عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

بزرگترین مشکل آمریکا

 

بسمه تعالی 


با نگاه به وضعیتی که آمریکا در داخل مرزهای جغرافیایی اش دارد و با سرنوشتی که سیاست های نظامی و امنیتی بسیار پرهزینه این کشور طی 10 سال اخیر در منطقه ما داشته، نیاز آمریکا به تهدید بزرگترین دشمن خود «کاملا طبیعی» است. از این رو تعجبی ندارد که این روزها، مقامات کاخ سفید پی درپی به تهدید ایران در ابعاد اقتصادی، سیاسی و نظامی می پردازند و از انواعی از اقدامات علیه ایران حرف می زنند. شدت هجمه های تبلیغاتی و رسانه ای مقامات آمریکا علیه ایران گمانه زنی هایی را در سطح بین المللی و منطقه ای سبب شده و این گمانه زنی ها تا اندازه ای فضای پیش رو را با ابهام مواجه کرده است. بر این اساس موارد زیر می تواند به شفاف شدن فضای وضعیت حاکم میان آمریکا و ایران کمک کنند:
1- تهدید ایران به «حداکثری کردن فشار» در شرایطی صورت می گیرد که در فاصله صدور قطعنامه 1929 شورای امنیت سازمان ملل تا امروز در صحنه عمل اتفاق جدیدی نیفتاده است. از آن زمان تاکنون حدود 17 ماه می گذرد. این در حالی است که همه گزارش های رسمی و غیررسمی رسیده به آمریکا- از جمله گزارش فرید زکریا- از بی تاثیر بودن تحریم ها علیه ایران حکایت می کنند. امروز آمریکایی ها در حالی از اقدامات جدید علیه ایران حرف می زنند که شرایط جهانی - برخلاف زمان تصویب قطعنامه 1929- با آمریکا همراه نیست مواضع مقامات سه کشور از شش کشور 1+5- یعنی روسیه، چین و آلمان- نشان می دهد که دست آمریکا برای «اقدام» علیه ایران خالی است. البته آمریکایی ها از نفوذ بر بعضی از مدیران بین المللی- نظیر دبیر کل سازمان ملل و مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی- استفاده می کنند تا وانمود شود که موضع آمریکا علیه ایران یک موضع بین المللی است.
2- مواجهه جدید آمریکا با ایران در «دستگاه سیاسی» آمریکا پخت و پز می شود. در اتهام اخیر علیه ایران شاهد بودیم که کاخ سفید، FBI و وزارت خارجه میدان داری کردند و وزارت خانه های خزانه داری و دادگستری هم همراه شدند تا بی محل بودن چک های کاخ سفید برملا نشود یعنی وانمود شود که وزارت خزانه داری هزینه های برنامه کاخ سفید را می پردازد و دادگستری ضمانت اجرایی اتهامات را فراهم می کند. اما با وجود آنکه اتهامات اخیر علیه ایران ماهیت امنیتی و نظامی دارد، دستگاه های اطلاعاتی و نظامی آمریکا وارد این ماجرا نشدند سکوت رئیس CIA، رئیس پنتاگون، رئیس ستاد مشترک و مشاور امنیت ملی آمریکا نشان دهنده آن است که مقامات ارشد آمریکا اگرچه از تهدید و روی میز بودن «همه گزینه ها» حرف می زنند ولی در عمل خبری از آن نیست و این البته از ناامیدی آمریکا و توجیه ناپذیری اقدامات نظامی علیه ایران خبر می دهد. علاوه بر این موارد باید گفت برخلاف هیاهوی تهدید نظامی ایران، ما در سطح منطقه و در جاهایی که نظامیان این کشور حضور دارند، طی ماهها شاهد تحرک جدیدی از سوی آمریکایی ها نبوده ایم حتی ناوهای آمریکایی که طی 02 سال گذشته بطور ثابت در خلیج فارس حضور داشته اند، مانند گذشته به هر سؤال مراکز فرماندهی دریایی ایران پاسخ می دهند. در طول این مدت، تغییر آرایشی نه در خلیج فارس و نه در کشورهای همجوار ایران روی نداده و البته آمریکایی ها به خوبی می دانند که دسترسی سیستم نظامی ایران به این نیروها بسیار آسان است. نیروهای نظامی آمریکا که شاهد شکست آمریکا، رژیم صهیونیستی و اروپا در جنگ های لبنان، غزه، افغانستان و عراق بوده اند به خوبی می دانند که ظرفیت نظامی ایران اگر با ظرفیت تکنولوژیکی غرب فاصله داشته باشد، حداقل صدها برابر عراق و لبنان و... می باشد. ایران یک نظام سیاسی کاملا جا افتاده با رهبری محبوب و مقتدر و نیروی نظامی- اطلاعاتی کاملا مجرب دارد.
با این وصف یک نظامی آمریکایی به خوبی می داند که اگر ضربه ای بزند حتماً ضربه ای را دریافت می کند و می داند که ضربه او تغییری در معادله امنیتی منطقه به وجود نمی آورد. حدود سه سال پیش مؤسسه آمریکایی زاگبی به سراغ نیروهای ارتش آمریکا در عراق رفت و سپس در گزارش خود نوشت 07 درصد نیروها احساس امنیت نمی کنند و معتقدند برنامه آمریکا در عراق با شکست مواجه می شود. دو سال پیش شبیه همین گزارش، توسط مک کریستال فرمانده نظامیان آمریکا در افغانستان برای اوباما ارسال شد که به برکناری او منجر گردید. کاملا پیداست که نظامیان آمریکایی جرأت مواجه با ایران را ندارند و حق هم با آنهاست.
3- کاملا درست است که آمریکا بزرگترین مشکل خود را ایران می داند و به دهها زبان آن را بیان هم کرده است واقعاً هم ما بزرگترین مشکل آمریکا هستیم و علی القاعده - در صورت بقای رژیم استکباری آمریکا- کماکان بزرگترین مشکل آمریکا باقی خواهیم ماند. بزرگترین مشکل آمریکا، وزن بسیار سنگینی در ذهن آمریکایی ها پیدا کرده است. روانشناسی آمریکایی به ما می گوید، آمریکایی ها حریف قدرتمند را تهدید می کنند ولی به «معامله» با او می اندیشند و حریف ضعیف را از میان برمی دارند و درخواست های او برای معامله را رد می کنند. رد معامله پیشنهادی صدام و قذافی نمونه هایی از این موضوع هستند کمااینکه کنار آمدن آمریکا با روسیه (2196) و چین (1197) هم نمونه های دیگری از این مسئله اند. الان مشکل آمریکا دو تاست. مشکل اول این است که ایران برخلاف عراق و لیبی حریف فوق العاده قدرتمندی است. مشکل دوم این است که این حریف قدرتمند برخلاف چین و روسیه حاضر به معامله نیست. آمریکایی ها می گویند ما حاضریم ایران هسته ای را به رسمیت بشناسیم و در مسائل منطقه ای جایگاه نافذ ایران را قبول کنیم ولی ایران متقابلا حاضر نیست جایگاه ما را در مناسبات و تحولات مناطق اطراف خود به رسمیت بشناسد و با آن کنار بیاید. دو هفته پیش و در زمانی که هجمه تبلیغاتی دستگاه سیاسی آمریکا علیه ایران به اوج خود رسیده بود، روزنامه های نیویورک تایمز و واشنگتن پست بطور همزمان گفتند آمریکا نیازمند مذاکره و توافق با ایران است و اوباما باید ادبیات سیاسی خود را درباره ایران به دوره تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری، زمانی که از تغییر سیاست های آمریکا حرف می زد، برگرداند. این دو روزنامه، ایران را دوست ندارند و با اوباما نیز خصومتی ندارند. موضع این دو که یکی به هواداری از حزب جمهوری خواه و دیگری به حمایت از حزب دمکرات مشهورند، از یک واقعیت پرده برمی دارد، امروز توافق با ایران رویکرد اصلی آمریکاست. اما چه توافقی؟ آمریکا از ایران می خواهد به تلاش خود برای به ثمر رسیدن جنبش بیداری اسلامی در منطقه خاتمه دهد، عربستان را با رژیم وابسته و فاسد آل سعود رها کند، اجازه بدهد اوپک کماکان تامین بی دردسر نیاز صنایع غرب به نفت را تضمین و در برابر بی عدالتی موجود سکوت کند. آمریکا از ایران می خواهد، حضور نظامی آمریکا در کشورهای اسلامی را نادیده بگیرد. آمریکا از ایران می خواهد، مدل اقتصادی، سیاسی اسلام- تمدن اسلامی- را رها کند. آمریکا از ایران می خواهد، گریبان غرب و رژیم صهیونیستی در ماجرای فلسطین را رها کند و اجازه بدهد رژیم نامشروع تل آویو به زندگی ادامه دهد. آمریکا از ایران می خواهد تلاش برای روی کار آمدن نظام هایی همگرا با اسلام و ایران در مصر، تونس، لیبی و یمن نداشته باشد و اجازه دهد انقلاب های مردمی به نفع غرب و غرب گراها مصادره شوند. در یک کلام ایران از خیر بزرگترین فرصت تاریخی برای جهان اسلام و ملت های مسلمان و محرومان دنیا بگذرد و منافع ملی و دینی خود را قربانی منافع دشمنان خود کند. طبیعی است که ایران این ها را قابل معامله نداند و به آن تمکین نکند. آمریکا می داند که اگر از بعد نظامی سر به سر ایران بگذارد و حتی اگر به آن ضربه ای هم بزند کار آمریکا و دوستانش در منطقه سخت تر می شود چرا که در این صورت راه برای حرکت ایران هموارتر می گردد.
4- آمریکا گمان می کند فشار به ایران یا گارد ایران را در برابر غرب باز می کند و یا به نیروهای اپوزیسیون ایران امکان آزادی عمل بیشتری می دهد و این در درازمدت می تواند راهی برای ورود به ایران باز کند. از این رو شاهد هستیم که پرونده حقوق بشر که عمدتا روی بهبود شرایط چهره های فتنه تمرکز دارد، در کنار پرونده هسته ای و بحث انحرافی منصور ارباب قرار می گیرد. اما آمریکا در زمینی مشغول پاشیدن بذرهای توطئه است که پاسخ نمی دهد زمین نظام که طبعش با بذر آمریکایی نمی خواند، زمین مخالفان هم که می پذیرد، شوره زار است و نتیجه ای دربرندارد. غرب این هر دو را بارها- و بخصوص در دو سال اخیر- تجربه کرده است. با این وجود آمریکایی ها راه رفته را از این رو دوباره به تجربه گذاشته اند. که راه دیگری ندارند. آنان در عمل قادر به لطمه زدن به ایران نیستند نه درخواست اسرائیلی ها و نه درخواست کسانی نظیر پادشاه عربستان نمی تواند خاطره شکست غرب از کشورهایی که به مراتب از ایران هم ضعیف تر بودند را بزداید و امید به پیروزی را جایگزین آن کند کما اینکه رژیم صهیونیستی هر بار سخن از حمله به ایران شده، آن را مسئولیتی جهانی معرفی کرده و تل آویو را از چنین مسئولیتی برکنار خوانده است. البته تضعیف ایران برای غرب، اسرائیل و رژیم هایی نظیر رژیم عربستان بسیار مطلوب است اما دستگاههای سیاسی و اطلاعاتی آنان، چنین حاجتی را در توان دیوانسالاری نظامی خود نمی بینند. بر این اساس بحث نظامی از نظر آنان تا زمانی که راهی برای «موفقیت قطعی» آن پیدا نشده به عرصه های رسانه ای و دیپلماتیک سپرده شده است از این رو کاری که علی القاعده باید ارتش بکند بر زبان یک سناتور آنهم به مفتضحانه ترین و غیرعملی ترین شکل- ترور فرماندهان سپاه- جاری می شود و همه می دانیم که از بحث ترور فرماندهان سپاه بیش از همه فرماندهان نظامی آمریکا در منطقه می ترسند و با آن مخالفند.
سعدالله زارعی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد