عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

موج بیداری در قلب اروپا

 بسمه تعالی

 
دود و آتش و خون تصویر این روزهای کشور انگلیس است که دامنه اعتراضات خودجوش مردم آن از لندن فراتر رفته و به شهرهای بیرمنگام، لیورپول، بریستول، منچستر، لیدز و ناتینگهام گسترش یافته است. مدت کوتاهی کافی بود تا پس از آنکه «مارک دوگان» جوان سیاهپوست 29 ساله به ضرب گلوله پلیس انگلیس در منطقه تاتنهام جان باخت آتش خشم مردم شعله بکشد و انباشت نفرت شهروندان وضعیتی وخامت بار و موقعیتی بغرنج را برای دولت دیوید کامرون رقم بزند. پیامدهای اولیه این اعتراضات و ناآرامی ها طی روزهای اخیر، خود نشان دهنده عمق نارضایتی های معترضین است آنچنانکه؛ «کامرون» که در تعطیلات به سر می برد با نیمه تمام گذاشتن خوشگذرانی ها از ایتالیا بازگشت و در اولین اقدام برای مهار اعتراضات گسترده رسماً دستور افزایش 10 هزار نیرو به پلیس لندن را صادر کرد تا تعداد نیر وهای پلیس در پایتخت به 16 هزار نفر برسد. او همچنین کمیته اضطراری دولت انگلیس که مقامات ارشد سیاسی و امنیتی در آن عضو هستند را -موسوم به «کبرا»- تشکیل داد تا چاره ای برای کاهش ناآرامی ها پیدا کند.
همچنین صدها نفر در روزهای گذشته توسط پلیس انگلیس بازداشت شده اند بطوری که به گزارش روزنامه تایمز، بازداشتگاه های لندن مملو از مردم معترض است. حتی پلیس لندن در ادامه خشونت های خود و سرکوب های شدید اعتراضات دست به قتل زده و یک جوان 26 ساله در محله کریدون لندن براثر اصابت چند گلوله توسط پلیس کشته می شود.
تبعات ناآرامی ها و ناامنی ها به بازی های فوتبال در این کشور نیز رسیده است و علاوه بر تعطیلی چند بازی لیگ برتر، بازی دوستانه انگلیس و هلند هم لغو شد.
بنابر گزارش های منتشره، تحلیلگران و کارشناسان معتقدند میزان مبلغی که برای جبران خسارت های وارد شده به شهرهای مختلف انگلیس طی درگیری های چند روز اخیر در پی آتش سوزی های اماکن عمومی و تخریب ساختمان ها لازم است از مرز 900 میلیون پوند معادل 47/1 میلیارد دلار عبور کرده است.
در این میان مقامات انتظامی و دولتی انگلیس مدعی هستند این اعتراضات از سوی تنها عده ای اوباش و غارتگر تحت تأثیر مواد مخدر و قرص های روان گردان بوجود آمده است.
آنچنانکه «نیک کلگ» معاون نخست وزیر انگلیس پس از بازدید از شهر تاتنهام در دوشنبه گذشته می گوید: «این اعتراضات فرصت طلبی برای خشونت و سرقت است نه چیزی بیشتر و نه کمتر»!
اما آنچه خواندنی است و موجب انبساط خاطر می شود تحلیل مضحک برخی از روزنامه های انگلیسی- از جمله گاردین و ایندیپندنت- است که علت و ریشه ناآرامی ها و خشونت های اخیر در این کشور را دست داشتن معمر قذافی دیکتاتور لیبی در آشوب های لندن و دیگر شهرهای انگلیس می دانند! آنهم با این توجیه عجیب و غریب که قذافی خواسته است تا از دولت انگلیس انتقام بگیرد چون لندن در حملات ناتو علیه لیبی مشارکت داشته است.
کالبد شکافی اتفاقات اخیر در انگلیس و اقدامات بعدی لندن پیرامون موج اعتراضات گسترده مردم حاوی نکات قابل توجهی است که این نوشته تلاش دارد تنها سرنخ هایی از موضوع را مورد واکاوی قرار دهد.
1- بدون تردید از جمله علت های بروز اعتراضات و ناآرامی ها در شهرهای مختلف انگلیس، مسایل اقتصادی است. کارشناسان اقتصادی و اقتصاددانان طرح ریاضت اقتصادی دولت کامرون را ریشه اصلی مشکلات اقتصادی می دانند چرا که در ذیل این طرح شهریه دانشگاه ها افزایش یافته و هزینه های تحصیل در رشته های مختلف دانشگاهی سه برابر شده است و از سوی دیگر بودجه دانشگاه ها کاهش یافته است.
مالیات ها نیز بطور چشمگیری افزایش داشته و هزینه گزافی را به شهروندان انگلیسی تحمیل کرده است.
در نقطه مقابل افزایش هزینه ها، مالیات ها، شهریه های دانشگاهی و در یک کلام هزینه سنگین زندگی و امرار معاش، دولت انگلیس بودجه های رفاهی و حمایتی را کاهش داده تا با صرفه جویی این مبالغ هنگفت بتواند آنها را در جنگ بکار گیرد که همین مسئله با اعتراض آحاد مردم و مالیات دهندگان انگلیسی مواجه شده است. افزایش بیکاری و رشد تورم نیز آنچنان در جامعه انگلیس مشهود است و آمارها بر آن شهادت می دهند که از مدت ها قبل مراکز تحقیقاتی اقتصادی و بازرگانی انگلیس نسبت به موج دوم بحران اقتصادی در این کشور هشدار دادند.
نتیجه این می شود که فقر متراکم و بیکاری گسترده در این کشور خود یک شکاف طبقاتی میان فقرا و اغنیا و ثروتمندان رقم زده و انگیزه معترضان را چند برابر کرده است.
2- اما به نظر می رسد مهم تر از عامل اقتصادی در شکل گیری ناآرامی ها و اعتراضات علیه دولت انگلیس مسئله تبعیض نژادی و تبعیض طبقاتی است. احساسی که باعث شده بسیاری از کسانی که در لندن و دیگر شهرهای بزرگ زندگی می کنند خود را «شهروند درجه 2» بدانند. بخصوص آنکه علی رغم ژست حقوق بشری مقامات انگلیسی، حقوق اولیه مهاجرین و سیاه پوستان بصورت آشکاری نقض می شود و تهی دستانی که انگلیس وطن آنهاست، نیز یک قشر زائد تلقی می شوند. نکته ای که اینجا باید خاطرنشان کرد این است که سیاست های نژادپرستانه و تبعیض آمیز آنهم بصورت فاحش از سوی دولت انگلیس و ارگان های حکومتی پذیرفته شده است.
به عنوان نمونه مشاهده می شود در همین چند روز اخیر که درگیری ها میان پلیس و معترضین شدت یافته و سیاست مشت آهنین بکار گرفته شده است مراکز و نهادهای حقوق بشری انگلیس، گزارشی از رفتارهای تبعیض آمیز و مصداق نقض حقوق بشر پلیس منتشر نمی کنند.
3- اما مهم تر از دو عامل مورد اشاره نبود اعتماد به دستگاه قضایی این کشور است. به تعبیر دیگر، بی عدالتی سکه رایج سیستم حقوقی و قضایی کشور انگلیس شده است. گزارش ها نشان می دهد بسیاری از مردم و شهروندان و معترضین نسبت به اجرای عدالت کاملاً نا امید هستند.
طبیعی است اگر دستگاه قضایی می توانست بخشی از ظلم رفته به سیاهپوستان و «شهروندان درجه 2» را جبران می کرد و در عمل منفذ کوچکی را برای تحقق عدالت باز می داشت از انباشت حجم زیادی از نفرت ها، کینه ها و انزجارهای معترضین و مردمی که کسی صدای آنها را نمی شنید جلوگیری می نمود.
در همین قضیه کشتن یک سیاهپوست 29 ساله توسط پلیس انگلیس آنچه که به وضوح عیان است بی توجهی مقامات قضایی و انتظامی این کشور به اعتراض جوانان محله تاتنهام است که علت استفاده پلیس از سلاح را جویا شده بودند ولی این حق حداقلی نادیده گرفته می شود.
ناگفته پیداست وقتی خون یک جوان تنها به جرم سیاهپوست بودن ریخته می شود و پلیس و مقامات قضایی به اعتراض مردم یک محله فقیرنشین و از طبقات پایین جامعه وقعی نمی نهند، بستر شکل گیری اعتراضات و شورش ها مهیا شود.
4- و بالاخره باید به علت العلل اعتراضات و ناآرامی های معنادار در لندن و بسیاری از شهرهای انگلیس اشاره کرد و آن اینکه فراتر از عواملی چون معضلات اقتصادی، سیاست تبعیض نژادی، بی عدالتی و... ریشه اصلی به ساختار حکومت های نامشروع غرب برمی گردد که تنها بر پایه جاه طلبی ها، افزون طلبی ها، سود و ربح بیشتر به قیمت ذبح انسانیت و اخلاق استوار گشته است.
آنچه که امروز در انگلیس آشکار شده است ناتوانی سیاست های لیبرال دموکراسی و ناکارایی اقتصاد کاپیتالیستی در صحنه اجتماع و جامعه است که هر روز زندگی مردم را سخت تر و پرالتهاب تر می کند. بسیاری از مردم و اقشار مستضعف در شرایطی زندگی می کنند که به لحاظ اقتصادی در تنگنای شدید به سر می برند، به لحاظ فرهنگی از تبعیض و برخوردهای ناروا در رنج بوده و به لحاظ سیاسی به دولت و دولتمردان شان کاملا بی اعتماد هستند.
در واقع الگوی دموکراسی غربی و شعارهای پرطمطراقی چون حقوق بشر، رفاه، عدالت و آزادی نه تنها برای ملت های مستقل و آزادیخواه بلکه برای مردم اروپایی و آمریکایی نیز رنگ باخته است اکنون مردم و شهروندان انگلیسی در صحنه عمل و به چشم خودشان مشاهده می کنند که نظر و رأی آنها در سیاست های افزون طلبانه دولتمردان شان جایی ندارد و علی رغم وعده و وعیدها به خواسته های مردم جامه عمل پوشانده نمی شود.
پیش تر و در سه سال گذشته نیز با از پرده برون افتادن بحران مالی در غرب بسیاری از حقایق و واقعیت ها در به بن بست رسیدن نظام سرمایه داری روشن گشته بود. اتفاق دیگر این است که سازمان ملل به موازات ساختار نامشروع و معیوب دولت ها و حکومت های غربی خود در جایگاه بالاتری ساختار فرسوده و نامشروع خود را به نمایش گذاشته و امروز افکارعمومی دنیا این رویه غلط را برنمی تابند.
در همین اتفاقات اخیر در انگلیس و سرکوب اعتراضات و اقدامات متعددی که مصداق بارز نقض حقوق بشر است، آیا سازمان ملل به عضو دایم شورای امنیت خود هشدار حقوق بشری می دهد؟
آیا گزارشگر ویژه حقوق بشر به لندن اعزام می شود؟ و آیا... پاسخ به این پرسش ها همان اتفاقی است که هر روز دوگانگی ها و تبعیض ها را در مقیاس جهانی برای افکارعمومی و ملت ها روشن و روشن تر می سازد و اکنون خیزش و خروش ملت ها علیه حکومت های نامشروع پس از منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا به قلب اروپا و قطب تمدن رو به افول غرب راه یافته است.
حسام الدین برومند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد