عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد

این روزها و با نزدیک شدن به انتخابات 24 خرداد، تلاش ها و تحرکات به اصطلاح دو جریانی که تلاش می کنند خود را در دو طیف سیاسی آنهم در نقطه مقابل یکدیگر و در زمره سلایق و جریان های سیاسی کشور تعریف کنند- بخوانید جا بزنند- قابل تامل است.
گفتنی است هر دو جماعت مورد اشاره هر چند در ظاهر خود را رقیب و حریف نشان می دهند و بر این تمایز پافشاری می کنند ولی نقاط مشترک فراوان میان آنها به لحاظ مشی و عملکرد سیاسی غیرقابل انکار است.
از جمله تلاش ها و تحرکات کنونی هر دو جماعت یاد شده تلاش فراوان برای نفوذ به مراکز حساس نظام از گذرگاه انتخابات است.
برای این منظور البته تلاش ناشیانه ای می کنند بدون آنکه نگاهی به «واقعیت»ها داشته باشند و مزورانه می کوشند «بدیهیات» و «مسلمات» را در چنبره «فلسفه بافی» ها و «تردید»ها ذبح نمایند.
طرفه آنکه پس از بیانات حکیمانه و راهگشای رهبرانقلاب در اولین روز سال جدید در حرم رضوی و تاکید ایشان بر حضور همه سلایق و جریان های سیاسی در انتخابات، دو جماعت مورد بحث یعنی «اصحاب فتنه» و «حلقه انحرافی» بطور مداوم و مستمر این خط را پمپاژ می کنند که تاکید «همه سلایق و جریان های سیاسی» شامل حال آنها نیز می شود و این مغلطه بزرگ در حالی است که منطوق و مفهوم بیانات «آقا» بسیار روشن است.
لطفاً بخوانید؛ «در انتخابات همه سلیقه ها و جریان های معتقد به جمهوری اسلامی باید شرکت کنند، این هم حق همه است؛ هم وظیفه همه است. انتخابات مال یک سلیقه خاص، مال یک جریان فکری و سیاسی خاص نیست. همه کسانی که به نظام جمهوری اسلامی و به استقلال کشور معتقدند، به آینده کشور اهمیت می دهند، دلشان برای منافع ملی می سوزد، باید در انتخابات شرکت کنند، رو گرداندن از انتخابات مناسب کسانی است که با نظام اسلامی مخالفند.»
بنابراین جای کمترین تردیدی وجود ندارد همه سلایق و جریان های سیاسی باید در انتخابات شرکت کنند و به شهادت بیش از 30 انتخاباتی که در نظام جمهوری اسلامی برگزار شده این موضوع اظهرمن الشمس است که همه سلایق سیاسی حضور داشته اند. اما درباره اینکه جریان فتنه و حلقه انحرافی همه ماجرا را نمی گویند و می خواهند کارنامه سیاه و پلشت خودشان را از حافظه تاریخی مردم پاک کنند گفتنی هایی هست؛
1- همچنانکه رهبرانقلاب تصریح و تاکید فرمودند حضور همه سلایق و جریان های سیاسی در بستر «جمهوری اسلامی» است.
قانون اساسی به عنوان میثاق ملی که ساختار و نقشه نظام جمهوری اسلامی را روشن می سازد نیز در اصول متعدد مقوله انتخابات را مدنظر قرار داده است.
نکته ای که در این میان وجود دارد این است که مقوله انتخابات در چارچوب «جمهوری اسلامی» مورد تاکید قرار گرفته است.
به عنوان نمونه در اصل ششم قانون اساسی آمده است؛ «در جمهوری اسلامی ایران، امور کشور باید به اتکاء آراء عمومی اداره شود از راه انتخابات».
و یا در اصل 115 در بیان ویژگی های رئیس جمهور پس از برشمردن اوصافی تاکید می کند رئیس جمهور باید معتقد به مبانی «جمهوری اسلامی» باشد.
همچنانکه اصل 121 قانون اساسی خاطر نشان می کند رئیس جمهور سوگند یاد می کند که پاسدار نظام «جمهوری اسلامی» باشد.
نمونه ها متعدد و پرشمار است و به روشنی کلید واژه «انتخابات» و کلید واژه «جمهوری اسلامی» نشان می دهد که اولا؛ انتخابات در چارچوب نظام جمهوری اسلامی است و ثانیاً؛ بدون شک سلایق و جریان های سیاسی شرکت کننده در انتخابات در بستر جمهوری اسلامی امکان حضور دارند و ثالثاً؛ بالطبع کاندیداهای انتخابات باید معتقد به جمهوری اسلامی باشند و رابعاً؛ منتخب ملت در مقام ریاست جمهوری باید پاسدار جمهوری اسلامی باشد.
با این اوصاف روشن که جای هیچ گونه بهانه ای باقی نمی گذارد چه کسانی احساس خطر کرده و تلاش می کنند با تحرکات و تلاش های مزورانه و منافقانه ماجرا را تحریف نمایند؟
2- یک جماعت که بروز و ظهور آن در فتنه 88 در قالبی ساختارشکن عیان شد همانها بودند که «جمهوری ایرانی»! را شعار دادند.
حامیان این جماعت کم شمار برخی از آقایان و فعالان به اصطلاح سیاسی بودند که در دوره ای خود را در طیفی سیاسی از سلایق و جریان های سیاسی کشور مطرح کردند.
بخشی از این طیف سیاسی در فتنه 88 ماهیت واقعی خودشان ر ا برملا کردند و در بستر «جمهوری ایرانی» جا گرفتند.
اکنون در آستانه بزنگاه انتخابات ریاست جمهوری، عده ای که حتی با شعار دهندگان «جمهوری ایرانی» مرزبندی نکردند ادعای حضور در انتخابات دارند و خود را در میان سلایق و جریان های سیاسی تعریف می کنند!
این ترفند در حالی است که سلایق سیاسی مبتنی بر «رفتار» و «کارنامه» سیاسی است و نمی توان این قاعده منطقی را انکار کرد.
خاستگاه «جمهوری ایرانی» در فتنه 88 قابل واکاوی است که به صراحت علیه اصول مسلم قانون اساسی کودتا کردند و طبیعی است که در زمره سلایق سیاسی محسوب نمی شوند.
کجای دنیا ساختارشکنان، فتنه گران، سلب کنندگان امنیت اجتماعی، اغتشاشگران و حامیان آنها و کسانی که آشکارا از دشمنان تابلودار بیرونی برای این بازی مأموریت گرفته اند، اجازه حضور در انتخابات پیدا می کنند؟
3- جماعت دیگری که اکنون ترس به جان آنها افتاده است و می دانند که نمی توانند در انتخابات حضور داشته باشند حلقه ای هستند که شعار «مکتب ایرانی»! سر دادند و در زمره سلایق و جریان های سیاسی محسوب نمی شوند چون بیرون از «جمهوری اسلامی» تعریف می شوند و این در حالی است که عنصر بالذات سلایق و جریان های سیاسی اعتقاد به جمهوری اسلامی است نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد.
4- آنچه که محرز است تلاقی این دو جماعت (جمهوری ایرانی - مکتب ایرانی) در گذر از «جمهوری اسلامی» است.
چیستی مکتب ایرانی موقعی بهتر فهمیده می شود که ادبیات آن در مخالفان جمهوری اسلامی به روشنی قابل دریافت است. به عنوان نمونه اظهارات ریچارد رورتی نظریه پرداز پراگماتیست آمریکایی در مصاحبه با روزنامه کوریره دلاسرای ایتالیا در سال 86 قابل اعتناست که صریحاً می گوید ملی گرایی و مکتب ایرانی پادزهر اسلام گرایی است.
اکنون این سؤال به میان می آید که آیا تصادفی است که همین ادبیات در حلقه انحرافی بیان می شود و لیدر آن می گوید دوره اسلام گرایی به سر آمده همانگونه که دوره اسب سواری! تمام شده است؟!
تعجب نکنید اگر همین ادبیات در بیان حامیان «جمهوری ایرانی» بیان شود.
به عنوان نمونه رادیو فردا به قلم یکی از مخالفین جمهوری اسلامی می نویسد؛ «جمهوری ایرانی» به دنبال راندن اسلام گرایی از حکومت است هر چند که نافی اسلام نباشد!
جالب است که در همان گزارش بیان می شود که شعار «جمهوری ایرانی» تکامل یافته شعار «ایران برای همه ایرانیان» است!
5- و بالاخره باید گفت «مردم» عنصر اصلی انتخابات هستند که در تمامی انتخابات های گذشته با هر سلیقه سیاسی در انتخابات شرکت کردند و حماسه آفریدند و انتخابات 24 خرداد 92 مستثنا از این قاعده نیست.
بنابراین آحاد ملت ایران که معتقد به «جمهوری اسلامی» هستند تنها آن سلایق سیاسی ای را می پذیرند که در چارچوب جمهوری اسلامی باشد و تفسیرهای انحرافی و جعلی را برنمی تابند.
وضعیت کاندیداها نیز روشن است هر کس بیرون از این بستر باشد ولو هیاهو به راه بیندازد، تحرکات گسترده ای انجام دهد، سناریوهای مختلف سامان دهد و... یک سرنوشت بیشتر ندارد و آن اینکه از نظارت شورای نگهبان نمی تواند بگریزد و بی شک طبق معیاری که قانون اساسی مشخص کرده، صلاحیت او احراز نخواهد شد. 


حسام الدین برومند
 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد