عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

از خیابان های تهران تا خیابان های لندن !

 بسمه تعالی

 


آیا برای فهم ماهیت آنچه این روزها در خیابان های لندن می گذرد، صرفا دیدن تصاویر و درگیری خیابانی معترضان با پلیس و خواندن خبرهای عجیب و غریب درباره تشکیل دادگاه های 24 ساعته، حمله شبانه به خانه ها، جست وجوی خانه به خانه، قطع اینترنت و مسدود کردن شبکه های اجتماعی، استفاده از گلوله علیه تظاهرکنندگان و ده ها خبر مشابه دیگر که روزانه از مبدا لندن و دیگر شهرهای انگلیس منتشر می شود، کافی است؟ منابع غربی که درباره حوادثی مشابه در کشورهای دیگر فورا دست به کار می شوند و خروارها خبر و تحلیل منتشر می کنند فعلا خاموشند. بی بی سی فارسی می گوید معترضان آشوبگر هستند ولی با این حال قادر نیست خبر ناآرامی در لندن را از سرخط خبرهای خود حذف کند. از آن انبوه روشنفکران و فیلسوفان بازاری هم که معمولا در این موارد دوره می افتند و به روش تولید انبوه، «تحلیل» تولید می کنند، سراغی نمی توان گرفت. آیا کسی نمی خواهد بپرسد چه چیزی این جوانان رابه خیابان کشانده و کدام خطر فوری نخست وزیر اتو کشیده انگلیس را مجبور کرده چنگ و دندان نشان بدهد و از داغ و درفش سخن بگوید؟
تجریه فتنه 88 -که می توان آن را به آسانی یک فتنه انگلیسی خواند- بسیاری چیزها به ما آموخته است و اکنون فرصتی است تا میان آنچه می بینیم و آنچه آموخته ایم مقایسه ای بکنیم.
در فتنه 88، علت اصلی آغاز آشوب خیابانی دروغی به نام تقلب بود که اکنون حتی سازندگانش هم به آن اعتقاد ندارند. علاوه بر این، تصور می شد ناآرامی خیابانی و بزرگنمایی رسانه ای آن، تنها راه امتیاز گرفتن از نظام است. در خیابان های لندن اما آنچه مردم می گویند عین حقیقت است. مردم می گویند دیگر نمی خواهند صبح تا شام کار کنند و بعد ببینند همچنان سرشان بی کلاه است و سودهای کلان به جیب یک اقلیت 10 درصدی می رود که نه مسئولیتی دارد و نه زحمتی می کشد. همه تحلیلگران در این باره اتفاق نظر دارند که اصلی ترین علت ناآرامی های خیابانی در اروپا که بهار عربی را به بهار انگلیسی و اسپانیایی و ... تبدیل کرده این است که دولت های اروپایی دهه هاست بر حمایت بی قید و شرط از ثروتمندان تمرکز کرده و توده های عظیم مردم را که هر روز بیشتر فقیر می شوند به حال خود رها ساخته اند. فقر، تبعیض و ناامیدی از پیدا شدن هرگونه راه حل حتی در دراز مدت، «حقایقی» است که ناآرامی های لندن و دیگر کشورهای اروپایی را تغذیه می کند و از آنجا که این اعتراضات بر حقیقت استوار شده نه دروغ لاجرم هم دیرپا خواهد بود و هم تاثیراتی عمیق بر مناسبات فسیل شده دولت-ملت در جامعه اروپایی بر جای خواهد گذاشت.
در فتنه 88 بخش بزرگی از آنچه اعتراض نامیده می شد در واقع عملیات روانی و رسانه ای بود که با صحنه گردانی طرف هایی مانند دولت های انگلیس، آمریکا و رژیم صهیونیستی و با هدف بزرگ و دامنه دار نشان دادن ناآرامی ها طراحی و اجرا می شد. کسانی در فضای مجازی کشته می شدند در حالی که در فضای واقعی درون خانه هاشان نشسته بودند. کسانی مورد تجاوز و شکنجه قرار می گرفتند در حالی که اصلا بازداشت نشده بودند. از افرادی قهرمان ساخته می شد که کمترین هنرشان پناه بردن به سفارتخانه های اروپایی در تهران بود. جمعیت های اندک و حاشیه ای تا آنجا بزرگنمایی می شد که فتنه گران خود در محافل خصوصی می گفتند نباید فریب دروغ گویی های بی بی سی را بخورند. اما اکنون مقام های انگلیسی بسیار بعید است بتوانند آنچه را که در خیابان های لندن می گذرد مثلا به گردن عملیات روانی پرس تی وی بیندازند! رسانه در لندن از کف خیابان جامانده است و تلاش می کند آن را به نحوی رفوکاری کند اما در تهران در حالی که در خیابان خبری نبود بی بی سی کار خود را می کرد و به ضرب تصاویر آرشیوی و مخلوط کردن تصاویر تجمعات طرفداران نظام با میتینگ ها خنک اهل فتنه هم که شده، اصرار داشت بگوید در ایران خبری است. برای فهمیدن اینکه بحران در اروپا تا چه حد عمیق و خشم مردم چه میزان پرحرارت است در واقع اساسا نیازی به هیچ نوع عملیات رسانه ای نیست. تنها کاری که باید کرد این است که تصاویر و خبرها از دست تیغ بی رحم سانسور بی بی سی نجات پیدا کند و آنگونه که هست برای مردم نمایش داده شود.
در فتنه 88 به وضوح دستی از بیرون در کار بود. خانم کلینتون هیچ ابایی نداشت که بگوید دولت امریکا برای حمایت از آشوبگران اقدامات پنهان زیادی انجام داده که نمی تواند آنها را بازگو کند. دولت انگلیس هم روزی نبود که ایران به اقدام در شورای امنیت یا جاهای دیگری همان حوالی تهدید نکند. پیش از فتنه، بسیاری از اهل آن دوره گردی هایی مفصل در کشورهای اروپایی، عربی و حتی در خود امریکا داشتند و پس از فتنه هم از آنچه می کردند معلوم بود نسخه ای از پیش نوشته شده را اجرا می کنند که قبلا وقتی دیگر و جایی دیگر تدوین شده است. در انگلیس اما ساکنان وایت هال به هیچ معنایی نمی توانند از دخالت خارجی حرف بزنند الا به دو شکل. اول اینکه ادعا کنند ناآرامی های لندن و بیرمنگام کار قذافی است که گفته اند! و دوم هم اینکه امریکا را مسبب بلایی بدانند که در حال نازل شدن بر سر کل جامعه اروپایی است که البته جرئتش را ندارند.
بلی؛ به معنایی روشن و سر راست مقام های انگلیسی می توانند ادعا کنند واشینگتن بانی این ناآرامی ها در لندن است منتها به این شرط که بپذیرند در اجرا شدن همه آن اقداماتی که منجر به این ناآرامی ها شده با امریکا سهیم بوده اند. امروز تمام جهان - به استثنای ملت های مستقل که امریکایی ها خیال می کنند آنها را «منزوی» کرده اند- چوب سوءمدیریت اقتصادی و کار نابلدی حاکمان واشینگتن را می خورند. اکنون سرعت تبدیل دلار به یورو و یورو به ارزهای دیگر در تمام جهان و از جمله اروپا خیره کننده است. حالا تصور کنید در شرایطی که نفت به عنوان حیاتی ترین کالای مورد مبادله در جهان هنوز به دلار خرید و فروش می شود، کاهش ارزش دلار چه بلایی بر سر کشورهای بیچاره ای می آورد که حیات و ممات خود را به اقتصاد نیمه جان امریکا متصل کرده اند. صورت مسئله اکنون این است: امریکا قادر به پرداخت بدهی هایش نیست، وقتی این بدهی ها پرداخت نشود بانک های اروپایی به شدت مشکل نقدینگی پیدا می کنند، پس چاره ای نمی ماند الا اینکه از اتحادیه وام بگیرند و اتحادیه هم برای اینکه میلیاردها دلار وام به بانک های رو به ورشکستی اروپایی پرداخت کند یک راه بیشتر ندارد و آن هم اینکه تا می تواند یورو چاپ کند. معنای این روند چیست؟ افزایش نقدینگی، تولید تورم و باز هم تورم! واقعا شاید بد نباشد اگر در انگلیس دنبال آن عامل خارجی بگردند که آنها را در مرحله فروپاشی اقتصادی قرار داده است ولو اینکه به تجربه آموختن از این جست وجو هیچ امیدی نیست.
و نهایتا در فتنه 88 از همه مظلوم تر نظام جمهوری اسلامی بود. در حالی که نظام در سال 88 در اوج قدرت قرار داشت کسانی با دروغ و تهمت جمعی را فریفتند و به خیابان کشاندند و بعد هم وقتی دیدند هیچ امکانی برای مقابل نهادن مردم و نظام وجود ندارد و پایه های این سیستم محکم تر از آن است که بتوان آن را با «سیلی از دروغ» ویران کرد به خانه های خود خزیدند و حالا همه هنرشان این است که از پشت کی بورد به مبارزات قهرمانانه شان ادامه بدهند. پس از فتنه هم آنکه زودتر از همه به حساب خود رسید نظام مظلوم جمهوری اسلامی بود. ماموران زحمت کش خود را که خطایی کرده بودند بی ملاحظه مجازات کرد. در انگلیس اما نخواهید شنید که ماموری مجازات یا فرمانده ای برکنار شود. حقوق بشر فقط تیتری است در روزنامه ها برای قرار گرفتن کنار نام کشورهایی مانند ایران و الا در انگلیس ظاهرا حق هیچ بشری نقض نمی شود. دادگاه تشکیل می شود اما نه برای محاکمه حاکمان فاسد بلکه برای اینکه محاکمه جوان معترض 24 ساعته باشد. هیچ مقامی در دولت انگلیس نخواهد گفت که سیستم این کشور نیاز به اصلاحات دارد. هیچ کس نخواهد پرسید این خانم ملکه از پول مالیات چه کسانی لباس های فاخر می خرد، غذاهای رویایی می خورد و دور دنیا را به تفریح می گردد. هیچ دولتمرد انگلیسی هم نخواهد گفت که باید با معترضان گفت وگو کرد. درست مثل بحرین، حقوق شهروندی مساوی کشک، لازم اگر شد با تانک هم به جان مردم می توان افتاد فقط به این دلیل که می پرسند پول بی زبان آنها در جیب و حساب عده ای مفت خور چه می کند؟
آنچه غرب باید نگران آن باشد تبدیل شدن فروپاشی اقتصادی به فروپاشی اجتماعی و سیاسی است و این روندی محتوم است. مبانی تمدنی که 300 سال است بر محور تعقیب بی قید و شرط هوی و هوس و انکار فضیلت های اجتماعی مانند عدالت و خیر بنا شده در حال فرو ریختن است. نوبت بعدی از آن امریکاست. مسئله فقط زمان است نه چیز دیگر.
مهدی محمدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد