عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

این خط به عاشورا می رسد

  بسمه تعالی 


1- بعدازظهر عاشورای سال گذشته بود. راهی کیهان بودم - برای روزنامه فردا- کنار یکی از ایستگاه های صلواتی ایستادم تا از چای نذری امام حسین(ع) برکتی گرفته باشم. مرد میان سالی گفت؛ مگر شما در سرکلیشه ستون «چشم به راه سپیده» نمی نویسید که امام زمان(عج) اگرچه ظاهر نیست ولی حاضر است؟ پاسخم مثبت بود. پرسید آیا ایشان امور جهان اسلام را بهتر و شایسته تر از دیگران اداره نمی کنند؟ باز هم جواب مثبت بود. گفت؛ پس دیگر چه نیازی به نایب دارد؟! پرسیدم؛ امور جهان را امام زمان علیه السلام، بهتر و شایسته تر اداره می کنند یا خداوند تبارک و تعالی؟ در جوابم گفت؛ این چه سوالی است؟ البته که خدا بهتر و شایسته تر از مخلوقات خویش، امور عالم را اداره می فرماید. پرسیدم؛ پس چه نیازی به ارسال پیامبران است؟ چند ثانیه ای سکوت کرد و اندکی بعد، ماجرا پی گرفته شد که شرح آن بیرون از حوصله این نوشته محدود است اما ایشان در ادامه بحث به نکته ای اشاره کرد که موضوع یادداشت پیش روی است. می گفت؛ مراسم عزاداری امام حسین(ع) نباید به مسائل سیاسی آمیخته شود! پرسیدم؛ سیاست بازی یا سیاسی؟ گفت؛ اساسا این مراسم باید از مسائل سیاسی دور باشد! گفته شد؛ مگر امام حسین علیه السلام و یارانش در تصادف اتومبیل و یا در سانحه سیل و زلزله کشته شده اند؟ سیاست به مفهوم واقعی آن اداره امور جامعه است و بنی امیه برای پیشگیری از حاکمیت حضرت که عدالت پرور و در تضاد با حاکمیت ظالمانه و اشرافی آنان بود، آن حضرت را به شهادت رساندند، بنابراین، اگر در عزای آن بزرگوار بر ضرورت مبارزه با سلطه گران تاکید نشود و از نیاز به حاکمیت اسلام که خواسته حضرت بود سخنی به میان نیاید، مراسم و مجالس سوگواری و عزاداری آن امام مظلوم و شهید آنگونه که باید، برپا نشده است.
2-آن روز- عاشورای سال 61 هجری- ساعتی قبل از وقوع واقعه، مولای شهید ما، حضرت اباعبدالله الحسین(ع) رو به روی سپاه دشمن ایستاد تا برای آخرین بار، از مقصود خویش و آنچه به قیام او انجامیده بود، سخن بگوید و کسانی را که به گمراهی با حرامیان همراه شده اند، از گمراهی برهاند. عمر سعد و دیگر فرماندهان سپاهش که می دانستند سخنان حسین(ع) پرده از سالوس و تزویر آنان کنار می زند، سپاهیان خود را فرمان دادند مهمیز بر اسب ها بزنند و صدا به هلهله و کف و سوت بلند کنند تا صدای بیدارگر حسین(ع) در هیاهوی بیدادگران گم شود و آن روز شد! از آن پس نیز، اگرچه، ترفندها به کار گرفتند و شمشیرها کشیدند و سینه ها دریدند تا فریاد بیدارگر عاشورای حسین(ع) به گوش کسی نرسد، اما، ندای او در گوش زمان پیچید و پیچید و در این سوی و آن سوی جهان اسلام قیام ها و حرکت هایی هر چند ناکام و ناتمام آفرید تا آن که به عصر خمینی(ره) رسید و مردان و زنانی که هزار و چند صد سال در سوگ امام شهید خویش، چشم های اشکبار و دل های داغدار داشتند و از ژرفای دل «یا لیتنا کنا معکم» گفته بودند، ندای آشنای «هل من ناصر» آن روز حسین بن علی(ع) را در دعوت خمینی(ره) به انقلاب یافتند، با پای جان به سوی او شتافتند، سقف ظلمانی نظام سلطه جهانی را شکافتند و طرحی نو درانداختند که می بینیم و می بینند امروزه سراسر جهان اسلام را فرا گرفته و ملت ها در آن سوی آب های دوردست را نیز به مقابله با حاکمان جور برانگیخته است. آیا این واقعیت قابل انکار است؟ دشمنان همیشه اهل انکار هم، انکار نمی کنند. نه این که نخواهند، نمی توانند.
3- اگر قیام خونین عاشورا و شهادت مظلومانه امام حسین علیه السلام و یاران باوفا و بی نظیر آن حضرت برای مقابله با حاکمیت ظالمان و برپایی حکومت اسلام بوده است- که بوده است- و اگر ندای «هل من ناصر» آن روز اباعبدالله علیه السلام، فقط برای همان روز نبوده است- که نبوده است- بدون کمترین تردید می توان نتیجه گرفت؛ کسانی که به بهانه دوری از سیاست! در مراسم عزای حسین(ع) «نقشه راه» را نمی گشایند و دشمنان تابلودار و بی تابلوی اسلام را که در مقابل حاکمیت اسلام ایستاده اند، آدرس نمی دهند، از اهمیت و ارزش والا و بالای اشک و اندوه مردمان بر مظلومیت مولای شهید(ع) غفلت کرده و حرمت عزای حسین(ع) را پاس نداشته اند. نمی گوئیم شور و حال و گریه و اندوه عزاداران را هدر داده اند! چرا که در عزای حسین علیه السلام، هر قطره اشکی که از چشمی فرو ریخته و بر گونه ای می غلتد، هر دستی که فرا می رود و به عزا بر سینه ای فرود می آید، هر زنجیری که به ماتم بالا می رود و به همدلی با عاشورائیان بر گرده ای کوبیده می شود و... راه خود را می پوید و لبیکی از سویدای دل به ندای هل من ناصر مولای شهیدمان است و به قول خواجه شیراز؛
«یا سبو، یا خم می، یا قدح باده شود
یک کف خاک در این میکده زایل نشود»
خدا بر درجات شهید حجت الاسلام والمسلمین فضل الله محلاتی نماینده حضرت امام(ره) در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بیفزاید. نگارنده از دوران نوجوانی و سال های قبل از انقلاب به خاطر دارد که آن بزرگوار در سخنرانی های خود، به مناسبت یا- ظاهرا- بدون مناسبت بهانه ای پیش کشیده و با عنوان «مرجع عالیقدر و یار سفر کرده، حضرت آیت الله العظمی حاج آقا روح الله خمینی» نامی از حضرت امام(ره) به میان می آورد. روزی از ایشان، علت را جویا شدیم و آن شهید گرانقدر در پاسخ گفت؛ آیت الله خمینی- آن روزها واژه امام به کار برده نمی شد- پرچمی است که هویت ما را نشان می دهد. باید این پرچم را همواره بر فراز سر خود برافراشته نگاه داریم تا وقتی از مبارزه سخن می گوئیم، خط مبارزاتی ما با منافقین و لیبرال ها اشتباه نشود» (نقل به مضمون).
4- نگاهی -هر چند گذرا- به اطراف بیندازید. انقلاب های اسلامی در جهان اسلام را می بینید که نه فقط به گفته انقلابیون بلکه به اعتراف دشمنان بیرونی، از انقلاب اسلامی ایران الگو گرفته اند و سه ویژگی، اسلامی بودن، ضداستکباری بودن و مردمی بودن را که ویژگی های انقلاب اسلامی در ایران است با خود دارند. موج بیداری به قلب آمریکا و اروپا رسیده است. نتانیاهو که تا چند ماه قبل علیه اسلام و ایران اسلامی عربده می کشید، امروزه کتمان نمی کند که به هر طرف می نگرد، خمینی و خامنه ای را می بیند. معترضان جنبش فراگیر وال استریت، نظام سرمایه داری را به چالش کشیده اند و این چالش در 1200 شهر بزرگ از 82 کشور جهان با جدیت ادامه دارد. دیلی میل، به هشدار آلوین تافلر اشاره می کند که گفته بود «خمینی، نه فقط جهان اسلام بلکه دنیای دین باوران را به مقابله با غرب برانگیخته است» و شورای مطالعات امنیت ملی(!) رژیم صهیونیستی NISS در گزارش 281 صفحه ای خود اعتراف می کند که خمینی و خامنه ای، رژیم اسرائیل را روی قوس نزولی انداخته و با شیب تند به سقوط تهدید می کنند... از سوی دیگر، نظام سلطه بین الملل را می بیند که تمام قد - اگرچه قد و قواره ای برایش باقی نمانده- به مقابله با ایران اسلامی برخاسته است و اصحاب فتنه و منافقین جدید را که چکمه آمریکایی ها و اسرائیلی ها و انگلیسی ها را واکس می زنند! آیا، این همه از برکات انقلاب اسلامی نیست؟ و آیا انقلاب اسلامی برخاسته از عاشورای حسینی(ع) نیست؟ اگر هست- که هست- چگونه می توان در مراسم و مجالس عزاداری امام حسین(ع) که به قول حضرت امام(ره) «اسلام را زنده نگه داشته است»، آدرس دشمنان و نشانی دوستان را ناگفته گذاشت؟!
5- آن عده اندک و کم شمار از مداحان و سخنرانان مذهبی که مراسم و مجالس عزاداری سیدالشهداء علیه السلام را غیرسیاسی می پسندند باید به این نکته بدیهی توجه داشته باشند که برخلاف آنچه تصور می کنند نه فقط از ورود به مسائل سیاسی روز پرهیز نکرده اند، بلکه با عرض پوزش باید گفت با سکوت خود نسبت به چالش سرنوشت ساز کنونی میان نظام اسلامی و نظام سلطه جهانی، چه بخواهند و بدانند و چه نخواهند و ندانند، به نفع دشمنان اسلام وارد سیاست شده اند. چرا که امروزه دشمن با تمام توان به مقابله با اسلام آمده است و نظام اسلامی را به عنوان پرچمدار اسلام در جهان امروز مورد هجوم قرار داده است، بنابراین، راه میانه ای وجود ندارد
«فماذا بعدالحق الاالضلال»؟! و باز هم با عرض پوزش و بی آن که خدای نخواسته قصد مقایسه ای در میان باشد و صرفا برای تقریب ذهن و شاهد مثال، باید پرسید مگر عبدالله بن عمر که ماندن در مدینه و تفسیر آیاتی از قرآن کریم را برگزید و بدون آن که با یزید بیعت کند، قرآن ناطق را در کربلا تنها گذاشته بود، در سیاست دخالت نکرده بود؟! عبدالله بن زبیر نیز در مکه چنین بود. نبود؟! مگر تفسیر آیات قرآن و مسئله گویی که عبدالله بن عمر و عبدالله بن زبیر به آن بسنده کرده بودند ظاهر اسلامی نداشت؟!
6- و بالاخره، همین جا باید از مداحان و سخنرانان مذهبی بزرگواری که در سراسر ایران اسلامی حضور دارند، قدردانی و تشکر کرد که چه در دوران جنگ تحمیلی و چه در دیگر روزهای حادثه مخصوصا در جریان فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 به روشنگری داد سخن داده و می دهند و در بسیج خیل عظیم جوانان عاشورایی و پاک کردن عرصه از حضور پیاده نظام دشمنان بیرونی نقش برجسته و غیرقابل انکاری داشته و دارند. آنان ندای مظلومانه آن روز سیدالشهداء را به امروز منتقل کرده و می کنند. طوبی لهم و حسن مآب
حسین شریعتمداری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد