه گران نباید ناامید شوند. انتشار بیانات 2 ماه پیش رهبر معظم انقلاب آن هم به شیوه ای ناشیانه و تحریف آمیز، دست کم حاکی از این است که محافل یاد شده در جنگ روانی چند ماه پیش، مخاطبان خود را ساده لوح فرض کرده و اهتمام به فریب آنها داشته اند؛ هرچند که مدت هاست حتی همان مخاطبان کم شمار هم اعتماد خود را به این چوپان های دروغگو از دست داده اند.

تظاهر به همراهی با جمهوری اسلامی تنها راه براندازی است (خبر ویژه)

منافقین همکار با جبهه اصلاحات و دست اندرکاران فتنه سبز همچنان تأکید می کنند که توسل به نفاق کسانی چون موسوی و خاتمی و کروبی، تنها شیوه براندازی است.

دویچه وله آلمان از قول سعید رضوی فقیه (عضو مشارکتی ستاد انتخاباتی کروبی!) نوشت: در شرایط فعلی، جمهوری اسلامی هیچ آلترناتیوی ندارد باید واقع بین باشیم. شعار سرنگونی جمهوری اسلامی بدون ارائه یک چشم انداز روشن و بدون اینکه به واقعیت های موجود و توازن قوای اجتماعی و سیاسی توجه داشته باشیم، می تواند ما را دچار نوعی خیال گرایی یا تقدیرگرایی کند که هیچ فایده ای برای نیروهای سیاسی ندارد.

وی که به اتفاق همسرش با حلقه بد نام مهاجرانی در لندن همکاری می کند، اضافه کرد: طبیعتاً چون آقایان موسوی و کروبی و حتی خاتمی شخصیت سیاسی شان بر بستر جمهوری اسلامی شکل گرفته، هیچ چاره ای ندارند جز این که بر مبنای همین پیشینه و همین پس زمینه فعالیت سیاسی خود را ادامه دهند و قطع ارتباط آنها با میراث آیت الله خمینی یعنی جمهوری اسلامی، می تواند آنها را در یک خلأ سیاسی قرار دهد و آنها را حداقل برای مدت کوتاهی دچار یک بی هویتی سیاسی کند. من فکر می کنم آنها عاقلانه ترین شیوه را برگزیده اند.

سایت روز آن لاین هم از قول علی افشاری دیگر آشوبگر فراری عضو دفتر تحکیم نوشت: جنبش سبز زمانمند بوده و عمر محدودی دارد. بافت جنبش سبز حالت ناهمگون دارد که قدرت تکثر آن را محدود می کند. رابطه اندام وار و سازمند بین نیروهای گوناگون جنبش سبز به وجود نیامد. «ما همه با هم هستیم» بیشتر جنبه شعاری داشت تا باور اعتقادی.

وی افزود: جنبش سبز محصول ائتلاف دو تفکر اصلاح در درون حکومت و تغییر حکومت است. لذا استراتژیی در آن می تواند موفق باشد که این واقعیت را بپذیرد و راه حلی متناسب با آن ارائه دهد. پیشنهاد خانم رهنورد مبنی بر دو مرحله ای کردن جنبش در قالب موفقیت در اجرای کامل و بی تنازل قانون اساسی ]!؟[ موجود و سپس فراهم کردن زمینه تغییر قانون اساسی می تواند گزینه مناسبی باشد. عبور از نظام سیاسی و غلبه یافتن دیدگاه تغییر بنیادین در سپهر نیروهای تحول خواه نتیجه جنبش سبز نیست بلکه پسامد آن است.

نیویورک تایمز: آمریکا مومیایی های مستبد را بر دموکراسی در خاورمیانه ترجیح می دهد (خبر ویژه)

«آمریکا مسئول شکست رژیم های عربی است.»

روزنامه نیویورک تایمز در ارزیابی اعتراض های اجتماعی- سیاسی زنجیره ای که به جان رژیم های مرتجع و وابسته خاورمیانه افتاده، انگشت اتهام را به سوی کاخ سفید دراز کرد و نوشت: آمریکا و قدرت های غربی مسئول شکست و بی ثباتی رژیم های غربی هستند.

راجر کوهن نویسنده نیویورک تایمز یادآور شد: قدرت های غربی همیشه استبداد باثبات را بر دمکراسی واقعی که کمکی به منافع آنها نمی کند، ترجیح داده اند.

کوهن سران عرب را به مجسمه مومیایی تشبیه کرد و نوشت: سران عرب نمی توانند بیداری آشکار جوامع خود را ببینند یا به آن گوش دهند. حاکمان عرب متحد آمریکا در جوامع خود هیچ ارتباطی با مردم ندارند و در هیچ چیزی موفق نیستند و اساساً به ظهور گروه های تندرو دینی در جوامع خود کمک می کنند؛ زیرا مردم چنین گروه هایی را تنها راه پیش روی خود می دانند.

وی افزود: شکی نیست که رژیم های حاکم عرب سبب جذب جریان های دینی بین مردم هستند.

خرابکاری و ترور و تحریم مشوق های غرب اینهاست؟! (خبر ویژه)

روزنامه انگلیسی گاردین ضمن به چالش کشیدن رویکرد متناقض غرب مقابل ایران پیش بینی کرد در مذاکرات اسلامبول هیچ چیز عاید کشورهای غربی نشود.

گاردین با بیان اینکه «ایران از حق هسته ای خود در مذاکرات چند روز آینده استانبول کوتاه نخواهد آمد»، نوشت: خیلی ها می پرسند که آیا این مذاکرات منجر به ایجاد تغییری در چالش هسته ای ایران خواهد شد یا نه. در پاسخ باید گفت شانس رسیدن این نتیجه اندک است و دلیل آن هم بسیار ساده است چرا که در کوتاه مدت مشوقهایی که از سوی غرب برای مصالحه ارائه می شود بسیار کمتر از ارزش واقعی مسئله است. این واقعیت بسیار روشن است، زیرا ایران در حالی به متوقف کردن برنامه هسته ای خود تشویق می شود که در طرف مقابل، به جای دریافت امتیاز با مواردی چون ویروس استاکس نت و ترور دانشمندان خود روبرو می شود. پس چرا باید انتظار داشته باشیم که دولت ایران با خواست غرب موافقت کند؟

گاردین اضافه کرد: از طرف دیگر به نظر می رسد 1+5 هم که توسط آمریکا رهبری می شود تمایل چندانی برای ایجاد تغییر در سیاستهای خود ندارد چون باراک اوباما در عمل تحریمهای بیشتری را در مقایسه با بوش علیه ایران اعمال کرده است. بنابراین تا زمانی که میان خواسته غرب از ایران و امتیازهایی که در صورت برآورده شدن از سوی تهران به جمهوری اسلامی ارائه می شود تناسبی برقرار نباشد نمی توان انتظار داشت که جمهوری اسلامی از حق خود کوتاه بیاید.

مجادلات تند در غرب به خاطر هراس از پیروزی اسلامگرایان در تونس (خبر ویژه)

شورش مردم مسلمان تونس علیه رئیس جمهور غربگرا و فاسد این کشور اسباب مجادلات تند در محافل غربی و همچنین ضد انقلاب غربگرا شده است. این محافل از یک سو اذعان می کنند که غرب با دفاع از «بن علی»- به خاطر منافع خود- حقوق مردم تونس را نقض کرده و از دیگر سو نگرانند که این فرایند باعث حاکمیت اسلامگرایان در تونس جدید شود.

هفته نامه اشپیگل در همین زمینه هشدار داد «در صورت ادامه هرج و مرج، اسلامگرایان سوار موج اعتراض خواهند شد». روزنامه آلمانی لونه بورگ نیز خاطرنشان کرد: تونس هنوز به میدان اسلامگرایان تبدیل نشده اما اینکه صدر اعظم آلمان برای آن کشور آرزوی دموکراسی کند، صرفاً به عنوان آرزو خوب است و الا با توجه به بی ثباتی فعلی این آرزو نقش برآب خواهد شد. به گفته راشد الغنوشی رهبر جنبش نهضت اسلامی معتقد است در صورت برگزاری یک انتخابات آزاد، اسلامگرایان به قدرت خواهند رسید.

به گزارش العالم، خوان کول استاد تاریخ خاورمیانه میشیگان هم درباره اوضاع تونس گفت: وضعیت این کشور یادآور می شود که کمک به سرکوب های رژیم وابسته می تواند واکنش عکس به دنبال داشته باشد همان گونه که در انقلاب اسلامی ایران در سال 79-1978 شاهد بودیم.

در همین حال سایت ضد انقلابی «ایران امروز» به حمایت دولت فرانسه از رژیم فاسد تونس پرداخت و نوشت: «سال 2008 نیکلا سارکوزی، رئیس جمهور فرانسه به تونس سفر کرد و در آنجا گفت که به خود اجازه نمی دهد به عنوان مهمان درباره وضعیت دموکراسی و حقوق بشر در این کشور سخنی بگوید، به خصوص که تونس پیشرفت های شایانی کرده. او با خرسندی قراردادهای اقتصادی را امضا کرد و از ایستادگی تونس در برابر تروریسم و افراط گرایی اسلامی و نقش قائق این کشور در مهار مهاجرت آفریقایی ها و تونسی ها به اروپا لب به ستایش گشود. دولت سارکوزی همچون دوران فرانسوا میتران و ژاک شیراک از هرگونه انتقاد و نقدی نسبت به رویکرد حکومت تونس در زمینه دمکراسی و حقوق بشر احتراز کرد. اتحادیه اروپا نیز در مجموع، در قبال تونس تابع سیاست های پاریس بود. سران الیزه از نوع نگاه جامعه تونس به بن علی مطلع بودند اما منافع اقتصادی و امنیتی چنان چشم آنها را بسته بود که تا لحظه سقوط وی ضرورتی ندیدند که کمی هم به متحد خود با لحنی انتقادی برخورد کنند.»

رادیو زمانه هم که از تحولات تونس نگران به نظر می رسید، نوشت: «طی این سالها چرا وزارت خارجه آمریکا در گزارش های سالیانه اش به نقض حقوق بشر در تونس اشاره ای نکرده بود؟ مجمع عمومی سازمان ملل با وجود کمیته حقوق بشر چرا سکوت کرده بود؟ از آن هم عجیب تر دیده بان حقوق بشر، عفو بین الملل و سایر مدعیان دلواپس حقوق بشر بودند. چرا میلیون ها تونسی را شامل بشر محسوب نکرده بودند؟ بدون افتادن به دام تئوری توطئه ، چه ضمانتی وجود دارد که نگاه به حقوق بشر ابزاری و گزینشی نباشد؟ دیکتاتور تونس مانند دیگر دیکتاتورها قلق ادامه حیات را یافته بود.او هم ادعای مبارزه با اسلام سیاسی را داشت، هم پای کارتل های جهانی را به کشورش باز می کرد، هم موج آزادی را در کشورش می بست و هم موی سر بانوان را آزاد می گذاشت.»

در بحبوحه این مجادلات بعضاً تند، وزارت خارجه فرانسه نیز مورد انتقاد قرار گرفته است. به گزارش رادیو فرانسه، «وزیر خارجه این کشور که وارد تونس شده، فراخوان به استعفای خود را رد کرد اما اعتراف نمود که پاریس گستره قیام مردم تونس را دست کم گرفته است. خانم آلیو ماری در پی گفتن این جمله که نیروهای ضد شورش فرانسه مهارتشان در همه جهان شناخته شده است و می توانند به حل مسائل امنیتی از این گونه کمک کنند، به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. او که متهم به دعوت به همکاری پلیسی با رژیم بن علی شده، گفت همه با این انقلاب و به ویژه شتابی که در رویدادها رخ داد غافلگیر شدند.»

رادیو فرانسه در عین حال افزود: خانم «آلیو ماری» همچنین در برابر این انتقاد که باراک اوباما زودتر، از خشونت های پلیس تونس انتقاد کرده بود، پرسید: اگر این اتفاق در مکزیک رخ می داد هم اوباما با همین سرعت و لحن از اوضاع انتقاد می کرد؟

فتنه مرد... دکان قابله ها یکی یکی تخته می شود (خبر ویژه)

یک موسسه آمریکایی ضدایرانی و فعال در حوزه براندازی، پایگاه اینترنتی فارسی زبان خود را تعطیل کرد.

«خانه آزادی» در بیانیه ای چند سطری اعلام کرد پس از 4 سال سایت «گذار» را تعطیل می کند. در این بیانیه اعلام شده که «گذار به دلیل مسائل مالی متاسفانه مجال ادامه فعالیت نیافته است»، اما توضیح داده نشده که منظور از مسائل مالی،فساد مالی وبالا کشیدن بودجه یا کمبود منابع مالی است. «گذار» پس از یک دوره رکود و نیمه تعطیلی، سال گذشته در بحبوحه فتنه سبز فعال شده بود اما پس از علنی شدن مرگ فتنه، گذار هم وارد گذار نهایی به مرحله تعطیلی شد.

یادآور می شود خانه آزادی زیر نظر برخی عناصر اطلاعاتی متنفذ نظیر جیمز وولسی رئیس اسبق سازمان سیا اداره می شود و دارای بودجه رسمی از سوی کنگره و وزارت خارجه آمریکا در زمینه فعالیت های براندازانه و کودتای مخملی است. برخی عناصر ضدانقلاب فرصت طلب با بوکشیدن و اطلاع از این واقعیت که بخشی از بودجه های براندازی در «خانه آزادی» جابجا می شود خود را به این مجموعه نزدیک کرده و «گذار» را راه انداخته بودند اما جمع بندی 4 سال فعالیت آنها از شهریور سال 85 سرانجام ثابت کرد که اختصاص بودجه به این محفل جز حیف و میل دلارهای سبز عایدی دیگری ندارد.

برخی چپ های مارکسیست سابق در کنار شماری از اصلاح طلبان فراری و برخی گروه های دیگر در «گذار» فعالیت می کردند که از جمله آنها می توان به هرمز حکمت، آذر نفیسی، فاطمه حقیقت جو و همسرش محمد تهوری، علی افشاری، محسن سازگارا، فرج سرکوهی، عباس موذنی، مجید محمدی، لادن برومند، سعید پیوندی و ساسان قهرمان اشاره کرد.

این پایگاه اینترنتی بدنام، در جریان حوادث سال گذشته تا مرز آموزش کودتای مخملی و دستور العمل های آشوب خیابانی پیش رفت اما پس از مرگ فتنه، همین سایت اوایل تیرماه 1389 تاکید کرد: «جنبش سبز در حال جدال با خاموشی است، نخستین نشانه خاموشی، در اوایل پاییز گذشته به هنگام بازگشایی مدارس و دانشگاه ها بود که تظاهرات خیابانی به طور ناگهانی فروکش کرد و سبب نگرانی و دلسردی شد. ماجرای روز عاشورا (6 دی) برای مقابله با این رکود بود اما دومین مهار از سوی اصلاح طلبان در روز 22 بهمن زده شد و فرصت تاریخی با یاس و ناامیدی از کف رفت. افت مبارزات خیابانی پس از این روز و لغو راهپیمایی 22 خرداد از سوی موسوی و کروبی، روشن کرد که نباید به امید اصلاح طلبان و راهبردهایشان ماند و از سوی دیگر، آشکار کرد در شرایط فعلی راهپیمایی خیابانی با وقفه های طولانی و شبکه ها و سازماندهی و تاکتیک و راهبردهای ناکارآمد و نامشخص، کارایی ندارد».

قدس

توزیع ویژه نامه سفارشی «آقای متفاوت»

مشرق- ویژه نامه تبلیغاتی و متملقانه ای بصورت گسترده در استان اصفهان توزیع شده که تلاش دارد استاندار این خطه را مدیری متفاوت معرفی کند. این نشریه 50 صفحه ای با 15 تصویر رنگی بزرگ به پیوست یکی از روزنامه های استان توزیع شده است.

پرونده «سلطان شکر» به کجا رسید؟

فارس- پرونده حجیم و پیچیده سلطان شکر، اگرچه در جریان است اما او در بیرون از زندان به سر می برد تا دیون خود را بپردازد. یک پایگاه خبری اصولگرا مدعی شده که وی با ضمانت یک فرد دیگر که خود پرونده اقتصادی دارد، به مرخصی آمده است.

استاد آلمانی در کربلا مسلمان شد

رسا- دکتر کرهارد مانکولد، استاد و نماینده دانشگاه هامبورگ آلمان در عراق با حضور در حرم مطهر اباعبدا...(ع) در کربلا به دین اسلام رو آورد. وی که به عنوان نماینده دانشگاه هامبورگ برای بررسی دادن بورسیه به دانشجویان پزشکی در عراق حضور یافته است، به خبرنگاران گفت: هنگامی که وارد صحن حرم اباعبدا...(ع) شدم احساسی به بنده دست داد که تاکنون آن را درک نکرده بودم.

بازیگری که بازی می کند تا ایران، هراسناک جلوه کند

مشرق- شهره آغداشلو که پیشتر در فیلم های ضد ایرانی مانند سنگسار ثریا میم و مجموعه 24 ایفای نقش کرده است، مستند ایرانیوم که ازسوی صندوق کلاریون برای اثبات تهدید هسته ای ایران ساخته شده را روایت می کند. موسسه کلاریون پیش از این مستند جهاد سوم، و ابسشن (جنگ اسلام رادیکال با غرب) را ساخته بود. «ایرانیوم» برگرفته از دو کلمه ایران + اورانیوم است.

متکی تکذیب کرد

ایسنا- دفتر منوچهر متکی اخبار منتشر شده در برخی رسانه ها مبنی بر احتمال کاندیداتوری وی در انتخابات مجلس را نادرست دانست.

طائب: نظام از مشایی و رحیمی لطمه نمی بیند

رسا - حجةالاسلام مهدی طائب گفت: اگر آقای رحیمی معاون اول رئیس جمهور مفاسد مالی دارد همه به زمان پیش از احمدی نژاد بر می گردد. البته اگر این موضوع درست است، مرگ یک بار شیون هم یک بار و بیایند موضوع را بررسی کنند. این استاد حوزه و دانشگاه درباره رحیمی و مشایی گفت: نظام ما هیچ لطمه ای از اینها نمی بیند. چون آقای رحیمی فقط حرفهایشان اذیت کننده است وگرنه آنها صبح تا شب می دوند و کار می کنند. مشایی هم هر وقت خواسته کاری کند، جلویش سدی ایجاد شده است.

زاکانی: از دستگاه قضایی شکایتی نکرده ام

فارس - علیرضا زاکانی نماینده مردم تهران در مجلس در واکنش به انتشار خبری به نقل از وی در برخی رسانه ها در رابطه با اینکه از دستگاه قضایی به دلیل تأخیر در رسیدگی به پرونده رحیمی شکایت کرده است، گفت: چنین موضوعی واقعیت ندارد.

آماده باش پلیس سعودی علیه مختار

الف - نیروهای امنیتی عربستان برای جلوگیری از تکثیر نسخه عربی سریال مختارنامه از روز شنبه به حال آماده باش درآمده اند. نیروهای امنیتی سعودی در این راستا، از روز شنبه همه مؤسسات تکثیر دی وی دی را در آن کشور زیر نظر گرفته اند.

خروج 4 میلیارد دلار ارز از سوی افغانها

ایسنا - مصطفی محمد نجار دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر گفت: اتباع افغان با اشتغال و کسب درآمد در ایران، رقمی بیش از چهار میلیارد دلار ارز خارج می کنند.

نظر زیباکلام درباره رئیس جمهور یازدهم

محرمانه نیوز- صادق زیباکلام استاد دانشگاه تهران گفت: اگر زمانی اسفندیار رحیم مشایی کاندیدای ریاست جمهوری شود بدون شک با اقبال عمومی می تواند سکان قوه مجریه کشور را در دست بگیرد.

انتقاد از کم کاری صدا و سیما در پخش اخبار کاروان آسیایی غزه

خبرگزاری دانشجو- سعید قاسمی، فعال فرهنگی عصر دیروز در همایش امت واحده در دانشگاه تهران با انتقاد شدید از صدا و سیما به خاطر انعکاس ندادن شایسته اخبار کاروان آسیایی غزه گفت: رسانه ملی اخبار کاروان آسیایی که گروهی از ایران هم در آن حضور داشتند را پخش نکرد و به جای آن خبرهای ببر کشته شده و مرغ آبی های دریایی را نشان می داد.

تور دانشگاههای آمریکا برای جذب دانشجویان ایرانی

فارس- اندیشکده «کتو» از اندیشکده های مهم تولید فکر برای دولت آمریکا به تازگی در مقاله ای با نام «چگونه به مغز ایران ضربه بزنیم»، نوشته است: ایرانی ها شاید مرعوب قدرت ما نشده باشند، اما جذابیت دانشگاه های ما ایشان را وحشت زده کرده است. پس آشکارا به آنها اعلام کنید که از حضور جوانانشان برای ادامه تحصیل در آمریکا استقبال می کنید؛ این مسأله سبب نگرانی مسؤولان ایرانی می شود.

شهید نواب صفوی معادلات استعمار و استبداد را بر هم زد.

 

بسمه تعالی

خبرگزاری فارس: یکی از همرزمان شهید نواب صفوی گفت: این شهید بزرگوار با دفاع از ولایت شیعی و نهضت ملی شدن صنعت نفت توانست معادلات استعمار و استبداد را بر هم بزند.

به گزارش خبرنگار ایثار و شهادت باشگاه خبری فارس «توانا» پنجاه و ششمین یادواره مجاهد شهید سیدمجتبی نواب صفوی با حضور حجت‌الاسلام و المسلمین سید‌مهدی طباطبایی شیرازی، حجت‌الاسلام و المسلمین محمد حسن ابوترابی‌فرد نایب رئیس مجلس شورای اسلامی و تعدادی از همرزمان این شهید ساعتی پیش در مسجد امام حسین(ع) تهران برگزار شد.
حجت‌الاسلام طباطبایی با بیان اینکه در بیان وقایع تاریخی باید اصل صداقت و دقت رعایت شود، تا به حقیقت آن واقعه یا شخصیت تاریخی خدشه‌ای وارد نشود، اظهار داشت: درباره شهید والامقام سید‌مجتبی نواب صفوی بسیار خاطرات شیرین و ماندگار وجود دارد.
وی افزود: من از طریق بیانات آیت‌الله سعیدی با شهید سید مجتبی نواب‌صفوی آشنا شدم و معتقدم مجاهدت‌های علمی او که در مدت عمر کوتاهش در حوزه‌های نجف، قم، اصفهان و مشهد انجام داده، موجب موفقیتش شد.
وی با اشاره به درجات علمی شهید نواب صفوی خاطرنشان کرد: در دورانی که مشهد از نظر ادبیات حوزوی در سطح بالایی قرار داشت، مدتی را در آنجا تحصیل کرد؛ شهید نواب صفوی دارای بینش سیاسی عمیق و درک بالایی از مسائل بود و در دورانی که روشنفکران با نفوذ به حلقه‌های روحانیت سعی در آلوده کردن آنها داشتند، وی آلوده به این مسائل نشد.
طباطبایی با بیان خاطراتی از میرزا احمد کفایی که با سناتور‌ها در رفت و آمد بوده است، گفت: وکلای مشهد که در آن زمان 3 نفر بودند به منزل کفایی می‌آمدند و من آنجا حضور داشتم و نواب صفوی که آن چنان دارای زهد و تقوا بود، آن روز شیفته و وابسته و روشنفکران آلوده نشد.
وی تالیف کتاب حکومت اسلامی شهید نواب را به دلیل تبلور علمی و بینش سیاسی او مهم دانست و تصریح کرد: نواب چهره علمی و رهبر سیاسی برجسته‌ای بود که هر چند امکانات زیادی نداشت، اما توانست کتاب حکومت اسلامی را تالیف کند و ای کاش نواب صفوی آنقدر عمر می‌کرد که می‌توانست در انقلاب اسلامی و در خدمت امام خمینی(ره) حضور داشته باشد.
طباطبایی تفکر مکتب ایرانی را یک تفکر انحرافی خواند و گفت: تفکر مکتب ایرانی قصد تحت‌الشعاع قرار دادن اسلام را دارد و لذا باید از این اندیشه ترسید، در حالی که گروه‌هایی همچون فدائیان اسلام می‌خواهند جوانان متدین و ارزشمند به عنوان خادمی در مسیر ولایت قرار گیرند.
وی با اشاره به واقعه کربلا و حماسه زینب کبری(س) گفت: حرکت زینب(س) مکمل،‌ متمم و مبین قیام اباعبدالله‌الحسین(ع) است که نواب‌صفوی با تلاش‌های خود این هنر زینب‌گونه را داشت که هر سخنی را به جایش بیان کند و به خاطر دارم که شهید نواب‌صفوی روزی در حرم امام‌رضا (ع) همانند زینب کبری(س) سخنرانی می‌کرد و می‌دانست که چه چیزی را بیان کند.
طباطبایی در پایان سخنان خود با اشاره به سخن امام خمینی(ره) که زنده نگه‌داشتن و برپایی مجالس عزاداری سید الشهدا(ع) سبب بقای اسلام می‌شود، اظهار داشت: برخی روشنفکرنماها در تلاشند تا به اصل عزاداری امام حسین(ع) خدشه وارد کنند و مشابه این اتفاق برای اولین بار در سال 38 افتاد و با درایت امام خمینی(ره) این توطئه خنثی شد و ایشان تاکید کردند که عزاداری‌های سالار شهیدان در احیای اسلام نقش اساسی دارد.
وی تاکید کرد: سبک قدیم این عزاداری‌ها را باید زنده نگه داریم و این عزاداری‌ها در دین اسلام دارای نقش بالایی هستند.

در ادامه این مراسم سیدمحمود میردامادی با اشاره به اینکه شهادت سید‌مجتبی نواب‌صفوی و یارانش توسط لشکر 1 و 2 زرهی رژیم طاغوت انجام شد، گفت: مسجد امام حسین(ع) تهران به عنوان پایگاه این مهد بزرگ به شمار می‌رفت، چرا که وی در اندیشه حکومت اسلامی بود و از این رو مداخله در سیاست برای فدائیان اسلام امری اجتناب‌ناپذیر محسوب می‌شد.
وی در ادامه افزود: شهید نواب‌صفوی در راه مبارزه با تفکر احمد کسروی، جنبش شیعی و گروه فدائیان اسلام را شکل داد که با استبداد و استعمار خارجی در طول 10 سال فعالیت سیاسی و انقلابی به مبارزه برخاست.
همرزم شهید نواب‌صفوی یادآور شد: این شهید بزرگوار با دفاع از ولایت شیعی و نهضت ملی شدن صنعت نفت توانست معادلات استعمار و استبداد را بر هم زند و اگر به اسناد انقلاب اسلامی مراجعه کنیم می‌توان متوجه شد که اگر نواب نبود نفت هم ملی نمی‌شد، چرا که ملی‌گراها دنبال اسلام و مکتب نبودند بلکه دنبال تشکیل حکومت بودند.
وی در ادامه افزود: نواب‌صفوی کتابی را با نظر متخصصان اسلام‌شناس در سال 1329 نوشت که در آن برای تمامی وزارتخانه‌ها، حوزه‌ علمیه و حتی ستاد مشترک ارتش برنامه داده است.
میردامادی خاطرنشان کرد: دشمن برای تهاجم به مکتب و ولایت توحیدی یک لحظه آرام نمی‌گیرد و باید یادآور شویم که آغاز سرنوشت انقلاب اسلامی در دهه 40 به جهت بقایای فدائیان اسلامی بود که مشتاقانه در کنار امام خمینی(ره) و ولایت فقیه خود ایستادند، هرچند هیئت موتلفه اسلامی که بازماندگان فدائیان اسلام هستند، نقش مهمی را در این راه ایفا کردند.

رنگ الهی

 بسمه تعالی 

    رنگ الهی یا خدائی کدام رنگ است ؟ اسلام هیچ برتری برای هیچ رنگی قائل نیست و سفید پوست و سیاه پوست همگی در پیشگاه خداوند یکسان هستند و فقط تقوی و ایمان است که درجه انسان ها را مشخص می کند .

« ان اکرمکم عندالله اتقیکم » همانا گرامی ترین شما نزد خداوند با تقوی ترین شماست . ( سوره حجرات آیه 13 )

   حالا بیائید آیه 138 سوره بقره را با دقت بررسی نموده و پس از مطالعه ترجمه این آیه مبارکه و خلاصه ای از تفسیر آن که بر گرفته از تفسیر نمونه ، ج  1، صفحه 473می باشد ، را مرور می نمائیم .

آیه و ترجمه

صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نحْنُ لَهُ عَبِدُونَ(138)

   رنگ خدائى (بپذیرند، رنگ ایمان و توحید و اسلام) و چه رنگى از رنگ خدائى بهتر است ؟ و ما تنها او را عبادت مى کنیم .

قُلْ أَ تُحَاجُّونَنَا فى اللَّهِ وَ هُوَ رَبُّنَا وَ رَبُّکمْ وَ لَنَا أَعْمَلُنَا وَ لَکُمْ أَعْمَلُکُمْ وَ نحْنُ لَهُ مخْلِصونَ(139)

   بگو آیا درباره خداوند با ما گفتگو مى کنید در حالى که او پروردگار ما و شماست و اعمال ما از آن ما و اعمال شما از آن شما است و ما با اخلاص او را پرستش مى کنیم (و موحد خالصیم).

أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَهِیمَ وَ إِسمَعِیلَ وَ إِسحَقَ وَ یَعْقُوب وَ الاَسبَاط کانُوا هُوداً أَوْ نَصرَى قُلْ ءَ أَنتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَ مَنْ أَظلَمُ مِمَّن کَتَمَ شهَدَةً عِندَهُ مِنَ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغَفِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ(140)

   یا مى گوئید ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط یهودى یا نصرانى بودند بگو شما بهتر می دانید یا خدا؟ (و با اینکه مى دانید آنها یهودى و نصرانى نبودند چرا حقیقت را کتمان مى کنید) و چه کسى ستمگرتر از آن کس است که گواهى و شهادت الهى را که نزد او است کتمان کند و خدا از اعمال شما غافل نیست .

تِلْک أُمَّةٌ قَدْ خَلَت لَهَا مَا کَسبَت وَ لَکُم مَّا کَسبْتُمْ وَ لا تُسئَلُونَ عَمَّا کانُوا یَعْمَلُونَ(141)

   (به هر حال) آن ها امتى بودند که درگذشتند، آنچه کردند براى خودشان است و آنچه هم شما کرده اید براى خودتان است و مسئول اعمال آن ها نیستید .

تفسیر:

رنگهاى غیر خدائى را بشوئید!

   به دنبال دعوتى که در آیات سابق از عموم پیروان ادیان ، دائر به تبعیت از برنامه هاى همه انبیاء شده بود، در نخستین آیه مورد بحث ، به همه آن ها فرمان مى دهد که تنها رنگ خدائى را بپذیرید (که همان رنگ ایمان و توحید خالص است) (صبغة الله).

سپس اضافه مى کند چه رنگى از رنگ خدائى بهتر است ؟ و ما منحصرا او را پرستش مى کنیم (و من احسن من الله صبغة و نحن له عابدون).

و به این ترتیب ، قرآن فرمان مى دهد همه رنگ هاى نژادى و قبیلگى و سایر رنگ هاى تفرقه انداز را از میان بردارند و همگى به رنگ الهى در آیند .

مفسران نوشته اند که در میان مسیحیان معمول بود که فرزندان خود را غسل تعمید مى دادند، گاه ادویه مخصوص زرد رنگى به آب اضافه مى کردند و مى گفتند: این غسل مخصوصا با این رنگ خاص باعث تطهیر نوزاد از گناه ذاتى که از آدم به ارث برده است مى شود.

قرآن بر این منطق بى اساس ، خط بطلان مى کشد و مى گوید: بهتر این است که به جاى رنگ ظاهر و رنگ هاى خرافاتى و تفرقه انداز، رنگ حقیقت و خدائى را بپذیرید تا روح و جانتان از هر آلودگى پاک گردد.

راستى چه تعبیر زیبا و لطیفى است ؟ اگر مردم رنگ خدائى بپذیرند یعنى رنگ وحدت و عظمت و پاکى و پرهیزکارى .

رنگ بى رنگى و عدالت و مساوات و برادرى و برابرى .

و رنگ توحید و اخلاص ، مى توانند در پرتو آن به همه نزاع ها و کشمکش ها که هر گاه بى رنگى اسیر رنگ شود به وجود مى آید، از میان بردارند، و ریشه هاى شرک و نفاق و تفرقه را بر کنند .

در حقیقت این همان بى رنگى و حذف همه رنگ ها است .

در احادیث متعددى از امام صادق (ع) در تفسیر این آیه نقل شده که «مقصود از: «صبغة الله» آئین پاک اسلام است این حدیث نیز اشاره به همان است که در بالا گفته شد.

و از آنجا که یهود و غیر آن ها گاه با مسلمانان به محاجه و گفتگو بر مى خاستند و مى گفتند: تمام پیامبران از میان جمعیت ما برخاسته ، و دین ما قدیمیترین ادیان و کتاب ما کهن ترین کتب آسمانى است ، اگر محمد (ص) نیز پیامبر بود باید از میان ما مبعوث شده باشد!

گاه مى گفتند: نژاد ما از نژاد عرب براى پذیرش ایمان و وحى آماده تر است ، چرا که آنها بت پرست  بوده اند و ما نبودیم .

و گاه خود را فرزندان خدا مى نامیدند و بهشت را در انحصار خودشان !

  قرآن در آیات فوق خط بطلان به روى همه این پندارها کشیده ، نخست به پیامبر مى گوید: به آن ها بگو آیا درباره خداوند با ما گفتگو مى کنید؟ در حالى که او پروردگار ما و پروردگار شما است (قل اتحاجوننا فى الله و هو ربنا و ربکم).

این پروردگار در انحصار نژاد و قبیله اى نیست ، او پروردگار همه جهانیان همه عالم هستى است .

این را نیز بدانید که ما در گرو اعمال خویشیم و شما هم در گرو اعمال خود و هیچ امتیازى براى هیچکس جز در پرتو اعمالش نمى باشد) (و لنا اعمالنا و لکم اعمالکم)

با این تفاوت که ما با اخلاص او را پرستش مى کنیم و موحد خالصیم (اما بسیارى از شما توحید را به شرک آلوده کرده اند) (و نحن له مخلصون).

آیه بعد به قسمت دیگرى از این ادعاهاى بى اساس پاسخ گفته مى فرماید: «آیا شما مى گوئید: ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط همگى یهودى یا نصرانى بوده اند»)؟ (ام تقولون ان ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و الاسباط کانوا هودا او نصارى).

«آیا شما بهتر میدانید یا خدا؟!» (قل اء انتم اعلم ام الله).

خدا بهتر از همه کس مى داند که آنها، نه یهودى بودند، و نه نصرانى .

  شما هم کم و بیش می دانید که بسیارى از این پیامبران قبل از موسى و عیسى در جهان گام گذاردند و اگر هم ندانید باز بدون اطلاع ، چنین نسبتى را به آن ها دادن تهمت است و گناه ، و کتمان حقیقت است و چه کسى ستمکارتر از آن کس است که شهادت الهى را که نزد او است کتمان کند؟ (و من اظلم ممن کتم شهادة عنده من الله).

«اما بدانید خدا از اعمال شما غافل نیست» (و ما الله بغافل عما تعملون).

   عجیب است ، وقتى انسان روى دنده لجاجت و تعصب مى افتد حتى مسلمات تاریخ را انکار مى کند، فى المثل آن ها پیامبرانى همچون ابراهیم و اسحاق و یعقوب را که قبل از موسى و عیسى به دنیا آمدند و از جهان رفتند، از پیروان موسى یا مسیح مى شمارند و یک واقعیت به این روشنى را کتمان مى کنند، واقعیتى که با سرنوشت مردم و دین و ایمان آنها سر و کار دارد، به همین دلیل قرآن آن ها را ستمکارترین افراد معرفى کرده است ، زیرا هیچ ستمى بالاتر از این نیست که افرادى آگاهانه حقایق را کتمان کنند و مردم را در بیراهه ها سرگردان سازند.

   در آخرین آیه مورد بحث به گونه دیگرى به آن ها پاسخ مى گوید: مى فرماید به فرض اینکه همه این ادعاها درست باشد آن ها گروهى بودند که درگذشتند و پرونده اعمالشان بسته شد، و دورانشان سپرى گشت و اعمالشان متعلق به خودشان است (تلک امة قد خلت لها ما کسبت).

«و شما هم مسئول اعمال خویش هستید و هیچگونه مسئولیتى در برابر اعمال آن ها ندارید» و لکم ما کسبتم و لا تسئلون عما کانوا یعملون).

خلاصه یک ملت زنده باید به اعمال خویش متکى باشد نه به تاریخ گذشته خویش ، و یک انسان باید به فضیلت خود متکى باشد چرا که از فضل پدر تو را چیزى حاصل نمى شود، هر چند پدرت فاضل باشد!

   بیائید به همه کار های خود رنگ الهی بدهیم . اعمال خود را از رنگ ریا و نفاق و دو روئی پاک نموده و رنگ الهی ، رنگ خلوص ، رنگ ایمان و تقوی بدهیم .

اخبار ویژه روزنامه های25دی

 بسمه تعالی

قدس

جذابیت سخنان رهبر انقلاب، از نگاه «پوتین»

قدس- گروه سیاسی: سقای بی ریا، مشاور رئیس جمهور در امور روحانیت، روز پنجشنبه در مراسم بصیرت و حماسه در حسینیه حضرت آیةا... خامنه ای در مشهد گفت: ولادیمیر پوتین، دومین رئیس جمهور روسیه پس از فروپاشی جماهیر شوروی و نخست وزیر کنونی و پرنفوذ این کشور گفته است: در میان رهبران و رئیسان جمهور دنیا و شیوه سخنگویی ایشان، دو ویژگی از آیةا... خامنه ای نظر مرا بیش از همه جلب کرده است و من نیز کلیت این دو ویژگی را در مسؤولیت هایم سرلوحه کار قرار داده ام؛ نخست اینکه ایشان در هر سخنرانی یک نکته جدید و نگاهی نو را بیان می کنند و دیگر اینکه، محوریت سخنان ایشان همواره «انقلاب اسلامی» است.

ناکامی اطلاعاتی منافقین برای ارتباط گیری در پوشش خبرنگار

ثامن آنلاین- منافقین با وجود بیش از هفده مورد تماس تلفنی با اطلاعات مخابرات استان همدان ناکام مانده اند. گروهک تروریستی منافقین در چند تماس با شرکت سپاهان با پوشش جعلی خبرنگار «روزنامه همشهری» درصدد گرفتن اطلاعات بوده اند که با هوشیاری مخاطبان ناکام مانده اند. همچنین منافقین با پوشش جعلی شرکت نظرسنجی «تی.ان.اس» آلمان در تماسهایی با استانهای کرمان و آذربایجان شرقی، اطلاعاتی را درخصوص اعتصابهای کارگری و اثرات تحریم ها بر کارگران جویا شده اند.

نام جنبش سبز برای نخستین بار از کجا آمد؟

شبکه ایران- «جان مک کین» سناتور آمریکایی در فصل بیست و پنجم کتاب «سایه عقاب ها» (طرح سری حمله آمریکا به ایران) چاپ 1384 ، تنها امکان تقابل با جمهوری اسلامی ایران را روش براندازی نرم و کودتای رنگی دانسته است. نکته جالب اینکه، نام فصل بیست و پنجم این کتاب «شاید این انقلاب سبز باشد» است. «مک کین» در همایش «بنیاد ملی حمایت از دموکراسی» نیز به هنگام سالگرد انتخابات ایران در اوایل تابستان گفته بود: سبزها سربازان ما هستند.

مشایی: اگر حجاب الزام نداشت چند درصد با حجاب بودند؟

پارسینه - اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر رئیس جمهور در چهارمین همایش ملی مهندسی ارزش در دانشگاه علم و صنعت با بیان اینکه اگر اینجا کمی بی تعارف حرف نزنیم، کجا بی تعارف حرف بزنیم، گفت: هم اکنون اگر قانونی بود که حجاب الزام ندارد، چند درصد خانم ها با حجاب بودند؟ منظورم همین روسری است. وی افزود: چرا هزاران منبر نصیحت و خطابه، تأثیر لازم را نداشته است؟ البته بی تأثیر نیست، اما کجای کار ما اشکال دارد؟

پرونده منافقین بسته می شود

مهر - عبدالاله البیضانی رئیس کمیته پیگیری پرونده منافقین در دولت عراق فاش کرد: پرونده گروهک تروریستی منافقین با اخراج آنها از عراق در سال جاری میلادی برای همیشه بسته می شود.

نگرانی ایران از تحویل سوخت به نیروهای ناتو

فارس - سفارت ایران در کابل با ابراز نگرانی از ارسال سوخت ورودی از ایران به افغانستان برای مصرف نیروهای ناتو تاکید کرد واردات سوخت افغانستان سه برابر نیاز مردم آن است. مقامات افغان مدعی اند ایران در 40 روز گذشته اجازه ورود 1700 تانکر حامل سوخت را به افغانستان نداده اما مقامات ایرانی این ادعا را تکذیب کرده اند.

تجمع همجنس بازها در کلیسای آلمانی ها در قلهک

باشگاه خبرنگاران- چندی پیش یک میهمانی سیاسی در کلیسای آلمانی ها در قلهک، خیابان یخچال با حضور دختران و پسران جوان (حدود 150 نفر) برگزار شده است. برخی از شرکت کنندگان در این میهمانی از گروه های همجنس باز بودند.

انگیزه «قرائتی» از راه اندازی سایت خنده حلال

ایسنا - حجة الاسلام والمسلمین قرائتی رئیس ستاد اقامه نماز گفت: به جز ایام عزاداری باید مردم را با خنده های حلال بخندانیم و من هم تصمیم دارم در این جهت سایت خنده حلال راه اندازی کنم.

پیشنهاد واشنگتن تایمز برای ضربه زدن به انقلاب اسلامی

جهان- روزنامه واشنگتن تایمز به روند ضعیف شدن نفوذ آمریکا در برابر روند رو به رشد اقتدار ایران پرداخت و نوشت: اگر ایرانی ها مرعوب قدرت ما نمی شوند اما می توان برخی از آنها را با دعوت نامه مجذوب خود و دانشگاههای آمریکا کنیم؛ این می تواند تهدیدی برای جمهوری اسلامی باشد.

اعتراض به کتاب ضد شیعی

ایسنا - آیةا... واعظ زاده خراسانی، معاون رئیس اتحادیه جهانی علمای مسلمان در نامه ای به دکتر یوسف قرضاوی، رئیس اتحادیه علمای مسلمان، مراتب اعتراض خود را نسبت به چاپ کتاب «التشیع فی آفریقا» (تشیع در آفریقا) از سوی این اتحادیه ابراز کرد. وی نوشته است: کسانی که در تألیف این کتاب نقش داشتند، بی اطلاع و ناآشنا بوده و به روش بسیار موذیانه ای تهمتهای بی اساس و ناروایی را به شیعیان نسبت داده اند.

آیت‌الله مظاهری با تاکید بر پرهیز از تهمت گفت: تهمت سیاسی گناه بزرگی است که امروزه در کشور رایج شده است. این مرجع تقلید مقیم اصفهان گفت: تهمت به بزرگان به عنوان تهمت سیاسی، گناه بزرگی است که امروزه رایج شده است و باید از آن پرهیز جدی شود. رئیس حوزه علمیه اصفهان افزود: چند روز قبل از رحلت استاد علامه طباطبایی(ره) به ایشان گفتم: نصیحتی به ما بکنید، فرمودند: خدا می‌فرماید: "فاذکرونی أذکرکم" به یاد من باشید تا دست عنایتم روی سر شما باشد.

* موسسه‌ الاقصی درباره تصمیم رژیم صهیونیستی برای احداث یک هتل روی قبرستان تاریخی مسلمانان نزدیک مسجد بزرگ شهر یافا در فلسطین اشغالی هشدار داد. به گزارش واحد مرکزی خبر از رام الله، براساس اعلام موسسه الاقصی، رژیم صهیونیستی پیش از این چندین قبر را در قبرستان القشله یافا تخریب کرده بود. قبرهای این قبرستان تاریخی مربوط به دوره عثمانی‌ها و پیش از آن است. این موسسه در بیانیه‌ای افزود: شرکتهای صهیونیستی ساخت و ساز گسترده در محل این قبرستان را با تخریب قبرها و حفاری در آن آغاز کردند. قرار است چند طبقه از این هتل در زیرزمین احداث شود که باعث از بین رفتن کامل این قبرستان خواهد شد.

کیهان

وال استریت ژورنال: ناظران غربی گواهی فوت جنبش سبز را امضا کرده اند (خبر ویژه)

معاون شورای سیاست خارجی آمریکا فاش کرد محافل غربی فتنه سبز را به عنوان جریانی که فوت کرده و شعله اش مرده، ارزیابی می کنند.ایلان برمن در وال استریت ژورنال نوشت: ناظران غربی جنبش سبز را که در ژوئن 2009 شکل گرفت به تاریخ پیوسته می دانند و در نوشتن وفات نامه آن شتاب دارند. زرق و برق جنبش سبز پس از حادثه عاشورا در نیمه دسامبر 2010، کم فروغ شد و حاکی از به نفس افتادن آشوب بود. اکنون بسیاری در غرب به این ماجرا به عنوان شعله خاموش می نگرند.

وی اضافه کرد: بدون شک جریان سبز به روشنی عقب نشینی کرد و به خاطر نداشتن رهبری پایدار، انسجام آن هم از دست رفت.برمن در عین حال از غرب خواسته تا به تجدید حیات این جریان مرده امیدوار باشند و از حمایت اپوزیسیون دست نکشند.           

 اکبر پونز: غیر از منتظری و صانعی بقیه مراجع طرفدار ولایت فقیه اند (خبر ویژه)

عضو اتاق فکر فتنه سبز در خارج کشور ضمن حمله به مراجع گفت: اپوزیسیون مخالف و جریان سبز نمی تواند امیدی به مراجع ببندد و این که بعضی به مراجع امید بسته اند امید بدی است.

اکبر گنجی در گفت وگو با رادیو فردا (ارگان رسمی سازمان سیا) اظهار داشت: اگر در ماه های اخیر به مقالات گوناگون و به ادبیاتی که در نامه های برخی از مخالفین دیده می شود مراجعه کنید، گویی امیدی بسته شده به برخی مراجع تقلید و مخالفت هایی که این ها دارند. اما اگر قرار باشد به مواردی که این ها با دولت اختلاف دارند بخواهد عمل شود، وضع از این که هست بسیار بدتر خواهد شد. چون بسیاری از مواردی که مراجع تقلید و حکومت در آن اختلاف دارند موارد بسیار ارتجاعی است]!![ بحث من این است که به صرف این که کسی از این آقایان در مواردی مخالف است نمی توان به آن مشروعیت داد وگفت این مخالفت ها به سود ماست. مخالفت و ایستادگی زمانی ارزش دارد که از موضع دفاع از دموکراسی و دفاع از حقوق بشر باشد. چنین چیزی در گذشته فقط از سوی آیت الله منتظری دیده شد و خوشبختانه در ماه های اخیر از سوی آیت الله صانعی، بیات و آیت الله دستغیب دیده می شود، اما در سایر علما چنین چیزی دیده نمی شود و در مورد استبداد و سرکوب با رژیم و زمامداران کاملا همراه و هم رأی هستند و خواهان سرکوب بیشتر و نظرات شان بسیار ارتجاعی تر است که این مسئله می تواند وضعیت به مراتب بدتری را ایجاد کند.وی افزود: اگر کسانی از این زاویه به مراجع امید بسته اند امید بدی است. این آقایان جوری با ایرانی گری برخورد می کنند گویا ایرانی بودن کفر است. این آقایان در همین حد هم تحمل نمی کنند.این تروریست فرهنگی که کارش به انکار امام زمان(عج) هم رسیده، همچنین گفته است: فقیهان 32 سال است در رأس قدرت هستند و اصلا اسم حکومت، حکومت ولایت فقیه است و خود فقها اجماع دارند که فقه شیعه را دارند پیاده می کنند.  

اشکنازی: درگیری نظامی با ایران یعنی بدبختی اسرائیل (خبر ویژه)

رئیس ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی گفت: اسرائیل در صورت درگیری نظامی با ایران بدبخت می شود و چنین اتفاقی، مصیبت برای ماست.به گزارش روزنامه هاآرتص گابی اشکنازی گفت: اقدام نظامی علیه تاسیسات هسته ای ایران، عواقب جبران ناپذیری را برای تل آویو به همراه خواهد داشت.وی گفت: «حمله نظامی راه درستی برای توقف برنامه هسته ای ایران نیست و آغاز جنگ علیه این کشور به جز بدبختی و مصیبت برای اسرائیل چیز دیگری در پی ندارد.»هاآرتص با انتشار این خبر فاش کرد که میان باراک وزیر دفاع اسرائیل و اشکنازی رئیس ستاد مشترک ارتش بر سر درگیری نظامی با ایران اختلاف افتاده است.روزنامه هاآرتص می نویسد: ژنرال «گابی اشکنازی» معتقد است که هرگونه برپایی جنگ علیه ایران، نتایج فاجعه باری در پی خواهد داشت. منابع آگاه به هاآرتص گفته اند که از چندی پیش روابط سرد و بد میان وزیر دفاع و ژنرال اشکنازی شکل گرفته است. باراک سال گذشته و با اشاره به پایان دوره چهار ساله خدمت ژنرال اشکنازی گفته بود که دوران خدمت او را تمدید نخواهد کرد.گابی اشکنازی رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل، چهار سال پیش در سال 2007 جایگزین «دان هالوتز» شد که یک سال پس از جنگ اسرائیل با حزب الله لبنان، از مقام خود استعفا داده بود.          

 با وطن فروش مناظره نمی کنند اعدامش می کنند (خبر ویژه)

یکی از دست اندرکاران فتنه 88 اذعان کرد این جریان بدیل جریان برانداز و ضدنظام است. خاتمی می گوید «باید شخصیت های باسابقه ولو معترض سرمایه نظام به حساب آیند و تقویت شوند در غیر این صورت خیزش بعدی ممکن است به طرف اسلام و نظام اسلامی نباشد»!

وی در دیدار با چند تن از گروههای عضو جبهه اصلاحات، با وقاحت تمام به شبیه سازی قیام های اسلامی 15 خرداد 42 و 19 دی 56 با آشوبگری جریان وابسته به آمریکا در سال گذشته پرداخت و گفت: اگر خیزش خرداد 42 از خیابان جمع شد و به کمون ]کما!![ رفت ولی آثارش را 15-10سال بعد دیدیم که چگونه شد و به چه نتیجه ای رسید.

وی اضافه کرد: خیال نکنیم وقتی جنبش هایی در جامعه به وجود می آید به وسیله سرکوب از بین می رود بلکه زمینه هست تا چگونه بروز و ظهور پیدا کند. نگرانی ام از این است ما در این موقعیتی که هستیم خدای نکرده به خاطر رفتارهای نادرستی که هست خیزش بعدی که بروز و ظهور پیدا می کند دیگر به طرف اسلام و نظام اسلامی نباشد. ممکن است با این محدودکردن ها و مشکل درست کردن ها، کسانی از دور و بر و اطراف کسانی که به اصل نظام اعتقاد دارند و از اصل نظام دفاع می کنند ولی نسبت به مسائل انتقاد دارند پراکنده و مایوس بشوند، اما به دامن حکومت نخواهند افتاد بلکه به دامن کسانی می افتند که اصل را قبول ندارند. باید شخصیت های باسابقه ولو معترض سرمایه ای به حساب بیایند که پیرامون آنان بخش عظیمی از نیروهای جوان جامعه که به هرحال اعتراضی هم دارند جمع شوند و در کنار اصل نظام و انقلاب و راه امام بمانند. محدود کردن ها و تهمت زدن ها و نسبت دادن ها سبب خواهد شد بخش جوان و نخبه جامعه اگر از این طرف مایوس شود به دامن کسانی بیفتند که می گویند اصل نظام نباید باشد.

وی آنگاه مجددا به قیام 19 دی 56 بازگشت و گفت: به هرحال اگرچه برای مدتی نهضت در حالت کمون بود ولی لحظه به لحظه اعتراض جامعه به نفرت بدل می شد تا اینکه دوباره چون آتشفشانی بروز کرد و جامعه هیچ راهی را جز سرنگونی رژیم در برابر خود ندید. اینها اشتباه بزرگتری کردند یعنی بغض و کینه خود را از مردم به صورت مقاله ای علیه امام در یکی از روزنامه ها منتشر کردند ظاهرا وزیر اطلاعات رژیم آن وقت با اسم مستعار به امام اهانت کرد و آن وقت بود که انفجار رخ داد و مردم به پا خاستند.

خاتمی همچنین برخلاف عملکرد جریان متبوع وی در زمینه مقابله با جمهوریت نظام و رای اکثریت مردم در جریان فتنه سال گذشته، مدعی شد: ما از حق مردم دفاع می کنیم، می گوییم محدودیت های بی جا نباشند؛ آزادی در چارچوب قانون باشد، مردم بتوانند انتخاب کنند، حرفشان را بزنند؛ هرکس می خواهد بیاید. صحبت از حق فردی و خواست فردی نیست... البته ممکن است همه اشتباه کنند ولی چگونه می توان گفت یک طرف که قصد خدمت به نظام و مردم داشته و کار کرده، گفته شود منحرف و خطاکار است ولی آن طرفی که خیلی کارهای بدی کرده معصوم و مصون تلقی شود، این منصفانه نیست. بیایید فضای آزاد مناظره و بحث بگذارید و اینها منتشر شود انتقاد شود و اگر اشتباهی هم بوده در یک فضای باز همه هم به آن اعتراف کنند، اگر کسانی از این طرف و آن طرف اشتباهی داشته اند بیان شود.

وی که بعد از 8 ماه تحریک به آشوب و فتنه گری برای برهم ریختن قواعد مردم سالاری و قانون، مدتی است می کوشد دوباره به ژست سابق قانونگرایی و دموکراسی خواهی برگردد، گفت: باید برای انتخابات در چارچوب قوانین ساز و کاری تعیین شود که هر کسی نامزد خود را در صحنه داشته باشد، بتواند رای بدهد و مطمئن باشد رأیش تعیین کننده است انتخابات آزاد و سالم یعنی همین.

سخنان اخیر این مهره نشان شده محافل آمریکایی و اسرائیلی برای فتنه و آشوب در ایران به ابهامات تازه تری دامن می زند از جمله اینکه؛ اولاً چه نسبتی میان جریان فتنه و نفاق جدید با جریان های برانداز برقرار است که جریان برانداز جایگزین و بدیل جریان نفاق جدید معرفی می شود؟ ثانیاً مگر دو جریان نفاق جدید و برانداز سال گذشته به روشنی کنار هم قرار نگرفتند آیا طی 19-18 ماه گذشته حتی یک کلمه از خاتمی در تخطئه جریان برانداز فعال در فتنه و آشوب که کار را به هتاکی علیه امام حسین(ع) و امام خمینی کشاندند، شنیده شده است؟! ثالثاً خاتمی با چه رویی و در حالی که آفرین های متعددی از اوباما و کلینتون و شیمون پرز و رئیس موساد و سلطنت طلبانی چون داریوش همایون (بانی اهانت به حضرت امام در دی ماه 56 و باعث خیزش الهی مردم قم در 19 دی) دریافت کرده، فتنه عناصر وابسته به ضد انقلاب را با قیام 15 خرداد و 19 دی مقایسه می کند. آیا همان خروش چند میلیونی مردم غیور تهران در 9 دی 88 و اقیانوس جمعیت از میدان امام حسین(ع) تا میدان انقلاب و آزادی که شعار می دادند «لعن علی عدوک یا حسین(ع)- خاتمی و کروبی و میرحسین»، کافی نیست تا این عنصر بازی خورده محافل غربی یقین کند که جریان متبوع وی نه به کمون ]کما![ رفته بلکه مرده است؟ و اساساً باید پرسید مگر مردم نستوه ایران و بانیان حماسه 9 دی مرده اند که امثال خاتمی به پشتوانه آمریکا و انگلیس و اسرائیل کودتای 28 مرداد را بازسازی کنند؟!

رابعاً اگر جریان همراه خاتمی و دیگر فتنه گران غم و نگرانی نظام را داشتند که بساط بی قانونی، اردوکشی و آشوب خیابانی و اهانت به مقدسات ملت ایران را فراهم نمی کردند. جای سؤال دارد که اگر به جای منافقین فتنه گر جدید قرار بود جریان های ضد انقلاب محارب (منافقین قدیم) مانند سال های اول انقلاب معرکه گیری کنند، جز همان حوادث سیاه و خیانت های بی سابقه را رقم می زدند که امثال خاتمی و موسوی و کروبی تدارک کردند؟! بله شما «سرمایه» بودید اما نه سرمایه ملت ایران بلکه همان طور که نتانیاهو گفت: «سرمایه بزرگ اسرائیل بودید» اما سوخت شدید و روی دست سرمایه گذاران باد کردید. نسل نخبه و جوانی هم که از آنها دم می زنید شعور و بصیرت خود را هم در 22 خرداد و هم در 9 دی و 22 بهمن 88 به رخ خیانتکارانی چون شما کشیدند و دشمن را ناامید کردند. خامساً در هیچ جای جهان با خائن و جاسوس و وطن فروش «مناظره و مباحثه» نمی کنند و خیانت وطن فروشی را که حکمش اعدام است، به حساب «اشتباه» نمی گذارند. اما درباره اعترافی که از آن دم می زنید، هنوز هم دیر نیست، بسم الله بشمارید و بابت تک تک خطا و خیانت هایی که در حق ملت نجیب و مظلوم ایران مرتکب شدید تا شاید از سوی مستکبران عالم و رسانه های آنها مرحبایی بشنوید و تحویل گرفته شوید، عذر بخواهید و البته مجازات شما به عنوان وطن فروش و ستون پنجم دشمن به جای خود باقی خواهد بود.     

 کدام سوخت؟ خودمان سوخته ایم! (خبر ویژه)

شماری از عناصر نقابدار به تحریک اشغالگران افغانستان، مقابل سفارت ایران در کابل تجمع کرده و علیه جمهوری اسلامی شعار دادند.تجمع کنندگان که شمار آنها به 50 نفر هم نمی رسید با این بهانه که ایران از عزیمت تانکرهای سوخت به این کشور ممانعت کرده، اقدام به تجمع کردند اما دم خروس وقتی پیدا شد که آنها عکس چند تن از اعضای دستگیر شده گروهک های تروریستی منافقین و پژاک را سر دست گرفتند. این بازداشت شدگان به اعدام یا زندان محکوم شده اند و یکی از آنها هفته گذشته به خاطر ارتباط مستمر با گروهک منافقین اعدام شد.

رسانه های غربی و ضدانقلاب با بزرگ نمایی نمایش این عناصر نقابدار، تلاش کردند به محبوبیت جمهوری اسلامی در افغانستان خدشه وارد کنند و این در حالی است که ایران در بازسازی افغانستان و کمک به عمران و آبادی این کشور، نقش ویژه و بلارقیبی را ایفا کرده است. اشغالگران از نفوذ این چنینی جمهوری اسلامی در میان مردم افغانستان نگرانند.

جمهوری اسلامی

***آیت‌الله مظاهری با تاکید بر پرهیز از تهمت گفت: تهمت سیاسی گناه بزرگی است که امروزه در کشور رایج شده است. این مرجع تقلید مقیم اصفهان گفت: تهمت به بزرگان به عنوان تهمت سیاسی، گناه بزرگی است که امروزه رایج شده است و باید از آن پرهیز جدی شود. رئیس حوزه علمیه اصفهان افزود: چند روز قبل از رحلت استاد علامه طباطبایی(ره) به ایشان گفتم: نصیحتی به ما بکنید، فرمودند: خدا می‌فرماید: "فاذکرونی أذکرکم" به یاد من باشید تا دست عنایتم روی سر شما باشد.

*** موسسه‌ الاقصی درباره تصمیم رژیم صهیونیستی برای احداث یک هتل روی قبرستان تاریخی مسلمانان نزدیک مسجد بزرگ شهر یافا در فلسطین اشغالی هشدار داد. به گزارش واحد مرکزی خبر از رام الله، براساس اعلام موسسه الاقصی، رژیم صهیونیستی پیش از این چندین قبر را در قبرستان القشله یافا تخریب کرده بود. قبرهای این قبرستان تاریخی مربوط به دوره عثمانی‌ها و پیش از آن است. این موسسه در بیانیه‌ای افزود: شرکتهای صهیونیستی ساخت و ساز گسترده در محل این قبرستان را با تخریب قبرها و حفاری در آن آغاز کردند. قرار است چند طبقه از این هتل در زیرزمین احداث شود که باعث از بین رفتن کامل این قبرستان خواهد شد.

ایران

دیگه چه خبر؟

فردا، جلسه محاکمه «ایران» و وطن امروز با شکایت هاشمی رفسنجانی

خبر اول این که جلسه محاکمه مدیرمسئول روزنامه ایران و مدیرمسئول سابق روزنامه وطن امروز فردا (یکشنبه) با شکایت اکبر هاشمی رفسنجانی در مجتمع قضایی امام خمینی(ره) تهران برگزار می‌شود.

رئیس دفتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در تاریخ 2/6/1388 شکایتی را به امضای محسن هاشمی رفسنجانی به اتهام نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی علیه کاوه اشتهاردی و مهرداد بذرپاش به قوه قضائیه ارائه داده بود. این در حالی است که اکبر هاشمی رفسنجانی هفته گذشته و پس از آن که علیزاده طباطبایی، وکیل خانواده هاشمی در گفت‌وگو با روزنامه اصلاح‌طلب شرق، خبر از تشکیل این دادگاه داده بود، هرگونه شکایت علیه این 2مدیر مسئول را تکذیب کرد.        

کمک خاتمی، شیرزاد و عبادی به موساد و سیا

خبر دیگر این که معاون امور بین‌الملل حزب مؤتلفه اسلامی گفته است: یکی از موضوعاتی که در آن دوران در مجلس ششم توسط چند نماینده اصلاح‌طلب که بعد‌ها خیانت آنها به نظام اثبات شد، دنبال می‌شد، افشای اسامی دانشمندان هسته‌ای کشورمان بود و افرادی مثل «شیرزاد» و «محمدرضا خاتمی» به همراه «شیرین عبادی» به دنبال افشای اسامی دانشمندان هسته‌ای کشورمان بودند و تلاش داشتند این اطلاعات را به منافقین و جاسوسان امریکا و صهیونیسم برسانند. حمیدرضا ترقی معتقد است، وزارت اطلاعات همچنان که در دستگیری‌های اخیر به اسناد مهمی در این راستا دست یافته، اگر در همین مسیر پیشرفت کند، قطعاً به سرنخ‌هایی مربوط به برخی نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس ششم دست می‌یابد.

بیکاری در امریکا باز هم افزایش یافت

شنیدیم که وزارت کار امریکا روز پنجشنبه اعلام کرد شمار بیکارانی که در این هفته تقاضای دریافت بیمه بیکاری کرده‌اند به‌طور غیرمنتظره‌ای افزایش یافته و به بالاترین حد خود در 6 ماه گذشته رسیده است. در گزارش وزارت کار امریکا آمده است که شمار این دسته از بیکاران امریکایی که برای نخستین بار درخواست بیمه بیکاری کرده‌اند از 410 هزار نفر در هفته پیش از آن به 445 هزار نفر در این هفته رسیده است. گزارش مذکور این افزایش را بالاترین میزان افزایش هفتگی در فاصله ماه اکتبر سال گذشته تاکنون توصیف کرده و آن را به منزله این هشدار دانسته که بحران شدید در بازار کار این کشور هنوز از میان نرفته است.

گروهک منافقین از عراق اخراج می‌شوند

دست آخر این که یک منبع مسئول در دولت عراق فاش کرده که پرونده گروهک تروریستی منافقین با اخراج آنها از عراق در سال جاری میلادی برای همیشه بسته خواهد شد. پایگاه اطلاع‌رسانی اتحادیه میهنی کردستان عراق نوشت: «عبدالله‌البیضانی» رئیس کمیته پیگیری پرونده منافقین در دولت عراق گفت: دولت عراق عملیات اخراج سازمان مجاهدین خلق را طی ماه‌های آینده به پایان خواهد رساند و پس از آن تمام تدابیر و اقدامات مربوط به حقوق پناهندگان تکمیل شود. وی افزود: دولت عراق قطعاً گروهک مجاهدین خلق را اخراج خواهد کرد، نه به این خاطر که آنها مخالف نظام کنونی ایران هستند، بلکه به این خاطر که این افراد به ملت عراق بویژه در مناطق کردستان ضربه وارد می‌کنند.

فلسفه حجاب‏

 بسمه تعالی 

   « وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ ابْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ الَّا ما ظَهَرَ مِنْها وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ الَّا لِبُعُولَتِهِنَّ اوْ ابائِهِنَّ اوْ اباءِ بُعُولَتِهِنَّ اوْ ابْنائِهِنَّ اوْ ابْناءِ بُعُولَتِهِنَّ اوْ اخْوانِهِنَّ اوْ بَنى‏ اخْوانِهِنَّ اوْ بَنى‏ اخَواتِهِنَّ اوْ نِسائِهِنَّ اوْ ما مَلَکَتْ ایْمانُهُنَّ اوِ التَّابِعینَ غَیْرِ اولِى الْارْبَةِ مِنَ الرِّجالِ اوِ الطِّفْلِ الَّذینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلى‏ عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا یَضْرِبْنَ بِارْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفینَ مِنْ زینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا الىَ اللَّهِ جَمیعاً ایُّهَا الْمُؤْمِنوُنَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» (نور، آیه 31 )

   « و به زنان مؤمن بگو: دیدگان خویش را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زیور خویش را آشکار نکنند، مگر آنچه پیداست و مقنعه ‏هاى خویش بر گریبان ها بیندازند و زیور خویش را آشکار نکنند مگر براى شوهرانشان، پدران، پدران شوهران، پسران، پسران شوهران، برادران، پسران برادران، پسران خواهران، زنان (همکیش)، بردگان، افراد سفیه و غیر خردمند یا کودکانى که از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نیستند (به حد تمیز نرسیده‏اند) و پاى به زمین نکوبند که زیورهاى مخفى‏شان دانسته شود. اى گروه مؤمنان! همگى به سوى خداوند توبه کنید، باشد که رستگار شوید.

کلمه حجاب هم به معنى پوشیدن و هم به معنى پرده و مانع آمده است. به کار بردن کلمه حجاب در مورد پوشش زن تا حدى جدید است. در قدیم بخصوص در اصطلاح فقها، کلمه «ستر» که به معنى «پوشش» است به کار مى‏رفت. منظور از حجاب همان پوشش است یعنى زن در برخورد با مردان، بدن خود را بپوشاند و جلوه‏گرى و خودنمایى نکند. 1  

   چرا حجاب مخصوص زنان است‏ . 

   علت اینکه در اسلام دستور پوشش به زنان اختصاص یافته از این جهت است که میل به خودنمایى و خودآرایى مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلب ها و دل ها، مرد شکار است و زن شکارچى، همچنان که از نظر تصرف جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچى. میل زن به خودآرایى از حس شکارچیگرى او ناشى مى‏شود. زن به حکم طبیعت خاص خود، مى‏خواهد دلبرى کند و مرد را دلباخته و در دام علاقه خود گرفتار کند، از این رو، انحراف برهنگى از انحراف هاى مخصوص زنان است و دستور پوشش نیز براى آنان مقرر شده است.

   سیماى حقیقى حجاب‏ 

   حقیقت این است که در مورد مسأله حجاب، سخن در این نیست که آیا زن خوب است پوشیده در اجتماع ظاهر شود یا عریان؟ بلکه روح سخن این است که آیا بهره‏گیرى از زن باید آزاد باشد یا خیر؟ آیا مرد باید حق داشته باشد که از هر زنى و در هر محفلى بیشترین بهره- جز زنا- را ببرد یا نه؟ این مسأله که توسط مخالفان با لحن دلسوزانه‏اى مطرح مى‏شود که «آیا زن، بهتر است آزاد باشد یا محکوم و اسیر و در حجاب؟» یک «مغالطه و فریب» است. روح مسأله چیز دیگرى است و آن اینکه آیا مرد باید در بهره‏کشى جنسى از زن، جز از جهت زنا، آزادى مطلق داشته باشد؟ یعنى در این مسأله، ذى نفع مرد است نه زن یا دست کم نفع مرد بیشتر است. اسلام طرفدار آزادى بهره ‏بردارى جنسى نیست و آن را فقط در محیط خانه و مختص زن و شوهر مى‏داند و حجاب براى جلوگیرى از این بهره ‏بردارى نا مشروع و غیر صحیح است. 3  

    فلسفه حجاب‏ 

   استاد شهید مرتضى مطهرى فلسفه پوشش در اسلام را چنین بیان کرده است:

  فلسفه پوشش اسلامى به نظر ما چند چیز است. بعضى از آنها جنبه روانى دارد، بعضى جنبه خانوادگى، بعضى جنبه اجتماعى و بعضى دیگر مربوط است به بالا بردن احترام زن و جلوگیرى از ابتذال او.

از جنبه روانى، نبودن حریم میان مرد و زن و آزادى معاشرت هاى بى‏بند و بار، هیجان ها و التهاب هاى جنسى را فزونى مى‏بخشد و چون غریزه جنسى، غریزه‏اى نیرومند، عمیق و دریا صفت است، هر چه بیشتر اطاعت شود، سرکش‏تر مى‏شود، همچون آتش که هر چه بیشتر به آن هیزم دهند، شعله‏ورتر مى‏گردد. اشتباه است که تصور کنیم این التهاب ها و تحریک ها تا حدّ خاصى است و پس از آن آرام مى‏گیرد. هیچ مردى از تصاحب زیبارویان و هیچ زنى از متوجه کردن مردان و تصاحب قلب آنان و سرانجام، هیچ دلى از هوس، سیر نمى‏شود.

   اسلام به قدرت شگرف این غریزه آتشین توجه کامل کرده و تدابیر لازم را براى تعدیل آن اندیشیده است. از طرفى به زنان و مردان دستور مى‏دهد که در معاشرت ها از نگاه و چشم ‏چرانى بپرهیزند، چه اینکه نگاه، اولین قدم به سوى این ورطه هولناک است و بعد بخصوص به زنان دستور مى‏دهد که بدن، زینت ها و    زیبایی هاى خود را از مردان بیگانه بپوشند و در اجتماع به جلوه‏گرى و دلربایى نپردازند تا باب استفاده جنسى در اجتماع و خارج از خانواده بسته بماند. چه اگر این باب باز شود، به علت نامحدود بودن تقاضا و انجام ناشدنى بودن آن، منجر به احساس محرومیت و شکست و اختلالات روحى و بیماری هاى روانى مى‏گردد.

   از جنبه خانوادگى، شکى نیست که هر چه موجب تحکیم پیوند خانوادگى و سبب صمیمیت رابطه زن و شوهر گردد، براى کانون خانواده مفید است و در ایجاد آن باید بیشترین کوشش را به کار گرفت و با ضد آن مبارزه کرد. اختصاص لذّت‏جویى و بهره‏بردارى جنسى به زن و شوهر در محیط خانواده، سبب تحکیم رابطه آن ها مى‏شود و پوشش در خارج از خانه براى جلوگیرى از کامجویى دیگران است.

   از جنبه اجتماعى، کشانیدن تمتعات جنسى از محیط خانه به اجتماع، نیروى کار و فعالیت را ضعیف مى‏کند. در جامعه‏اى که محیط کارى در آن آلوده به لذت‏جویی هاى شهوانى باشد و زنان با آرایش هاى مهیج و محرک، خود را به مردان ارائه دهند، افراد بیش از آنکه به فکر کار و وظیفه باشند، در فکرهاى دیگر خواهند بود.

   از جنبه ارزشى و احترام زن، اسلام مى‏خواهد که ارزش و احترام زن در اجتماع محفوظ بماند و زن وسیله‏اى براى عیش و عشرت هوسبازان نباشد. پوشش یعنى ایجاد حریم براى زن. زن هر اندازه متین‏تر،     با وقارتر و عفیف تر حرکت کند و از خود نمایى و خود آرایى در اجتماع بپرهیزد، بر احترامش افزوده مى‏گردد. 4

    با توجه به جنبه‏ هاى بالا، اسلام استفاده از پوشش را براى زنان الزامى کرده است

   حدود پوشش‏ 

   در آیه مزبور بعد از اینکه دستور مى‏دهد که زنان خود را بپوشانند، مى‏فرماید: دامنه مقنعه‏هاى خود را برگردن و سینه بیندازند و زینت ها و جایگاه هاى آن را ظاهر نکنند، مگر آنچه که بناچار ظاهر است مثل صورت، دو دست و یا لباس هاى رو

   استثناها 

   البته زنان مى‏توانند نزد نزدیکان خود، محاسن و زینت هاى خود را آشکار کنند و نزدیکان در آیه بالا مشخص شده‏اند که عبارتند از: شوهر، پدر و اجداد، پسر، پسرِ شوهر، پدرِ شوهر، برادر، پسر برادر و پسر خواهر. 4

   علاوه بر نزدیکان، زنان مى‏توانند نزد زنان مسلمان، مردان سفیه و نادانى که تحت سرپرستى دیگرانند و شهوت مردانگى ندارند و کودکانى که خوب و بد را تشخیص نمى‏دهند، حجاب و پوشش خود را برگیرند.

   ناگفته نماند که در ابتداى آیه و آیه قبلى پوشاندن عورت بطور کلى چه براى مردان و چه براى زنان واجب شده، و فقط زن و شوهر از این حکم استثنا شده‏اند

1 - مسأله حجاب، استاد مطهرى، ص 62- 66، انتشارات صدرا .

2 - مسأله حجاب، ص 73 .

3 - همان، ص 66- 67

4 - مسأله حجاب، 62- 80( تلخیص )

5 - دایى و عمو در آیه مزبور ذکر نشده، در حالى که بطور مسلّم از محارم مى‏باشند. از اینکه با استثناى پسر خواهر و پسر برادرنشان داد که عمه و خاله از محارم هستند مى‏توان دریافت که عمو و دایى نیز محرمند و دیگر لازم به ذکر نیست( تفسیر نمونه، ج 14، ص 454، تلخیص)

هاشمی رفسنجانی

 

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی:
خود را ملزم به تبعیت از دستورات ‌‌رهبری می‌دانم

خبرگزاری فارس: رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: دیدگاه اینجانب با رهبری در کلیات تفاوتی با یکدیگر ندارد و طبیعی است که در اجرا میان افراد اختلاف دیدگاه وجود دارد و در همین زمینه نیز خود را ملزم به تبعیت از دستورات ایشان می‌دانم.

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از اداره کل روابط عمومی و تبلیغات مجمع تشخیص مصلحت نظام، ‌آیت‌الله ‌اکبر هاشمی رفسنجانی ‌‌در دیدار جمعی از روحانیون و اساتید دانشگاه، سرمایه‌‌ عظیم انقلاب اسلامی را نیازمند حفظ و حراست به ویژه در شرایط حساس کنونی عنوان کرد.

وی قانون اساسی را معیار مناسبی برای حرکت همه‌‌ گروه‌های سیاسی و اجتماعی عنوان کرد و افزود: کشور ایران با سرمایه‌ عظیم معنوی دین اسلام، مکتب اهل بیت و همچنین سرمایه‌های مادی به ویژه نیروی انسانی و منابع غنی معدنی و جغرافیایی، استعداد لازم برای پیشرفت و توسعه را به همراه دارد.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام مهمترین خطر در مسیر مردم ایران به سوی پیشرفت‌ را تفرقه دانست و گفت: تضعیف اتحاد نیروهای انقلاب سیاست همیشگی مخالفان خارجی و داخلی جمهوری اسلامی بوده و اکنون شواهد آن کاملاً قابل مشاهده است.

هاشمی رفسنجانی تأکید کرد: اصل ولایت فقیه در جمهوری اسلامی ایران عاملی وحدت بخش است و حمله به این جایگاه و همچنین دفاعیاتی که مبنای آن دین اسلام و عقل و منطق نیست، هر دو با یک هدف صورت می‌پذیرد.

وی ‌تصریح کرد: دیدگاه اینجانب با رهبری در کلیات تفاوتی با یکدیگر ندارد و طبیعی است که در اجرا میان افراد اختلاف دیدگاه وجود دارد و در همین زمینه نیز خود را ملزم به تبعیت از دستورات ایشان می‌دانم.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نقش مردم در اداره جامعه را بر اساس دین اسلام، مکتب اهل بیت و همچنین آموزه‌های امام خمینی (ره) غیر قابل انکار خواند و افزود: اینکه در شرایط حساس کنونی رأی مرد زینتی عنوان شود، سؤال‌برانگیز است که بیان چنین سخنانی با چه هدفی صورت می‌گیرد.

هاشمی رفسنجانی افزود: بسیاری از تغذیه‌کنندگان جریانات منحرف امروزی در دوران مبارزه حاضر به هزینه نبودند، ولی اکنون فرصت را برای تحقق اهدافشان مناسب تشخیص داده‌اند.

وی با تشریح تاریخ اسلام به ویژه دوران پس از رحلت رسول اکرم (ص) و همچنین دوران مبارزه برای پیروزی انقلاب اسلامی، تأکید کرد: همگان باید به وظیفه خود در مبارزه با انحرافات فکری و عقیدتی عمل کنند و مطمئن باشند بر اساس وعده الهی، پیروزی نهایی با حق خواهد بود.

در ابتدای این دیدار حجت‌الاسلام و المسلمین هاشمی‌نژاد و همچنین چند تن از حاضران به بیان مطالبی در خصوص وضعیت سیاسی کشور پرداختند.

اخبارویژه روزنامه های22دی89

 

بسمه تعالی

جمهوری اسلامی


***یک امام جماعت وهابی که در ساعات پایانی شب از طریق مشروب فروشی به کسب درآمد می‌پرداخت، توسط پلیس سعودی در جده بازداشت شد. به نوشته روزنامه عربستانی "الیوم" این شخص، امامت نماز صبح در یکی از مساجد شهر جده در غرب سعودی را برعهده داشته و شب‌ها هم از طریق مشروب فروشی کسب درآمد می‌کرد. فرمانده پلیس شهر جده در گفتگو با این روزنامه، افزود: این امام جماعت مشروب فروش از کشور اتیوپی بوده که چندین سال است در عربستان سعودی زندگی می‌کند. وی همچنین گفت: پس از بازجویی و بررسی بیشتر، مشخص شد که یک زن سعودی از قبیله "بنی جلدته" نیز شریک وی بوده و در پخش مشروبات الکلی این مرد را کمک می‌کرده است. این دو مشروب فروش پس از چندین روز کار عملیات و اطلاعاتی نیروهای پلیس جده به دام افتادند.


***همزمان با سفر وزیر خارجه آمریکا به منطقه خلیج فارس که برای حمایت از رژیم صهیونیستی و تقویت سیاست ضد ایرانی واشنگتن صورت گرفته، رژیم قاهره نیز تبلیغات تازه‌ای را علیه ایران آغاز کرده است. روزنامه کویتی "الجریده" نوشت: دستگاه‌های امنیتی مصر یک شبکه جاسوسی ایران در این کشور را در زمینه جمع آوری اطلاعات درباره سرمایه‌گذاری و فعالیت گردشگری در مصر به نفع ایران فعالیت می‌کرد، کشف کردند. این نشریه کویتی همچنین ادعا کرد که در این شبکه سه مصری و یک ایرانی الاصل تبعه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس فعالیت می‌کردند که پنج شنبه گذشته دستگیر شدند. این روزنامه در ادامه خبرسازی خود نوشت: مقامات مصری از متهمان نقشه‌های گردشگری ممنوعه‌ای از منطقه شبه جزیره سینا، دستگاه‌های ارتباطی جدید مخصوص نهادهای اطلاعاتی، مبلغ 120 هزار دلار و یک مجموعه کتاب کددار با کدهای فارسی که مفهوم واژگان آنها تاکنون مشخص نشده است و یک دستگاه لپ تاب پیشرفته کشف و ضبط کرده‌اند. به نظر می‌رسد این فضاسازی‌ها با هدف تحت الشعاع قرار دادن کشف شبکه‌های جاسوسی رژیم صهیونیستی در مصر صورت گرفته است.


کیهان


این بی آبرویی را به جان نخرید شرمندگی دفاع از صدام و طالبان کافی است(خبر ویژه)


یک روزنامه انگلیسی تحرک برخی مقامات آمریکایی و انگلیسی برای حمایت از گروهک تروریستی منافقین را شرم آور خواند و خواستار پرهیز از این کار شد.


روزنامه گاردین نوشت: غرب باید موضع سرسختانه ای علیه ایران اتخاذ کند اما حمایت از گروههای تروریستی نظیر سازمان مجاهدین ]منافقین[ اشتباهی استراتژیک و اخلاقی است. درست است که از دشمن دشمن باید استفاده کرد اما محدودیت ها را هم باید سنجید. به عنوان مثال فروش سلاح به صدام تصمیم خوبی نبود همچنین ژست های دلجویانه از طالبان در اواخر دهه 1990 میلادی این معنا را داشت که رئیس جمهوری وقت آمریکا، بیل کلینتون، در شرایطی از طالبان دفاع کرده است که آن ها مردم افغانستان را بی رحمانه سرکوب می کردند.


گاردین اضافه کرد: بین لفاظی های سازمان مجاهدین درباره دفاع از دموکراسی و اعمال گذشته آن به خصوص ارتباط آن ها با صدام حسین بین سال های 1986 تا 2003 فاصله بسیاری وجود دارد. به نظر شورای روابط خارجی آمریکا، سازمان مذکور در سال 1991 در انتقام جویی های بی رحمانه علیه کسانی که در برابر حکومت عراق به پا خاسته بودند شرکت مستقیم داشته است. در واقع گستره عمل این گروه به عنوان بازوی موثر حکومت دیکتاتوری صدام حسین، وقتی کاملاً روشن می شود که ملاحظه شود این سازمان به هنگام محاصره عراق از سوی نیروهای آمریکایی در سال 2003 دارای 2000 تانک، خودروی زره پوش و قطعات توپخانه سنگین بوده است. غرب باید از دیگر گروه های مخالف در ایران که سابقه علنی تروریستی ندارند، حمایت کند(!)


رابطه فسیل احمد رشیدی مطلق با معاون پارلمانی دولت سازندگی؟! (خبر ویژه)


اتاق فکر فتنه سبز در لندن، مصاحبه وزیر صهیونیست رژیم پهلوی با یکی از رسانه های ضد انقلاب را بلافاصله و عیناً منتشر کرد.انتشار متن کامل مصاحبه داریوش همایون (سخنگوی دولت آموزگار، وزیر اطلاعات و جهانگردی و قائم مقام حزب شاه ساخته رستاخیز) از سوی «جرس» و در دفاع از فتنه سبز، عمق پیوند حلقه های ضد انقلاب تحت مدیریت سرویس جاسوسی ام آی شش انگلیس را بیشتر نشان می دهد.


داریوش همایون که نویسنده مقاله توهین آمیز علیه حضرت امام و روحانیت در دی ماه 1356 یا واسطه این مقاله از دربار، به روزنامه اطلاعات محسوب می شود در مصاحبه با سایت ضدانقلابی تهران ریویو ضمن دفاع از دست اندرکاران فتنه سبز در داخل (نظیر موسوی و کروبی و خاتمی) تاکید کرده بود: «جنبش سبز توانست سران خود را که از درون رژیم بودند تغییر دهد و بسازد. جنبش سبز در جناح به اصطلاح اصلاح طلب نفوذ کرد که توانست آن آبروریزی ها را برای رژیم راه بیندازد. البته به سران جنبش، رهبران نمی گویند، بلکه می گویند راهبران. حتی خود آنها هم می گویند ما رهبر جنبش نیستیم. من اشکال اساسی در رفتار و گفتار سران جنبش در داخل ایران نمی بینم. وقتی از بیرون به اینها نگاه می کنم می بینم که آنها نسبت به بسیاری از کسانی که در بیرون ادعای رهبری دارند یا دیگران سعی می کنند از آنها رهبر جنبش بسازند، انحرافات بسیار کمتری دارند. جریان سبز سعی کرده دو جریان مذهبی و سکولار را به هم نزدیک کند و گروه های اپوزیسیون فعال در خارج، از این مسائل دور هستند و متوجه قضایا نیستند که ما با چه نیروها و چه کسانی در داخل سر و کار داریم. ما بیرونی ها حرف هایی می زنیم اما این حرف ها ممکن است با گفتمان درون ایران سنخیت نداشته باشد».


یادآور می شود مهاجرانی (معاون حقوقی و پارلمانی رئیس جمهور در دولت سازندگی و وزیر ارشاد دولت اصلاحات) سروش، کدیور و بازرگان، سال گذشته ضمن صدور بیانیه ای، حلقه لندن را اتاق فکر جنبش سبز معرفی کرده بودند. این حلقه با سلطنت طلبانی چون مسعود بهنود و چپ های آمریکایی نظیر فرخ نگهدار مرتبط است. طیف افراطی کارگزاران (کسانی نظیر مهدی-ه) و مشارکت ارتباطاتی را با حلقه لندن برقرار کرده اند.


این چندمین بار است که داریوش همایون از فتنه گران سبز و عناصر سرخورده ای نظیر موسوی و کروبی و خاتمی جانبداری می کند اما اولین بار است که اظهارات وی، عیناً در ارگان رسانه ای حلقه لندن منتشر می شود. همایون از فسیل های ضدانقلاب محسوب می شود که از تحرکات سال گذشته فتنه گران جان گرفت.


آقای هاشمی رفسنجانی اخیراً نسبت به بازسازی جریان احمد رشیدی مطلق و اهانت به روحانیت و مرجعیت ابراز نگرانی کرده بود.


آقای منتجب نیا!شما در کدام لاک خزیده اید؟! (خبر ویژه)


قائم مقام کروبی در حزب اعتماد ملی گفت: اصلاحات جریانی است که با خط امام پیوند ناگسستنی و با تفکر نورانی بنیانگذار انقلاب رابطه مستقیم دارد.


منتجب نیا همچنین در واکنش به اظهارات دبیر شورای نگهبان که به اعتبار نقش آفرینی اصلاح طلبان در فتنه سال گذشته، اعلام کرده بود آنها حق حضور در انتخابات ندارند، گفت: شورای نگهبان از لحاظ شرعی و قانون اساسی نباید وارد مسائل جناحی و قطبی شود و در این زمینه اظهارنظر کند زیرا عملکرد این نهاد مهم نظام را به طور کلی زیر سؤال می برد. ما معتقدیم کشور دارای قانون اساسی است اما باید پرسید کدام یک از گفتار این آقایان منطبق با قانون اساسی است.این اظهارات در حالی از سوی منتجب نیا عنوان شده که دشمنان خونی خط امام- از سلطنت طلب ها گرفته تا منافقین و بهائیت و چپ های آمریکایی- طی 18 ماه گذشته بارها خیانت کروبی به امام و انقلاب را مورد ستایش و تمجید قرار داده اند. همچنین حتماً آقای منتجب نیا به خاطر دارد که وقتی سال گذشته کروبی به همراه موسوی و خاتمی، اوباش ضدانقلاب را دعوت به خودنمایی در راهپیمایی روز قدس کرد، همین اوباش به نفع آمریکا و رژیم صهیونیستی شعار داده و روی شعار بنیادین «جمهوری اسلامی» خط کشیدند یا در 16 آذر به تصویر حضرت امام بی حرمتی کردند و در ادامه خط وقاحت، به ساحت امام حسین(ع) در روز عاشورا تعرض کردند.


اکنون از آقای منتجب نیا باید پرسید جاده صاف کنی برای این حرمت شکنی ها، همراهی با تفکر نورانی حضرت امام بود یا سواری دادن به استکبار و گروهک های ضد امام؟ و آیا این تحرکات را می توان به حساب رفتار و رقابت های جناحی گذاشت؟ یا اگر شورای نگهبان طبق رسالت خود نسبت به این تحرکات ابراز بیزاری کرد، می شود نام رفتار جناحی بر آن گذاشت؟ یعنی اگر جماعتی خواستند کشور را به آمریکا و انگلیس و اسرائیل بفروشند، باید سکوت کرد چون ممکن است همان پیاده نظام مزدور- و بعضاً بی جیره و مواجب- انگ رفتار جناحی بزنند؟ وقتی سروش از حامیان اصلی دبیر کل اعتماد ملی در انتخابات، فقه و فقاهت و جمهوری اسلامی این میراث بزرگ حضرت امام را با گروهک طالبان مقایسه کرد، امثال آقای منتجب نیا در کدام لاک خزیده بودند؟! و آن روز که اوباش دنبال سرنگونی جمهوری اسلامی و تغییر قانون اساسی بودند، نظایر این آقا جز به حماله الحطبی اوباش مشغول بودند؟ آنها حتی همین امروز هم حاضر نیستند از جریان فتنه گر و برانداز ابراز برائت کنند چون بدان آلوده اند.


هزار و یک غلط در توجیه یک غلط (خبر ویژه)


میرحسین موسوی به جای عذرخواهی از ملت ایران و توضیح درباره خیانت های زنجیره ای خود همچنان مشغول مغالطه و توجیه تراشی است.


وی در مصاحبه با سایت کلمه، درباره اعتراضات گسترده مردمی و رسانه ای گفت: بنده قصد پاسخ داشتم اما نامه برادر عزیزم آقای کروبی مرا منصرف کرد. نگاه ایشان دلیل بسیاری از این بداخلاقی ها را روشن می کند. دلیل دوم سکوت آن بود که اینها از شگردهای رژیم های توتالیته شبیه دوران استالین استفاده می کنند. آنها روی گوبلز را در جعل و دروغگویی سفید کرده اند و تهمت و دروغ را جزئی از دیانت متحجرانه خود قرار داده اند. این همه دروغ و تهمت نشان داد اسلام حضرات چگونه اسلامی است.


وی درباره این سؤال «کلمه» که «چطور می توان بر این تفرقه افکنی ها و شکاف ایجاد شده در اثر تبلیغات سوء فائق آمد؟ جنبش سبز چطور می تواند در جهت پوشاندن و کم کردن شکاف های مختلف گام بردارد و وحدت ملی را در برابر تفرقه افکنی های دولتی حفظ کند» گفت: «در کنار تلاش برای گسترش آگاهی ها و مبارزه با انتشار دروغ و قلب حقایق، نباید خاطره بحثها و گفتگوهای صمیمانه روزهای انتخابات را از یاد برد. نباید از یاد ببریم که چه طور پیش از آن که مداخله های به اصطلاح امنیتی فضای گفتگوی مدنی را به آشوب بکشد و صدای بحث و گفتگو را خاموش کند، شنیدن صدای همدیگر را در گفتگوهای انتخاباتی تجربه و تمرین می کردیم. نباید زنجیره سبزی که تمام اختلافات و تفاوت ها را از جنوب تا شمال شهر و کشور به هم پیوند می داد و زیستن در کنار هم را به ما می آموخت فراموش کنیم.


موسوی با این حال ترجیح داد به سؤالات کاملاً روشن پاسخ ندهد از جمله اینکه چرا گندم نمایی و جو فروشی کرد و در حالی که دم از احیای خط امام و نگرانی برای ارزشهای انقلاب می زد، مورد حمایت متفقانه جبهه ضد انقلاب قرار گرفت؟ چه خیانت هایی به کشور و ملت کرد که مدال شجاعت از سران اسرائیل و آمریکا و انگلیس گرفت و حتی یکبار هم نسبت به آنها اعلام برائت نکرد؟ و به چه دلیل سلطنت طلبان و تروریست های منافقین و تندرو ریگی، و بهایی ها و مارکسیست ها و نهضتی ها و جبهه ملی ها برای او هورا کشیدند؟ آیا این عملکرد منافقانه، مصداق بارز دروغ گویی و غش در معامله با مردم نبود؟ آیا برپایی آشوب و آتش افروزی و حمله به همه مقدسات اسلامی و انقلابی، «گفت وگوی مدنی» بود؟! تن ندادن به قانون و تلاش برای انسداد کشور در راه انداختن جنگ حیدری- نعمتی چطور؟ آیا امثال موسوی محملی در خدمت دشمن برای دو قطبی کردن و از هم پاشاندن کشور نبودند؟ حمله به پایگاه بسیج و نیروی انتظامی و بانک و عابران و زنان و کودکان رهگذر هم جزو همان گفت وگوهای مورد ادعا و زیستن در کنار هم بود؟ و آیا اینکه آقای رابرت گیتس وزیر جنگ آمریکا پس از دیدن دو دستگی ایجاد شده از سوی دست اندرکاران فتنه سبز گفت که ما تاکنون از تحریم ها ناامید بودیم و اکنون باید تحریم ها را تشدید کرد، در راستای همان دغدغه وحدت ملی بود؟!


موسوی همچنان از این پاسخ طفره می رود که چرا نشست با گروهک هایی چون نهضت آزادی را انکار کرد اما یک سال بعد یکی از سایت های وابسته به وی برخی از همین دیدارها را منتشر کرد. یا چرا برخی از اعضای ستاد وی در ارتباط مستقیم با سفارت انگلیس و حلقه لندن و اتاق سیا در دوبی بودند و چرا برخی از همان اعضا هم اکنون در پناه دولت های آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار گرفته اند؟ و چرا تروریست ها و منافقین و حرمت شکنان دستگیر شده در عاشورای سال 88، از سوی وی به عنوان «مردمان خداجو» معرفی شدند؟


از دو حال خارج نیست یا موسوی به کارگزاری سرویس های جاسوسی استکباری تن داده بود و یا اینکه جاه طلبی و عقده های ناکام، وی را تا آنجا کشاند که تن به هر نوع خیانت به نفع گروهکها و جبهه ضد انقلاب خارجه داد و در هر حال واقعیت این است که به قول معروف یک غلط با هزار توجیه می شود هزار و یک غلط!


هذیان نگوئید رفقا! مردم پای جمهوری اسلامی ایستاده اند(خبر ویژه)


«همان مردمی که پر ازدحام تر از استقبال سال 57، آیت الله خمینی را در سال 68 تا بهشت زهرا تشییع کردند، روز 9 دی 1388 هم به خیابان آمدند و بساط شهر آشوبان را بعد از 8 ماه جمع کردند، حتی اگر اعضای اپوزیسیون به آنها توهین کنند».این مطلب را داریوش سجادی از مخالفان مقیم آمریکا در وبلاگ خود یادآور شده است. وی از دست اندرکاران جریان سبز و اپوزیسیون خواسته که واقع گرا باشند و خود را فریب ندهند چرا که هیچ راه استدلالی ندارند. سجادی می نویسد: 21 سال پیش، وقتی خبرگزاری ها اعلام کردند 10 میلیون نفر در تشییع بنیانگذار جمهوری اسلامی شرکت داشته اند، از یکی از روزنامه نگاران مخالف خمینی و انقلاب او پرسیدم راز این الفت چیست که آن استقبال 4 میلیونی سال 57 به این تشییع وفادارانه و 10 میلیونی ختم شده و پر ازدحام تر است. پاسخ آن روزنامه نگار صریح و ساده بود «همه آن 10 میلیون نفری که در مراسم تشییع پیکر شرکت کردند مزدورانی بودند که حکومت با تحریک و تطمیع از طریق دادن کوپن بنشن و حبوبات و خواربار و اطعمه و اغذیه، ایشان را به مراسم مزبور کشانده بود»! ادعایی که بر فرض صحت نشان از توانمندی حکومت در بسیج ده میلیون نفر در کمتر از 24 ساعت دارد. ادعایی که بر فرض صحت خبر از برخورداری حکومت از یک لشکر پرتعداد و سریع البسیج و کم هزینه جهت هل من مبارز طلبی با مخالفانش دارد. حال معلوم نیست در صورت صحت چنین فرضی مخالفین جمهوری اسلامی دیگر چه محلی از اعراب و اصرار بر مبارزه در مقابل چنین حکومتی دارند؟ اپوزیسیون مدعی چنین ادعایی مجبور است به لوازم ادعای خود نیز مقید بماند و بر همان اساس عطای مبارزه با چنین حکومت را به لقایش ببخشد. طبعاً مقابله و تلاش جهت سرنگونی حکومتی که برخوردار از قابلیت بسیج لشکری از مزدوران بالای ده میلیون است و هر آئینه اراده کند می تواند به طرفه العینی ایشان را به صحنه مقابله با مخالفینش بکشاند. همآوردی با چنین حکومتی اهتمامی است بغایت نابخردانه و بی فرجام!


وی که پیش از این با نشریات زنجیره ای اصلاح طلب هم همکاری داشته اضافه می کند: اپوزیسیون جمهوری اسلامی در اتخاذ رؤیا یا واقعیت مختار است. اما منطقاً نباید و نمی تواند ناکامی های خود در مصاف با جمهوری اسلامی را نیز از دل هذیان ها و تخیلات خودباور و فهم کند و دیگران را نیز به فهم اجباری از «درک معوج» خود از دنیای واقعیت، محکوم نمایند. راز پنهان در اقبال به خمینی و انقلاب خمینی را نمی توان در چنان ادله سخیف و بی اعتباری ریشه یابی کرد. واقعیت آن است که خمینی قبل از آنکه به امت اش پول نفت و زندگی مرفه و صلح و ثبات و تنعم و تفرج عطا کند ایشان را درست تعریف کرد. ملتی که تا پیش از این، از جانب حکومت در مقام اقشار پست و فرودست تحقیر و طرد می شدند اینک با خمینی و انقلاب خمینی قدر دیدند و صدر نشستند، اینک امامی از جنس خود داشتند که مانند ایشان زندگی می کرد و به واقعیت و موجودیت و هویت ایشان احترام می گذاشت و خود و حکومت اش را خادم ایشان تعریف می کرد، واقعیتی که علی رغم وضوح، بمثابه جنگلی انبوه از درختانی بود که موجودیت شان در مقابل اپوزیسیون مانع از توان ایشان در دیدن جنگل بود! برهمین اساس است که سال گذشته نیز و بعد از 8 ماه شهر آشوبی شهر آشوبان در تهران، وقتی در نهم دی ماه سیل گسترده همان «شهروندان به زعم اپوزیسیون فرودست» خیابان را به تسخیر خود درآوردند بار دیگر حافظه تاریخ شاهد کورتکس سوزی و ادله مشعشع و تکراری اپوزیسیون ایرانی شد از قبیل آنکه تظاهرات نهم دی محصول بسیج نیروها از دهات با اتوبوس و وعده ساندیس بود»! ادعایی که بر فرض قبول از منطقی بغایت نحیف و رنجور برخوردار است.


وی می پرسد: سبزها به ویژه صاحب منصبان سابق سبز معلوم نیست چرا تجاهل العارف می کنند و نمی گویند که اگر تظاهرات نهم به بهای ساندیس بود، چرا تظاهرات فرمایشی با این همه تأخیر انجام شد؟ چرا مثلاً روز قدس یا 61 آذر تظاهرات نشد؟ شوربختانه «سبز»ها چاره ای جز آن ندارند تا تن به این واقعیت هر اندازه تلخ بدهند که تظاهرات نهم دی ماه تظاهراتی واقعی، خودجوش و مردمی بود. مردم با تأمل در تمام آن 8 ماه در حال نظارت بر اعتراض ها بودند و در ابتدا شاید حداقلی از حق را نیز برای معترضین قائل بودند. اما با بی تدبیری رهبران جنبش سبز و بی توجهی به لزوم مرزبندی، تدریجاً و در یک بازه زمانی 8 ماهه منجر به آن شد تا «تردید» توده های اکثریتی مبدل به «تصمیم» شود. تصمیمی که محصول خود را در جوشش گسترده و میلیونی تهرانیان در بازپس گرفتن خیابان در نهم دی ماه نشان داد.جوششی که در میان خود برخوردار از بخش متکثری در حدفاصل موافقان و مخالفان نتیجه انتخابات بود.

دعای یکم از صحیفه سجادیه

 بسمه تعالی

وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ إِذَا ابْتَدَأَ بِالدُّعَاءِ بَدَأَ بِالتَّحْمِیدِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الثَّنَاءِ عَلَیْهِ، فَقَالَ

الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ بِلَا أَوَّلٍ کَانَ قَبْلَهُ، وَ الْآخِرِ بِلَا آخِرٍ یَکُونُ بَعْدَهُ الَّذِی قَصُرَتْ عَنْ رُؤْیَتِهِ أَبْصَارُ النَّاظِرِینَ، وَ عَجَزَتْ عَنْ نَعْتِهِ أَوْهَامُ الْوَاصِفِینَ. ابْتَدَعَ بِقُدْرَتِهِ الْخَلْقَ ابْتِدَاعاً، وَ اخْتَرَعَهُمْ عَلَى مَشِیَّتِهِ اخْتِرَاعاً. ثُمَّ سَلَکَ بِهِمْ طَرِیقَ إِرَادَتِهِ، وَ بَعَثَهُمْ فِی سَبِیلِ مَحَبَّتِهِ، لَا یَمْلِکُونَ تَأْخِیراً عَمَّا قَدَّمَهُمْ إِلَیْهِ، وَ لَا یَسْتَطِیعُونَ تَقَدُّماً إِلَى مَا أَخَّرَهُمْ عَنْهُ. وَ جَعَلَ لِکُلِّ رُوحٍ مِنْهُمْ قُوتاً مَعْلُوماً مَقْسُوماً مِنْ رِزْقِهِ، لَا یَنْقُصُ مَنْ زَادَهُ نَاقِصٌ، وَ لَا یَزِیدُ مَنْ نَقَصَ مِنْهُمْ زَائِدٌ. ثُمَّ ضَرَبَ لَهُ فِی الْحَیَاةِ أَجَلًا مَوْقُوتاً، وَ نَصَبَ لَهُ أَمَداً مَحْدُوداً، یَتَخَطَّى إِلَیْهِ بِأَیَّامِ عُمُرِهِ، وَ یَرْهَقُهُ بِأَعْوَامِ دَهْرِهِ، حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَقْصَى أَثَرِهِ، وَ اسْتَوْعَبَ حِسَابَ عُمُرِهِ، قَبَضَهُ إِلَى مَا نَدَبَهُ إِلَیْهِ مِنْ مَوْفُورِ ثَوَابِهِ، أَوْ مَحْذُورِ عِقَابِهِ، لِیَجْزِیَ الَّذِینَ أَسَاءُوا بِمَا عَمِلُوا وَ یَجْزِیَ الَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى. عَدْلًا مِنْهُ، تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُهُ، وَ تَظاَهَرَتْ آلَاؤُهُ، لَا یُسْأَلُ عَمَّا یَفْعَلُ وَ هُمْ یُسْأَلُونَ. وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَوْ حَبَسَ عَنْ عِبَادِهِ مَعْرِفَةَ حَمْدِهِ عَلَى مَا أَبْلَاهُمْ مِنْ مِنَنِهِ الْمُتَتَابِعَةِ، وَ أَسْبَغَ عَلَیْهِمْ مِنْ نِعَمِهِ الْمُتَظَاهِرَةِ، لَتَصَرَّفُوا فِی مِنَنِهِ فَلَمْ یَحْمَدُوهُ، وَ تَوَسَّعُوا فِی رِزْقِهِ فَلَمْ یَشْکُرُوهُ. وَ لَوْ کَانُوا کَذَلِکَ لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِیَّةِ إِلَى حَدِّ الْبَهِیمِیَّةِ فَکَانُوا کَمَا وَصَفَ فِی مُحْکَمِ کِتَابِهِ «إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا.» وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا عَرَّفَنَا مِنْ نَفْسِهِ، وَ أَلْهَمَنَا مِنْ شُکْرِهِ، وَ فَتَحَ لَنَا مِنْ أَبْوَابِ الْعِلْمِ بِرُبُوبِیَّتِهِ، وَ دَلَّنَا عَلَیْهِ مِنَ الْإِخْلَاصِ لَهُ فِی تَوْحِیدِهِ، وَ جَنَّبَنَا مِنَ الْإِلْحَادِ وَ الشَّکِّ فِی أَمْرِهِ. حَمْداً نُعَمَّرُ بِهِ فِیمَنْ حَمِدَهُ مِنْ خَلْقِهِ، وَ نَسْبِقُ بِهِ مَنْ سَبَقَ إِلَى رِضَاهُ وَ عَفْوِهِ. حَمْداً یُضِی‏ءُ لَنَا بِهِ ظُلُمَاتِ الْبَرْزَخِ، وَ یُسَهِّلُ عَلَیْنَا بِهِ سَبِیلَ الْمَبْعَثِ، وَ یُشَرِّفُ بِهِ مَنَازِلَنَا عِنْدَ مَوَاقِفِ الْأَشْهَادِ، یَوْمَ تُجْزَى کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ وَ هُمْ لَا یُظْلَمُونَ، یَوْمَ لَا یُغْنِی مَوْلًى عَنْ مَوْلًى شَیْئاً وَ لَا هُمْ یُنْصَرُونَ. حَمْداً یَرْتَفِعُ مِنَّا إِلَى أَعْلَى عِلِّیِّینَ فِی کِتَابٍ مَرْقُومٍ یَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ. حَمْداً تَقَرُّ بِهِ عُیُونُنَا إِذَا بَرِقَتِ الْأَبْصَارُ، وَ تَبْیَضُّ بِهِ وُجُوهُنَا إِذَا اسْوَدَّتِ الْأَبْشَارُ. حَمْداً نُعْتَقُ بِهِ مِنْ أَلِیمِ نَارِ اللَّهِ إِلَى کَرِیمِ جِوَارِ اللَّهِ. حَمْداً نُزَاحِمُ بِهِ مَلَائِکَتَهُ الْمُقَرَّبِینَ، وَ نُضَامُّ بِهِ أَنْبِیَاءَهُ الْمُرْسَلِینَ فِی دَارِ الْمُقَامَةِ الَّتِی لَا تَزُولُ، وَ مَحَلِّ کَرَامَتِهِ الَّتِی لَا تَحُولُ. وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی اخْتَارَ لَنَا مَحَاسِنَ الْخَلْقِ، وَ أَجْرَى عَلَیْنَا طَیِّبَاتِ الرِّزْقِ. وَ جَعَلَ لَنَا الْفَضِیلَةَ بِالْمَلَکَةِ عَلَى جَمِیعِ الْخَلْقِ، فَکُلُّ خَلِیقَتِهِ مُنْقَادَةٌ لَنَا بِقُدْرَتِهِ، وَ صَائِرَةٌ إِلَى طَاعَتِنَا بِعِزَّتِهِ. وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَغْلَقَ عَنَّا بَابَ الْحَاجَةِ إِلَّا إِلَیْهِ، فَکَیْفَ نُطِیقُ حَمْدَهُ أَمْ مَتَى نُؤَدِّی شُکْرَهُ لَا، مَتَى. وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی رَکَّبَ فِینَا آلَاتِ الْبَسْطِ، وَ جَعَلَ لَنَا أَدَوَاتِ الْقَبْضِ، وَ مَتَّعَنَا بِأَرْوَاحِ الْحَیَاةِ، وَ أَثْبَتَ فِینَا جَوَارِحَ الْأَعْمَالِ، وَ غَذَّانَا بِطَیِّبَاتِ الرِّزْقِ، وَ أَغْنَانَا بِفَضْلِهِ، وَ أَقْنَانَا بِمَنِّهِ. ثُمَّ أَمَرَنَا لِیَخْتَبِرَ طَاعَتَنَا، وَ نَهَانَا لِیَبْتَلِیَ شُکْرَنَا، فَخَالَفْنَا عَنْ طَرِیقِ أَمْرِهِ، وَ رَکِبْنَا مُتُونَ زَجْرِهِ، فَلَمْ یَبْتَدِرْنَا بِعُقُوبَتِهِ، وَ لَمْ یُعَاجِلْنَا بِنِقْمَتِهِ، بَلْ تَأَنَّانَا بِرَحْمَتِهِ تَکَرُّماً، وَ انْتَظَرَ مُرَاجَعَتَنَا بِرَأْفَتِهِ حِلْماً. وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی دَلَّنَا عَلَى التَّوْبَةِ الَّتِی لَمْ نُفِدْهَا إِلَّا مِنْ فَضْلِهِ، فَلَوْ لَمْ نَعْتَدِدْ مِنْ فَضْلِهِ إِلَّا بِهَا لَقَدْ حَسُنَ بَلَاؤُهُ عِنْدَنَا، وَ جَلَّ إِحْسَانُهُ إِلَیْنَا وَ جَسُمَ فَضْلُهُ عَلَیْنَا فَمَا هَکَذَا کَانَتْ سُنَّتُهُ فِی التَّوْبَةِ لِمَنْ کَانَ قَبْلَنَا، لَقَدْ وَضَعَ عَنَّا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ، وَ لَمْ یُکَلِّفْنَا إِلَّا وُسْعاً، وَ لَمْ یُجَشِّمْنَا إِلَّا یُسْراً، وَ لَمْ یَدَعْ لِأَحَدٍ مِنَّا حُجَّةً وَ لَا عُذْراً. فَالْهَالِکُ مِنَّا مَنْ هَلَکَ عَلَیْهِ، وَ السَّعِیدُ مِنَّا مَنْ رَغِبَ إِلَیْهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بِکُلِّ مَا حَمِدَهُ بِهِ أَدْنَى مَلَائِکَتِهِ إِلَیْهِ وَ أَکْرَمُ خَلِیقَتِهِ عَلَیْهِ وَ أَرْضَى حَامِدِیهِ لَدَیْهِ حَمْداً یَفْضُلُ سَائِرَ الْحَمْدِ کَفَضْلِ رَبِّنَا عَلَى جَمِیعِ خَلْقِهِ. ثُمَّ لَهُ الْحَمْدُ مَکَانَ کُلِّ نِعْمَةٍ لَهُ عَلَیْنَا وَ عَلَى جَمِیعِ عِبَادِهِ الْمَاضِینَ وَ الْبَاقِینَ عَدَدَ مَا أَحَاطَ بِهِ عِلْمُهُ مِنْ جَمِیعِ الْأَشْیَاءِ، وَ مَکَانَ کُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهَا عَدَدُهَا أَضْعَافاً مُضَاعَفَةً أَبَداً سَرْمَداً إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ. حَمْداً لَا مُنْتَهَى لِحَدِّهِ، وَ لَا حِسَابَ لِعَدَدِهِ، وَ لَا مَبْلَغَ لِغَایَتِهِ، وَ لَا انْقِطَاعَ لِأَمَدِهِ حَمْداً یَکُونُ وُصْلَةً إِلَى طَاعَتِهِ وَ عَفْوِهِ، وَ سَبَباً إِلَى رِضْوَانِهِ، وَ ذَرِیعَةً إِلَى مَغْفِرَتِهِ، وَ طَرِیقاً إِلَى جَنَّتِهِ، وَ خَفِیراً مِنْ نَقِمَتِهِ، وَ أَمْناً مِنْ غَضَبِهِ، وَ ظَهِیراً عَلَى طَاعَتِهِ، وَ حَاجِزاً عَنْ مَعْصِیَتِهِ، وَ عَوْناً عَلَى تَأْدِیَةِ حَقِّهِ وَ وَظَائِفِهِ. حَمْداً نَسْعَدُ بِهِ فِی السُّعَدَاءِ مِنْ أَوْلِیَائِهِ، وَ نَصِیرُ بِهِ فِی نَظْمِ الشُّهَدَاءِ بِسُیُوفِ أَعْدَائِهِ، إِنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیدٌ.

چون به دعا آغاز مى‏کرد نخست خداى عز و جل را با چنین عبارتهاى حمد و ثنا مى‏گفت :

حمد و سپاس خداى را،آن نخستین بى پیشین را و آن آخرین‏ بى پسین را،خداوندى را که دیده بینایان از دیدارش قاصر آید و اندیشه‏ واصفان از نعت او فروماند.آفریدگان را به قدرت خود ابداع کرد و به‏ مقتضاى مشیت خویش جامه هستى پوشید و به همان راه که ارادت او بود روان داشت و رهسپار طریق محبت خویش گردانید.

چون ایشان را به پیش راند،کس را یاراى واپس گراییدن نبود،و چون واپس دارد،کس را یاراى پیش تاختن نباشد.

هر زنده جانى را از رزق مقسوم خویش توشه‏اى معلوم نهاد؛آن‏ سان که کس نتواند از آن که افزونش داده،اندکى بکاهد و بر آن که‏ اندکش عنایت کرده،چیزى بیفزاید.

سپس هر یک از آدمیان را عمرى معین مقرر کرد و مدتى محدود که با گامهاى روزها و سالهایش مى‏پیماید،تا آنگاه که به سر آردش؛آن سان‏ که چون آخرین گامها را بر دارد و پیمانه عمرش لبریز شود،او را فرو گیرد:یا به ثواب فراوانش بنوازد،یا به ورطه عقابى خوفناکش‏ اندازد،تا بدکاران را به کیفر عمل خویش برساند و نیکوکاران را به‏ پاداش کردار نیک خویش و این خود عین عدالت اوست.

منزه و پاک است نامهاى او و ناگسستنى است نعمتهاى او.کس را نرسد که او را در برابر اعمالش باز خواست کند و اوست که همگان را به‏ باز خواست کشد.#(1) حمد و سپاس خداوندى را که اگر معرفت حمد خویش را از بندگان‏ خود دریغ مى‏داشت،در برابر آن همه نعمتها که از پس یکدیگر بر آنان‏ فرو مى‏فرستاد،آن نعمتها به کار مى‏داشتند و لب به سپاسش‏ نمى‏گشادند،به رزق او فراخ روزى مى‏جستند و شکرش نمى‏گفتند.و اگر چنین مى‏بودند از دایره انسانیت برون مى‏افتادند و در زمره‏ چارپایان در مى‏آمدند.چنان مى‏شدند که خداى تعالى در محکم تنزیل‏ خود گفته است:«چون چارپایانند،بل از چارپایان هم گمراه‏تر.»#(2)

حمد و سپاس خداوندى را که خود را به ما شناسانید و شیوه‏ سپاسگزارى‏اش را به ما الهام کرد و ابواب علم ربوبیت خویش را به‏ روى ما بگشاد و ما را به اخلاص در توحید او راه نمود و از الحاد و تردید در امر وى به دور داشت.او را سپاس گوییم،چنان سپاسى که چون در میان سپاسگزارانش زیستن گیریم،همواره با ما باشد و به یارى آن از همه آنان که خواستار خشنودى و بخشایش او هستند گوى سبقت‏ بربایم.آن چنان سپاسى که تابشش تاریکى وحشت افزاى گور بر ما روشن گرداند و راه رستاخیر براى ما هموار سازد و در آن روز که هر کس‏ به جزاى عمل خویش رسد و بر کس ستم نرود و هیچ دوستى از دوست‏ خویش دفع مضرت نتواند و کس به کس یارى نرساند،چون در موقف‏ بازخواست ایستیم،منزلت ما برافرازد و بر مرتبت ما بیفزاید .

حمد و سپاسى آنچنان که نوشته در نامه عمل ما به اعلى علیین فرا رود و فرشتگان مقرب بر آن گواهى دهند.

حمد و سپاسى آنچنان که در آن روز که دیدگان را پرده حیرت‏ فرو گیرد،دیدگان ما بدان روشنى گیرد و در آن روز که گروهى سیه‏روى‏ شوند،ما سپیدروى گردیم.

حمد و سپاسى آنچنان که ما را از آتش دردناک خداوندى برهاند و در جوار کرمش بنشاند.

حمد و سپاسى آنچنان که ما را با فرشتگان مقرب او همنشین سازد و در آن سراى جاوید که جایگاه کرامت همیشگى اوست با پیامبران‏ مرسل همدوش گرداند.

حمد خداوندى را که سیرتها و صورتهاى پسندیده را براى ما برگزید و روزیهاى خوش و نیکو را به ما ارزانى داشت.خداوندى که ما را آن گونه برترى داد که بر همه آفریدگان سلطه یابیم،چندان که به‏ قدرت او هر آفریده فرمانبردار ماست و به عزت او در ربقه طاعت ما.

سپاس خداوندى را که جز به خود،در نیاز را به روى ما فرو بست.

چگونه از حمد او بر آییم؟کى سپاسش توانیم گفت؟نمى‏توانیم،کى‏ توانیم؟

حمد خداوندى را که در پیکر ما ابزارهایى نهاد که توان بست و گشادمان باشد و به نعمت روح،زندگیمان عنایت فرمود و اندامهایى داد که به نیروى آنها کارها توانیم ساخت و ما را از هر چه خوش و گوارنده‏ است روزى داد و به فضل خویش بى‏نیاز گردانید و به من و کرم خود سرمایه بخشید.و تا فرمانبردارى و سپاسگزاریمان بیازماید،به کارهایى‏ فرمان داد و از کارهایى نهى فرمود.چون از فرمانش سر برتافتیم و بر مرکب عصیان برنشستیم،به عقوبت ما نشتافت و در انتقام از ما تعجیل‏ روا نداشت،بلکه به رحمت و کرامت خویش ما را زمان داد و به رأفت و حلم خود مهلت عطا فرمود،باشد که بازگردیم.

حمد و سپاس خداوندى را که ما را به توبه راه نمود.و اگر پرتو فضل‏ او نبود،هرگز بدان راه نمى‏یافتیم.و اگر از فضل او تنها به همین یک‏ نعمت بسنده مى‏کردیم،بازهم دهش او به ما نیکو و احسان او در حق ما جلیل و فضل و کرمش بس کرامند مى‏بود،که روش او در قبول توبه پیشینیان نه چنین بود.ما را از هر چه فراتر از تاب و توانمان بود معاف‏ داشت و جز به اندازه توانمان تکلیف نفرمود و جز به اعمال سهل و آسانمان وا نداشت،تا هیچ یک از ما را عذرى و حجتى نماند.

هر که از ما سر از فرمانش برتابد،کارش به شقاوت کشد و آن که به‏ درگاه او روى کند،تاج سعادت بر سر نهد.

حمد و سپاس خداى را،بدان سان که مقرب‏ترین فرشتگانش و گرامى‏ترین آفریدگانش و ستوده‏ترین ستایندگانش مى‏ستایند.

حمدى برتر از هر حمد دیگر،آن سان که پروردگار ما از همه آفریدگان‏ خود برتر است.

حمد باد او را به جاى هر نعمتى که بر ما و بر دیگر بندگان در گذشته و زنده خود دارد،به شمار همه چیزها که در علم بى‏انتهاى او گنجد و چند برابر نعمتهایش،حمدى بى‏آغاز و بى‏انجام و تا روز رستاخیز،حمدى‏ که حدى و مرزى نشناسد و حسابش به شمار در نیاید و پایانش نبود و زمانش در نگسلد.حمدى که ما را به فرمانبردارى و بخشایش او رساند و خشنودى‏اش را سبب گردد و آمرزش او را وسیله باشد و راهى بود به‏ بهشت او پناهگاهى بود از عذاب او و آسایشى بود از خشم او و یاورى بود بر طاعت او و مانعى بود از معصیت او و مددى بود بر اداى حق و تکالیف‏ او.حمدى که ما را در میان دوستان سعادتمندش کامروا کند و به زمره‏ آنان که به شمشیر دشمنانش به فوز شهادت رسیده‏اند درآورد.انه ولى‏ حمید.

پى‏نوشتها

1.اشاره است به این آیه: «لا یسئل عما یفعل و هم یسئلون (سوره 21/آیه 23)

.2 ان هم الا کالانعام بل هم اضل سبیلا (سوره 25/آیه 44)

رقص تروریست ها بر لبه تیغ

 

(یادداشت روز)
از 31 ژوئیه 2009- 8 مرداد 88- که سه تبعه آمریکایی به دلیل ورود غیرقانونی به خاک جمهوری اسلامی و به اتهام جاسوسی در مرز عراق دستگیر شدند تا انتشار خبری درباره دستگیری یک جاسوس زن آمریکایی در مرزهای شمالی- که البته تایید نهایی نشد- فعالیت ها و تحرکات جاسوسی علیه ایران شتاب گرفته و میل به افزایش داشته است. چرا که در این میان 18 مهرماه سال جاری نیز دو تبعه آلمانی که در پوشش توریست و گردشگر در تبریز حضور یافته بودند به اتهام جاسوسی بازداشت شدند. همچنین جای تأمل است که به موازات این تحرکات جاسوسی طی یکسال و نیم گذشته دشمنان نشان دار نظام جمهوری اسلامی به اقدامات تروریستی علیه دانشمندان کشورمان دست یازیدند. یکسال پیش در چنین روزهایی-22/10/88- عوامل ضد انقلاب دکتر علی محمدی را ترور و به شهادت رساند. ماه پیش هم دکتر مجید شهریاری و دکتر فریدون عباسی دو دانشمند هسته ای مورد سوءقصد قرار گرفتند که دکتر شهریاری به شهادت رسید.
هرچند از همان ابتدا ردپای رژیم صهیونیستی در ترورها قابل پیش بینی بود اما در ادامه مسئله کاملا مشخص شد بطوری که همین چند روز پیش روزنامه صهیونیستی هاآرتص و سایت وزارت خارجه این رژیم جعلی، هر دو ترور دانشمندان هسته ای را جزو موفقیت های مئیر داگان رئیس پیشین موساد ارزیابی کرده و به این ترتیب به صراحت اعتراف کردند که موساد در این ترورها نقش داشته است. حوادث تروریستی در زاهدان، چابهار، مهاباد و ... را نیز باید به اقدامات تروریستی دشمنان اضافه کرد.
اکنون این پرسش به میان می آید که چرا چند کشور غربی و رژیم صهیونیستی راهبرد «جاسوسی و ترور»! را علیه ایران اسلامی برگزیده اند؟ برای پاسخ به این سؤال ناگزیر باید نقبی به ماه های گذشته زد و صحنه رویارویی ایران اسلامی با نظام سلطه و مستکبران و چپاولگران را به نظاره نشست.
نقطه عزیمت بحث به دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در سال 88 برمی گردد.
از چند ماه مانده به انتخابات، دشمنان خارجی و متأسفانه برخی که گمارده های آنها در داخل محسوب می شوند بر روی سلامت انتخابات ایران شبهه افکنی کردند. نمونه ها و کدها در این باره به قدری است که گرد آوردن آنها مصداق مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد بود اما از باب نمونه که مشتی از خروارها و اندکی از بسیارها است می توان به مقاله دانیل کالینگرت عضو ارشد CIA اشاره کرد که صریحاً پارادایم مقوله شبهه افکنی در انتخابات را تئوریزه می کند. یا در همین راستا مرکز «سابان» وابسته به اندیشکده آمریکایی بروکینگز در جهت براندازی نرم در ایران و حمایت از مخالفان نظام قبل از انتخابات دستورالعمل صادر می نماید. خب؛ نمونه هایی از این دست و پمپاژکردن شبهه تقلب در فضای قبل از انتخابات نشان از آن داشت که دشمنان بیرونی و داخلی ایران اسلامی موعد انتخابات ریاست جمهوری را به عنوان بزنگاهی برای ترور جمهوریت و اسلامیت نظام درنظر گرفته اند و با طراحی های پیچیده و تودرتو تمام پتانسیل خود را به صحنه آورده اند تا به زعم خودشان بساط جمهوری اسلامی را جمع نمایند! بنابراین بعد از انتخابات مشاهده می کنیم که ادعای واهی تقلب پیش کشیده شده و از همین رهگذر آشوبها و اغتشاشات خیابانی کلید می خورد.
جالب اینجاست که در ادامه این پروژه به ثمر ننشسته مقامات ارشد آمریکایی و برخی دولت های غربی و همچنین رژیم صهیونیستی از باراک اوباما، هیلاری کلینتون تا سارکوزی و شیمون پرز و نتانیاهو آشکارا از آشوبگران و براندازان حمایت می کنند.
حتی برخی از تحلیلگران خارجی و غربی که همواره ژست دموکراسی خواهانه و انسان دوستانه به خود می گیرند به صحنه آمدند و بر نقش آمریکا و اذنابش در طراحی آشوب ها به منظور سرنگونی و تغییر نظام جمهوری اسلامی تاکید کردند. اعترافات «کنت تیمرمن» رئیس بنیاد ملی دموکراسی (NED)، «پل کریگ رابرتز» سیاستمدار سابق آمریکایی، «لرد بالتیمور» نویسنده و پژوهشگر غربی، «نیل ویلاتیو» تحلیلگر برجسته غربی و عضو کمپین مخالفان تحریم و مداخله نظامی در ایران نمونه هایی از این دست است.
اما علی رغم تمام ترفندها، دسیسه ها و کارشکنی هایی که دشمنان بیرونی نظام با به خدمت گرفتن بعضی در داخل کشور انجام دادند عمر فتنه 88 با بصیرت آحاد ملت به شماره افتاد و در 9 دی و 22 بهمن همان سال مرگ سیاسی فتنه گران رقم خورد.
طبیعی است که دشمنان تابلودار نظام که مدیریت فتنه پس از انتخابات را برعهده داشتند بعد از ناکامی بزرگ در پروژه -به زعم خود- براندازی جمهوری اسلامی به تاکتیک ها و راهبردهای دیگری روی بیاورند از همین روی، در آستانه سالگرد انتخابات ریاست جمهوری از کانال شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه تحریمی 1929 را علیه ایران به صحنه آوردند!
سپس آمریکا، استرالیا و اتحادیه اروپا تحریم های یکجانبه را بطرفیت ایران به تصویب رساندند.
حتی در شرایطی که جمهوری اسلامی خردادماه سال جاری گزارش نهایی خود درباره «بررسی دوره ای و جهانی حقوق بشر»-UPR- را در صحن شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو ارایه کرده و این گزارش با اجماع به تصویب رسید ولی چندی پیش با نفوذ آمریکا، رژیم صهیونیستی و استرالیا، کمیته سوم مجمع عمومی قطعنامه ای ضد ایرانی پیرامون حقوق بشر به تصویب رساند و این در حالی بود که 112 کشور عضو سازمان ملل با این قطعنامه موافقت نکردند.
خلاصه آنکه دشمنان با طراحی پروژه تقلب در انتخابات، مشروعیت نظام را نشانه رفته بودند، با اجرایی کردن گزینه- تحریم ها بر ضد ایران به فلج کردن اقتصاد جمهوری اسلامی دل بسته بودند، با پیش کشیدن سیاست «ایران هراسی» به دنبال اجماع جامعه جهانی علیه ایران بودند تا بنابر آنچه که می پنداشتند جمهوری اسلامی را در عرصه سیاسی و دیپلماسی منزوی نمایند و... چه پنبه دانه رنگارنگی در خواب دیده بودند. آنها تضعیف ساختار نظام و شکاف میان حاکمیت و مردم را تصور کرده بودند اما حضور توده های میلیونی در 9 دی و 22 بهمن خط بطلانی بر تصور آنها کشید.
به تحریم ها امید بسته بودند اما نه تنها بی خاصیتی و ناکارآمدی تحریم ها به اعتراف رسانه های غربی برملا شد که امروز ایران اسلامی با به اجرا درآوردن طرح بزرگ اقتصادی هدفمندی یارانه ها، دشمنان بیرونی را در موقعیت آچمز قرار داده است.
از سوی دیگر در حوزه دیپلماسی و سیاسی امروز توپ در زمین دشمن قرار گرفته است. اولا ایران در مذاکرات ژنو3 اقتدار خود را به نمایش گذاشت به طوری که تیم خانم اشتون در مذاکرات نتوانست دستپاچگی و سراسیمگی خود را پنهان نماید. ثانیا پیشنهاد هوشمندانه ایران اسلامی مبنی بر بازدید از تاسیسات هسته ای کشورمان از سوی کشورهای مختلف تمام بهانه ها و اشکال تراشی های آمریکا و چند کشور دنباله رو او را از بین برد.
همه این موفقیت ها در حالی است که جمهوری اسلامی ایران طی دو سال گذشته پیشرفت های خارق العاده ای در زمینه مسایل هسته ای داشته است که همگان حتی دشمنان توان انکار آن را ندارند.
اینجاست که با اشاره به موارد یاد شده می توان فهمید و پی برد که چرا داعیه داران قدرت (اعم از قدرت و توان نظامی، سیاسی، اقتصادی، اطلاعاتی و...) منفعلانه و از سر عجز و ناتوانی راهبرد «جاسوسی و ترور» علیه ایران را برگزیده اند.
واقعیت آن است که پیشرفت فزاینده و هر روزه نظام جمهوری اسلامی را نمی توانند برتابند. همچنانکه «جان ساورز» رئیس سازمان جاسوسی ام آی 6 انگلیس یکماه قبل از ترور دو دانشمند هسته ای کشورمان- عباسی و شهریاری- عجزآلود می گوید که دیپلماسی به تنهایی کافی نیست و باید در برابر ایران از اقدامات اطلاعاتی و جاسوسی بهره برد!
آنچه باید خاطرنشان کرد آن است که دشمنان در حوزه اطلاعاتی نیز سیلی های سنگینی از ایران دریافت کرده اند. در بحبوحه کارزاری که دشمنان بیرونی تمامی ظرفیت و پتانسیل خود را علیه ایران اسلامی به صحنه آورده بودند دستگاه اطلاعاتی کشور با شکار عبدالمالک ریگی سرکرده گروهک تروریستی جندالشیطان تودهنی محکمی را به تروریسم دولتی آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی زد.
ضمن آنکه دستگیری سه تبعه آمریکایی، دو تبعه آلمانی و مواردی از این دست که همگی متهم به جاسوسی هستند نشان از اقتدار و بیداری و هوشیاری نیروهای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی دارد.
اخیرا نیز سربازان گمنام امام زمان(عج) با رصد دقیق اطلاعاتی و اقدامات چند لایه آفندی و پدافندی و نفوذ به عمق اطلاعاتی موساد عوامل اصلی ترور شهید دکتر مسعود علیمحمدی را شناسایی و دستگیر کردند. مروری گذرا بر بازتاب خبر بازداشت تروریست ها و حیرت توام با وحشت سرویس های اطلاعاتی بیگانه از این موفقیت ها به وضوح نشان می دهد که تروریست ها علی رغم بهره گیری از تجهیزات و امکانات بیگانگان، خود را در حال رقص بر لبه تیغ می دانند.
اکنون نوبت دستگاه قضایی است که اقتدار جمهوری اسلامی ایران را بار دیگر به دشمنان بیرونی و نشان دار نظام تحمیل نماید.
البته دستگاه قضایی همچنانکه انتظار می رفت اقدامات ارزشمندی در این زمینه انجام داده است و در همین ارتباط از جمله برای سه تبعه آمریکایی متهم به جاسوسی کیفرخواست صادر شده و زمان رسیدگی به اتهامات آنها در دادگاه به گفته مقامات قضایی 17بهمن ماه خواهد بود.
دو تبعه آلمانی نیز به خبرنگار نبودنشان اعتراف داشته و مقامات قضایی تصریح کرده اند که جرم جاسوسی آنها محرز است و پرونده این دو در حال تکمیل شدن است. همچنین در ماه گذشته 11نفر از عوامل گروهک تروریستی جندالشیطان پس از فرآیند دادرسی اعدام شدند و مردم انقلابی و مؤمن ایران اسلامی بی صبرانه منتظرند تا در اسرع وقت بقیه جاسوسان و تروریست ها و عوامل ستون پنجم دشمن نیز به سزای اعمالشان برسند.
حسام الدین برومند

سخنان حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب.

 بسمه تعالی 

رهبر معظم انقلاب اسلامی عوامل اصلی فتنه سال 88 را طراحان خارجی دانستند و خاطرنشان کردند: کسانی را که مردم به آنها سران فتنه می گویند، در واقع بازیچه طراحان اصلی بودند و دشمن آنها را به وسط صحنه هل داده بود که البته آنها نیز باید راه خود را از دشمن جدا می کردند که این کار را انجام ندادند و مرتکب گناه شدند.
حضرت آیت الله العظمی خامنه ای صبح دیروز در دیدار هزاران نفر از مردم قم، بصیرت و تشخیص صحیح شرایط، احساس تعهد ومسئولیت، و حضور به موقع در صحنه را سه عامل اصلی موفقیت در امتحان های الهی و زمینه ساز پیشرفت مادی و معنوی برشمردند وتأکید کردند: ملت ایران با عبور موفقیت آمیز از امتحان های گوناگون الهی در طول 32 سال گذشته، امروز مقتدرتر از هر زمان دیگر با عزم و اراده قوی و هوشیاری و یکپارچگی به راه خود برای رسیدن به قله های سعادت و کمال و حیات طیبه دنیا و آخرت ادامه خواهد داد.
حضرت آیت الله خامنه ای در این دیدار که در سالروز قیام تاریخی مردم قم در نوزدهم دی سال 56، برگزار شد، این حادثه بزرگ را نشانه پیشگامی مردم قم در بصیرت، احساس مسئولیت و حضور در صحنه دانستند و افزودند: حرکت نوزدهم دی مردم قم در سال 56، یک سیلی محکم به رژیم طاغوت و جبهه استکبار بود که با هدایت امام خمینی(ره)، زمینه ساز پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن سال 57 شد.
ایشان با تأکید بر اینکه حساسیت بالای دشمنان نسبت به مردم و حوزه علمیه قم، به دلیل بصیرت بالا، روحیه احساس تعهد و حضور به موقع در صحنه آنان است، خاطرنشان کردند: عکس العمل دشمنان در قبال قدرت نمایی مردم، حوزه علمیه، علما و جوانان قم در جریان سفر رهبری به این شهر مقدس نیز، نشان دهنده همین روحیات والا و عظمت این حرکت و همچنین عجز و آسیب پذیری دشمنان است.
رهبر انقلاب اسلامی پیروزی انقلاب اسلامی ایران و نحوه واکنش دنیای کفر واستکبار در 32 سال گذشته را نمونه دیگری از آسیب پذیری مخالفان و معاندان نظام اسلامی و عظمت حرکت ملت ایران برشمردند و افزودند: تشکیل نظام اسلامی در ایران و ایستادگی در مقابل قلدرترین حکومت های دنیا، ارائه یک راه نو برمبنای اسلام واقعی بود که این موضوع برای جبهه استکبار و ظلم، تحمل ناپذیر است و علت اصلی مخالفت ها با جمهوری اسلامی ایران نیز همین قضیه است.
حضرت آیت الله خامنه ای با یادآوری کارهای بزرگ و سربلندی های ملت ایران در میدان های مختلف، تأکید کردند: این ملت به برکت موفقیت در امتحان های الهی توانسته است خود را از لحاظ معیارهای معنوی و مادی بالا بکشد که پیشرفت های علمی و فناوری و کار و خدمت رسانی در سراسر کشور نمونه های پیشرفت مادی است.
ایشان با اشاره به کمک ها و الطاف الهی در تمام این موفقیت ها تأکید کردند: ملت ایران در میدان های گوناگون دست قدرت الهی را دیده و حس کرده است.
رهبر انقلاب اسلامی شکست فتنه سال گذشته را نمونه ای از الطاف و دست قدرت الهی دانستند و افزودند: با لطف و عنایت خداوند متعال، مردم، بیدار و وارد صحنه شدند وتوانستند توطئه ای عظیم را خنثی کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: هنوز ابعاد فتنه سال گذشته به طور کامل شناخته نشده است و زمینه های زیادی برای تحلیل و تبیین آن وجود دارد زیرا دشمن طراحی و محاسبات دقیقی انجام داده بود.
ایشان عوامل اصلی فتنه سال 88 را طراحان خارجی دانستند و خاطرنشان کردند: کسانی را که مردم به آنها سران فتنه می گویند، در واقع بازیچه طراحان اصلی بودند و دشمن آنها را به وسط صحنه هل داده بود که البته آنها نیز باید راه خود را از دشمن جدا می کردند که این کار را انجام ندادند و مرتکب گناه شدند.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: انسان نباید بازیچه دشمن شود و اگر غفلتی هم کرد ولی در وسط کار متوجه موضوع شد، باید بلافاصله راه خود را تغییر دهد.
حضرت آیت الله خامنه ای در تبیین زوایای فتنه سال گذشته تأکید کردند: عامل اصلی، دیگرانی بودند که طراحی کرده بودند و در طراحی و محاسبات خود به دنبال حذف جمهوری اسلامی و تغییر نظام بودند.
ایشان افزودند: طراحی اصلی دشمنان، این بود که جمهوری اسلامی و حقیقت و شعار دین از جامعه ایران برچیده شود و قاعده حکومت و دولت را به شکل مطلوب خود تشکیل دهند.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: صحنه گردانان اصلی، حالت دیگری را نیز طراحی کرده بودند که اگر به نتیجه مطلوب خود نرسند، کشور را به آشوب بکشانند و با تقلید از انقلاب اسلامی و بوجود آوردن کاریکاتوری از آن، به اهداف خود برسند.
ایشان افزودند: اما ملت ایران با تشخیص صحیح اوضاع، احساس تعهد و حضور به موقع در صحنه، به دهان طراحان اصلی زد و بساط آنها را جمع کرد.
رهبر انقلاب اسلامی موفقیت ملت ایران در این آزمون بزرگ و پیچیده را زمینه ساز پررنگ تر شدن خط دین و انقلاب در کشور و اقتدار روزافزون نظام اسلامی دانستند و خاطرنشان کردند: اقتدار روزافزون در واقع پاداش الهی برای موفقیت در این آزمون است.
حضرت آیت الله خامنه ای همه آحاد مردم و مسئولان را به حفظ هوشیاری و تشخیص صحیح مسائل اصلی از مسائل فرعی و جابجا نکردن آنها فراخواندند و افزودند: نداشتن بصیرت و شکست در امتحان الهی موجب تنزل و انحطاط جامعه خواهد شد، همانگونه که نتیجه شکست مردم در امتحان الهی در دوران امیرالمومنین علی(ع) و شهادت آن حضرت در محراب عبادت به دست اشقی الناس، به شهادت رسیدن حضرت سیدالشهدا علیه السلام و یاران ایشان در حادثه کربلا بود.
ایشان جایگاه والای کنونی ملت ایران و موفقیت های او در مسائل داخلی و تأثیرگذاری در منطقه و مسائل مهم جهانی را نتیجه سربلندی در امتحان های گوناگون دانستند و خاطرنشان کردند: دشمن تلاش فراوانی انجام می دهد تا با فشارهای اقتصادی، و تبلیغات دروغین و پرحجم و ترساندن دولتها و ملت ها از جمهوری اسلامی ایران، مانع از ادامه مسیر پیشرفت نظام اسلامی شود اما به نتیجه نرسیده است.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به شکست سیاست های آمریکا در قضایای فلسطین، لبنان، افغانستان و عراق افزودند: آمریکایی ها، جمهوری اسلامی ایران را عامل اصلی ناکامی های خود معرفی می کنند در حالی که آنها از بیداری و سیاست صحیح ملتها شکست خورده اند.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: تأثیر و اقتدار جمهوری اسلامی ایران در منطقه و در میان ملت ها تأثیری معنوی است زیرا نظام اسلامی موجب بیداری ملت ها می شود و در چنین شرایطی است که آمریکا تمام تلاش خود را به کار می بندد تا دولت کنونی عراق بر سر کار نیاید اما به دلیل بیداری مردم، این دولت سر کار می آید و آمریکا هم هیچ کاری نمی تواند بکند.
ایشان خاطرنشان کردند: ملت ایران به راه پیشرفت و اقتدار خود تا رسیدن به قله ها و حیات طیبه دنیا و آخرت ادامه خواهد داد.
حضرت آیت الله خامنه ای عزم و اراده مردم و مسئولان را برای پیمودن این راه، خوب و قوی ارزیابی و تأکید کردند: شرط ادامه موفقیت آمیز مسیر پیشرفت و اقتدار، بیداری و دستکم نگرفتن دشمن است.
ایشان افزودند: همه آحاد مردم بویژه جوانان، روحانیون، دانشگاهیان و مسئولان باید هوشیاری خود را حفظ و دو چندان کنند.
رهبر انقلاب اسلامی در پایان تأکید کردند: بیداری مسئولان، خدمت به مردم و حفظ یکپارچگی در میان خود است که همچون خاری در چشم دشمن خواهد بود.
در ابتدای این دیدار حجت الاسلام والمسلمین سعیدی تولیت آستانه مقدسه حضرت معصومه سلام الله علیها، با اشاره به قیام تاریخی نوزدهم دی سال 56، تأکید کرد: مردم قم همواره در صحنه بوده و نشان داده اند که پشتیبان ولایت فقیه هستند.
وی به نمایندگی از مردم استان قم و حوزه علمیه و علما از سفر اخیر رهبر انقلاب اسلامی به شهر مقدس قم تشکر و قدردانی کرد.

زخم پنجاه ساله انگلیس بر پیکر سودان

 بسمه تعالی 

همه پرسی سودان برای تعیین تکلیف جنوب این کشور توجهات جهان اسلام و بخصوص کشورهای مسلمان قاره آفریقا را بخود جلب نموده است. تقریباً تردیدی در این وجود ندارد که نتیجه این همه پرسی جدایی بخشی از جهان اسلام و الحاق آن به منطقه ای است که از یکسو مسیحی است و از سوی دیگر به بلوک غرب تعلق دارد. به همین دلیل در چهره هر مسلمان می توان ناراحتی شدید ناشی از این «تعرض» که رسانه های غرب نام آن را «انتخاب عادلانه» گذاشته اند، مشاهده کرد.
سودان نقطه ورود اسلام به قاره آفریقاست، سالها قبل رهبر دست نشانده شورشیان جنوب گفته بود ما با جداسازی جنوب، نقطه ورود اسلام به آفریقا را کنترل کرده و از این طریق موقعیت اسلام در آفریقا را ضعیف و ضعیف تر می گردانیم پس کاملا واضح است که از نظر اروپا و آمریکا آنچه دیروز در «پهناورترین کشور آفریقا» اتفاق افتاد، یک جنگ آغازین بوده است و دقیقاً به همین دلیل مدت هاست رهبران اروپایی و آمریکایی در جنوب سودان و کشورهای مسیحی همجوار آن اردو زده و باراک اوباما نماینده ویژه ای- جان کری- برای مدیریت جدایی جنوب از شمال سودان تعیین کرده است. در همان حال رژیم صهیونیستی که خود را در یک بن بست جدی در خاورمیانه و بخصوص در مواجهه با مقاومت اسلامی می بیند طی هفته های اخیر به تکاپو افتاده و خانواده های یهودی و نهادهای خاص صهیونیستی از جمله کارشناسان بنیاد «موشه دایان» را به «زئیر» -بزرگترین همسایه جنوبی سودان که طی 60 سال گذشته بارانداز حضور اسرائیلی ها بوده- گسیل کرده است.
در بحث جدایی جنوب از شمال سودان سازمان ملل نیز نقش ویژه ای به عهده گرفته است. طرح همه پرسی جنوب-یعنی طرح تجزیه- بخشی از طرح کلی سازمان ملل درباره سودان است. این طرح 5 سال پیش و در زمان دبیرکلی کوفی عنان- یک مسیحی غنایی- به تصویب رسید. براساس این طرح دولت مرکزی سودان موظف بود در سال 2011 همه پرسی جنوب را برگزار کند و پیش از آن دولت مرکزی باید رهبران جنوب را در پست های حساس- معاونت رئیس جمهور، معاون وزیرکشور، معاون وزیر دفاع و... - مشارکت می داد و 40 درصد از درآمدهای نفتی به جنوب اختصاص می یافت و همزمان، خودمختاری جنوب را می پذیرفت. در این اثنا دادگاه داوری لاهه برای عملیاتی کردن طرح خود احمدحسن البشیر- رئیس جمهور سودان- را به اتهام کشتار مردم دارفور محکوم و اینترپل را مامور دستگیری او کرد. این اقدام برای آن انجام شد که از یک طرف سه ایالت غربی سودان- که مسائل آنان با دولت مرکزی هیچ ارتباطی با بحث جنوب ندارد- را علیه دولت مرکزی فعال نگه دارند و سبب ضعف بیشتر دولت مرکزی شوند و از سوی دیگر شخص رئیس جمهور را برای تن دادن به توافق 2005 تحت فشار ویژه قرار دهند.
دولت سودان انتخابات ریاست جمهوری را در اوایل سال 89- مارس 2010- در سودان برگزار کرد چون اطمینان خاطر داشت که غرب انتخابات سودان را «ناسالم» می خواند و زیر بار نتیجه آن نمی رود و او می تواند از این فضا برای بهم زدن همه پرسی جنوب استفاده کرده و در عمل وحدت سودان و یکپارچگی شمال و جنوب آن را تضمین نماید. اما این محاسبه درست از آب درنیامد انتخابات مارس سودان که با پیروزی قاطع و تاریخی عمرالبشیر و حتی رای متراکم10ایالت جنوب به او برگزار شد، مورد پذیرش بی چون و چرای غرب قرار گرفت و از جمله فرستادگان ویژه باراک اوباما- 200 عضو بنیاد جیمی کارتر- اعلام کردند که انتخابات کاملاً سالم بوده و عمر البشیر در یک انتخابات دمکراتیک به 86درصد آراء شهروندان سودانی- از جمله آراء 10ایالت جنوب و سه ایالت دارفور- نایل گردیده است و جالب اینکه رهبر شورشیان جنوب که معاونت رئیس جمهور سودان را هم در اختیار دارد، اولین کسی بود که پیروزی «قاطع و تاریخی و دمکراتیک» البشیر را به وی تبریک گفت. با این روند همه راهها به روی عمرالبشیر برای چون و چرا در مورد برگزاری همه پرسی جنوب بسته شد چرا که برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در 10 ایالت جنوب و آرام برگزار شدن آن و سپس پذیرش نتیجه ثابت کرد که جنوب در آمادگی کامل برای برگزاری همه پرسی است و حالا نوبت دولت مرکزی است که به جنوبی ها اعتماد کرده و همه پرسی را برگزار کند و نتیجه را بپذیرد.
عمرالبشیر امیدی هم به احزاب و نیروهای داخلی سودان داشت. مخالفت شدید مردم سودان و احزاب سودانی با جداسازی جنوب و تبدیل این اعتراضات به یک جنبش اجتماعی می توانست حکومت مرکزی را در عدم اجرایی کردن توافق سال 2005 و مصوبه شورای امنیت سازمان ملل دلگرم نموده و از آن به عنوان عدم آمادگی سودان یاد کند. شبیه موضعی که کشور مراکش در برابر جدا شدن «صحرای غربی» گرفته و عدم اجرای مصوبه شورای امنیت را به مخالفت قاطع مردم مراکش استناد می دهد. متاسفانه دلایلی وجود داشت که بشیر نتواند از این ظرفیت استفاده کند. از یک سو افرادی نظیر حسن الترابی که رهبر بزرگترین جریان سودانی- بعد از حزب کنگره خلق به رهبری البشیر- است در انتخابات ریاست جمهوری مارس 2010 با جنوبی ها علیه حزب کنگره هم پیمانی نمود و در چرخه جریان جدایی هم موضع فعالی نگرفت. احزاب و شخصیت های دیگر سودانی- نظیر میرغنی و حزب امت به رهبری صادق المهدی خیلی زود جدایی جنوب را «واقعیتی تلخ که چاره ای جز قبول آن وجود ندارد» دانسته و مردم را برای پذیرش آن آماده کردند. از سوی دیگر مردم شمال سودان به ایالات جنوبی به عنوان مجموعه ای که در 50 سال گذشته غیر از زحمت برای شمالی ها چیزی نداشته اند، می نگرند و معتقدند بخش اعظم بودجه دولت در «چاه ویل جنوب» - اصطلاح عمومی شمالی ها- هزینه می شود و در عین حال هیچ اعتمادی به آنان وجود ندارد. شمالی ها می گویند مرکز به دلیل نفوذ جنوبی ها در پست های حساس آن عملا نامطمئن شده است بر این اساس مقاومت سودانی ها در قبال تجزیه جنوب ضعیف و شکننده بود در حالیکه غرب و رژیم صهیونیستی در کشورهای آفریقای مرکزی، زئیر، اوگاندا، کنیا و اتیوپی - که جنوب سودان را چون حلقه ای در میان گرفته اند - ستادهایی را برای تشویق جنوبی ها به جدایی دایر کرده بودند.
در منطقه جنوب سودان - شامل 10 ایالت و حدود 9 میلیون نفر جمعیت و حدود 600 هزار کیلومتر مربع مساحت - مسیحی ها حداکثر 40 درصد از جمعیت را تشکیل می دهند، مسلمانان بیش از 30 درصد و «انومیست» - که خدای خود را در مخلوقات جستجو می نمایند - جمعیت جنوب را به خود اختصاص داده اند با این وجود، جدایی طلبی همواره توسط بخش مسیحی و با پشتیبانی کشورهای مسیحی همجوار جنوب سودان - بخصوص زئیر -دنبال شده است.
در باره جدایی جنوب از شمال سودان نکات دیگری هم وجود دارند:
1- تجزیه سودان یک آرزوی 10 ساله برای غرب - بخصوص فرانسوی ها و آمریکایی ها - به حساب می آید از نظر آنان تجزیه سودان و اضافه شدن یک کشور مسیحی به مجموعه کشورهای مسیحی مرکز آفریقا خط تماس غرب با منطقه اقتصادی و ژئواکونومیک آفریقا را تکمیل می کند. آمریکایی ها دیری است که حد فاصل شمال و جنوب تنگه باب المندب تا کشورهای انگولا، گامبیا، گینه بیسائو، گینه، سیرالئون در غرب قاره آفریقا را منطقه ای ویژه و مملو از انواع مواد عمدتا منحصر به فرد کانی اعلام کرده اند در این حد فاصل 22 کشور حضور دارند که علاوه بر 5 کشور یاد شده، شامل کشورهای بورکینافاسو، غنا، بنین، مالی، نیجر، چاد، نیجریه، کامرون، آفریقای مرکزی، کنگو، زئیر، اوگاندا، کنیا، اتیوپی، سومالی، سودان و جیبوتی می شود. این کمربندی است که حدود60 درصد از جمعیت آنها را مسیحیان تشکیل می دهند و غرب آن را حیاط خلوت خود به حساب می آورد. از این رو باید گفت از آنجا که جدایی جنوب سودان ممکن است به سلطه بلامنازع غرب در قلب آفریقا منجر شود برای کشورهای مسلمان این قاره دارای پیامدهای امنیتی سوء فراوانی است و لذا نباید در قبال این رخداد بی تفاوت باشند.
2- دولت سودان تلاش کرده است تا از طریق استثنا کردن منطقه حساس «ابیا» از طرح تجزیه- با استناد به اینکه حدود 60درصد ساکنان این منطقه مسلمانند- موقعیت استراتژیک خود را در جنوب حفظ کند ولی شواهد و قرائن بیانگر آن است که شورشیان جنوب به بهانه اینکه مسلمانان ساکن در این منطقه عمدتا مهاجرین شمال هستند از آغاز جدایی فشارها را برای فراری دادن مسلمانان از این منطقه آغاز خواهند کرد و لذا سودانی ها باید خود را برای تداوم شرایط بحرانی آماده نمایند.
3- از آنجا که حدود 70درصد از منابع اقتصادی سودان اعم از نفت، سایر مواد کانی و زراعت و منابع آبی در جنوب است جدا شدن جنوب می تواند شرایط اقتصادی شمال را تضعیف کرده و بی ثباتی سیاسی در سودان را به دنبال داشته باشد. این بی ثباتی می تواند منطقه حساس دارفور- تقابل قبایل آفریقایی با قبایل عرب- که بعد از جنگهای زیاد آرام شده است را وارد دور جدید درگیری قبیله ای نماید و در همان حال می تواند کشورهای مسلمان نشین شمال آفریقا از جمله مصر و الجزایر را تحت تاثیر قرار دهد.
همین الان تحریکاتی در اسکندریه مصر به بهانه آزار مسیحیان توسط مسلمانان و تحریکاتی در الجزایر برای فعال کردن «آمازیق ها» به چشم می خورد و در پشت هر دوی این ماجرا دست غرب و رژیم صهیونیستی دیده می شود.
سعدالله زارعی

 


آیت الله مکارم: مسائل اخلاقی به مسائل سیاسی تبدیل شده است .

 

بصیرت: یکی از مراجع تقلید گفت: ما به همان اندازه که به جمهوریت اهمیت می‌دهیم برای اسلامیت هم اهمیت قائل هستیم.

آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی غروب چهارشنبه در دیدار سردار اسماعیل احمدی‌مقدم فرمانده انتظامی و تعدادی از فرماندهان انتظامی استان‌های کشور برگزاری دوره‌های آموزشی برای فرماندهان و افسران نیروی انتظامی را اقدامی مفید دانست و اظهار داشت: نظام جمهوری اسلامی مرکب از دو عنصر جمهوریت و اسلامیت است، در حالی که نظام‌های کشورهای دیگر مخصوصا کشورهای غربی اگر جمهوری باشد پسوندی ندارد.این مرجع تقلید تاکید کرد: به همان اندازه که ما به حضور مردم اهمیت می‌دهیم، به همان اندازه بلکه بیشتر به اسلامی بودن نظام اعتقاد داریم و برای رسیدن به این اهداف برگزاری دوره‌های آموزشی بسیار مفید و موثر است و آثارش هم در سطح جامعه آشکار می‌شود.

استاد برجسته حوزه علمیه با اشاره شاخه‌های اجتماعی، اخلاقی، سیاسی و قضایی امنیت اظهار داشت: شما برای برقراری امنیت اجتماعی دوره‌هایی را در دانشگاه‌ها و دانشکده‌ها گذراندید ولی برای ایجاد امنیت اخلاقی لازم است در این دوره‌های آموزشی شرکت کنید تا بتوانید در جامعه اسلامی امنیت اخلاقی ایجاد کنید.

آیت‌الله مکارم شیرازی تصریح کرد: من وقتی موضع‌گیری‌های فرمانده انتظامی در مورد مسائل اخلاقی را در رسانه‌ها می‌بینم و می‌شنوم لذت می‌برم. کار پلیس فقط این نیست که جلوی دعواها و قاچاق و... را بگیرد، بلکه باید در کنار آنها امنیت اخلاقی ایجاد کند.

وی تاکید کرد: اگر در جامعه امنیت اخلاقی وجود نداشته باشد جنبه اسلامی بودن جمهوری اسلامی تشریفاتی می‌شود.

آیت‌الله مکارم شیرازی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اظهارات برخی از مخالفین در مورد امنیت اخلاقی تصریح کرد: بعضی از مخالفین در جمع‌هایی سفسطه و مغالطه می‌کنند و خیال می‌کنند که امنیت اخلاقی به این است که درگیری ایجاد شود؛ این اظهارات بهانه است برای اینکه اصل امنیت اخلاقی را زیرسئوال ببرند.

مسائل اخلاقی به مسائل سیاسی تبدیل شده است

آیت‌الله مکارم شیرازی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه امروز مسائل اخلاقی تبدیل به مسائل سیاسی شده است اظهار داشت: امروز باید هم به دلیل مسائل اسلامی و هم به دلیل مسائل سیاسی به بحث امنیت اخلاقی اهمیت بدهیم.وی اضافه کرد: دشمنان ما می‌دانند مادامی که جوانان ما مذهبی هستند نمی‌شود با آنها درگیر شد.این مرجع تقلید گفت: چند سال پیش که تصور می‌رفت طالبان از قسمت شرق کشور به ایران حمله کنند بیش از 70 هزار بسیجی برای مقابله با طالبان حاضر شدند. ما تصور نکنیم که دشمنان قصد حمله نداشتند بلکه آنها وقتی با جمعیتی مواجه شدند که شهادت را افتخار می‌دانستند از نفوذ به خاک کشورمان پشیمان شدند.

آیت‌الله مکارم شیرازی با اشاره به تغییر روش دشمنان برای ضربه زدن به نظام اسلامی تاکید کرد: آنها از طریق رواج مواد مخدر و گسترش سایت‌ها و شبکه‌های مبتذل به دنبال این هستند که عقیده جوانان ما را با شبهات باطل کنند و اگر آنها در این مسیر موفق شوند همه چیز ما به خطر می‌افتد.

دومین فرزند محمد رضا پهلوی خودکشی کرد.

 بسمه تعالی 

علیرضا، دومین فرزند محمدرضا پهلوی است که با خودکشی به زندگی خود پایان می‌دهد.به گزارش شبکه ایران، علیرضا پهلوی، دومین فرزند پسر محمدرضا پهلوی، آخرین شاه ایران، صبحگاه چهاردهم دی ماه ۱۳۸۹ برابر با چهارم ژانویۀ ۲۰۱۱، در منزل مسکونی خود در شهر بوستون آمریکا به زندگی خود خاتمه داد.وب سایت رسمی رضا پهلوی با انتشار اطلاعیه‌ای با امضای رضا پهلوی، فرح پهلوی، فرحناز پهلوی، یاسمین پهلوی، نور پهلوی، ایمان پهلوی، ضمن اعلام این خبر نوشته است: «شادروان، همچون میلیون‌ها جوان ایرانی، از آنچه که به ناروا بر میهن عزیزش می‌گذشت، سخت آزرده و غمگین بود، و نیز هیچگاه خاطرۀ دردناک مرگ پدر و خواهر عزیزش او را رها نکرد!»در این اطلاعیه همچنین اضافه شده است: « او بسیار کوشید که به گونه ای بر این بحران درونی فائق آید، دریغا که موفق نشد، تا اینکه سرانجام در صبحگاه چهاردهم دی ماه ۱۳۸۹ (چهارم ژانویۀ ۲۰۱۱) در منزل مسکونی خود در شهر بوستون آمریکا به زندگی خود خاتمه داد و همۀ خانواده و دوستدارانش را در غمی عمیق فرو برد!»هنوز جزئیات بیشتری از مرگ علیرضا پهلوی منتشر نشده است.گفتنی است، علیرضا پهلوی متولد سال ۱۳۴۵ و فارغ التحصیل دانشگاه هاروارد در رشته ایرانشناسی بود. وی دومین فرزند محمدرضا پهلوی است که با خودکشی به زندگی خود پایان می‌دهد.همچنین لیلا پهلوی متولد ۱۳۴۹ در ۲۰ خرداد ماه سال ۱۳۸۰ در هتلی در لندن با مصرف داروهای خواب آور دست به خودکشی زد.

خاطره قرآنی

 بسمه تعالی

همنشینی با قرآن 

یکی از مدرسان دانشگاهمان میگفت: یک باربرای تلاوت قرآن به کرمان دعوت شدم. وقتی به آنجا رفتم، شنیدم شخصی که دستش هنگام کار با دستگاه پرس، له شده بود و دکترها دستور به قطع دستش را داده بودند، با توسل به حضرت بقیة الله الاعظم(عج) شفا گرفته است. من که این مطلب برایم بسیار جالب بود، تلاش کردم تا هر طور شده، او را ببینم.

وقتی او را دیدم، پرسیدم: شما چه عمل صالحی انجام دادهای که این چنین مورد عنایت قرار گرفتهای، ایا اهل تهجّد و نماز شب بودهای؟

ایشان گفتند: «البته، اهل نماز شب نیستم، ولی با قرآن و محافل قرآنی انس دارم و به قاریان قرآن و سعی میکنم با ماشین خود آنها را به مجالس قرآنی برسانم و در پی خیر باشم».

گر طبیانه بیایی به سر بالینم به دو عالم ندهم لذت بیماری را ! 

رویای تلاوت 

سرود عشق و ایمان را بخوانید کتاب نور عرفان را بخوانید

شما را هر قدر باشد میسر گل آیات قرآن را بخوانید

روزی به دیدار یکی از دوستانم که قاری قرآن بود رفتم که عمل کرده بود هنگام به هوش آمدن بالای سرش ایستاده بودم و میشنیدم که قرآن تلاوت مینمود. وقتی موضوع را به دکتر گفتم و ایشان پاسخ داد: «معمولا اکثر افراد در موقع به هوش آمدن صداها یا روحیاتی را که داشتهاند، از خود بروز میدهند .ایشان هم که قبلاً قرآن تلاوت میکرده و با قرآن مانوس بوده است، در هنگام به هوش آمدن، قرآن میخواند». 

کلام روحبخش 

دقیقاً به خاطر ندارم که چند ساله بودم. شاید 12 سال داشتم. شب، وقتی افراد خانواده، به کار خود سرگرم بودند، من به این میاندیشیدم که چگونه خود را مشغول کنم؟! ناگهان به ذهنم خطور کرد که قرآن بخوانم و جان را با آیات نور جلائی بدهم همانطور که پدرم هر روز بعد از نماز صبح با تلاوت آیات قرآن جانم را تازه میکرد. بنابراین به سراغ قرآن رفتم و نزدیک نیم ساعت با صدای بلند و نه چندان خوش به تلاوت قرآن پرداختم، آن شب وقتی خوابیدم، خود را دیدم که با لحنی بسیار زیبا و حالتی معنوی که سراسر وجودم را در بر گرفته بود، آیه; بسم اللهالرحمن الرحیم را تلاوت میکردم؛ لحن و صدایی نیکو که اکنون پس از سالها، هنوز نه خودم توانستهام آیه; شریفه; بسم الله الرحمن الرحیم را آن گونه تلاوت کنم و نه از قاری مشهور و متبحری شنیدهام. 

یاسین 

مادری میگفت از واعظی شنیده بودم که هر کس در هنگام بارداری هر شب قبل از خواب سوره; یس را بخواند عاقبت فرزندش، قاری یا مربی قرآن خواهد شد. من چنین کردم، وقتی فرزندم به 6 سالگی رسید، او را به مکتب خانه بردم تا قرآن را یاد بگیرد، اما متاسفانه او مکرر از مکتب خانه فرار میکرد، حتی به مدرسه نرفت و تا چهارده سالگی بیسواد بود.

من که بسیار نامید شده بودم، با خود گفتم: «یا خواندن سوره; (یس) قبول نشده یا حرفهای واعظ در بالای منبر صحت نداشته است». مدتی که گذشت، پسرم به طور عجیبی شیفته قرآن شد، در تحت تربیت مربی قرآن قرار گرفت و به این وسیله هم از لحاظ اخلاقی بسیار پیشرفت نمود و هم در زمان انقلاب در حرکتهای انقلابی به طور فعال شرکت کرد، پس از انقلاب نیز در جبهههای دفاع مقدس جنگید و به درجه جانبازی رسید. اکنون نیزموفق به کسب مدرک دانشگاهی شده است و این نیست، مگر به برکت قرآن و لطف خداوند متعال.

استعفای مهدی فضائلی عضو هیأت منصفه مطبوعات

 

در پی بی‌اعتنایی به رای هیأت منصفه درباره مدیر مسئول روزنامه ایران
فضائلی از هیات منصفه مطبوعات استعفا کرد

خبرگزاری فارس: مهدی فضائلی عضو هیأت منصفه مطبوعات به‌دلیل بی‌اعتنایی قاضی به رای هیأت منصفه و تا تعیین تکلیف جایگاه این هیأت از عضویت هیأت منصفه استعفا داد.

به گزارش خبرگزاری فارس ،فضائلی در گفت‌وگویی با اشاره به رأی دادگاه درباره مدیر مسئول روزنامه ایران گفت: این دومین بار است که قاضی علی‌رغم اتفاق آرای هیأت منصفه در عدم مجرمیت متهم وی را نه تنها محکوم کرده بلکه جرائم سنگینی مانند شلاق و حبس تعیین کرده است.
مدیرعامل سابق خبرگزاری فارس افزود: مرتبه قبل نیز برای اولین بار مشابه همین مسأله برای مدیرعامل سابق ایرنا رخ داد.
عضو شورای فرهنگ عمومی کشور در ادامه با اشاره به جایگاه هیأت منصفه در قانون اساسی از سویی و استقلال قاضی از سوی دیگر، برخورد قاضی با نظر هیأت منصفه را ناقض فلسفه وجودی این هیات دانست و از مجلس و شورای نگهبان خواست برای رفع این تناقض چاره‌اندیشی کنند.
فضائلی با تاکید بر اینکه نمی‌خواهد وارد تحلیل سیاسی احکام صادره شود، گفت: با توجه به شباهتهای موجود در پرونده آقایان بهداد و اشتهاردی در نوع اتهام، اتفاق آرای هیأت منصفه در عدم مجرمیت هر دو، محکوم شدن هر دو و نوع محکومیت سؤالاتی در ذهن افکار عمومی ایجاد می‌شود که قاضی محترم باید به آنها توجه کند.
فضائلی در پایان گفت: البته ما وظیفه داریم به رأی دادگاه احترام بگذاریم و می‌گذاریم ولی جایگاه هیأت منصفه نیز باید معلوم شود.

دروغ دیگر از سوی فتنه‌گران

 بسمه تعالی 

 

سعید حدادیان خبر رسانه‌های ضدانقلاب را تکذیب کرد . 

بصیرت: "بنده به هیچ وجه این مطلب را به نقل از رهبری عزیزمان نقل نکردم و صرفا از جانب خودم گفتم که مانند صدام یزید به موسوی بگوییم میر یزید."به گزارش شبکه ایران، پس از آنکه مراسم پاسداشت سالگرد حماسه 9 دی 88 در مهدیه تهران با شکوه برگزار شد، رسانه‌های جریان فتنه با طراحی یک سناریو تبلیغاتی تلاش کردند تا این مراسم را زیر سوال ببرند.

انتشار یک فایل صوتی که در آن ادعا شده بود "سعید حدادیان" یکی از مداحان حاضر در این مراسم، مطلبی را به نقل از مقام معظم رهبری درباره یکی از سران فتنه بیان کرده‌اند، اصلی‌ترین بخش این سناریو بود.

با این حال، بر طبق آنچه "میثم تولایی" در وبلاگ شخصی خود "مسئولیت و سازندگی" نوشته، این موضوع نیز یکی از دروغ‌های بزرگ جریان ضدانقلاب بوده است.

تولایی در این زمینه نوشته است: "حاج سعید حدادیان" یکی از مداحان اهل بیت(س) که مراسم عزاداری عاشورای سال گذشته وی در دانشگاه تهران و سخنانش درباره حضور آشوبگران در خیابان‌ها، موثرترین دلیل برچیده شدن بساط فتنه‌گران و هتاکان به امام حسین(ع) از سطح خیابان‌ها در عاشورای 88 بود، این بار مستقیم مورد حمله فتنه‌گران قرار گرفت تا این رسانه‌ها بهانه‌ای برای عدم پرداختن به این مراسم بزرگ در مهدیه تهران داشته باشند.

این رسانه‌ها در خبری جعلی به نقل از حاج سعید نوشتند که رهبر معظم انقلاب گفته‌اند مانند 8 سال دفاع مقدس که به صدام حسین گفته می‌شد صدام یزید، به میرحسین هم باید گفت میر یزید!

این ادعای مضحک رسانه‌های متوهم جریان فتنه که با بیانات رهبر عزیز انقلاب در ابتدای درس خارج هفته گذشته ایشان در خصوص اخلاق مداری پیوند زده شده است با تکذیب قاطع سعید حدادیان مواجه شد.

من به واسطه آشنایی قبلی که با حاج سعید داشتم، طی تماس تلفنی با وی مطلب را جویا شدم که او گفت: بنده به هیچ وجه این مطلب را به نقل از رهبری عزیزمان نقل نکردم. بخش اول سخنانم برای ایشان بود ولی بخش دوم از جانب خودم گفتم که مانند صدام یزید به موسوی بگوییم میر یزید."

گفتنی است دست زدن به اینگونه اقدامات و تحریف سخنان مسئولان کشور یکی از روش‌های مرسوم جریان فتنه برای پیشبرد اهداف خود است؛ روشی که معروفترین آن درباره سخنرانی رئیس جمهور در جشن پیروزی پس از انتخابات و استفاده از عبارت "خس و خاشاک" مورد استفاده این رسانه‌ها قرار گرفت.

آیت الله سیستانی : باید همه همت خود را حول محور ولایت صرف کنید.

 بسمه تعالی 

خبرگزاری فارس: دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی گفت: آیت‌الله سیستانی فرمودند کسانی که می‌خواهند برای اسلام و مسلمین خدمت کنند «باید همه همتشان را حول محور ولایت صرف کنند».

محمد‌نبی حبیبی دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی فارس «توانا»، توضیحاتی درباره دیدار اخیر خود با آیت‌الله سیستانی بیان کرد.

وی گفت: سفر به عراق هر چند یک سفر زیارتی بود، اما از قبل هماهنگی‌هایی انجام دادیم که به‌عنوان دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی با حضرت آیت‌الله سیستانی ملاقات داشته باشم و این ملاقات در نهایت تکریم و احترام انجام شد.

حبیبی با اشاره به اینکه حفاظت آیت‌الله سیستانی حفاظت سختی است و بحق هم با توجه به خطرات باید چنین باشد، اظهار داشت: از اولین مرحله آغاز حلقه حفاظتی ایشان، بدون هیچ‌گونه بازدید و بازرسی و معطّلی به محضر ایشان شرفیاب شدیم.

دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی با اشاره به سخنان آیت‌الله سیستانی در این دیدار گفت: از آنجا که ایشان یکی از مراجع تقلید شیعیان هستند، یک نوع کسب تکلیف و وظیفه نیز از ایشان پرسیدیم که فرمودند کسانی که می‌خواهند برای اسلام و مسلمین خدمت کنند «باید همه همتشان را در حول محور ولایت صرف کنند» و این جمله را دوبار تکرار کردند.

حبیبی ادامه داد: نکته‌ای که تا به حال رسانه‌ای نکرده‌ام این است که زمانی که صحبت از مقام معظم رهبری شد، ایشان با احترام و تکریم لفظ «آقا» را به کار گرفتند لذا زمانی که یک مرجع تقلید، مقام معظم رهبری را همچون سایر ارادتمندان «آقا» با تکریم و احترام ویژه خطاب می‌کنند، معنای ویژه‌ای دارد.

وی اظهار داشت: مایل بودم درباره مسائل داخلی ایران اگر آیت‌الله سیستانی لازم می‌دانند مطالبی بفرمایند که ایشان پاسخ عالمانه‌ای با این مضمون بیان کردند که «من در مورد ایران و سایر کشورهای اسلامی به منزله پزشک عمومی هستم بنابراین پزشک عمومی حق ورود به کار تخصصی پزشکی را ندارد، لذا شما در ایران باید به متخصص امور مراجعه کنید».

دبیرکل مؤتلفه افزود: ایشان خیلی متواضعانه ما را به متخصصین امر یعنی «مراجع داخل کشور» ارجاع دادند که بیان عالمانه زیبایی از ایشان بود و احساس من این بود که ایشان روی کلیات جهان اسلام تسلط ویژه دارند.

دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی در بخش دیگری از این گفت‌وگو با اشاره به ارائه توضیحاتی از گذشته و عملکرد حزب موتلفه اسلامی خدمت آیت‌الله سیستانی، بیان داشت: در این دیدار درباره برخورد مسلحانه با نظام شاهنشاهی و اعدام انقلابی حسنعلی منصور مطالبی ذکر کردم و گفتم که برای این کار مقدماتی را طی کرده و سپس اقدام به این کار کردیم و آن مقدمات این بود که در یک جلسه 12 ساعته، شورای مرکزی موتلفه برای این کار تصمیم گرفت و از مرحوم آیت الله میلانی نیز مجوز شرعی دریافت کرد.

دبیرکل موتلفه ادامه داد: به آیت‌الله سیستانی گفتم که رژیم شاه در آن زمان با گذر از 15 خرداد و آن کشتار وسیع، خودش را قدرت مطلق می‌دانست و متاسفانه عده‌ای در آن زمان از ادامه مبارزه مایوس شده بودند.

حبیبی در ادامه به بیان ناگفته‌های دیگری از دیدار با آیت‌الله سیستانی پرداخت و یادآور شد: زمانی که گفتم شهید آیت‌الله مطهری در یک جلسه گفته بودند که «باید چند نفر از سران رژیم شاه را به خاک افکند تا این جو فعلی شکسته شود» آیت‌الله سیستانی متعجب شدند و فرمودند که آقای مطهری این را گفتند؟!؛ چون در آن زمان وجهه آقای مطهری، وجهه علمی و فقهی و فلسفی شهرتش بیشتر بود.

وی در ادامه توضیحاتش اظهار داشت: خدمت ایشان گفتم که بعد از مسجل شدن شرعی بودن این کار، تیم مسلح موتلفه این کار را انجام داد، که برای آیت‌الله سیستانی جالب بود.

دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی در ادامه یادآور شد: چند سال قبل که اقدامی تروریستی اطراف حرم امام موسی کاظم (ع) انجام شد که حدود 1000 نفر شهید شدند که یک اتفاق جالب در آن ماجرا این بود، یکی از برادران اهل سنت، وقتی دیده بود عده‌ای در آب رودخانه افتاده و در حال غرق شدن هستند خود را به آب زده بود که آنها را نجات دهد اما خود جانش را از دست داد.

حبیبی خاطرنشان کرد: حضرت آیت‌الله سیستانی بعد از این واقعه و کشته شدن 1000 نفر فرموده بود که اگر پنجاه درصد ما را هم بکشند ما دست به اسلحه علیه برادران اهل تسنن نخواهیم برد.

وی اظهار داشت: در همین جا باید این موضوع را هم ذکر کنم که طی سال‌های اخیر تلاشی شیطانی در حال انجام است که برادران اهل تسنن را وهابی و وهابی‌ها را سنی معرفی کنند که تلقی شیعیان از سنی‌ها رفتارهای وهابیون باشد.

دبیرکل مؤتلفه با تاکید بر جدا کردن مسئله وهابیت از اهل تسنن، گفت: بنابراین آنهایی که گاهی عملیات تروریستی انجام می‌دهند را وابسته به برادران اهل تسنن نمی‌دانیم بلکه آنها را در حوزه دین اسلام نمی‌دانیم.

دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی همچنین یادآورشد که رهبر معظم انقلاب بعد از انفجار گنبد عسگریین فرمودند که اگر کسی به دنبال تلافی این اعمال باشد حرام شرعی است و این هوشیاری مراجع عظام است که توطئه‌ دشمنان را خنثی کرده است.

حبیبی در خاتمه گفت: آیت‌الله سیستانی نیز که در عراق تشریف دارند نیز این مواضع تعیین کننده را داشتند و در این ملاقات که حدود 35 دقیقه طول کشید ایشان به حدی اظهار لطف کردند که من همان جا به شدت شرمنده شدم.

دستمال هایی که خواهند سوخت !

 بسمه تعالی 

اکنون دیگر همه از جریان فتنه 88 به مثابه نوعی «عبرت» حرف می زنند. کارکرد عبرت آموزی تاریخ، کارکردی اساسا ناظر به آینده است، یعنی از گذشته می آموزیم که در آینده چگونه عمل کنیم و اگر به گذشته دسترسی نداشته باشیم یا در آن چنانکه باید تامل نکنیم، تشخیص و تصمیم درست درباره حوادث آینده اغلب بسیار دشوار خواهد بود. علاوه بر این، عبرت ها نوعی ویژگی شناخت شناسانه هم دارند یعنی اطلاعاتی در اختیار ما می گذارند در این باره که به طور تاریخی پرتگاه ها و محل های سقوط در کدام بخش از حیات فرد و جامعه تعبیه شده است. این اطلاعات، بسیار گرانبهاست چرا که به دست آوردن آنها از هیچ روش دیگری امکانپذیر نیست و وقتی به کار گرفته شود بدون خطا، درست و دقیق عمل خواهد کرد.
«عبرت» بودن فتنه 88 به این معناست که مجموعه حوادثی که ما نام آنها را فتنه می گذاریم، به لحاظ تاریخی امکان تکرار مجدد دارد. ولو اینکه بازیگران و بازی گردانان فتنه 88 همه از صحنه خارج شوند، دشمن بازی ها و بازی گرانی دیگر را به صحنه می آورد و فتنه هایی جدید علم خواهد شد که احتمال هم این است که همان بازیگران و سناریونویسان، بازی هایی جدید طراحی کنند و خویش را در جامه ای دیگر بپوشانند تا بتوانند از مسیری متفاوت به اهداف پیشین برسند. درس آموختن از فتنه 88 در واقع امکانی است برای جلوگیری از وقوع فتنه های جدید یا اگر فتنه ای رخ داد، به حداقل رساندن تعداد ریزش ها و مقدار هزینه ها. همه آنچه در این ماه ها از آن به عنوان بصیرت یاد شده را می توان در همین یک جمله خلاصه کرد. حفظ کردن و به خاطر سپردن تاریخ فتنه 88 بی آنکه درس هایی کاربردی و دقیق از آن آموخته شود، و معیارهایی برای مبارزه موثر با هرگونه فتنه آینده در اختیار ما بگذارد، به هیچ کار نمی آید.
در حالی که هنوز فاصله چندانی از ایام فتنه نگرفته ایم و رنج آنچه در آن روزهای سخت گذشت هنوز از دل و جان بسیاری از اهل ایمان بیرون نرفته است، یک «پروژه بازسازی» کلید خورده است. این پروژه، که این بار دیگر بدون هیچ ابهام و تردید سررشته آن جایی در خارج از ایران قرار دارد، تلاش می کند «گفتمان ضد فتنه» و «بصیرت محور» فعلی در صحنه سیاسی کشور را به حاشیه ببرد و آرام آرام از جان و رمق آن کم کند. کلید خوردن این پروژه قبل از هر چیز محصول آخرین برآورد راهبردی است که پدرخوانده های خارجی فتنه 88 از وضع و حال آنها انجام داده اند. این برآورد -که مستندات مربوط به آن مفصل است- نتیجه گرفته است که جریان فتنه اکنون دچار 4 بحران اساسی و حاد است که آن را به یک «مرده سیاسی» تبدیل کرده و دورنمای حل این بحران ها هم بسیار تاریک و مبهم است. خلاصه این بحران ها چنین است:
1- طرف خارجی عقیده دارد جریان فتنه اکنون کاملا فاقد بدنه اجتماعی است و آن بخش از ضدانقلاب که تلاش می کند خود را به عنوان بخش اجتماعی فتنه جا بزند، در واقع تلفیقی از گروه های بی ریشه است که اولا به لحاظ تعداد بسیار قلیلند، ثانیا به لحاظ ایدئولوژیک اساسا جایی خارج از گفتمان اسلام و انقلاب به عنوان گفتمان عمومی مردم ایران تعریف می شوند و ثالثا قدرت عمل و توان بازی سازی، سیاسی، اجتماعی و امنیتی آنها بسیار محدود و عملا غیر قابل اعتناست. نکته جالب این است که غربی ها ظاهرا به این جمع بندی رسیده اند که همین عده معدود هم توان تحرک خود را از دست داده و ناپرهیزی های سال 88 شبکه و تاکتیک های اجرایی آنها را سوزانده است. مهم ترین شاهد برای این موضوع هنگامی نمایان شد که اجرای طرح هدفمندی یارانه ها در ایران نه فقط هیچ اعتراضی برنیانگیخت، بلکه جلوی چشم های خیره دشمن خارجی و فتنه گران داخلی تبدیل به صحنه ای برای نمایش اعتماد مردم به نظام و قدرت همبستگی اجتماعی موجود در کشور شد. کارنگی دیروز در گزارشی نوشت که اگر هدفمندی یارانه ها مردم ایران را به تحرک وانداشته، بیانیه های موسوی و کروبی برای آنها ارزش مسخره کردن هم نخواهد داشت!
2- بحران دوم فتنه گران از دید آمریکایی ها اکنون این است که این جریان فاقد هرگونه دستاورد سیاسی است. هیچ کدام از پروژه های مد نظر آن به نتیجه نرسیده و امیدی هم نیست که بتواند موفقیتی هرچند نصفه و نیمه در صحنه سیاست داخلی ایران به دست بیاورد. جریان فتنه از هدف گذاری هایی بزرگ و توهم بار مانند ابطال انتخابات، تغییر ساز و کار برگزاری انتخابات و امثال آن شروع کرد، در میانه راه به پروژه وحدت ملی شیفت داد که هدفی جز احیای سیاسی این جریان بدون پرداخت هرگونه هزینه نداشت و اکنون هم به مرحله ای رسیده که جز ناله کردن روی صفحات وب کار بیشتری از آن ساخته نیست. آمریکایی ها اکنون فهمیده اند جریانی که در تعریف اهداف سیاسی برای خود، به توان و بنیه اش توجه نمی کند، معلوم است که جایی در میانه راه، زیر باری که برداشته له خواهد شد.
3- بحران بعدی فتنه گران این است که تمامی تکیه گاه های سیاسی خود درون نظام را که چند ماه اول کمک های فراوان به آنها کرد از دست داده اند. آمریکایی ها در همان یکی دو ماه اول بعد از آغاز فتنه گفتند که به این حرکت امیدوارند چون برای اولین بار می بینند که تکیه گاه هایی نیرومند درون حاکمیت دارد. ولو در آن مقطع چیزی وجود داشت، حالا دیگر دشمن هم فهمیده است که بسط اقتدار سیاسی رهبری جایی برای غیر باقی نگذاشته و جامعه هم نسبت به هر گونه ندای مخالف یا مسئله دار با این خط اصیل، بسیار سخت تر و آشتی ناپذیرتر از گذشته واکنش نشان می دهد. مهم ترین علتی هم که باعث شد پراکندگی مقطعی خواص به سرعت از میان برود این بود که جریان فتنه با سر در آغوش ضد انقلاب شیرجه رفت و به فاصله کمتر از 6 ماه سر از فاجعه ای چون اهانت به سیدالشهدا (ع) درآورد که هیچ کس را یارای توجیه آن نبود، چه رسد به حمایت و پشتیبانی که دیگر محال می نمود. برداشته شدن مرزهای فتنه گران با آمریکا، اسرائیل، نفاق، ضد انقلاب و... هرگونه حمایت درون سیستمی از آنها را منتفی کرد و فضایی بوجود آورد که در آن جز مطالبه مرزبندی و بعد هم برخورد، هر مطالبه دیگری از جانب کسانی که نام خود را خواص گذشته اند، به آبروریزی منجر می شد.
4- و بحران آخر، به هم ریختگی درونی بسیار حاد و علاج ناپذیر این جریان است. بهترین تشبیه شاید این باشد که بگوییم در مجلس ختم مرحوم فتنه، بستگان و آشنایان اکنون به جان هم افتاده اند و از هیچ فرصتی برای متهم کردن یکدیگر صرف نظر نمی کنند. یکی می گوید که فلانی سیاست را زنانه کرده و همه اختیارش را به کسی سپرده که از اداره امورات خودش عاجز است! دیگری بقیه را متهم می کند که کم آورده اند و در حال خیانت به اهداف جنبش هستند! سومی خشمگین است که اگر مسابقه ای برای التماس به نظام وجود دارد چرا او جامانده است! و همینطور تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. تحت این شرایط ناظر خارجی دریافته است که بعید است کسی از این مجلس ترحیم جان سالم به در ببرد و به همین دلیل به این فکر می کند که گاه بهترین استفاده از یک دستمال آلوده و مصرف شده- در شرایطی که کار دیگری از دست هیچ کس ساخته نیست- این باشد که آن را به آتش بکشد شاید از شعله این آتش، آسیبی به صاحب خانه برسد و این می شود بمب گذاری، عملیات تروریستی و ...
فتنه های 88 کشور را واکسینه کرده است. اکنون همگان می دانند که باید مواظب چه کسانی باشند و دست های آلوده از کدام آستین بیرون خواهد آمد. دست ها رو شده و پروژه ها سوخته است. آمریکایی ها هم دریافته اند که برای به راه انداختن یک بازی جدید امکانات چندانی در اختیار ندارند ضمن اینکه خسارت ناشی از سوختن و نفله شدن سربازان و مواجب بگیران و متلاشی شدن همه شبکه های تو در تو در داخل ایران را هم باید یک جوری علاج کنند. بدتر و خطرناک تر از همه برای آمریکایی ها کینه، خشم و نفرتی است که در جان مردم ایران افتاده و اراده دستجمعی که برای انتقام کشیدن از هر چه بوی آمریکا می دهد، بوجود آمده است. احتمالا فکرش را هم نمی کردند که قضیه به اینجاها ختم شود. بنا بود جنبش اجتماعی شود نه اینکه نیروهای اجتماعی به طور فراگیر به جان سرکردگان جنبش بیفتند و در این کار حتی دستگاه های مسئول از آنها جا بمانند. بله، یک پروژه برای بازسازی فتنه وجود دارد، ولی ظاهرا این ذهن منهدم شده استراتژیست های آمریکایی است که ابتدا باید بازسازی شود!
مهدی محمدی

زهرا اشراقی، رئیس گروهک مطرود امام را "پدر معنوی" خود خواند.

 بسمه تعالی 

همسر محمد رضا خاتمی و نوه امام خمینی(ره) که در آستانه بیست و یکمین سالگرد رحلت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، اندیشه های ایشان را به طور آشکارا تحریف کرده بود، امروز هم دست به یک موضع‌گیری عجیب دیگر زد. زهرا اشراقی، ابراهیم یزدی، دبیرکل حزب مطرود حضرت امام خمینی(ره) را "پدر معنوی" خود خواند تا در عرض شش ماه دو موضع گیری جنجالی را علیه اندیشه های امام راحل به ثبت برساند. وی خرداد ماه امسال و در آستانه بیست و یکمین سالگرد رحلت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی هم در اظهاراتی تامل برانگیز گفته بود: امام از دهه پنجاه تا شصت، 180 درجه تغییر کرده و اینکه افرادی می‌خواهند افکار امام دهه 60 را به دهه 80 منتقل کنند، کاملا متناقض با افکار امام است و هیچ کدام افکار امام نیست. همسر محمد رضا خاتمی در ادامه همین رویکرد، امروز در صفحه فیس بوک خود عکسی از ابراهیم یزدی، دبیرکل حزب منحله نهضت آزادی بر روی تخت بیمارستان منتشر کرده است. بر پایه گزارش فارس، وی در توضیح این عکس عبارت " دکتر یزدی...از نوجوانی به او ارادت داشتم " را به کار برده است. همچنین در قسمت نظرات این عکس فردی از زهرا اشراقی درخواست کرده تا خاطره‌ای از وی بیان کند که زهرا اشراقی در جواب گفته " من دکتر یزدی را از 13 سالگی می‌شناسم و همیشه بهشون میگم که چقدر دوستشون دارم و الان خاطره خاصی ندارم جز اینکه یک پدر معنوی برایم بودن ". وی در شرایطی دبیرکل گروهک غیرقانونی نهضت آزادی را "پدر معنوی" خود خوانده که خبرگزاری ها و سایت‌های خبری در روزهای ابتدایی مهر ماه امسال از حضور ابراهیم یزدی در جلسه وهابیون در استان اصفهان سپس دستگیری وی توسط نیروهای انتظامی محلی خبر دادند. "ابراهیم یزدی" به همراه "هاشم صباغیان" نفر دوم این گروهک به همراه چند عضو دیگر این گروهک در "نماز جمعه" غیرقانونی یکی از عناصر سابقه دار وهابی در اصفهان شرکت کرده بودند که البته این ظاهر ماجرا دانسته شد. انتشار این خبر، پرونده سابقه ارتباط سران این گروهک غیرقانونی با مخالفان و اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران مجددا باز کرد؛ پرونده‌ای که اسناد و مدارک بسیاری در آن وجود دارد. هشدارهای صریح امام به سران نهضت آزادی رویه‌ای که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در برابر اعضای جبهه ملی در پیش گرفت و نهایتا منجر به طرد و حذف این حزب سیاسی شد، به دلیل عملکرد نامناسب و مشابه نهضت آزادی با جبهه ملی برای این گروهک نیز تکرار شد. بر این اساس، پس از تسخیر لانه جاسوسی و انتشار اسنادی که وابستگی دولت موقت را هم نشان می داد، بازرگان استعفا داد تا نوبت به ریاست جمهوری بنی صدر برسد. امام در وقایعی که منجر به اعلام ارتداد جبهه ملی شد، نهضت آزادی را هم نصیحت کردند و از آنها با عنوان "نماز شب خوان" یاد کردند؛ تعبیری که نشان از مدارای امام داشت؛ مدارا با کسانی که کارنامه چندان روشنی در سال های بعد از انقلاب نداشتند. ایشان فرمودند:«آیا "نهضت آزادى" هم قبول دارد آن حرفى را که "جبهه ملى" مى‏گوید؟ آنها هم قبول دارند که این حکم- حکم قصاص- که در قرآن کریم و ضرورى بین همه مسلمین است، "غیر انسانى" است؟ آیا این نماز شب خوانها این را قبول دارند یا نه؟ شک ندارم که قبول ندارند. خوب، اعلام کنید. چرا ساکت نشسته‏اید. مگرنهى از منکر فقط باید من را نهى کنید؟" باید با آنها برخورد قاطعانه شود، و نباید رسمیت داشته باشند با اعلام عدم کفایت بنی صدر فضای کشور متأثر از آشوب های خیابانی طرح ریزی شده توسط منافقین و ترورها و انفجارها شد. در این فضا نیز امام به نصبحت نهضت آزادی پرداختند و از آنها خواستند تا راه خود را از آشوبگران جدا کنند. امام فرمودند:«من حالا هم باز به این افرادى که خیلى منحرف نیستند، من به اینها باز نصیحت مى‏کنم که شما بیایید و حسابتان را از این منافقین که قیام بر ضد اسلام کردند حسابتان را جدا کنید." این همه مدارا باز راه به جایی نبرد تا آنکه امام در نهایت در پاسخ نامه سید علی اکبر محتشمی پور که آن زمان وزارت کشور را عهده دار بود رسما عدم رسمیت نهضت آزادی را برای همیشه اعلام کردند. امام در پاسخ نوشتند که "به حسب این پرونده ‌های قطور و نیز ملاقات‌های مکرر اعضای نهضت، چه در منازل خودشان و چه در سفارت آمریکا و به حسب آنچه من مشاهده کردم از انحرافات آن‌ها، که اگر خدای متعال عنایت نفرموده بود و مدتی در حکومت موقت باقی مانده بودند ملت‌های مظلوم بویژه ملت عزیز ما اکنون در زیر چنگال آمریکا و مستشاران او دست و پا می‌زدند و اسلام عزیز چنان سیلی از این ستمکاران می‌خورد که قرن‌ها سر بلند نمی‌کرد، و به حسب امور بسیار دیگر، نهضت به اصطلاح آزادی صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانون‌گذاری یا قضایی را ندارند؛ و ضرر آن‌ها، به اعتبار آن که متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان عزیز ما را منحرف خواهند کرد و نیز با دخالت بی‌مورد در تفسیر قرآن کریم و احادیث شریفه و تأویل‌های جاهلانه موجب فساد عظیم ممکن است بشوند، از ضرر گروهک‌های دیگر، حتی منافقین این فرزندان عزیز مهندس بازرگان، بیشتر و بالاتر است." ایشان در پایان هم تکلیف این گروه را برای همیشه مشخص کردند: "نهضت به اصطلاح آزادى و افراد آن چون موجب گمراهى بسیارى از کسانى که بى‏اطلاع از مقاصد شوم آنان هستند مى‏گردند، باید با آنها برخورد قاطعانه شود، و نباید رسمیت داشته باشند." سه سند خیانت نهضت آزادی در روزهای پایانی جنگ هرگاه نامه‌های نهضت آزادی در سه سال آخر جنگ تحمیلی منتشر می‌شد و در آن از خستگی مردم از وضعیت کشور سخن می‌رفت، صدام برای تحقق چنین تحلیلی، حملاتش را به شهرها گسترش می‌داد. در نامه شماره (1) نهضت آزادی به امام(ره) می‌نویسد که پیام‌رسان اعتراضات میلیون‌ها نفر از هموطنان و همسایگان زیر ترس و اختناق است! در این نامه از صدا و سیما به عنوان رسانه دروغ‌پرداز نام برده می‌شود و امام امت(ره) متهم به کفر، لجبازی، یک‌دندگی، دیکتاتوری، بی‌تقوایی و به پرتگاه بردن کشور می‌شود!