عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

نگاه آمریکایی به مسئله انتخابات در ایران

 بسمه تعالی

 

در حالی که انتخابات مجلس نهم در حال نزدیک شدن است و بحث و رایزنی ها درباره آن عملا از مدت ها قبل آغاز شده، در اختیار داشتن یک برآورد راهبردی از مجموعه عواملی که احتمالا بر این انتخابات اثر خواهد گذاشت، واجد اهمیت فراوانی خواهد بود.
4 بازیگر عمده بر انتخابات مجلس در ایران تاثیر خواهند گذاشت. نخست، طرف خارجی که به این انتخابات به مثابه فرصتی برای بازآرایی راهبرد خود در مقابل ایران می نگرد. دوم، جریان فتنه که تصور می کند در آستانه انتخابات مجالی برای خروج از وضعیت آچمز ناشی از فتنه 88 قرار خواهد داشت. سوم، جریان انحرافی که انتخابات مجلس را مقدمه ای ضروری برای از پیش پا برداشتن برخی مشکلات ساختاری پیش روی خود در محیط سیاست داخلی و سکویی برای برداشتن گام های بعدی ارزیابی می کند و نهایتا اصولگرایان که لاجرم باید در این انتخابات مدلی نو، کارآمد و اصلاح شده از اصولگرایی به نمایش بگذارند که درعین حال که با جریان انحرافی به روشنی مرزبندی می کند، به آرمان سوم تیر وفادار بماند.
این بازی به شدت پیچیده خواهد بود و ماتریس ناشی از مواجهه این 4 ضلع با یکدیگر بی شک چند ماه دشوار را پیش روی تحلیلگران و فعالان سیاسی در ایران قرار خواهد داد. این یادداشت مسئله را در حالت کلی بررسی نمی کند چرا که دقیق شدن در مسئله ای چنین پیچیده، فرصتی بسیار بیش از آنچه که در اینجا وجود دارد می طلبد. این کار به جای یک یادداشت در یادداشت های متعدد انجام خواهد شد. آنچه در اینجا اندکی درباره آن بحث می کنیم نوع نگاهی است که آمریکایی ها در آستانه انتخابات مجلس نهم به صحنه سیاست داخلی ایران دارند و همچنین طرح این سوال که پروژه آمریکا برای این انتخابات چیست و متقابلا نتیجه این انتخابات پروژه آمریکا درباره ایران را به چه نحو جابجا خواهد کرد.
پیش از ورود به بحث، تذکر دو نکته کلی مهم است. نکته اول این است که همه طرف های درگیر با مسئله دریافته اند که برنامه های سیاسی آینده خود بویژه طراحی برای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم را باید به وقتی موکول کنند که نتیجه انتخابات مجلس روشن شده باشد. این انتخابات مجلس است که میزان دقت محاسبات بازیگران مختلف و همچنین وزن اجتماعی و سیاسی که آنها می توانند در انتخابات ریاست جمهوری به میدان بیاورند را روشن خواهد کرد. درست است که تقریبا همه طرف ها تلاش می کنند انتخابات مجلس را در چارچوب طرحی بزرگتر قرار بدهند که انتخابات ریاست جمهوری را هم در بربگیرد اما همگان این احتمال را در نظر گرفته اند که نتیجه این انتخابات ممکن است چنان غیرمنتظره باشد که آنها را وادار به بازنگری در آن طرح کلان بکند.
دومین نکته هم این است که به جز اصولگرایان ولایی، بقیه طرف هایی که درباره آنها سخن گفتیم احساس می کنند «روند جاری امور» به نفع آنها نیست و اگر قرار باشد آنها در انتخابات مجلس به نان و نوایی برسند، باید بتوانند در ماه های آینده وضعیت سیاسی در کشور را از حالت نرمال خارج کرده و آن را به نوعی در وضعیت شوک قرار بدهند. بنابراین، سوق دادن امور به سمت یک روند غیر عادی و اضطراری، برنامه ای است که هر سه طرف جریان فتنه، خارجی ها و فرقه انحرافی در آن اتفاق نظر دارند.
اکنون می توان مستقیما سراغ اصل مسئله رفت. آمریکایی ها به انتخابات مجلس هشتم در ایران چگونه نگاه می کنند؟ در یک جمله سناریوی آمریکا که انبوهی از شواهد آن را تایید می کند این است که یا جریان فتنه به عنوان نزدیک ترین جریان سیاسی در ایران به آمریکا مجددا احیا شود و اختیار مجلس را در دست بگیرد و یا اینکه منازعه قدرت در ایران چنان شدید شود که بازنده فرایند انتخابات کلیت نظام باشد نه این یا آن جریان سیاسی خاص.
یکی از مهم ترین پدیده هایی که اخیرا در محیط سیاست خارجی ایران شکل گرفته و احتمالا در میان مدت ادامه هم خواهد یافت این است که آمریکایی ها درباره مسائل داخلی ایران و حمایت خود از افراد و جریان هایی که آنها را مطلوب تشخیص می دهند، کاملا صریح حرف می زنند. این صراحت طبعا با اصول و موازین دیپلماتیک و همچنین با آن اصل کلیدی سیاست خارجی آمریکا درباره ایران که می گوید: «اصلاح طلبان در ایران هرگز نباید آمریکایی به نظر برسند» منافات دارد. دولت آمریکا اکنون هفته ای نیست که بیانیه ای در حمایت از دوستان ایرانی خود -با ذکر نام- صادر نکند یا چند مقام ایرانی را در حمایت از آنها تحریم نکند. چرا آمریکایی ها اینقدر بی پرده عمل می کنند؟ ظاهرا چند دلیل ساده وجود دارد: 1- نخستین علت این است که آمریکایی ها دریافته اند جریان فتنه در ایران هم پشتوانه اجتماعی و توان بسیج گری خود را از دست داده و هم پشتوانه سیاسی خود درون حکومت را. اگرچه اخیرا آمریکایی ها به اینکه در اثر افزایش تحرکات جریان انحرافی، حمایت سیاسی از فتنه گران مجددا اوج بگیرد امیدوار شده اند، اما این امید چندان پر رنگ نیست چرا که آمریکایی ها می بینند مکانیسم های کنترلی درون نظام اجازه بازی کامل را از جریان انحرافی گرفته است. تحت این شرایط، تحلیل غربی ها این است که اگر جریان فتنه در داخل ایران احساس کند پشتوانه خارجی خود را هم از دست داده است، دیگر امیدی به بقای سیاسی آن نمی توان داشت. 2- دومین علت، وابسته به شناخت تکاملی است که غرب به تدریج از ماهیت جریان فتنه در ایران به دست آورده است. این جریان وقتی در اوایل کار خود قرار داشت اصرار می کرد که خود را جریانی داخلی و انقلابی و حتی میراث دار حقیقی انقلاب اسلامی معرفی کند اما به تدریج -یا شاید هم باید گفت «به سرعت»- این ظاهر فریبی را کنار گذاشت و اعلام کرد که از حمایت های جامعه جهانی استقبال می کند. به این ترتیب، در واقع این آدرس به واشینگتن ارسال شد که جریان فتنه در ایران آمریکایی بودن را برای خود عیب نمی داند و در نتیجه دیگر دلیلی برای ملاحظه کاری از جانب آمریکایی ها باقی نماند. 3- علت سوم چیزی است که برخی تحلیلگران آن را نوعی فرایند آدرس دهی به افکار عمومی داخلی ایران نامیده اند. در واقع آمریکایی ها نمی خواهند هیچ ابهامی دراین باره باقی بماند که در ایران طرفدار چه گروهی هستند و به این ترتیب این آدرس به افکار عمومی داخلی ایران منتقل شود که تنها گرایش به سمت این جریان است که می تواند فشارهای آمریکا ر ا کم کند.
با این وجود، در آستانه انتخابات مجلس می توان دید که پروژه آمریکایی ها از مرحله حمایت لفظی بسیار فراتر رفته است. به طور بسیار خلاصه پروژه های چندماه آینده غرب در محیط سیاست داخلی ایران که منابع غربی درباره آن سخن گفته یا به آن اشاره داشته اند اینهاست:
1- قبل از هر چیز آمریکایی ها در پی آن هستند که خاطره فتنه 88 در ایران از یاد نرود و به اصطلاح «سال 88» به لحاظ زمانی کش پیدا کند. دقیقا به همین دلیل است که در هفته های گذشته مجددا بحث های مربوط به تشکیک در سلامت انتخابات یا احتمال مداخله دولت در آن از جانب محافل ضد انقلاب به عنوان یک پروژه روتین در دستور کار قرار گرفته و متاسفانه برخی اصولگرایان هم به خیال اینکه در حال مبارزه با جریان انحرافی هستند در این دام افتاده اند. آمریکایی ها اکنون مشغول کدگذاری در ذهن افکار عمومی هستند، درست مثل کاری که ماه های منتهی به انتخابات ریاست جمهوری 88 کردند. هدف هم این است که با تولید انبوهی از کدهای ریز و درشت و کشاندن برخی خودی های غافل به ورطه عملیات روانی خود، زمینه را برای زیر سوال بردن اصل انتخابات در روزهای پس از برگزاری آن فراهم کنند.
2- در مرحله بعد امید آمریکایی ها این است که در آستانه انتخابات مجلس در ایران منازعه قدرت تا حداکثر مقدار ممکن افزایش پیدا کند. بویژه آمریکایی ها دریافته اند که بحرانی کردن فضا بخشی از بازی سیاسی برخی جریان های سیاسی در ایران است. تحلیل های منابع غربی نشان می دهد، از دید طراحان امور ایران در آمریکا افزایش منازعه قدرت چند فایده مهم خواهد داشت: اول اینکه باعث می شود کارهای جاری زمین بماند و روند خدمت رسانی به مردم اگر نگوییم متوقف لااقل کند شود. برای کامل شدن همین موضوع است که آمریکایی ها اخیرا تحریم های خود را روی حوزه هایی متمرکز کرده اند که تصورمی کنند بیشترین مقدار نارضایتی در ایران را به دنبال خواهد داشت (تحریم ایران ایر، تحریم اپراتور تاید واتر ، میدل ایست و تحریم های بانکی). دوم، تصور آمریکایی ها این است که افزایش منازعه قدرت در ایران باعث خواهد شد جناح های مختلف علیه یکدیگر دست به افشاگری بزنند و در اثر تشدید این افشاگری ها به تدریج اسرار نظام برملا شود. و سوم، تصور آمریکایی ها این است که افزایش منازعه قدرت در ایران مجال استفاده از فرصت های بر هم انباشته منطقه ای را از آن خواهد گرفت و برای آمریکا زمانی ایجاد می کند تا بتواند حداقلی از مدیریت را بر تحولات منطقه اعمال کند.
این موارد فقط تیترهایی است که از دقت در کدهای آشکار منابع آمریکایی درباره ایران می توان دریافت. به راستی آیا فهم این موضوع که، وحدت و پرهیز از اختلاف یک ضرورت امنیت ملی است، هنوز هم دشوار است؟
مهدی محمدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد