عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

سازمان ملل تغییر ساختار و محل استقرار آن

تجربه کارکردهای برخی سازمان‌های بین‌المللی از جمله سازمان ملل متحد از سال 1945 م تاکنون نشان داده است که دادن اختیارات ویژه به برخی قدرت‌ها مانند آمریکا و مجموعه دولت‌های غربی تحت عنوان حفظ امنیت بین‌المللی، عملا با اهداف و آرمان‌های تشکیل این سازمان‌ها منافات دارد و این قدرت‌ها به جای پاسداری از امنیت جهانی، از این سازمان‌ها برای افزایش نفوذ و مداخله و پیشبرد اهداف راهبردی خود بهره می‌برند و این امر را با فدا کردن آشکار منافع دیگران و تحت لوای حقوق بین‌المللی انجام می‌دهند.

سازمان ملل متحد که پس از پایان جنگ جهانی دوم به جای جامعه ملل (League of Nations) قبلی- که با آغاز جنگ شکست و فروپاشی آن نهایی شد- در سال 1945 م تشکیل گردید، در تمام طول عمر تقریبا 70 ساله خود به عنوان اهرمی در خدمت قدرت‌هایی بوده است که حتی یک لحظه نیز به صدای مظلومان جهان گوش فرا نداده و اگر ظاهرا و استثنائا در مسئله‌ای جانب طرف ضعیف را گرفته‌اند به دلیل منافع قدرت‌های مسلط بر آن و یا شکستن جو افکار عمومی جهانی بوده و عملا هیچ گامی در جهت منافع ملل ضعیف برنداشته است.
1- یکی از زشت‌ترین کارکردهای این سازمان به ویژه در سالیان گذشته، مداخلات بی‌شرمانه در امور داخلی کشورها با اهرم طرفداری از «حقوق بشر» بوده است. اندکی کندوکاو در این موضوع نشان می‌دهد که بشر از دید آمریکایی‌ها یعنی بشر آمریکایی و حداکثر بشر غربی و دیگران با مفهوم بشر از نظر آنها تطبیق نمی‌کنند. آنها خود را صاحب جهان دانسته و برای به دست آوردن به اصطلاح منافع ملی خود حاضرند همه ملت‌ها و انسان‌های دیگر را از بین ببرند. آنها امروزه با فریب افکار عمومی چه در درون دولت‌های خود و چه در صحنه جهانی دولت‌ها و ملت‌هایی که در مقابل زیاده‌خواهی‌هایشان می‌ایستند را مخالف حقوق بشر معرفی نموده و دوستان خود را برای مقابله با این دولت‌ها به اتحاد فرا می‌خوانند.
اگر به فهرست مباحث و خروجی‌های این سازمان در بحث حقوق بشر بنگریم، به خوبی به اهداف نفع‌پرستانه، خودخواهانه، غیرعادلانه و ظالمانه از طرح موضوع حقوق بشر در این سازمان پی می‌بریم. آنها به دولت‌های وابسته یا دوست خود که کارنامه رسوایی در امر حقوق بشر دارند، کاری ندارند و هیچ فشاری را علیه آنها درنظر نمی‌گیرند و برعکس، آنها را رسما تایید نیز می‌کنند. اما وقتی پای ایران اسلامی که به تأسی از دین مبین اسلام مجری و حافظ بهترین اصول در رعایت حقوق بشر است به میان می‌آید و یا وقتی پای دولت‌های دیگری که در مقابل زیاده‌طلبی‌های آنها ایستاده‌اند در میان است، چماق حقوق بشر را بیرون می‌کشند و آن را به تهاجمی علیه دشمنان خود تبدیل نموده و با انواع ابزارهای رسانه‌ای نوین از ماهواره‌ها تا اینترنت و غیره نبردی بزرگ را علیه دشمن سازمان می‌دهند و تصور می‌کنند که به هدف خود یعنی تضعیف دشمن دست یافته‌اند.
یارگیری بین‌المللی این دولت‌ها در تهاجم به دولت‌های دشمن نیز قابل بررسی و توجه است. امروزه در جهان بیش از 200 دولت وجود دارد که بسیاری از آنها جزو دولت‌های کوچک (با وسعت 250000 کیلومتر مربع تا 125000کیلومتر مربع)، خیلی کوچک (با وسعت 125000 تا 25000 کیلومتر مربع) و ذره‌ای هستند (با کمتر از 25000 کیلومتر مربع). آمریکا به ویژه برای رای‌گیری در مجمع عمومی سازمان ملل به رای آنها نیاز دارد و با دادن کمک (رشوه) یا تهدید سعی می‌کند رای آنها را به دست آورد که این موضوع منحصر به بحث حقوق بشر نیست و به سایر موضوعاتی که به رای‌گیری در سازمان ملل و نهادهای وابسته به آن مربوط می‌شود نیز گسترش می‌یابد.
2- سوء استفاده آمریکا و مجموعه دولت‌های غربی از سازمان ملل در مجموعه نهادهای وابسته به آن جاری است. به عنوان مثال، می‌توان به کارنامه سیاه سازمان بین‌المللی انرژی اتمی نگاه کرد. تلاش‌های این سازمان که عضویت در آن داوطلبانه است و به منظور منع گسترش سلاح‌های اتمی و کمک به کشورها برای برخورداری از انرژی هسته‌ای تشکیل شده است، تمام و کمال در خدمت آمریکا و دوستان غربی آن است؛ به گونه‌ای که تلاش می‌کنند کشور جدیدی به باشگاه هسته‌ای جهان وارد نشود. و این در حالی است که خود این قدرت‌ها از صدها و هزاران سلاح اتمی آماده پرتاب برخوردارند ولی ایران اسلامی به هیچ وجه در پی دستیابی به سلاح هسته‌ای نیست. آنچه برای آنها مهم است این است که دیگران در زمینه انواع فناوری‌های پیشرفته و فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای پیشرفت نکنند ولی خود آنها یا دوستان در حال احتضارشان (رژیم صهیونیستی) می‌توانند حتی سلاح‌های مخرب هسته‌ای دارا باشند.
اما واقعیت این است که ظلم و بی‌عدالتی تداوم نمی‌یابد و در مسیر خود گرداب‌هایی می‌آفریند که خود ظالمان را می‌بلعد. همان اهرم‌هایی که غربی‌ها فکر می‌کنند نقطه قوت آنهاست، می‌تواند به اژدهایی برای بلعیده‌شدنشان تبدیل شود. امروزه رسانه‌های جدید که غربیان به گونه‌ای حجیم از آنها برای اهداف نامشروع و دروغ‌پراکنی و فریب افکار عمومی بهره می‌گیرند، در اختیار دشمنان غرب نیز هست. در این شرایط جدید، آنچه در طول زمان- و نه به سرعت و فوری- می‌تواند اتفاق بیفتد، آشکارتر شدن چهره تزویر و فریبکاری غرب در موضوعات مختلف از جمله حقوق بشر، انرژی هسته‌ای و غیره است. دولت‌های غربی که کارنامه بسیار بد و ضعیفی در بحث حقوق بشر دارند و این امر را می‌توان حتی از اقدامات معمولی و آشکار روزمره آنهاـ مانند استفاده از بمب‌های هسته‌ای در ژاپن در پایان جنگ جهانی دوم، تجاوز و مداخله نظامی و میلیونها کشته در ویتنام و (کامبوج و لائوس) کشورهای مختلف آمریکای لاتین، افغانستان، عراق، لیبی و... داشتن سیاهچال‌ها و زندان‌های متعدد در گوانتانامو، اروپا و...، دفاع از رژیم غاصب صهیونیستی ( با کارنامه کشتارهای صبرا و شتیلا، دیر یاسین، کفرقاسم و...) ترور دائمی مخالفان سیاسی از طریق سازمان‌های جاسوسی مانند سیا، بی تفاوتی در مقابل نسل‌کشی در کشورهای مختلف از جمله کشورهای آفریقایی و آسیایی (مانند رواندا، بروندی و میانمار)، سرکوب وحشیانه تظاهرات‌های ضدنظام سرمایه‌داری (جنبش تسخیر) دریافت، نمی‌توانند برای همیشه در عصر رسانه‌ها افکار عمومی داخلی و جهانی را فریب دهند و آرام‌آرام مجبور خواهند شد جایگاه به ناحق تصرف شده خود را در نظام جهانی ترک و از اریکه قدرت سقوط کنند.
3- بنیانگذاران سازمان ملل متحد برای خود در این سازمان حقی فراتر از دیگران قائل شده و با طرح و پذیرش حق وتو برای خود پایه تبعیض و بی‌عدالتی در آینده نظام جهانی را گذاردند. این امر تاکنون نه تنها کمکی به صلح و امنیت بین‌المللی نکرده است، بلکه باعث شعله‌ور شدن جنگ‌های بزرگ و تلفات و خسارت‌های بسیار برای دنیای معاصر شده است.
از سوی دیگر، حق وتو در عمل به اهرمی برای مبارزه با دشمنان غرب تبدیل گردیده و وسیله‌ای برای غصب سرزمین دیگران و تداوم آن، جلوگیری از پیشرفت علمی فناوری دولت‌های غیر غربی و در واقع به عاملی برای امنیت دولت‌های سلطه‌گر و تداوم سلطه آنها تبدیل شده است. به‌عنوان مثال، در حالی که به‌گونه‌ای روزمره شورای امنیت علیه مخالفان سلطه غرب بیانیه و قطعنامه صادر می‌کند، آمریکا تاکنون تمامی قطعنامه‌هایی را که در محکوم کردن تجاوزات رژیم صهیونیستی علیه فلسطینی‌ها صادر شده وتو نموده است.
این کارنامه سیاه مشخص می‌کند که حق وتو باید از ساختار سازمان ملل حذف گردد و اگر این امر فعلاً به دلیل مخالفت دولت‌های سلطه‌گر غیرممکن است، حداقل اینکه ساختار شورای امنیت باید به گونه‌ای اصلاح شود که مظلومان و ستمدیدگان جهان از جمله مسلمانان نیز از این حق برخوردار گردند.
مطالب پیش گفته و برخی زورگویی‌های دیگر آمریکا از جمله عدم صدور روادید برای آقای دکتر حمید ابوطالبی، که به عنوان سفیر جدید دائمی ایران در سازمان ملل معرفی شده است (تحت عنوان این که وی در سال 1358 یکی از دانشجویان مسلمان پیرو خط امام که لانه جاسوسی آمریکا در تهران را تسخیر کردند بوده است، در حالی که می‌دانیم از نظر مقررات حاکم بر سازمان ملل متحد، که آمریکا به آن متعهد شده است آمریکا نمی‌تواند برای هیئت‌های دیپلماتیک که به این سازمان می‌آیند مشکل ایجاد کند)، این نکته را به جهانیان گوشزد می‌کند که باید به فکر یافتن مکان جدیدی برای استقرار این سازمان باشند. زیرا طبق مقررات، سازمان ملل مربوط به همه دولت‌های عضو است و اگر دولتی بخواهد امیال خودرا اجرا کند مکان مناسبی برای استقرار آن سازمان نخواهد بود.
به همین صورت، لزوم تغییر مکان استقرار سازمان ملل تنها امری نیست که جهانیان باید به آن متعهد شوند، آمریکایی‌ها از استقرار مراکز اینترنت جهانی در خاک خود نیز بی‌شرمانه علیه ملت‌ها و دولت‌ها در جهان جاسوسی می‌کنند. از آن میان کنترل پست الکترونیکی کاربران جهانی، ساخت و ارسال ویروس‌های ویرانگر و جاسوس، راه‌اندازی شبکه‌های اجتماعی مختلف با هدف دسترسی به حریم‌های خصوصی به منظور پردازش اطلاعات به دست آمده و بسیاری موارد دیگر این نکته را گوشزد می‌کند که آنها از طریق جاسوسی در سطوح و رده‌های مختلف در داخل و محیط بین‌الملل ارتزاق می‌کنند و به دزدانی ناپیدا تبدیل شده‌اند که برای رسیدن به منافع خود هیچ حریمی را رعایت نمی‌کنند. بنابراین باید حرکتی جهانی برای تغییر مکان مراکز اینترنت و بردن آن به نقطه‌ای دیگر صورت پذیرد. در این صورت هر چند آنها هنوز توان بهره‌برداری‌های قبلی را خواهند داشت ولی بسیار محدود خواهند شد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد