عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

کارنامه یکساله باسوادها !(یادداشت روز)


پس از تذکرات فراوان و بی‌توجهی وزیر علوم به این تذکرات مستند و خیرخواهانه، سرانجام نوبت به استیضاح وزیر علوم رسید و مرور کارنامه یکساله این وزارتخانه در دستور کار مجلس شورای اسلامی قرار گرفت. مهم‌ترین بخش از ماجرا، عملکرد نگران‌کننده‌ای است که در یکسال گذشته، گریبان نظام آموزش عالی کشور را گرفته و لازم بود یکبار و توسط یک مرجع قانونی و نظارتی به آن پرداخته شده و از چرایی آن پرسش شود. اعمال حق نظارت نمایندگان مجلس و اصرار آنها بر استمرار روند شتابان حرکت علمی کشور و آگاه شدن مردم از آنچه در یکسال گذشته، بر سر نقشه علمی کشور آمده، مهم‌ترین بخش ماجراست.
درحالی که همگان می‌دانند استیضاح به معنی طلب توضیح از عملکرد وزیر است، جریان مدعی اعتدال و اصلاح‌طلبان، از نخستین روز مطرح شدن بحث استیضاح، با جنجال و هیاهو به ماجرای بورسیه‌های دولت قبل پرداختند و هر روز قصه‌ای تازه به هم بافتند! رسیدگی به این موضوع که به نظر می‌رسد حربه‌ای برای رد گم کردن و انحراف افکار عمومی است، نه نیازمند جنجال و دروغ‌پراکنی است و نه نیازمند پرونده‌سازی و انتشار لیست‌های گوناگون و حمله و خدشه به آبروی جامعه علمی کشور! موضوع راهکار قانونی بسیار ساده‌ای دارد! عده‌ای براساس ساز و کاری در دولت قبل بورس شده‌اند و امروز و در دولت جدید، عده‌ای معتقدند که آنها برخلاف حقشان از این مزیت استفاده کرده‌اند! این عده به گفته مسئولان قبلی و فعلی وزارت علوم بیش از 3هزار نفرند. بخش قابل توجهی از این تعداد یعنی حدود نیمی از آنها اساتید دانشگاه هستند که با رتبه «مربی» در دانشگاه‌ها مشغول به کار بودند و اکنون با مزیت بورس، ارتقاء رتبه می‌یابند و طبیعتاً خروج موضوعی از ماجرا دارند. نسبت به جمع باقیمانده هم بررسی هزار پرونده کاری نیست که زیاد سخت باشد! از روزهای نخست تشکیل دولت یازدهم، تیمی از دیوان محاسبات کشور در وزارت علوم مستقر و مشغول رسیدگی به این امر شده است، کمیسیون آموزش عالی مجلس به این پرونده‌ها رسیدگی کرده، سازمان بازرسی کل کشور به موضوع ورود پیدا کرده و... اما چه می‌شود که پس از یکسال چیز قابل توجهی به دست نمی‌آید جز جنجال و خوراک برای زنجیره‌ای‌هایی که این روزها- مثل روزهای فتنه88- تیترهای هیجانی و پر فریب می‌زنند!؟ و قبل از اثبات و اعلام قانونی حتی یک تخلف از سوی مرجع رسمی- حتی از سوی وزارت علوم- حیثیت جامعه علمی کشور را مخدوش می‌کنند! آیا این راه نجاتی مناسب برای پوشاندن خطاها و مشکلات مهم و تکان‌دهنده یکسال گذشته وزارت علوم است؟ مسائل نگران‌کننده‌ای که اگر مردم به خوبی از آن اطلاع داشته باشند، یقیناً نمایندگانشان را شماتت می‌کنند که چرا فرصت‌سوزی کردید و پیش از این برای جلوگیری از این مسائل اقدامی نکردید؟! کدام مسائل نگران‌کننده؟ بخوانید:
1- با عدم اعتماد نمایندگان مردم به نخستین کاندیدای معرفی شده رئیس‌جمهور برای تصدی پست وزارت علوم- که به دلیل حمایت آشکار وی از فتنه آمریکایی- اسرائیلی88 و انتشار فیلم سخنان عجیب وی در دانشگاه تهران رخ داد- و پس از آنکه وزارتخانه با تصدی شخص دیگری اداره شد، دکتر فرجی‌ دانا با رأی شکننده نمایندگان و با تعهد به پایبندی به ارزش‌های انقلاب و اسلام و تبری از فتنه‌گران، راهی ساختمان وزارت علوم شد. اما وی بلافاصله با دهن‌کجی به اعتماد نمایندگان افراد مطرود نمایندگان مردم را در سمت‌های معاون و مشاور به کار گرفت!
2- این تیم که در اصل مدیران اصلی و گردانندگان محوری وزارت علوم هستند، دست به اقداماتی زدند که هر یک در نوبه خود در روند علمی دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی تأثیر منفی گذاشت. ح. غ، م.م و ج.‌ت به همراه اعوان و انصارشان، کسانی هستند که وزارتخانه کلیدی علوم را در قبضه خود گرفته و عملاً وزیر را به یک چهره سمبلیک و نمایشی تبدیل کرده‌اند! تا جایی که اگر قانون اجازه می‌داد، امروز اینان باید استیضاح می‌شدند نه وزیر مسلوب‌الاراده‌ای که اختیار چندانی ندارد!
3- مدیران پشت پرده وزارت علوم، با سابقه مدیریتی در دولت اصلاحات، و سابقه عملیات روانی تبلیغاتی در آن دوره، در بدو کار با چند حرکت، به موج‌سازی پرداختند. آنها برای دانشجویان، اساتید و دانشگاه‌ها برنامه‌های جداگانه‌ای داشتند و ماجرای جنجالی دانشجویان ستاره‌دار، حاصل اندیشه این تیم و به‌خصوص تیم ح‌.غ و م.م بود که در نخستین روزهای تشکیل دولت یازدهم شکل گرفت و براساس فراخوان عامی که داده شد، عده‌ای که براساس ضوابط متقن قانونی و با رسیدگی دقیق انضباطی در دانشگاه‌های سراسر کشور محکومیت داشتند، خواستار بازگشت دوباره به دانشگاه شدند! اسناد متقن و غیرقابل خدشه‌ای در دست است که نشان می‌دهد این افراد در زمان دانشجویی خود، یا دانشگاه را با میدان جنگ اشتباه گرفته بودند و آشوب به راه انداخته بودند و یا با مراکز فساد و فحشا! پیوند داشته‌اند! با این همه در نهایت تعجب و در روندی صددرصد خلاف قانون، این افراد بی‌استثناء به تحصیل بازگشتند! آش به حدی شور شد که حتی مدیران منصوب از سوی دولت یازدهم هم نتوانستند نسبت به آن بی‌تفاوت باشند! نمونه‌های مستند و قابل اثبات فراوانی از این دست را می‌توان مطرح کرد که باید به عنوان مشتی از خروار و اندکی از بسیار به س- م اشاره کرد. وی فرزند یکی از منافقین معروف است! پدر وی در جریان درگیری مسلحانه با مردم در سال‌های دهه شصت، به هلاکت رسید و صدالبته نمی‌توان فرزند را به جرم پدر توبیخ کرد اما فرزند پا جای پای پدر نهاد و در نتیجه در ایجاد بلوا و آشوب در دانشگاه‌ها، آتش‌سوزی، برپایی تظاهرات خیابانی و چندین و چند اقدام دیگر نقش محوری ایفا کرد و با دشمنان وطن‌ برای براندازی ارتباط گرفت و... به سبب این اقدامات، افزون بر محکومیت قضایی، از سوی مراجع ذیصلاح در وزارت علوم و مستند به مقررات قانونی، از ادامه تحصیل وی جلوگیری بعمل آمد. اکنون وزارت علوم در حالی که قانوناً حق و مجوز نقض احکام قبلی را نداشته، حکم به بازگشت وی به دانشگاه داده است! اما نکته جالب اینست که مسئولان دانشگاهی که دولت یازدهم نخستین تغییر در مدیریت آن را بعمل آورد و طبیعتا باید تابع و مطیع وزارت علوم باشند از اجرای این حکم خلاف قانون استنکاف می‌کنند! چرا که می‌دانند بازگشت چنین کسی به دانشگاه یعنی چه؟!
4- اما ماجرا تنها به دانشجویان محدود نمی‌شود! آنها برای اساتید هم برنامه‌ها داشتند! کسانی که برای رسیدن به مقاصد پلشت سیاسی‌شان، از هتک حرمت چندهزار تن از فرزندان نخبه کشور دریغ ندارند و احساس می‌کنند که با تحصیل آنها، جا برای عوامل تباهی در دانشگاه‌ها تنگ می‌شود، به بازگرداندن اساتیدی که بر اساس قانون و مقررات رسمی کشور به حضورشان در دانشگاه خاتمه داده شده بود همت گماشتند! موضوع تنها به بازگرداندن اساتیدی که در مجامع و جلسات گوناگون مخالفت و عنادشان را با اصل نظام اسلامی و مظاهر آن و حتی با اصل دین اسلام اعلام کرده بودند محدود نشد و کار به اساتیدی با تخلفات عجیب دیگر هم رسید! حتی «ب» که سرشبکه گلدکوئیست بود و حقوق عده‌ای از مردم را ضایع کرده و محکومیت قانونی هم داشت از این لطف و مرحمت محروم نماند و به دانشگاه بازگشت تا به فرزندان مردم علم بیاموزد!
برای انجام این اقدامات خلاف قانون، تیم ستادی وزارت علوم در موضوع مربوطه تغییر گسترده کرد و به عنوان نمونه خانم جوانی بدون هرگونه سابقه شغلی در دبیرخانه رسیدگی به تخلفات اعضاء هیئت علمی، به کار گرفته شد. وی به لطف مدعیان دروغین اعتدال همزمان با اشتغال به کار، به تحصیل هم مشغول است! و برای وی جایگاه سازمانی ساخته شد که تا قبل از آن وجود خارجی نداشت! طبیعی است به کارگیری نورچشمی‌های اینچنینی با چه هدف و نیتی صورت می‌گیرد و نتیجه آن چه خواهد شد!
5- وقتی دانشجو آن باشد که ذکر شد و استاد این باشد که اشاره شده طبیعی است که اساتید و دانشجویان مومن، باسواد و وطن‌دوست، نه احساس امنیت روانی می‌کنند و نه احساس آرامش فکری و ثمر آن بطور منطقی، افت علمی کشور می‌شود! اتفاق تلخی که شاهکار مدیریت وزارت علوم در دولت یازدهم است. در حالی که به گواهی اسناد بین‌المللی و به شهادت مراجع علم‌سنجی معتبر جهان، روند رشد علمی کشور طی 9 سال قبل از تشکیل دولت یازدهم، همواره صعودی بوده و سال به سال به عزت و افتخارات علمی کشور افزوده می‌شد، ناگهان و در سال نخست فعالیت دولت یازدهم با رکود شاخص علمی کشور و کندی شتاب علمی مواجه می‌شویم! کشوری که در سال قبل به این افتخار تاریخی دست یافته بود که 1/6 درصد علم جهان را به تنهایی تولید کند، باسوء مدیریت مدیران جدید آموزش عالی،  از تایوان هم عقب می‌افتد! اگر دیروز شلیک گلوله مزدوران اسرائیل به مغز و قلب احمدی‌روشن، علی‌محمدی، شهریاری، رضایی‌نژاد و... نتوانست روند پرشتاب علمی را متوقف کند و برعکس سبب شد تا هزاران دانشجو آماده تحصیل در رشته‌های آنان شوند، امروز، بدون شلیک حتی یک گلوله، یاس، دلسردی و بیم از سرکوب و تصفیه بر جامعه علمی ما حاکم است و به ناگهان از 47 طرح ملی که هر یک می‌توانست گره ناگشوده مهمی از مشکلات کشور را باز کند، تنها 8 طرح باقی می‌ماند و به 39 طرح مهم ملی خط بطلان کشیده می‌شود!
 این کارنامه علمی کسانی است که  منتقدان خود را بی‌سواد و مزدور می‌خوانند و خودشان را برتر از دیگران می‌دانند!
اینها بخش اندکی از مطالب مهم و نگران‌کننده یک‌سال گذشته وزارت علوم است و ده‌ها موضوع دیگر از این دست هم وجود دارد که به ملاحظاتی از ذکر آن می‌گذریم. یقینا مردم فراموش نخواهند کرد کشوری که در سال 2003 رتبه سی و نهم جهانی را داشت و به همت فرزندان این مرز و بوم طی 10 سال با افزایش 24 رتبه  به رتبه پانزدهم رسیده بود، به دست چه کسانی به رکود علمی کشیده شد، غنی سازی‌اش تعلیق شد و مهم‌ترین نهادهای علمی‌اش به خاطر سیاسی‌کاری وزارت علوم، با رکود و رخوت مواجه شد و...

این حاشیه‌سازی برای کتمان کدام کوتاهی‌های دولت بود؟!

حمله رئیس جمهور به منتقدان در حالی که اخیراً هیچ انتقادی درباره عملکرد هسته‌ای دولت مطرح نشده بود گمانه‌زنی‌هایی را درباره علت این اظهارات پیش می‌کشد.
وب‌سایت جهان‌نیوز ضمن طرح این موضوع نوشت: اظهارات آقای روحانی درست زمانی بیان شد که تقریباً هیچ انتقادی در روزهای پیش از آن درباره موضوع هسته‌ای بیان نشده بود که حتی هفته‌های پیش از آن هم فضای انتقاد از عملکرد هسته‌ای دولت، کاملاً آرام و بدون حاشیه بود. با توجه به این واقعیت، نگاه بخشی از ناظران سیاسی به سمت و سوی دیگری رفت و گمانه‌زنی‌هایی درباره پشت پرده این هجمه ناگهانی مطرح شد. در نهایت این تحلیل شکل گرفت که هدف اصلی رئیس جمهور نه تاختن به منتقدان رویکرد هسته‌ای که «انحراف افکار عمومی از چند واقعه مهم غیرسیاسی» بوده است.
جهان‌نیوز می‌افزاید: همزمانی سخنرانی آقای روحانی با صدور رأی دادگاه لاهه به نفع امارات در پرونده کرسنت، افزایش انتقادات از رانت 650 میلیون یورویی و استیضاح وزیر علوم، تحلیل فوق را به واقعیت نزدیک‌تر کرد. دولت در حالی پرونده کرسنت را در دادگاه لاهه به امارات واگذار کرد که بسیاری از دلسوزان از همان روز رأی اعتماد زنگنه هشدار دادند که انتخاب وی به عنوان وزیر نفت به صلاح نیست. پس از آن هم بارها کوشیدند که دولت به رد و بدل شدن رشوه در این پرونده اذعان و آن را ملغی کند یا دست کم وزیر نفت با پیگیری مجدانه پرونده، برای دوری از ضرر هنگفت در معامله گازی با امارات بکوشد اما رأی دادگاه از واقعیت دیگری حکایت داشت.
در ادامه این تحلیل آمده است: این خبر تلخ و کم‌کاری بزرگ مسئولان دولتی در شرایطی رسانه‌ای شد که اعتراضات منتقدان به دفاع رئیس جمهور از مسئولان اعطا کننده رانت 650 میلیون یورویی، بالا گرفته بود. در چنین شرایطی ایجاد یک محور ثانویه و منحرف ساختن نگاه‌ها به سمت موضوعی حاشیه‌ای و کاذب می‌توانست تا مدتی خیال دولتمردان را از پاسخگویی به چند اشتباه سهمگین راحت کند؛ کاری که رئیس جمهور یک تنه آن را برعهده گرفت، حتی به بهای عبور از شعارها و وعده‌های خود.
جهان‌نیوز همچنین نوشت: البته یک تحلیل همسوی دیگر هم در میان برخی محافل سیاسی مطرح است که علت اصلی تندی اخیر رئیس جمهور را برآورد او از نتیجه مذاکرات هسته‌ای می‌داند. براساس این تحلیل، آقای روحانی به این نتیجه رسیده که مذاکرات به شکست انجامیده و به منتقدان پرخاش کرده است.
در همین حال وب‌سایت شفاف در تحلیلی با اشاره به یک سالگی دولت احتمال داد سخنان تند و اهانت‌آمیز روحانی مقدمه‌چینی برای جور‌چین فرافکنی در آینده است. این سایت می‌نویسد: انحراف افکار عمومی از سوء مدیریت‌ها و تصمیمات غلط و چرخاندن پیکان تقصیر به سمت کسانی که یک میلیونیم قدرت، بودجه و اختیارات دولت را ندارند، نهایت سیاسی‌کاری است. مردم می‌دانند که چرا و چگونه، بعضی سیاست‌مداران به سبک رونالدینهو، به یک سو نگاه می‌کنند و به سوی عکس پاس می‌دهند. مردم اصلاً واکنش مثبتی به این بازی‌ها نشان نداده‌اند.

نیوزویک: فرگوسن به منطقه جنگی تبدیل شده است

با گسترش اعتراض‌ها علیه پلیس نژادپرست آمریکا و حضور گسترده نیروهای ضدشورش یک هفته‌نامه آمریکایی نوشت، شهر فرگوسن به «منطقه جنگی» تبدیل شده است.
به گزارش خبرگزاری‌ها، به نقل از هفته‌نامه «نیوزویک» اعتراض‌ها علیه پلیس نژادپرست آمریکا در شهر «فرگوسن» ایالت میسوری ضمن گسترش به سایر شهرهای این کشور، شدیدتر نیز شده است طوری که برخی مناطق به‌ویژه «فرگوسن» را تبدیل به یک منطقه جنگی کرده است. اوباما نیز با مشاهده اوضاع نسبت به تشدید ناآرامی‌ها ابراز نگرانی کرده است.
برخی گزارش‌ها حاکی است، معترضان در مواجهه با پلیس تا دندان مسلح، با آنها درگیر شده و به سمت نیروهای امنیتی سنگ پرتاب کردند.
روزنامه آمریکایی «واشنگتن ‌پست» اما با انتشار گزارشی پرده از کمک نظامی 500 میلیون دلاری پنتاگون به پلیس این کشور برای سرکوب معترضان برداشت.
این کمک‌ها که به شکل تجهیزات جنگی است، همزمان با ناآرامی‌های شهر «فرگوسن» صورت می‌گیرد که از 18 مرداد ماه و به دنبال قتل یک نوجوان 18 ساله و سیاهپوست آمریکایی به دست پلیس شهر آغاز شده است.
این نوجوان که «مایکل براون» نام دارد پس از انتقال به خودروی پلیس به ضرب چندین گلوله از  پای درآمده است. معترضان می‌گویند «براون» قربانی حس نژادپرستانه پلیس آمریکا شده است. رئیس پلیس فرگوسن نیز اعلام کرده این نوجوان به دست پلیس کشته شده اما قصد ندارد نام پلیس قاتل را منتشر کند.
همزمان خبر می‌رسد، با انتشار گزارش‌هایی مربوط به سرکوب معترضان، ده‌ها شهر دیگر آمریکا از جمله سیاتل، لس‌آنجلس، بوستون، دیترویت، نیویورک و واشنگتن نیز ناآرام شده است. تا پیش از این اکثر معترضان را سیاه‌پوستان تشکیل می‌دادند اما شمار زیادی از سفیدپوستان نیز به معترضان پیوسته‌اند. در برخی شهرها پلیس خودروهای زرهی مستقر کرده است!
دادستان کل آمریکا اما در واکنش به خبر استفاده پلیس آمریکا از تجهیزات جنگی پنتاگون، نسبت به این مسئله ابراز نگرانی کرد.
به گزارش آسوشیتدپرس، اریک هولدر دادستان کل آمریکا درباره استفاده پلیس این کشور از تجهیزات نظامی در شهر فرگوسن علیه مردم ابراز نگرانی کرده است.
ناآرامی‌ها در شهر فرگوسن در میسوری آمریکا وارد روز هشتم شده و نیروهای پلیس مجبور شدند برای متفرق کردن معترضان از گاز اشک‌آور استفاده کنند.
استفاده از سلاح‌های جنگی و خشونت از سوی پلیس فرگوسن در حالی صورت می‌گیرد که پلیس فدرال آمریکا (اف.بی.آی) گفته بر تمام عملیات‌های پلیس این شهر مستقیما نظارت دارد. برخی گزارش‌ها حاکی است، ممکن است رئیس پلیس شهر از سوی فرمانداری میسوری برکنار شود تا بدین ترتیب شاید بتوان مردم را کمی آرام کرد.
پلیس آمریکا همچنین اوضاع را برای فعالیت خبرنگاران سخت کرده است. گزارش شده دو خبرنگار واشنگتن‌پست و هافینگتون‌پست حین تهیه گزارش دستگیر شده‌اند.
واکنش روسیه
روسیه اما در واکنش به قتل نوجوان 18 ساله آمریکایی به ضرب 8 گلوله و در ادامه سرکوب معترضان به این جنایت از سوی پلیس آمریکا اعلام کرد، سیاه‌پوستان آمریکایی در معرض نقض شدید حقوق بشر قرار دارند.
رئیس کمیسیون امور بین‌الملل دومای روسیه اعلام کرد، به‌کارگیری زور و استفاده از سلاح‌های جنگی و گلوله‌های پلاستیکی برای سرکوب معترضان در شهرهای آمریکا نشانه «دیکتاتوری» حاکم بر این کشور مدعی دموکراسی است. آخرین خبرها حاکی است، پلیس فرگوسن با استفاده از روش‌های خشونت‌آمیز توانسته، کنترل شهر «آشوب‌زده» فرگوسن را به دست بگیرد اما اعتراض ها در سایر شهرهای آمریکا ادامه دارد. معترضان خواستار افشای نام پلیس قاتل و مجازات وی هستند. برخی گزارش‌ها حاکی است نام این پلیس منتشر شده است.

محاسباتی که به هم ریخت(یادداشت روز)


1- سی و یک روز از آغاز حملات رژیم صهیونیستی به غزه می‌گذرد. در این مدت، نزدیک به 2000 نفر از مردم این باریکه شهید و 10 هزار نفر نیز مجروح شده‌اند. اکثر قربانیان غیرنظامی و حدود 410 نفر از شهدا کودک هستند. سن برخی از این کودکان در هنگام شهادت به یک روز هم نمی‌رسید!
صهیونیست‌ها در این مدت تقریبا هیچ نقطه‌ای از این باریکه 12 در 40 کیلومتری را بدون حمله نگذاشته‌اند. مدارس، بیمارستان‌ها، خانه‌های مسکونی، مساجد، کارخانه‌ها و حتی چاه‌های فاضلاب و ... همه جزو اهداف حملات اسرائیلی‌ها هستند. به نوشته راشاتودی ساکنان غزه دیگر جایی برای پناه گرفتن ندارند.
به رغم شرم‌آور بودن عملکرد سازمان ملل در مواجهه با نسل‌کشی غزه، خانم ناوی پیلای، نماینده ارشد این سازمان در امور حقوق بشر-احتمالا به خاطر حس مادرانه و طبیعی که در هر زنی وجود دارد - چند روز پیش نتوانست احساسات خود را درباره جنایات اسرائیل پنهان کند. وی پس از مشاهده آنچه بر سر مردم مظلوم غزه آمده گفت به عمر خود تا این حد نقض حقوق بشر ندیده است. بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد نیز بدون کوچکترین اشاره‌ای به جنایات بی‌سابقه صورت گرفته در غزه، از حماس خواست، سرباز اسرائیلی را که حین جنگ – و به گفته وی در ساعات آتش‌بس- به اسارت گرفته آزاد کند آن هم«فوری»!
صهیونیست‌ها با خیالی آسوده از بابت واکنش‌های سازمان‌ ملل، حقوق بشر، مجامع بین‌المللی و... در این جنگ،  از یک سو از هر نوع سلاحی- ممنوعه و غیرممنوعه - به طور گسترده استفاده کردند و به گفته نتانیاهو، تمام تلاش خود را برای رسیدن به اهداف خود در غزه به کار گرفتند و از سوی دیگر در توجیه این جنایات، مهملات و اظهارات مضحکی بر زبان راندند از جمله اینکه گفتند: «حماس از کودکان به عنوان سپر انسانی استفاده می‌کند، حماس از مساجد، مدارس و بیمارستان‌ها به سمت اسرائیل موشک شلیک می‌کند، حمله به اشتباه صورت گرفت و...» که در این باره نیز گفتنی‌هایی هست:
الف- یکی از مناطقی که در جنگ جاری حداقل دو بار از سوی رژیم صهیونیستی موشک‌باران شد، مدارس سازمان ملل در این باریکه بود. به گفته سخنگوی سازمان ملل این سازمان 50 بار با ارتش «اسرائیل» تماس گرفته و مختصات جغرافیایی این مدارس را به ارتش اسرائیل داده بود. فقط 33 تماس برای مدرسه‌ای که در رفح به عنوان پناهگاه استفاده می‌شد و 17 بار هم برای مدرسه دیگر سازمان ملل که آن هم پناهگاهی شده بود برای غیر نظامیان و کودکان فلسطینی. آژانس آنروا (سازمان امداد و کاریابی سازمان ملل) نیز اعلام کرده بارها مختصات این مدارس را برای جلوگیری از هدف قرار گرفتن به ارتش اسرائیل داده بود! اما اسرائیلی‌ها به هر دوی این مدارس حمله کردند و شمار زیادی از کودکان و دانش‌آموزانی را که در آن پناه گرفته بودند به خاک و خون کشیدند.
ب- رژیم صهیونیستی  وقتی در سال 2009 طی 22 روز جنایت در غزه 1400 فلسطینی از جمله 300 کودک، 115 زن و 85 مرد بالای 50 سال را به شهادت رساند، قاضی «ریچارد گلدستون»، به عنوان رئیس کمیته حقیقت‌یاب سازمان ملل مامور بررسی این جنایات شد. وی پس از پایان تحقیقات خود نتیجه گرفت اسرائیل در غزه مرتکب جنایات جنگی شده و به «عمد» مدارس، مساجد، کارخانه‌ها، چاه‌های آب، فاضلاب‌ها، خانه‌های مردم و به طور کلی زیرساخت‌های این باریکه را هدف حملات خود قرار داده است.
 وی یکم اکتبر همان سال حین مصاحبه با یک مجله صهیونیستی- آمریکایی  با نام «تیکن» وقتی با این جملات مواجه شد که «علت این فجایع و بالا بودن تلفات غیر نظامیان، سوءاستفاده فلسطینی‌ها از مساجد و بیمارستان‌ها و کودکان است» گفت: «محاصره غزه» به تنهایی مصداق بارز جنایت جنگی است و آنچه وی از نزدیک دیده، نشان می‌دهد بسیاری از اهداف غیر نظامی در غزه به عمد هدف قرار گرفته‌اند. گلدستون گفت: «وقتی صحبت از تخریب زیرساخت‌ها شده است، آنها (صهیونیست‌ها) واقعا نتوانسته‌اند پاسخ دهند و این مسئله یکی از بخش‌های گزارش ما را تشکیل داده است. هیچ یک از مسئولین اسرائیلی حتی یک کلمه از تخریب اموال، نابودی زمین‌های کشاورزی با بولدوزر، بمب‌گذاری در چاه‌های آب، بمب‌گذاری در چاه‌های فاضلاب که نشت آن بخش عظیمی از یک منطقه را فرا گرفت، به زبان نیاورده‌اند. برای این اقدامات چه توجیهی می‌توان آورد. وقتی آنها با ورود به شهر، اقدام به کشتار مستقیم غیرنظامیان می‌کنند، همانجا هم اختلاف بزرگ را مطرح می‌کنند. من تصورم این است، تمام آنچه می‌توانستم انجام دهم، رجوع به 36 حادثه‌ای است که در گزارشم آورده‌ام. وقتی خبرها را بررسی کردیم متوجه شدیم که اسرائیل تقریبا در تمام این 36 مورد، واکنشی نامناسب داشته است.»
زندگی ریچارد گلدستون و دخترش پس از انتشار این گزارش دچار تغییراتی شد. وی می‌گوید بارها از سوی عده‌ای تهدید به مرگ شده است.
2- امروز موعد آتش‌بس 72 ساعته بین حماس و رژیم صهیونیستی به پایان می‌رسد. رژیم صهیونیستی برخلاف دفعات قبل این بار نتوانست میزان تلفات و خسارات وارد شده به خود را به طور کامل سانسور کند. به لطف وجود برخی شبکه‌های اجتماعی و زحمات مقاومت، گوشه‌ای از آمارهای مربوط به این خسارات و تلفات منتشر شده است. منابع فلسطینی می‌گویند در این جنگ موفق شده‌اند دست‌کم 200 نظامی صهیونیستی را به هلاکت برسانند. منابع رسمی صهیونیستی اما می‌گویند 64 نظامی آنها کشته شده است. در هر دو صورت، این میزان تلفات، بی‌سابقه عنوان شده و این در حالی است که هنوز از شمار تلفات شهرک‌نشینان صهیونیستی خبری منتشر نشده است. با توجه به اظهارات صریح ارتش اسرائیل درباره کارایی نداشتن گنبد آهنین، می‌توان آمار اعلام شده از مقاومت را به واقعیت نزدیکتر دانست. ارتش اسرائیل سه‌شنبه‌شب گفت گنبد آهنین از 3245 موشک مقاومت توانست فقط 558 موشک را هدف قرار دهد.
ممکن است جنگ از امروز مجددا آغاز شود، شاید هم طرفین روی آتش‌بسی طولانی‌تر و حتی دائم به توافق برسند. با توجه به تلاش‌های گسترده و بی‌سابقه کشورهای غربی و رژیم صهیونیستی برای توافق بر سر آتش‌بس، احتمال وقوع حالت دوم بیشتر است.  اما به هر حال، چه این آتش‌بس برقرار شود چه نشود، اسرائیلی‌ها این بار واقعا ضربه سنگین  و شکست سختی را متحمل شده‌اند. صهیونیست‌ها پیش از این هرگاه دلشان می‌خواست به غزه حمله می‌کردند؛ چرا که خود را شروع‌کننده و پایان‌دهنده این جنگ می‌دانستند. بهانه‌تراشی برای آغاز جنگ نیز همیشه کار ساده‌ای بود: ربوده شدن یک سرباز یا کشته شدن یک نظامی اسرائیلی به دست فلسطینی‌ها!
صهیونیست‌ها  تا پیش از این، با خود چنین محاسبه می‌کردند که، به غزه حمله می‌کنیم، زیرساخت‌ها را نابود می‌کنیم، هزینه‌های سنگین انسانی و مادی به مقاومت وارد می‌کنیم، تونل‌های آنها را هم تخریب می‌کنیم و در نهایت به کمک کشورهایی مثل آمریکا و مصر و... آتش‌بسی برقرار کرده و پس از مدتی دوباره روز از نو و روزی از نو.
حماس اما این‌بار، باید این محاسبات را به هم می‌ریخت. یعنی برای نخستین بار به صهیونیست‌ها نشان می‌داد که آغاز‌کننده جنگ لزوما پایان‌دهنده آن نیست. راز دست و پا زدن‌های غرب و صهیونیست‌ها برای رسیدن به یک آتش‌بس دائم را نیز در همین جا باید جست‌وجو کرد. حماس این‌بار آتش‌بس تحمیلی را نپذیرفت. رفع محاصره غزه تنها یکی از شروط حماس برای پذیرش آتش‌بس است و این یعنی یک دستاورد بزرگ برای فلسطین.
البته این به هم ریختگی محاسبات دلیل مهم دیگری هم دارد که باید بیرون از غزه یعنی در جمهوری اسلامی ایران به جست و جوی آن پرداخت. موضع‌گیری اخیر رهبر معظم انقلاب و تاکید ایشان به مسلح شدن فلسطینیان ساکن کرانه باختری، برای صهیونیست‌ها آنقدر ترسناک هست که برای آتش‌بس چنین تقلا کنند. رهبران آمریکا، انگلیس و فرانسه روزی نبوده و نیست که بر لزوم آتش‌بس فوری تاکید نکنند. این تاکیدها نه برای جلوگیری از قتل عام مردم بی‌گناه فلسطین که برای خارج کردن اسرائیل، این غده سرطانی از مهلکه است.
جعفر بلوری

30 آسیب فردی و اجتماعی ماهواره

خیری به شما برسد آن‌ها ناراحت می‌شوند و اگر مصیبتی برسد خوشحال می‌گردند و شما اگر صبر کنید و از خدا بترسید، کید آن‌ها هیچ ضرری به شما نمی‌زند که خدا به آنچه می‌کنید، احاطه دارد.

امروز ما با غول پرنده افسانه‌ای ۱۷ هزار سر و دست و پایی روبه‌رو هستیم که همه دنیا را به هم می‌دوزد و مرتبط می‌کند، غولی که چنگال‌های نحس خود را در بدنه خانواده فرو می‌کند و نگوییم در یک آن بلکه با چند پرده نمایش سفره، خانه و خانواده را بر می‌چیند که اگر برای قدیمی‌ها از این غول می‌گفتی دهانشان از تعجب باز می‌ماند که مگر می‌شود؟!
ادامه مطلب ...

پروژه و ضدپروژه در جنگ غزه(یادداشت روز)

«امیدی به مساعدت آمریکا وجود ندارد.» رئیس‌جمهور محترم دیروز این باور را در نشست اعضای کمیته فلسطین جنبش عدم تعهد عنوان کرد. آقای روحانی می‌گوید «تا زمانی که آمریکا دفاع از ظالم را به عنوان رکن سیاست خارجی خود اعلام می‌کند، امیدی به مساعدت آنان وجود ندارد.»
ادامه مطلب ...