عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

سالی که گذشت

1- همه ساله یادداشت‌ پایانی سال را به همراهی کیهان و خوانندگان در قبال با اهمیت‌ترین رخدادهای سالی که گذشت اختصاص می‌دادیم و امروز که آخرین شماره روزنامه در سال رو به پایان را پیش روی دارید، از منظری دیگر به برخی از رویدادهای مهم سال 1392 می‌پردازیم. از تحلیل و تفسیر دوباره رخدادهای مورد اشاره صرفنظر می‌کنیم چرا که پیش از این درباره این رویدادها، گفتنی‌های فراوانی داشته‌ایم. امروز اما، بر سر آنیم که شماری از رخدادهای سال 1392 را از نگاهی دیگر به ارزیابی نشسته و دستاوردهای آن را که در نگاه اول قابل دیدن نبوده و یا انتظار دیگری از آن بوده است، برشماریم.

ادامه مطلب ...

کدام کوتاهی زبان او را دراز تر کرده است ؟

بان‌کی‌مون نیز مانند برخی دیگر از دبیران کل سابق و اسبق سازمان ملل متحد نشان داده است در اظهارنظر پیرامون مسائل بین‌المللی، از خود اختیاری ندارد و بدون اجازه آمریکا نه سخنی بر زبان می‌راند و نه قلمی بر کاغذ می‌چرخاند. از این زاویه، ادعای دیروز وی درباره نقض حقوق‌بشر در ایران،  ادعای تازه‌ای نیست. این ادعای بی‌پایه و اساس بارها از سوی دولتمردان آمریکایی و همتایان قبلی دبیرکل سازمان ملل متحد تکرار شده است. اما اظهارات اخیر بان‌کی‌مون حاوی نکته‌ای است که آن را از ادعاهای مشابه قبلی متمایز می‌کند.
ادامه مطلب ...

اجاره برای یک مأموریت

آقای ابراهیم اصغرزاده از اعضای شورای شهر اول تهران است؛شورایی که دو طیف اصلاح‌طلب آن بی‌سابقه‌ترین ناکارآمدی‌ها و دهن‌کجی‌ها را به مردم نشان دادند تا آن جا که دولت اصلاحات مجبور شد با انحلال آن، مانع از آبروریزی بیشتر شود. در بحبوحه همان کشمکش‌ها وقتی آقای عطریانفر گفت نمایندگان مجلس (ششم) به گزارش هیئت تحقیق و تفحص از شورا خندیدند، داد آقای کروبی رئیس مجلس درآمد که من یادم نمی‌آید نمایندگان به گزارش خندیده باشند اما شما در شورا به رئیس 7-8 میلیونی مردم تهران خندیدید و اصلاح‌طلبان را سرافکنده کردید.
ادامه مطلب ...

افراطیون به روایت افراطیون

1- وارد رستوران می‌شوید. تا بجنبید و دست به جیب ببرید، چند نفر دور شما را می‌گیرند و با گرمی و صمیمیت تمام به شما خوشامد می‌گویند. اصلا نمی‌گذارند دست به جیب شوید که الا و بالله میهمان مایید و ما باید از شما پذیرایی کنیم. تازه بعد هم که حسابی پذیرایی شدید، شما را به کنسرت و شنیدن یک سمفونی دعوت می‌کنند. کجای این سور و سات بد است؟! الا اینکه آخر کار معلوم می‌شود آن همخوانی جمعی، ارتباطی به مرکب شما دارد که بوده و حالا نیست؛ آن را فروخته‌اند و شما را نیز میهمان ضیافت پرریخت و پاش خود کرده‌اند. چنین مال‌باختگی‌هایی دردناک است.

ادامه مطلب ...

بی ترمز ها !

عصر روز یکشنبه هفته جاری، آقای ناطق‌نوری به عنوان سخنران در مجلس ختم مجاهد صادق و صابر، مرحوم حاج‌ابوالفضل حاجی‌حیدری، با اشاره به شرایط کنونی کشور گفت؛ «هم‌اکنون یکی از بدبختی‌های کشور ما این است که گرفتار تندروها و بی‌ترمزها هستیم». این سخن که «تندروها» و «بی‌ترمزها» خطر آفرینند و می‌توانند کشور را با آسیب‌های جدی روبرو کنند، سخنی پذیرفتنی و قابل قبول است. اما، مادام که برای «تندروی» و «بی‌ترمزی» مصداق و نمونه‌ای ارائه نشود، نمی‌توان درباره آن به قضاوت نشست. آقای ناطق تاکید می‌کنند که هم‌اکنون کشور ما گرفتار تندروها و بی‌ترمزهاست، بنابراین تعریف مشخصی از تندروی دارند و افراد و جریاناتی را می‌شناسند که به عقیده ایشان برای کشور «بدبختی»! و «گرفتاری»! به بار آورده‌اند! و اگرچه آدرس و نشانه‌ای از تندروها و بی‌ترمزهای مورد نظر خویش ارائه نکرده‌اند ولی با توجه به مواضع اخیر ایشان و گرایش سیاسی جدیدی که احتمالا پیدا کرده‌اند می‌توان حدس زد، چه کسانی را تندرو و بی‌ترمز می‌دانند و ... بخوانید!
ادامه مطلب ...

مقایسه کنید این دو راه را (یادداشت روز)


1- یکی از دوستان خبرنگار تعریف می‌کرد، در جریان دیداری که اخیرا با رهبر انقلاب داشت، حضرت آقا درباره شهید حسن باقری و این که آن شهید بزرگوار چگونه ناممکن‌ها را ممکن می‌کرد فرموده بودند:
شهید حسن باقری خبرنگار ساده‌ای بود که حدود یک سال پس از ورود به جبهه‌های جنگ، از یک سرباز «عادی»، تبدیل شد به یک «استراتژیست زبده جنگی». با نقشه و برنامه این شهید بزرگوار بود که خرمشهر آزاد شد. این که یک جوان بی‌تجربه اما معتقد و مومن، چطور ظرف یک سال به یک فرمانده بزرگ و موفق جنگی تبدیل می‌شود، قطعا برای عده‌ای نه باورکردنی است نه قابل فهم. اما ما در طول جنگ، ده‌ها و صدها مورد از این نشدنی‌ها را شدنی کردیم. طبیعی است که این گونه وقایع را نمی‌شود با «محاسبات علمی» و «منطق جاری» دنیای امروز به کنکاش نشست مگر اینکه همچون حسن باقری‌ها، به مسائل نگاه و «کن فیکون» کرد. باقری نشان داد با اعتقاد عملی به «ما می‌توانیم» در کنار «ایمان» به وعده‌های الهی است که می‌شود بسیاری از مشکلات را حل و نشدنی‌ها را شدنی کرد. (نقل به مضمون)
2- آغاز حکومت حسنی مبارک با -یکی دو سال اختلاف- همزمان شد با وقوع انقلاب اسلامی ایران. حکومت نظامی مصر در طول 30 سال حاکمیت مبارک، «کاملا» مورد «حمایت» آمریکا بود و حکومت مردمی ایران اسلامی هم «کاملا» تحت «فشار» آمریکا. ایالات متحده در این 30 سال نه تنها از مصر حمایت می‌کرد بلکه به نوشته «سی‌ان‌ان مانی» به این کشور حقوق می‌داد و در مقابل، علیه جمهوری اسلامی وارد شده و میلیاردها دلار از اموال و دارایی‌های مردم این کشور را بلوکه می‌کرد. جنگ 8 ساله تحمیلی، تحریم‌های بی‌سابقه، تلاش برای کودتا، فتنه 88، ترور دانشمندان و نخبگان و... که جای خود را دارد.
احتمالا حاکمان وقت مصر با محاسبات علمی و عقلی خود به این نتیجه رسیده بودند که بدون نزدیکی به آمریکا و داشتن حمایت‌های این کشور قدرتمند، قادر به ادامه حیات نخواهند بود و احتمالا نتایج همین محاسبات عقلی! نشان می‌داد «نباید» در مقابل چنین قدرتی ایستاد ولو به قیمت از دست رفتن استقلال و حیثیت و پرستیژ و...
شاید حسنی مبارک مانند برخی در کشور خودمان عقلگرایی را مساوی می‌دانست با نزدیکی و اعتماد به دشمن و سپس به این نتیجه می‌رسید که بدون آمریکا و تنش‌زدایی با این کشور قلدر و «مستکبر» راه به جایی نخواهد برد؛ و این که تنها در صورت اراده این کشور، مصر با آن پیشینه تمدنی و ظرفیت‌های عظیم انسانی به جایگاه مطلوب خود خواهد رسید. غافل از این که نزدیکی به استکبار «عین» بی‌عقلی و استکبارستیزی عین عقل و از آموزه‌های اسلامی است. به تعبیر رهبر انقلاب، استکبارستیزی نه یک شعار بلکه «یک واژه قرآنی است» و «ریشه اساسی استکبار نیز در خودبرتربینی و همه چیز را فرع بر خود دانستن است». (دیدار با فرماندهان بسیج 29 آبانماه 92). این که چگونه نزدیکی به دشمنی که «ریشه» اساسی تفکرات آن خودبرتربینی است و «همه چیز» را تاکید می‌شود «همه چیز و همه کس» را فرع بر خود می‌داند، عقل‌گرایی تفسیر می‌کنند، سوالی است که خود باید پاسخ آن را بدهند. واقعیت این است که جمهوری اسلامی ایران با استناد به همین دستورات قرآنی است که طی سی و چند سال گذشته به مقابله با استکبار پرداخته و طبیعی است هزینه آن را هم داده است؛ اما نباید از دستاوردهای بی‌نظیر آن هم غافل شد.
مقایسه‌ای کنید شرایط امروز مصر و ایران را؛ شرایط امروز ایران با بسیاری از متحدین عربی آمریکا در منطقه را. مگر نه اینکه یکی از مهمترین دلایل شکست نشست مهم و سرنوشت‌ساز ژنو2 غیبت ایران در آن بود؟
نتایج نشست ویژه کمیته امنیت ملی مجلس نمایندگان آمریکا در خصوص نفوذ فزاینده ایران در نیمکره غربی که چند ماه پیش و همزمان با انتخابات ریاست جمهوری ایران منتشر شد نشان می‌دهد قدرت و نفوذ ایران در نیمکره غربی نگرانی‌های «جدی» استراتژیست‌های این کشور را به همراه داشته است؟ این قدرت کی و چگونه حاصل شده؟ جز با مقابله با استکبار؟ این دستاوردها حسادت‌برانگیز است یا پالس‌هایی که متاسفانه از روی کرنش و ضعف از این سو به آن سو ارسال می‌شود؟
توان رشک‌برانگیز  هسته‌ای ایران- که صد افسوس این روزها عده‌ای در داخل حتی با حرارت‌تر از دشمن علیه آن موضع می‌گیرند- دستاورد دیگری است حاصل از «عقلانی» اندیشیدن. همین توان هسته‌ای است که غرب را با آن همه دبدبه و کبکبه و تکبر به تکاپو انداخته طوری که به نوشته روزنامه تایمز اسرائیل در 29 ژانویه 2014، اوباما حل این معضل را برای خود یک «پیروزی بزرگ» و به نوشته روزنامه انگلیسی گاردین در 24 نوامبر 2013، حل آن را یک «پیروزی تاریخی» برای غرب می‌داند.
3- واقعیت این است که حسنی مبارک هم درست طبق محاسباتی که امروز عده‌ای در داخل و در لفافه «عقل»، «علم» «دیپلماسی فعال» و... پیش برده و بر آرمان‌های انقلاب حمله می‌کنند، به استکبار نزدیک شد و مرسی نیز کما بیش به همان راه رفت و امروز هم هزینه همین محاسبات غیرعقلانی را می‌دهد. همین روزها است که خبر ریاست جمهوری ژنرال عبدالفتاح السیسی، مجری کودتای نظامی علیه تنها دولت قانونی مصر منتشر ‌شود تا حاصل اعتماد محمد مرسی به آمریکا را نیز به چشم ببینیم!
4- بحث بر سر استفاده یا به تعبیر بهتر «سوء استفاده» از ابزار «عقل‌گرایی» است که برخی رسانه‌های خاص با پرچم کردن آن ارتباط با آمریکا را توجیه می‌کنند. ظاهرا استفاده از این ابزار همزمان با روی کار آمدن دولت جدید «مد» شده. «شاید» جلوه‌گری و جذابیت استفاده «ابزاری» از این واژه، مرهون برخی اقدامات نسنجیده و غیرکارشناسی چند ماه آخر دولت آقای احمدی‌نژاد باشد. چند ماه که شاهد سوء مدیریت باشی و هزینه‌های سنگین آن را پرداخت کنی، دو مسئله کاربرد پیدا می‌کند. یکی انگشت گذاشتن روی «نقاط ضعف دیگران» و دیگری متمرکز شدن روی نقاطی که مردم از آنها بیشترین لطمه را خورده‌اند! یعنی اقتصاد. اما باید توجه داشت که خواندن انشاء در زنگ حساب شاید چند ماهی «جواب» دهد اما نتیجه ادامه این بازی می‌شود داستان سبد کالا.
چه می‌دانیم... شاید عده‌ای فراموش کرده باشند سخنان امام راحلمان را که می‌فرمود: «کسی تصور نکند که ما راه سازش با جهانخواران را نمی‌دانیم. ولی هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند!... اگر بند بند استخوان‌هایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالای دار برند، اگر زنده زنده در شعله‌های آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستی‌مان را در جلوی دیدگانمان به اسارت و غارت برند هرگز امان نامه کفر و شرک را امضا نمی‌کنیم. (صحیفه امام، ج21، ص69)
جعفر بلوری

به کجا می رویم ؟!

1 - رئیس جمهور کشورمان در جمع مردم خوزستان می‌گوید «می‌دانید توافقنامه ژنو یعنی چه؟ یعنی تسلیم قدرت‌های بزرگ جهان در مقابل ملت ایران» و چند ساعت بعد، «جی کارنی» در پاسخ به خبرنگاران که نظر دولت آمریکا را درباره دیدگاه آقای روحانی پرسیده بودند می‌گوید «سخنان رئیس‌جمهور ایران مصرف داخلی دارد» و تاکید می‌کند «این مسئله نه برای ما تعجب‌برانگیز است و نه باید باعث تعجب شما بشود. آنچه مقامات ایرانی می‌گویند اهمیتی ندارد، بلکه آنچه انجام می‌دهند مهم است»!
بعد از امضای توافقنامه ژنو- سوم ‌آذرماه جاری/ 24 نوامبر 2013- مقامات آمریکایی، از جمله باراک اوباما، جان کری و «وندی شرمن» در مصاحبه‌های پی‌درپی تصریح می‌کنند که در توافقنامه حق غنی‌سازی برای ایران به رسمیت شناخته نشده است- منظورشان غنی‌سازی صنعتی است که مطالبه اصلی کشورمان است و نه تحقیقاتی- و در مقابل آقای دکتر ظریف وزیر محترم امور خارجه کشورمان اعلام می‌کند که اظهارنظر مقامات آمریکایی عاری از واقعیت است و مصرف داخلی دارد و تاکید می‌کند که دولتمردان آمریکایی برای قانع کردن کنگره، لابی‌صهیونیستی و تندروهای آمریکا، به اینگونه اظهارات خلاف واقع درباره توافقنامه ژنو متوسل می‌شوند و با لفاظی تلاش می‌کنند نگرانی‌های داخلی خود را حل کنند.»
پس از توافق اخیر ایران و گروه کشورهای 5+1 درباره تفسیر ابعاد و جزئیات اجرایی توافقنامه ژنو- برنامه اقدام مشترک JPA‌- آقای دکتر عراقچی مذاکره‌کننده محترم و ارشد تیم هسته‌ای کشورمان، این توافقنامه را غیرقابل انتشار دانست و گفت «پس از توافق ژنو، مذاکراتی درباره چگونگی اجرای آن انجام دادیم که نتیجه آن برداشت‌های مشترک به صورت شفاهی بود و در قالب ‌NON  PAPER و به عنوان سند غیررسمی مکتوب شد». آقای عراقچی در ادامه می‌گوید «انتشار این سند، به معنای رسمیت دادن به آن است» و توضیح نمی‌دهد که اگر این سند «غیررسمی»! است چرا قرار است اجرای توافقنامه ژنو دقیقاً براساس آن صورت پذیرد؟!
و اما، بر خلاف نظر آقای عراقچی که متن توافق جدید را «غیر‌قابل‌انتشار» و حتی به زیان هر دو طرف مذاکرات دانسته بودند، کاخ سفید علاوه بر آن که متن کامل توافق یادشده را به کنگره تسلیم کرد، خلاصه‌ای 4 صفحه‌ای که اصلی‌ترین محورهای مورد توافق ایران و 1 + 5 در آن آمده‌بود را نیز منتشر کرده و در اختیار خبرگزاری‌ها قرار داد.
در پی این اقدام دولت آمریکا، سرکار خانم افخم سخنگوی وزارت امورخارجه کشورمان این بیانیه را «یکسویه» نامیده و گفت: «بیانیه کاخ‌سفید، برداشت یکسویه و یک جانبه‌ای از توافقات غیررسمی اخیر بین کارشناسان ایران و 5+1 می‌باشد و به هیچوجه ملاک ارزیابی یا قضاوت در مورد نحوه اجرای توافق ژنو نیست» و...
2- با توجه به نمونه‌های یادشده، آیا این پرسش بدیهی و منطقی در ذهن مردم کشورمان پدید نمی‌آید که واقعیت ماجرا چیست؟ و چرا بسیاری از آنچه که برای مردم ایران- و در مواردی حتی برای نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی- ناگفتنی است، از نگاه حریف محرمانه نیست؟! مسئولان محترم هسته‌ای کشورمان تقریبا در تمامی موارد یاد شده، قبل از انتشار متن توافقات از سوی حریف، انتشار آن را «محرمانه»! تلقی کرده و یا به مصلحت ندانسته بودند! و بعد از آن که طرف مقابل تفسیر خود از اسناد مورد اشاره -FACT  SHEET- را با صدور بیانیه و به گونه‌ای آشکار اعلام کرده است، مذاکره‌کنندگان کشورمان، این بیانیه‌ها را «یکسویه»، «غیرقابل اعتماد» و «دارای مصرف داخلی» معرفی کرده‌اند که باید گفت؛
الف: اگر متن‌های یاد شده غیر قابل انتشار بوده است چرا طرف مقابل بلافاصله دست به انتشار آن زده و می‌زند؟!
ب: چنانچه حریف در جریان مذاکرات متعهد می‌شود که متن مذاکرات و یا محتوا و جزئیات توافق‌ها محرمانه بماند ولی به تعهد خود عمل نکرده و دست به افشا و انتشار آن می‌زند، چرا با مشاهده اولین تخلف و عهدشکنی حریف، باز هم و برای چندمین بار، تعهدات طرف مقابل را می‌پذیریم و نهایتاً خود را در موضع انفعال قرار می‌دهیم؟!
ج: در عصر ارتباطات و در فرهنگ و قواعد شناخته شده آن، کسی که در اعلام نظر خود  پیشدستی می‌کند، برگ برنده بیشتر و مؤثرتری در اختیار خواهد داشت و با این پیشدستی، طرف مقابل را به موضع انفعال می‌اندازد. چرا که از این طریق، افکار عمومی را به نفع خود شکل می‌دهد و طرف دیگر را به جای پرسشگری که موضع برتر در اینگونه چالش‌هاست، به نقطه پاسخگویی، یعنی چند پله پایین‌تر می‌کشاند. متأسفانه و علی‌رغم احترامی که برای تیم محترم مذاکره کننده کشورمان قایل هستیم، باید گفت، در موارد یاد شده، از حریف رو دست خورده و عرصه افکار عمومی را برای شانتاژ و یکه‌تازی دشمن باز گذاشته‌اند!
د: طی چند ماه گذشته و تقریباً در تمامی موارد، بعد از آن که حریف دست به انتشار متن‌های - به اصطلاح- محرمانه زده است، تیم محترم هسته‌ای کشورمان، متن‌های منتشر شده را «یکسویه»، «غیر قابل اعتماد» و «دارای مصرف داخلی» دانسته‌اند ولی این انتظار منطقی و طبیعی را در افکار عمومی بی‌پاسخ گذاشته‌اند که در مقابل ادعای «یکسویه» حریف، واقعیت دو سویه چیست؟ و در حالی که می‌دانند و به تجربه دریافته‌اند، طرف مقابل اهل ادعاهای یکسویه است چرا در اعلام واقعیت دو سویه پیشدستی نمی‌کنند تا به جای خود، حریف را در موضع انفعال قرار دهند؟!
بدیهی است که مردم به تیم هسته‌ای مذاکره‌کننده کشورمان اعتماد و اطمینان دارند و دیدگاه و نظر آنان را به همان اندازه قابل قبول می‌دانند که ادعای حریف را فریبکارانه و به دور از صداقت تلقی می‌کنند.
3- «مذاکره» در عرف شناخته شده سیاسی، عرصه معامله است و معامله، میدان «بده و بستان» است. وقتی کار به مذاکره می‌کشد، هر یک از دو سوی مذاکره، در مقابل امتیازی که می‌دهند، امتیاز می‌گیرند و پایان مذاکره هنگامی است که طرفین، از مجموعه «داده‌ها» و «گرفته‌ها» به نقطه «توافق» می‌رسند.
بنابراین، برای ارزیابی دقیق یک توافقنامه باید مجموعه آنچه «داده‌ایم» را با مجموعه آنچه «گرفته‌ایم» مقایسه کنیم و تنها در این صورت است که می‌توان توافق به دست آمده را «مثبت» یا «منفی» ارزیابی کرد.
مسئولان محترم کشورمان در ارزیابی خود از توافقنامه ژنو و یا متن اخیر موسوم به برنامه اقدام مشترک - JPA - از «داده‌ها» کمتر سخن می‌گویند و بیشتر به «گرفته‌ها» اشاره می‌کنند تا آنجا که رئیس‌جمهور محترم در اظهاراتی که- با عرض پوزش- اغراق‌آمیز به نظر می‌رسد، اعلام می‌کند «توافق ژنو، یعنی تسلیم قدرت‌های بزرگ جهان در مقابل ملت ایران»! اما، وقتی به متن توافقنامه مراجعه می‌شود، آنچه «داده‌ایم» در مقابل آنچه «گرفته‌ایم» نه فقط قابل مقایسه نیست، بلکه بسیار کم‌اهمیت‌تر و ناچیزتر از آن است که با واژه «برد- برد» کمترین تناسبی داشته باشد، چه رسد به این که، توافقنامه یاد شده را «تسلیم قدرت‌های بزرگ جهان در مقابل ملت ایران» بدانیم. قدرت‌های بزرگ جهان صدالبته که بارها طی سی و چند سال گذشته، به اجبار- و نه به اختیار- در مقابل ملت ایران سر تسلیم فرود آورده‌اند اما در تمامی این موارد، ایستادگی و استقامت ملت ایران کارساز بوده است که فهرست آن نیز به درازا می‌کشد و شرح مبسوط و جداگانه‌ای می‌طلبد.
آیا توافقنامه ژنو که اجرای آن از امروز آغاز می‌شود، در این فهرست جای دارد؟! متأسفانه شواهد موجود حکایت دیگری دارند و این بیم جدی هست که حریف در مقابل برخی از کوتاه آمدن‌های ما، گام‌های بیشتری به جلو بردارد. به عنوان مثال، اوباما در توضیح توافقنامه ژنو تصریح کرده بود که در گام اول 6 ماهه، مبلغ 7 میلیارد دلار از دارایی‌های بلوکه شده ایران آزاد خواهد شد ولی در متن اعلام شده اخیر، این مبلغ به 4/2میلیارد دلار، آن هم در هشت قسط تنزل یافته است! و یا برنامه تحقیق و توسعه- R&D- ایران در توافق اولیه به رسمیت شناخته شده بود، اما در توافق جدید، حریف حتی نصب یک سانتریفیوژ در بخش روزمینی نطنز که مخصوص تحقیق و توسعه است را نپذیرفت! و موارد دیگری که سرنوشت راکتور آب سنگین اراک، افزایش فراقانونی مداخلات آژانس، پذیرش تلویحی بازرسی‌ها در سطحی بسیار فراتر از پروتکل الحاقی و... از جمله آنهاست و نیاز به تجدیدنظر و پیشگیری ضروری و به‌موقع مسئولان محترم دارد.

حسین شریعتمداری

همدلی از تکصدایی بهتر است (یادداشت روز)

همسویی و همراهی دستگاه‌های مختلف کشور  و تعامل سازنده آنها برای گره‌گشایی از کار مردم و پیشبرد اهداف متعالی و مقدس نظام اسلامی، تکلیفی الهی و خواستی همگانی است و به یقین  هیچ‌یک از آحاد مردم با هر نگاه و گرایش سیاسی را نمی‌توان پیدا کرد که مخالف این همدلی و همراهی باشد بلکه همگان بر این باورند که وقت ارزشمند خدمتگزاری به مردم، نباید صرف منازعات بی‌ثمر و کشمکش‌های بی‌ارزش سیاسی شود. در عین حال تعامل به معنی چشم‌پوشی مسئولان گوناگون از وظایف ذاتی و تکالیف قانونی نیست و عمل به وظایف مصرح قانونی، تکلیف خدشه‌ناپذیر هر کس در هر پست و مقامی است.
ادامه مطلب ...

زندگی آیت‌الله مکارم شیرازی چگونه می‌گذرد

فرمولی برای موفقیت در زندگی

مرجع عظام تقلید شیعیان گفت: قسمت عمده زندگی من از طریق رفتن به تبلیغ در ایام محرم و صفر و ماه مبارک رمضان تامین می‌شد و قسمتی هم از شهریه حوزه ولی بعدا که کار تالیفات من بالا گرفت، دیگر از شهریه مراجع هم استفاده نکردم.

ادامه مطلب ...

اوین چند ؟

گفت: بالاخره بابک زنجانی بازداشت شد.
گفتم: علاوه بر دادستان، سازمان بازرسی کل کشور هم در این پرونده وارد شده است.
گفت: مجلس هم یک گروه ویژه برای رسیدگی به پرونده بابک زنجانی تشکیل داده است.
گفتم: دستگاه قضایی و نمایندگان مجلس باید مواظب سفارش‌ها و توصیه‌های برخی از افراد برای آزادی وی باشند و بدون ملاحظه به این پرونده رسیدگی کنند.
گفت: چه عرض کنم؟! فعلاً که در زندان اوین است.
گفتم: شایع شده که بعد از بازداشت و ورود به زندان اوین، اولین سؤالش این بوده که اوین چند؟!

داستان از میرداماد کلید خورد (یادداشت روز)

بازداشت بابک زنجانی بار دیگر بحث مبارزه با تخلفات و مفاسد اقتصادی را داغ کرده است. آیا او یک کارآفرین نمونه است که ضمناً در دور زدن تحریم‌ها و فروش 17 میلیارد دلار نفت کمک کرده است؟ یا یک مفسد و متخلف اقتصادی است که بدهی‌های هنگفت خود به بانک مرکزی را تسویه نکرده و 168 شرکت وابسته به شستا (تامین اجتماعی) را بدون برگزاری مزایده در ازای 4 میلیارد یورو خریده است؟ یا یک فعال اقتصادی با مختصات گزینه اول است که در میانه‌ راه به تخلفات آلوده شده و سنتزی از هر دو است؟ از طرف دیگر آیا کارنامه زنجانی صرفاً 2 ساله است یا در ورق زدن پرونده‌ وی، باید به 20 سال پیش بازگشت؟
ادامه مطلب ...

آیا پوشیدن لباس قرمز در روز های شهادت ،موجب بی احترامی خواهد شد؟

رعایت شؤون اجتماعی اسلام و عرف مذهبی ایجاب می کند که انسان از پوشیدن لباس های رنگینی که سَبُک و زننده محسوب می شوند، اجتناب نماید و برای هر جایی پوشش خاصی داشته باشد از نظر اسلام، استفاده از پوشش‏های قرمز به خودی خود اشکال ندارد، مگر آن که عرف مذهبی آن را ناپسند بشمارد.با توجه به آداب وارده برای عزاداری ائمه معصومین علیهم السلام پوشیدن لباس های رنگی واز جمله لباس قرمز رنگ که عرفا نماد شادی می باشد از نظر اخلاقی نوعی بی حرمتی تلقی می شود لذا در ایام سوگواری ائمه علیهم السلام پوشیدن لباس های تیره واز جمله مشکی سفارش شده است چرا که نماد حزن واندوه می باشد.اما بعد از ایام شهادت پوشیدن این نوع لباس ها بلا مانع است به شرطی که لباس شهرت نباشد
چرا که اگر کسی با استفاده از رنگ و یا ترکیب خاصی از رنگ ها و علامت ها خود را انگشت نمای دیگران کند و به اصطلاح اقدام به پوشیدن لباس شهرت نماید، دچار عمل حرام شده و بایستی از آن دوری ورزد.

چرا آقای روحانی، این روزها دم از" نرمش قهرمانانه" می زند؟

چرا آقای روحانی در این روزها دم از "نرمش قهرمانانه" می زند؟

اختصاصی " دیپلماسی عزت" – میثم رحمانی

این روزها کشور در "شرایط حساس" و پیچیده ای ست. این شرایط حساس را می توان از جهات گوناگون مورد بررسی قرار داد. جای تردید نیست که توافق 3 آذر ژنو نقش بسیار موثری در بروز این شرایط حساس در جامعه ایران دارد. دولتی بر سر کار آمده است که مدعی ست نوک پیکان حرکتش بر تنش زدایی در عرصه بین المللی و حل پرونده هسته‌ای ایران است. اما هنوز 100 روز از شروع کار دولت نگذشته بود که مذاکرات هسته ای با 1+5 با اتفاقات شگفت آوری مواجه شد و حاصل این رویکرد  100 روزه را می توان در تحلیل متن توافق نامه 3 آذر ژنو جستجو کرد.

ادامه مطلب ...

زیارت امام رضا (ع)

پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله : : 
  
 

سَتُدفَنُ بَضعَةٌ مِنّی بأرضِ خُراسانَ، لا یَزُورُها مُؤمِنٌ إلّا أوجَبَ اللّهُ عزّ و جلّ لَهُ الجَنَّةَ و حَرَّمَ جَسَدَهُ على النّارِ.

 
  
 

به زودی پاره‏اى از تن من در خاک خراسان دفن شود. هیچ مؤمنى آن را زیارت نکند مگر آن که خداوند عزّ و جلّ بهشت را بر او واجب و بدنش را بر آتش دوزخ حرام گرداند.

 
  
 عیون اخبار الرضا: ج1، ص 286 / میزان الحکمه:ج‏5، ص125

پیاده‌روی روز اربعین از نگاه علمای دین

رهبر معظم انقلاب نیز درباره اهمیت پاسداشت و بزرگداشت روز اربعین حسینی در اول فرودین سال ۱۳۸۵ چنین بیان کردند: «شروع جاذبه مغناطیسی حسینی در روز اربعین است، جابربن عبدالله را از مدینه بلند می‌کند و به کربلا می‌کشند، این همان مغناطیسی است که امروز هم با گذشت قرن‌های متمادی در دل من و شما هست».

از هنگامی که نخستین زائر مضجع منور اباعبدالله الحسین(ع)، جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین از مدینه به سمت کربلا رهسپار شد تا کنون ۱۳۷۳ سال می‌گذرد.

ادامه مطلب ...

سن برخی از پیامبران خدا

منابع : کتاب گنجینه جواهر یا کشکول ممتاز، اثر مرتضی احمدیان  :  
 

آدم: 930 سال

حوا: 937 سال

شیث: 712 سال

ادریس: 350 سال

نوح: 950 سال

هود: 800 سال

صالح: 136 سال

ابراهیم: 175 سال

اسماعیل: 137 سال

 

اسحاق: 180 سال

یعقوب: 147 سال

یوسف: 110 سال

موسی: 120 سال

هارون: 117 سال

سلیمان: 52 سال

داود: 100 سال

زکریا: 97 سال

ملت بزرگ ایران؛ ذخیره جهان اسلام

 علی اکبر عالمیان 

 

شاید یکی از بهترین تعابیر در وصف ملت ایران را بتوان از کلام اسماعیل هنیه، نخست‌وزیر دولت قانونی فلسطین استخراج نمود. وی پس از مشاهده حضور پرشور و گرم ایرانیان در مراسم جشن انقلاب اسلامی در 22 بهمن امسال، به وجد آمده و خاطرنشان کرد: «امروز من در میدان آزادی تهران، ذخیره جهان اسلام را از نزدیک مشاهده کردم».

ادامه مطلب ...

این لاشه بو گرفته! (یادداشت روز)

فتنه پیچیده 1388، قرار بود ایران را فلج کند. آن گونه که بعدها صاحبنظران امنیتی در غرب فاش کردند لابراتوارهای جاسوسی نظیر سازمان سیا، ام آی سیکس و موساد 10 یا 20 سال برای تدارک فرمول جدید ضربه و حمله به جمهوری اسلامی وقت گذاشته بودند تا بتوانند از داخل به قلب حاکمیت بزنند و آن را فلج کند. درهم‌آمیزی منافقین قدیم و جدید از طیف‌های مختلف کار دامنه‌داری بود که قریب 20 سال- به تصریح مایکل لدین مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا- زمان برد و حتی به برخی ارتباطات آمریکایی‌ها با دفتر نخست‌وزیری در اواسط دهه 60 برمی‌گشت. اینکه کشور به مدت 8 ماه در تب و التهاب فرو رفت، از یک سو به پیچیدگی و دوز بالای سم جدید بازمی‌گشت و از دیگر سو نشانه سلامت پیکره ملت ایران بود که در مصاف سخت با این تزریق، پادزهر آن را یافت.


 روز نهم دی- سه روز پس از ماجرای پرغصه عاشورای آن سال- معلوم شد ملت ایران عفونت را پس زده و به شکلی غیرمترقبه، به جای فلج شدن، واکسینه شده است. این چنین وقتی ملت ما سرزنده و با نشاط از متن آن کارزار سخت برخاست، لاجرم آنها که هنوز در جبهه مقابل ایستاده بودند، تداعی تعفن و عفونت کردند.
این فرمایش بلند از رسول اکرم(ص) است که فرمودند «خود را با توبه و استغفار معطر کنید، مبادا بوی بد گناهان شما را مفتضح و رسوا کند». برخی دلالان و طراحان فتنه آن قدر در جبران جرم‌های خود کوتاهی کردند که دوست و دشمن درباره آنها شهادت مرگ و دفن دادند. در طول این سال‌ها فراوان از فتنه‌گران بازداشتی- نظیر یاشار دارالشفایی- بودند که نوشتند و گفتند «اصلاح‌طلبان قبل از هر کار دیگری باید زحمت بکشند و اول لاشه بو گرفته مرحوم جنبش سبز را دفن کنند». 15 دی ماه 89 یک سال پس از افول فتنه، در حالی که خاتمی می‌خواست بی سر و صدا و بدون پس دادن حساب، خود را از جنبش سبز کنار بکشد، وبسایت جرس ارگان حلقه لندن (اتاق فکر جنبش سبز در خارج!) صراحتا نوشت «خاتمی سعی در باز کردن راه دیگری دارد که لاجرم پیش‌نیاز آن، خواندن نماز میت بر جسد جنبش سبز است». این قبیل تعابیر اما به شدت گمراه‌کننده است. گویا فتنه سبز یک چیز است و سران آن یک چیز دیگر، و آن که دچار عفونت و مرگ شده فتنه است. حقیقت آن است که عفونت پیش از آن که جنبش سبز را دربر گرفته باشد، عوامل آن را طی چند دهه اخیر آلوده کرده و طعمه نیمه جان قرار داده بود. به تعبیر شریف امیر مومنان(ع) «هرکس زشت شمردن و انکار منکر با قلب و دست و زبان را ترک کند، مرده‌ای بین زندگان است». نفاق جدیدی که ردای غلط‌انداز تجدیدنظرخواهی و اصلاح‌طلبی را بر تن کرد، نه تنها سودای ایستادن در مقابل منکرها را نداشت بلکه به تدریج پرچمدار و حاشیه امنیت‌ساز جریان حمله به معروف‌های انقلاب و اسلام شد.
19 اسفند ماه سال گذشته احمد پورنجاتی از اعضای فراکسیون مشارکت در مجلس ششم ضمن مصاحبه با روزنامه بهار در عباراتی قابل تامل گفت «آقای عبدالله نوری زمانی که دفاعیاتش را برای روزنامه خرداد می‌نوشت به من گفت این دفاعیات را بخوان. به آقای نوری گفتم شما باید الان تصمیم بگیرید. این چیزی که شما نوشته‌اید به عنوان دفاعیات، مفهومش این است که خداحافظ حاکمیت و اگر یک مقدار بخواهیم بدبینانه‌تر برخورد کنیم خداحافظ انقلاب! نمی‌شود آن طور تصمیم بگیریم و قبلش در بازنگری قانون اساسی از ولایت مطلقه دفاع کنیم و بعدها گارد اصلاح‌طلبی ویژه بگیریم». این نغمه شوم جدایی از انقلاب و اسلام نه در سال 88 که از اواسط دهه 70 از سوی طیفی از همین جماعت افراط و تفریطی- اما قدرت‌محور- آغاز شده بود. وقتی جریان‌های ضد انقلاب و ضد اسلام دیدند در سال‌های پایانی دهه 70 هیچ اعتراضی از سوی اصلاح‌طلبان حاکم در قبال برخی حرمت‌شکنی‌ها و عقده‌گشایی‌ها علیه مقدسات اسلام صورت نمی‌گیرد، آنها نیز به میدان آمدند و نطفه ائتلاف شومی بسته شد که میزان انحطاط آن در 2 خیانت بزرگ 78 و 88 شبه‌اصلاح‌طلبان به نمایش درآمد. بیخود نبود یکی از اعضای فراری همین حلقه نفاق جدید- مجید محمدی- اواخر مهرماه 1388 در وبسایت فردا نوشت «اعضای جنبش سبز اهل ریاضت نیستند. می‌خواهند با شورت کوتاه و تاپ بیرون بیایند. می‌خواهند سینه بزنند و اگر هوس کردند، شرابی بنوشند. آنها در ملأ عام روزه‌خواری می‌کنند و نصر من الله و فتح قریب سر می‌دهند. در نماز جمعه با کفش و به صورتی مختلط پشت سر هاشمی نماز می‌خوانند و جای صلوات، سوت و کف می‌زنند»!!
البته این مهره فراری بی‌سر و پا (عضو حلقه کیان) مدتی بعد که فهمید با الواتی‌گری نمی‌شود با ملت مومن ایران درافتاد، به صراحت در همان وبسایت نوشت «اسلامگرایی جدی‌ترین مانع و مخاطره‌انگیزترین مشکل‌ها در برابر جنبش سبز است. ریشه‌های فرهنگی و اجتماعی اسلامگرایی که به تاسیس و تداوم جمهوری اسلامی منجر شدند، هنوز در جامعه ایران زنده‌اند. آنچه خطر جدی در برابر جنبش سبز است، نام جمهوری اسلامی نیست بلکه اسلامگرایی است. اسلامگرایی در ایران قوی است. در ضرورت جدی گرفتن اسلامگرایی و اهمیت آن همین بس که بیش از سه دهه حکومت را سر پا نگاه داشته است. این ایدئولوژی از نفس نیفتاده و بر زمین زدن و ضربه فنی کردن آن کاری است بس دشوار». در چنین شرایطی موضع دوست و دشمن انقلاب روشن بود. آشوبگران در همان آشوب‌ها بود که شعار دادند «انتخابات بهانه است- اصل نظام نشانه است» و پس از آن نیز با خط کشیدن روی نام مبارک اسلام در عبارت جمهوری اسلامی و حذف شعار «مرگ بر آمریکا و اسرائیل» معلوم کردند بغض چه چیزی را در دل دارند و ستاد لجستیک و اتاق فرماندهی‌شان کجاست. و بالاخره به جنگ امام حسین(ع) که رفتند و از سوی یکی از سران فتنه به عنوان «مردمان خداجو» لقب داده شدند، آشکار گردید تبارشان به کدام اردوگاه برمی‌گردد؛ حسین علیه‌السلام یا یزید علیه‌اللعنه؟
اگر این همه فرومایگی و انحطاط نبود، قصاب جنایتکاری مانند پل ولفوویتز (معاون وزارت دفاع دولت بوش) که از متهمان اصلی قتل عام میلیون‌ها شهروند عراقی و افغانی است، سوم تیر 88 اعلام نمی‌کرد «موسوی مرد بسیار شجاعی است و دارد مقاومت می‌کند. لازم است آمریکا با او تماس بگیرد. بهتر است او بداند می‌تواند یک خط ارتباطی مستقیم با ما داشته باشد... من این نگرانی را می‌فهمم که ما نباید به گونه‌ای عمل کنیم که مخالفان جمهوری اسلامی، انگ عوامل داخلی آمریکا را بخورند اما به نظر من آنها کاملا نشان داده‌اند که خواهان حمایت غرب هستند». دو روز بعد- پنجم تیر88- سایت وزارت خارجه اسرائیل لابد از چیزهایی خبر داشت که نوشت «آنها دنبال سرنگونی رژیم اسلامی هستند نه اعتراض به انتخابات یا ابطال آن. چه قدر دردناک و توهین‌آمیز که خواسته آنها را در حد ابطال انتخابات تقلیل می‌دهند. پایان مسیر این قطار، عبور از جمهوری اسلامی است. ای کاش آقای موسوی بتواند تا ایستگاه آخر که همانا سرنگونی است، همراه شود». و دقیقا به همین دلیل است که کنت تیمرمن رئیس تندروی بنیاد دفاع از دموکراسی در ایران ضمن مقاله‌ای در واشنگتن‌تایمز (4 خرداد 92) اعلام کرد «وزارت خارجه آمریکا در انتخابات سال 2009 ایران به بخش فارسی VOA دستور داده بود از میرحسین موسوی حمایت کند».
آیا عجیب نبود که آشوبگران میدانی خواستار حذف شعار مرگ بر آمریکا در روزهای 13 آبان و 16 آذر 88 شدند و به تعبیر حضرت امام برای منسی کردن و به فراموشی بردن این شعار، شعار مرگ بر روسیه سر دادند و یکی دو سال بعد، یکی از سران فتنه دست به انتحار ‌زد و با جعل برخی دروغ‌های شاخدار اعلام ‌کرد نامه‌ای سری در این باره به امام نوشته و امام هم موافق حذف شعار مرگ بر آمریکا بوده است؟! آیا فرزند همین چهره سیاسی آن گونه که برخی روزنامه‌نگاران اصلاح‌طلب فراری اذعان کرده‌اند در خارج کشور دنبال داغ کردن آتش تحریم‌های فلج کننده علیه ملت ایران- پس از شکست فتنه سبز در قیام الهی نهم دی 88- برای انتقام از ملت ایران نبوده و سراغ محافل آمریکایی دست‌اندرکار تحریم‌ها را نگرفته است؟
سران فتنه آن هنگام که به اختیار گفتند«ولایت فقیه جلوی دیکتاتوری و کودتا و انحراف در کشور را می‌گیرد»، علیه فتنه‌انگیزی‌های بعدی خود حکم پیشاپیش صادر کرده‌اند. همچنان که وقتی به اختیار اعلام می‌کردند آیت‌الله خامنه‌ای بر ما ولایت دارند و شرعا و قانونا باید اطاعت کنیم زیرا غیر از این حجت نداریم. اما وقتی بیماری فتنه در جانشان افتاد، با بیعت خودخواسته همان معامله را کردند که جناب زبیر و طلحه با امیر مومنان(ع) کردند. و البته آن که با حق گلاویز شود، گردنش شکسته می‌شود. (به گمانم زبیر بسیار مردتر از برخی از سران فتنه بود که سرانجام راه ندامت در پیش گرفت و اینها بر توسن کور لجاجت تا نهایت سقوط پیش رفتند).
این نوشته ناتمام می‌ماند اگر به نقش مخلصانه و حکیمانه ولی امر مسلمین در مهار هجوم سنگین جبهه استکبار اشاره نشود. یک سال پس از فتنه 88 (8 آذر 89) سایت ضد انقلابی روز آن‌لاین در مطلبی به قلم یکی از همکاران فراری نشریات اصلاح‌طلب (محمدرضا-ی) نوشت «چه مخالف و دشمن خونی رهبر جمهوری اسلامی و چه هوادار سینه‌چاک او و چه در این میانه نظری بینابینی داشته باشی، نمی‌توانی منکر توانایی‌ها و تیزهوشی‌ آیت‌الله خامنه‌ای شوی، حضور حداقل 40 ساله در سطوح بالای سیاست ایران، او را به رهبری سیاسی با اشرافی قابل قبول در حوزه‌های مختلف داخلی و خارجی تبدیل کرده است. همین تجربه گرانبها باعث شده تا او بتواند جایگزین چهره کاریزماتیک و به ظاهر بی‌جانشینی چون روح‌الله خمینی در مقام رهبری جمهوری اسلامی شود و نظام سیاسی به جای مانده از او را بیش از دو دهه حفظ کند».
این البته ثمره رفتار از سر «صبر و احتساب» مردان الهی است. «ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرحمن وُدّا». یک سال پس از فروکش کردن شعله‌ فتنه، فرید زکریا تحلیلگر ارشد تایم و سی‌ان‌ان نوشت «بپسندیم یا نه، آیت‌الله خامنه‌ای محبوب‌ترین چهره در میان مردم ایران است».

محمد ایمانی

ادامه مطلب ...

حرمت این حریم را نشانه رفته‌اند ! (یادداشت روز)

یک سوی این خبر تقریباً قطعی است ولی سوی دیگر آن هنوز در هاله‌ای از ابهام است و احتمال تحقق آن بسیار بعید و ناممکن به نظر می‌رسد. خبر این که یکی از سران فتنه 88 برای روز 9 دی از برخی مراجع عظام تقلید درخواست ملاقات کرده است! و شماری از واسطه‌ها که بارها در نقش «وسواس خناس» ظاهر شده‌اند، این‌بار نیز با مأموریت انجام ملاقات یاد شده به تکاپو افتاده‌اند.

ادامه مطلب ...

مژدگانا که گربه عابد شد! (خبر ویژه)


یکی از وکلای پرونده فساد بزرگ بانکی در گفت‌وگویی با یک خبرگزاری تهدید کرده است که اجرای حکم اعدام محکومین پرونده فساد 3 هزار میلیارد تومانی خصوصا مجرم اصلی (مه‌آفرید امیر خسروی) تبعات و توالی بسیاری در پی خواهد داشت. این وکیل مدافع بر کرسی قضاوت نشسته و ادعا کرده مبنای حکم شرعی درباره افساد فی الارض برای 4 مفسد اقتصادی متزلزل است!
این آقای وکیل بدون آنکه به جرایم و فساد گسترده این مفسدان اقتصادی در پرونده فساد بزرگ مالی اشاره کند به این به اصطلاح دلیل روی آورده است که چون در این پرونده دماء 4 نفر مسلمان مطرح است، اجرای چنین حکمی محل تامل است. وکیل مه‌آفرید عامل اصلی فساد بزرگ بانکی در پایان نتیجه گرفته است: تصور نمی‌کنم با توجه به شرایط بین‌المللی کسی موافق اعدام این 4 نفر آن هم به اتهام‌های اقتصادی باشد؛ خصوصا اینکه مه‌آفرید با رد اتهام اخلال در نظام اقتصادی بابت پرداخت رشوه اعلام ندامت و توبه کرده است.
استدلال عجیب این آقای وکیل در دفاع از موکلی که جرمش اخلال در نظم اقتصادی است و میلیاردها تومان به بیت‌المال مسلمین ضربه زده است در حالی است که اخلال وی در نظام اقتصادی بسیار خانواده‌ها را به عزا نشانده و نه فقط حیثیت و آبروی بسیاری از آبروداران بلکه سلامت سیستم اقتصادی کشور را بر زمین ریخته است و جنایات دیگری که فهرست آن هم به درازا می‌کشد.
سوال این است که موضوع «شرایط بین‌المللی» در کجای متون و نصوص قانونی آمده است که آقایان با ژست وکیل و حقوقدان به آن استناد می‌کنند؟!
همچنین یادآور می‌شود؛ حجت‌الاسلام والمسلمین اژه‌ای دادستان کل کشور در نشستی خبری در جمع خبرنگاران درباره وکلای پرونده فساد 3 هزار میلیارد تومانی گفته بود: در این پرونده برخی از وکلا قراردادهای کلانی منعقد کرده‌اند که در یک مورد وکیلی قرارداد 10 میلیاردی با موکل و خانواده موکل منعقد کرده که براساس قانون باید برگه وکالت و قرارداد را به دادگاه ارائه می‌داد، اما در برگه‌ قرارداد نوشته شده بود، 1 میلیارد تومان. وکیل دیگری اعلام کرده است من به صورت مجانی وکالت متهم را به عهده می‌گیرم ولی بعدا خبر رسید که پول گرفته است که تمامی این موارد قابل پیگیری است.
این نکته نیز گفتنی است که توبه یک جنایتکار به رابطه او با خدای متعال مربوط است و نه تنها در قوانین اسلامی بلکه در هیچ یک از نظام‌های حقوقی دنیا، توبه جنایتکار مانع از مجازات وی نخواهد بود. و البته از وکیلی که در یک قلم مبلغ 10 میلیارد تومان حق وکالت گرفته است، اینگونه مزخرفات دور از انتظار نیست و به قول حجت‌الاسلام اژه‌ای، اقدام وی نیز قابل پیگیری قضایی است و انتظار آن است که دستگاه قضایی کشور در پیگیری جرایم وی کوتاهی نکند.