عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

خودخوری تل آویو

 بسمه تعالی


تظاهرات صدها هزار نفری یهودی ها در سرزمین های اشغالی فلسطین علیه رژیم صهیونیستی در نوع خود بی سابقه بود و از این رو در محافل مختلف سیاسی مورد بحث واقع شد در این بین مهمترین سوالات این است که این ها چه کسانی اند؟ چه خواسته هایی دارند؟ از چه محرکه هایی تاثیر پذیرفته اند؟ و سرانجام این روند به کجا ختم می شود؟ پاسخ دقیق و علمی به این سوالات تا حدی دشوار است چرا که نیازمند اطلاع دقیق از ماوقع و تمیز دادن عوامل زمینه از محرکه های میدانی است و دست یافتن به همه این ها نیازمند گذشت زمان کافی است. با این وجود این قلم با غور و بررسی هر آنچه در دسترس است و با بهره گیری از دریافت های تاریخی و سیاسی سعی می کند راهی به تحلیل بالنسبه دقیق این موضوع باز کند. در این خصوص گفتنی هایی وجود دارد:
1- این تظاهرات رو به گسترش در زمانی اتفاق افتاده که کشورهای عرب هم پیمان رژیم صهیونیستی با موج انقلاب مردمی فرو پاشیده و یا در معرض فروپاشی قرار دارند و علاوه بر آن موجی از اعتراض های مردمی رژیم های اروپایی هم پیمان تل آویو را در بر گرفته است. در این میان بسیاری از تحلیلگران سیاسی معتقدند آنچه در خیابانهای تل آویو، حیفا و بیت المقدس می گذرد جدا از آنچه در خیابان های قاهره، تونس، صنعا، منامه، طرابلس، مادرید، لندن و... می گذرد نیست و این ها نشانه مرگ یک بلوک سیاسی است که طی دوران پس از جنگ جهانی دوم حول محور سیطره سیاسی، امنیتی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و تکنولوژیک غرب بر دنیا به وجود آمد. این تحولات به معنای پایان یک دوره تاریخی و شروع دوره ای جدید است.
2- تحولات در کشورهای عربی بر مبنای الغای ساختارهای برجا مانده از کودتاهای دهه های 1330 و 1340 به وجود آمده و نظام های با دو ویژگی «استبدادی» و «وابستگی» را در خود فرو می برد. اگر نگاهی به ساختار رژیم صهیونیستی بیاندازیم، می بینیم که همه آنچه درباره رژیم های سابق مصر و تونس صدق می کند درباره رژیم غاصب اسرائیل هم صدق می کند. این رژیم غاصب هم ساختاری بشدت استبدادی دارد آمارها بیان گر آن است که از زمان پیدایی این رژیم در سال 1327 یک اقلیت اروپایی بر یک اکثریت آسیایی و آفریقایی حکومت کرده و مناصب مهم را به خود اختصاص داده است. شهروندان غاصب اسرائیل به دو گروه بزرگ «اشکنازی»- اروپایی تبارها- و «سیاردیون» یا سفاردین ها- آسیایی و آفریقایی تبارها- تقسیم شده اند و گروه دوم رسما بعنوان شهروند درجه 2 خطاب شده و از موقعیت های مهم محروم می باشند. از سوی دیگر رژیم صهیونیستی از نظر سیاسی، نظامی و اقتصادی شدیداً به کمک غرب و بخصوص آمریکا وابستگی دارد و می توان گفت اگر رژیم سابق مصر از نظر اقتصادی به غرب وابسته بود ولی این وابستگی جنبه «وجودی» نداشت که بدون آن مصر از بین برود در حالی که وابستگی تل آویو به اروپا و آمریکا جنبه وجودی دارد. با این وصف «بحران هویت» که مهمترین عامل وقوع انقلاب های عربی بود در مورد رژیم صهیونیستی شدیدتر است.
3-براساس آمارهای موجود «روس تبارها» بیشترین میزان جمعیت شرکت کننده در تظاهرات عظیم دو روز پیش را به خود اختصاص داده اند. از این رو تحلیل این جمعیت حائز اهمیت می باشد. روس تبارها حدود 25 درصد- 2/1میلیون نفر- از جمعیت یهودی های ساکن سرزمین های 1948 را شامل می شوند نزدیک به 400 هزار نفر از آنان در فاصله سالهای 1327 تا 1369- زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی- به فلسطین عزیمت کرده اند و حدود 800هزار نفر از آنان در فاصله سالهای 1369 تا 1371 به فلسطین رفته اند که هدف اصلی و اول آنها نجات یافتن از شرایط سخت زندگی در شوروی بوده است. این ها عمدتاً هیچ رویکرد و علاقه مذهبی نداشته و عناوینی نظیر «ارض موعود» و «دولت مقدس اسرائیل» برای آنان اهمیت نداشته است تا جایی که بسیاری از افراد این گروه از سوی صهیونیست ها متهم به «غیریهودی بودن» هستند و واقعاً هم بسیاری از آنان یهودی نیستند. این گروه علیرغم آنکه حدود 20 سال از سکونتشان در فلسطین - و عمدتاً در شهرهای ساحلی مدیترانه- می گذرد اما نتوانسته اند جایگاه لازم را در ساختار اداری رژیم صهیونیستی پیدا کرده و از جایگاه یک «یهودی وفادار» برخوردار شوند این در حالی است که این گروه همه سعی خود را برای پذیرش در حکومت و جامعه صهیونیستی انجام داده اند. یک گزارش بیانگر آن است که آنان زبان و خط روسی را ترک کرده و کاملاً به خط و زبان عبری تکلم کرده و با آن می نویسند. روس تبارها طی سالهای گذشته به تاسیس احزابی روی آورده اند که سرشناس ترین آن «اسرائیل بیتنا»- اسرائیل خانه ما- است و توانسته اند پست مهم وزارت خارجه را تصاحب نمایند. این گروه در جریان بحث شهرک سازی ها افراطی ترین مواضع را داشته و دائماً بر تندروی های خود افزوده اند. با این وجود خوی نژادپرستی رژیم صهیونیستی مانع از پذیرش آنان در حد شهروندان درجه یک شده است سران اشکنازی تل آویو با اشاره به رشد جمعیتی 4درصدی «سیاردیون»- در مقابل رشد 7/1درصدی اشکنازی ها- معتقدند به زودی- تا سال 2025- اسرائیل به سیطر ه یهودیان روس تبار در می آید و این ماهیت صهیونیسم را از ایدئولوژیک به سیاسی دگرگون می کند. تظاهرات دو روز پیش سیاردیون اگر چه به بهانه وضع بد اقتصادی و مشکل تامین مسکن برای جوانان انجام شد ولی بیش از این ها جدالی برای پذیرش روس تبارها در ساختارهای کلان حکومت اسرائیل به حساب می آید در عین حال نمی توان گفت که همه آن هایی که در تظاهرات دو روز پیش به خیابان آمدند و عدد آنها به چند صد هزار نفر می رسید همه روس تبار و یا طرفداران اسرائیل بیتنا بوده اند اما می توان گفت این حزب و آن تیره یهودی متشکل ترین و شناخته شده ترین گروه شرکت کننده در تظاهرات تل آویو و... بوده اند.
4- در این تظاهرات نقش دستگاه های اطلاعاتی و جاسوسی روسیه هم مورد سؤال واقع شد. این البته درست است که از یک سو روسیه از بهبود شرایط زندگی و موقعیت سیاسی روس تبارها حمایت می کند و نیز تردیدی وجود ندارد که کرملین از به حاشیه رفتن در تحولات بین المللی و منطقه ای ناراضی است و این نارضایتی را هم به شکل های مختلف بروز داده است ولی نباید این نکته را نادیده گرفت که جریان شرکت کننده در تظاهرات عمدتاً یک جریان افراط گر است که بیش از آنکه با روسیه- و پوتین و مدودف- همگرا باشد با آمریکا همگرایی دارد با این وصف باید از کسانی که این را یک طراحی روسی به حساب می آورند، خواست که اسناد روشنی ارائه دهند البته می توان ردپایی از اتهام سازی علیه روس ها در تبلیغات دولت غاصب اسرائیل مشاهده کرد ولی این ادعا بدون ارائه سند ارزش نخواهد داشت.
5- برخلاف آنچه وانمود شده، اقتصاد جایگاه اول را در این تظاهرات نداشته کما اینکه در تحولات منطقه عربی نداشته است اما رژیم اسرائیل تلاش زیادی کرده تا این اعتراضات اقتصادی دیده شوند. یک آمار بیان گر آن است که روس تبارها طی دهه گذشته از نظر اقتصادی وضع بهتری پیدا کرده و تعداد بیکاران آنها کاهش یافته است. دولت نیز طی ماههای اخیر توجه ویژه ای به بهبود زندگی آنان کرده که یک قلم آن اختصاص 000/50 شیکل- 12500 دلار- به هر جوان برای ساخت مسکن بوده است با این وصف می توان گفت اگر چه بطور کلی شرایط اقتصادی رژیم غاصب طی دو سال اخیر- و با آغاز بحران مالی غرب- مناسب نیست ولی اعتراضات مخالفان فراتر از جنبه اقتصادی است. دامنه این خواسته ها تا آنجاست که «گیلی کوهن» نویسنده سرشناس هاآرتص یک ماه پیش و زمانی که هنوز از این اعتراضات خبری نبود نوشت: «شک نکنید یهودیان روسیه به زودی قدرت را در اسرائیل از آن خود خواهند کرد.» مرکز مطالعات میان رشته ای هرتزلیا نیز ماه پیش نوشت 84 درصد روس تبارها از زندگی در سرزمین- اشغال شده توسط- اسرائیل رضایت دارند. این نبرد از شکاف عمیق سیاسی و عقیدتی در درون رژیم صهیونیستی خبر می دهد و به احتمال بسیار زیاد طی ماه های آینده با خشونت بیشتر ادامه می یابد.
6- یکی دیگر از جنبه های مبارزه کنونی در درون سرزمین های اشغالی، چالش بر سر نقش مذهب است. رژیم صهیونیستی در این باب به یک تناقض شدید دچار است. «رژیمی شدیدا سکولار با شعارهایی شدیدا مذهبی»! رژیم غاصب اسرائیل از زمانی که تاسیس شد تلاش کرد تا از دخالت مذهب در اداره حکومت جلوگیری کند و در عین حال سران صهیونیست همواره بنام این که بازگشت! یهودیان به اسرائیل یک وظیفه دینی است به گسیل یهودیان به فلسطین مبادرت ورزیده اند و این موضوعی است که امروزه به یک مسئله اساسی تبدیل شده است. حکومت اسرائیل عمیقا بر بنیان های غیرمذهبی استوار است و نسل جدید این رژیم هم بشدت سکولار بوده و علاوه بر آن علاقه چندانی به موجودی با هویت ایدئولوژیک و نژادپرستانه بنام اسرائیل ندارد این در حالی است که نسل قدیمی اسرائیل طی سه دهه گذشته به مرور به سوی مذهب گرایش پیدا کرده و سعی کرده اند برای رفتارها- و شکست های- خود توجیه مذهبی بیاورند. یک آمار بیانگر آن است که بخصوص پس از جنگ 33 روزه شمار کسانی که در ارتش، تلمود قرائت می کنند رو به فزونی گذاشته و نگرانی رهبران اسرائیل را در پی داشته است. نیروهای جوان تر و نیز روس تبارها روی زندگی رفاهی تاکید فراوانی دارند و از این نظر راست گرایند و در عین حال با دین خصومت می ورزند و از این نظر چپگرایند! یکی از افراد این طیف- اتیست- می گوید: «همانند 80درصد از اسرائیلیان، من معمولا خود را به عنوان یک ملحد در نظر می آورم و به ندرت به یاد می آورم که در کنیسه ای حاضر شده باشم. ما مذهبی نیستیم و در عین حال نمی دانیم از نظر سیاسی چه هستیم» در واقع مشکل عمده رژیم صهیونیستی اکنون این است که آرمان هایی که براساس آن در کنفرانس بال سوئیس- 1897 م- پروتکل های صهیونیسم بنا شد و رهبران این رژیم در فاصله آن کنفرانس تا همین سالهای اخیر روی آن ها تاکید کرده اند، ارزش خود را از دست داده اند و رژیمی که شدیدا به بنیان های- ساختگی- فلسفی خود متکی بوده را بی بنیان کرده است. از این رو «اتیان هابر» پژوهشگر دانشگاه تل آویو با اشاره به تظاهرات دو روز گذشته در آحارانوت- سوم اوت 2011- نوشت: «این تظاهرات سبب می شود که دولت از پیگیری مسایل اصلی خود باز بماند و رقبای اسرائیل میدان را به دست بگیرند.» یکی دیگر از تحلیلگران صهیونیستی دو روز پیش گفته است اسرائیل باید میان دولت ایدئولوژیک- تاکید بر ارزش های صهیونیزم- و دولت رفاهی یکی را انتخاب کند و حال آن که انتخاب هر کدام به نابودی اسرائیل منجر می شود چرا که غلبه بر اسرائیل غیرایدئولوژیک بسیار آسان است و ایدئولوژی هم اینک در میان یهودیان طرفدار چندانی ندارد.
سعدالله زارعی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد