بازار تحلیلها درباره انتخابات 24 خرداد و حماسه کمنظیر ملت ایران در فضای رسانهای و تحلیلی کشورهای غربی داغ است.
از شنبه گذشته که نتیجه رسمی انتخابات اعلام شد مراکز رسانهای و مطالعاتی غرب حجم انبوهی از گزارشها، تحلیلها و یادداشتها را به موضوع انتخابات اخیر کشورمان اختصاص دادهاند.
تلاش و تکاپوی اصلی تحلیلگران و رسانههای برجسته آمریکایی و اروپایی بر این محور متمرکز است که تفسیری به اصطلاح روشن و منطبق بر واقعیتها از این انتخابات ارائه بدهند. رصد و واکاوی این تحلیلها و تفسیرهای متعدد و مختلف از سوی محافل سیاسی و رسانهای غربی ابعاد گستردهای دارد و بدون شک چند تیم کارشناسی از سوی متخصصان کشورمان باید روی این مسئله کار کنند اما آنچه که در وهله اول از مجموعه تحلیلها و تفسیرهای آنها درباره انتخابات 24 خرداد قابل استخراج است اذعان همگی آنها به یک نکته مشترک بوده و آن این که ارزیابیها و برآوردهای اطلاعاتی- تحلیلی- راهبردیشان درباره انتخابات ایران غلط از آب درآمده است و به طور مشخص «حضور حداکثری مردم» و «نتیجه انتخابات» را بدین شکل پیشبینی نمیکردند.
به عبارت روشن فاصله تحلیلها و ادعاهای آنها، قبل از انتخابات با بعد از انتخابات فاصله آب تا سراب است.
اما موضوع اصلی این نوشته واکاوی تحلیلها و برآوردهای غلط حریف یا سناریوی ناکام دشمن نیست، بلکه تلاش میکند فراتر از این خطای در تحلیل به رسوایی حریف در زمینه پروژه حقوق بشری در کارزار انتخابات بپردازد.
این رسوایی پیامدهایی دارد که ضربه مهلکی بر پروژه حقوق بشر وارد کرده است... بخوانید:
1- اهرم حقوق بشر در مواجهه با جمهوری اسلامی، موضوع ناشناختهای نیست. همواره دشمنان نشاندار ایران اسلامی کوشیدهاند تا حقوق بشر را دستاویزی برای فشار و تهدید علیه کشورمان قرار بدهند.
در سالهای اخیر به موازات موضوع هستهای، حتی حریف همزمان بر فاز حقوق بشر متمرکز شده و طرفه آنکه صدور قطعنامهها یا گزارشهای به اصطلاح حقوق بشری بر ضد ایران پیوست مکمل سناریوی تهدیدها و فشارها بوده است. اوج این تحرکات به اصطلاح حقوق بشری تعیین گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران بود که در ابتدای سال 90 با کارگردانی آمریکا کلید خورد و در اقدامی غیرقانونی و بیرون از ساز و کار سازمان ملل و قواعد بینالمللی این بدعت شوم را بنا نهادند.
این در حالی بود که جمهوری اسلامی ساز و کار شورای حقوق بشر سازمان ملل و مکانیسم خروجی آن یعنی یوپیآر (بررسی دورهای وضعیت حقوق بشر کشورها) را پذیرفته بود و تعیین گزارشگر حقوق بشر برای ایران یک خلاف بیّن و آشکار بود.
جالب اینجاست که حتی در تعیین مصداق گزارشگر حقوق بشر نیز همان بانیان قبلی یعنی کشورهایی مثل آمریکا و کانادا ایفای نقش کردند و شخص معلومالحالی چون «احمد شهید» از کشور کوچک مالدیو را به عنوان گزارشگر حقوق بشر ایران تعیین کردند.
اکنون احمد شهید در راستای ماموریت اربابانش، 4 گزارش علیه ایران منتشر کرده که مفاد و محتوای آن به وضوح نشان میدهد یک رونویسی تمامعیار از دست ضد انقلاب و دشمنان نشاندار کشورمان است.
اما سؤال این است که چرا احمد شهید از مدتها قبل از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم بیش از گذشته فعال میشود و بر موضوع «انتخابات ایران» متمرکز میشود؟
بازی احمد شهید در راستای پروژه حقوق بشری حریف در میدان انتخابات ایران تصادفی است؟
2- احمد شهید با عنوان گزارشگر حقوق بشر در امور ایران سال گذشته و چند ماه مانده به انتخابات 24 خرداد، صریحا خط «انتخابات ایران آزاد نیست»! را در دستور کار قرار داد.
وی نه تنها در گزارش خود علیه ایران این موضوع را ادعا کرد، بلکه در مصاحبهها و گفتوگوها با رسانههای غربی ادعای آزاد نبودن انتخابات ایران را پمپاژ نمود.
احمد شهید حتی در آستانه انتخابات و در روز انتخابات 24 خرداد بار دیگر به صحنه آمد و به اصطلاح رجز خواند که «انتخابات ایران غیرآزاد و ناعادلانه است»!
آنچه در این میان قابل اعتناست هماهنگی سازمان یافته احمد شهید است با لشکری از نهادها و مراکز به اصطلاح حقوق بشری غربی که در یک تقسیم کار مشترک حمله و هجمه به ایران را در میدان انتخابات تدارک دیدهاند.
سازمانی موسوم به سازمان دیدهبان حقوقبشر در همین راستا در بیانیهای ادعا میکند که «انتخابات ایران آزاد و عادلانه نیست.»!
دیگری با عنوان سازمان عفو بینالملل به میدان میآید و مدعی میشود «در آستانه انتخابات ایران، نقض حقوق بشر تشدید شده است»!
سپس این پروژه ناشیانه با موضعگیریها و صدور بیانیههای دیگر تشکلهای به اصطلاح حقوقبشری که همگی در بیرون مرزها مستقر هستند ادامه مییابد و حتی دو روز مانده به انتخابات ریاستجمهوری، دو تشکل به نامهای «جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران» و «فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشری» ایران را به نقض حقوق بشر متهم میکنند.
پیش از این نیز «وزارت خارجه آمریکا»، «خانه آزادی» (freedom house) تا حتی عناصر دمدستی مانند شیرین عبادی بارها و به کرات ایران را به نقض حقوق بشر متهم کرده بودند تا در آستانه انتخابات، سناریو و بازی اصلی علیه جمهوری اسلامی را به پیش ببرند.
اما آیا این تلاشها، تحرکات و تکاپوها با هدف کارشکنی در انتخابات ایران موفق بود؟
پروژه حقوق بشری حریف برای ضربه زدن به انتخابات ایران محقق شد؟
3- ناگفته پیداست اگر ادعای مدعیان حقوق بشر درباره ایران واقعیت داشت و یا حتی بخشی از واقعیت را نشان میداد باید بر انتخابات تاثیر میگذاشت نه اینکه سیل جمعیت مشتاق برای حضور در پای صندوق رای، وزارت کشور را مجبور کند چندین بار زمان انتخابات را تمدید کند و بیش از 72 درصد در حماسهای کمنظیر در انتخابات مشارکت نمایند.
اگر انتخابات آزاد نبود چرا همه سلایق و جریانهای سیاسی در آن شرکت کردند؟
آیا ادعای بزرگ و واهی نقض حقوق بشر در ایران با حماسه کمنظیر آحاد ملت همخوانی دارد؟ انتخابات پرشور 24 خرداد در ایران حتی در زندانهای کشور برگزار شد و قوانین موضوعه جمهوری اسلامی بر حقوق شهروندان ولو اینکه زندانی باشند حساسیت دارد و مجرمان و محکومان نیز از حق انتخاب کردن محروم نیستند.
گفتنی است؛ در آستانه انتخابات، حجم انبوهی از گزارشها و اخبار را رسانههای ضدانقلاب و اپوزیسیون خارجنشین علیه زندانها و زندانیان در ایران منتشر میکردند تا القاء نمایند فضا به اصطلاح امنیتی است اما هر چه کردند طرفی نبستند.
4- و بالاخره باید گفت انتخابات 24 خرداد، دروغگوییها، تهمتها، شایعات و شبهات به اصطلاح حقوقبشری علیه ایران را برملا کرد و پروژه حریف به شکست انجامید.
حقانیت جمهوری اسلامی و اعتماد آمیخته به باور مردم به نظام، «قدرت نرم» ایران اسلامی است که حتی بدخواهان و مخالفان را قانع کرد که اذعان نمایند ملت ایران برنده انتخابات بوده است و همین قدرت نرم ایران است که به تعبیر روزنامه آمریکایی هافینگتون پست، سدی در برابر آمریکاست.
حالا احمد شهید و دیدهبان حقوق بشر و سازمان عفو بینالملل و خانه آزادی و... هر چه کنند باید بدانند وقتی ارباب شان هیچ غلطی نمیتواند بکند آنها که دیگر محلی از اعراب ندارند. اینطور نیست؟
حسامالدین برومند