عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

پروژه چند لایه و رفتار پرخطر

 بسمه تعالی 


یکشنبه گذشته، پرونده ماجرایی 3 هفته ای و پر از حاشیه بسته شد. تشکیل جلسه کابینه به ریاست رئیس جمهور و با حضور وزیر اطلاعات، پایانی بر بسیاری از مباحث و شایعات بود. ماجرای اخیر با همه اهمیت و دور از انتظار بودن برخی حوادث حول و حوش آن، معلول یک فرآیند بود و بنابراین انتظار آن است که با عبرت آموزی از آنچه پیش آمد، مجرای فرآیند خطا بسته شود. این فرآیند البته بی سابقه نیست و می توان نظایری را برای آن در دوره های قبل جست، روندی که در طول تاریخ 33 ساله انقلاب باعث شد برخی صاحب منصبان از چابکی و همپایی با رهبری- کم یا بیش- باز بمانند. این روند خطا به شهادت تاریخ انقلاب ما، مانند هجوم ویروس یا میکروب یک بیماری است. وجود ویروس ها و میکروب ها، طبیعی است اما آنچه افراد را سلامتی می بخشد، از یک سو تقویت سیستم ایمنی و از دیگر سو، تنظیم فاصله- فاصله گذاری- با عوامل بیماری زاست.
برخی رفتارها، به اعتبار گذر از حد میانه روی «پرخطر» محسوب می شوند که اگر در حوزه شخصی باشد دارای آسیب های محدودتری است اما اگر در حوزه رفتار اجتماعی و سیاسی واقع شود، آسیب های مهیب تری را به همراه خواهد داشت. رفتارهای نامشروع و غیرقانونی، نوعا پرخطرند. مثلا کسی که حداکثر سرعت 120 کیلومتر در ساعت را رعایت نمی کند و با سرعت 190 کیلومتر در اتوبان می راند، به احتمال قوی در معرض تصادم و آسیب است. یا شخصی که به اقتضای کار خود با انواع آلودگی ها سروکار دارد اما از ماسک و مواد ضدعفونی کننده استفاده نمی کند، حتما در معرض بیماری است. بنابراین پروا و احتیاط- بدون اینکه فرد کمترین هزینه ای را بپردازد- بهترین روش پیشگیری از انواع آسیب ها و بیماری ها و تهدیدهاست.
باورهای اعتقادی ما نیز بر این قانون طلایی تأکید دارد که «قوا انفسکم و اهلیکم. خود و اهل خود را بپایید». هم خود را و هم آنها را که اهل شما محسوب می شوند، که اگر فرزند یا همسری با خود آلودگی یا بیماری را به خانه آورد، عفونت در همین محیط پاکیزه می تواند رشد کند. پاکیزگی یا آلودگی که محبت و صمیمیت و رفاقت بردار نیست. مگر پدر خانواده می تواند به فرزند یا همسر خود بگوید که چون تو مورد وثوق بسیار من هستی و در قلبم جای داری و زلال و پاکی، بنابراین به درون خانواده که آمدی نه دستانت را از آلودگی بشوی و نه آداب پاکیزگی را مراعات کن؟! متأسفانه بعضاً رفتار سیاسی شماری از رجال ما یکی از این دو قسم بوده است؛ یا ذاتا پرخطر بوده و یا از سر غفلت و حسن ظن و اعتماد نسبت به رفتار پرخطر اطرافیان انجام شده است. اگر این رویکرد نبود، باب بیت آیت الله سیدکاظم شریعتمداری به واسطه فرزندش و برخی اطرافیان مسئله دار، به سفارت آمریکا در تهران باز نمی شد. رفتار پرخطر بود که نهضت آزادی را- که از جبهه ملی جدا شده و ادعای مذهب داشت- به التقاط کشاند و امثال مهندس مهدی بازرگان را قربانی مهره های آلوده ای چون عباس امیر انتظام و ابراهیم یزدی کرد. همین رفتار پرخطر از سازمان «مجاهدین خلق» و «ضدامپریالیست»، قصاب خلق و مزدور آمریکا و رژیم بعث ساخت. باید پرسید قوم یأجوج و مأجوج در دفتر بنی صدر چه می کردند که یکی از آنها رضا تقوی (رئیس دفتر رئیس جمهور) دیپلمات ارشد رژیم طاغوت بود؟ آیا سرپرستی اداره هشتم وزارت خارجه از سوی تقوی در رژیم پهلوی و دریافت نشان درجه چهار همایونی از سوی وی کافی نبود تا بنی صدر به عمق سخن حضرت امام ایمان بیاورد؟ امام فرموده بود: «به این آقا گفتم بعضی از افراد که دور تو جمع شده اند، گرگ هایی هستند که تو را به فنا می دهند، گوش نکرد».
پیش بیاییم و به دوران سازندگی و اصلاحات برسیم. چه اتفاقاتی در یک روند طولانی مدت باعث شد کام مردم از خدمات روزگار سازندگی چندان که باید و شاید شیرین نشود هیچ، که گاه حتی تلخ شود. با دور تند مرور حوادث 20 ساله است که کسانی چون حسین مرعشی و محمد عطریانفر و کرباسچی- اعضای مرکزیت حزب کارگزاران- را جزو دست اندرکاران فتنه و آشوب 88 می بینیم وگرنه آن روز که مرعشی رئیس دفتر رئیس جمهور و کرباسچی شهردار تهران بودند و عطریانفر روزنامه همشهری را راه اندازی می کرد- روزنامه ظاهراً غیرسیاسی که محیطی برای تکثیر عوامل راه اندازی نشریات زنجیره ای بعدی به عنوان پایگاه مطبوعاتی دشمن شد- هنوز از این خبرها نبود. گشت و گذشت تا ناگهان از زبان خانم انتخابی فرد- همکار آمریکانشین روزنامه تعطیل شده زن به مدیرمسئولی خانم فائزه هاشمی- در رفت که بله بنده و آقای عطریانفر و خانم شهلا شرکت در سال 77 مهمان ویلای شخصی آقای جرج سوروس (سرمایه گذار صهیونیست انقلاب های مخملی در شرق اروپا) بودیم. یعنی کارگزارانی که آقای هاشمی روزهای اول، چراغ سبز راه اندازی آن را داده و از به کارگیری بیت المال در گسترش شاخه های سیاسی و اقتصادی و رسانه ای حزب غفلت کرده بود، از نظر او قرار بود به ویلای سوروس برسد؟ قطعا نه! اما رفتار پرخطر و بی پروا، سابقه و صداقت و قصد خیر نمی شناسد. این ماجرا به گونه ای دیگر و شاید متفاوت در دولت اصلاحات و دفتر رئیس جمهور و حزب دولت ساخته مشارکت که برخی از آنان هنوز داعیه پیروی از خط امام را داشتند، پدید آمد. آقای محمدعلی ابطحی رئیس دفتر آقای خاتمی، آرشیو انباشته این روند رفتاری پرخطر است، همو که بعدها به همراه عطریانفر از برخی اتفاقات ابراز ندامت یا برائت کرد.
در طول این سال ها، یک ماجرای تلخ در حوزه سیاست و رسانه و فرهنگ رقم خورد و ماجرای تلخ مشابهی در حوزه اقتصاد رخ داد. و البته جریان انحرافی، اختاپوس وار می خواست همه این حوزه ها را با هم قبضه کند. افکار عمومی ما نگران سیاست خارجی و چالش هسته ای در روزگار اصلاحات بود اما فلان عضو تیم مذاکره کننده، همزمان در یک شرکت نفتی در کیش سرمایه گذاری کرده بود که دست بر قضا شریک شرکت آمریکایی هالیبرتون (با مدیریت دیک چنی معاون بوش رئیس جمهور وقت آمریکا) بود. مدت ها گذشت تا پرونده رشوه نیم میلیون دلاری شرکت ایرانی جهت عقد یک قرارداد نفتی گشوده شد... سال ها پس از این ماجرا، کیش هنوز هم به خاطر واگذاری برخی امتیازات غیرقانونی در آن خبرساز است و این بار گویا پای یک زن که همسر جدا شده وی با وزارت خارجه آمریکا همکاری می کند، در میان است. بازهم رفتارهای پرخطر به اسم تعامل با ایرانیان مقیم خارج از کشور! آیا غیر از جرجیس، پیامبر دیگری وجود ندارد؟! ایرانیان مقیم خارج یعنی همین «هوشنگ- الف» و «پانته آ- ف» و... دو قدم آن طرف تر، وزارت خارجه آمریکا؟ چرا باید در موضع اتهام وارد شد و از رفتار شفاف پرهیز کرد؟ احتمال حضور نام اصلاح طلبان در فهرست انتخاباتی که از زبان دستیار آقای مشایی و دبیر کمیسیون فرهنگی دولت در رفت، واجد چه معنایی می تواند باشد؟ راه اندازی نشریات نیمه زرد و سایت های تفرقه افکن به واسطه عناصر اجاره ای که پیش از این برخی از آنان مسیر نشریات زنجیره ای اصلاح طلب تا نشریات و رسانه هایی چون همشهری، تهران امروز، ملت ما و... را طی کرده اند، کدام منظور را دنبال می کند؟ آیا این بخشی از همان پروژه بزرگی نیست که با غفلت برخی اصولگرایان در گذشته و در جهت انهدام اتحاد این جبهه موفق به اجرا درآمد؟ امان از رفتار سیاسی پرخطر که حتی حیثیت اصولگرایانی را در فتنه 88 به بازی گرفت.
حتماً باید فاصله گذاری کرد میان رئیس جمهور خدمتگزار و انقلابی و همچنین کابینه خدوم و پرتلاش با آن حلقه چند نفره ای که اصرار دارد اعتبار و سرمایه اجتماعی- انقلابی رئیس جمهور و دولت را خرج رفتارهای بی پروا، پرخطر و بعضاً انحرافی خود کند. این جریان آلوده که نیازمند قرنطینه و درمان لازم است، در ماجرای اخیر هرچند هزینه هایی برای کشور و ملت تراشید، اما با خطای استراتژیک در برآورد خود باعث برکاتی برای نظام شد. از یک سو وزن- بی وزنی- حقیقی این جریان بندباز در یک وزن کشی زود هنگام و خود خواسته معلوم شد. این حلقه فراتر از ماجرای وزارت اطلاعات، دنبال تقابل رئیس جمهور با ولایت فقیه بودند و به واسطه مجموعه ای از تحرکات که دلالت بر پیگیری این سناریو در طول دو سه سال اخیر می کند، متهمند که خانه های جدول دشمن در پروژه القای «حاکمیت دوگانه» را پر می کنند. آیا جزو نقشه دشمنند؟ یا به خاطر رفتارهای پرخطر، آلوده تله های اطلاعاتی شده اند و نقطه ضعف هایی دارند که اسباب حرکت اجباری در سناریوی دشمن می شود؟ یا خود آنها بازیچه واسطه های دشمن قرار گرفته اند تا اعتبار دولت اصولگرا را مخدوش کنند؟ گذر ایام پاسخ این پرسش ها را ارائه خواهد کرد اما به هرحال خروجی این جریان چند لایه، انحرافی است از جمله آنجا که در عمل، به چند سناریو کمک می رساند؛ 1- دور زدن نظام و رهبری با ادعای ارتباط با امام زمان(عج) و ظهور نزدیک است و تخطئه فقه و القای عرفان من درآوردی (تداوم مغالطه انجمن حجتیه و سکولارهای بعدی نظیر سروش) 2- ترویج مطالب سست و انحرافی و مغلوط که موجب ملکوک شدن سیمای اسلام و تشیع شده و زبان جریان های سیاسی و رسانه های ضددین را برای تمسخر و انکار ایمان به غیب و فیض پروردگار و امام موعود(عج) باز می کند. 3- القای بن بست قانون اساسی و حکومت دینی، و حرمت شکنی از نظام ولایت فقیه (عقده برآورده نشده و خواب برعکس تعبیر شده جبهه استکبار) 4- دامن زدن به تحیر و ناامیدی و سردرگمی و انفعال دست کم نزد برخی اقشار و خدشه در باورهای استراتژیک آنان 5- هل دادن دولت به موضع اتهام و ایجاد تفرقه و اختلاف و بدگمانی و ناامیدی در جبهه بزرگ اصولگرایان (در راستای جنگ نرم دشمن)
جریان های آلوده همواره وزارت اطلاعات را سد راه خود دیده و البته بارها کوشیده اند رجال بزرگ را از ابتدای انقلاب، هزینه تقابل با حاکمیت کنند. به عنوان مثال آن گونه که آیت الله محمدی گیلانی نقل می کند حضرت امام در ماجرای آقای منتظری «درد دل و گله کردند از آقای منتظری... با احترامی که به ایشان می کرد، صحبت طولانی کردند از بعضی نقاط ضعف بیت ایشان. فرمودند: می دانید احمد عزیزترین فرد خاندان من است. فلان- یکی از کارکنان بیت آقای منتظری را نام برد که در قید حیات است- کارهایی که او کرده اگر احمد می کرد گردن احمد را می زدم. شما آنجا بیشتر تردد کنید. آقایان را وادار کنید که آنجا بیشتر تردد کنند.»
ماجرای اخیر با همه تلخی ها، خیر بی شماری به همراه خواهد داشت اگر عبرت آموز شود. طی 2سال اخیر در کارنامه خدمات کم نظیر و پرارج رئیس جمهور مکتبی و انقلابی و ولایی مان برادر احمدی نژاد عزیز، 2بار لغزش هایی ثبت شد که انتظار نمی رفت. این کارنامه با وجود آن دو لغزش- یکی در ماجرای اخیر و دیگری در تأخیر یک هفته ای اجرای حکم رهبری درباره معاون اولی آقای مشایی و...- همچنان انباشته از نقاط مثبت و انقلابی است و نباید بیش از این مخدوش و ملکوک شود. ملت و نخبگان وفادار به انقلاب با درایت می دانند که باید میان رئیس جمهور و جریان آلوده به رفتارهای پرخطر فاصله گذاری کنند. این، هم تکلیف رئیس جمهور و هم تکلیف اصولگرایان «حامی- منتقد» است. برای برداشتن آب مروارید که مزاحم بینایی می شود، نه چشم را تخلیه می کنند و نه سر را از گردن جدا می سازند. البته این مداوا و جراحی دقیق، تردید ناپذیر است تا پس از این، عارضه فرصت سوز به جانب کشور و حاکمیت بازنگردد. ما به تجربه تاریخ انقلاب دریافته ایم که اطاعت از ولی امر اسباب گشایش و برکت، و موجب دوری از بیراهه ها و بن بست هاست و هرگز دوست نداریم راهزنان بار دیگر به سرمایه رجال خوشنام و خدمتگزار ما دستبرد بزنند. یقین ماست که ولایت فقیه، تضمین ایمان و حجت دوستی ما با حضرت حجت بن الحسن العسکری(عج) است. ما بیش از گذشته برای رئیس جمهور عزیز و خدوم در مسیر شاد کردن اولیا و به غیظ آوردن دشمنان دعا می کنیم.
محمد ایمانی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد