عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

چیلکات هم «چراغان» است.

 

بسمه تعالی 



روز جمعه 14 ژانویه دو رویداد مهم به طور همزمان در اسلامبول و لندن در جریان بود. شهر تاریخی اسلامبول در کرانه دریای مرمره و تنگه بسفر ساخته شده است. کاخ چراغان اسلامبول - مکان مذاکرات ایران و 1+5- کنار تنگه بسفر قرار دارد، جایی که مرز آسیا و اروپاست. سازندگان این کاخ لابد تصور نمی کردند کاخ چراغان با موقعیت جغرافیایی خاص آن، 150 سال بعد، میدان یکی از کش و قوس های مهم شرق و غرب باشد. هتل- کاخ چراغان اکنون میزبان دور جدیدی از زورآزمایی های ایران و غرب بود که از 7 سال پیش به بهانه چالش هسته ای از سر گرفته شد. مذاکرات 14 و 15 ژانویه 2011 اسلامبول بسیار مهم می نمود اما با همه اهمیت، تنها نوک کوه یخی بود که از آب سربرآورده بود. ماجرایی که همان روز جمعه در لندن رخ داد،            می توانست به ناظران برای سنجش ارتفاع حقیقی چالش مدد رساند.
کمیته چیلکات (کمیته بررسی جنگ انگلیس در عراق) روز جمعه تونی بلر نخست وزیر سابق انگلیس را برای تحقیق توأم با سرزنش فراخوانده بود. اما موضوع مؤاخذه صرفاً دروغگویی در حمله به عراق نبود. آن گونه که رسانه های غربی دیروز گزارش دادند یکی از پرسش های عتاب آلود از بلر این بود «حمله نظامی آمریکا و انگلیس به عراق، سرانجام به تقویت قدرت ایران منتهی شده و همین موجب گردیده تا ایران دنبال گسترش فناوری هسته ای برود.» یعنی اگر جنگ و جنایت خوب پیش رفته و باعث موفقیت اشغالگران شده بود، همین کمیته احتمالاً به تونی بلر مدال هم می داد اما مسئله این است که نقض غرض شده است. پاسخ های متحد بوش در این نشست تحقیق هم حائز اهمیت است. بلر گفت «اوباما مقابل ایران نرمش بیش از حد نشان می دهد. مطمئن هستم زمانی فرا خواهد رسید که غرب مجبور شود از این سیاست بیچارگی و عذرخواهی کردن و اشاره به این که ما مسئول و مقصر کارهای ایران و نظام سیاسی تندروی حاکم بر آن هستیم، دست بردارد. ما مقصر نیستیم و هیچ ارتباطی به ما ندارد. حقیقت این است که آنها کارهای خود را می کنند چرا که از بیخ و بن با روش زندگی ما مشکل دارند... من اکنون فرستاده گروه صلح در خاورمیانه هستم. در وضعیت فعلی و با مسئولیتی که دارم، نفوذ و ردپای ایران را در تک تک کشورهای منطقه می بینم، نقشی که برهم زننده وضع فعلی است. آنها هر کاری بتوانند علیه روند صلح خاورمیانه انجام می دهند. بالاخره زمانی فرا می رسد که ما سرهایمان را از زیر برف بیرون بیاوریم.» بی بی سی انگلیس هرچند این سخنان بلر را منتشر نکرد اما در تحلیل جلسه استیضاح نوشت «حمله به عراق نه تنها وجهه سیاسی آقای بلر را خدشه دار کرد بلکه باعث شد او پیش از موعد، نخست وزیری را واگذار کند. دودستگی ای که پس از حمله بدون مجوز به عراق در جامعه انگلیس پیش آمد، از دهه 1950 تاکنون و در بحران کانال سوئز هم مشاهده نشده بود.»
روایت بخش دیگری از ماجرا را باید به فرانسیس فوکویاما نظریه پرداز تئوری «پایان تاریخ» سپرد تا پازل تصویری کوه یخی که در مرز شرق و غرب (در دهانه تنگه بسفر) سر برآورده، کامل تر و نمایان تر شود. فوکویاما به بهانه سفر اخیر رئیس جمهور چین به آمریکا تحلیلی را با این مضمون در روزنامه فایننشال تایمز به نگارش درآورده است «در وهله اول قرن 21 شاهد چرخش قابل ملاحظه ای در بخت و اقبال ومنزلت نسبی مدل های اجتماعی و سیاسی جهان بوده ایم. 10سال پیش وقتی هنوز باد اقتصاد دات کامی نخوابیده بود، آمریکا- اگرچه همه عاشقش نبودند اما- دست بالا و برتر را داشت. همه می خواستند مدل لیبرال-دموکراسی آمریکا را کپی کنند، فناوری آمریکا جهان را گرفته بود و سرمایه داری، مدل آینده خوانده می شد. اما جنگ عراق و همزاد شدن دموکراسی با حمله نظامی از یک سو و بحران مالی بازار وال استریت از طرف دیگر، اعتبار این سیاست ها را خدشه دار کرد...». فوکویاما هم با زبان بی زبانی می گوید که تاریخ دوباره آغاز شده است.
اخباری که از مذاکرات اسلامبول منتشر شد، بعضاً معطوف به پیشنهادهایی برای توافق هسته ای- مانند نحوه مبادله سوخت و شرط های ایران درباره رسمیت غنی سازی و لغو تحریم ها - بود اما برخی خبرهای دیگر از دلالی ناکام کاترین اشتون (رئیس انگلیسی سیاست خارجی اروپا) به نیابت از آمریکا برای مذاکره با ایران حکایت می کرد. خبرگزاری فرانسه به نقل از یک دیپلمات غربی گزارش داده که طرف غربی معتقد است بدون مذاکره میان آمریکا و ایران، پیشرفتی در مذاکرات حاصل نخواهد شد. معنای این حرف این است که فرانسه و آلمان ول معطلند. و انگلیس در کفه آمریکا پارسنگی بیش نیست. چین و روسیه هم که از اول وزنه خود را در کفه آمریکا و غرب ننهاده اند و حسابشان کاملا جداست هر چند که گاه معاملاتی با آمریکا کرده باشند. از منظر هسته ای محض، آمریکا و دو شریک استراتژیکش (انگلیس و رژیم صهیونیستی) با ساعت شنی کاهش مداوم فرصت ها و گزینه ها روبرو هستند. ایران 15 ماه پیش حتی یک گرم اورانیوم 20درصد غنی شده نداشته است و از غرب می خواست که پای معامله سوخت 20درصدی رآکتور تهران بیاید، اما اکنون اعلام می کند که قریب 40 کیلوگرم از این نوع را تولید کرده است. چرا آمریکا و دو متحد استراتژیکش تا این حد در مقابل ایران ایزوله و منجمد شده اند؟ آنها می گویند- و این یکبار را استثناً دروغ هم نمی گویند- که تمام تلاش خود را در زمینه تحریم های مضاعف فلج کننده، خرابکاری هسته ای، ترور دانشمندان، آشوب و تهدید به کار بسته اند و تیری در ترکش مکر و تدبیر نبوده که در چله کمان ننهاده و نینداخته باشند. با خیلی کمتر از این نقشه ها و دسیسه ها توانسته اند ملت ها و حاکمیت هایی را از سر راه بردارند. برخی نقشه های آنها گاه، کوه سخت را از جا کنده است. مگر درباره اتحاد جماهیر شوروی و اقمار آن نکردند؟ ماجرا چیست؟ بن بست جبهه استکبار مقابل ایران از کدام قاعده و فرمول پیروی می کند؟
مکر، گاه چنان است که کوه را از جا می جنباند اما جامعه مؤمن به وعده پروردگار را نه. خداوند در آیات 46 و 47 سوره ابراهیم می فرماید «و قد مکروا مکرهم و عندالله مکرهم و ان کان مکرهم لتزول منه الجبال... کافران و ظالمان هرچه در توان داشتند، مکر ورزیدند. و مکر آنها نزد خداوند آشکار است، هرچند که مکر آنان کوه ها را از جای برکند. پس گمان مبر که خداوند از وعده ای که به فرستادگانش داده تخلف می کند. خداست عزتمند صاحب انتقام». این واقعیت را ذهن های ماتریالیست بی خبر از حقیقت و باطن عالم درک نمی کنند که اگر می فهمیدند همچنان سر به صخره انقلابی که 32 سال پیش در چنین روزهایی از ایران پدیدار شد، نمی کوفتند و نمی شکستند.
آن دیپلمات غربی به خبرگزاری فرانسه درست گفته که طرف دعوای ایران، آمریکاست و بقیه کمابیش تماشاگرند. مذاکرات دو روزه در کاخ چراغان اسلامبول هم سرآمد. توافق یا عدم توافق، تفاوت چندانی در نقشه اصلی چالش ایجاد نمی کند. معضلات ابرقدرتی که چک برگشتی «پایان تاریخ» و عواقب تلخ آن روی دستش باد کرده، نه در کاخ چراغان و نه در هیچ کاخ دیگری حل شدنی نیست، که تازه بحران های زنجیره ای به مثابه دهانه آتشفشان سر باز کرده اند. اکنون پرونده انبوهی از بحران های نیمه کاره و لاینحل، پیش روی کاخ سفید گشوده است ولو جامه گول زنک «مذاکره» و «دیپلماسی» بر تن آن بحران ها کرده باشند. بشمارید؛ 1-صلح خاورمیانه (فلسطین) 2-پرونده لبنان و سقوط دولت حریری با پیشدستی حزب الله که بازی دادگاه ترور حریری را از حیّز انتفاع ساقط کرد 3-پرونده عراق 4-جنگ فیل کش افغانستان 5-سمفونی دسته جمعی بی ثباتی از تونس و الجزایر و مصر تا اردن و یمن 6-شاخ شدن عضو آسیایی ناتو (ترکیه) در برابر آمریکا و اسرائیل، و برآمدن اسلامگرایان 7-بحران اقتصادی بی درمانی که آبرویی برای آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان نگذاشت. 8-...
سال میلادی جدید، حوادث بسیاری در آستین دارد. خانم کاندولیزا رایس سال 2006 آن هنگام که ارتش رژیم صهیونیستی از زمین و آسمان و دریا مردم جنوب لبنان را به خاک و خون می کشید و خیال می شد غلبه با اسرائیل است، ضجه زنان و کودکان بیگناه را چنین ترجمه کرد که «این درد زایمان خاورمیانه جدید است». حدود 5سال پس از آن ماجرا- که حزب الله لبنان دوباره متولد شد- بیداری و مقاومت اسلامی در جای جای خاورمیانه قد کشیده است، به برکت نفس مسیحایی حضرت روح الله(ره) که 32 سال پیش اول بار ملت ایران را زنده کرد. این همه آوازها، هنوز پژواک فریاد بزرگ مردی است که پیروزی مستضعفان را بشارت داد و فرمود آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند.
شهر اسلام- اسلامبول- جمعه و شنبه، چراغانی عزت اسلام را در «کاخ چراغان» خود دید. قریب 40 روز پیش در عاشورای حسین(ع) نیز همین شهر «یاحسین» را فریاد کرد، حال آن که غرب 80سال کوشیده بود درخت اسلام را از بیخ و بن در ترکیه برکند. خیال پردازی نمی کنیم. ترکیه و دیگر کشورهای اسلامی راه فراوان تا اسلامی شدن دارند. اما این هم حقیقتی انکارناپذیر است که انقلاب اسلامی جای تا جای خاورمیانه بزرگ ریشه دوانده و کشور به کشور سربرآورده است.
رضوان خدا بر حضرت روح الله که نهال مبارک انقلاب اسلامی را در جان ملت ایران کاشت.
محمد ایمانی
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد