عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

زهرا اشراقی، رئیس گروهک مطرود امام را "پدر معنوی" خود خواند.

 بسمه تعالی 

همسر محمد رضا خاتمی و نوه امام خمینی(ره) که در آستانه بیست و یکمین سالگرد رحلت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، اندیشه های ایشان را به طور آشکارا تحریف کرده بود، امروز هم دست به یک موضع‌گیری عجیب دیگر زد. زهرا اشراقی، ابراهیم یزدی، دبیرکل حزب مطرود حضرت امام خمینی(ره) را "پدر معنوی" خود خواند تا در عرض شش ماه دو موضع گیری جنجالی را علیه اندیشه های امام راحل به ثبت برساند. وی خرداد ماه امسال و در آستانه بیست و یکمین سالگرد رحلت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی هم در اظهاراتی تامل برانگیز گفته بود: امام از دهه پنجاه تا شصت، 180 درجه تغییر کرده و اینکه افرادی می‌خواهند افکار امام دهه 60 را به دهه 80 منتقل کنند، کاملا متناقض با افکار امام است و هیچ کدام افکار امام نیست. همسر محمد رضا خاتمی در ادامه همین رویکرد، امروز در صفحه فیس بوک خود عکسی از ابراهیم یزدی، دبیرکل حزب منحله نهضت آزادی بر روی تخت بیمارستان منتشر کرده است. بر پایه گزارش فارس، وی در توضیح این عکس عبارت " دکتر یزدی...از نوجوانی به او ارادت داشتم " را به کار برده است. همچنین در قسمت نظرات این عکس فردی از زهرا اشراقی درخواست کرده تا خاطره‌ای از وی بیان کند که زهرا اشراقی در جواب گفته " من دکتر یزدی را از 13 سالگی می‌شناسم و همیشه بهشون میگم که چقدر دوستشون دارم و الان خاطره خاصی ندارم جز اینکه یک پدر معنوی برایم بودن ". وی در شرایطی دبیرکل گروهک غیرقانونی نهضت آزادی را "پدر معنوی" خود خوانده که خبرگزاری ها و سایت‌های خبری در روزهای ابتدایی مهر ماه امسال از حضور ابراهیم یزدی در جلسه وهابیون در استان اصفهان سپس دستگیری وی توسط نیروهای انتظامی محلی خبر دادند. "ابراهیم یزدی" به همراه "هاشم صباغیان" نفر دوم این گروهک به همراه چند عضو دیگر این گروهک در "نماز جمعه" غیرقانونی یکی از عناصر سابقه دار وهابی در اصفهان شرکت کرده بودند که البته این ظاهر ماجرا دانسته شد. انتشار این خبر، پرونده سابقه ارتباط سران این گروهک غیرقانونی با مخالفان و اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران مجددا باز کرد؛ پرونده‌ای که اسناد و مدارک بسیاری در آن وجود دارد. هشدارهای صریح امام به سران نهضت آزادی رویه‌ای که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در برابر اعضای جبهه ملی در پیش گرفت و نهایتا منجر به طرد و حذف این حزب سیاسی شد، به دلیل عملکرد نامناسب و مشابه نهضت آزادی با جبهه ملی برای این گروهک نیز تکرار شد. بر این اساس، پس از تسخیر لانه جاسوسی و انتشار اسنادی که وابستگی دولت موقت را هم نشان می داد، بازرگان استعفا داد تا نوبت به ریاست جمهوری بنی صدر برسد. امام در وقایعی که منجر به اعلام ارتداد جبهه ملی شد، نهضت آزادی را هم نصیحت کردند و از آنها با عنوان "نماز شب خوان" یاد کردند؛ تعبیری که نشان از مدارای امام داشت؛ مدارا با کسانی که کارنامه چندان روشنی در سال های بعد از انقلاب نداشتند. ایشان فرمودند:«آیا "نهضت آزادى" هم قبول دارد آن حرفى را که "جبهه ملى" مى‏گوید؟ آنها هم قبول دارند که این حکم- حکم قصاص- که در قرآن کریم و ضرورى بین همه مسلمین است، "غیر انسانى" است؟ آیا این نماز شب خوانها این را قبول دارند یا نه؟ شک ندارم که قبول ندارند. خوب، اعلام کنید. چرا ساکت نشسته‏اید. مگرنهى از منکر فقط باید من را نهى کنید؟" باید با آنها برخورد قاطعانه شود، و نباید رسمیت داشته باشند با اعلام عدم کفایت بنی صدر فضای کشور متأثر از آشوب های خیابانی طرح ریزی شده توسط منافقین و ترورها و انفجارها شد. در این فضا نیز امام به نصبحت نهضت آزادی پرداختند و از آنها خواستند تا راه خود را از آشوبگران جدا کنند. امام فرمودند:«من حالا هم باز به این افرادى که خیلى منحرف نیستند، من به اینها باز نصیحت مى‏کنم که شما بیایید و حسابتان را از این منافقین که قیام بر ضد اسلام کردند حسابتان را جدا کنید." این همه مدارا باز راه به جایی نبرد تا آنکه امام در نهایت در پاسخ نامه سید علی اکبر محتشمی پور که آن زمان وزارت کشور را عهده دار بود رسما عدم رسمیت نهضت آزادی را برای همیشه اعلام کردند. امام در پاسخ نوشتند که "به حسب این پرونده ‌های قطور و نیز ملاقات‌های مکرر اعضای نهضت، چه در منازل خودشان و چه در سفارت آمریکا و به حسب آنچه من مشاهده کردم از انحرافات آن‌ها، که اگر خدای متعال عنایت نفرموده بود و مدتی در حکومت موقت باقی مانده بودند ملت‌های مظلوم بویژه ملت عزیز ما اکنون در زیر چنگال آمریکا و مستشاران او دست و پا می‌زدند و اسلام عزیز چنان سیلی از این ستمکاران می‌خورد که قرن‌ها سر بلند نمی‌کرد، و به حسب امور بسیار دیگر، نهضت به اصطلاح آزادی صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانون‌گذاری یا قضایی را ندارند؛ و ضرر آن‌ها، به اعتبار آن که متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان عزیز ما را منحرف خواهند کرد و نیز با دخالت بی‌مورد در تفسیر قرآن کریم و احادیث شریفه و تأویل‌های جاهلانه موجب فساد عظیم ممکن است بشوند، از ضرر گروهک‌های دیگر، حتی منافقین این فرزندان عزیز مهندس بازرگان، بیشتر و بالاتر است." ایشان در پایان هم تکلیف این گروه را برای همیشه مشخص کردند: "نهضت به اصطلاح آزادى و افراد آن چون موجب گمراهى بسیارى از کسانى که بى‏اطلاع از مقاصد شوم آنان هستند مى‏گردند، باید با آنها برخورد قاطعانه شود، و نباید رسمیت داشته باشند." سه سند خیانت نهضت آزادی در روزهای پایانی جنگ هرگاه نامه‌های نهضت آزادی در سه سال آخر جنگ تحمیلی منتشر می‌شد و در آن از خستگی مردم از وضعیت کشور سخن می‌رفت، صدام برای تحقق چنین تحلیلی، حملاتش را به شهرها گسترش می‌داد. در نامه شماره (1) نهضت آزادی به امام(ره) می‌نویسد که پیام‌رسان اعتراضات میلیون‌ها نفر از هموطنان و همسایگان زیر ترس و اختناق است! در این نامه از صدا و سیما به عنوان رسانه دروغ‌پرداز نام برده می‌شود و امام امت(ره) متهم به کفر، لجبازی، یک‌دندگی، دیکتاتوری، بی‌تقوایی و به پرتگاه بردن کشور می‌شود!  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد