بسمه تعالی
دوگانه جعلی مکتب ایرانی و جمهوری ایرانی
محمدحسن روزی طلب: 1- پس از فتنه 25 بهمن 1389 رسانههای وابسته و حامیان آقای هاشمی رفسنجانی در اقدامی هماهنگ میکوشند با ایجاد گروهی بهعنوان «مکتب ایرانی» تمام انتقادات و شبهات عملکردی رئیسمجمع تشخیص مصلحت را به پای این گروه خیالی بگذارند. سایت شخصی آقای هاشمی رفسنجانی نیز با انتشار یادداشتهای متعدد در تکمیل پازل انتخاباتی آقای هاشمی رفسنجانی برای مجلس خبرگان رهبری کوشید تا جبهه وسیع مخالفان هاشمی رفسنجانی را ذیل عنوان گروه مکتب ایرانی جمعآوری کند. در این میان نشانه حملات گسترده سایت شخصی هاشمی رفسنجانی به سمت رئیسجمهور مردمی ، ولایتمدار و شجاع کشور است. اتاق فکر هاشمی رفسنجانی میکوشد تا با ایجاد دوگانه ایرانی- اسلامی و انتساب ناسیونالیزم و خرافههای موعود گرایانه به دکتر احمدینژاد، چهرهای مصلحانه، عقلگرایانه و معتدل از هاشمی رفسنجانی بسازد.
این در حالی است که دکتر احمدینژاد صراحتاً در توضیح اصطلاح مکتب ایرانی میگوید: «برخی خیال نکنند که حرفهای ما مبنی بر ملیگرایی و ناسیونالیسم است. ایران یعنی عدالت، خداپرستی، آزادی و راه نجات. چراکه امروز پرچم عدالت را برداشته و بر سر ظالمان میکوبد.»دکتر احمدینژاد در جایی دیگر درباره ایران میگوید: این که از ایران بهعنوان امالقرای جهان اسلام یاد میشود، بدین معناست که ایران پایگاه اصلی اسلام است. اینگونه سخنان بههیچ عنوان ملیگرایی نیست، کسانی که عنوان ملیگرایی بر خود گذاشتند به نام ایران در پشت جبهه با دشمنان ملت ایران همکاری و همدستی میکردند.رئیسجمهور همچنین دولت نهم و دهم را دینیترین دولت ها بعد از انقلاب میداند: «این دولت بالاترین فداکاری را برای اسلام نابی که در سرزمین ایران منتشر میشود، بهکار میگیرد. بالاترین ادبیات دینی در همه مجامع داخلی و خارجی از سوی این دولت استفاده شده و همواره روی آرمانها و ارزشهای اسلامی و اخلاقی ملت ایران نه نژاد ایرانی پافشاری کرده است.»از همه مهمتر ، با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری نیز، توهم رسانه شخصی آقای هاشمی رفسنجانی و ترفند سیاسی هواداران او در القای نقش آفرینی مخالفان رئیسمجمع تشخیص بهعنوان مکتب ایرانی نمایانتر میشود: «دولتمردان فعلی حرف حق و حرف نظام و حرف انقلاب را میزنند و جای نگرانی نیست... من با طرح مکتب ایرانی مخالفم ولی برداشتم این نیست که منظور آنها مقابل قرار دادن ایرانیت در مقابل اسلامیت باشد.» (بهنقل از حجتالاسلام والمسلمین اسلامیان عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم)
2- سال گذشته در جریان فتنه 88 که جمع کثیری از خواص و مدیران ارشد سابق جمهوری اسلامی در برابر آن سکوت کردند بسیاری از فتنهگران شعار «جمهوری ایرانی» رادر مقابل «جمهوری اسلامی» قرار دادند اما از پاسخهای آتشین آقای هاشمی رفسنجانی که خود را استوانه نظام جمهوری اسلامی میداند خبری نبود. در روز پیش از انتخابات دهم ریاست جمهوری، هاشمی رفسنجانی که طراحی «نه به احمدینژاد به هر قیمت» را شکست خورده میدید در نامهای سرگشاده و بدون سلام به رهبر معظم انقلاب اسلامی از بیل و پیل و آتش و اغتشاشات سخن گفت. تهدید ناشیانه رهبر انقلاب به گفته علی هاشمی برادرزاده اکبر هاشمی رفسنجانی بسیار تند بود و برای موجشکنی آرای 40 میلیونی مردم طراحی شده بود.
روز 23 خرداد میرحسین موسوی مجمع تشخیص مصلحت و اکبر هاشمی را مهمترین و بهترین تکیهگاه خود دانست و بیانیه معروف «تسلیم صحنهآرایی خطرناک نمیشوم» را دقایقی بعد از جلسه با تکیهگاهش نوشت.هاشمی رفسنجانی در کنار همه حرفهای گفته و نگفتهاش بیانیهای در لزوم ابطال انتخابات و تودهنی به 40 میلیون (ایرانی) و تشکیل حکمیت (زیر بار بدعتهای غیرقانونی نمیروم) دارد که هیچگاه منتشر نشد.
فرزندان آقای هاشمی رفسنجانی مهمترین لیدرهای در صحنه و پشت صحنه اغتشاشات خیابانی بودند که یکی همیشه برای ساندویچ خوردن و خرید روسری مشکی در میان اغتشاشگران حاضر میشد و دیگری پس از آتشافروزیهای خرداد 88 و دستگیری اطرافیانش با مأموریت چند هزار پوندی دانشگاه آزاد به همراه اسناد سری و محرمانه نظام به لندن رفت و به قول پدرش خیالش از بابت پروندهاش راحت است.
یک ماه پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم و در اوج فتنه 88 هاشمی تمام نفراتش را در نمازجمعه 26 تیر ردیف کرد و با موسوی و کروبی تماس گرفت و گفت که به نمازجمعه بیایند. او در حالی که مهدی را به جایگاه خبرنگاران فرستاده بود و در میان شعارهای «هاشمی، هاشمی سکوت کنی خائنی» هواداران موسوی خواستار آزادی فتنهگران، تشکیل حکمیت و دلجویی از خودش شد!
چند ماه بعد و در 16 آذر 1388 هاشمی رفسنجانی در تالار آینه آستان قدس رضوی سخن میگوید و پس از دفاع جانانه از فرزند فراریاش از این طرف و آن طرف میگوید و سپاه و بسیج و نیروهای انتظامی را در مقابل تحصیلکردگان و دکترها و مهندسها قرار میدهد!
روز عاشورای 88 که حرمت اباعبدالله الحسین توسط منافقین، بهاییها و هواداران موسوی شکسته میشود هاشمی به روایت فائزه که خود در صحنه حرمتشکنیها حضور داشته گوش میدهد و سکوت را ترجیح میدهد. هاشمی رفسنجانی در همه سکوتها و گفتههایش در دو سال اخیر اگرچه کوشیده تا چهرهای میانه و غیرافراطی را از خود به نمایش بگذارد اما شعارهای مردم مسلمان ، انقلابی ، مظلوم و داغدیده ایران در 9 دی 1388، 22 بهمن 1388 و 1389 و تشییع شهید صانع ژاله نشان میدهد که متأسفانه شاید سخن برخی مبنی بر انتساب عنوان تکیهگاه فتنه به جناب آقای هاشمی چندان دور از ذهن نباشد.
3- هفته گذشته بخشهایی از مذاکرات هیأت مؤسس دانشگاه آزاد به ریاست حجتالاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی در رسانهها منتشر شد. روزنامه ایران هم پس از انتشار مطلب در دیگر نشریات و خبرگزاری ها ، بنا بر رسالت مطبوعاتیاش تیتر «سخنان عجیب هاشمی رفسنجانی درباره ولایت فقیه» را برگزید. هاشمی رفسنجانی در این جلسه که درباره وقف اموال این دانشگاه برپا شده بود، از امکان رسیدن روزی که نظام، ولایت فقیه نداشته باشد، سخن گفته بود.
انتشار این سخنان عجیب که پشت پرده اقدامات هاشمی رفسنجانی در فتنه 88 را نمایان میساخت، گرچه مورد استقبال گسترده خوانندگان قرار گرفت اما برخی محافل خاص در یک تصور و برداشت اشتباه، انتشار این سخنان را مضر خواندند.
این در حالی است که اینگونه اظهار نظرها در خانواده آقای هاشمی رفسنجانی مسبوق به سابقه است. اظهارات مهدیهاشمی در سال 83 که اگر پدرم رئیسجمهور شود اختیارات ولیفقیه را محدود میکند ؛ اظهارات فائزه هاشمی در حاشیه اغتشاشات 25 بهمن که هتاکانه رهبر انقلاب را مورد خطاب قرار میداد و در نهایت مصاحبهای که محمد هاشمی رئیس دفتر آقای اکبر هاشمی رفسنجانی دارد و روزنامه ایران به خاطر شدت حرمت شکنی هیچگاه آنرا منتشر نکرد.
اگرچه روزنامه ایران نیز متأسف است که سیر شخصیتی همچون هاشمی رفسنجانی به نقطهای میرسد که برای موروثی کردن سرمایه 250 هزار میلیاردی دانشگاه آزاد از نظام بدون ولایت فقیه سخن بگوید اما باید به این محافل خاص یادآوری کرد که اگر انتشار این سخنان که پیش از «ایران» در دهها رسانه منتشر شده بود، قابل تقبیح باشد، باید هزاران برابر گوینده این سخنان عجیب مورد اعتراض و تنبیه قرار گیرد نه این که آن ضربالمثلهای معروف درباره «بستن سنگ» و «گرفتن یقه مالباخته»به اذهان عمومی متبادر شود.
4- در نهایت رسانه و حامیان آقای هاشمی رفسنجانی میکوشند انتقادات گسترده در روزهای اخیر را به یک گروه محدود و خیالی نسبت دهند و در این راستا سایت شخصی اکبر هاشمی رفسنجانی که از سوی وزارت ارشاد به عنوان یک سایت بیهویت معرفی شده، میدانداری میکند اما آقای هاشمی رفسنجانی، خانواده و رسانههای وابستهاش احتمالاً تاکنون باید فهمیده باشند که منشأ انتقادات عملکرد رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است نه توهمات یادداشت نویسان سایت آقای هاشمی رفسنجانی