اقدام ناشیانه و جفاکارانه هاشمیرفسنجانی در ایراد اتهام به حضرت امام خمینی(ره) و ادعای موافقت امام به حذف شعار مرگ بر آمریکا، موجب واکاوی عمیقتر سیره و سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی از سوی رسانهها شده است.
به یک معنا میتوان گفت آقای هاشمی با این جفای خود نسل جوانان پژوهشگر و انقلابی را به بازخوانی عمیقتر سیره حضرت امام در قبال شیطان بزرگ تشویق کرده و سبب خیر شده است.
در این زمینه سایت جهاننیوز با مرورشماری از اظهارات انقلابی حضرت امام درباره استکبار و شعار مرگ بر آمریکا نوشت: امام در سال 1367 و کمتر از یک سال قبل از رحلت، در پیامی تاریخی به مناسبت پذیرش قطعنامه، تاکید میکنند: «دستنشاندگان آمریکا آتشزدن پرچم آمریکا را به حساب آتش زدن حرم و شعار مرگ بر شوروی و آمریکا و اسرائیل را به حساب دشمنی با خدا و قرآن و پیامبر گذاشتهاند... انشاءالله ما نخواهیم گذاشت از کعبه و حج، این منبر بزرگی که بر بلندای بام انسانیت باید صدای مظلومان را به همه عالم منعکس سازد و آوای توحید را طنیناندازد، صدای سازش با آمریکا و شوروی و کفر و شرک نواخته شود و از خدا میخواهیم که قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ آمریکا و شوروی را به صدا درآوریم.»
امام خمینی در جای دیگر (صفحه 29 از جلد 15 صحیفه امام) به این سوال و شبهه پاسخ دندانشکن دیگری میدهند و میفرمایند: «خط این بود که اصلا آمریکا منسی بشود. یک دسته شوروی را طرح میکردند تا آمریکا منسی بشود، یک دسته اللهاکبر را کنار میگذاشتند، سوت میزدند و کف میزدند، آن هم روز عاشورا. خط این بود که این قضیه مرگ بر آمریکا منسی [فراموش] بشود...»
امام خمینی همچنین در مقدمه وصیتنامه تاریخی خود تاکید میکنند: ملت ما، بلکه ملتهای اسلامی و مستضعفان جهان مفتخرند به اینکه دشمنان آنان، که دشمنان خدای بزرگ و قرآن کریم و اسلام عزیزند، درندگانی هستند که از هیچ جنایت و خیانتی برای مقاصد شوم جنایتکارانه خود دست نمیکشند و برای رسیدن به ریاست و مطامع پست خود، دوست و دشمن را نمیشناسند و در رأس آنان، آمریکا این تروریست بالذات دولتی است که سرتاسر جهان را به آتش کشیده و همپیمان او صهیونیست جهانی است که برای رسیدن به مطامع خود، جنایاتی مرتکب میشود که قلمها از نوشتن و زبانها از گفتن آن شرم دارند».
رسانههای دیگر نیز در این زمینه تحقیق و بررسیهای فراوانی را انجام داده و منتشر کردهاند. رجانیوز بخشهایی از بیانات حضرت امام در ادوار مختلف را جمعآوری و منتشر کرده که از آن جمله است:
- «بسیاری از سران کشورهای اسلامی به جای مقابله با این اعمال وحشیانه و جلوگیری از این کشتار بیرحمانه، به عاملین این جنایت یعنی اسرائیل غاصب، دستمزد داده و او را به رسمیت میشناسند و به جای قطع رابطه با عامل اصلی یعنی آمریکای جهانخوار، هر روز روابط خود را با او محکمتر و گستردهتر میکنند، و گذشته از اینکه خود در سکوت مرگباری فرو رفتهاند، حتی از شنیدن شعار مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آمریکا واهمه داشته و بشدت از آن جلوگیری میکنند. فانالله و انا الیه راجعون. وسیعلمُ الذین ظلمُوا ایَّ مُنقلبٌ ینقلبُون.» (صحیفه امام، ج 17، ص8)
- « از نظر استکبار، مسئولین کشورهای اسلامی باید به فرنگ بروند، آنها را به حج چه کار! دستنشاندگان آمریکا آتشزدن پرچم آمریکا را به حساب آتش زدن حرم، و شعار مرگ بر شوروی و آمریکا و اسرائیل را به حساب دشمنی با خدا و قرآن و پیامبر گذاشتهاند.» (صحیفه امام ج21، ص 79)
- «خط این بود که اصلا آمریکا منسی بشود. یک دسته شوروی را طرح میکردند تا آمریکا منسی (فراموش) بشود، یک دسته «اللهاکبر» را کنار میگذاشتند، سوت میزدند و کف میزدند آن هم روز عاشورا، خط این بود که این قضیه مرگ بر آمریکا منسی بشود.»(صحیفه امام، ج 15، ص25)
- «انقلاب به هیچ گروهی بدهکاری ندارد و ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان خود را به گروهها و لیبرالها میخوریم، آغوش کشور و انقلاب همیشه برای پذیرفتن همه کسانی که قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولی نه به قیمت طلبکاری آنان از همه اصول، که چرا مرگ بر آمریکا گفتید! چرا جنگ کردید! چرا نسبت به منافقین و ضدانقلابیون حکم خدا را جاری میکنید؟ چرا شعار نه شرقی و نه غربی دادهاید؟ چرا لانه جاسوسی را اشغال کردهایم و صدها چرای دیگر.» (صحیفه امام، ج 21، ص 286)
گفته میشود اقدام تحریفآمیز و جفاکارانه هاشمی برخی تحلیلگران را بر آن داشته تا به تبیین عمیقتر و مسبوطتر سیره حضرت روحالله(ره) بپردازند که معتقد بود «ما آمریکا را زیر پا میگذاریم» و «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند».
نشریات زنجیرهای در اقدامی هماهنگ با گردانندگان سایت هاشمیرفسنجانی اقدام به بازپخش سه باره! مصاحبه وی کردند.
این مصاحبه مربوط به سال گذشته است و جریان آلوده رسانهای در اقدامی غیرحرفهای برای سومین بار آن را منتشر کرده و ضمناً چنین القا کردهاند که مصاحبه مذکور، مصاحبه تازهای است! این مصاحبه روز گذشته تبدیل به تیتر اول روزنامه اجارهای آرمان (با تیتر؛ هاشمی: قهر با آمریکا ابدی نیست) شد و همین مضمون را روزنامههای اعتماد و آفتاب یزد نیز عیناً در صفحه اول تکرار کردند. هاشمی در این مصاحبه مدعی شده بود نامهای محرمانه را خطاب به حضرت امام نوشته - و حتی آن را تایپ هم نکرده- و ضمن آن خواسته موضوع رابطه با آمریکا را حل کند چرا که نمیتوان تا ابد با آمریکا قهر کرد. البته آقای هاشمی به روال و شیوه ناپسند و غیراخلاقی و غیر امانتدارانه نگفته که موضع قاطع امام در پاسخ چه بوده است.
در همین حال روزنامه سیاست روز از هاشمی خواست توضیح دهد که پاسخ امام به آن نامه چه بوده است. این روزنامه مینویسد: گر چه آقای هاشمیرفسنجانی این جمله را برای چندمین بار است که بیان میکند، اما هیچگاه از پاسخ حضرت امام(ره) به نامه دستخط خود سخنی نگفته است. اگر حضرت امام(ره) به این نامه پاسخی دادهاند مکتوب یا شفاهی بهتر است آیتالله هاشمی رفسنجانی از پاسخ آن هم سخن بگوید تا همگان بدانند که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران نظرشان درباره نامه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام چه بوده است.
این روزنامه میافزاید: به نظر میرسد که حضرت امام (ره) مخالف این پیشنهاد آقای هاشمیرفسنجانی بودند چون اگر موافق بودند در این زمینه دستور میدادند و حتی خود آقای هاشمیرفسنجانی را مسئول و مامور پیگیری آن میکردند. مواضع حضرت امام(ره) درباره آمریکا ثبت و ضبط شده است و به راحتی میتوان آنها را دریافت کرد. پس چگونه است که آقای هاشمیرفسنجانی اینگونه سخن میگوید؟ در این میان یادآوری یک ملاحظه ضروری است و آن اینکه به نظر میرسد گردانندگان سایت آقای هاشمی، مدتهاست مشغول بازی با وی هستند و در واقع به جای مدیریت شدن در حال مدیریت کردن تصویر رسانهای هاشمیاند.
رئیس جمهور ایران در خلال مصاحبه با یک شبکه خبری آمریکایی از ستمگریهای اسرائیل در منطقه خاورمیانه انتقاد کرد.
ه گزارش خبرگزاری فارس/a> ، دریابان علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی شد.
شمخانی پیش از این علاوه بر فرماندهی نیروهای دریایی سپاه و ارتش، وزارت دفاع در دولت های هفتم و هشتم، عضویت شورای راهبردی روابط خارجی و نیز ریاست مرکز راهبردی دفاعی نیروهای مسلح را بر عهده داشت.
بنابر حکم رئیسجمهور، شمخانی جایگزین سعید جلیلی در شورای عالی امنیت ملی شد.
گفتنی است دکتر سعید جلیلی از سال 1386 به عنوان سومین دبیر شورای عالی امنیت ملی فعالیت خود را در این نهاد مهم آغاز نمود و پس از آن به عنوان نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی منصوب گردید. جلیلی در طول 6 سال گذشته ریاست هیئت مذاکره کننده با کشورهای 1+5 را بر عهده داشت.
جلیلی در هشت دور گفتگو با کشورهای 1+5 به عنوان مذاکره کننده ارشد جمهوری اسلامی ایران تلاش کرد تا با فراهم کردن شرایط برای تامین سوخت راکتور تحقیقاتی تهران و بومی شدن تمام فناوری ساخت سانتریفیوژ تحت نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی، مانع تقابل سیاسی این کشورها با حقوق هسته ای کشور شود. در طی این گفتگوها با منطق، اقتدار و ابتکار نمایندگان ایران، کشورهای غربی با به رسمیت شناختن حق ملت ایران در برخورداری از انرژی صلح آمیز هسته ای از مباحثی چون تعلیق غنی سازی، توقف فعالیت های هسته ای و تعطیل و تخریب تأسیسات هسته ای، به مباحثی مانند همکاری های همه جانبه با ایران از جمله در زمینه انرژی هسته ای و مسائل منطقه ای چرخش کردند.
دکتر جلیلی در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی پرونده های دیگری از جمله تقویت محور مقاومت در منطقه، حمایت از آرمان فلسطین، جنگ 22 روزه و 8 روزه غزه، بیداری اسلامی، سوریه، جنگ نرم و مقابله با فتنه 88، مقابله و اضمحلال گروهک های ضد انقلاب مانند منافقین، ریگی، تندر و ... را بر عهده داشت.
در حوزه مباحث اقتصادی، موضوعاتی چون تدابیر مقابله با تحریم ها، پیگیری تأمین کالاهای اساسی مورد نیاز مردم در شرایط تحریم، شفافیت اقتصادی و مبارزه با پروندههای کلان فساد و رانت خواری اقتصادی، ساماندهی سامانه های اطلاعات اقتصادی مانند راه اندازی پورتال ارزی، شفافیت در معوقات بانکی و پیگیری و مطالبه وصول این معوقات از دستگاه های مسئول، ایجاد ثبات در بازار ارز و نظارت بر فعالان بازار سکه و ارز از جمله موضوعات محوری است که در دوره مسئولیت دکتر سعید جلیلی در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی پیگیری و اجرا شد.
هواپیمای آمریکایی U2 که بارها مورد به روزرسانی قرار گرفته، از معدود هواپیماهایی است که به دلیل قابلیتهای بالایی که دارد، بیش از 50 سال است که در نیروهای هوایی آمریکا مورد استفاده قرار میگیرد.
ک منبع آگاه در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس/a>، با بیان اینکه اخیرا دو مفسد بزرگ اقتصادی توسط دستگاه قضایی در اصفهان بازداشت شدند، اظهار کرد: دو تن از متهمان اصلی این پرونده درصدد فرار از کشور بودند و برخی از اعضای خانواده و همدستان خود را به همراه بسیاری از اسناد و مدارک مرتبط با فعالیت اقتصادی نامشروعشان، به یکی از کشورهای عربی منطقه منتقل کرده بودند.
وی افزود: این دو نفر که توسط یکی از دستگاههای امنیتی کشور به اتهام اخلال در نظام اقتصادی کشور شناسایی و دستگیر شدند، در سالهای اخیر با ثبت دهها شرکت کاغذی (paper company) و از طریق تبانی و اعمال نفوذ و پرداخت میلیاردها تومان رشوه و دریافت غیرقانونی صدها میلیارد تومان تسهیلات بانکی، توانستهاند در مدت زمان کوتاهی صاحب ثروت نامشروع هنگفتی شوند.
وی یکی دیگر از اتهامات موجود در پرونده این دو برادر را خرید سهام عمده یک بانک با استفاده از ضمانتنامههای صوری بانکی و بدون پشتوانه اعلام کرد.
این منبع آگاه با اشاره به تملک یک شرکت پتروشیمی در جریان خصوصیسازی توسط این دو برادر اضافه کرد: این شرکت پتروشیمی که همواره یکی از بهترین های کشور بوده، چندی است به دلیل سوء استفادههای کلان، تعطیل شده و موجب نارضایتی کارگران این شرکت را فراهم نموده است؛ چنان که چندی پیش، تعطیلی این کارخانه و ایجاد بحران کارگری در آن سوژه برخی رسانههای ضد انقلاب از جمله بیبیسی فارسی شده و این رسانهها به دروغ این مسئله را ناشی از اثرگذاری تحریمها بر اقتصاد جمهوری اسلامی اعلام نمودند.
وی ادامه داد: یکی از دو برادر که درصدد فرار از کشور و مخفی نمودن اموال و دارائیهای خود بود، پیش از دستگیری، محلی را در اصفهان خریداری و بخشی از طلا و جواهرات خود را که از پولهای نامشروع به دست آورده است، در حجم حدود 10 چمدان بزرگ مسافرتی که قیمت محتویات آن دهها میلیارد تومان تخمین زده میشود، به گاو صندوقی در همین محل منتقل نموده بود.
وی افزود: پس از دستگیری متهمان، این اموال نیز با حکم مرجع قضایی ضبط و پس از طی مراحل قانونی، در نهایت به بانک مرکزی مسترد شد. گفته میشود علاوه بر انواع طلاجات زینتی و شمشهای طلا، سنگهای قیمتی متعددی نیز در بین اموال مکشوفه بوده که هنوز ارزش واقعی آنها مشخص نشده است.
این منبع آگاه در ادامه اظهار داشت: یکی از روشهای معمول مفسدان در دنیا جهت ایجاد وجهه اجتماعی- حمایتی برای خود نزد مردم و متنفذان و مقامات بخش دولتی و خصوصی، هزینه کردن بخشی از پولهای کثیف و ثروتهای نامشروع در زمینههایی مثل کمک به مؤسسات خیریه است.
وی اضافه کرد: بر اساس مطالب گزارش منابع محلی، دو برادر مذکور نیز در پوشش تولیدکننده و سرمایهگذار در بخش خصوصی، بخشی از عملیات غیر قانونی خود را در سالهای اخیر در قالب سرمایهگذاری در یکی از باشگاههای فرهنگی ورزشی و پرداخت رشوه در قالب کمک به مؤسسات خیریه انجام میدادهاند.
رئیس دفتر رئیس جمهور در مراسم دیدار وزیر ارشاد با اهالی فرهنگ و هنر، دوبار به جای دکتر حسن روحانی، خاتمی را به عنوان رئیس جمهور معرفی کرد!
جهانگیری در بخشی از سخنانش در این دیدار گفت: گفتمانی که در دولت آقای خاتمی شکل گرفت با عنوان تدبیر و امید دو مؤلفه اصلی داشت که با شاخصه مختلفی شناخته میشدند. اینها پارامترهایی هستند که دولت آقای خاتمی نیز باید به آنها بپردازد.
پس از این سخنان برخی حاضران اسم دکتر روحانی را به زبان آوردند و اشتباه جهانگیری را به او متذکر شدند که معاون اول رئیس جمهور در واکنش گفت: 8 سال کار در دولت آقای خاتمی و 8 سال اخیر که در کنارشان بودم باعث بروز این اشتباهات میشود.
جهانگیری اما در ادامه سخنانش مجدداً اسم سید محمد خاتمی را به جای حسن روحانی به زبان آورد که چند نفر از حضار برای او کف زدند و جهانگیری گفت: اسم آقای خاتمی با شما گره خورده است. آقای روحانی سعی دارد به جای اینکه فرهنگ را دولتی کند، دولت را فرهنگی کند.
شایان ذکر است جهانگیری وزیر صنایع دولت اصلاحات و از افرادی است که همزمان به کارگزاران و حزب مشارکت نزدیک است. او در انتخابات اخیر قصد نامزدی داشت که به خاطر ثبتنام هاشمی منصرف شد و به ستاد انتخاباتی وی پیوست.
سرکردن جهانگیری در حال و هوای مدیریت خاتمی بیشباهت به ماجرای سریال طنز سلطان و شبان نیست. در یکی از دیالوگهای این مجموعه، شاه به سلطان بانو که زیادی به وزیر اعظم نزدیک شده بود و به شاه اعتنا نمیکرد میگوید ما نفهمیدیم شما سلطان بانوی مایید یا سلطان بانوی وزیر اعظم؟!
محافل دانشگاهی و سیاسی از گزینه وزارت علوم به عنوان یکی از همکاران سازمان فتنه و آشوب یاد میکنند.
میلیمنفرد از تحصیلکردگان فرانسه است که به تدریج مانند شمار زیادی از مدعیان اصلاحطلبی، از آرمانهای نظام فاصله گرفت. او پس از استعفای مصطفی معین از وزارت علوم در دولت اصلاحات، به سرپرستی این وزارتخانه گمارده شد.
نامبرده در جریان حوادث فتنهآمیز سال 1388 جزو عناصر فتنهگری بود که اقدام به تجمع و تحصن در دانشگاه امیرکبیر کردند. بنابر برخی گزارشها وی در تحریک طیفی از دانشجویان ایفای نقش میکرد و همان زمان به بهانه اعتراض به تقلب در انتخابات خواستار تعطیلی و تعویق امتحانات ترم دوم شده بود.
مرداد ماه سال 88 شماری از مقامات دولت اصلاحات و سازندگی به همراه برخی نمایندگان مجلس ششم اقدام به انتشار بیانیهای مشترک در حمایت از جریان فتنه و القای تقلب و مهندسی انتخابات کرده و از سران فتنه حمایت نمودند. نام میلیمنفرد در این بیانیه در کنار اسامی محسن آرمین، انصاری راد، علی باقری، محمدرضا بهزادیان، مرتضی حاجی، جلاییپور، رضا خاتمی، خانیکی، سازگارنژاد، شیرزاد، ناصر قوامی، مرتضی مبلغ، مزروعی، مسجد جامعی، معین، محمدعلی نجفی و فائزه هاشمی به چشم میخورد.
نامبرده در دولت اصلاحات نیز جزو حامیان طیف تندرو و ساختارشکن دفتر تحکیم بود و از حامیان تحصن در مجلس ششم به شمار میرود.
به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس/a>، غلامعلی حداد عادل رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس در حاشیه جلسه علنی امروز سه شنبه مجلس شورای اسلامی با حضور در جمع خبرنگاران در پاسخ به سوالی درباره کابینه حسن روحانی گفت: ما در مجموع از کابینه آقای روحانی استقلال میکنیم و امیدواریم این دولت بتواند هر چه سریعتر کار خودش را شروع کند.
وی در پاسخ به سوال دیگری درباره صلاحیت بیژن زنگنه گزینه پیشنهادی وزارت نفت گفت: بنده در شرایط فعلی مایل نیستم راجع به تک تک آقایون وزرای پیشنهادی اظهار نظر کنم، به جهت مسئولیتی که در فراکسیون اصولگرایان دارم درباره تک تک وزرا اظهار نظر نمیکنم تا انشاالله جمع بندی لازم در این زمینه صورت بگیرد.
خبرنگاری از حداد عادل درباره بیانیه فراکسیون اصولگرایان و شرط رای اعتماد به وزرا در صورت عدم حمایت از موسوی و کروبی پرسید که رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس در پاسخ گفت: ما در بیانیه خود نامی از آقای موسوی و کروبی و ستاد انتخابات نیاورده بودیم و ما به فتنه اشاره کرده بودیم، ملاک ما فعال نبودن در فتنه است و بر سر این شرط خود استوار هستیم.
حداد عادل با بیان اینکه فراکسیون اصولگرایان تا روز رای اعتماد به وزرا مرتب جلسه دارد و موضوع صلاحیت وزرا را بررسی میکند، اظهار داشت: اعضای فراکسیون با بیشتر وزرا دیدار کردند که حدودا 10 نفر بودند. در این دیدارهای درباره بحثهای کارهای آنها، برنامهها بحث و گفتگو کردند.
وی با بیان اینکه با برخی از دوستان و نزدیکان روحانی نیز دیدار داشته است، افزود: ما سعی میکنیم در یک فضای گفتگو، تعامل به وظیفه خود عمل کنیم.
خبرنگاری از حداد عادل پرسید که منظورتان از معتدلتر شدن کابینه روحانی چیست که وی در پاسخ گفت: منظورم این بود که عنصر افراطی در کابینه نباشد.
نماینده مردم تهران درمجلس شورای اسلامی با بیان اینکه همه باید به روحانی کمک کنند تا اعتدال در دولت محقق شود درباره معنای واژه اعتدال نیز گفت: امیدوارم که اعتدال به سرنوشت جامعه مدنی دچار نشود و دولت بتواند کار خود را دنبال کند.
برخیها که بعد از دوم خرداد که بحث جامعه مدنی و اصلاحات را مطرح کردند حاضر نشدند آن را معنی کنند اما به نظر میرسد که آقای روحانی تلاش دارد که اعتدال را تعریف کند.
دفتر بیژن نامدارزنگنه با ارسال مطلبی طولانی به کیهان، نسبت به یک گزارش خبرگزاری فارس واکنش نشان داد!
این دفتر در عین حال هیچ توضیحی درباره گزارش انتقادی کیهان در ستون اخبار ویژه و ماجرای قرارداد کرسنت و اعتراض سال 1381 دکتر روحانی به این قرارداد ارائه نکرده است.
کیهان روز دوازدهم مرداد و در خبری با عنوان «این زنگنه مگر همان زنگنه نیست؟» فاش کرده بود که دکتر روحانی به هنگام تصدی دبیر شورای عالی امنیت ملی، ضمن ارسال نامهای به خاتمی رئیسجمهور نسبت به ابعاد و تبعات منفی و خسارتبار قرارداد کرسنت هشدار داده است. این قرارداد گاز به مدت 25 سال و 14 برابر زیر قیمت! با شرکت اماراتی به امضاء رسیده بود و زنگنه وزیرنفت وقت نقش اصلی را داشت. در عین حال برخی عناصر واسطه و دلال با گرفتن رشوههای کلان واسطه جلبنظر طرف ایرانی شده بودند.
حجتالاسلام والمسلمین روحانی در نامه خود ضمن انتقاد از قیمت پایین فروش گاز در قرارداد کرسنت در عین طولانی بودن زمان آن و نادیده گرفتن حقوق ایران تأکید کرده بود «این قرارداد آثار منفی درازمدت بر بازار گاز کشور خواهد داشت» و اینکه زنگنه (وزیرنفت) حاضر نیست به سوالات مطرح در این زمینه در شورای امنیت ملی و شخص روحانی پاسخ دهد.
کیهان ضمن پرداختن به این موضوع و با اشاره به دورنمای قانون و شورای اقتصاد از سوی وزارت نفت و ارتکاب جرم تبانی، به نقش زنگنه در فتنه و آشوب سال 88 در ستاد موسوی پرداخته بود اما دفتر زنگنه ترجیح داده که مطلقا متعرض مسائل مطرح شده در خبر کیهان نشود و تنها به پاراگراف آخر از این خبر 11 پاراگرافی که به گزارش «فارس» درباره انعقاد قرارداد مطالعاتی با شرکت ایتالیایی «بین» اختصاص داشت، بپردازد. در توضیحات ارسالی آمده است: برخلاف ادعای خبرگزاری فارس هیچگونه اطلاعات طبقهبندی شده در اختیار شرکت ایتالیایی Bain قرار نگرفته است. اساسا ضرورتی نیز به این کار نبوده است. اطلاعاتی که در اختیار آن مشاور قرار گرفته است- عمدتا از نوع اطلاعاتی بوده که قابل انتشار برای مجامع داخلی و خارجی نظیر اوپک است.
دفتر زنگنه درباره صهیونیست و عضو ارتش رژیم صهیونیستی بودن رئیس هیئت مدیره شرکت Bain ایتالیا نوشت: این ادعا برای نخستینبار، شش سال پس از عقد قرارداد با شرکت Bain ایتالیا از سوی خبرگزاری فارس مطرح شده است. حال آنکه پس از امضای قرارداد هیچ مرجع و یا دستگاه نظارتی و یا بازرسی در کشور چنین ادعایی در این خصوص مطرح نکرده بود. در ادامه این توضیح آمده است: شرکت ملی نفت نه در زمان عقد قرارداد و نه حتی تاکنون اطلاعی از صهیونیست بودن و یا نظامی بودن رئیس هیئتمدیره شرکت Bain در دست نداشته و ندارد.
یادآور میشود مدیریت بیژن زنگنه در وزارت نفت دولت خاتمی همواره با اعتراض نمایندگان دوم خردادی و اصلاحطلب مجلس ششم نظیر آقایان کهرام، حیدری، (مرحوم) رشیدیان، محتشمیپور، اعلمی و... قرار داشت. برخی از این نمایندگان عملکرد زنگنه در آن زمان را «فاجعه» ارزیابی میکردند. به عنوان مثال حمید کهرام مدیریت زنگنه را «باعث ایجاد سازمان سایه و توسعه پیوندها و معادلات باندی گسترده» و «جدایی کارشناسان دلسوز از جریان تصمیمسازی و تصمیمگیری» میدانست. محتشمیپور نیز در جلسه رأی اعتماد به کابینه دوم خاتمی درباره زنگنه گفت«فاجعهای در صنعت نفت در حال وقوع است... نحوه مدیریت آقای زنگنه شامل بیتوجهی به بدنه کارشناسی خود متعهد صنعت نفت و عدم استفاده از مشورت متخصصان و برخورد دیکتاتورمآبانه با بدنه وزارت نفت میشود. برخی قراردادها مانند پتروپارس که به شرکتهای خارج از کنترل دولت و مجلس واگذار شده شبههانگیز است». یا احمد حیدری معتقد بود «سوءمدیریت در وزارت نفت بیداد میکند و رایحهای از شایستهسالاری به مشام نمیرسد».
دادستان کل کشور در واکنش به اظهارات معاون اول رئیس جمهور پیرامون بازداشت مدیرعامل شرکت «خ - ز» توضیحاتی ارائه کرد.
به گزارش خبرنگار قضایی خبرگزاری فارس/a>، دادستان کل کشور در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران در خصوص بازداشت مدیر عامل شرکت "خ" توضیحاتی را به فارس ارائه کرد.
معاون اول رئیس جمهور در مراسم افتتاح مرکز جراحی قلب شهید بروجردی گفته بود: بازداشت مدیرعامل شرکت "خ - ز" به نوعی صحیح نبوده و وی قربانی اختلاف دو دستگاه شده و وی را زندانی کردند، در حالی که این فرد نخبه بوده است و جرم او تنها این بوده که در کردستان سرمایه گذاری کرده است.
بر اساس اظهارات رحیمی اگر فرد متخلف است باید دستگاه قضایی برخورد کند نه از سوی دستگاهی دیگر باز داشت شود، در ضمن در بازجویی به او گفتهاند بگو با رحیمی چه ارتباطی داری؟ من اعلام می کنم که در طول زندگی ام با این فرد یک بار هم ملاقات نداشته ام. از مردم و مسئولان استان هم می خواهم در این مورد اعتراض کنند و زمینه های آزادی فرد را فراهم کنند و تاکید می کنم این فرد به علت اختلاف دو دستگاه قربانی شده و بدون دخالت قاضی بازداشت شده است!
دادستان کل کشور در پاسخ به اظهارات رحیمی گفت: به هیچ وجه این گفته ها را تائید نمی کنم. از مطالبی که برخی رسانه ها از قول آقای رحیمی منتشر کردهاند اطلاعی ندارم و نمی دانم که این صحبت ها کامل منتشر شده یا خیر و اگر کم و زیادی از نقل قول ایشان صورت گرفته باید تکذیب یا اصلاح شود.
محسنی اژه ای اظهار داشت: اگر مطالب درست باشد باعث تاسف و تاثر است که مسئول عالی کشور بر اثر عدم اطلاع و یا اطلاعات ناقص و بدون سوال از مسئولان ذیربط مطالب خلافی را بر زبان جاری کند.
وی افزود: آقای رحیمی با بیان مطالب خلاف واقع از مردم و مسئولان استان (کردستان) خواستند اعتراض کنند در حالی که فرد مورد نظر آقای رحیمی توسط دادسرای تهران تحق تعقیب قرار گرفته و با حکم بازداشت شده است و اتهاماتی دارد.
خبرنگار از محسنی اژه ای درباره بازداشت این فرد و همچنین اتهامات پرسید که دادستان کل کشور گفت: یکی از اتهامات این فرد اخلال در امر ارزی و پولی کشور است که باید بگویم فرد مذکور هم دستانی در ارتکاب این بزه داشته است که پس از تحقیقات قاضی و صدور حکم قطعی جزئیات آن بیان خواهد شد .
گروهک نهضت آزادی به واسطه روزنامه وابسته به محمدرضا عارف برای دومین بار اقدام به خط و نشان کشیدن برای دولت جدید و رئیس جمهور منتخب کرد.
روزنامه زنجیرهای بهار پس از مصاحبه با هاشم صباغیان، این بار سراغ ابراهیم یزدی رئیس گروهک نهضت آزادی رفت. صباغیان در مصاحبه قبلی خواستار راهاندازی حزب از سوی عارف شده بود. 10 روز پس از آن مصاحبه، اکنون روزنامه بهار سراغ ابراهیم یزدی رفته تا او از موضع «منتقد نظام» و «سخنگوی اکثریت» به تحریف واقعیتها بپردازد.
یزدی در این مصاحبه اظهار داشت: رهبری یک روز مانده به رأیگیری برای انتخابات گفتند حتی کسانی که به نظام معتقد نیستند هم در انتخابات شرکت کنند. پس از مشخص شدن نتیجه انتخاب مردم هم از شرکت کنندهها در این انتخابات تشکر کردند. این اقدام رهبری خیلی مهم است، شاید مهمتر از نتیجه انتخابات. این گفته ایشان به عنوان بالاترین مقام در جمهوری اسلامی ایران، به رسمیت شناختن حق مخالفان و منتقدان سیاسی بود. پس از این فرمایش رهبری باید کلیت نظام حقوق مخالفان یا منتقدان را به رسمیت بشناسد. بخشی از افرادی که در این انتخابات شرکت کردند مخالف یا منتقد نظام جمهوری اسلامی بودند. بخش اعظم ایرانیان مهاجر در خارج کشور صرفاً برای حفظ تمامیت ارضی کشور در انتخابات شرکت کردند. با توجه به تشکر مقام رهبری از شرکت «همه» مردم در انتخابات باید منتظر رعایت حقوق این مخالفان و منتقدان در کنار دیگر شرکت کنندگان در انتخابات باشیم. پس از این فرمایش مقام رهبری نوبت آقای روحانی است که از حقوق منتقدان و مخالفان نظام جمهوری اسلامی دفاع کند.
رئیس گروهک نهضت آزادی آنگاه با تلاش برای مصادره آرای رئیس جمهور منتخب، از وی میخواهد رهبری جنبش اصلاحطلبی را به عهده گیرد و میگوید: آقای روحانی باید از وزن آرایش آگاه باشد. کسی که با 20 میلیون رأی مردم به عنوان رئیس جمهوری انتخاب شده است باید این توانمندی را داشته باشد که با اهرم این 20 میلیون نفر سخن بگوید. به همین دلیل است که امروز روحانی نباید تنها به عنوان رئیس جمهوری کشور عمل کند. رأی مردم او را در عین حال تبدیل به یکی از رهبران جنبش اصلاحطلبی و دموکراسی خواهی کرده است. آقای روحانی باید هر جا لازم شد به عنوان یکی از رهبران جنبش سخن بگوید.
وی این را هم گفته که «آنان که به شخص دیگر رأی دادند و نامزد مورد نظرشان در انتخابات موفق نشده است، نیز باید از رأی اکثریت مردم تبعیت کنند. این خصلت دموکراسی است که در آن اکثریت، البته با حفظ حقوق اقلیت حکومت میکنند. حقوق اقلیت در ایران در قانون اساسی و قوانین موضوعه به خوبی تعیین شده است.
درباره این اظهارات آمیخته باید گفت که اولاً گروهک نهضت آزادی گروه معارض برانداز است و نه منتقد ملتزم به قانون اساسی. ثانیاً رهبر معظم انقلاب تأکید داشتند اگر کسی هم نظام را قبول ندارد، کشور خود را که دوست دارد. این در حالی است که نهضت آزادی به عنوان ستون پنجم سفارت آمریکا که سابقه کودتای 28 مرداد 32 و انبوه دشمنیهای بعدی ما ملت ایران را در کارنامه خود داشت، عمل کرد و در واقع ادعای علاقه آنها به ایران، خلاف واقع است همچنان که در جریان جنگ تحمیلی و دفاع غیورانه ملت ایران نیز نهضت آزادی با صدور شبنامه و اعلامیههای کذایی، به جنگ روانی در خدمت ارتش متجاوز پرداخته بود و آنجا هم نقش ستون پنجم دشمن را ایفا میکرد. ثالثاً تلاش برای اکثریت قائل شدن برای مخالفان در حالی است که 4 سال پیش 85 درصد مردم- بدون حتی دعوت از مخالفان- در انتخابات شرکت کرده بودند و در جریان فتنه و آشوب اکثریت قریب به اتفاق همان مردم جلوی فتنه ایستادند.
نکته چهارم مواضع رئیسجمهور منتخب در اعلام پایبندی به اسلام و جمهوری و قانون اساسی است اما رئیس گروهک نهضتآزادی با همان ویژگی نفاق چنین القا می کند که مردم به یک مخالف جمهوری اسلامی رای دادهاند. او از سوی دیگر با رندی خود را «اکثریت» جا میزند و همراه مردم نشان میدهد و این در حالی است که وی و دوستانش به عنوان دوستان و رابطین حزب آمریکا در اسناد لانه جاسوسی رتبهبندی شدهاند؛ همان آمریکایی که امروز قصد دارد با تحریمها زندگی ملت ایران را «فلج» کند.
آخرین بند از اظهارات یزدی نیز به نهایت مضحک است چه اینکه گروهک متبوع وی در ایجاد فتنه و آشوب سال 88 علیه رای اکثریت ایفای نقش میکرد و در واقع در آن ماجرا آنها به 40 میلیون رایدهنده که امنیت و آرامش و پیشرفت کشور را میخواستند، خیانت کردند و طبق نقشه سرویسهای جاسوسی آمریکا و غرب پیش رفتند.
دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری، در نامه ای سرگشاده به رئیس جمهور آمریکا، با اشاره به مطرح شدن بحث مذاکره مستقیم ایران و آمریکا از سوی محافل خارجی و داخلی خطاب به اوباما تاکید کرد: شما در تبلیغات انتخابات دور اول ریاستجمهوری خود قول دادید"تغییر" ایجاد کنید اما در این چند سال عملکرد مسئولیت شما "تغییری" را شاهد نبودیم.
متن نامه سرگشاده حبیب الله عسگراولادی با عنوان «سخنی خیرخواهانه با باراک حسین اوباما» که در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته به شرح ذیل است:
ادامه مطلب ...
اظهارات از موضع بالای خاتمی مبنی بر معرفی وزیر ارشاد دولت خود به عنوان وزیر ارشاد دولت جدید با ناراحتی حجتالاسلام والمسلمین روحانی روبهرو شده است.
خاتمی اخیرا در جمع گروهی از سینماگران و در جواب اصغر فرهادی، احمد مسجدجامعی را به عنوان وزیر ارشاد معرفی کرده بود.
به گزارش مشرق، اطرافیان حسن روحانی از موضعگیری سیدمحمد خاتمی درباره وزیر ارشاد دولت یازدهم در دیدار با اصغر فرهادی به شدت ناراحت هستند و میگویند چرا باید خاتمی اعلام کند که احمد مسجدجامعی وزیر ارشاد خواهد بود. نزدیکان روحانی میگویند اینگونه برخوردها اخلال در روند بررسیها و تصمیمگیریها به وجود آورده و علایم سهمخواهی افراد و گروهها را آشکار میکند.
ظاهرا پس از اظهارات خاتمی بخت وزارت مسجدجامعی کاهش یافته چرا که این تلقی را به وجود آورده که معرفی و تحمیل مسجدجامعی توسط خاتمی صورت گرفته است. گفته میشود رئیسجمهور منتخب نیز از این جنس اظهارنظرها ابراز ناراحتی کرده است.
این گزارش همچنین حاکی است تلاش برخی چهرههای نزدیک به فتنه برای حضور خاتمی در مراسم تنفیذ و تحلیف رئیسجمهور منتخب نقش بر آب شده است. این افراد میخواستند خاتمی را بدون عذرخواهی از فتنه 88 و اعتراف به دروغ بزرگ تقلب به صحنه سیاسی کشور بازگردانند این در حالی است که خاتمی هنوز مرزبندی خود را با فتنه اعلام نکرده است.
در راستای برخوردهای طلبکارانه فعالان جریان فتنه و افراطیگری با رئیسجمهور منتخب، سعید حجاریان نیز به مجله آسمان گفته که «روحانی باید بداند آرای او متعلق به خاتمی و هاشمی بوده است. روحانی باید بداند این رایها از کجا آمده»!
محمود احمدینژاد سرانجام با پیروی از سیاستهای مشکوکی که خارج از ساز و کار قانونی وزارت ارشاد با هدف جلب حمایت عوامل فتنه طراحی شده است، ساعاتی پس از حمله برخی از سینماگران قانونشکن به خانه سینما و پس از جلسه هیأت دولت گفت: پلمب خانه سینما کار بسیار اشتباهی بوده است و به زودی باز خواهد شد. در عین حال، سازمان امور سینمایی در موضعی متفاوت با احمدینژاد پیرامون شکستن پلمب خانه سینما که روز سهشنبه توسط گروه فشار خانه منحله سینما صورت گرفت در توضیحاتی اعلام کرد که به دنبال دستور مقام عالی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مقرر شده است که خانه سینما به هیأت مدیره قانونی جدید تحویل شود.
به همین منظور، حراست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی طی صورتجلسهای اموال و خانه سینما را تحویل هیئت نظارت داد تا به نحو مقتضی تحویل هیأت مدیره جدید شود. بر همین اساس حراست وزارتخانه محل ساختمان خانه سینما را برای اطمینان از جابجا نشدن اموال و ورود افراد غیرمسئول موقتاً تا زمان تحویل پلمب کرد. اما برخی از اعضای هیأت مدیره سابق خانه سینما نقشه حمله و تصرف غیرقانونی این نهاد را کشیدند که موفق به اجرای کامل آن نشدند. گفتنی است، رئیس جمهور در حالی برای چندمین بار پیاپی طی هفتههای اخیر از بازگشایی خانه منحله سینما حمایت کرده که این تشکل غیرقانونی است و در نهادهای ذیصلاح قانونی ثبت نشده است. ضمن اینکه هیئت مدیره خانه منحله سینما به صورت غیرقانونی اقدام به تغییر اساسنامه این مؤسسه و حذف مواردی چون لزوم التزام اعضا به قانون اساسی، عدم اشتهار به فساد اخلاقی و... نمودند که همه این مسائل باعث تعطیلی دائم و پلمب شدن خانه سینما شد.
در این میان، شکستن پلمب خانه سینما در روز سهشنبه توسط «علیرضا داودنژاد» با عربدهکشی و تجمع غیرقانونی 50 نفره قانونگریزان، میباید هدف توجه نهادهای قضایی و امنیتی قرار گیرد و اقدامات تأمینی و قانونی مناسب جهت پیشگیری و نیز برخورد با چنین جرائمی انجام شود.
برقراری ارتباطات پنهانی با برخی کارگزاران اسکار و حمایت از دو فیلمساز مجرم و تکریم آنها و پشتیبانی جدی از مستندسازان بیبیسی فارسی، بخشی دیگر از اتهامات گردانندگان سابق خانه سینماست که نباید از چشم نهادهای مسئول دور بماند. گفتنی است تجمع غیرقانونی با قصد حمله به یک نهاد عمومی و با هدف تسخیر آن از جرائم مشهود و دارای جنبه عمومی است و «نیروی انتظامی» علیرغم حضور در صحنه جرم هنوز درباره چگونگی عمل به وظایف قانونی خود توضیحی نداده است.
از سوی دیگر، حملهکنندگان به خانه سینما در روز سهشنبه با ارزیابی شرایط موجود، حمایت رئیس جمهور از طیفهای غیرقانونی و سکوت نهادهای انتظامی و امنیتی باز هم قصد اجرای پروژه آشوب جدیدی را دارند و با ادامه رویه شعبون بیمخها در تدارک حمله مجدد به ساختمان خانه سینما برای تصرف غیرقانونی آن هستند.
این گروهک فشار در فراخوان جدیدی از اعضای خود خواسته است تا مجدداً روز پنجشنبه در مقابل خانه سینما تجمع نمایند. در این میان، «انجمن نویسندگان و منتقدان سینمایی ایران» در پیامکی که به اعضای خود ارسال کرده از آنها خواسته تا مانند روز سهشنبه آنها را تنها نگذارند!
به نظر میرسد این روند بیش از آنکه موجب اغتشاش در روند قانونی فعالیتهای سینمایی گردد، امنیت حامیان فتنه را با مخاطرات جدی روبرو خواهد ساخت و برای همیشه آرامش را از اصناف سینمایی سلب خواهد نمود؛ مگر آنکه نهادهای قانونی بدون مسامحه به وظایف خود در مقابل اغتشاشات عمل کنند.
شورجه: جایگاه مخملباف
در موزه خائنین سینماست
جمال شورجه کارگردان سینما در واکنش به نامه اخیر فریدون جیرانی در اعتراض به دستور جمعآوری و حذف آثار محسن مخملباف، نامه سرگشادهای را نوشت. وی در این نامه با اقدام جهادی و انقلابی دانستن حذف آثار مخملباف از موزه سینما آورده است: جریانی از داخل کشور، آنها که سینما را برای سینما و هنر را برای هنر میدانند و اصالت میدهند و هیچگاه و در هیچ برههای از تاریخ انقلاب با ملت شریف و شهیدپرور ایران همگرا و همسویی نکردند و همیشه آب به آسیاب دشمنان این ملت ریختند لب بر نصیحت و اعتراض گشودهاند و این عمل انقلابی و شجاعانه را سیاستزده و عجولانه و یا جو زده عنوان میکنند. همانها که در ایام فتنه در خیابانها شعار اسرائیلی نه لبنان نه غزه جانم فدای ایران سر میدادند و با دشمنان این ملت بزرگ همصدا میشدند و حالا در قالبی و چهرهای دیگر مقابل این احکام لب به اعتراض میگشایند.
شورجه در بخش دیگری از این نامه نوشته است: آنها که به ارزشها و باورها و اعتقادات ملت بزرگ این مرز و بوم پشت میکنند و آغوش به سوی رژیم صهیونیستی جنایتکار و متجاوز همچون اسرائیل غاصب و آمریکای جهانخوار و جنگطلب باز میکنند هیچ گاه جایگاهی در دل ملت بزرگ ایران ندارند و مطرودان سیهروی هستند به مثابه «خسرالدنیا و الاخره».
وی با اشاره به سیر رفتارهای محسن مخملباف در سه دهه گذشته ادامه داد:حال سؤال اینجاست چرا باید برای چنین منافق وطن فروشی که دین و ایمان خود را هم از دست داده و خود را بیدین مینامد دل بسوزانیم و آثار ننگآلود او را جزو افتخارات موزه سینما بدانیم. بله اگر موزه خائنین به وطن روزی دایر شود، آثار ایشان در آن موزه جای میگیرد و خیلی از وطنفروشان جیرهخوار دیگر که در حال حاضر در زمین دشمن باز میکنند.
گفتنی است، فریدون جیرانی کارگردان سینما چند روز پیش به حذف جوایز مخملباف از موزه سینما اعتراض کرد و آن را خسارتی به تاریخ سینمای ایران دانست که باید گفت، موزه سینما تنها محل نمایش افتخارات سینمای کشورمان است و آنچه ننگ این عرصه محسوب میشود، مایه افتخار نیست.
کنارهگیری هنرمند کویتی
در حمایت از سیدحسن نصرالله
کمدین کویتی پس از آنکه تهیهکنندگان برنامه کمدی «وای فای» از او خواستند شخصیت سیدحسن نصرالله را تقلید و تمسخر کند، از کار با این برنامه شبکه «mbc» کنارهگیری کرد.
به گزارش فارس به نقل از المنار، منابع نزدیک به «داوود حسین» کمدین کویتی اعلام کردند وی پس از آنکه تهیهکنندگان برنامه کمدی «وای فای» از او خواستند تا شخصیت سیدحسن نصرالله را تقلید و تمسخر کند از این برنامه کنارهگیری کرده است. بنابر این گزارش وی با اعتراض به این خواسته این برنامه را برای تکریم شخصیتهای دینی و مقابله با سیاسی کردن هنر تحریم کرده و گفته است حاضر نیست در تسویه حسابهای سیاسی حاضر شود.
پس از انتشار این خبر در فضای مجازی، فعالان شبکههای اجتماعی در کشورهای عربی ضمن تحسین اقدام این کمدین کویتی تصمیم وی را شجاعانه خوانده و الگو گرفتن از او توسط دیگر هنرمندان را خواستار شدند.
شایعه برکناری شمقدری تکذیب شد
در حالی که برخی از رسانهها از برکناری رئیس سازمان سینمایی از سوی رئیس جمهور به خاطر مسائل خانه سینما خبر داده بودند، جواد شمقدری این خبر را شایعهای بیش ندانسته و آن را تکذیب کرد. وی درباره این شایعه گفت: به وجود آوردن چنین شایعهای نشان میدهد که افرادی که به دنبال متشنج کردن فضا هستند، دستشان خالی است. آنها به دنبال کورسویی هستند تا بتوانند در مدت باقیمانده اقدامات خود را به سرانجام برسانند. آنها فکر میکنند در آینده میتوانند از قانون عبور کنند. رئیس سازمان سینمایی در ادامه اظهار داشت: تحلیل این ماجرا و اینکه چرا پس از اتفاقات امروز چنین شایعهای مطرح میشود، به عهده رسانهها است و باید تحلیل شود که چرا این جریان این چنین دچار سقوط شده است که دست به شایعهسازی میزند.
شمقدری در پایان تاکید کرد: ما بنا داریم در فرصت باقیمانده با دوستان به یک تفاهمی برسیم تا خانه سینما به شکل منطقی بازگشایی شود که تا آخرین لحظه به دنبال ایجاد این تفاهم هستیم و امیدوارم دوستان از این فرصت 48 ساعته برای دستیابی به تفاهم استفاده کنند.
هبه غیرقانونی نمایشگاه بینالمللی به صدا و سیما توسط معاون اول رئیسجمهور تا آنجا پیش رفته است که اکبر ترکان نماینده ویژه رئیسجمهور منتخب در امور انتقال دولت اعلام کرده است بذل و بخششهای دولت در روزهای پایانی قابل تأمل است.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس/a> واگذاری اراضی و همچنین مستغلات و املاک دولت برای رد دیون در برخی موارد و یا تخصیص ردیف درآمدی در بودجه سالیانه از جمله مواردی بود که در دولت نهم و دهم بسیار بر سر زبانها افتاد و حاشیههای فراوانی را هم ساخت.
شاید بتوان گفت یکی از پر حاشیهترین و جنجالیترین واگذاری در بین مواردی که گفته شد مربوط به واگذاری نمایشگاه بینالمللی تهران باشد. محلی که زمین آن اوقاف و متعلق به آستان قدس رضوی است و از طرف دیگر برای واگذاری آن در ابتدای دولت دهم اتفاقات مختلفی افتاده است.
به گزارش فارس واگذاری نمایشگاه بینالمللی تهران در گروه یک لیست واگذاریها قرار داشت و براساس اقداماتی که سازمان خصوصیسازی انجام داده بود در ابتدای دولت دهم نمایشگاه بینالمللی تهران به ساتا یعنی سازمان تأمین اجتماعی نیروهای مسلح واگذار شد به نحوی که مدیرعامل و رئیس هیئت مدیره ساتا در آن زمان در دفتر مدیریت نمایشگاه بین المللی مستقر شد و از نظر همگان کار تمام شده به نظر میرسید چرا که اقدامی قانونی و با رعایت مواردی که سازمان خصوصیسازی تعیین کرده بود انجام شد.
اما با توجه به اینکه در این زمین ارزشمند دو شرکت زیر مجموعه وزارت صنعت یعنی شرکت سهامی نمایشگاههای بینالمللی و سازمان توسعه تجارت قرار دارد، به عقیده مدیران هر دو شرکت امور جداسازی ساختمانها به طور کامل انجام نشده است و نمیتوان گفت که چه بخشی از این اراضی مربوط به سازمان توسعه تجارت و چه بخشی مربوط به نمایشگاه بینالمللی تهران است.
در آن زمان که واگذاری صورت گرفت اختلاف نظر زیادی بین بابک افقهی رئیس وقت سازمان توسعه تجارت و همچنین عباس قلیزاده رئیس وقت شرکت سهامی نمایشگاه بینالمللی تهران وجود داشت و از طرف دیگر طرف سوم یعنی سازمان تأمین اجتماعی نیروهای مسلح نیز وارد کار شده بود اما در اقدامی غیرمنتظره واگذاری نمایشگاه بینالمللی به دستور محمود احمدینژاد لغو و در همان روز مدیرعامل شرکت سهامی نمایشگاههای بینالمللی نیز از سمت خود برکنار و کاظم اکبرپور که پیشتر معاون این شرکت بود مدیرعامل نمایشگاه شد، شاید یکی از افتخارات اکبرپور این باشد که در زمان مدیریت او هیچ بخشی از نمایشگاه بینالمللی جدا نشده چرا که پیشتر و در دوره مدیریت مدیران پیشین بخشهایی از نمایشگاه به بهانههای مختلف به سالن اجلاس سران و یا صدا و سیما داده شده بود.
البته در این میان نباید از نقش پررنگ بخش خصوصی در ایجاد جنجال و قیمتگذاری برای نمایشگاه بینالمللی تهران نیز غافل شد چرا که در ان زمان روسای دو اتاق ایران و تهران نیز به میان میدان آمدند اعلام کردند که نمایشگاه باید به بخش خصوصی واگذار شود، کلیه امور مربوط به آن نیز باید با مدیریت بخش خصوصی باشد و حتی نهاوندیان با ابتکاری اعلام کرده بود که مدیریت نمایشگاه باید به صورت پیمانی و با همکاری بخش خصوصی باشد و کار تا آنجا رسیده بود که کهنه تاجر خشکبار جهان یعنی اسدالله عسگراولادی نیز اعلام کرده بود که میتواند چک خرید نمایشگاه بینالمللی را امضا کرده و نمایشگاه را تحویل بگیرد.
با جنجالهای بوجود آمده در نهایت کار به آنجا رسید که با لغو واگذاری با دستور محمود احمدینژادق قضیه فیصله پیدا کرد و سر و صدای واگذاری نمایشگاه فروکش کرد، تا اینکه هفته گذشته کاظم اکبرپور مدیرعامل شرکت نمایشگاه بینالمللی تهران در گفتوگو با فارس اعلام کرد نمایشگاه بینالمللی تهران امسال واگذار میشود. او تأکید کرده بود که در حال حاضر نمایشگاه بینالمللی در گروه دوم لیست واگذاریها قرار دارد یعنی 20 درصد آن در اختیار دولت و 80 درصد آن واگذار میشود،
اما پس از آن محمدرضا رحیمی روز چهارشنبه گذشته در حاشیه جلسه هیئت دولت در اقدامی عجیب اعلام کرد نمایشگاه بینالمللی را به صدا و سیما واگذار میکند و در این میان بسیاری از کارشناسان این موضوع را به برنامههای اخیر صدا و سیما در تقدیر از رئیس جمهور ربط دادند.
به عقیده برخی کارشناسان نیز این اقدام محمدرضا رحیمی اقدامی غیرقانونی و برخلاف اصل 44 است، چرا که واگذاری باید با شرایط سازمان خصوصیسازی صورت گیرد و اینگونه نیست که معاون اول رئیس جمهور به یکباره درخصوص واگذاری یک شرکت و اراضی آن بتواند تصمیمگیری کند.
گمانهزنیها در همین حد ادامه داشت که اکبر ترکان نماینده رئیس جمهور منتخب در امور انتقال دولت نسبت به آنچه واگذاری شبههدار امکانات دولتی در روزهای پایانی دولت دهم از جمله واگذاری اراضی نمایشگاه بینالمللی تهران به صدا و سیما بود انتقاد کرد.
او گفت: ممکن است اینگونه تصور شود که چون صدا و سیما در مراسمی از رئیس جمهور تقدیر کرده است او هم متقابلا با واگذاری اراضی ارزشمند نمایشگاه بینالمللی قصد جبران داشته است و اگر دولت واقعا چنین قصدی داشت میتوانست در 8 سال گذشته با طی مراحل قانونی چنین کاری را انجام دهد.
نماینده ویژه رئیس جمهور منتخب در امور انتقالی دولت همچنین به فارس گفته است:زمین نمایشگاه بینالمللی با ارزش است و از وقتی که بحث واگذاریاش مطرح شده خیلیها برایش نقشه کشیدهاند و همچنین اعلام کرده است براساس قانون خصوصیسازی باید نمایشگاه واگذار شده اما کاربری آن نباید تغییر کند و حتی سکوت وزیر صنعت نیز در قبال این اقدام عجیب است.
ترکان همچنین به فارس گفت: بذل و بخششهای دولت در روزهای پایانی قابل تأمل است.
در این میان مدیرعامل نمایشگاه بین المللی در این رابطه حاضر به اظهار نظر نشده و تلاش خبرنگار فارس برای گفت و گو با وی بی نتیجه بوده است، احمدوند رئیس سازمان خصوصی سازی نیز در پاسخ به خبرنگار فارس که از چند و چون واگذاری نمایشگاه بینالمللی پرسید، پاسخ به این سوال را به فردا موکول کرد.
به گزارش فارس به نظر میرسد براساس قانون اصل 44 و همچنین مقررات و شرایط سازمان خصوصیسازی هر گونه واگذاری و انتقال املاک باید بر اساس قوانین این سازمان باشد، لذا هبه یک شرکت با اراضی ارزشمند در اقدامی ارزشمند از سوی معاون اول رئیس جمهور نه تنها غیرقانونی است بلکه بسیاری از توجهات را در روزهای پایانی دولت دهم به این موضوع جلب کرده است.
گزارش از رضا کیمیایی
* شرکت خدمات ماهوارهای "اینتل ست" تصمیم گرفته است برنامههای شبکههای وابسته به جمهوری اسلامی را از 10 تیر ماه قطع کند. شبکه خبری پرس تی وی، شبکه تلویزیونی انگلیسی زبان جمهوری اسلامی ایران، روز چهارشنبه، پنجم تیرماه اعلام کرد که شرکت خدمات ماهوارهای "اینتل ست"، که مقر آن در لوکزامبورگ است، با ارسال نامهای به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد تصمیم به قطع برنامههای شبکههای ایرانی گرفته است. شبکه خبری پرس تی وی و شبکه اسپانیایی زبان هیسپان تی وی از جمله شبکههایی هستند که پخش برنامه هایشان از دوشنبه هفته آینده، 10 تیرماه، قطع میشود. این اقدام نشان دهنده تأثیر رسانههای اروپائی زبان ایرانی بر افکار عمومی غرب است.
* وزارت امور خارجه آمریکا گزارشهای رسانههای ایران مبنی بر احتمال آغاز پروازهای مستقیم میان دو کشور را بیاساس خواند. صدای آمریکا گفت: گزارشهایی با این مضمون در چند روز گذشته در رسانههای ایران منتشر شده و از فردی نام برده شد که خود را نماینده یک شرکت آمریکایی برای تحقق این امر معرفی کرده است. اما با پیگیری بخش فارسی صدای آمریکا، وزارت امور خارجه آمریکا گفت گزارشها مبنی بر گفتههای فرد مدعی، تخیلی است. شرکتی که فرد ایرانی خود را نماینده آن معرفی کرده است، دفتر حقوقی وینابل است که ادعای نمایندگی آن فرد را تکذیب کرد. شرکت هواپیمائی دلتا نیز، که آن فرد به عنوان شرکت آمریکایی مورد نظر از آن نام برده بود، گزارشها را بیاساس خوانده و در بیانیهای گفته است تحریمهای دولت آمریکا علیه ایران مانع از پرواز هواپیماهای آمریکایی به ایران، و یا انعقاد قرارداد با همتایان ایرانی میشود. همین گزارش میافزاید بر مبنای این گزارشها بود که علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه ایران در پاسخ به سؤال یک خبرنگار از احتمال برقراری پرواز مستقیم بین دو کشور استقبال کرده بود.
اهالی القطیف روز گذشته دو شهید خود را با سر دادن شعارهایی علیه حکومت آلسعود در عربستان و درخواست کنارهگیری این خاندان از قدرت به خاک سپردند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس/a> در عربستان، بعد از ظهر روز گذشته چهارشنبه دهها هزار نفر از اهالی منطقه «القطیف»، در شرق عربستان سعودی شهید «علی المحروس» و شهید «مرسی آل ربح» را در میان شعارهای ضد حکومتی علیه آل سعود به خاک سپرد.
تشییع پیکر این دو شهید عربستانی که به تظاهراتی علیه رژیم سعودی تبدیل شد، از مسجد «الإمام المهدی» در منطقه «الخویلدیه» آغاز شد و پس از گذر از منطقه «التوبی» در قبرستان «الخباقه» این منطقه پایان یافت و اهالی این منطقه شهید «علی المحروس» را در این مقبره به خاک سپردند.
اما اهالی منطقه «العوامیه» از توابع القطیف نیز ضمن شرکت در مراسم خاکسپاری شهید «مرسی آل ربح» در قبرستان این منطقه، مراسم خاکسپاری این شهید را به راهپیمایی علیه رژیم سعودی تبدیل کردند.
منابع حقوقی شرکت کننده در این مراسم تشییع در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری فارس/a> تاکید کردند: شرکت کنندگان در مراسم تشییع و خاکسپاری تصاویر شهدای منطقه القطیف و همچنین تصویر «آیت الله شیخ نمر باقر النمر»، روحانی برجسته عربستانی را در دست داشتند که نیروهای امنیتی سعودی سال گذشته وی را پس از هدف قرار دادن از ناحیه ران بازداشت کردند.
این منابع حقوقی عربستانی در ادامه توضیح دادند که شرکت کنندگان در هر دو مراسم تشییع و خاکسپاری شعار «مرگ بر آل سعود» را سر داده و از مسئولان سعودی خواستار آزادی فوری آیت الله نمر شدند.
آنان در ادامه افزودند: تشییع کنندگان عربستانی همچنین با اعلام همبستگی با مردم بحرین و انقلاب آنها علیه رژیم آل خلیفه شعار «مرگ بر حمد» و «مرگ بر آل خلیفه» و «قضیه مردم عربستان و بحرین یکی است» را سر دادند.
در همین ارتباط «شیخ عباس السعید»، روحانی شیعی عربستانی در سخنانی ضمن درخواست از مردم عربستان جهت پاسداری از خون شهدای خویش، تعامل امنیتی حکومت سعودی با مردم این کشور که تنها خواهان حقوق بر حق و مشروع خویش هستند، را محکوم کرد.
شیخ السعید در سخنرانی خود از حکومت سعودی خواست در قضیه اعتراضهای مردمی به جای تعامل سرکوبگرانه با مردم و روی آوردن به راه حلهای امنیتی، زبان عقل و منطق و شنیدن به خواستههای مردمی را پیش بگیرند .
به گزارش خبرگزاری فارس/a> از قم، آیتالله ناصر مکارمشیرازی عصر امروز در دیدار هیئت نمایندگی رئیس جمهور منتخب اظهار کرد: حماسه 24 خرداد پایان همه نگرانیهایی بود که بسیاری افراد پیش از انتخابات داشتند زیرا دشمنان هجمههای خود را آغاز کرده بودند و تحریکات داخلی هم وجود داشت.
وی افزود: همگان برای پیروزی مردم در این انتخابات دعا میکردند و من نیز به نوبه خود صبحها پس از اقامه نماز برای این امر دعا میکردم.
این مرجع تقلید با بیان اینکه از نظر میزان حضور و شخص منتخب شاید بهتر از این وجود نداشت که خداوند برای ما مقدر کرده است گفت: در این میان با وجود اینکه حوادث زیادی پیش بینی میشد اما هیچ مشکلی به وجود نیامد.
وی ادامه داد: شکر این نعمت باید به وسیله عملکرد صحیح صورت بگیرد؛ نکته اساسی در این میان توجه به میزان رای رئیس جمهور منتخب است که کمی بیشتر از 50 درصد است و این مسئله باید در انتخاب اعضای کابینه و استانداران و سایر مدیران لحاظ شود.
آیتالله مکارم شیرازی با اشاره به سخنانی که روحانی پس از انتخابات بیان کرده است عنوان داشت: این صحبتها نشان داد روحانی شخصیتی معتدل و هوشیار دارد و در پی جذب همه گروهها یا همان آشتی داخلی است که زمانی سخن از آن ضد ارزش بود؛ امروز شاهد انسجام خوبی در داخل هستیم و ما هم به سهم خود این مسئله را تایید میکنیم.
استاد برجسته حوزه علمیه قم اتحاد همه گروهها در داخل را منجر به حل یکی از مشکلات اساسی کشور دانست و تاکید کرد: امیدواریم در ادامه مسیر سایر معضلات جامعه نیز برطرف شوند.
وی بیان داشت: تندروها در میان اصلاحطلبان و نیز اصولگرایان وجود دارند و در این بین رعایت خط اعتدال ضروری است و نباید تسلیم تندروهای هیچ یک از احزاب شد.
آیتالله مکارم شیرازی خدمات عمرانی دولتهای نهم و دهم را مورد توجه قرار داد و افزود: با این حال مردم کارنامه خوبی برای این دولتها در نظر نمیگیرند و دلیل آن هم قطع ارتباط با رهبری، مراجع تقلید و قوای مقننه و قضائیه است.
این مرجع تقلید خاطرنشان کرد: گفته شده که رئیس دولت میخواهد تجربیات خود را به دولت بعدی منتقل کند و به نظر ما اگر میخواهد چنین کاری انجام دهد بهتر است همین مسئله یعنی قطع ارتباط و ضررهای آن را به رئیس جمهور بعدی بگوید.
وی با بیان اینکه ملاقات با گروههای مختلف نباید مانع از آن شود که رئیس جمهور منتخب از مشورتهای اساسی غافل باشد گفت: مشورت با دیگران باید در این راستا صورت بگیرد که افراد خوبی برای همکاری در دولت بعدی یافت شوند.
آیتالله مکارم شیرازی تورم و گرانی را یکی از مشکلات کنونی دانست و بیان داشت: تعطیلی کارخانهها که مولد تولید هستند در کنار گرانی و سایر معضلات اقتصادی کلاف پیچیدهای را به وجود آورده و برای حل این مشکلات نمیتواند وعدههایی زودهنگام داد.
استاد خارج فقه حوزه علمیه قم افزود: مشکلات اقتصادی ارتباط تنگاتنگی با معضلات فرهنگی دارند و هر یک بر دیگری تاثیرگذارند و در مجموع هر دو اینها بر سیاست اثر میگذارند بنابراین باید به همه این مسائل توجه ویژه داشت.
وی با بیان اینکه انتخاب شخصی روحانی به ریاست جمهوری نشاندهنده اعتماد دوباره مردم به حوزههای علمیه است ابراز کرد: این مسئله موجب خوشحالی است و موفقیت دولت موفقیت مراجع و حوزهها خواهد بود.
پوشیدن پیراهن تیم ملی افتخاری است که نصیب هر ورزشکاری نمیشود، این روزها بدعتی از سوی دولتمردان باب شده است که به مذاق مردم چندان خوش نمی آید و آن مجوز واردات خودرو برای قدردانی از ملیپوشان است.
تیم ملی فوتبال ایران امسال موفق شد به جام جهانی 2014 فوتبال برزیل راه یابد و میلیونها نفر ایرانی را خوشحال کند؛ یادمان نمیرود همین چهار سال پیش بود که از جام جهانی بازماندیم و تیم ملی فوتبال آن زمان نتوانست خواسته همین میلیونها نفر انسان را محقق کند، چند روزی چه حسرتی در میان جوانان موج میزد.
اما به هر حال در این دوره هم اگر چه باز صعود تیم ملی ایران با «اما و اگر»های زیاد و توسل مردم به ائمه معصومین(ع) همراه بود، ولی بالأخره توانستیم به برزیل راه یابیم و دل مردم شاد شد؛ بماند در آن بازی آخر، 90 دقیقه چه فشارهایی بر مردم وارد شد.
شادی وصفناپذیر مردم در شب 28 خرداد 92 جالب و باشکوه بود و جای «دست مریزاد» به فوتبالیستهای جوان کشور را داشت؛ به قول معروف «بچهها متشکریم».
اما در این میان موضوعی نه چندان جالب و منطقی که در حال باب شدن است، هیجانزدگی بیش از حد مسئولان پس از پیروزی ورزشکاران در میادین مختلف ورزشی است.
این روزها پس از پیروزی برخی از تیمهای ملی کشورمان در رشتههای ورزشی خاص، به خصوص کشتی و فوتبال، شاهد دست و دل بازیهایی هستیم که ممکن است کمی با مذاق مردم و یا بخشی از آنها خوش نیاید.
برای آگاهی از این دست و دلبازیها کافی است سری به آرشیو رسانهها (مطبوعات و خبرگزاریها) بزنید و تصمیمهای دولتمردان در قبال این پیروزیها را ببینید؛ بخشی از آنها جهت اطلاع آورده شده است:
- براساس اعلام سازمان تربیت بدنی ورزشکارانی که مدل طلای المپیک را کسب کردند 150 سکه، ورزشکاران نقرهای 75 سکه و برنزیها 50 سکه بهار آزادی به عنوان پاداش دریافت خواهند کرد.
- مراسم تجلیل از المپیکیهای کشتی: وزیر اقتصاد و دارایی 39 سکه به کشتیگیران پاداش داد.
- هدیه عباسی با فوتبالیستها بعد از بازی با قطر: هر نفر 150 میلیون ریال.
- هدیه وزیر به فوتبالیستها بعد از بازی با کره در بازی رفت: هر نفر 200 میلیون ریال.
- هدیه رئیسجمهور به فوتبالیستها برای صعود به جام جهانی: اعطای 50 میلیون تومان پول نقد و اجازه واردات خودرو
آقای رئیس جمهور اجازه واردات خودروی خارجی از کجا آمده و براساس کدام قانون درست است؟ از مرزهای ایران؟ مگر خود شما نبودید که مدعی بودید قوانین گمرکی باید اصلاح شود؟ چرا به ناگاه تصمیمی میگیرید که ممکن است عواقب زیبایی نداشته باشد؟
البته که همگان بر تلاش و از خود گذشتگی تمامی شیرمردان و جوانمردان ورزش این مرز و بوم اذعان دارند؛ کسب مدالهای جهانی قطعاً غرور آفرین و مایه مباهات است و جا دارد قدردانی ویژه از این جوانمردان به عمل آید؛ اما مگر همه قدردانیها از نوع مادی است؟ یا اصلاً مادی هم باشد چه کسی این ارقام را تعیین کرده است؟
مگر نه آن است که این کسب افتخارات بسیار با ارزش است، حال متولی این ارزشگذاری برای افتخارات کیست؟ مگر میشود یک افتخار ملی را با پول و سکه و حواله خودرو ارزشگذاری کرد؟
ورزشکاران و جوانمردان این مرز و بوم به واسطه کسب این افتخارات برای کشورهای اسلامی، اجر خود را از خدای خود میگیرند که در برابر این قدردانیهای مالی دولت از محل بیتالمال، دریایی در مقابل قطره است.
اما به هر حال در این میان مبالغی از محل بیتالمال پرداخت میشود و چون اسم بیتالمال بر آن نهاده شده است، قطعاً باید رضایت مردم را هم به دنبال داشته باشد.
در شرایط فعلی اقتصادی، مردم این روزها خود با مشکلات عدیدهای روبهرو هستند و شاید قدرت هضم این رقمهای نجومی برایشان مشکل باشد.
آن پدر خانوادهای که برای دریافت 3 میلیون تومان وام باید مدتها دنبال ضامن و سفته و گواهیهای اداری و چهار ماه انتظار در صف دریافت وام باشد، شاید برایش جای سؤال است که وقتی من نمیتوانم یک خانه مناسب برای محل زندگی خانوادهام اجاره کنم، چرا دولتمردان یک کشور اسلامی باید این گونه دست و دل بازی کنند؟ اصلاً از چه محلی این دست و دل بازیها خرج میشود؟ مگر نه آنکه از بیتالمال است؟
آقای رئیسجمهور شما بهتر از من میدانید که بیت المال، در نظام اقتصادی اسلام، بیشترین مباحث را به خود اختصاص داده و از جایگاهی خاصی برخوردار است.
حضرت علی (ع) که مظهر عدالت و حراست از بیتالمال است، میفرمایند: «بیت المال نه مال شخصی امام است و نه مالِ فردی از مسلمانان، بلکه بیت المال، از آنِ مسلمانان است که در اختیار امامِ مسلمانان گذاشته میشود تا به عدل، به مصرف مسلمانان برسد؛ این اموال غنیمتی گِرد آمده از مسلمانان است که با شمشیرهای خود به دست آوردهاند،... دسترنج آنان، خوراک دیگران نخواهد شد.»
آقای رئیسجمهور تاکنون از چند کارآفرین که برای صدها جوان از جیب خودش اشتغال ایجاد میکند، چنین قدردانیهایی نجومی شده است؟
آقای رئیس دولت شاید برای مادری که شوهر خود را از دست داده است و اکنون سرپرست یک خانواده چهار نفره با دو فرزند دو قلوی 6 ساله است، مهم نباشد تیم ملی فوتبالمان به برزیل میرود، یا نرود، اصلاً نرود؛ چه برسد که در برابر این پیروزی که وظایفشان است، هدیه با ارقام نجومی هم از جیب بیتالمال دریافت کنند، اما او نتواند حتی اسم بچههایش را در یک مدرسه دولتی ثبت کند، چون مدیر مدرسه دولتی هم این روزها برای ثبتنام دانشآموزان بر خلاف قانون پول میگیرد(به بهانه کمک به مدرسه،پول آسفالت،آب،برق،گاز و هزاران بهانه دیگر) و نظارتی هم بر آن نیست.
شاید بگویید تمام دنیا این پولها را به ورزشکاران میدهند، بله میدهند، ولی نه از بودجه کشور، در تمام دنیا تیمهای باشگاهی، خصوصی هستند و پولهای آنچنانی هم میدهند و پولهای آنچنانی هم از تجارت بازیکن و جابه جایی بازیکن و یا تبلیغات شرکتها به دست میآورند، اما این آمار و ارقام برای ملیپوشان مصداقی ندارد.
ما کشور اسلامی با معیارهای اسلامی خودمان هستیم و کاری به برخی نگرشهای سرمایهای در نظامهای سرمایهداری نداریم که صد البته در آنجا هم از این دست و دل بازیهای ناعادلانه چندان نمودی ندارد و قانونمداری در پرداختها حرف اول را میزند.
آقای احمدی نژاد چرا یک خانواده باید یک ماه منتظر دریافت یارانه 45 هزار تومانیاش باشد که برای خرید یک هفتهای سبد خانوار هم کفاف نمیکند، اما شما از جیب بیتالمال به یک جوان 25 ساله مجرد که قرارداد سالیانه میلیاردی با تیمهای باشگاهی دولتی میبندد و بزرگترین نمایشگاههای اتومبیل و خانههای آنچنانی در بالای شهر دارد، حواله خودرو و پولهای میلیونی هدیه میدهید؟ آخر از کجا؟
آقای رئیسجمهور تا به حال به این فکر کردهای که چرا در دو تیم پر طرفدار دولتی ایران باید میلیاردها تومان پول هزینه شود، آن هم از جیب بیتالمال، تا یک عده بتوانند خانه، مغازه و املاک خود را در ایران و کشورهای خارجی افزایش دهند، در حالی که یک جوان کارگر معمولی متأهل این جامعه قدرت اجاره مسکن را ندارد.
آقای احمدینژاد شما که دم از عدالت و حمایت از مستضعفان میزنید، آیا توانستید در برابر انعقاد قراردادهای میلیاردی در دو تیم فوتبال باشگاهی دولتی بایستید؟ آیا بازیکنان سقف قرارداد 400 میلیونی سالانه را رعایت کردند؟
آقای رئیسجمهور شما قطعاً میدانید هر یک از بازیکنان این دو تیم دولتی چه ارقام نجومی از باشگاه فرهنگی-ورزشی خود دریافت کردهاند، آیا با این ناعدالتیها مبارزه کردید؟
آقای رئیس دولت آن روز که به آذربایجان شرقی رفتید و پیش زلزلهزدگان روستای شهرک پایین در شهرستان هریس نشستید، را فراموش نمیکنم؛ ناراحتی از بروز این حادثه در چشمانتان موج میزند؛ شما خود درد کشیدهاید، چرا باید حق این مردم از جیب این مردم به جیب عدهای خاص برود که برخی از آنها بخواهند هر روز اتومبیلهای میلیاردی خود را متنوع کنند که مبادا در طول یک هفته فقط یک خودرو سوار شده باشند و کسر شأنشان نباشد.
همان زلزله سخت آذربایجان بود معاون اول شما قول داد ظرف یک ماه خانه برای روستائیان زلزلهزده فراهم شود، شد؟
آقای رئیسجمهور مگر نه این است که همه ورزشکاران آرزوی پوشیدن پیراهن تیم ملی را دارند؛ مگر نه این است که پوشیدن پیراهن تیم ملی یک کشور اسلامی برای یک ورزشکار بزرگترین هدیه در قبال تلاشهای اوست، مگر نه این است که ورزشکاری که پیراهن تیم ملی را پوشید، در قبال این افتخار باید و باید برای رضایت مردم تلاش کند و از این اعتماد مردم به خودش متشکر باشد، مگر نه این است که ورزشکاری که مفتخر به پوشیدن پیراهن مقدس تیم ملی ایران شد، باید در میادین ورزشی جهانی تمام تلاش خود را داشته باشد؟ اصلاً مگر ورزش برای سلامتی روح و جان نیست؟ قطعاً همان سلامتی شخص برایش بزرگترین نعمت و هدیه است.
حال میدانید این قدردانیهای بی رویه شما در قبال انجام وظیفه بعداً چه انتظاراتی میآفریند؟ ملی پوشان وظایف خود را به نحو احسن انجام دادهاند و اجرشان نزد خدا محفوظ است، قطعاً دولت هم باید در قبال این تلاش آنها قدردانی خاصی داشته باشد، ولی قیمت این قدردانی را چه کسی تعیین میکند؟ مگر نمیگویند ارزش هدیه به قیمت آن نیست، بلکه به نیت است؟
آقای رئیسجمهور شما در شرایطی حرف از هدیه سکه زدید و به هر یک از المپیکیها صدها سکه دادید که آن زمان دولت میگفت بازار دلار و سکه را «جمشید بسمال..» بالا و پایین میکند، در شرایطی صدها سکه به هر نفر میدادی که قیمت سکه نجومی و در بازار ملتهب شده بود و برای مردم یک ربع سکه هم بسیار با ارزش بود.
آقای احمدینژاد خودتان بهتر میدانید در این مرز و بوم بسیاری هستند که در عمر خود هنوز رنگ سکه بهار آزادی را ندیدهاند و از ربع و نیم آن هم سر در نمیآورند؛ حال باید از بیتالمال این مردم این هدایا به عدهای خاص پرداخت شود، آقای احمدینژاد همین روستائیان به شما رأی دادند که از بیتالمال آنها حراست کنید.
آقای رئیسجمهور میدانید که حضرت علی (ع) در جایی دیگر درباره بیتالمال میفرمایند: «اگر اموال (بیت المال) از خودم بود، به گونه ای مساوی، در میان مردم تقسیم می کردم ، تا چه رسد که جزء اموال خداست! آگاه باشید! بخشیدن مال به آنان که استحقاق ندارند ، زیاده روی و اسراف است ، [هرچند] ممکن است در دنیا ، ارزش دهنده آن را بالا برد ، اما در آخرت ، پست خواهد کرد! و [هرچند] ممکن است که در میان مردم ، گرامیش دارند ، اما در پیشگاه خدا، خوار و ذلیل است.
آقای رئیسجمهور دوستداشتنی، به هر حال انتظار داریم با چنین رفتارهای، توقعاتی ایجاد نکنید که از این پس هر کس مفتخر شد، پیراهن تیم ملی را بپوشد و ارزشی برای این مرز و بوم بیافریند، منتظر دریافت پاداشهای آنچنانی باشد و بخواهد پیروزی را فقط با نیت کسب مادیات به دست آورد که البته ارزش چنین پیروزی از پشیزی هم کمتر است، آقای احمدینژاد کاری نکنید دولتهای بعدی نتوانند این توقعات و انتظارات را جمع کنند.
آیا وظیفه دولت گسترش ورزش همگانی برای سلامت مردم از بودجه نیست،پس چرا این همه بودجه فقط صرف ورزش قهرمانی آنهم از نوع فوتبالی میشود؟
و در پایان همان جمله تکراری این روزها: «دلمان برای احمدینژاد 84 تنگ شده است».
نگارنده: سعید موذنی