وی در مراسم رونمایی از کتاب تاریخ جامع ایران گفت: عدهای پیدا میشوند که تعامل با دنیا را ذلتبار میشمارند. چه ذلتی! دست از شعارهای کم محتوا بردارید، شعارهایی که جلوی پیشرفت را میگیرد.
وی در ادامه گفت: ایران ما نباید از هیچ حرفی بترسد، ما نباید از هیچ مذاکرهای بترسیم، چون حرف حسابی و منطق داریم. اما اگر این مسیر را نرویم دچار ابتذال خواهیم شد. ما باید از این مسئله جلوگیری کنیم، ما باید راهها را باز کنیم. تعاملی که امام میخواست ایجاد کند در آن انحرافی پیدا شده که باید این انحراف را به نحوی حل کنیم. پیامبر اکرم(ص) میفرمایند اگر یکی از مشرکین درخواست کرد که بیاید و کلام خدا را بشنود به او این اجازه را بدهید و امنیتش را تأمین کنید. ما اینطور مذاکره میکنیم.
وی گفت: امروز برخی حرفهای عجیب و غریب میزنند، مثلاً میگویند تحریم به نفع ما بود. واقعاً اگر از جیب مردم خبر داشتند از این حرفها نمیزدند. این قشر مزدبگیر جامعه که اکثریت جامعه را هم تشکیل میدهند را ببینید که امروز استخوانهایشان هم در حال پوسیده شدن است. امروز ما طرحهای بسیار بزرگی داریم اما به دلیل همین تحریمها ناقص مانده است. این دلیل شرعی ندارد که ما نتوانیم برای رفع مشکلمان با جهان صحبت کنیم. پیامبر اکرم(ص) هم از طبیب ایرانی برای معالجه استفاده میکردند.
وی گفت: ما باید به نقطه مشترک با دنیا برسیم و به عقل جمعی دنیا برسیم ولی این عده محدود کار را به جایی رساندهاند که دانشگاههای بزرگ، دانشجویان ایرانی نمیپذیرند که کشورمان به دانش آنان نیاز دارد.
وی همچنین گفته که «اگر در مذاکرات ناحق میگوییم باید راهمان را عوض کنیم»!
درباره این اظهارات چند نکته قابل تأمل است: 1- اینکه «عدهای تعامل با دنیا را ذلتبار میشمارند» یک دروغ بزرگ است؟ کدام سیاستمدار یا جریان مؤثر سیاسی چنین ادعایی را مطرح کرده است؟ 2- چرا آقای هاشمی و برخی افراد مشابه وی اصرار دارند رابطه با «شیطان بزرگ» (تعبیر صریح امام) را «تعامل با دنیا» جا بزنند؟ آیا غیر از این صورت که به شهادت منطق دین،اصول امام و رهبری، و تجارب متعدد، ارتباط با شیطان بزرگ به هیچ نحو قابل دفاع نیست و بنابراین در این میان حامیان رابطه به هر قیمت مجبورند مغالطه کنند؟! 3- امام کی دنبال تعامل با آمریکا بود و کجا آمریکا را «کدخدا» یا «ابرقدرتی که نمیتوان با او رابطه نداشت»- ادعای سابق هاشمی- خطاب میکرد؟ چرا آقای هاشمی هم خط امام را تحریف میکند و هم با پیشدستی و نوعی فرار به جلوی ناشیانه مدعی انحراف از تعامل مورد نظر امام میشود؟! آیا این ظلم مضاعف نیست؟ 4- تلاش برای رابطه یک سویه (رابطه ظالم و مظلومی) با آمریکا چه ارتباطی به فرموده پیامبر(ص) دارد مبنی بر اینکه اگر یکی از مشرکین خواست بیاید و کلام خدا را بشنود، به او این اجازه را بدهید؟! یعنی افکار عمومی و نخبگان ما خبر ندارند اما آقای هاشمی مثلاً خبر دارد که احیاناً اوباما و جانکری و دیگر جلادان نسلکش آمریکایی درخواست شنیدن پیام اسلام را دارند؛ که مدام ملت ایران را متهم به تروریسم و تهدید به حمله نظامی میکنند؟ آیا این رسم جدید درخواست برای شنیدن صدای اسلام است؟!
5- نگرانی آقای هاشمی برای جیب مردم و شکستن استخوان آنان در حالی است که خود ایشان به عنوان یکی از افراد ذیمدخل در فتنه سبز بهتر از همه میدانند که چه کسانی از طرف سران جنبش سبز کذایی گرای تحریمهای فلج کننده را به آمریکا و اروپا دادند تا به خیال خود از دولت وقت (دولت دهم) انتقام بگیرند؟ نمیشود که جریان مدعیان دروغین اصلاحطلبی و اعتدال، از یک طرف گرای فشار اقتصادی علیه ملت ایران را به بیگانگان بدهند تا ناکامی فتنه سبز در بسیج مردم علیه حاکمیت جبران شود و هم خود را به عنوان نگران و دلواپس تحریمها و منجی اقتصاد کشور جا بزنند.
6- پیامبر اعظم(ص) و امت او در سختترین شرایط تحریم و محاصره در شعب ابیطالب که گاه هیچ غذایی برای خوردن نداشتند، آیا با صدای بلند به نحوی که مشرکان بشنوند گفتند که کمر ما در این محاصره شکست و پوسید؟ یا با صلابت تمام استقامت کردند؟
7- ثم ماذا؟ آقای هاشمی برای چندین بار است که با هر انگیزهای کشور را ضعیف و مستأصل نشان میدهد و سؤال این است که آیا چنین تصویری، خدمت به تیم مذاکره کننده است یا بستن دست آنها؟ غرب باید از شنیدن قبیل اظهارات آقای هاشمی، میل به تعامل و دادن حق ملت ایران بکند یا فشارها را بر ملت ما بیفزاید؟
8- اگر فشار دشمن و تحریمهای خصمانه وی نبود -که معلوم است گرای آن از کجاها داده شد- جریان تجدیدنظرطلب ورشکسته در فتنه سبز، چگونه میخواست مردم ما را بترساند و به خود بخواند و خود را منجی جا بزند و معترضان به آن عملکرد سیاه در فتنه را تخطئه نماید؟! البته که از این نظر تحریم برای حامیان فتنه، یک امتیاز(!) محسوب میشود هر چند که در ظاهر خود را نگران جیب و زندگی مردم نشان دهند.
به قول معروف فعلاً که تحریمهای حامیان خارجی فتنه، برای حامیان داخلی آن هم آب شده و هم نان!
زمزمههایی مبنی بر اینکه وزارت علوم در دولت یازدهم، سهمیه یک جریان خاص و تندرو است در اوایل رأی آوردن آقای روحانی به گوش میخورد. این زمزمهها با معرفی اولین نامزد تصدی وزارت علوم توسط آقای روحانی بیشتر شد، اما با هوشیاری نمایندگان مجلس پروژه تسخیر وزارت علوم توسط جریان تندروی اصلاحطلب ناکام ماند. در ادامه رئیس جمهور محترم با سرپرست کردن توفیقی در وزارت علوم، خود به شائبه اختصاص وزارت علوم به جریان تندرو و بدسابقه عینیت بخشید؛ گویی تمام آن زمزمهها درست بود و وزارت علوم «باید» به فتنهایهای تندرو میرسید. در همان برهه سرپرستی توفیقی بود که بحث سیاسی و کذب غیرقانونی بودن دانشجوهای بورسیه پیش آمد و .... اما این همه ماجرا نبود و نیست. سیر کند شدن، توقف و در نهایت نزول رتبه علمی ایران، وجه دیگر این ماجراست. علاوه بر این، نتایج غیرقابل قبول دیگری هم از «سهمیه»ای شدن وزارت علوم پدید آمده و بعد از این هم خواهد آمد که اشارهای هرچند گذرا به آنها خالی از لطف نیست. ادامه مطلب را بخوانید.
ادامه مطلب ...حیدر مستخدمین حسینی معاون اسبق وزارت اقتصاد در گفتگو با نسیم با انتقاد از تقارن زمان افزایش قیمت بنزین با مذاکرات هستهای اظهار کرد: اگر افزایش قیمت حاملهای انرژی و نان به بعد از تعیین تکلیف مذاکرات در دهم تیرماه موکول میشد صورت خوشایندتری از برهه کنونی پیدا میکرد.
مستخدمین حسینی با تاکید بر لزوم بهبود شرایط داخلی اقتصاد کشور در آستانه مذاکرات برای حمایت از تیم مذاکرهکننده هستهای به نسیم تصریح کرد: تیم مذاکرهکننده هستهای زحمت و وقت زیادی را صرف مذاکرات میکند و مسئولیت سنگینی را برعهده گرفته است، بنابراین باید به آنها کمک شود تا با آرامش بهتری در مذاکرات حضور پیدا کنند؛ نه این که کاری کنیم آنها در پشت سر خود احساس کنند که مردم از وضع اقتصاد کشور با توجه به افزایش قیمتها ناراضی هستند.
در همین حال رجانیوز با طرح این سوال که آیا افزایش قیمت بنزین و گاز و ایجاد نارضایتی در مردم قرار است جامعه را به «توافق به هر قیمت» راضی کند؟ نوشت: به فاصله چند ساعت بعد از اعلام یکباره افزایش قیمت بنزین و قطع شدن سهمیه خودروها و موتورسیکلتهای شخصی، افزایش قیمت گاز خانگی و تجاری نیز قطعی شد. این روند عجیب در حالی از سوی «دولت تدبیر» صورت گرفته است که دولت میتوانست از عجله در تصمیمگیری دراینباره اجتناب کند زیرا در شرایط کنونی که تیم مذاکرهکننده هستهای در حال مذاکرات نهایی است، ممکن است این تلقی ایجاد شود که هدف نهایی دولت از افزایش شتابزده قیمت سوخت آن هم بدون اعلام قبلی، ایجاد یک «اهرم فشار» برای نارضایتی عمومی در جامعه بوده است تا با گره زدن حداکثری وضعیت اقتصادی مردم با مذاکرات هستهای، جامعه آماده «توافق به هر قیمت» باشد.
لازم به ذکر است اعلام گران شدن قیمت بنزین در حالی امسال همزمان با سالروز فتح خرمشهر از سوی دولت انجام شد که پیش از این نیز همزمان با دهه فجر در سال 92 دولت تصمیم به پخش سبد کالا گرفت و با تشکیل صفهای طولانی در شهرهای مختلف و درست کردن خوراک خبری برای رسانههای ضدانقلاب، عملا سی و پنجمین سالگرد جشن انقلاب اسلامی را با حواشی مختلف رسانهای مواجه کرد.
از سوی دیگر سایت راه دانا در تحلیلی نوشت: اظهارات مسئولان دولت تدبیر و امید به ویژه درخصوص مسائل اقتصادی هر روز موجب ابهامهای بیشتری در بین مردم میشود و ضد و نقیضگوییهای مطرح شده از یک سو و اقدامات بیسر و صدای دولتیها از سوی دیگر موجب شده تا مردم با نوعی سردرگمی در مسائل اقتصادی مواجه شوند. در این بین با توجه به نزدیک شدن زمان ضربالاجل برای نهایی شدن توافقات ایران و 5+1، این دست اقدامات دولتیها رشد بیشتری یافته است. از همین رو به نظر میرسد برخی دولتیها با افزایش قیمت بنزین و نان و حذف یارانهها قصد دارند تا به مردم اینگونه القا کنند که راهی جز پذیرش توافق هستهای با غرب وجود ندارد و مشکلات مالی فقط در صورت پذیرش این توافق است که حل خواهد شد.
2 سال پیش نیز برخی مسئولان دولتی به غلط گفته بودند خزانه خالی است!
وبسایت جهاننیوز با بررسی وضعیت رشد علمی کشور سالهای گذشته و علل افت علمی کشور در سال 2013 بر مبنای رنکینگهای بینالمللی نوشت: سهم تولید علم ایران از سال 2005 تا 2012 مرتبا افزایش یافته و از سال 2013 این رشد متوقف شده و عقبگرد علمی کشور آغاز شده است. به عبارت دیگر پس از رشد علمی مستمر، کشور در طول 2 سال اخیر با افت علمی مواجه شده است.
این گزارش حاکی است در دولت نهم کشور همواره با رشد خیرهکننده علمی روبهرو بوده است. در زمان چهارساله دولت نهم، همواره شاهد رشد علمی کشور در تولید علم بودهایم. این رشد در سال 2006 به عدد نزدیک به 50 رسیده است که در سطح جهانی یک عملکرد فوقالعاده محسوب میشود.
عملکرد دولت دهم نیز از سال 2009 تا 2012 در روند تولید دانش در جهان مطلوب بوده و همانگونه که مشاهده میشود در این سالها، نرخ تولید علم کشور همواره در حال رشد بوده است. بیشترین رشد در دولت دهم در سال 2011 و برابر 32 درصد رشد میباشد.
در سال 2013 با تغییر سیاستهای وزارت علوم افت علمی کشور آغاز شده و متاسفانه شاهد افت 47/2 درصدی در تولید علم کشور هستیم. این در حالی است که در این سالها هرگز با افت علمی کشور روبهرو نبودیم.
در سال 2013 افت علمی کشور در برخی رشتهها نزدیک 50 درصد نیز رسیده است. این آمار نشان دهنده سیاستهای نادرست آموزش عالی و عدم توجه به رشد علمی در بسیاری از رشتههاست.
هزار و 182 عضو رسمی هیئت علمی دانشگاهها در نامهای به رئیسجمهور نسبت به افت علمی کشور هشدار دادند.
به گزارش فارس، در ابتدای نامه استادان دانشگاه، ضمن آرزوی توفیق برای رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت تصریح شده است: مطالب و پیشنهادات کوتاه و مهمی را در خصوص فعالیتهای علمی، پژوهشی، فناوری، نوآوری و نهایتاً توسعه فعالیتهای شرکتهای دانشبنیان در چارچوب اقتصاد مقاومتی برای شکوفایی و اقتدار ملی با تکیه بر خیل عظیم و مشتاق اساتید و محققین دانشگاهی به همراه دانشجویان مقاطع مختلف، به خصوص تحصیلات تکمیلی و همچنین سایر ظرفیتهای ملی در این حوزه به استحضار میرساند.
استادان دانشگاه در ادامه نامه خود آوردهاند: اهمیت علم و فناوری و پژوهشهای مرتبط با آن برای همه کشورها و به طور خاص برای کشور عزیز ما امر واضحی است که نیاز به بیان یا اثبات ندارد. آنچه در این خصوص مورد سؤال است، اولویت و چگونگی آن میباشد. شاید به دلیل برخی نیازهای روزمره و بعضاً اضطراری به نظر رسد که فعالیتهای علمی جایگاهی ندارد و وقتی مشکلات برطرف شد به مسائل علمی پرداخته خواهد شد! این نامه میافزاید: حاکمیت چنین نگاهی در بنگاههای اقتصادی که عمدتاً منافع کوتاه مدت را میبینند شاید مورد قبول باشد ولی برای کشوری که دارای آرمانهای والا و مشخصی است و علم از ارزشهای بنیادین و مکتبی آن است قطعاً قابل قبول نیست. رشد خیرهکننده تولیدات علمی کشور در ۱۰ – ۱۲ سال اخیر و دستاوردهای فناورانه در برخی از حوزههای مهم مثل هستهای، هوافضا، نانوفناوری، دفاعی، پزشکی و سلامت، عمرانی، نفت و گاز و ارتقای توانمندی صنعتی در اکثر حوزههای رایج دنیا با وجود تحریمهای گسترده که از ابتدای انقلاب وجود داشته است، نشاندهنده ظرفیت و استعداد بینظیر کشور برای دستیابی به قلههای علم و فناوری دنیا است و این هدف به لطف و عنایت الهی برای ملت بزرگ ایران دستیافتنی است. استادان دانشگاه سپس در ادامه نامه خود یادآوری کردهاند: رهبر معظم و فرزانه انقلاب اسلامی حضرت آیتاللهالعظمی خامنه ای(مدظلهالعالی) با هوشمندی کامل و بصیرت بینظیر و با تکیه بر آموزهها و تعالیم اسلامی همیشه بر تأثیر علم و فناوری در پیشرفت همهجانبه کشور و تحقق اهداف والای انقلاب اسلامی تأکید داشتهاند، به نحوی که قدرت و اقتدار ملی را بر سه محور عمده فرهنگ، علم و اقتصاد بیان نمودهاند. ایشان در سالهای اخیر به طور ویژه و گسترده به همه اقشار جامعه، به خصوص به مسئولان نسبت به اهمیت و ضرورت جهاد علمی سفارش کرده و میکنند. معظمله از ابتدای شروع دولت یازدهم، از جلسه تنفیذ تا موقعیتهای مناسب بعدی بر این امر و بر حفظ سرعت پرشتاب علمی کشور تأکید داشتهاند، به عنوان نمونه در حکم اخیر دوره جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی فرمودند که شتاب رشد علمی کشور نباید به هیچ بهانهای حتی اندکی کاهش یابد، بلکه باید روز به روز بر آن افزوده شود.
در اسناد بالا دستی از جمله قانون اساسی، قانون برنامه پنجم، نقشه جامع علمی کشور، سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی و سیاستهای کلی علم و فناوری بر پیشرفت همهجانبه علم و فناوری تأکید شده است. از جمله در سیاستهای کلی علمی و فناوری، «جهاد مستمر علمی با هدف کسب مرجعیت علمی و فناوری» تصریح شده است. استادان امضاکننده این نامه سپس تأکید کردهاند: با چنین پشتوانه و الزامات مستحکم قانونی و عقلانی، روند برنامهریزی و اقدامات و فعالیتهای صورت گرفته در این حوزه متناسب با اهداف و سیاستها به نظر نمیرسد. کاستیهای متعددی در زمینههای مختلف اعم از سیاستگذاری و هدایت فعالیتهای پژوهشی به سمت نیازهای واقعی کشور، کاربردی نمودن مقالات و پایان نامه ها، ایجاد مشوقها و سازکارهای اثربخش در ارتباط دانشگاه و صنعت، درگیر نمودن اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی در طرح و پروژههای کاربردی، تصویب و تخصیص اعتبارات مالی برای طرحها و پروژههای اساسی و سایر فعالیتهای پژوهشی، میزان تولیدات علمی، اختصاص منابع موجود به زیرساختها و فعالیتهایی با اولویت دستاوردهای عملی، توسعه و گسترش پارکهای علم و فناوری و شرکتهای دانشبنیان مستقر در آنها، تحریک و تشویق بازار داخلی و خارجی برای دستاوردهای دانشی و فناورانه داخلی، متناسبسازی محتوا و شیوههای آموزشی با الزامات کاربردی و پژوهشهای اصیل، تضعیف دورههای تحصیلات تکمیلی پژوهشمحور، رکود یا حذف طرحهای کلان ملی که از نیازها و ضروریات جدی کشور میباشد، شایستهسالاری و مدیریت حرفهای و جهادی، مشاهده میشود که آثار منفی آنها به تدریج و در حوزههای مختلف مثل تداوم وابستگی به خارج، بیکاری حجم زیادی از فارغالتحصیلان دانشگاهی، لطمه به باور و اعتماد ملی، افت رتبه علمی در جهان، عدم تحقق اهداف و چشمانداز و جلب توجهات جامعه علمی به مسائل غیرواقعی و حاشیهای، آشکار میشود.
این استادان در پایان نامه خود به رئیسجمهور آوردهاند: پیشنهاد مشخص ما اعضای هیئت علمی دانشگاهها و مؤسسات آموزش علمی کشور این است که با تمرکز و تقویت جهتگیریهای صحیح علم و فناوری در چارچوب تدابیر، قوانین و سیاستهای مصوب با مشارکت تمام اقشار مرتبط با این حوزه از تولیدکنندگان علم تا بهرهبرداران و واسطههای مربوط، فضای شور و نشاط و پیشرفت همهجانبه علمی را توانی مضاعف بخشیده و این عرصه را تبدیل به عرصهای استثنایی برای پیشرفت کشور قرار گیرد و بر اساس آن فرصتهای استثنایی را بهوجود آورد و با سرعت زیاد وابستگی کشور به درآمدهای حاصل از خامفروشی، به خصوص نفت و گاز را قطع کرد و همگان شاهد رونق و شکوفایی هرچه بیشتر کشور با حفظ ارزشها و آرمانهای آن باشند.
مشرق در این زمینه با اشاره به بروز جو خوشبینی پس از انتخابات 92 نوشت: این جو پس از آغاز به کار دولت به علت سیگنالهایی که برخی مسئولان دولت به جامعه ارسال میکردند، با شدت بیشتری ادامه یافت و با امضای توافق هستهای ژنو در آذرماه 1392 به اوج خود رسید. در آن دوران، هر روز رکوردهای بورس جابجا میشد و مسئولان ارشد دولت نیز از رشد چشمگیر شاخص بورس مسرور بودند و مردم را به سرمایهگذاری بیشتر در بازار سرمایه دعوت میکردند زیرا معتقد بودند با امضای توافق ژنو، سرمایهگذاران و شرکتهای خارجی به سرعت به کمک اقتصاد ایران خواهند آمد.
رشد حبابی بورس تا چند هفته پس از توافق ژنو نیز ادامه یافت؛ اما به تدریج که جزئیات توافق علنی شد و سهامداران و فعالان بورس متوجه شدند که خبری از رفع تحریمها و گشایشهای اقتصادی وعده داده شده نیست، حباب بورس ترکید و شاخص بورس که به مرز 90 هزار واحد رسیده بود روز به روز و هفته به هفته سقوط کرد و این سقوط ماهانه و سالانه شد و تا امروز ادامه یافته است.
این گزارش میافزاید: از آن زمان که روند کلی بورس نزولی شده، سهامداران خرد بازار زیانهای هنگفتی کردهاند و مقامات ارشد دولتی که پس از توافق ژنو مردم را به سرمایهگذاری در بورس دعوت میکردند، دیگر سخنی درباره بورس نمیگویند و اکثراً درباره بورس سکوت کردهاند. بدین ترتیب، ارزش بازار اوراق بهادار که در پایان آذر ماه 1392 یعنی پس از توافق ژنو به رکورد 425 هزار میلیارد تومان رسیده بود، هم اینک به حدود 284 هزار میلیارد تومان کاهش یافته است. به عبارت دیگر، 141هزار میلیارد تومان از ارزش بازار بورس کاسته شده، یعنی معادل این رقم از کف سهامداران رخت بربسته است. 141 هزار میلیارد تومان کاهش ارزش بازار در حالی رخ داده که کل دلارهای آزاد شده پس از توافق ژنو، حدوداً 10 میلیارد دلار معادل 32 هزار میلیارد تومان بوده است.
لازم به یادآوری است از ابتدای مذاکرات هستهای در دولت، آگاهان و دلسوزان کشور به دولت هشدار میدادند که مسائل اقتصادی را به مذاکرات گره نزنند؛ اگر به آن هشدارها توجه میشد، مطمئناً دماسنج اقتصاد کشور و دیگر صنایع، اینچنین سقوط نمیکرد و به اعتماد مردم به بورس لطمه وارد نمیکرد.
درخت مداد از خانواده «افوربیاسه» از جمله درختان همیشه سبزی است که در بخشهای مختلفی همچون کشاورزی و درمان در شهرستان نیکشهر مورد استفاده قرار میگیرد، دلیل نامگذاری این درخت به درخت مداد شکل ساقههای آن است که شبیه مداد است.
رئیس اداره منابع طبیعی و آبخیزداری شهرستان نیکشهر در این زمینه اظهار کرد: افوربیا تیروکالی یا درخت مداد به شکل کاکتوس ولی بدون خار است که ارتفاع آن معمولاً به سه تا پنج متر میرسد.
سیدرضا صمیمی افزود: قبل از خشکسالیهای دو دهه اخیر در استان از این درخت برای رفع آفات و حشرات و حصاری برای جلوگیری از ورود حیوانات به مزارع کشاورزی استفاده شده است که نقش بسزایی در جلوگیری از قطع سایر درختان داشته است.
وی ادامه داد: این گیاه درحال حاضر در منطقه نکهچ و روستای هیچان وجود دارد که به دلیل سمی بودن شیره آن هیچ حیوان و حشرهای به آن نزدیک نخواهد شد.
رئیس اداره منابع طبیعی و آبخیزداری شهرستان نیکشهر گفت: سالانه تعداد زیادی از درختان شورگز و چگرد برای استفاده در حصارهای باغات و اراضی کشاورزی قطع میشود که احیا و تکثیر این درخت و توزیع آن بین کشاورزان میتواند ناجی درختان شورگز و چگرد تلقی شود.
این مسئول بیان کرد: این درخت به دلیل نیاز پایین آب علاوه بر ساخت حصار زنده میتواند به عنوان یک کود غنی و آفتکش مورد استفاده کشاورزان قرار گیرد.
صمیمی افزود: اگر چه تماس بدن با شیره این درخت باعث سوزش شدید پوست شده و تماس آن با چشم ممکن است باعث کوری موقت شود اما از این درخت برای درمان بسیاری از بیماریها استفاده میشود.
رئیس اداره منابع طبیعی و آبخیزداری شهرستان نیکشهر اضافه کرد: در کشورهای مختلف از این درخت برای تولید چسب و لاستیک استفاده میشود و به گفته ملوین کالوین از شیمیدانان معروف آمریکایی این گیاه به دلیل تولید هیدروکربن لاتکس قابلیت تبدیل به بنزین را دارد و او پیشنهاد بهرهبرداری از این گیاه را برای تولید نفت داده و تخمین زده که 10 تا 50 بشکه نفت در هر هکتار از این گیاه به دست آید.
به گزارش ایسنا، مردم قبیله یانومامی که در جنگلهای آمازون و در مرز ونزوئلا و برزیل زندگی میکنند یک غذای سنتی عجیب دارند که با استخوانها و خاکستر مردگانشان طبخ میشود. آنها استخوان و خاکستر مردگان خود را با نوعی سوپ که از موز تهیه شده مخلوط کرده و میخورند.مردم این قبیله مردگان خود را داخل برگ درختان پیچیده و در فاصله دورتر از محل سکونت خود قرار میدهند تا با گذشت 30 تا 45 روز، حشرات بافتهای نرم اجساد را بخورند و تنها استخوانهای آنها باقی بماند.این استخوانها سپس با نوعی سوپ طبخ شده با موز مخلوط میشود و تمام اعضای قبیله آن را میخورند. آنها براینباورند که خوردن بقایای اجساد بستگانشان به ادامه حیات آنها میانجامد و روح آنها جاودانه میشود.
حضرت آیت الله خامنه ای طی حکمی با تقدیر از تلاشهای خستگی ناپذیر و دلسوزانه مهندس عزت الله ضرغامی، آقای محمّد سرافراز را برای یک دوره پنج ساله به ریاست سازمان صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران منصوب کردند.
به گزارش فارس، متن حکم رهبر معظم انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای محمّد سرافراز دام توفیقه
با پایان یافتن دوره ی مسئولیت جناب آقای مهندس سیّد عزت الله ضرغامی که با تلاش و کوششی خستگی ناپذیر و دلسوزانه و مبتکرانه همراه بود، جنابعالی را با توجه به صلاحیتهایی که بحمدالله از آن برخوردارید و با آگاهی از تجربه طولانی مدیریتی تان در رسانه ملّی و آشنایی های گسترده تان با این مجموعه ی بزرگ و مهمّ برای یک دوره ی پنج ساله به ریاست سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران منصوب می کنم.
سازمان صدا و سیما با مأموریت خطیر «هدایت و مدیریت فرهنگ و افکار عمومی جامعه» به مثابه دانشگاه عمومی، با تکیه بر فعالیت ها و برنامه های حرفه ئی پیشرفته و عمیق رسانه ای، وظیفه گسترش دین و اخلاق و امید و آگاهی و ترویج سبک زندگی اسلامی- ایرانی در میان آحاد ملّت را بر عهده دارد. مسئولیت تاریخی رسانه ملّی در مقطع کنونی، حفظ و ارتقای استقلال فرهنگی و هویت انقلاب ایران اسلامی است. «عزم ملّی و ابتهاج معنوی و نشاط انقلابی» آحاد جامعه در مسیر اهداف بلند نظام اسلامی، در گرو آگاهی و معرفت عمیق و گسترده ی عمومی و نیازمند پیوند با سرچشمه های تولید فکر ناب دینی و خیل دلبستگان فرهیخته و پرانگیزه ی انقلاب اسلامی است. سازمان صدا و سیما همچنین به عنوان موتور محرک و مشوق پیشرفت کشور، وظیفه پشتیبانی رسانه ای همه جانبه و مبتکرانه در امر بسیج عمومی ملّت و نیز کمک به مدیریت های اجرایی در جهت تأمین اهداف و اجرای سیاست های کلان نظام و تحقق سند چشم انداز کشور را بر دوش دارد. اهمّ راهبردهائی که انشاء الله خواهد توانست رسانه ملّی را در اجرای این مسئولیت بزرگ یاری رساند، به پیوست ابلاغ می شود.
در پایان لازم می دانم از جناب آقای مهندس ضرغامی و همکاران ایشان که توانستند رسانه ی ملّی را در دوره ی مسئولیت خود به پیشرفتی چشمگیر برسانند که بتواند در عرصه های گوناگون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نقشی مؤثر ایفاء کند، صمیمانه تشکر کنم.
از درگاه خداوند منان توفیق جناب عالی را که مفتخر به انتساب به خانواده ی شهیدان معزّز انقلاب اسلامی می باشید در انجام این مأموریت خطیر و حساس با تکیه بر عنایات الهی خواستارم و برای شما و همکاران محترمتان دعا می کنم.
سیّد علی خامنه ای
15 آبان 1393
بنا بر این گزارش، محمد سرافراز در دوران ریاست ضرغامی ؛ معاونت برون مرزی سازمان صداوسیما را برعهده داشت و در این مدت 4 شبکه آی فیلم، هیسپان، العالم و پرس تی وی را راه اندازی کرد.
سرافراز پنجمین رئیس سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی بعد از صادق قطبزاده، محمد هاشمی، علی لاریجانی و سید عزتالله ضرغامی است.
هنوز مشخص نشده ضرغامی پس از تحویل کرسی صداوسیما به سرافراز فعالیت خود را در کجا ادامه می دهد.
شهرستان جلفا در آذربایجان شرقی اکنون تنها شهر ایرانی است که قبرستان ندارد و مردم این شهر، اموات خود را در شهرهای اطراف دفن میکنند، تلاش برای ایجاد قبرستان در این شهر نیز تاکنون بینتیجه بوده است.
جلفا از دیر باز مبدا تجاری ایران و شاهراه تردد کاروان های بزرگ بوده است، با این حال در آن زمان به دلیل نامناسب بودن شرایط آب و هوایی، مردم رغبت زیادی برای زندگی در این شهر نداشتند و تراکم جمعیت شهرستان بیشتر در روستاهای هادی شهر، شجاع، گرگه علمدار و شاهمار بود. مردم برای کار روزها به جلفا می آمدند و شب ها به شهرهای خود بازمی گشتند، برای همین از آن زمان تاکنون گورستانی در این شهر ساخته نشده است و مردم اموات خود را در شهرهای محل سکونت خود غسل داده و دفن می کردند، اما با رونق منطقه و ساکن شدن تدریجی افراد در این شهر، رویه دفن اموات در شهرهای اطراف همچنان ادامه یافت و این باعث شد جلفا با وجود برخورداری از ساکنان دائم، همچنان بدون قبرستان بماند.
فرماندار شهرستان جلفا با بیان این که بیشتر اهالی این منطقه غیربومی هستند و صرفا برای انجام کار به این شهر می آیند، به دلایل نبود آرامگاه در شهر جلفا اشاره کرد و گفت: این شهر به دلیل این که از زمان قدیم یک شهر اداری بوده، بیشتر افراد غیربومی برای فعالیت های کاری به این شهر می آمدند و بیشتر در زمینه های راه آهن و گمرک فعالیت می کردند و معمولا پس از فوت نیز در شهر خود مدفون می شدند.
زاهد محمودی در گفت وگو با مهر یادآور شد: حدود هشت سال پیش، شورای شهر جلفا مکانی را برای ایجاد آرامگاهی در این شهر اختصاص داد که به دلیل استقبال نشدن این گورستان ایجاد نشد.
وی در عین حال از وجود آرامگاه هشت شهید در شهر جلفا خبر داد و گفت: در این شهر، پنج شهید گمنام هشت سال دفاع مقدس در حیاط مسجد جامع مدفون شده اند و علاوه بر این، آرامگاه سه سرباز شهید سال 1320 نیز وجود دارد که در حاشیه رود ارس در کنار پل آهنی شهر جلفا دفن شده اند.
یک مورخ و محقق نیز با اشاره به دلیل نبودن آرامگاه در شهر جلفا گفت: سابقه تاریخی شهر جلفا به بعد از قرارداد عهدنامه ترکمنچای برمی گردد که بعد از تقسیمات کشوری اداره های پست، گمرک و شبکه بهداشت در این شهرستان ایجاد شد و بیشتر ساکنان آن هم غیربومی بوده اند.
ولی راعی شجاعی افزود: از حدود 150 سال پیش قرار بود در شهر جلفا آرامگاهی ایجاد شود، اما به دلیل غیربومی بودن ساکنان، هر فرد بعد از مرگ در شهر خود دفن می شد و شهرهای شجاع و شاهمار نزدیکترین شهرهایی بود که در آن زمان برخی از ساکنان جلفا پس از مرگ در آنجا دفن می شدند.
وی با بیان این که حدود 37 سال پیش نیز مجددا قرار شد در جلفا آرامگاهی ایجاد شود، گفت: این شهر به لحاظ دارا بودن کلیسای خرابه، گردشگران زیادی داشت و در آن زمان یک خانواده ارمنی برای زیارت این کلیسا آمده بودند که در راه بازگشت فرزند خود را از دست دادند و او را در این آرامگاه دفن کردند، مسلمانان به دلیل این که نخستین مدفون این گورستان ارمنی بود، اموات خود را در آنجا دفن نکردند و بعدها آنجا به آرامگاه ارامنه تبدیل شد.
به گفته راعی حدود شش سال گذشته نیز قرار بود در تپه ای نزدیک شهر جلفا، آرامگاهی ایجاد شود که به دلیل نظامی بودن آن اجازه ایجاد گورستان داده نشد.
وی با اشاره به دلیل دفن اکثر افراد فوت شده شهر جلفا در هادی شهر گفت: در سال های گذشته به دلیل این که در هادی شهر غسالخانه وجود داشت، اهالی شهر جلفا افراد فوت شده خود را در هادی شهر دفن می کردند که با ایجاد غسالخانه در شهرهای شجاع و شاهمار، اموات مردم جلفا در این شهرها نیز به خاک سپرده می شوند.
رتبه شانزدهم در آمار مرگ و میر آذربایجان شرقی
مدیر کل ثبت احوال آذربایجان شرقی نیز با اشاره به آمار مرگ و میر در سه ماه نخست امسال در شهرستان جلفا گفت: آمار مرگ و میر در سه ماه نخست آذربایجان شرقی، پنج هزار و 562 مورد بوده که 88 مورد آن مربوط به جلفاست و این شهرستان رتبه شانزدهم را در آمار مرگ و میرهای استان دارد.
علی جعفری آذر همچنین به آمارهای مرگ و میر جلفا در سال گذشته اشاره کرد و افزود: سال گذشته در آذربایجان شرقی 22 هزار و 705 مورد وفات اتفاق افتاده بود که 300 مورد آن مربوط به شهرستان جلفا بوده است