عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

ایران و مهندسی انقلاب در خاورمیانه

 بسمه تعالی 

شکافتن اتم و آزاد کردن نیروی فراوان نهفته در «ذره»، جوهره غنی سازی هسته ای و انفجار اتمی است. با این رویکرد، اتفاقی که از 33سال پیش با پیروزی انقلاب اسلامی در زیر پوست خاورمیانه و شمال آفریقا به جریان افتاد و از 2ماه پیش سر برآورد، انفجاری به مراتب پر انرژی تر از غنی سازی و انفجار هسته ای است. خاورمیانه و شمال آفریقا 2ماه پرحادثه را سپری کرد، گویی که 30سال حادثه را در کپسولی فشرده باشند و اکنون آن کپسول منفجر شده باشد. گویا محتوای یک تانکر بزرگ گاز را در کپسولی فشرده کرده اند و حالا آن کپسول دیگر ظرفیت این نیروی متراکم را ندارد. خاورمیانه بزرگ از یمن و بحرین تا مصر و سپس امتداد آن تا لیبی و تونس و مغرب، با انفجار و «انقلاب ذرات» (Nano Revolution) یا انقلاب اتمی (Atom Revolution) روبروست. ملت هایی که در نگاه جباران و مستکبران «ریز» به حساب می آمدند و انرژی عظیم نهفته در درون آنها نادیده انگاشته می شد، اکنون به جنبش درآمده اند. فنر فشرده تحقیر و ستم دیکتاتورهای وابسته به غرب، ناگهان از جا دررفته است. شرق و جنوب دریای مدیترانه (از ترکیه تا لبنان و فلسطین و از آنجا تا مصر و لیبی و تونس و مراکش) تبدیل به «بحر مسجور» و دریای آتشفشان شده است.
اگر روزگاری نه چندان دور سخن از غنی سازی اتمی و فناوری ذرات (نانو تکنولوژی) به عنوان توانمندی های برتر بود، امروز باید از غنی سازی انسان و روح او سخن راند. جنگ کاملاً مغلوبه شده است. قدرت های وارث فرعون که روزگاری به فناوری های برتر می نازیدند، اکنون به «امتناع» سوپر فناوری های خود در برابر ملت های عصیان کرده مسلمان واقف شده اند. آمریکا و صهیونیسم بین الملل و غرب، ملت های منطقه را ریز و ناچیز می شمردند و زیر پا لگدکوب می کردند. اما امروز، روز تجلی اجتماعی- و نه صرفاً فردی- این کلام امیرمؤمنان(ع) است که «آیا گمان می بری تو جسم کوچکی هستی حال آن که جهان بزرگ تر در تو نهفته است». امروز روز به کارگیری فن «اسلامی» انقلاب برای آزاد کردن نیروی نهفته در ملت هاست. امروز روز هنرنمایی و مدیریت ایران اسلامی است که 33سال پیش برای اولین بار طعم غنی سازی روح را چشید. اکنون باید این تجربه مدیریتی را در مقیاس جهانی بازگو کرد.
چرا از انقلاب ذرات (Nano Revolution) یا انقلاب اتمی سخن گفتیم؟ در فناوری نانو از طریق جابجایی اتم ها، محصولاتی محکمتر و در مقیاسی به مراتب کوچک تر ساخته می شود. در این روش اتم های مجزا در جایی که باید و شاید قرار می گیرند. یک نانو یک میلیونیم متر یا به عبارتی یک هشتاد هزارم قطر تار موی انسان است. چنین ذره ناپیدایی، در استواری به مراتب محکم تر از پولاد است. با این تعریف، اگر درباره تحولات فشرده و انفجارآمیز شمال آفریقا و خاورمیانه، از انقلاب ذرات و انقلاب اتم سخن می گوییم اولاً برای نشان دادن ابعاد نیروی نهفته- و هنوز آزاد نشده- در این انقلاب پیوسته و فرامرزی است ثانیاً سخن از مدلی از انقلاب است که نسخه عملیاتی اصلی آن در ایران انقلابی پدید آمده و ثالثاً تداوم چنین انقلابی تا رسیدن به مقصد نهایی و ممانعت از هدر رفت انرژی آن، نیازمند تبادل تجربه در زمینه مهندسی «انقلاب ذرات» و «انقلاب اتمی » است. جمهوری اسلامی ایران به برکت آموزه های انقلاب اسلامی، هم تئوری و مدل چنین انقلابی را با خود دارد و هم این پروژه را به برکت معماران بی نظیری چون امام خمینی(ره) و امام خامنه ای با موفقیت پیش برده و به نقطه وسعت یافته فعلی در منطقه رسانده است.
سخن از نقشی است که ایران می تواند در ترسیم چشم انداز انتفاضه ملت های مسلمان ایفا کند. این نقش را چگونه باید تعریف کرد؟ پیش از بررسی ابعاد این پرسش باید خاطرنشان کرد که به مفهوم واقعی، کار از دست آمریکا و صهیونیسم بین الملل و غرب در رفته است، هرچند که آنها می کوشند خود را خونسرد و مسلط بر اوضاع نشان دهند و اصطلاحاً قافیه را نبازند. تا همین چند ماه پیش، آمریکا و رژیم صهیونیستی استوارترین روابط را با نوکران خود در مصر و تونس و بحرین و یمن داشتند. مصر مبارک، جزیره ثبات اسرائیل و آمریکا شمرده می شد. حتی در بحبوجه انتفاضه ملت مسلمان مصر، فرانک وایزنر مشاور امنیتی اوباما به قاهره رفت و اعلام کرد آمریکا مخالف کناره گیری مبارک است. پیش از او جو بایدن معاون اوباما تصریح کرده بود مبارک، هم پیمان ماست نه دیکتاتور و باید بماند. اما آمریکا با وجود مقاومت شدید مجبور شد مبارک را مرخص کند و آنجا بود که اوباما با وقاحت مثال زدنی به ریش مردم مصر خندید و گفت «پرزیدنت مبارک تشنگی مردم مصر برای تغییر و دموکراسی را برطرف کرد»!
همین حالا هم دیوید کامرون نخست وزیر انگلیس می گوید «اخوان المسلمین نباید در مصر روی کار بیاید» حال آن که طبق برآوردها، در صورت برگزاری انتخابات، اخوانی ها دست کم 60درصد آراء مردم را به خود جلب خواهند کرد. کار از دست مستکبران در رفته چرا که سلیوان شالوم معاون نخست وزیر اسرائیل دوشنبه همین هفته گفت «حکومت اسلامی ایران در حوادث اخیر منطقه دخیل است. جهان غرب در طرفدارای از هم پیمانان خود در خاورمیانه شکست خورده است» و روزنامه هاآرتص با اشاره به عبور 2 رزمناو ایرانی از کانال سوئز نوشت «این اتفاق نشان می دهد مصر دیگر به ائتلاف راهبردی با اسرائیل علیه ایران متعهد نیست و این کشور به جبهه دشمنان اسرائیل می پیوندد. قاهره اکنون علاقمند به تعامل با ایران است و این دقیقاً همان رویه ای است که ترکیه از زمان روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در پیش گرفته است».
کار از دست فراعنه در رفته است، به این اعتبار که بحرین ظاهراً باثبات، به عنوان میزبان پنجمین پایگاه نظامی بزرگ آمریکا دستخوش انقلاب است، کشوری که مقامات آن بارها با مقامات رژیم صهیونیستی ملاقات و مذاکره کردند و حتی شاه بحرین یک یهودی صهیونیست را به عنوان سفیر خود در آمریکا انتخاب کرد. کار از دست غرب در رفته، نشان به آن نشان که شبکه دولتی انگلیس، کمال هلباوی از سران اخوان المسلمین را برای مصاحبه دعوت کرد تا شاید علیه ایران سخن بگوید و انقلاب مصر را متفاوت از انقلاب اسلامی ایران نشان دهد اما هلباوی برجک BBC را با دقت و ذکاوت پراند آنجا که گفت: «من از امام خامنه ای و تمام کسانی که از انقلاب مصر حمایت کردند تشکر می کنم... من آرزو می کنم که دولت خوبی مثل ایران و رئیس جمهور خوب و شجاعی مثل آقای احمدی نژاد داشتیم». هلباوی امسال هم مهمان کنفرانس وحدت اسلامی در تهران بود.
فضا هرگز مانند امروز برای بازگویی تجربه مهندسی انقلاب اسلامی مهیا نبوده است. اتفاق کوچکی نیست که 14 عضو دایم و غیردایم شورای امنیت - به استثنای آمریکا - حکم به محکومیت رژیم صهیونیستی بدهند و لیونی وزیر خارجه سابق اسرائیل بگوید «این اتفاق نشان می دهد آمریکا به سوی بن بست پیش می رود». این یعنی جهان به حدی مهیاست که قدرت ها را نیز منفعل و متأثر ساخته است. ایران در چنین فضای مستعدی که آمریکا و صهیونیسم بین الملل تمام برگ های خود را سوزانده اند، هنوز همه توانمندی های خود را به صحنه نیاورده است. بخشی از این توانمندی ها منحصر به فرد است و بخش دیگر از آن در پیوند با «محور و منظومه مقاومت» تکوین پیدا می کند. این حق ملت های انقلابی منطقه و نخبگان آن است که از تجربیات و توانمندهای فکری، فرهنگی، سیاسی و بین المللی جمهوری اسلامی ایران در صیانت انقلاب خود از «انقلاب دزدها»ی بین المللی بهره مند شوند. مصر اکنون بیش از سایر کشورها در کانون توجهات است، هم به لحاظ اهمیت این کشور و هم از این جهت که باکناره گیری حسنی مبارک و تضعیف دستگاه امنیتی وابسته به اسرائیل و آمریکا، فضای سیاسی در این کشور به نفع ملت مسلمان مصر گشوده شده است.
فارغ از دیپلماسی رسمی، در حوزه دیپلماسی عمومی و مبادلات میان ملت ها ظرفیت های فراوانی وجود دارد که از آن جمله می توان به ظرفیت حوزه های علمیه، رسانه ها، دانشگاهیان و احزاب اشاره کرد. هر یک از این نهادهای مدنی ایران می توانند با الازهر، علما و دانشگاهیان، احزاب و جمعیت های اسلامی و رسانه های مستقل تر مصر تعامل و رفت وآمد داشته باشند. همچنان که حتی در بدنه سیاسی و نظامی مصر نیز می توان علاقمندی هایی برای تبادل تجربه پیدا کرد (نمونه آن صدور مجوز عبور رزم ناوهای ایرانی از کانال سوئز یا نفرت بدنه ارتش مصر از اشغالگران متجاوزصهیونیست). فراموش نکنیم که دوره گذار فعلی هم برای انقلابیون مصر و هم ضدانقلاب آمریکایی و صهیونیستی بسیار مهم است و جریان ضدانقلاب که پشت خود رانزدیک به زمین حس می کند، به دنبال عملیات تأخیری و انحرافی و زدن فن بدل است. از طرف مقابل هم آتش انقلاب، تنور تحولات را برای موفقیت نهایی ملت مصر فراهم کرده است. تدوین قانون اساسی نیز بزنگاه مهمی است که نیاز به هوشیاری ملت و نخبگان مصر دارد و در این راه نباید از معاضدت فکری کوتاهی کرد. جهت گیری کلی این حمایت باید کمک به انسجام و اتحاد بیشتر ملت اسلامگرای مصر و تمرکز قدرت و آرمان های آنان باشد.
در حوزه بین المللی همچنان که نباید از ظرفیت رسانه ای برای گسترش بیداری ملت ها و فشار بر مستکبران و دیکتاتورهای دست نشانده- از جمله در زمینه مهار جنایت علیه ملت های انقلابی- غافل شد، همچنین باید بر ظرفیت های دیپلماتیک جمهوری اسلامی به ویژه در حوزه «محور مقاومت» تأکید کرد. اگر محور سازش و استبداد- شامل رژیم هایی چون مصر و تونس و لیبی و سعودی و بحرین و یمن و اردن- رو به نقصان و از هم پاشی است، متقابلاً خاورمیانه شاهد شکل گیری محور مقاومت و دموکراسی با حضور کشورهایی چون ایران، ترکیه، عراق، سوریه و لبنان و فلسطین (حماس) است. چنین محوری10 سال پیش اساساً مفهوم چندانی نداشت اما امروز در حال تکوین است و با تدبیر و سرمایه گذاری می توان حتی آن را تبدیل به یک «بلوک» بزرگ قدرت اسلامی کرد. ظرفیت این محور را که هم هویت ضدصهیونیستی و هم ضد آمریکایی دارد و هم برخی از اضلاع اصلی آن نظیر ایران تابلوی الهام بخش مردم سالاری در منطقه هستند، می توان در خدمت زایش انقلاب اسلامی در خاورمیانه و شمال آفریقا قرار داد و مشخصاً در خدمت «مصر جدید» و ملت مسلمان آن به کار گرفت.
میزبانی فوری نمایندگان کشورهای محور مقاومت در تهران می تواند اولین گام در این روند تازه باشد، هرچند که برکات چنین محوری منحصر به تحولات اخیر نخواهد ماند. می توان از هم اکنون کرسی مصر و بحرین را در این محور خالی کرد. محور مقاومت می تواند ابتکار عمل را در تحولات جدید و در برابر تلاش توأم با انفعال غرب به دست بگیرد. اکنون نوبت مردم سالاری است که از ایران آغاز شد و به رغم اراده مستکبران به ترکیه و فلسطین و عراق و لبنان رسید. اکنون حامیان دیکتاتورها در موضع اتهام و باخت هستند.
به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب، حضور ملت ها در صحنه تیغ زورگویی قدرت ها را کند می کند. اکنون که انرژی مهارناپذیر ملت های مسلمان آزاد شده، مجموعه تدبیرها باید معطوف به همین روند کند کردن تیغ زورگویی قدرت ها و جلوگیری از هدر رفت یا فرسایش نیروی انقلابیون باشد. ملتی که به برکت روح خدا امام خمینی(ره) از ظرفیت روحی برخوردار شد و به فناوری غنی سازی و نانو دست یافت، اکنون اکسیر معجزه گون و کیمیای نایاب انقلاب را نیز با خود دارد. این فرمول را به رایگان و از سر مسئولیت باید تقدیم ملت های تشنه انقلاب اسلامی کرد.
محمد ایمانی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد