عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

الو 125 ؟

 بسمه تعالی



تصویرها معمولا نماد و نشانه اند. دلالت می کنند و راوی هویت هستند. مثل آن تصویری که عکس فرعون مصر را برداشتند و جای آن قاب «الله»(جل جلاله) را گذاشتند. یا آن تصویر که انقلابیون مصر در صف نماز جماعت ایستادند و سر به سجده شکر بر زمین نهادند. یا مثل همین 22 بهمن 1389 خودمان که در آینه انتفاضه مصر تابید و فجر در فجر شد از انطباق آینه ملت ها با هم. 22 بهمن هم امتداد میدان امام حسین(ع) تا انقلاب و آزادی یک قاب بزرگ بیش نبود از دریای خروشانی که موج برمی داشت و از این بزرگراه به خیابان های اطراف سرریز می شد.
روز دوشنبه 25 بهمن نیز یک تصویر فانتزی تبدیل به نماد و نشانه شد تا دلالت کند بر تمامیت ستادی که قرار بود در این روز جریانی را طراحی کند و به صحنه آورد. این تصویر نماد شد چون برپاکنندگان نمایش 25 بهمن از صبح تا بعدازظهر همان روز بر نماد و نشانه بودن آن- از سر قحطی تصویر و سوژه- اصرار داشتند. روز هم که به سر آمد، همان تصویر تنها جلوه واقعی خیالی بود که کارگردانان به مدت یک هفته در آن دمیده و فربه کرده بودند. آن تصویر، عکس مبهم مردی است که از جرثقیلی مرتفع و چند ده متری بالا رفته، از اتاقک کنترل گذشته، به نوک بازوی جرثقیل رسیده و آنجا متوقف شده است. چند ساعت بعد معلوم شد مقداری پول و مصرف مخدر توهم زا او را به این مخمصه کشانده است. همان ماهواره ها و شبکه های مجازی که «اسب تروای 2 »را به نام انتفاضه مصر و تونس و به کام اسرائیل و آمریکا از یک هفته پیشتر راه انداخته بودند، تنها تصویر به روزی که از سرنوشت و مقصد دومین درازگوش تروا ارائه کردند، همین تصویر بود؛ بر بلندای جرثقیل و بر نوک بازوی آن! زبان بسته پشیمان!
از آنجا که قیافه آقای ایکس در این تصویر سمبلیک پیدا نیست، می توان عکس را به عنوان یک معما مطرح کرد و چهره ها و قیافه های متعددی را که در سناریوی تروای2 کارگردانی و نقش آفرینی کرده اند، جای چهره آن مرد تصور کرد. توهم، توهم است چه از نشئگی و «اکس» باشد و چه ناشی از جاه طلبی یا فریب اطلاعاتی. مهم این است که وقتی نشئگی از سر پرید و طرف خود را بر بلندای جرثقیل چند ده متری ساختمانی و بر نوک بازوی گردان و لرزان آن دید، چه حس و حالی داشته باشد. لابد ناظران کنجکاو تصور کرده اند که او می خواهد با آن نوار سبز خودکشی کند و قهرمان شود! اما او دنبال تاجیان آتش نشانی می گردد تا پایین بیاورندش و به این ترس لعنتی از ارتفاع پایان دهند. مأموران امداد ساعتی بعد به دادش رسیدند و به کابوس وی خاتمه دادند. اما دیگرانی که با او از جرثقیل توهم بالا رفتند و بر نوک یکی از شاخه های آن آویزان مانده اند چه؟ کسی می تواند آنها را نجات دهد؟
صورت آقای ایکس در این تصویر سمبلیک پیدا نیست و می شود قیافه همه سناریونویسان و کارگردانان و نقش آفرینان را جای صورت وی گذاشت. چه کسانی؟ مثلا قیافه پت و مت هایی که پای نامه دیکته شده کذایی برای راهپیمایی را امضا کردند و پروژه تروای2 را کلید زدند. همان دو نفری که به اسم درخواست مجوز راهپیمایی اعلام همبستگی با ملت مصر، چرخ ارابه تروا برای سرویس های جاسوسی اسرائیل و آمریکا و انگلیس شدند شاید که آشوب تازه ای را کلید بزنند. دو ورشکسته به تقصیری که گویا مانند «برسیسا» اراده شان روی اراده شیطان قفل شده و مجبورند لحظه هلاکت نیز- به احتمال نجات- ابرو پایین آورند و او را تعظیم کنند. آیا وضعیت این دو بهتر از آن آدم تعطیل العقلی است که بخت یارش بود و مأموران امداد آتش نشانی به دادش رسیدند؟ یاغیان شاخ شکسته ای که نوک جرثقیل لجاجت و تکبر ایستاده اند و آرزو می کنند که این جرثقیل، جرثقیل کوتاهتری برای به دار کشیدنشان بود و به این کابوس پایان می داد. مگر لجاجت، در خردسوزی کم از «روانگردان» و «مخدر» دارد؟ مگر کم بوده اند لجوجانی چون ابولهب و ابوجهل که با سر تا قعر دوزخ سقوط کردند و حاضر نشدند به وسعت «حق» در آیند؟ این کلام حکیمانه از امیرمؤمنان است که «اللجاجه تسلّ الرأی. لجاجت، اندیشه و تدبیر را تباه می سازد» (نهج البلاغه، حکمت 179). و این حکمت نیز از زبان آن حضرت جاری شده که «قد اضاء الصبح لذی عینین. همانا صبح روشن است برای کسی که دو چشم بینا دارد» (حکمت 169). نخوت و لجاجت آدمی را چندان کور می کند که روز روشن را انکار کند یا خاک بر آفتاب بپاشد، شاید که از فروغ آن بکاهد.
چشم از نوک جرثقیل برندارید. صورت های دیگری نیز از آن بالا هویداست. مثلا همین هیلاری خانم کلینتون که خیال کرد با مخدر توهم زایی به اسم تویتر و فیس بوک و شبکه مجازی می توان جنبش سرهم کرد. خیال کرده بود اینجا هم گرجستان و اوکراین و اروپای شرقی است. باورش شده بود- یا مجبور شده باور کند- که سر کوچه آش می دهند. روز 41 فوریه (52 بهمن ) صفحه ویژه وزارت خارجه فخیمه آمریکا در تویتر راه اندازی شد و طبق معمول، این خبر بر بوق رسانه ها رفت که وزارتخانه متبوع خانم کلینتون از مدیران تویتر خواسته عملیات به روز رسانی را به خاطر مسئله مهم ایران و راهپیمایی 52 بهمن به تأخیر بیندازند. و در آن وزارت عریض و طویل یا در مجموعه پرهزینه سازمان اطلاعاتی و جاسوسی آمریکا گویا قحطی خرد آمده بود که یکی از آن میان نگفت عزیز من هر گردی که گردو نیست. کسی نگفت که میخ در پریز فرو بردن، شاید بازی مهیجی باشد اما این بازی را دو بار نمی شود تکرار کرد. وقتی زدی شبکه مجازی را تا هفت پشت سوزاندی و آتش آن را به جان سازمان آشوب انداختی، دیگر از دست هیچ آتش نشانی کاری برنمی آید.
قیافه های دیگری هم بر بالای جرثقیل دیده می شوند. مثل آقای اوباما یا لئون پانتا رئیس سازمان سیا و رابرت گیتس وزیر دفاع که هنوز هم کار اطلاعاتی را مهم تر و جذاب تر از ارتش آمریکا می داند. یا حضرات صهیونیست، نتانیاهو و ایهود باراک (وزیر دفاع)، آویگدورلیبرمن و دانی ایالون (وزیر و معاون وزیر خارجه) و باردو (رئیس موساد) یا بسیاری دیگر از سران آمریکایی و صهیونیستی که عکس هایشان در آلبوم عکس های حسنی مبارک موجود است. یک روز پیش از اجرای وارونه پروژه تروای2 بود که همین جناب دانی ایالون در جمع سران سازمان های صهیونیستی آمریکا گفت «بزرگ ترین تهدید، نه تحولات مصر و تونس، که حکومت توطئه گر و فتنه گر ایران است، کشوری که به کمک همدستان منطقه ای، هدف های خود را پیش می برد. نباید بگذاریم ایران از بی ثباتی های پدید آمده برای پیشبرد اهدافش استفاده کند. ما باید این فرصت ها را بسوزانیم.»
شاید گفته شود که آنها فرجام فتنه و آشوب سال گذشته را در 9دی و 22بهمن88 و 98 دیده بودند، پس چرا دوباره ریسک کردند؟ خطایی در این صورت مسئله نهفته است و آن کلمه «ریسک» است. ریسک مربوط به کسی است که فرصت انتخاب دارد و می سنجد اما کسی که مثلاً درحال غرق شدن در باتلاق است قدرت و فرصت اندیشیدن ندارد. او به هر چیزی که دم دستش باشد چنگ می اندازد، ریسمان باشد یا گیاه و شاخه درخت و یا مار زهرآگین. شوخی نیست، مصر و اسرائیل با هم درحال سقوط هستند. «سینا» در مرز مصر و فلسطین آبستن رویدادی است به بزرگی تولد موسی(ع)، آن هم پس از سه دهه نیرنگ و قساوت آمیخته در این منطقه تا شاید کابوس فرعون درباره ولادت موسی جامه حقیقت به خود نپوشد. و این بار هم- مانند 33 سال پیش که موسی در عمق کاخ فرعون و در پایگاه ثبات آمریکا (ایران) بالید و سر به انقلاب گذاشت- شوق انقلاب در دیگر پایگاه ثبات برای آمریکا و اسرائیل (مصر) برخاسته است، هر چند که این روایت تمام داستان نیست.
واشنگتن تایمز از قول جاناتان اسپایر (کارشناس مرکز مطالعات جهانی در هرتسلیای اسرائیل) درست می نویسد که «هسته مرکزی ماجراهای خاورمیانه جای دیگری است؛ ایران. اکنون به طور پیوسته کشورهای منطقه به منظومه ایران می پیوندند. ایران به کمک سوریه جبهه ای از متحدان را به راه انداخته که حزب الله لبنان و گروه های اسلامگرا در عراق و حماس در فلسطین را شامل می شود. حتی ترکیه و قطر هم به منظومه ایران پیوسته اند. این حلقه اتحاد، بسیار بد و نامطلوب است. در مقابل، مصر [سابق] و سعودی و اردن و مراکش و تشکیلات محمود عباس قرار دارند. اکنون ائتلاف خواستار نابودی اسرائیل در حال تقویت است و به مصر نزدیک می شود.» در چنین فضایی اگر سیا و موساد و ام آی6 به ورشکستگانی نظیر اولی و دومی و سومی دخیل نبندند، چه گلی به سر بزنند؟ یا عبدالله سعودی یک میلیارد دلار بی زبان را مانند علف خرس نثار این جماعت نکند، پس به شرم الشیخ کوچ کند؟ یا از این سو، طرف معامله جرج سوروس و راسموسن دانمارکی، به عتبه بوسی ملک عبدالله در اردیبهشت 88 مشرف نشود، چه کند؟ یا آقای توهم به 05 میلیون دلار صدقه محمودعباس و تشکیلات او امید نبندد، چشم به دست و اراده ملت داشته باشد؟ همذات پنداری است که این جماعت لنگه به لنگه را به هم رسانده است... اگرچه بالای جرثقیل!
اسلام هراسی، شیعه هراسی و ایران هراسی هیچ کدام به مددشان نیامد. ویکی لیکس را علم کردند تا بگویند ایران چه قدر مغضوب کشورهای مرتجع از قاهره تا ریاض و امان و منامه و دوبی و صنعاست، نفهمیدند که همین بر قرب و محبوبیت جمهوری اسلامی نزد ملت ها می افزاید. نفهمیدند که وقتی از قول «امیر عبدالله رو به قبله» بگویند «سر مار را باید در ایران کوبید» دل های بیشتری را متوجه قبله انقلاب می کنند... تا اینکه مصر فوران کرد و اردن و یمن و بحرین به لرزه افتاد. چه باید کرد؟ چه می توانستند؟ قرار شد خاک بر آفتاب بپاشند و پنجه بر سیمای تابناک ایران بکشند شاید که از تابندگی و الهام بخشی بیفتد. همان رسانه ها که تا هفته ها به سانسور حقایق انتفاضه اسلامی مصر و تونس پرداختند، خیز برداشتند از گلوله برفی «هیچ» که دست به دست می گردانند و بزرگ می کنند، بهمن انقلاب و جنبش در ایران بسازند. پیش قاضی و معلق بازی!؟ کاریکاتور بازی و تصویرسازی واژگونه و بدلی پیش نسخه حی و حاضر انقلاب که دیگر بار در 22بهمن 88 و در بزرگراه امام حسین(ع)- آزادی به حرکت درآمده بود؟
چی فکر می کردند، چی شد؟ قرار بود موتور الهام بخش انقلاب را خاموش کنند تا سودای اقتدا به ملت ایران در سر ملت دیگری نیفتد. قرار بود حاشیه ای در ایران بسازند و نگاه افکار عمومی را به این نقطه منحرف کنند تا آن طرف، متن انتفاضه و انقلاب اسلامی رو به فوران را ولو به ضرب و زور ارتش مصر و کماندوهای اسرائیلی- آمریکایی منکوب نمایند. قرار بود قهرمان بسازند، مثل بوعزیزی تونس! اما همه جای این «مهندسی معکوس» طی 02 ماه گذشته وارونه بود و محال بود آخرین حلقه آن وارونه از آب درنیاید. به نام قانون گرایی، آشوب راه انداختند. به اسم جمهوریت، مقابل مردم سالاری و رأی اکثریت ایستادند. به نام امام و انقلاب و قانون اساسی، قلم حذف روی همه ارزشها کشیدند. روز قدس، اشغالگران بیت المقدس را از خماری 03ساله درآوردند و 31آبان و 61 آذر کوشیدند چکمه آمریکایی ها را برق بیندازند. عاشورا که شد، با لشکر «مردمان خداجو» از خجالت عمرسعد درآمدند و روز 22بهمن 88- از شدت بلاهت- اسب تروا را ساز کردند تا در روز پیروزی انقلاب، ملتی را به زیر بکشند! این مسیر، ایستگاه دیگری نمی توانست داشته باشد جز روز ولنتاین (41فوریه) که در آن به نام ملت مظلوم مصر و تونس، نشان دادند که دم به دم شتر نتانیاهو و اوباما و مبارک گره زده اند و تا هرجا که آنها پی شوند و رم کنند و بگریزند، اینان نیز پاندول وار در «حرکت» و «جنبش» خواهند بود... ولو بالای جرثقیل و انگشت نمای خلایق.
این سرنوشت کسی است که از ارزشها برگردد و رذیلت را جای فضیلت برگزیند. به تعبیر امیرمؤمنان کسی که لااقل در دل خویش فضیلت و معروفی را نپذیرفت و منکری را زشت نشمرد، زیر و رو می شود و بالای او جای پایینش و پایین او جای بالای وی می نشیند (حکمت 375 نهج البلاغه). اینجا آغاز واژگونه بینی است. این نهایت مهندسی معکوس است حتی اگر بر بلندای جرثقیل رفته باشی. اینجا ارتفاع پست است. اینجا آتش نشانی و امداد و 125 هم نمی توانند به کمک کسی بروند.
محمد ایمانی

مهمترین کمبود انقلاب مصر و تونس

 

بصیرت: مردم امروز مصر و تونس همان چیزی را می‌خواهند که مردم ما می‌خواستند یعنی یک حکومت مستقل دینی که بر اساس دین تصمیم بگیرد و عمل کند.

به گزارش خبرنگار گروه "فضای مجازی " خبرگزاری فارس، مردم امروز مصر و تونس همان چیزی را می‌خواهند که مردم ما می‌خواستند یعنی یک حکومت مستقل دینی که بر اساس دین تصمیم بگیرد و عمل کند. استکبار ستیزی و برپایی یک حکومت اسلامی سربلند، درخواست مشترک این انقلاب هاست.تحولات و رویدادها آنقدر سریع رخ می دهد که عنان از کف تحلیل گران و صاحبنظران سیاسی ربوده است. شاید علت این همه مواضع سردرگم و بعضا متناقض حامیان مبارک هم دلیلش همین باشد. اما در لا بلای این کش و قوسهای سیاسی و اجتماعی یک سوال به صورت جدی خود نمایی می کند و آن اینکه آیا مردم مصر و یا تونس بالاخره موفق می شوند به هدفشان برسند؟ آیا می توانند به آنچه می خواهند یعنی استقرار یک نظام اسلامی ضد استکباری دست پیدا کنند؟


* وضعیت کنونی


درست است که در تونس، دیکتاتور حاکم سقوط کرد اما هنوز هدفی که مردم در شعارهایشان فریاد می زنند محقق نشده است.


مصری ها هم که با سر کار بودن مبارک یک مرحله عقب تر از تونس اند با یک مانع جدی تری مواجهند که تونس چندان درگیر آن نبود و آن حمایتهای "تا پای جان " استکبار جهانی از مبارک و دولت اوست.


بی شک خدمتی که مبارک برای آمریکا و دار و دسته اش و به خصوص فرزند نامشروعش اسرائیل کرده هیچ کشوری در منطقه نکرده است. اگر نبود خوش خدمتی ها و دُم جنبانی های مبارک قطعا وضعیت رژیم صهیونیستی الآن به گونه ای دیگر بود. بی علت نیست که این روزها خواب از چشمان سران این رژیم پریده است و تمرکزشان را از دست داده اند. صدای فرو ریختن پایه های ظلم و ستم بیش از آن که از قاهره شنیده شود از تل آویو به گوش می رسد.


* شباهت های این انقلاب ها با انقلاب ما


1. خواستن مردم: مردم امروز مصر و تونس همان چیزی را می خواهند که مردم ما می خواستند یعنی یک حکومت مستقل دینی که بر اساس دین تصمیم بگیرد و عمل کند. استکبار ستیزی و برپایی یک حکومت اسلامی سربلند، درخواست مشترک این انقلاب هاست.


2. برخاستن مردم: روشن است که آن درخواست بدون برخاستن محقق نخواهد شد. مردم مصر این مهم را فهمیدند و به آن عمل کردند. این هم شباهت دوم.


3. ایستادن مردم: شباهت سوم در ایستادگی برای رسیدن به هدف است. هر چند در صحنه ماندن به مراتب سخت تر از به صحنه آمدن است اما مردم ما نشان دادند که برای ایجاد و بقای یک انقلاب ظلم ستیز باید ایستادگی کرد و کم نیاورد.


* تفاوت‌های انقلاب ما با این انقلاب ها


با اینکه بسیاری از تحلیل گران سیاسی این خروشهای مردمی را یادآور جانفشانی های سال 57 مردم ایران و مشابه با آن می دانند؛ اما فرقهایی اساسی بین انقلاب ما و این انقلابها وجود دارد که به تفاوتهایی در زیر اشاره می کنیم.


* جای خالی رهبری


وجود یک رهبری مقتدر و الهی، مهمترین و جدی ترین ناقصی این حرکت هاست. آن رکن مهم و سرنوشت ساز انقلاب مردم ایران که امروز جای خالی آن در مصر و تونس به شدت احساس می شود رهبری انقلاب است.


* نقش رهبری دینی در یک انقلاب دینی


در ایران ما عالمی دینی با انگیزه ای تماما الهی با الگوگیری از ائمه دین(علیهم السلام) بر علیه ظلم و استکبار و دین ستیزی قیام کرد؛ فریاد زد و خروشید. از خروش او بود که کشوری به خروش آمد. به عبارت دیگر انقلاب اسلامی ما با حرکت رهبر آن شروع شد و با حمایت مردم و مدیریت گام به گام او در سایه فضل الهی به پیروزی رسید.


اگر نبود امام(ره)؛ اگر نبود جهت دهی و راهگشائی های او؛ اگر نبود سیاست، درایت و مدیریت الهی امام(ره)، بعید بود که جانبازی های مردم به هدف برسد.


خصوصا در فضایی که همیشه یک عده در تلاشند تا سوار بر موج مردم شده و کشتی انقلاب آنها را به جایی ببرند که خود می خواهند. اینجاست که انسان ضرورت وجود رهبری مثل امام(ره) را به خوبی احساس می‌کند.


در انقلاب ما چپ کمونیسم و لیبرالها و ملی مذهبی ها و ... همه دندان تیز کرده بودند تا انقلاب را به نفع اهداف غیر خدائیشان مصادره کنند. اما این امام(ره) و یارانش بودند که با هشدار، روشنگری و خط دهی های بجا مانع انحراف انقلاب از صراط مستقیم شدند.


* خطری که انقلاب مصر را تهدید می‌کند.


پر واضح است که استعمارگران کهنه کار جهانی به این خلأ جدی در مصر پی برده اند. برنامه اول آنها برای حفظ مبارک، سرکوبی و خاموش کردن مردم است. همین کاری که با اعزام مستشاران اطلاعاتی و نظامی به مصر در حال انجام است.


برنامه دوم آنها برای زمانیست که برنامه اول شکست بخورد و مبارک ساقط شود. اساس این برنامه دوم را "نبود رهبری " تشکیل می‌دهد.


همین کمبود مهم به دشمنان اسلام کمک خواهد کرد تا بتوانند ابتکار عمل را به نفع خود در دست بگیرند. آوردن سریع السیر جناب البرادعی به مصر و نشان دادن یکی دو بار او در خیابان و قرار دادن آن در بین سران معترضان، همه و همه شاهدی بر وجود و اجرای این برنامه است.


اینکه البرادعی یعنی کسی که در جریان پرونده هسته ای ایران، حلقه به گوش بودنش نسبت به آمریکا و رژیم صهیونیستی بر همگان ثابت شد؛ امروز بیاید و مخالف آمریکا و اسرائیل قد علم کند بیشتر شبیه یک طنز سیاسی است تا یک اقدام انقلابی و این چیزی نیست جز همان سوء استفاده از خلأ رهبری در مصر.


دشمن در تلاش است تا انقلاب مصر را به نفع خود به پایان برساند و در نهایت مثل حسنی مبارکی را سر کار بیاورد.


* راه حل


شاید چیزی که بیش از همه باعث دلخوشی دلسوزان اسلام شده است، جماعت اخوان المسلمین باشند. اما اینها هم با پذیرش مذاکره و رفتن و نشستن بر سر میز گفتگو، نشان دادند که با امام و انقلاب ما هنوز فاصله دارند.


به نظر می رسد همین اخوان یا علمای دل نگران مصر اگر هدفشان انقلاب اسلامی به آن معنای واقعی است که هست الگوی انقلاب اسلامی ما را با دقت و سرعت در کشور و انقلابشان پیاده کنند. آنگاه خواهند دید که به فضل الهی انقلابشان پیروز می شود و آنها شهد شیرین یک حکومت اسلامی را خواهند چشید.


به امید پیروزی انقلاب اسلامی در مصر و تونس و برچیده شدن بساط ظلم و استکبار جهانی از سراسر عالم؛ ان شاء الله.


* منبع: تبیان

شکر بی آشغال وجود ندارد !

بسمه تعالی


1- «سرکار مرادی» را تقریباً همه زندانیان سیاسی رژیم شاه می شناسند و یا، با نام او که در همه بندها پیچیده بود، آشنا هستند. سرکار مرادی، گروهبان پلیس بود و هیکلی بسیار تنومند و غول آسا داشت. در اذیت و آزار بر و بچه های زندانی و بهانه جویی و گزک گیری از آنها اگرچه دست کمی از بقیه همکاران خود نداشت ولی آدم بد ذات و پلیدی نبود. سرکار مرادی بعد از قیام مردم تبریز به سمت انقلاب گرایش پیدا کرده بود و ظاهراً به همین علت از پست «وکیل بند»ی برکنار شده و به یک نگهبان ساده تنزل جایگاه پیدا کرده بود.
یکی از روزهای پاییز سال 1356 بود. ملاقاتی ها مقدار قابل توجهی سیب آورده بودند. بند ما به «بند ابدی ها» معروف بود و در مقایسه با سایر بندها که زندانیانی با محکومیت های کمتر داشت، از برخی آزادی ها نظیر در اختیار داشتن چراغ خوراک پزی نفتی و... برخوردار بود. آن روز تصمیم گرفته شد سیب ها را تبدیل به مربا کنیم- گفتنی است که معلوم نیست به چه علت، تهیه کمپوت آزاد ولی تبدیل آن به مربا ممنوع بود! و جیره کتک داشت- آب را در دیگ بزرگی جوش آوردیم و شکر را درون آن ریختیم، تابعد از آن که به اصطلاح قوام آمد و غلیظ شد، سیب ها را به آن اضافه کنیم و به شدت مراقب بودیم مبادا سرکار مرادی که آن روز وکیل بند بود سر برسد و متوجه ماجرا شود. نگارنده و برادر عزیزم آقای دکتر خسرو صادقی آن روز نوبت کارگری بند داشتیم و مشغول کار بودیم. وقتی شکر را درون آب جوش ریختیم متوجه ذرات ریز آشغال شدیم که روی آب آمده بود. هیچکدام تجربه مرباپزی نداشتیم و نمی دانستیم که باید با این آشغال ها چه کنیم. در همین حال، سرکار مرادی از راه رسید و با نگاهی مشکوک به نگارنده و دکتر صادقی نگریست و پرسید؛ دارید چیکار می کنید؟ گفتیم؛ داریم کمپوت درست می کنیم. با تردید گفت؛ مبادا مربا درست کنید؟ پاسخ منفی بود. برای اطمینان نگاهی به درون دیگ انداخت و با تعجب گفت؛ چرا آشغال ها را جدا نمی کنید؟ پرسیدیم چه جوری؟ مگر می شود با قاشق و ملاقه آشغال ها را بیرون آورد؟ خیلی طول می کشد و زحمت زیادی هم دارد. سرکار مرادی پوزخندی زد و بلند بلند گفت؛ اینارو باش! بلد نیستند چند تا آشغال رو از دیگ بیرون بندازند، اونوقت می خواهند اعلیحضرت همایونی رو از تخت پایین بکشند! از قیاسش خنده مان گرفت! پرسید تخم مرغ دارید؟ برایش آوردیم، تخم مرغ را شکست، زرده آن را به دکتر صادقی داد و گفت؛ بده شریعتمداری بالا بکشه که قوی بشه! و بعد سفیده تخم مرغ را درون دیگ آب جوش انداخت، سفیده بلافاصله منعقد شد و در حال انعقاد همه آشغال ها به آن چسبیدند. سفیده را همراه با آشغال ها بیرون آورده و درون سطل زباله انداخت و گفت؛ حالا یاد گرفتید که آشغال های شکر را چه جوری جدا می کنند و دور می ریزند؟ گفتیم باید از شکری استفاده کنیم که آشغال نداشته باشد و سرکار مرادی در حالی که بار دیگر دیگ را معاینه می کرد که مبادا به جای کمپوت مشغول تهیه مربا باشیم، گفت؛ شکر بی آشغال وجود ندارد، هر جا شکر هست، آشغال هم هست. باید راه جدا کردن آشغال را یاد بگیرید.
2- بعد از خیزش عظیم و میلیونی ملت های مسلمان در مصر، تونس، یمن و اردن علیه حاکمیت های آمریکایی کشورشان، آمریکا و متحدانش که با ناباوری شاهد رویش انقلاب اسلامی برخاسته از ایران علیه حاکمان دست نشانده خود در خاورمیانه و آفریقا بودند، ابتدا همه توان خود را برای مهار این خیزش ها به کار گرفتند و هنگامی که مشاهده کردند کاری از دستشان برنمی آید و به قول امام راحل ما(ره) «آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند» برای انحراف تغییر ماهیت این خیزش ها از «اسلامی» به «ناسیونالیستی» دست به کار شدند- دقیقاً همان فرمولی که در جریان انقلاب اسلامی به کار گرفته و مطابق اسناد به دست آمده از لانه جاسوسی، در پی تغییر بستر انقلاب از رهبری اسلامی امام خمینی(ره) به جبهه ملی و نهضت آزادی بودند- بعد از ناکامی این ترفند و بروز و نمایش مقتدرانه دهها نشانه که از اسلامی بودن انقلاب های مصر و تونس و اردن و یمن و... حکایت می کرد و علاوه بر آمریکا و سران دیکتاتور عرب، جیغ بنفش اسرائیل را پرصداتر از همیشه به آسمان بلند کرده بود، همه نگاه ها متوجه کانون اصلی و موتور محرکه این خیزش ها، یعنی جمهوری اسلامی ایران شد.
اعتراف مقامات رسمی آمریکا، اسرائیل، کشورهای اروپایی و سران برخی از کشورهای عربی به این واقعیت که خیزش ها و انقلاب های کنونی منطقه از ایران اسلامی الگو گرفته به اندازه ای فراوان است که فهرست آنها نیز مثنوی هفتاد من کاغذ است. این اخبار طی چند هفته گذشته در کیهان آمده است و در این وجیزه به چند نمونه اخیر آن اشاره می کنیم؛
«روزنامه انگلیسی تایمز: کابوس اوباما، تبدیل مصر به ایران دوم بود که در حال تحقق است»، «روزنامه آمریکایی واشنگتن تایمز: مصر از آمریکا جدا شده و به ایران می پیوندد»، «هفته نامه آلمانی اشپیگل: ملت ایران با راه اندازی انقلاب مصر، با حسنی مبارک تسویه حساب کردند»، «منوشه امیر در سایت وزارت خارجه اسرائیل: شعارهای اسلامی مردم مصر خیلی خطرناک است. این نگرانی بسیار جدی است که واقعیت تلخ(!!) 32 سال پیش ایران در مصر تکرار شود و اسلامگراها حاکمیت این کشور متحد اسرائیل را در دست بگیرند»، «جاناتان اسپایر کارشناس مرکز مطالعات جهانی هرتزلیا-اسرائیل- در واشنگتن پست: ایران هسته تحولات حساس خاورمیانه است و پیوسته کشورهای بیشتری به منظومه ایران می پیوندند»، «روزنامه آلمانی دی سایت: اسرائیل از تکرار انقلاب اسلامی در مصر وحشت دارد و هر روز تنهاتر و تنهاتر می شود»، «نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در روزنامه هاآرتص: خمینی[ره] از همه طرف اسرائیل را محاصره کرده است»، «جمع بندی نهایی کنفرانس هرتزلیا در اسرائیل که از سوی سرتیپ دانی روچید، رئیس کنفرانس اعلام شد: هواداران ایران در منطقه رو به افزایش و گسترش هستند و خاورمیانه را به تسخیر خود درآورده اند» و...
3- وقتی آمریکا و متحدان اسرائیلی و اروپایی و عرب آن نه فقط به صراحت اعتراف می کنند، بلکه به وضوح می بینند که خیزش ها و انقلاب های اخیر در منطقه از ایران اسلامی ریشه گرفته بسیار بدیهی است که چاره کار و نقطه رهایی از این کابوس وحشتناک را در ایران اسلامی جستجو کنند. اما، چگونه؟ طی 32 سال گذشته برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران، همه ترفندها و راه کارهایی که در چنته داشته اند را به میدان آورده و نه فقط نتیجه ای نگرفته اند، بلکه در جریان به کارگیری هر یک از این ترفندها بر قدرت و اقتدار ایران اسلامی افزوده اند، و به قول امام راحلمان(ره):«آمریکا برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران هر کاری که از دستش برمی آمده انجام داده است و اگر کاری مانده باشد که انجام نداده باشد به خاطر آن است که توان آن را نداشته است» غائله آفرینی در مناطق مرزی، بهره گیری از گروههای تروریست، طرح چند کودتا، جنگ تحمیلی 8 ساله، بمباران شهرها و مناطق مسکونی، تحریم های اقتصادی، جنگ نفتکش ها، صدور قطعنامه ها از سوی شورای امنیت سازمان ملل، مقابله با برنامه هسته ای و آخرین نمونه از این دست، فتنه 88 و در همه این میدان ها معلوم شده است که به قول حضرت امام(ره) آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند. حالا شما بفرمائید که چه باید بکند؟! تنها راه آن است که مهره های سوخته خود را بار دیگر به کار بگیرد و به هر قیمتی که شده و با هر تعدادی که ممکن است، یک تجمع به راه بیندازد و با تهیه فیلم و عکس و سپس بزرگنمایی بی نهایت کوچک ها و درشت نمایی بی نهایت ریزها از طریق رسانه های خود به ملت های مسلمان منطقه بگوید؛ «اگر ایران اسلامی الگوی انقلاب شماست، مردم - یعنی همان چند نفر- در ایران از نظام اسلامی خود راضی نیستند»!
خب! این مأموریت را چه کسانی باید برعهده بگیرند؟ هنوز چند روزی بیشتر از حماسه عظیم 22 بهمن 89 نگذشته است، و فریاد دهها میلیونی مردم در حمایت از انقلاب مصر و تونس و اردن و یمن هنوز در فضا طنین انداز است و شعارهای پرصلابت مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل آنها نیز.
حالا فتنه 88 را به یاد آورید، حمایت آشکار و بی پرده مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس از موسوی، خاتمی و کروبی و ائتلاف تمامی جریانات و گروه های ضدانقلاب، نظیر بهایی ها، منافقین، سلطنت طلب ها، مارکسیست ها، تروریست های ریگی و کومه له و دموکرات و... همه در جریان فتنه 88 سوختند و دود شدند و به هوا رفتند، نرفتند؟! ولی به قول «زئیف شف» استراتژیست معروف اسرائیلی، «ذغال حاصل از چوب سوخته هم قابل سوزاندن است» و اینگونه بود که بار دیگر به سراغ مهره های سوخته رفتند. همان ها که نتانیاهو با افتخار درباره آنها می گفت؛ «اصلاح طلبان بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران هستند» و شیمون پرز در جریان فتنه انکار نمی کرد که «اصلاح طلبان در ایران به نمایندگی از اسرائیل با جمهوری اسلامی می جنگند» و...
4- چند روز پیش موسوی و کروبی که در جریان فتنه 88 همراه با خاتمی و سایر عوامل فتنه، آشکارا به ساز آمریکا و انگلیس رقصیده بودند و فرمول دیکته شده مثلث آمریکا، انگلیس و اسرائیل را بی کم و کاست به اجرا گذاشته بودند، علناً به نفع اسرائیل و آمریکا شعار داده بودند و در مناظره های تلویزیونی زمان انتخابات به صراحت گفته بودند ماجرای فلسطین به ما ربطی ندارد و... اعلام کردند که قصد دارند روز 25 بهمن برای حمایت از مردم مصر راهپیمایی کنند! و برای این راهپیمایی درخواست مجوز کردند! آنها به خوبی می دانستند که در هیچ کشوری به ستون پنجم افشا شده دشمن اجازه حضور در عرصه را نمی دهند. و از سوی دیگر، حمایت از مردم مصر و تونس که علیه اسرائیل و آمریکا، یعنی کارفرمایان موسوی و کروبی و خاتمی خروش برداشته اند، به گروه خون این مهره های سوخته نمی خورد. ولی ماجرا چیز دیگری بود. آنها این بار هم از سوی همان کارفرمایان قبلی مأموریت داشتند... به دو نمونه زیر که فقط اندکی از بسیارهاست توجه کنید. منوشه امیر، اسرائیلی ایرانی تبار - منوچهر ساچمه چی تهرانی- و مدیر چند ده ساله رادیو اسرائیل طی مقاله ای در سایت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی تأکید می کند که «اگرچه موسوی و کروبی برای حمایت از مردم مصر درخواست مجوز راهپیمایی کرده اند ولی قرار است در صورت صدور مجوز، شعارها علیه رژیم اسلامی ایران باشد و حمایت این رژیم از آشوب های مصر- یعنی همان خروش یکپارچه مسلمانان مصر علیه آمریکا و انگلیس- را محکوم کنند.» منوشه امیر در همین یادداشت پیش بینی می کند که جمهوری اسلامی ایران به موسوی و کروبی مجوز نمی دهد و می افزاید؛ «اگر این مجوز صادر شود، مردم مصر و تونس خواهند دید که رژیم اسلامی ایران هیچگونه دستاوردی برای مردم نداشته است که بتواند الگوی سایر ملت ها باشد.»! از سوی دیگر؛ «جو بایدن» معاون رئیس جمهور آمریکا در پاسخ به پرسش نمایندگان «سنا» چند نمونه از اقدامات آمریکا برای مقابله با انقلاب مصر را برمی شمارد و از جمله با اشاره به درخواست مجوز راهپیمایی از سوی موسوی و خاتمی می گوید «تظاهرات روز 14 فوریه- 25 بهمن- در ایران، هر چند که در ظاهر قرار است برای پشتیبانی از مردم مصر باشد ولی هدف اصلی آن ابراز ناخرسندی از رژیم ایران است که اعتراض به حمایت رژیم تهران از شورش های مصر و تونس را نشان می دهد».
5- در پی اعلام راهپیمایی- بخوانید کاریکاتوری- روز 25 بهمن، تمامی رسانه های آمریکایی، اروپایی، صهیونیستی به گونه ای حیرت انگیز به صف شدند و سایت های اینترنتی وابسته به آنها نیز برای حمایت و پوشش این به اصطلاح راهپیمایی!! اعلام آمادگی کردند. بی بی سی برنامه دیروز خود را 2 ساعت زودتر آغاز کرد، سایت وزارت خارجه اسرائیل برای حمایت از آن، صفحه ویژه باز کرد، تلویزیون العربیه- عربستان- برنامه های عادی خود را متوقف کرد و...
و سرانجام دیروز «کوه» موش زائید و اگرچه تعداد اندکی از اراذل و اوباش اجاره ای کوشیدند در چند نقطه تهران ابراز وجودی چند دقیقه ای کنند ولی با حقارتی مثال زدنی روبرو شده و جمع شدند... شبکه تلویزیونی CNN با ناامیدی اعلام کرد؛ «عدم حضور معترضان در خیابان ها در 14 فوریه- 25 بهمن- نشان داد که جنبش سبز واقعا مرده است». شبکه تلویزیونی بی بی سی با ذوق زدگی اعلام کرد، یک گزارش زنده از تهران دارد و گزارشگر این شبکه موبایل خود را برای پخش صدای- به قول بی بی سی معترضان- به میان جمعیت برد و این شعار از شبکه بی بی سی که غافلگیر شده بود، پخش شد؛ «بی بی سی حیا کن مملکت رو رها کن ، مرگ بر انگلیس، مرگ بر اسرائیل» سایت یوتیوب YOU TUBE و سایت های «فیس بوک»، «بالاترین» و توئیتر، تصاویری از آشوب های خردادماه 88 را به عنوان تظاهرات روز 25 بهمن ماه جا زدند که خیلی زود با اعتراض کاربران روبرو شد که «کدام احمقی در هوای سرد و زیر صفر درجه زمستان تهران، با تی شرت به خیابان می آید و کدام دیوانه ای در این هوای سرد با روزنامه تا شده خودش را باد می زند»؟!
6- و بالاخره، اگرچه گفتنی در این باره فراوان است ولی به همین اندازه بسنده می کنیم که آیا تجمع نهایتا 400-300 نفر از جمعیت 75 میلیونی ایران و یا از جمعیت 12 میلیونی تهران برای مخالفت و ضدیت با انقلاب و نظام، نشانه پایگاه مردمی عظیم و گسترده جمهوری اسلامی ایران نیست؟ یک کیلو شکر هم خیلی بیشتر از این آشغال دارد. ندارد؟!
نمی دانم «سرکار مرادی» کجاست؟ زنده است؟ فوت کرده؟ و... هرکجا هست یادش به خیر که می گفت؛ شکر بی آشغال وجود ندارد... و آشغال ها را چه آسان می توان جمع کرد و دور ریخت.
حسین شریعتمداری

 

افشا گری روانبخش ازاهداف پشت پرده علی لاریجانی در استیضاح بهبهان

 بسمه تعالی

تصویر بزرگ

اگر آقای لاریجانی در انتخابات آینده مجلس یا ریاست جمهوری قصد کاندیدا شدن نمودند آنگاه خواهیم دید که مردم چه پاسخ معناداری به ایشان خواهند داد




به گزارش فر هنگ نیوز به نقل از پایگاه خبری نه دی دکتر علی لاریجانی، نماینده مردم قم و رئیس مجلس شورای اسلامی در جلسه استیضاح وزیر راه و ترابری  گفت:" دولت حق ندارد بگوید استیضاح منتفی است این مجلس است که باید بگوید و اینکه ما استیضاح را قبول نداریم از این حرفها در نظام جمهوری اسلامی نداریم"،به گزارش نه دی به نقل از بی باک در همین رابطه حجت الاسلام و المسلمین روانبخش گفت: بله به اعتقاد ایشان دولت حق هیچ اعتراضی ندارد و از دیگاه این آقایان  اظهار نظر و  انتقاد، خیابانی یک طرفه و در خدمت جناب اقای لاریجانی و دوستانشان می باشد. امّا از ایشان می پرسیم آیا مردم هم حق اعتراض ندارند؟ آیا مردم این حق را دارند تا بگویند ما علی لاریجانی و برنامه ریزیهای مغرضانه سیاسی اش را قبول نداریم. آیا مردم اجازه دارند به کسی که روی کار آورده اند بگویند ما طرح علی لاریجانی برای استیضاح وزیر راه را که کاملا سیاسی و به منظور انتقام از دولت صورت گرفت را به مصلحت  خود، نظام و پیشرفت کشورمان نمی دانیم و آنرا تایید نخواهیم کرد. به هر حال بزودی و در اسفندماه سال آینده اگر آقای لاریجانی قصد کاندیدا شدن در قم را داشته باشد مردم پاسخی محکم به او خواهند داد چون ایشان در بین مردم قم دیگر جایگاهی ندارد زیرا که وی در ایام فتنه و در شرایط حساس فعلی کشور عملکرد بسیار مشکوکی از خود به نمایش نگذاشت که جای هیچ گونه اغماض و چشم پوشی نمی باشد.
ایشان همچنین ابراز داشتند: متاسفانه آقای دکتر لاریجانی در قول و وعده شان به مردم که تعهد داده بودند تا کمک کار دولت  باشند تا کشور با سرعت بیشتر به پیشرفتهای مورد انتظار مردم و مقام معظم رهبری دست یابد، عمل نکردند و مجلس را در این چند سال به سمت تقابل با دولت پیش بردند. دبیر سیاسی هفته نامه پرتو افزود: این رفتارهای دور از انتظار وی، مسائلی نیست که از دید مردم و نخبگان با بصیرت کشور پنهان بماند و قطعا بزودی پاسخی در خور خواهد داشت. روانبخش گفت: به عقیده من، آقای لاریجانی و دوستان پشت پرده شان که برای ملت ناشناخته نیستند وقتی که در قضیه بانک مرکزی بجایی نرسیدند و در نهایت بانک مرکزی از دست دولت خارج نشد؛ ماجرای استیضاح وزیر راه را بعنوان یک پاتک به اجرا در آوردند  و این کارها کاملا سیاسی کاری است و مردم هم به خوبی عمق ماجرا را دریافته اند.

عضو هیئت علمی موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی اظهار داشت: کسی نمی گوید استیضاح وزراء حق مجلس نیست امّا وقتی 22 نماینده مجلس استیضاح را امضاء کردند و اکثریت امضاهایشان را پس گرفتند عملا استیضاح قابل اجرا نیست و معاون رئیس جمهور هم در نامه خود به رئیس مجلس به این مسائله تاکید کردند امّا این چه راهی است که اقای لاریجانی بیاید پرونده را باز بگذارد و عده ای را به این سمت جهت دهند تا تعداد را به بالای 10 نفر برساند!

وی عنوان کرد: من نمی دانم اقای لاریجانی چه راهی را پیش گرفته اند و برای منافع چه کسی قدم بر می دارند امّا ایشان سال گذشته درست در سالگرد جنگ غزه و در شرایطی که همه آزادیخواهان جهان در حمایت از مردم غزه قیام کرده بودند، ایشان می رود با حسنی مبارک، هم پیمان رژیم اشغالگر قدس دیدار و گفتگو می کند و بعد از  آن با نادیده گرفتن شعور سیاسی ملت بجای عذر خواهی از مردم کارش را بزرگ جلوه می دهد و در مصاحبه ای می گوید: " اسرائیل با این دیدار مخالف بود و سعی می کرد ما به مصر نزدیک نشویم ولی نتوانست مانع شود!"

حجت السلام روانبخش گفت: واقعا در شرایطی که مردم مسلمان منطقه برای ریشه کنی ظلم و حاکمان اسلام ستیز  خود قیام کردند و در داخل ما نیاز به آرامش داریم تا بتوانیم به خوبی ملتهای منطقه را برای رسیدن به اهدافشان مساعدت نماییم آیا این کار درستی است که دست به چنین بازیهای سیاسی بزنیم و توجهات ملت را از مسائل بزرگ مصر و جهان اسلام به یک مسائله جزئی داخلی بکشیم؟!

دبیر سیاسی هفته نامه پرتو گفت: آقای لاریجانی با آن دیداری که در سال گذشته با دیکتاتور مصر انجام دادند ، اعتبار جمهوری اسلامی ایران را در اذهان ملت مصر و جهان اسلام تا حدی پایین آوردند و الان هم که مردم مصر برای رهایی از حکومت نامشروع مبارک قیام کرده اند ایشان به جای اینکه برنامه ریزی کند تا مردم ایران به حمایت از ملت غیور مصر  برخیزند و دست به راهپیمایی و از این قبیل امور بزنند امّا با کمال تعجب شاهدیم که ایشان و دوستانشان توجهات را به یک مساله جزئی داخلی سوق می دهند که به اعتقاد بنده نشانه ناشی گری ایشان در عرصه سیاسی است و متاسفانه این نمونه کارها برای اولین بار نیست که توسط وی صورت می گیرد. حجت السلام روانبخش در پاسخ به اینکه چقدر اشکالات مطرح شده توسط موافقان استیضاح وزیر راه و ترابری را صحیح و کارشناسی می دانید، گفت: به عقیده من استیضاح آقای بهبانی کاملا سیاسی بود زیرا در تمام عمر دولتهای گذشته کدام وزیر راهی اینقدر راه سازی کرده بود؟ مردم از وزارت راه بخاطر عملکردش راضی هستند زیرا در دولت احمدی نژاد انصافا به راه سازی، جاده سازی و ناوگان حمل و نقل اهمیت به سزایی داده شده است و دولت در این زمینه کاملا موفق بوده است و جا داشت آقای لاریجانی و دوستانشان وزیر راه را برای تقدیر و تشکر به مجلس دعوت می کردند نه برای یک استیضاح کاملا سیاسی و شخصی. ایشان اظهار داشت: مواردی را که برخی از نمایندگان بعنوان اشکالات وزارت راه مطرح کردند خیلی  سطحی و بعضا عوام فریبانه بود و باعث تعجب مردم واقع شد. مثلا تاخیر در پرواز هواپیمای سعودی را مطرح کردند. سئوال من اینست آیا این را وزیر باید جواب دهد؟ مگر دست وزیر راه است وقتی که دولت موظف است حج را تحریم نکند و  سفرهای حجاج همچون گذشته ادامه داشته باشد و شرکت سعودی در طول زمان سفر حجاج ایرانی انواع و اقسام کارشکنی ها را انجام می دهد تا شیعیان را تحقیر کند این چه ربطی به وزیر راه دارد؟! دوستان اگر دلشان به زائران بیت الله الحرام می سوزد، چند سال اعزام به حج را به حالت تعلیق در آورند تا سعودیها به خود بیایند و اشکالاتش را اصلاح کند. وی همچنین تصریح کرد: اینکه هواپیماهای ناوگان ما فرسوده هستند آیا این مسائله همین سه ساله دوران  وزارت آقای بهبهانی اتفاق افتاده است و دولتهای پیش این زمینه بی گناهند؟! در حالیکه بیشترین ورود هواپیماهای جدید در ناوگان هوایی در دولت جناب اقای احمدی نژاد صورت گرفته است شما ببینید چه تعداد پرواز در شبانه روز دارد انجام می شود آنهم در شرایط تحریم که حتی تهیه کردن قطعات هواپیما با خون دل انجام می گردد حال آقایان با چشم بستن به حقایق ، وزیر راه و ترابری را احضار می کنند و می گویند هواپیماهایت فرسوده است لذا باید استیضاح شوی! واقعا که چشم بسته غیب گفتند! روانبخش گفت: آقای لاریجانی اگر واقعا دلش برای مردم و ناوگان هوایی می سوزد خب چرا اقدامی نمی کند  او که با برخی روابط بسیار مطلوبی دارد. به جای رایزنی با نمایندگان برای اجرای سیاسی بازیهای خود، به همت نمایندگان بودجه ای را تصویب کنند و به دولت کمک دهند تا ناوگان فرسوده به میراث گذاشته شده از دولتهای قبلی را از این وضعیت در بیاورند پس بدانید کار برای مردم و رضای خدا نبوده بلکه صرفا یک تسویه حسابی انجام گرفت که مردم هم بزودی جواب این گونه تسویه حسابها را خواهند داد. عضو هیئت علمی موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) مطرح کرد: با اقدامات صورت گرفته سیاسی اخیر آیا آقای لاریجانی قول می دهند که وزیر بعدی بیاید و همه ناوگان هواپیمایی را اصلاح کند و  دیگر شاهد سقوط هیچ هواپیمایی نباشیم؟ آیا اگر هواپیمایی بعدها سقوط کرد آقای لاریجانی مسئولیتش را بعهده می گیرند و اجازه می دهند تا مردم یعقه نمایندگانی را بگیرند که اصلاح ناوگان هوایی را در استیضاح وزیر راه یافته اند؟! باز هم تکرار می کنم این حرفها کاملا سیاسی است و مردم هم به خوبی به سیاسی بازی آنان پی بردند. ایشان در پایان افزود:  به عقیده من جناب آقای لاریجانی برای اینکه زودتر به اهدافشان برسند و رضایت دوستان پشت پرده شان را جلب کنند بجای وزراء، شخص رئیس جمهور را استیضاح کنند و کنار بگذارند تا خیالشان راحتر شود و لایق سوت و کف هم پیمانان شوند. با استیضاح یک وزیر که یک دولت فلج نمی شود و جز رسوایی هر چه بیشتر چیزی برای آقایان حاصل نخواهد شد و به نظر من آقایان لاریجانی ، توکلی و امثال این دو توجه ندارند که مردم مسائل سیاسی را به خوبی درک می کنند و به موقع و در انتخاباتها واکنش نشان خواهند داد و انشاء الله در انتخابات اسفند ماه سال آینده، مردم کم لطفی های امثال این آقایان را پاسخ خواهند داد. وی گفت: اگر آقای لاریجانی در انتخابات آینده مجلس یا ریاست جمهوری قصد کاندیدا شدن نمودند آنگاه خواهیم دید که مردم چه پاسخ معناداری به ایشان خواهند داد و ملت در پای صندوقهای رای نشان خواهند داد که چقدر به لاریجانی فعلی و ماهیتش اطمینان دارند و نتیجه استیضاح های سیاسی و مانع تراشی برای سرعت کار دولت در عمران و آبادانی کشور چه خواهد بود.

ناگفته‌های قرائتی از صدور فتوای امام(ره) در مورد سلمان رشدی

 

بسمه تعالی

رئیس ستاد اقامه نماز در مورد صدور فتوای تاریخی امام راحل درباره سلمان رشدی مرتد به بیان ناگفته هایی پرداخت.

محسن قرائتی نماینده ولی فقیه در سازمان نهضت سوادآموزی در گفتگو با خبرنگار مهر، در خصوص فتوای تاریخی امام راحل مبنی بر مهدور الدم بودن سلمان رشدی اظهار داشت: وقتی حضرت امام (رض) فتوای اعدام سلمان رشدی را صادر کردند و فرمودند هر کسی که در این راه کشته شود شهید است تلویزیون از من دعوت کرد تا راجع به این فتوای امام توضیح بدهم.

وی افزود: من به آنها گفتم فتوای امام برای اعدام سلمان رشدی چند زاویه سیاسی، حقوقی، بین المللی و فقهی دارد و من حدم خیلی پایین تر از این حرفهاست که بخواهم در مورد آن صحبت کنم و آن را تحلیل کنم لذا باید به نزد بزرگان بروید که آنها هم گفتند ما به آنها گفتیم اما آنها اعلام کرده اند که فعلا حضور ذهن نداریم! و از آن گذشته ممکن است آنها علمی حرف بزنند که مردم نفهمند.

رئیس ستاد اقامه نماز اضافه کرد: از طرفی دیگر من هم به هرکسی که اسلامشناس بود و تلفنش را داشتم زنگ زدم تا از آنها بپرسم فتوایی که امام (رض) مبنی بر مهدورالدم بودن سلمان رشدی صادر کرده اند به کدام آیه وحدیثی مرتبط است که آنها هم به من گفتند متاسفانه حضور ذهن نداریم.

وی ادامه داد: بعد از آن به کتابخانه رفتم و گفتم خدایا یک نامردی به پیغمبر تو اهانت کرده است و یک مرد خدایی هم فتوای اعدامش را صادر کرده است و من نمی دانم بر اساس کدام آیات و روایات راجع به این موضوع صحبت کنم خودت کمکم کن، در این حالات بودم که یک دفعه کتابی را از قفسه کتابخانه برداشتم و همانند استخاره کردن لای آن را باز کردم و دیدم که حدیث "من اهان النبی ومن السب النبی" آمده است دقیقا همان چیزی که من می خواستم آمده بود خدا را شکر کردم و به عینه دیدم که معجزه الهی و کرامت الهی شامل حال ما شده است و فهمیدم که واقعا فتوای امام مستند به احادیث محکمی است که ما از آن غافل بودیم.

قرائتی همچنین در خصوص عملی نشدن فتوای امام راحل نیز گفت: ما کاری به عملی شدن آن نداریم چون قرآن نگفته عملی شود بلکه گفته "ترهبون به عدوالله" همین که زندگی بر سلمان رشدی تلخ شده کفایت می کند.

وی در بخش دیگری از این گفتگو به خاطره ای از امام راحل اشاره کرد و افزود: دکتر به امام (رض) گفته بود که روزانه 20 دقیقه صبحها و 20 دقیقه عصرها پیاده روی کند بعد از آن وقتی که امام پیاده روی می کردند لب خود را می جویدند و با یک هیجان خاصی راه می رفتند که آقایان به ما گفتند ببینید امام چطور راه می روند ما هم به نزد امام رفتیم و گفتیم "آقا راه رفتن شما ظاهرا با بقیه روزها فرق می کند" که ایشان هم به ما گفتند "می خواستم جوان باشم تا خودم بتوانم بروم انگلستان و سلمان رشدی را بکشم و بعد از آن برگردم و الان غصه می خورم که چرا باید پیر باشم" امام سرتا پا غیرت بود.

 متن فتوای تاریخی حضرت امام خمینی، علیه آیات شیطانی به این شرح است: 

بسمه تعالی

انا لله و انا الیه راجعون

به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان می‌رسانم مؤلف کتاب "آیات شیطانی‌" که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام می‌باشند. از مسلمانان غیور می‌خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعا آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس که در این راه کشته شود، شهید است انشاء الله. ضمناَ اگر کسی دسترسی به مؤلف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفی نماید تا به جزای اعمالش برسد.

والسلام علیکم و رحمة الله وبرکاته

روح الله الموسوی الخمینی

29 بهمن 1367/ 11 رجب 1409 

راهپیمایی بدون مجوز، انحراف و حرام است .

 

بسمه تعالی

شبکه ایران: بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران همیشه نسبت به اقدامات غیرقانونی و آشوب طلبانه از سوی گروه‌های سیاسی واکنش تندی نشان می‌دادند و از مردم می‌خواستند تا با این افراد برخورد کنند.

در همین راستا، "دکتر مهدی کوچک‌زاده" نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی دست به انتشار گزیده‌هایی از سخنان امام خمینی(ره) زده و در وبلاگ شخصی خود منتشر کرده است.

در بخشی از سخنان امام درباره تجمعات بدون مجوز آمده است: "راه افتادن در کوچه و محله‏ها بدون اینکه از طرف وزارت کشور اجازه داده شده باشد، این انحراف است و محرّم است و قواى انتظامى و نظامى و پاسداران و بسیج و تمام ملت موظف‏اند، شرعاً مکلف‏اند به تکلیف الهى که جلوگیرى از این مفسده‏ها بکنند ... من باز به همه این آقایانى که مى‏خواهند نطق کنند و اعلامیه بدهند و نمى‏دانم نامه سرگشاده بفرستند و از این مزخرفات، به همه اینها اعلام مى‏کنم که برگردید به اسلام، برگردید به قانون، برگردید به قرآن کریم، بهانه درست نکنید که اسباب این بشود که شما همه به انزوا کشیده بشوید. من به بسیارى از شما علاقه دارم و میل دارم که همه به قانون عمل کنند و همه درجاى خود باشند وچنانچه اینطور نباشد، مسئله‏طور دیگر خواهد شد." (صحیفه امام ج‏14 418)

امام همچنین درباره لزوم برخورد با این گروه‌ها که به دنبال آشوب و اغتشاش هستند، گفته است: "امروز اعلام مى‏کنم به اینهایى که در اطراف مى‏روند و صحبت مى‏کنند- و از قرارى که به من اطلاع دادند، این گروهکهاى فاسد هم فرصت را به دست آوردند و مى‏خواهند راهپیمایى کنند- قواى نظامى و انتظامى و پاسدارها باید به‏طور جد از سخنرانیهایى که این‏طور هستند، جلوگیرى کنند و سخنرانهایى که این‏طور هستند، دستگیر کنند. اگر من هم سخنرانى کردم که مخالف با دستور اسلام بود و براى ایجاد تشنج و براى گرفتار کردن ملت مسلمان ما، که خونها داده است در راه اسلام، اگر من هم این کار را بکنم، موظف شرعى هستند این ارگانهاى انتظامى و نظامى که من را بگیرند و به دادگاه بسپرند، این استثنا ندارد." (صحیفه امام ج‏14 417)

به مناسبت سالگرد صدور حکم امام خمینی ( ره) در باره رشدی مرتد

 بسمه تعالی

محمدی در گفت‌وگو با فارس:
امیدواریم روزی جایزه اجرای حکم اعدام سلمان رشدی را پرداخت کنیم.

خبرگزاری فارس: سخنگوی ستاد پاسداشت شهدای نهضت جهانی اسلام اعلام کرد که این ستاد مبلغ سیصد هزار دلار برای اجرای حکم امام خمینی جایزه تعیین کرده است و امیدوار است که روزی با کمال افتخار این مبلغ را به مجریان حکم امام خمینی پرداخت نماید.


محمد محمدی، سخنگوی ستاد پاسداشت شهدای نهضت جهانی اسلام در سالگرد صدور حکم حضرت امام درباره سلمان رشدی در گفت‌وگو با فارس، ضمن گرامی‎داشت سالگرد صدور حکم تاریخی امام خمینی مبنی بر اعدام نویسنده کتاب «آیات شیطانی» و ناشران مطلع از متن این کتاب، بر لزوم اجرای این حکم تاکید نمود.

سخنگوی ستاد پاسداشت شهدای نهضت جهانی اسلام تاکید کرد: حکم حضرت امام غیرقابل تغییر است و نه‎فقط برای فرد فرد مسلمانان بلکه حتی دولت های اسلامی که توانایی انجام آن را دارند ایجاد تکلیف می کند.

وی افزود: مقام معظم رهبری هم بارها بر غیر قابل نسخ بودن این حکم تاکید کرده اند و کسانی که به هر بهانه ای درباره لزوم اعدام سلمان رشدی ایجاد ابهام و شبهه می کنند، راه به جایی ندارند. سلمان رشدی باید اعدام شود و به یاری خدا روزی این حکم به دست فرزندان اسلام ناب محمدی اجرا خواهد شد.

محمد محمدی محافظت شدید از سلمان رشدی را عامل اصلی عدم اجرای این حکم دانسته گفت: به‎خلاف آن چیزی که رسانه های غربی تبلیغ می کنند، از شدت تدابیر امنیتی انگلستان درباره سلمان رشدی کم نشده و فقط با صرف هزینه بیشتر امکان حضور بیشتر او را در مجامع عمومی فراهم کرده اند تا از این مسئله استفاده تبلیفاتی کنند.

وی افزود: سلمان رشدی با هزینه ای بالغ بر 10 میلیون پوند در سال محافظت می شود و این محافظت پس از مسائلی چون جنگ 33 روزه یا ترور شهید عماد مغنیه افزایش هم پیدا می کند تا مبادا هدف عملیات انتقامجویانه مسلمانان قرار گیرد.

سخنگوی ستاد پاسداشت ضمن گرامی‎داشت یاد شهدای راه اعدام سلمان رشدی مرتد اعلام کرد که این ستاد مبلغ سیصد هزار دلار برای اجرای حکم امام خمینی جایزه تعیین کرده است و امیدوار است که روزی با کمال افتخار این مبلغ را به مجریان حکم امام خمینی پرداخت نماید.

چرا خودکفایی بنزین به مذاق برخی خوش نیامد؟

 بسمه تعالی 

منتقدان دولت و جبهه ضد انقلاب در زیر سوال بردن دستاورد نظام برای خودکفایی در تولید بنزین و ناکام گذاشتن حربه دشمنان برای قطع صادرات بنزین به ایران، به اشتراک رسیدند، چرا؟

 

بصیرت: به گزارش هفته‌نامه 9دی، سوم تیر ماه سال جاری بود که برای اولین بار مجلس سنا و نمایندگان آمریکا در اقدام ضدایرانی دیگری تحریم‌ بنزین را علیه جمهوری اسلامی ‌ایران به تصویب رساندند. البته ‌این موضوع از مدت‌ها پیش توسط کشورهای غربی به عنوان اهرم فشار بر ایران برای توقف فعالیت‌های صلح آمیز هسته‌ای در دست بررسی بود. اما بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران اقتصادی خارجی و داخلی تحریم صادرات بنزین به ایران را نقطه عطفی در تشدید فشار علیه ‌ایران ارزیابی می‌کردند و مدعی بودند با اعمال این تحریم‌ها اقتصاد ایران دچار شوک عجیبی خواهد شد و زمینه نارضایتی مردم فراهم می‌شود، چرا که یک سوم بنزین مصرفی کشور از طریق واردات تامین می‌شد و هرگونه قطع واردات بنزین، جامعه را دچار شوک بزرگ می‌کرد.

با توجه به محسوس شدن ناکارآمدی تحریم‌های اخیر علیه ایران، بالاخره گزینه تحریم بنزینی ایران در تابستان امسال از سوی آمریکا مدنظر قرار گرفت. غافل از اینکه فرزندان برومند انقلاب اسلامی ‌این خواب کشورهای غربی را در یک چشم به هم زدن به کابوسی برای خود آنها مبدل کردند و با تولید بنزین در پتروشیمی‌ها، ایران در کوتاه‌ترین زمان ممکن از واردات بنزین بی‌نیاز شد. هرچند آن اقدام، گامی ضربتی و برای نشان دادن توانمندی صنعت نفت ایران در بی‌نیازی از واردات بنزین بود، ولی اثربخشی بسیار بالایی داشت و موجب گردید که گزینه تحریم صادرات بنزین به ایران، کاملا کنار گذاشته شود. البته استفاده از ظرفیت پتروشیمی‌ها به عنوان یک گزینه بلندمدت مدنظر نبود و از همان زمان، مسئولان صنعت نفت کشورمان ساخت پالایشگاه‌های جدید و توسعه پالایشگاه‌های موجود را با شدت بیشتری پیگیری کردند. از سوی دیگر، اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها از ابتدای زمستان نیز موجب کاهش محسوس مصرف شد و نیاز به واردات بنزین را کاهش داد. این عوامل موجب شد که اقتصاد ایران برای نخستین بار در دهه‌های اخیر به بی‌نیازی از واردات بنزین، نزدیک شود. امری که مقام معظم رهبری در خطبه هفته گذشته نماز جمعه هم به آن اشاره داشتند و فرمودند: «خب ما وارد کننده بنزین بودیم و هستیم؛ گفتند می‌خواهیم جلوی ورود بنزین را بگیریم؛ جنجال، هیاهو و سرو صدا کردند و تحلیلگرانشان پیش‌بینی کرده و گفتند که کشور شلوغ خواهد شد و مردم چه خواهند کرد، ‌این موجب شد که مسئولان کشور به فکر تولید بیشتر بنزین بیافتند و امروز طبق گزارشاتی که من دارم البته تا 22 بهمن، به توفیق الهی کشور به طور کامل از واردات بنزین بی‌نیاز می‌شود. طبق گزارشی که به بنده دادند بعد از 22بهمن ما حتی می‌توانیم بنزین را صادر کنیم که دستورش را هم داده‌اند که بنزین را بتوانیم صادر کنیم.»

همنوایی با غرب در داخل

با وجود توفیق صنعت نفت کشورمان در ناکام گذاشتن حربه تحریم بنزینی علیه ایران، متاسفانه در این میان جریاناتی رخ داد که بار دیگر عیار وطن‌پرستی شماری از گروه‌ها و نهادهای داخل نظام را زیر سوال برد.

با ناکام ماندن غرب در فشار علیه ‌ایران با حربه تحریم بنزین (که ابتدا با استفاده از ظرفیت صنایع پتروشیمی محقق شد و اینک با توسعه ظرفیت پالایشگاهی در حال تحقق است)، دشمنان کشور دست به جریان‌سازی رسانه‌ای زدند تا بنزین تولید صنایع پتروشیمی را غیراستاندارد جلوه دهند. متاسفانه برخی جریان‌های سیاسی داخلی نیز که موضع‌گیری علیه دولت را سرلوحه فعالیت‌های خود قرار داده‌اند، به جای حمایت، معرفی و تبیین این دستاورد بزرگ، با این جریان ضد انقلاب همنوا شدند و مکررا بر این ادعا دمیدند که بنزین تولید صنایع پتروشیمی غیراستاندارد است و حتی معضل چند دهه‌ای آلودگی هوای تهران را نیز به تولید بنزین در پتروشیمی‌ها نسبت دادند.

البته در ماه‌های اخیر وزیر و مسئولین شرکت نفت بارها اعلام کردند بنزین تولید داخل با استانداردهای جهانی مطابقت دارد و فرآیند تولید بنزین در مجتمع‌های پتروشیمی نیز مانند پروسه تولید در پالایشگاه‌ها است، ضمن آنکه بنزین سوپر تولیدی در پتروشیمی‌ها به علت فناوری بکار گرفته شده در تولید این فرآورده دارای کیفیت بهتری است. اما جریان‌های یادشده فارغ از اینکه خواسته یا ناخواسته بلندگوی ترفند دشمن شکست خورده ایران اسلامی برای کم اثر کردن خودکفایی ایران در تولید بنزین شدند، همچنان بر مواضع خود پافشاری کردند و آلودگی هوای تهران را دم دست‌ترین ابزار برای زیر سوال بردن توفیق بزرگ ملت و دولت دیدند.

چهره‌هایی که بیش از همه ادعای غیراستاندارد بودن بنزین تولید داخل را مطرح کردند، عمدتا یا نمایندگان مجلس یا مسئولان شهرداری و شورای شهر تهران بودند که اظهارات آنها با پشتیبانی رسانه‌ای روزنامه‌ها و سایت‌های اصلاح‌طلب و منتقد دولت و رسانه‌های وابسته به شهرداری تهران همراه بود و تا چندین هفته، افکار عمومی را با طرح ادعاهای واهی تحت تاثیر قرار دادند.

گزیده‌ای از این موضع گیری‌ها که به طور گسترده در روزنامه‌ها زنجیره‌ای شهرداری و دیگر نهادها پوشش داده شد به شرح زیر است:

* مرکز پژوهش‌های مجلس: بنزین تولیدی در پتروشیمی‌ها به دلیل دارا بودن مقادیر زیادی بنزن و ترکیبات آروماتیکی و الفینی با آلودگی‌هایی همراه است.

* عماد حسینی سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس: تولید بنزین در پتروشیمی در بلندمدت علاوه بر اثرات زیست‌محیطی، نتایج دیگری هم دارد. ترکیباتی که برای بنزین تولید می‌شود، پتروشیمی‌ها را هم تحت‌الشعاع قرار می دهد، چون این ترکیبات باید خاص مواد پتروشیمی باشد. استخراج فرآورده‌های سوختی از پتروشیمی، واکنش معکوس است که تبعات خاص خود را به لحاظ شیمیایی و فیزیکی خواهد داشت، که یکی از آن‌ها می‌تواند اثرات زیست‌محیطی باشد. (سایت فرارو، خبر شماره 63138)

* یوسف رشیدی مدیر عامل شرکت کنترل کیفیت هوای شهرداری تهران: مقدار ترکیبات سرطان زا در بنزین زیاد است. مقدار ترکیبات آلاینده موجود در بنزین که بیماری‌های خطرناکی را به همراه دارد، بسیار زیاد است، به عنوان نمونه مقدار بنزن موجود در بنزین کشور باید یک درصد باشد، اما در بنزین مصرفی فعلی پنج درصد است. فعالیت اصلی واحدهای پتروشیمی تولید حلال‌های صنعتی است و میزان اکتان این حلال‌ها پایین است، اما امکان دارد که مواد خطرناک در داخل آن‌ها وجود داشته باشد. (سایت ایلنا خبر شماره 175104)

* معصومه ابتکار عضو شورای شهر تهران: متأسفانه درخصوص کیفیت تولیدشده بنزین نگرانی‌هایی احساس می شود که جای بحث بسیاری دارد اما انتظار داریم که این معضل حل شود و استاندارد بنزین نیز رعایت شود. (سایت پانا، خبر شماره 20984)

* محسن نریمان، نماینده اصلاح طلب مجلس: آیا بنزینی که تولید می شود استاندارد است؟ کارشناسانی که به بررسی علل آلودگی هوا می پردازند آیا تاثیرات بنزین مورد مصرف را که از استاندارهای لازم خارج شده بر بیماران قلبی و عروقی می دانند؟ آلودگی هوای تهران به صورت یه روال غیر عادی در حال افزایش است و بنزین‌های غیر استانداری که در تهران استفاده می شود موجب افزایش این آلودگی هوا شده است. (سایت تابناک، خبر شماره ۱۳۴۸۲۵)

* عسگر جلالیان، عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی: تولید بنزین در پالایشگاههای ایران، غیر استاندارد است که این نحوه تولید بنزین، نه تنها هزینه بالاتری دارد، بلکه برای مصرف کنندگان در صورت تماس با آن خطرناک و سرطان زا است. بنزینی که در پالایشگاه ها به شکل غیر استاندارد تولید می شود سرطانزا است واگر این بنزین سرطان‌زا در اختیار مردم قرار بگیرد مردم را به صورت حاد تری درگیر می‌کند و هزینه تمام شده آن برای کشور نیز بالاتر است. (سایت خبرآنلاین)

* غلامعلی میگلی‌نژاد: موضوعی که در هفته های اخیر در مورد بنزین تولیدی این پالایشگاه ها مطرح شده شائبه سرطان‌زا بودن این بنزین است که در خصوص این موضوع، مرکز پژوهش های مجلس و دیوان محاسبات مجلس مامور شدند تا قضیه را مورد بررسی قرار داده و گزارش نهایی را به کمیسیون ارائه دهند. (سایت تابناک، خبر شماره ۱۳۴۳۲۶)

تخریب دستاورد، چرا؟

ادعاهای یادشده علیه بنزین تولیدی صنایع پتروشیمی و ربط دادن آلودگی هوای تهران به این اقدام، زمانی رنگ باخت که وزارت نفت اعلام کرد اساسا بنزین تولید صنایع پتروشیمی در سطح تهران توزیع نشده است. پس از این اطلاع‌رسانی، طراحان ادعای آلایندگی بنزین تولید صنایع پتروشیمی، سکوت پیشه کردند و خبری از عذرخواهی آنان از افکار عمومی نشد. این ابهام درباره عملکرد این عده وجود دارد، که چطور همزمان با فضاسازی رسانه‌ای غرب درباره بی‌کیفیت بودن بنزین تولید داخل ایران، آنان نیز به یاد آلودگی هوای تهران افتادند و توفیق بزرگ ملی در خودکفایی بنزین را لوث کردند؟

مطمئنا گناه این افراد کمتر از مسئولان دولت‌های قبل بویژه بیژن زنگنه نیست که با تفکرات اشتباه خود خودکفایی کشور در تولید بنزین را نفی می‌کردند و ده‌ها میلیارد دلار به اقتصاد ایران ضربه زدند. بیژن زنگنه که از ابتدای دولت خاتمی به‌عنوان وزیر نفت منصوب شد، در سال 77 پروژه برنامه‌ریزی شده ساخت پالایشگاه‌ها در کشور را به بهانه نداشتن صرفه اقتصادی متوقف کرد تا با محروم کردن ایران از دستیابی به خودکفایی در تولید این محصول استراتژیک با مصرف فراگیر، زمینه برای باج‌خواهی آینده غرب فراهم شود.

حال با توجه به این حقایق، تخریب این دستاورد بزرگ نظام (و نه فقط دولت) در شرایطی که کشور از یکسو در حال اجرای بزرگترین طرح اقتصادی یعنی هدفمند کردن یارانه‌ها است و از سوی دیگر تحریم‌های اقتصادی هر روز ابعاد وسیعتری پیدا می‌کنند چه معنایی داشته است؟ هرچند مقام معظم رهبری در خصوص این جریانات به رئیس جمهور در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری هشدار داده و فرموده بودند: «البته در کنار علاقه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مندان به رئیس جمهور محترم - که‌ایشان علاقه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مندان زیادى در داخل کشور، حتّى در خارج از کشور دارند - دو دسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى دیگر هم هستند که باید به‌اینها توجه کرد؛ یعنى حضور آنها را بایستى محاسبه کرد: یک دسته مخالفان عصبانى و زخم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خورده هستند. مطمئناً اینها در این دوره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى چهارساله، در مقام معارضه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى با دولت برخواهند آمد. مخالفت کردند، باز هم مخالفت خواهند کرد.»

مشخص نیست برخی چهره‌ها، مقامات و جریان‌های سیاسی چه اصراری دارند تا خود را مصداق سخنان مقام معظم رهبری از «مخالفان عصبانی و زخم‌خورده دولت و رئیس‌جمهور» نمایان کنند. گویا از نگاه این عده، هر اقدام دولت را باید مخدوش کرد حتی اگر به همنوایی با جبهه ضد انقلاب و دشمنان جمهوری اسلامی منتهی شود.

تکرار تاریخ : تجمع ضد انقلاب در 25 بهمن 57 و 25 بهمن 89

 بسمه تعالی

 

بصیرت: اگر به اهداف پشت پرده‌ی چرایی انتخاب ۲۵ بهمن و همزمانی آن با روز والنتاین اشاره نکنیم و آن را اتفاقی (!) فرض کنیم اما اشاره به یک حادثه‌ی تاریخی که دقیقاً سه روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در ۲۵ بهمن سال ۱۳۵۷ روی داد می‌تواند عبرت انگیز باشد. روز ۲۵ بهمن ماه سال ۱۳۵۷ اتفاقی در خیابان ایران (که آن روزها محل اقامت امام بود) می‌افتاد، تجمعی اندک از ضدانقلاب جلوی اقامتگاه امام (ره) و سر دادن شعارهای ضدانقلاب و ضدامام!...

طومار فتنه‌گری فتنه گران داخلی و طراحان خارجی فتنه ۸۸ اگرچه همان ۹ دی و ۲۲ بهمن سال گذشته پیچیده شد و با روشنگری‌ها و هدایت‌های رهبری معظم انقلاب، بصیرت عمومی و ریزش شدید حامیان داخلی سران فتنه را درپی‌ داشت اما انتظار نداشته و نداریم که حامیان خارجی آنها که از اعضای گروه‌های سلطنت طلب، بهایی، منافقین و … هستند نیز ریزش داشته باشند؛ همان‌هایی که سال‌هاست بعنوان مزدوران آمریکایی- صهیونیستی منفور ملت ایران هستند. پس دور از انتظار نیست که با هر دست و پای زدن‌های سران فتنه، بهانه‌ای به دست دوست‌داران خارجی آنها افتد که با بزرگنمایی و وارونه جلوه دادن اتفاقات ایران اسلامی، به دنبال رسیدن به اهداف سی و دو ساله‌ی خود باشند.
در آخرین تحرک سران فتنه می‌توان به درخواست مجوز صدور راهپیمایی ۲۵ بهمن به بهانه‌ی همبستگی با ملت تونس و مصر اشاره کرد که بار دیگر ذوق زدگی و حمایت شدید آمریکا و سران صهیونیستی و حامیان آنها را به همراه داشت تا جایی که آمریکا به دلیل عدم صدور مجوز این راهپیمایی توسط وزارت کشور اعتراض کرد!
در بیانیه‌ی تام دانیلون، مشاور امنیت ملی رئیس جمهوری ایالات متحده که روز شنبه صادر شده است از حکومت ایران خواسته شده است به مردم ایران اجازه دهد همانند معترضان مصری از حق جهانی برگزاری اجتماعات مسالمت آمیز، تظاهرات و ارتباطات برخوردار شوند!
اینکه چرا سران فتنه و اندک حامیان داخلی آنها حاضر نشدند همزمان با اقیانوس ملت در راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال شرکت کنند و همبستگی خود را با ملت تونس و مصر اعلام کنند و روز دیگری را اعلام کردند قطعاً نشان از اهدافی غیر از آنچه در عیان بیان کرده‌اند دارد؛ تا جایی که بسیاری از حامیان آنها با تحرک در فضای اینترنت و شبکه‌های اجتماعی گویا دوباره فرصتی برای فتنه انگیزی، آشوب و شعارهای ساختارشکنانه علیه نظام یافته‌اند تا با دعوت از مردم ایران شاید بتوانند بار دیگر حوادث تلخ روزهای اولیه پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ را تکرار کنند؛ اما زهی خیال باطل.

جمله تلخ هاشمی که سردار رشید یارای گفتن آن را ندارد !

 بسمه تعالی

بصیرت: جانشین رئیس ستادکل نیروهای مسلح بعضی از مسئولان و مقامات عمدتا به خواست نظامیان با نگاه سیاسی جواب می‌دادند و بعد از فتح خرمشهر تنها جمله «بروید با همین وضع موجود بجنگید» را در مقابل خواسته‌های ما به کار می‌بردند و می‌گفتند اگر هم نمی‌توانید، بروید به امام (ره) بگویید ما نمی‌توانیم و ما که می‌دانستیم می‌خواهند از ما اعتراف بگیرند جواب می‌دادیم که هرگز چنین کاری را نخواهیم کرد.به گزارش شبکه ایران، سردار غلامعلی رشید، جانشین رئیس ستادکل نیروهای مسلح در نشست واکاوی عملیات والفجر 8 گفت: به اعتقاد من استراتژی که امام (ره) بعد از فتح خرمشهر اتخاذ کرده بودند و بعد از دو جلسه با اعضای شورای‌عالی دفاع برای ورود به خاک عراق تصمیم گرفته شده بود، سیاسیون آن استراتژی را تقلیل داده بودند و یک استراتژی جنگ محدود در ذهن داشتند که در حقیقت به پیروزی کامل فکر نمی‌کردند، ‌چون تامل امام (ره) در دو جلسه حکایت از نکته‌ای می‌کند و در حقیقت می‌خواستند این نکته را تفهیم کنند که ورود به خاک عراق یک جنگ اساسی است و باید تا پایان رفت. جانشین رئیس ستادکل نیروهای مسلح اظهار داشت: سیاسیون به این فکر می‌کردند که ما یک عملیات موفق انجام دهیم تا جنگ پایان یابد.

امام خمینی(ره): جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم

در ادامه خبر روزنامه تهران امروز آمده است که "امام(ره) در پاسخ به برخی گروهک‌ها و براساس نص صریح قرآن فرمودند: «جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم» و رزمندگان ما شعار می‌دادند تا پیروزی. ولی به‌طور مشخص بعضی از سیاسیون و مقامات می‌گفتند جنگ جنگ تا یک عملیات. به ما می‌گفتند شما یک عملیات انجام دهید و به خانه‌هایتان برگردید. این جمله را در شب عملیات خیبر و فاو هم به ما گفتند. ولی بعد از فتح فاو به دلیل بی‌اعتنایی دشمن ثابت شد که این استراتژی شکست‏خورده و جنگ با انجام یک عملیات موفق به پایان نمی‌رسد."


در سال 63 و 64 فریاد می‌زدیم که چرا دولت میرحسین وارد جنگ نمی‌شود


رشید افزود: در جریان فتنه 88 خیلی‌ از دولت میرحسین موسوی حرف می‌زدند در حالی که ما در سال 63 و 64 فریاد می‌زدیم که چرا دولت وارد جنگ نمی‌شود. در حالی که در یک سندی که در عملیات خیبر و بدر به دست ما آمده بود مشخص شد که وزیر نفت عراق به دستور صدام سه‌ماه در کنار یک فرمانده لشگر در حاشیه دجله زندگی کرده بود و بعد گزارش داده بود که پس از سه ماه زندگی در کنار یک فرمانده لشگر چه امکاناتی را به لشگر داده است. ما آرزو داشتیم که حتی یک شب وزیر در قرارگاه‌ها حضور پیدا کند. در پایان جنگ و بعد از پذیرش قطعنامه که این دولت به ستاد فرماندهی کل قوا تبدیل شده بود من و شمخانی به تهران آمده بودیم و اوضاع و احوال جبهه را نقل می‌کردیم، دو، سه وزیر تندتند می‌نوشتند به‌طور مشخص بهزاد نبوی که معاون لجستیک و خاتمی که معاون تبلیغات شده بود. آنجا گفتم واقعا تمام این نکاتی که می‌نویسند برای شما ناشناخته است و آنان گفتند که ما در این جنگ مثل مردم عوام بودیم.


بروید با همین وضع موجود بجنگید!


وی با اشاره به اینکه به اعتقاد من سیاسیون برنامه‌ای جدی برای ادامه جنگ نداشتند،‌ گفت: بعضی از مسئولان و مقامات عمدتا به خواست نظامیان با نگاه سیاسی جواب می‌دادند و بعد از فتح خرمشهر تنها جمله «بروید با همین وضع موجود بجنگید» را در مقابل خواسته‌های ما به کار می‌بردند و می‌گفتند اگر هم نمی‌توانید، بروید به امام (ره) بگویید ما نمی‌توانیم و ما که می‌دانستیم می‌خواهند از ما اعتراف بگیرند جواب می‌دادیم که هرگز چنین کاری را نخواهیم کرد.


آقای هاشمی گفتند ما بند پوتین این نیروها را هم نمی‌توانیم تامین کنیم


جانشین رئیس ستادکل نیروهای مسلح با اشاره به دفترچه خاطرات جنگ خوداظهارداشت: در تاریخ 8 خرداد 64 در این دفترچه نوشته‌ام؛ صبح ساعت 7 به اتاق فرماندهی کل سپاه رفتم. برادر رحیم(صفوی) و شمخانی آمدند بعد مطالب جمع‌بندی شده در طول 10 روز گذشته را به بحث گذاشتیم و نکات لازم را برای مطرح شدن در حضور آقای رئیس‌جمهور و رفسنجانی در نظر گرفتیم. یک ساعت بعد برادران دیگر هم آمدند. برادر غلامپور، بشردوست، علایی، محتاج و مبلغ. ساعت 9:30 سوار ماشین شدیم و به مقر ریاست‌جمهوری رفتیم، برادر محسن رضایی نتایج بحث‌ها را مطرح کرد. آقای رئیس‌جمهور چهره‌اش بشاش بود و از مباحث استفاده می‌کرد ولی از همان ابتدا آقای هاشمی ناراحت بود و بالاخره وی در پایان جلسه آب پاکی روی دست ما ریخت، این جلسه یکی از سرنوشت‌سازترین جلسات جنگ بود و مطالب پیش امام (ره) برده شد ما با حیرت بیرون آمدیم. در این جلسه ما طرح 500 گردان و امکانات داخل کشور را ارائه کردیم و گفتیم اجازه دهید با همین امکانات موجود از 300 هزار بسیجی استفاده شود، در حد نیاز صنعت کشور مقدورات و لوازمی مثل پوتین، کفش و تفنگ را برآورده کنند تا ما عملیات اول را با 300 هزار بسیجی برآورده کنیم. ولی آقای هاشمی گفتند ما بند پوتین این نیروها را هم نمی‌توانیم تامین کنیم، حالا یک جمله‌ای دیگر نیز گفت که از بس‌تلخ و گزنده بود یارای گفتن را ندارم.

مبارک سرنگون شد.

 بسم الله القاصم الجبارین

 پیروزی بزرگ مردم مصر

خبرگزاری فارس: معاون رئیس جمهور مصر از کناره‌گیری رسمی مبارک خبر داد.


به گزارش فارس به نقل از شبکه خبری الجزیره، "عمر سلیمان " معاون ریاست جمهوری مصر گفت که حسنی مبارک از سمت خود کناره‌‌گیری کرد.ان شاء الله بقایای رژیم مصر سرنگون شود .

فردا همه به خیابان ها می آئیم .

بسمه تعالی

     فردا همه به خیابان ها می آئیم . بله فردا در جای جای ایران اسلامی طنین فریاد الله اکبر ، « استقلال ،  آزادی ، جمهوری اسلامی » و « مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل » به گوش می رسد . فردا همه به خیابان ها می آیند تا با مقتدای خویش ، ولی امر مسلمین حضرت آیه الله العظمی خامنه ای تجدید میثاق نموده و به دنیا اعلام نمایند که راه شهدا را ادامه می دهند .

   راهپیمائی فردا به دنیا می فهماند این انقلاب که با تقدیم هزاران شهید ، از دست دادن بهترین     جوان ها و با خون دل خوردن و زحمات خالصانه امام راحل رضوان الله تعالی علیه به دست آمده را تا پای جان پاسداری نموده و این جنگ روانی – تبلیغاتی دشمن و به اصطلاح جنگ نرم هم نمی تواند مسیر نورانی آن را غبار آلود نماید .

   انقلاب اسلامی که با شعار های الله اکبر ، « استقلال ، آزادی ، جمهوری اسلامی » و « نه شرقی ، نه غربی ، جمهوری اسلامی » به پیروزی رسید ، در طول این 32 سال در تحقق این شعار ها گام های اساسی برداشته است ؛ بطوری که در زمینه استقلال که می توان آن را به ابعاد مختلف تقسیم نمود – استقلال سیاسی ، اقتصادی و ... - . از لحاظ سیاسی تمامی تصمیم گیری ها در داخل کشور و بدون دخالت بیگانگان و توسط مسئولینی که مستقیم و یا غیر مستقیم با رأی مردم مسئولیتی را به عهده گرفته اند ، اتخاذ می شود .

   از همه مهم تر در رأس همه سکان هدایت این انقلاب در دستان ولی فقیه عادل ، مدیر ، مدبر و شجاع که فقط رضایت خدا را در نظر دارد ، می باشد . این ولایت فقیه است که ( چه در دوران امام خمینی (ره) و چه در حال حاضر که مقام معظم رهبری مد ظله العالی رهبر انقلاب هستند ) کشتی انقلاب را از  بحران ها و تلاطم های عظیم عبور داده و کشور را به سمت پیشرفت می برد .

   شعار آزادی – در تحقق این شعار نیز ملت عملا از چنگال رژیم پلید و ستمگر پهلوی آزاد شدند و مردم آزادانه راه پیشرفت را ادامه می دهند .

   شعار جمهوری اسلامی – این شعار دارای دو بُعد جمهوری و اسلامی است ؛ در بُعد جمهوری تا کنون مردم در 30 انتخابات شرکت کرده و حتی در زیر بمباران ها و موشک باران ها نیز یک روز انتخابات به تأخیر نیفتاد . در بُعد اسلامیت نیز هم قانون گذاری و هم اجرای آن به سوی اسلامی شدن پیش  می رود .

   در حالی این مختصر را می نویسم که خبر سقوط « نا مبارک » دیکتاتور منفور مصر و فرار وی را شنیدم و خدا را شکر کردم که در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران ، خداوند ملت مصر را از چنگال فرعون زمان خود نجات   داد . ان شاءالله رژیم مصر کلا سقوط کرده و رژیمی اسلامی سر کار بیاید تا زمینه نابودی اسرائیل زودتر فراهم گردد .

   شعار اصلی دیگر مردم ایران در زمان انقلاب شعار « نه شرقی ، نه غربی ، جمهوری اسلامی » بود که این خالص بودن نهضت و عدم وابستگی به اجانب را می رساند و در نهایت حضرت امام راحل رضوان الله تعالی علیه جمهوری اسلامی را به رفراندم گذاشته و بیش از 98 % مردم به جمهوری اسلامی رأی دادند .

   خدای را شکر می کنیم که در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران ، آرزوی امام راحل رضوان الله تعالی علیه تحقق پیدا کرد و انقلاب صادر شد . دشمنان صدور انقلاب را به لشکر کشی تعبیر می کردند ولی تفکر ظلم ستیزی و مبارزه با استعمار و استبداد و عدالت طلبی و اسلامی خواهی ملت ایران به کشور هایی مثل تونس ، مصر ، اردن و سایر کشور های عربی نیز رسید و دیکتاتور ها در آستانه سقوط قرار دارند . ان شاء الله تمامی کشور های مسلمان از لوث وجود حاکمان فاسد پاک و زمینه ظهور آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف فراهم شود .

  خدایا ، خدایا تا انقلاب مهدی از نهضت خمینی محافظت بفرما

                                                خامنه ای رهبر به لطف خود نگهدار .

انتقاد محسن رضایی از هاشمی رفسنجانی

 بسمه تعالی 

بخش دوم/ برنامه "دیروز، امروز، فردا "
انتقاد محسن رضایی از هاشمی رفسنجانی؛ امروز روز تماشاچی‌بودن نیست.

خبرگزاری فارس: دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام ضمن ابراز گلایه از بی‌تفاوتی و سکوت هاشمی گفت: امروز روز بی‎تفاوتی و گله‌گذاری‌ نیست بلکه باید پشت سر رهبری به‎سمت جلو حرکت کنیم.


به گزارش خبرنگار سیاسی باشگاه خبری فارس «توانا»‌ محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام شب گذشته در برنامه تلویزیونی "دیروز، امروز، فردا " اظهار داشت: از حدود 5 سال پیش آمریکایی‌ها آماده درگیری با کشور ایران شدند؛ آنها می‌خواستند ابتدا از طریق بحث هسته‌ای و درگیر کردن نظامی وارد شوند اما با آمدن اوباما مسیر جدیدی آغاز شد و از مذاکره گرفته تا اغتشاشات داخلی و تحریم اقتصادی جزء مجموعه جدیدی بود که آمریکایی‌ها آن را پیگیری می‌کردند و یکی از مهمترین مسائلی که پیگیری می‌شد مسئله جنگ نرم با ایران بود.
وی در پاسخ به این مسئله که طراحان خارجی فتنه 88 چقدر توانستند خواسته‌های خود را در کشور پیاده کنند، گفت: معتقدم که غرب نتوانست از این حوادث بهره‌برداری موردنظر خود را ببرد ولی این نیز به این معنا نیست که آسیبی به کشور وارد نشد؛ غرب با تبلیغاتی که در عرض 7 ماه علیه ایران انجام داد چهره غیر‌واقعی از جمهوری اسلامی در افکار عمومی درست کرد گرچه در این بین اشتباهاتی نیز صورت گرفت اما این مسائل یکطرفه نبود چرا که 850 نفر از نیروهای بسیجی و امنیتی کشور زخمی و یا شهید شدند.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: جای سؤال است که این تعداد را چه کسی زخمی و شهید کرده است؛ پس مشخص است که در 8 ماه فتنه یک زد و خورد جدی داشتیم و غرب وارد این ماجرا شده بود و می‌خواست اهداف خود را پیاده کند.
وی با بیان اینکه در فتنه 88 ما زخم برداشتیم اما پیروز از این میدان بیرون آمدیم تصریح کرد: ما توانستیم این فتنه را کنترل کنیم اما این پایان کار نیست و موج دوم که موج تحریم‌های اقتصادی است اکنون علیه ایران درست شده است و فعالیت‌هایی را در آینده نیز غرب و آمریکا علیه کشور انجام خواهند داد.
رضایی با اشاره به این نکته که 9 دی و 22 بهمن 88 توانست آثار منفی 8 ماه فتنه را برطرف کند، خاطرنشان کرد: معتقدم که غربی‌ها در این فتنه دست داشته‌اند و آمریکایی‌ها چنین طرحی را از قبل آماده کرده بودند حتی اگر در حوادث پس از انتخابات این طرح پیاده نمی‌شد در یک زمان دیگری این مسئله را پیاده می‌کردند؛ دلیل من نیز این است که بوش زمانی که می‌خواست به ایران حمله کند با یک معضل بزرگی درگیر بود و آن معضل این بود که نمی‌توانست مانند عراق و افغانستان وارد ایران شود و بمباران و موشکباران‌ها نیز نیاز به نیروی پیاده داشت.
وی گفت: آمریکایی‌ها قصد داشتند در بمباران و موشکباران ایران چند مرکز اساسی را بزنند و آب و برق و انرژی مردم به مدت چند ماه از بین برود تا این موضوع سبب شود که یک شورش داخلی در ایران صورت بگیرد و آن زمان با هدایت کردن این شورش داخلی در کنار بمباران هوایی خلأ حمله زمینی به ایران را حل کنند.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: چند سال قبل از سال 88 به خاطر دارم که با آقای رشید بحثی داشتیم که آمریکا نمی‌تواند مانند عراق و افغانستان به ایران حمله کند و باید حرکت زمینی را در یک جا جبران کند لذا به این نتیجه رسیده بودیم که اینها طرحی را برای داخل کشور دارند و این طرح نیز از طریق ابزار نرم هدایت می‌شود بنابراین یک طرح براندازی نرم همزمان با بمباران نقاط اقتصادی ایران داشتند و این طرح آماده بود تا به محض اینکه اتفاقات سال 88 رخ داد و آمریکایی‌ها این طرح را کلید زدند.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه 9 دی یک شور و هیجان زائد‌الوصفی در بین مردم وجود داشت، گفت: در 9 دی شعار ولایت، انسجام، وحدت و برادری مردم و حضور پرشور آنها مانند یک آب زلالی بود که حوادث 8 ماه گذشته را شست‎وشو داد و در 22 بهمن نیز این حضور مردم به اوج خود رسید و یک تودهنی محکمی به آمریکایی‌ها بود؛ البته معتقدم که باید برخورد قانونی با فتنه‌گران صورت گیرد چرا که اگر ما برخورد قانونی با آنها نداشته باشیم این مسئله تبدیل به یک رویه در آینده می‌شود و دیگران می‌توانند از این موضوع سوء استفاده کرده و پایه‌های قانون و حکومت را متزلزل کنند.
رضایی با بیان اینکه امسال در شرایطی به استقبال 22 بهمن می‌رویم که موج بیداری اسلامی در منطقه و خاورمیانه حاکم شده است، تصریح کرد: این موج جدید بیداری اسلامی بسیار مهم و تعیین کننده است و ظاهر کار این است که این حرکت از تونس شروع شده و اکنون به مصر آمده و تمام سران کشورهای اسلامی را در یک حالت دغدغه قرار داده‌ است به طوری که برخی از کشورها پیشاپیش دارند در بین مردم پول تقسیم می‌کنند تا بتوانند برخی از این شکاف‌ها را حل و فصل کنند.
وی اضافه کرد: اما این مسئله بسیار عمیق‌تر از نابرابری‌های اقتصادی است؛ مصر نقطه بسیار مهمی است و بزرگترین کشور عربی و محور اتحادیه عرب است همچنین این کشور بزرگترین همسایه فلسطین است یعنی مرزهای مصر با فلسطین و سابقه تاریخی این کشور با مسئله فلسطین فوق‌العاده مهم است لذا اکنون غرب دیگر نگرانی ندارد که انقلاب مصر رخ ندهد بلکه نگرانی غرب این است که این مسئله وارد فلسطین شود و اسرائیل از بین برود.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با تاکید بر اینکه اکنون پیروزی مردم مصر با محو اسرائیل و دفن آن گره خورده است، گفت: این حوادث اکنون منطقه‌ای است اما می‌تواند به یک حوادث بین‌المللی تبدیل شود کما اینکه رئیس ناتو نیز اعلام کرده که ما با یک حادثه جدید بین‌المللی مواجه هستیم لذا حدس می‌زنم اکنون ارتش آمریکا آماده است که در صحرای سینا نیرو پیاده کند چرا که اگر حادثه غیرقابل انتظاری در مصر شکل گیرد این حادثه می‌تواند از طریق صحرای سینا به غزه منتقل و از غزه نیز به بیت‌المقدس کشیده شود.
رضایی اضافه کرد: نیروهای ناتو اکنون به دنبال بهانه‌ای هستند تا به صحرای سینا بروند و توجیه آنها نیز این است که کانال سوئز در حال بسته شدن است و راه تجارت بین‌المللی سد می‌شود؛ لذا حدس می‌زنم ارتش ناتو آمادگی دارد که اگر انقلاب مصر از یک حدی بیشتر شد بیاید و بین انقلاب مصر و غزه و فلسطین حایل شوند.
وی ادامه داد: اینکه اکنون آمریکا می‌گوید در مصر باید انتقال منظم قدرت صورت گیرد یعنی آنها تلاش می‌کنند تا انقلاب مصر را در یک کانال هدایت شده بیندازند. البته اسرائیل و برخی کشورهای عربی مخالف نظر اروپا و آمریکا هستند چرا که اروپا و آمریکا معتقدند که مبارک باید برود ولی اسرائیل و برخی کشورهای عربی می‌گویند به هر قیمتی که شده مبارک باید حفظ شود و این نشان می‌دهد که آنها به یک درگیری درونی دچار شده‌اند.
رضایی اضافه کرد: طرح اروپا و آمریکا این است که مبارک آرام آرام کنار بکشد و سپس آنها بتوانند نیروی جایگزین او را کنترل کنند درست شبیه آنچه می‌خواستند برای انقلاب ایران درست کنند به طوری که در دی ماه 57 که تهرانی رئیس شورای سلطنت شده بود تقاضا کرد تا به پاریس برود و امام(ره) را ببیند و ایشان فرمودند که تا شما از شورای سلطنت استعفا ندهید من شما را قبول نمی‌کنم. در آن زمان نیز پیامی از اعضای شورای انقلاب ایران برای امام(ره) آمد که گفته بودند شما شورای سلطنت را بپذیرید در غیر این صورت کودتا می‌شود و کشتار زیادی به راه می‌افتد اما امام(ره) فرمودند که نظام سلطنتی باید از بین برود.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه اکنون مسئله این است که آیا مبارک باید برود و یا نظام سیاسی مصر نیز همراه او باید از صحنه خارج شود، گفت: اسرائیل و برخی کشورها می‌گویند مبارک به هیچ عنوان نباید برود اما آمریکایی‌ها معتقدند نظام سیاسی مصر باید بماند و فقط مبارک کنار برود که البته این را هم به خاطر مسئله حزب بعث عراق می‌گویند چرا که عده‌ای در آن زمان به بوش گفته بودند که صدام را بردارد ولی حزب بعث را نگه دارد و اکنون تحلیل می‌کنند که بوش اشتباه کرد و باید صدام را می‌برد و حزب بعث را نگه می‌داشت چرا که اکنون جانشین حزب بعث کسی شده که طرفدار انقلاب اسلامی ایران است.
رضایی ادامه داد: نگرانی آمریکا و غرب این است که اگر نظام سیاسی مصر از بین برود میوه‌ای که در آنجا از این درخت به ثمر می‌رسد با انقلاب ایران گره خورده و آن وقت تحولی اساسی در مدت کوتاهی در کل جهان اسلام شکل می‌گیرد و نقشه روابط بین‌الملل و جهان عوض می‌شود.
وی با تاکید بر اینکه من تغییر و تحولات را بسیار جدی می‌دانم، گفت: جهت‌گیری مقام معظم رهبری در نماز جمعه بسیار هوشمندانه بود و سیاسیون ایران نباید این فرصت طلایی را از دست بدهند و لازم است نخبگان مسیر رهبری را جدی گرفته و در مسیر فرمایشات ایشان که بسیار حکیمانه بود حرکت کنند و دچار حالت انفعالی نشوند.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با تاکید بر اینکه اکنون باید راه را عاقلانه در پیش بگیریم، تصریح کرد: ملت مصر تاکنون مسیر درستی را طی کرده است البته اکنون فقط به دنبال دموکراسی هستند و می‌خواهند یک انقلاب مردمی را با دموکراسی شکل بدهند و جمهوری اسلامی ایران نیز در فلسطین خواهان دموکراسی است چرا که رهبر انقلاب از مدت‌ها پیش اعلام کرده‌اند که در فلسطین باید از طریق دموکراسی قانون جدیدی نوشته شود و مردم فلسطین نظام خود را تعیین کنند. البته باید گفت که این دموکراسی‌ها دیگر در اختیار آمریکایی‌ها نخواهد بود و منافع آمریکا را تهدید می‌کند.
رضایی با بیان اینکه این موج بیداری اسلامی سراسر جهان را خواهد گرفت و سپس اردن و یمن در معرض این موج قرار می‌گیرند، گفت: مطمئناً پس از مدتی این موج به سمت اندونزی پیش می‌رود چرا که این کشور اکنون استعداد مناسبی دارد که وارد این موج بعد از آفریقا شود و پیش‌بینی می‌کنم که در 20 سال آینده سراسر جهان اسلام به یک بیداری کامل اسلامی و اتحاد اسلامی می‌رسد و ما شاهد شکل‌گیری قدرت بزرگ اسلام بین قدرت‌های بین‌المللی خواهیم بود.
وی با اشاره به اینکه اگر انقلاب اسلامی مصر پیروز شود این انقلاب نیز در فلسطین که محل درگیری اسلام و غرب خواهد بود، پیروز می‌شود، تصریح کرد: غرب پس از آن به سمت کنار رفتن حرکت می‌کند و به ناچار می‌پذیرد که قدرت اسلام باید نقشی در جهان ایفا کند.
رضایی با اشاره به اینکه ملت ایران اکنون مسیر درستی را در پیش گرفته است، گفت: ما برای 20 سال آینده چشم‌انداز ایران 1404 را ترسیم کرده‌ایم که البته دشمنان موانعی را بر سر راه ایران درست خواهند کرد اما باید دست به دست هم دهیم و با همکاری و وحدت این مسیر را سرعت و شتاب بیشتری بخشیم؛ اکنون کار بزرگ هدفمند کردن یارانه‌ها در حال اجراست و من نیز با وجود اینکه منتقد دولت هستم اما در این زمینه از احمدی‌نژاد تقدیر می‌کنم.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: بسیاری می‌گفتند هدفمند کردن یارانه‌ها تورم کشور را به بالای 50 درصد می‌رساند من نمی‌خواهم آمار دولت را تأیید کنم اما طبق این آمار که می‌گویند تورم 11 درصد است مطمئنا به 45 درصد نرسیده است و این نشان می‌دهد که ما می‌توانیم کارهای بزرگی انجام دهیم اما باید همکاری کنیم و اگر نسبت به دولت نیز انتقاداتی داریم باید روی نقاط مشترک کار کرده تا انتقادات جنبه سازنده به خود گیرد لذا برداشت من این است که نباید کوتاه بیاییم و اعتماد به نفس خود را از دست بدهیم.
وی گفت: باید با قدرت این مسیر را که رهبر انقلاب در جلوی آن قرار گرفته‌اند ادامه داده پشت سر ایشان حرکت کنیم.
رضایی با بیان اینکه اکنون برخی از یاران انقلاب تماشاچی شده‌اند، گفت: امروز روز بی‌تفاوتی و گله‌گذاری نیست و باید پشت سر رهبری حرکت کنیم چرا که من مسیر رهبری را درست می‌بینم و معتقدم باید پشت سر ایشان به جلو برویم. البته گله‌ای نیز از برخی آقایان از جمله هاشمی دارم چرا که وی می‌تواند کمک بزرگی به مسئولان کشور و رهبر انقلاب انجام دهد؛ امروز روز تماشاچی بودن نیست.
وی اضافه کرد: اگر به تحولات جهان اسلام نگاه کنیم و مقاومت آمریکا و غرب را در مقابل انقلاب و شهدای گرانقدر انقلاب اسلامی را ببینی نمی‌توانی تماشاچی باشی.
رضایی در پایان تاکید کرد: امیدوارم حادثه شمال آفریقا همان رایحه‌ای از ظهور حضرت ولی عصر(عج) باشد که ان‌شاء‌الله ایشان با پرچم امام حسین آمده و جهان اسلام را از دست استکبار نجات می‌دهد و امیدوارم سی و سومین جشن پیروزی انقلاب پیروزی مجدد ملت ایران باشد.

مردم مصر با جان و دل سخنان آیت‌الله خامنه‌ای را پذیرفته‌اند .

بسمه تعالی

خبرگزاری فارس: دبیرکل حزب اسلامی عمل مصر با اشاره به انقلابی و اسلامی بودن نهضت مردم مصر گفت: مردم مصر استقبال بی‌نظیری از سخنان امام خامنه‌ای نشان داده‌اند.


به گزارش خبرگزاری فارس از قم، مجدی احمد حسین در گفت‌وگوی تلفنی با حجت‌الاسلام رضا غریب رضا، مدیر موسسه گفت‌وگوی دینی در نشست «جایگاه شناسی حوزه در جهان امروز و صدور انقلاب» که سه‌شنبه شب در مدرسه علمیه معصومیه قم (ع) برگزار شد، به پرسش‌های حضار پاسخ داده و بیان داشت: بر خلاف واکنش‌های گروه‌های غرب‌گرا و ملی مصر، سخنان آیت‌الله خامنه‌ای با استقبال خوب مردم مصر مواجه شده است و مردم با توجه به سخنان ایشان بر پیروزی در حرکت خود تأکید دارند.
وی با اشاره به تجمع میلیونی مردم در میدان التحریر قاهره بیان داشت: حرکت مردم به سمت مجلس ملی و سنا و همچنین وزارت کشور آغاز شده است و اعتصاب کنندگان اعلام کرده‌اند که بر خلاف اعتصاب‌‌های دیگری که در روزهای گذشته در این مکان‌ها صورت گرفته است، این بار تا دستیابی به نتیجه به اعتصاب خود پایان نخواهند داد.
*پیوستن اتحادیه‌ها و صنوف مختلف به جمع اعتصاب کنندگان
احمد حسین با بیان اینکه جمعیت اعتصاب کنندگان در مقایسه با تجمعات قبلی بسیار بیشتر است، بیان داشت: تمام مراکز مهم دولتی نظیر بیمارستان‌ها، بانک‌ها و کارخانه‌ها اعلام اعتصاب کرده و در کنار اعتصاب کارمندان صنوف و اتحادیه‌های مختلف نیز به جمع اعتصاب کنندگان پیوسته و حرکت خود را از محل اتحادیه‌ها و صنوف به سمت میدان التحریر شروع کرده‌اند.
*مخالفت حزب اسلامی عمل با مذاکرات میان مخالفان و دولت مصر
دبیرکل حزب اسلامی عمل مصر در پاسخ به سؤالی در‌باره نتیجه گفت‌وگو‌های میان دولت و مخالفان تأکید کرد: این حزب به صورت رسمی مخالفت خود را با گفت‌وگو با دولت اعلام کرده است و معتقد هستیم که این مذاکرات نتیجه‌ای در بر نخواهد داشت.
*نقش حاشیه‌ای البرادعی در نهضت مردم مصر
وی البرادعی را فردی متمایل به غرب دانست و افزود: البرادعی نقشی مهمی در حرکات اعتراضی مردم مصر ندارد و در حقیقت در حاشیه قرار دارد اما رسانه‌های غربی تلاش دارند تا از او نقشی برجسته نشان دهند ولی واقعیت این است که او در میان گروه‌های اسلامی جایگاهی ندارد.
احمد حسین در این مورد که آیا گروه‌ها و احزاب سیاسی مصر توان پاسخگویی و هدایت خواسته‌های اسلامی و انقلابی مردم مصر را دارند، اظهار داشت: حرکت مردم مصر باید در دو مرحل شکل بگیرد که در مرحله نخست هدف فقط ساقط کردن رژیم مبارک و گرفتن حاکمیت از دست او و طرفدارانش است‌ اما در مرحله دوم نقش گروه‌ها و احزاب سیاسی جلوه بیشتری دارد و آنها باید با برگزاری انتخاباتی سالم به مردم اجازه انتخاب و تصمیم‌گیری در مورد سرنوشت خود را بدهند که در این میان گروه‌های اسلامی می‌توانند نقشی مهم در هدایت خواسته‌های انقلابیون و اسلام خواهان برای به دست گیری حاکمیت داشته باشند.

غرب مضطرب تر از مبارک

 


بسم الله الرحمن الرحیم

 

همانطور که در یکی از یادداشت های یکی دو هفته پیش، پیش بینی و اشاره شد که آمریکایی ها به زودی روش مواجهه با مسائل منطقه به ویژه تونس و مصر را تغییر می دهند و با تظاهر به حمایت از مردم به سمت آنها چرخشی مزورانه می کنند تا بر موج خیزش مردمی سوار شوند و منافع کمتری را از دست بدهند، با افزایش فشار مردم مصر بر مبارک، روش غرب و در رأس آنها آمریکا با مسائل مصر تغییر پیدا کرد. این تغییر به مزاج مبارک خوش نیامد، اما در حال حاضر کار چندانی از دستش برنمی آید. این تغییر زمانی آشکار شد که حسنی مبارک در آستانه سقوط در گفت وگو با پایگاه خبری «ای بی سی» آمریکا گفت: «اگر کنار بروم هرج و مرج مصر را فرا می گیرد و گروه اخوان المسلمین بر آن سیطره پیدا می کنند.» مبارک در ادامه در خصوص اینکه «اوباما» از وی خواست، فرایند مسالمت آمیز انتقال قدرت را فوراً آغاز کند، گفت: اوباما انسان بسیار نیکی است ولی درکی از فرهنگ ندارد و نمی داند، اگر اکنون کنار بروم چه اتفاقی خواهد افتاد.
هر چند به نظر می رسد مبارک عمداً از اخوان المسلمین نام برده تا تلویحاً «اوباما» را تهدید و نظر وی را برای بقای خودش جلب کند، اما توجه ندارد اخوان المسلمینی که حتی 50 درصد از خواسته های آمریکا را در نظر داشته باشد برای آمریکا با ارزش تر از مبارکی است که مردم مصر با تجمع های میلیونی بارها اعلام کرده اند وی را نمی خواهند. شکل اول دقیقاً در چارچوب سیاست های مزورانه تغییر یافته آمریکا و غرب قرار دارد و چه بسا این آمادگی را داشته باشند تا برای سلطه بر خیزش بنیان برافکن مردم مصر امتیازهای بیشتری بدهند تا بعد در فرصت مناسب برنامه های خود را پیش ببرند. پس از این مصاحبه سرعت غرب در فاصله گرفتن از مبارک و آشکار ساختن سیاست مصادره حرکت اعتراضی مردم مصر افزایش یافت تا آنجا که ظرف چند روز گذشته، «جو بایدن» معاون رئیس جمهور آمریکا، «هیلاری کلینتون» وزیر امور خارجه آمریکا و «کاترین اشتون» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در

 
 
 

تماس های تلفنی با «عمر سلیمان»- مردی که در محافل سیاسی به عامل برجسته سازمان سیا در ساختار حکومتی مصر شهرت دارد و مدت 18 سال مسئولیت تشکیلات اطلاعاتی و امنیتی مصر را به عهده داشت و اینک در راستای اصلاحات تصنعی حسنی مبارک، معاون رئیس جمهور مصر است- حول محور مشترک: «انتقال قدرت در مصر و توجه به خاصه معترضان» صحبت کردند. در این هیس و بیس که افکار جهانی معطوف تحولات مصر است و مقامات غربی یکی پس از دیگری با اظهارنظر درباره این تحولات با مقام های سیاسی و نظامی مصر صحبت می کنند و با اعلام نگرانی با دخالت در امور مصر سعی می کنند قیام مردم مصر را علیه دیکتاتوری که سال ها با حمایت همین افراد فضای اختناق ایجاد کرد و انواع ستم ها را نه تنها به مردم مصر که به جهان اسلام روا داشت، به انحراف بکشانند و اجازه ندهند مردم به اهداف عالیه شان برسند، کمتر کسی به این مهم می اندیشد که کشورها و مقامات غربی این حق را از کجا آورده اند که خود را مجاز می دانند در مسائل حساس کشور مصر -که این روزها و بر حسب نیاز لزوماً باید خودش مصالحش را تشخیص دهد و بر مبنای آن راهش را انتخاب کند و نظامی را بنا نهد که خواهانش است- خارج از هرگونه قانون و قاعده ای دخالت کنند و در عین حال به محض اینکه مردم به اقداماتی روی می آورند که مشابه آن در جاهای دیگر انجام شده، دیگران را متهم به دخالت می کنند. در حال حاضر غربی ها و بیش از همه شیطان بزرگ مضطرب تر از مبارک هستند و این اضطراب را که رفتار گذشته شان مسبب آن است بهانه مشروعیت مداخله در امور مصر قرار داده اند. به میزانی که مردم مصر این مهم را درک کنند و بخواهند جبران مافات کنند، غرب خسارت خواهد دید.

 

  رضا گرمابدری

بحران در بحران

 

 بسمه تعالی 



بحران مالی گسترده در آمریکا و غرب که از سال 2008 به صورت دومینو کشورهای اروپایی را در برگرفته و هنوز این اوضاع وخامت بار ادامه دارد سبب شد تا تضادهای عمیق اقتصاد سرمایه داری از پرده برون بیفتد. اکنون پس از گذشت سه سال نه تنها این بحران افسارگسیخته مالی گلوی عدم مشروعیت و بی اعتباری نظام کاپیتالیستی را رها نکرده است بلکه سقوط زنجیره ای حاکمان دیکتاتوری که رفیق گرمابه و گلستان مدعیان دموکراسی طی دهه های گذشته بوده اند و با حمایت آمریکا و قدرت های غربی ادامه حیات دادند وضعیت بغرنجی را برای داعیه داران لیبرال دموکراسی و حکومت های سکولار رقم زده است.
امروز در بن بست اقتصادی آمریکایی ها و غربی ها زلزله ای سیاسی نیز پایه های دموکراسی غربی که با دیکتاتوری پیوند خورده را به شدت سست و لرزان کرده است.
هنوز تضادهای عمیق غربی ها در حوزه مسایل اقتصادی سروسامانی نیافته است که تناقض های سیاسی آنها به شکل گیری در تحولات اخیر خاورمیانه و شمال آفریقا رخ می نماید.
کافی است تا اخبار و موضع گیری های آمریکا و قدرت های غربی در قبال قیام و انتفاضه مردمی در تونس، مصر، اردن، یمن، عربستان و... مورد واکاوی و رصد قرار بگیرد تا عیار دموکراسی دروغین غربی محرز گردد.
به عنوان نمونه پس از آنکه آحاد ملت مصر طی روزهای گذشته خواستار برکناری «حسنی مبارک» شدند موضع گیری های آمریکایی ها جالب است.
ابتدا 10 روز پیش «جو بایدن» معاون رئیس جمهور آمریکا در گفت وگو با شبکه پی.بی اس تصریح می کند که حسنی مبارک همپیمان واشنگتن است و دیکتاتور نیست و باید در صحنه قدرت باقی بماند.اما در چرخشی 180 درجه ای اوباما سه روز پیش با پند و اندرز به «مبارک» مبنی بر اینکه او باید به ندای مردم مصر گوش فرا دهد از انتقال قدرت در مصر سخن می راند و چراغ سبزی نشان می دهد برای خداحافظی فرعون مصر از تخت و سلطنت هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه اوباما نیز قبل از رئیس جمهور از دوره انتقالی قدرت سخن گفته بود. بنابراین تحلیلگران و ناظران سیاسی غربی تغییر موضع آمریکا را در راستای یک راهبرد واحد قلمداد می کردند.
اما بار دیگر این موضع، لباس تغییر برتن کرد و «فرانک وایزنر» نماینده ویژه اوباما در امور مصر دو روز پیش- 16بهمن- در حالی که به همراه هیئتی عالی رتبه برای شرکت در نشست امنیتی مونیخ در آلمان به سر می برد بر باقی ماندن حسنی مبارک در قدرت تاکید کرد.
در استدلال «وایزنر» به این جمله بسنده شد که: «رویدادهای اخیر مصر به شدت بر منافع و خواست دولت آمریکا در منطقه تاثیرگذار خواهد بود.»
تعجب نکنید که برای مرتبه چهارم نیز موضع آمریکایی ها درباره دولت مصر و رفتن یا ماندن مبارک تغییر یافت.
این بار «فیلیپ جی کراولی» سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا دقایقی پس از رسانه ای شدن اظهارات نماینده ویژه اوباما در مصر به صحنه آمد و نظرات «وایزنر» را شخصی دانست!
بسیار خوب، سؤالی که به میان می آید این است که موضع آمریکایی ها که خود را سردمدار دموکراسی می دانند و به ناحق عنوان جعلی کدخدای دنیا را یدک می کشند در برابر قیام مردمی مصر چیست؟ علت این همه آشفتگی و تغییر مواضع آن هم از سوی مقامات ارشد واشنگتن چیست؟ آیا این اختلاف نظرها صوری است؟ مشکل به کجا برمی گردد؟
پاسخ به این سؤال ها و مواردی از این دست علی رغم اینکه بدواً پیچیده به نظر می رسد اما به گونه ای است که می توان بدون دشواری خاصی به پاسخ رسید و البته رسیدن به پاسخ در گرو بازبینی صحنه ای است که اتفاق افتاده است.
ماجرا از این قرار است که میلیون ها مصری خواهان برکناری «مبارک» هستند تا از سرنوشت نامبارک وابستگی و اسارت در چنگال آمریکایی ها و صهیونیست ها رها شوند و طعم آزادی را بچشند. مقارن با این فضا، آمریکایی ها گرفتار تناقض هایی پی درپی و تو درتو شده اند.
از طرفی بر طبل دموکراسی می کوبند و مدعی اند اراده مردم فصل الخطاب است اما در سوی مقابل کسانی چون «جو بایدن» و «فرانک وایزنر» بر ماندن حسنی مبارک در قدرت تاکید می کنند. این پارادوکسی است که حل آن برای آمریکایی ها ناشدنی بوده است. چون ناگفته پیداست که جمع دو نقیض محال است.
اینجاست که آمریکایی ها ناگزیر از «دوره انتقال قدرت» سخن به میان می آورند و اوباما و هیلاری کلینتون رأسا وارد گود می شوند و رفتن مبارک را به پیش می کشند تا اگر توان حل کردن مسئله را ندارند به طریقی اطراف و اکناف قضیه را جمع کرده باشند.
اما تناقض و پارادوکس دیگری دامن آمریکایی ها را می گیرد؛ چرا که سخن از انتقال قدرت و رفتن حسنی مبارک از یکسو این پیام را برای دیگر حاکمان مستبد و مرتجع عرب در پی دارد که آمریکا همیشه به گمارده های خود خیانت می کند و این یعنی اینکه واشنگتن منافع خود در منطقه را در خطر ببیند. از سوی دیگر چراغ سبز آمریکایی ها برای رفتن مبارک از صحنه قدرت، شیون واعتراض شدید صهیونیست ها را به دنبال داشته است. بطوری که منافع درهم تنیده و گره خورده واشنگتن و تل آویو حالت اصطکاک پیدا می کند.
بنابراین خروجی تصمیم گیری های آمریکایی ها در برابر طنین صدای ملت مصر مبنی بر حاکمیت اراده ملت، تناقض هایی پی درپی را بوجود آورده است.
با این اوصاف، آنچه در صحنه عمل آمریکایی ها به آن میل خواهند کرد تا از فشار تناقض ها و سردرگمی های بعدی آن خود را خلاص کنند انحراف در مسیر قیام و انتفاضه سراسری ملت مصر است. از همین رهگذر؛ آنچه که غربی ها و صهیونیست ها بر آن متفق القولند و این دسیسه و ترفند را به عنوان تاکتیک خود در پیش گرفته اند چیزی جز به حاشیه راندن «جهت اسلامی» قیام و انتفاضه مصر نخواهد بود.
به همین خاطر است که سایت بی بی سی فارسی دست به شیطنت های همیشگی خود می زند و با شانتاژ و تحریف موضوع، قلب حقیقت را در دستور کار قرار می دهد و پس از بیانات حکیمانه و راهگشای رهبر فرزانه انقلاب در خطبه های اخیر نمازجمعه مبنی بر جایگاه اسلام در حرکت انقلابی مردم مصر طی گزارشی ادعا می کند که اخوان المسلمین در بیانیه ای اعلام کرده که قیام مردم مصر، انقلاب اسلامی نیست.
این ادعای پوچ و واهی بی بی سی در حالی است که در بیانیه اخوان المسلمین نه تنها چنین مطلبی وجود ندارد بلکه این تشکل سیاسی در بیانیه خود بر شکل گیری دولتی دموکراتیک با مرجعیت اسلامی تاکید کرده است.
منحرف کردن سمت و سو و «جهت» قیام اسلام خواهانه مردم مصر که نمودهایی از آن در شعار الله اکبر توده های میلیونی و تکیه بر برنامه هایی چون نماز جمعه و تجمع در مساجد به چشم می خورد و قابل انکار نیست در حالی از سوی اتاق فکر غربی ها و صهیونیست ها و گمارده های داخلی آنها در کشورهای اسلامی در دستور کار قرار گرفته است که مقامات کودک کش تل آویو بی پرده و بی شرمانه بر نفی قدرت گرفتن گروه های اسلامگرا تصریح دارند.
شیمون پرز از حکومت «مبارک» و ماندن او در قدرت حمایت می کند. نتانیاهو نیز آنچه که او ایجاد «ثبات در خاورمیانه»- بخوانید پذیرش طرح سازش- می نامد را در گرو باقی ماندن رژیم مبارک دانسته است. اما علی رغم تمام کارشکنی ها و توطئه ها برای اینکه «جهت اسلامی» قیام مردم مصر حذف شود مردم و گروه تأثیرگذار اخوان المسلمین با طنین اسلام خواهی خود سد محکمی در مقابل اهداف شوم غربی ها و صهیونیست ها خواهند بود.
همین دو روز پیش بود که موسسه زاگبی طی نظرسنجی جدید خود اعلام کرد که اکثریت مردم مصر از آمریکا و اسرائیل به عنوان بزرگ ترین تهدید علیه ملت های مسلمان یاد می کنند. این بدان معناست که «جهت اسلامی» مبارزه مردم مصر را نمی شود ترور کرد. چرا که آن چیزی که قابلیت به چالش کشاندن آمریکا و اسرائیل را دارد «تفکر اسلامی» است که در برابر چپاولگری ها، کارشکنی ها و افزون طلبی های آن تاب مقاومت دارد. انقلاب اسلامی ایران در حد اعلی و نقطه مطلوب و جریان حزب الله لبنان تجربه ای است که منطقه در این زمینه باور کرده است. از همین روی؛ سخنگوی اخوان المسلمین - احمد مرسی - در گفت وگو با العالم فریاد برمی آورد که: «اجرای اصول و قوانین اسلامی، آزادی، دموکراسی و عدالت از خواسته های تمام مصری ها است» همچنانکه «عصام العریان» از رهبران اخوان المسلمین نیز در گفت وگو با الجزیره مهر تاییدی بر «جهت اسلامی بودن انتفاضه مصر» می زند و می گوید: «خواهان تشکیل حکومتی دموکراتیک با مرجعیت اسلام هستیم».
و بالاخره باید این نکته را به موارد پیشین علاوه کرد که مشکل اصلی دشمنان اسلام درک نکردن نفوذ معنوی و قدرت نرم اسلام است که سده ها است جریان الحاد و کفر علی رغم به صحنه آوردن تمامی دسیسه ها و حربه های خود در مقابله با آن ناکام بوده است.
اسلاف همین جریان در دار الندوه - اتاق فکر کفر- اسلام محمد(ص) را نشانه رفته بود اما روزگار چرخید و چرخید تا در روزگار کنونی انقلاب اسلامی ایران که ترجمان اسلام ناب محمدی(ص) است به قوت و با اقتدار به صحنه اجتماع و سیاست آمد تا خاری در چشم زورگویان و چپاولگران باشد و امروز این خیزش و خروشی که در میان ملت های مسلمان مصر، تونس، یمن، اردن و به پا گردیده است انعکاس صدای انقلاب اسلامی ایران است که خاموش نخواهد شد.
حسام الدین برومند

نماز جمعه تهران به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامی

 بسمه تعالی 

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در اجتماع عظیم مردم مومن و انقلابی تهران در نماز جمعه تهران، دهه فجر و 22 بهمن امسال را دارای شور و حال متفاوتی خواندند و با تشریح تغییرات عمیق و اساسی ناشی از پیروزی انقلاب تاکید کردند: این تغییرات عمیق به برکت ایستادگی ملت در تمام سی و دو سال اخیر ادامه یافته و مردم ایران اکنون پس از سالها مجاهدت، انعکاس فریاد مظلومانه ولی قدرتمندانه خود را در حوادث اخیر شمال افریقا و به ویژه در بیداری اسلامی مردم  مصر و تونس مشاهده می کنند.
رهبر انقلاب اسلامی در خطبه اول نماز که با حضور بسیار گسترده مردم تهران در دانشگاه تهران و خیابانهای اطراف برگزار شد با تحلیل شرایط قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تأثیر پیروزی انقلاب اسلامی در معادلات سیاسی جهان، خاطرنشان کردند : زورگویان و مستکبران جهان برای حفظ و گسترش منافع خود در منطقه بسیار مهم و استراتژیک خاورمیانه، نقشه دقیقی را طراحی کرده بودند که سالها نیز با موفقیت آنرا اجرا کردند اما پیروزی انقلاب اسلامی تمامی معادلات آنها را بهم ریخت.
حضرت آیت الله خامنه ای در تشریح مختصات نقشه دنیای استکبار برای منطقه خاورمیانه تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی افزودند: وجود کشورهای ضعیف و دشمن یکدیگر، دارای  حکامی دست نشانده و مطیع غرب، از لحاظ اقتصادی مصرف کننده، از لحاظ علمی عقب مانده، در عرصه فرهنگی مقلد غرب، از نظر نظامی ضعیف - از لحاظ اخلاقی، فاسد و منحط و از لحاظ مذهبی کاملاً سطحی و درحد فردی یا تشریفاتی، مختصاتی بود که استکبار برای کشورهای منطقه خاورمیانه تعریف کرده بود.
ایشان انفجار عظیم انقلاب اسلامی و ظهور امام خمینی را به عنوان عالمی برجسته، حکیم، فقیه، مجاهد، شجاع، خطرپذیر و دارای نفوذ کلمه، برهم زننده استراتژی غرب در منطقه بسیار مهم خاورمیانه دانستند و تاکید کردند: تربیت و ظهور و حضور این مرد بزرگ، حقیقتا کار خدا بود.
رهبر انقلاب بیداری - آمادگی وحمایت بیدریغ ملت ایران از امام را زمینه ساز پیروزی انقلاب خواندند و افزودند: در پیروزی و تداوم انقلاب اسلامی، امام و ملت همچون کوه استوار ایستادند و جبهه دشمنان هر کاری کرد نتوانست این انقلاب بزرگ اسلامی را دچار شکست یا انحراف کند.
ایشان با یادآوری اقدامات و طرحهای دشمنان برای شکست انقلاب، به ایجاد درگیریهای خیابانی، جنگهای قومی- کودتا - تحمیل جنگ هشت ساله - تحریم اقتصادی و جنگ روانی بیوقفه در تمامی 32 سال اخیر اشاره کردند و افزودند: دشمن در تمامی این اقدامات سه هدف عمده را دنبال کرده است.
رهبر انقلاب اسلامی سقوط انقلاب و براندازی نظام جمهوری اسلامی را مهمترین هدف جبهه دشمنان در 32 سال اخیر خواندند و افزودند: هدف دوم امریکا در صورت ناکامی در براندازی نظام، استحاله انقلاب بود یعنی صورت و ظاهر انقلاب باقی بماند اما باطن و روح آن از بین برود.
ایشان فتنه سال 88 را آخرین نمایشنامه دشمنان برای استحاله انقلاب خواندند و خاطر نشان کردند: درآن فتنه، طراح و نقشه کش و مدیر در بیرون از مرزها بوده و هست و عده ای بخاطر حب به نفس و حب به مقام اسیر توطئه آنها شدند و دانسته یا ندانسته با آنها همکاری کردند.
رهبر انقلاب در تشریح هدف سوم جبهه سلطه افزودند: آنها تصمیم گرفته بودند اگر با وجود همه تلاشهای آنها، نظام اسلامی باقی ماند عناصر ضعیف النفس را که میتوان در آنها نفوذ کرد طرفهای اصلی خود در مسائل کشور قرار دهند و نظامی بوجود آورند که ضعیف و مطیع باشد و در مقابل آمریکا نایستد.
 ایشان مردم بیدار ایران، برخورداری کشور از نخبگان خوب و مسئولان خوب را باعث ناکامی دشمنان در همه اهداف خود خواندند و افزودند: انقلاب به علت عمق و ماهیت خود تغییراتی بسیار اساسی در کشور بوجود آورده است و امام و ملت پایه ها را بگونه ای محکم گذاشته اند که این حرکت عظیم ادامه یافته و خواهد یافت.
حضرت آیت الله خامنه ای در تبیین تغییرات عمیق و اساسی که در ایران پس از پیروزی انقلاب اتفاق افتاده، به اسلام ستیزی عمیق رژیم پهلوی اشاره کردند و افزدند: انقلاب، این سیاست را 180 درجه تغییر و اسلام را محور اداره کشور و مدیریت جامعه قرار داد.
تغییر وابستگی شدید حکومت پهلوی به امریکا و انگلیس و تبدیل ایران به نمود کامل استقلال سیاسی در جهان، دومین موردی بود که حضرت آیت الله خامنه ای در تبیین پیامدهای ناشی از پیروزی انقلاب اسلامی به آن اشاره کردند.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: این استقلال و عزت سیاسی بیشترین جذابیت را برای ملتها دارد و بخش مهمی از احساس احترام ملتها نسبت به انقلاب اسلامی به همین مسئله مهم برمی گردد.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به سلطنتی بودن حکومت و نقش نداشتن مردم در حکومت پهلوی  افزودند: بعد از انقلاب، مبنای حکومت، مردم سالاری دینی شد و برخلاف دوران قبل از انقلاب که حکومت وراثتی بود، خواست مردم درحکومت تعیین کننده شد.
ایشان با یادآوری حاکمیت دیکتاتوری امنیتی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، خاطر نشان کردند: انقلاب اسلامی فضای نقد، اصلاح و تذکر و حتی فضای مخالفت و اعتراض را برای مردم باز کرد و این روند در 32 سال گذشته همواره ادامه داشته است.
حضرت آیت الله خامنه ای خودباوری علمی و اعتماد به نفس ملی را از دیگر دستاوردهای انقلاب اسلامی برشمردند و تأکید کردند: پیش از پیروزی انقلاب، کشور از لحاظ علم و فناوری کاملاً متکی به غرب بود اما اکنون کشور ضمن پیشرفتهای خیره کننده علمی و فناوری - دارای دانشمندان جوان برجسته و بزرگی در رشته های مختلف است که در سطح جهان کم نظیرند .
ایشان تأثیرگذاری ایران در مسائل منطقه و جهان را از دیگر پیامدهای پیروزی انقلاب اسلامی دانستند و خاطر نشان کردند: اکنون عزت و عظمت ملت ایران و تأثیرگذاری آن در مسائل جهانی و منطقه ای، دشمنان را مبهوت کرده و آنها دائماً از نفوذ ایران می گویند.
رهبر انقلاب اسلامی، خروج از تقلید محض در عرصه فرهنگی و طراحی موضوع تهاجم فرهنگی از جانب دشمنان را از دیگر تأثیرات ناشی از انقلاب اسلامی بیان کردند و افزودند: کشور با چنین ویژگیها و مبانی می تواند پایه گذار تمدن جدیدی در جهان باشد.
ایشان یا یادآوری سخنان یک مقام غربی درباره توانایی الگو شدن «قانون اساسی مردمی و پیشرفته جمهوری اسلامی» و نیز جذابیت کارنامه موفقیتهای علمی سیاسی، اقتصادی و نظامی جمهوری اسلامی برای ملتهای جهان افزودند: با وجود کارشکنی های دشمنان ملت، این اتفاق هم اکنون روی داده است و ملت ایران در ابعاد مختلف به الگوی ملتها تبدیل شده است.
ایشان برخی اشتباهات غرب را در الگو شدن ملت ایران و جمهوری اسلامی موثر دانستند و افزودند: پافشاری آنها بر تضییع حقوق  هسته ای ملت ایران باعث پایداری بیشتر ملت و مسئولان نظام شد و همه جهانیان فهمیدند ایران در مسئله هسته ای به پیشرفتهای غیرقابل انتظاری دست یافته و هیچ فشاری نمی تواند ملت ایران را وادار به عقب نشینی کند.
ایشان تلاش غرب برای تحریم فروش بنزین به ایران را از دیگر مسائلی دانستند که باعث شد مسئولان کشور، جدی تر به فکر خودکفایی در تولید بنزین بیفتند.
رهبر انقلاب اسلامی در همین زمینه افزودند: براساس گزارش مسئولان، کشور از 22 بهمن امسال به طور کامل از واردات بنزین بی نیاز می شود و حتی قادر است بنزین صادر کند.
رهبر انقلاب اسلامی اشتباهات  غرب در بحث تحریم نظامی و ایجاد جریان موازی و افراطی اسلامی در همسایگی ایران را از دیگر مسائلی دانستند که در نهایت باعث تقویت ایران شد.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: در فتنه 88 نیز آنها به قدری جنجال و هیاهو کردند که ملت به صحنه آمد و حماسه عظیم 9 دی را آفرید.
ایشان در ادامه خطبه اول خاطرنشان کردند: یک انقلاب اگر بخواهد بر دیگران تأثیر بگذارد باید خصوصیات ویژه ای داشته باشد که مهمترین آنها استقامت و ایستادگی است.
رهبر انقلاب اسلامی، درتبیین استقامت ملت و نظام اسلامی بر سرمبانی و ویژگیهای انقلاب افزودند: از همان آغاز انقلاب، امام و ملت بر اسلامی بودن آن تأکید کردند اما عده ای در جهان هیاهو کردند که اسلامی بودن با دمکراسی نمی سازد که البته امام و مردم بی توجه به این جنجالها ایستادند وفریاد زدند انقلاب ما اسلامی است و اسلامی خواهد ماند .
ایشان با اشاره به استمرار فضای اسلامی جامعه خاطر نشان کردند: اگر فضای اسلامی در جامعه امروز از دوران انقلاب بیشتر نباشد حداقل مانند آن دوران است بگونه ای که جوانان خوب امروز، در این زمینه حتی از برخی افراد دوران انقلاب جلوتر هستند .
ایشان به تلاش ناکام برخی ها در 32 سال اخیر برای دور کردن جامعه از فضای اسلامی اشاره کردند و تأکید کردند: ملت و مسئولان پای اسلام ایستاده اند و می ایستند.
رهبر انقلاب اسلامی، ایستادگی بر سر مردم سالاری را از دیگر نمونه های استمرار مبانی و ویژگیهای انقلاب خواندند و افزودند: امام از اولین روز پیروزی تأکید می کردند مردم باید نظر دهند و این ویژگی تا امروز در همه مسائل و انتخابات استمرار یافته است.
ایشان به برگزاری بیش از 30 انتخابات در 32 سال اخیر اشاره کردند و افزودند: حتی در دوران جنگ و زیر بمباران ها و موشکباران های دشمن – انتخابات یک روز هم به تأخیر نیفتاد و این معنای حقیقی ایستادگی بر سر مردم سالاری است.
حضرت آیت الله خامنه ای به روی کار آمدن گرایشهای مختلف سیاسی درچند انتخابات اخیر ریاست جمهوری اشاره کردند و در تشریح عمق تأثیرگذاری رأی ملت افزودند: از انتخاب مجلس خبرگان که رهبری را عزل و نصب می کند تا ریاست جمهوری، مجلس، شوراها و دیگر مسائل، همه چیز به رأی مردم در انتخابات متکی است.
ایستادگی بر سر آرمان عدالت اجتماعی از دیگر نکاتی بود که رهبر انقلاب به آن پرداختند. ایشان استقرار عدالت اجتماعی را مهم تر و سخت تر از هر کار دیگری دانستند و خاطر نشان کردند: آنچه در کشور وجود دارد با عدالتی که اسلام از ما خواسته فاصله زیادی دارد اما مهم این است که حرکت به سمت عدالت اجتماعی همچنان ادامه داشته و قوی تر نیز شده است.
حضرت آیت الله خامنه ای، توزیع مناسب امکانات زندگی و فرصتها در سراسر کشور، سفرهای استانی مسئولان، سهام عدالت، مسکن روستایی و هدفمند کردن یارانه ها را از
نمونه های مختلف تلاش نظام برای استقرار عدالت اجتماعی برشمردند و خاطرنشان کردند: اگر کار مهم و اساسی هدفمند کردن یارانه ها با همت مسئولان و مردم به خوبی و درستی انجام شود روند استقرار عدالت اجتماعی شتاب بیشتری می گیرد.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین افزودند: زندگی ما و دیگر مسئولان باید مانند ضعیف ترین اقشار جامعه باشد که نیست اما زندگی مسئولان غالباً مانند طبقه متوسط است که این هم خیلی با ارزش است.
حضرت آیت الله خامنه ای، ظلم ستیزی و تسلیم نشدن در مقابل زورگویان جهانی را از دیگر ویژگیهایی دانستند که انقلاب اسلامی در ایران بوجود آورده و در 32 سال اخیر به همت مردم و مسئولان ادامه یافته است.
ایشان تلاش برخی در اوایل انقلاب و سه دهه اخیر را برای تضعیف آرمان ظلم ستیزی مورد اشاره قرار دادند و افزودند: آنها می خواستند ابتدا روابط با آمریکا را با فراموش شدن شعارهای انقلاب عادی کنند سپس به تدریج کشور را تابع سیاستهای آمریکا سازند.
رهبر انقلاب اسلامی ثبات و استقامت 32 ساله ملت و جمهوری اسلامی را موجب عظمت ایران در چشم ملتها خواندند و افزودند: این کار پر زحمت، برکت و رحمت الهی را به دنبال آورده و نتایج بزرگ آن به تدریج آشکارشده و ملت ایران را هم اکنون به الگویی جذاب برای دیگر ملتها تبدیل کرده  است.
ایشان در جمع بندی خطبه اول نماز تأکید کردند: مسائل و واقعیات یاد شده نشان می دهد که دهه فجر امسال مهم، حساس و پر شورتر است و ان شاءالله راهپیمایی 22 بهمن ملت، بر همه افتخارات 32 سال اخیر خواهد افزود.
حضرت آیت الله خامنه ای در خطبه دوم نماز جمعه، حوادث اخیر شمال آفریقا بویژه تحولات  تونس و مصر را بسیار مهم و زلزله ای واقعی خواندند و افزودند: اگر ملت مصر به کمک خداوند متعال بتواند حرکت خود را به پیش ببرد، برای آمریکا و رژیم صهیونیستی شکست غیر قابل جبرانی در منطقه، رقم خواهد خورد.
ایشان با اشاره به نگرانی فزاینده رژیم صهیونیستی از تحولات مصر، خاطرنشان کردند: صهیونیست ها بهتر از همه می دانند که اگر مصر از هم پیمانی آنها خارج شود، چه اتفاق عظیمی در منطقه رخ خواهد داد که نتیجه آن تحقق پیش بینی های امام بزرگوار خواهد بود . رهبر انقلاب اسلامی در تحلیل علت تحولات اخیر در تونس و مصر به تحلیل های انحرافی غربیها اشاره کردند وافزودند: در تحلیل های جهانی تلاش بر این است که عامل اصلی قیام مردم در تونس و مصر فقط مسائل اقتصادی معرفی شود در حالیکه عامل اصلی احساس تحقیری است که به دلیل عملکرد حاکمان تونس و مصر در میان مردم بوجود آمده است .
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به عملکرد بن علی در طول حاکمیت خود در تونس  خاطر نشان کردند: بن علی فردی کاملاً وابسته به آمریکا بود و حتی برخی گزارشها نشان
می دهد که وی وابسته به سازمان جاسوسی آمریکا بوده است.
ایشان افزودند: برای یک ملت بسیار سخت است که حاکم آنها نوکر رسمی دستگاههای آمریکایی باشد و همین واقعیت یکی از دلایل قیام مردم تونس است .
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به سیاستهای ضد دین بن علی در تونس از جمله ممنوعیت انجام دادن شعائر دینی و حجاب در اماکن عمومی، تاکید کردند: یکی از انگیزه های اصلی مردم تونس در قیام خود، انگیزه های اسلام خواهی است که تحلیل گران غربی تلاش دارند این موضوع را کتمان کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: اکنون در تونس یک تغییر سطحی بوجود آمده است و مردم تونس باید با هوشیاری، مصالح خود را تشخیص دهند و فریب دشمن را نخورند.
ایشان در ادامه خطبه دوم نماز با اشاره به تحولات فوق العاده مهم مصر- به سابقه تاریخی، فرهنگی، سیاسی و دینی این کشور اشاره کردند و افزودند: مصر اولین کشور اسلامی بود که با فرهنگ غربی در قرن هجدهم آشنا شد و اولین کشور اسلامی هم بود که در مقابل این فرهنگ ایستاد .
حضرت آیت الله خامنه ای از مصر بعنوان پایگاهی برای حضور اسلام خواهان و اندیشمندان اسلامی در طول تاریخ یاد و خاطرنشان کردند: سرزمین مصر یادآور اسلام خواه شجاع و بزرگ، سید جمال الدین اسد آبادی و شاگردان او از جمله محمد عبده است.
ایشان در تشریح جایگاه فکری و سیاسی مصر به حرکتهای استقلال خواهانه و آزادیخواهانه در مصر و در جنگ ارتش مصر با ارتش رژیم صهیونیستی، اشاره کردند و افزودند: کشور مصر با چنین جایگاه و سابقه رفیع تاریخی، سی سال در دست فردی بود که نه فقط آزادیخواه و ضدصهیونیست نبود بلکه دشمن آزادیخواهی و همکار و نوکر صهیونیستها بود.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: در دوران حکومت نامبارک - وضعیت مصر آنچنان شد که از جایگاه کشوری الهام بخش برای دنیای عرب و اسلام، به کشوری همکار صهیونیستها و دشمن فلسطینی ها تنزل یافت  .
حضرت آیت الله خامنه ای در همین خصوص به عملکرد حسنی مبارک در جنگ 22 روزه رژیم صهیونیستی بر ضد مردم غزه و محاصره این مردم مظلوم اشاره کردند و افزودند: این عملکرد - مردم مصر را به ستوه آورد زیرا نظام مصر به یک رژیم طرفدار اسرائیل و دنباله رو محض آمریکا تبدیل شده بود و مردم کاملاً احساس تحقیر می کردند .
ایشان با اشاره به سابقه اسلام خواهی مردم مصر، یکی از عوامل اصلی نهضت مردم مصر را انگیزه های دینی برشمردند و تأکید کردند: مردم مصر حرکتهای خود را از نمازهای جمعه و مساجد شروع می کنند و شعارهای دینی به ویژه شعار الله اکبر سر می دهند و قویترین جریان مبارز در مصر نیز، جریان اسلامی است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: غربیها بشدت نگران آشکار شدن انگیزه اسلام خواهی قیام مردم مصر در میان ملتهای منطقه هستند بنابراین تلاش می کنند علت حرکت مردم را فقط عامل اقتصادی نشان دهند .
حضرت آیت الله خامنه ای در همین زمینه تأکید کردند: همین عامل اقتصادی که بی تأثیر هم نیست نتیجه وابستگی و نوکری مبارک به آمریکا است که باعث شده  اقتصاد مصر شکوفا نشود و وضع بجایی برسد که صد ها هزار نفر از مردم قاهره به دلیل فقر، در قبرستانها زندگی کنند.
ایشان افزودند: امریکاییها به نوکری همچون مبارک، حتی پاداش اقتصادی هم ندادند و امروز هم به او پاداش نخواهند داد و هر ساعتی که حاکم مصر فرار کند قطعاً اولین دروازه ای که به روی او بسته خواهد شد دروازه امریکا خواهد بود همانطور که به روی بن علی و محمد رضا پهلوی بسته شد.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: این قضایا درس عبرتی است برای کسانی که دلشان برای دوستی با آمریکا می تپد. این افراد باید ببینند که امریکاییها به نوکران خود چگونه پشت
می کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به دستپاچگی آمریکا و رژیم صهیونیستی در قبال قیام مردم مصر افزودند: آنها اکنون بدنبال راه خروج از این شرایط هستند و فریبکاری را آغاز کرده اند که البته موفقیت یا عدم موفقیت سناریوهای آمریکا و غرب به عملکرد و تصمیم مردم مصر بستگی دارد.
ایشان درپایان خطبه ها سخنانی را به زبان عربی خطاب به مردم منطقه بیان کردند.
رهبر انقلاب اسلامی در این سخنان اوضاع کنونی مصر را جنگ اراده ها میان مردم مصر و دشمنان آنان خواندند و افزودند: در این جنگ، هر طرف که اراده قویتری داشته باشد پیروز خواهد بود.
رهبر انقلاب اسلامی در تبیین اقدامات امریکا و رژیم صهیونیستی برای غلبه برتحولات کنونی مصر و به شکست کشیدن قیام مردم این کشور خاطرنشان کردند: آنها در تلاش هستند تا مردم را از محقق شدن اهدافشان مأیوس کنند اما مردم مصر باید با تکیه بر خداوند، لحظه ای در وعده الهی مبنی بر یاری آنان، تردید نکنند.
حضرت آیت الله خامنه ای سلاح مهم مردم مصر در مقابله دشمنان را اتحاد و انسجام خواندند و تأکید کردند: مردم مصر باید مراقب نیرنگ ها و خدعه های دشمنان برای ایجاد تفرقه باشند، و با تکیه بر جوانان غیور خود و توکل بر خداوند - ثابت قدم و استوار به قیام خود ادامه دهند.
ایشان مردم مصر را به هوشیاری در قبال توصیه ها و سناریوهای سیاسی امریکا و غرب فراخواندند و خاطرنشان کردند: امریکایی ها  که تا چند روز پیش حامی مبارک بودند اکنون که از او مأیوس شده اند در تلاشند تا خود را هم نوا با مردم مصر نشان دهند تا بتوانند فرد مورد نظر خود را بر سرکار بیاورند.
رهبر انقلاب اسلامی نقش علمای دینی مصر بویژه علمای الازهر را در شرایط کنونی بسیار حساس خواندند و تأکید کردند: علمای دینی مصر باید نقش تاریخی خود را در قیام مردم ایفا کنند.
ایشان همچنین با اشاره به سابقه ارتش مصر در دو جنگ با ارتش رژیم صهیونیستی افزودند: ارتش مصر، نقش تاریخی خود را در تحولات جاری ایفا کند و با مردم همراه شود.

سناریوی B

 بسمه تعالی 



اصل مسئله در مورد مصر چیست؟ چرا این موضوع که آینده مصر در دست چه کسی و کدام گروه باشد اینقدر مهم است؟ فقط زمانی که یک پاسخ درست و دقیق برای این پرسش فراهم شود می توان فهمید علت این همه هراس که به جان آمریکا و اسراییل افتاده چیست.
مسلما قضیه این نیست که آمریکایی ها به مبارک علاقمندند و نمی توانند از او دل بکنند. گزارش های موجود نشان می دهد که آمریکا با گزینه هایی مانند کنار رفتن مبارک و حتی خوار و خفیف کردن او به قصد همراه نشان دادن خود با نهضت مردم مصر کنار آمده است. در اینگونه موارد اصطلاحا گفته می شود سناریوی Bجایگزین سناریویA شده است. سناریوی A این بود که مبارک حفظ شود. حمایت از این سناریو اکنون برای آمریکا به صرفه نیست به این دلیل که اولا آمریکا را کنار یک دیکتاتور شکست خورده می نشاند و ثانیا آمریکایی ها فهمیده اند حالا که عدد تظاهر کنندگان از چند میلیون نفر و گستره آن از قاهره بسیار فراتر رفته، بدون شک هیچ ابزار امنیتی و انتظامی قادر به مهار آن نیست و تا زمانی که معترضان به لااقل یکی از هدف های کلیدی اعلام شده خود نرسند، این شعله فروکش نخواهد کرد. سناریوی Bهمان سناریوی آشنایی است که می گوید رفتار آمریکا با دیکتاتورهای مورد حمایتش در دقیقه 90، 180 درجه تفاوت می کند انگار نه انگار اصلا آنها را می شناخته اند. آمریکایی ها اکنون به این می اندیشند که اولا مبارک با کمترین هزینه ممکن و حتی المقدور در زمانی با فاصله چند ماه از زمان فعلی از مصر بیرون برود، ثانیا کسی مانند عمر سلیمان یا اگر نشد محمد البرادعی به جای او بنشیند که به «منافع حیاتی» آمریکا درخاورمیانه وفادار باشد و ثالثا حرکت مردم مصر ماهیت اسلامی یا ضد آمریکایی و ضد صهیونیستی پیدا نکند.
آنچه باعث شده سناریویB تمام و کمال اجرا نشود مخالفت یا شاید بهتر باشد بگوییم بیم و هراس اسراییل است. گزارش های بسیار دقیقی هست که نشان می دهد اسراییلی ها به توان آمریکا برای اجرای کامل سناریویB اعتماد ندارند. بر مبنای یک سند مقام های اسراییلی به یاد همتایان آمریکایی خود می آورند که در جریان حمله به عراق و ساقط کردن صدام هم همین حرف ها را می زدند و اطمینان می دادند که قادر خواهند بود کل ماجرا را با روی کار آوردن سکولارها مدیریت کنند اما آنچه بعد از 7 سال اشغالگری در عراق روی دست آمریکا و اسراییل مانده دولتی اسلامی است که خود را بخشی از محور شیعی منطقه می داند.
بسیار خوب، اگر مسئله اصلی سرنوشت مبارک نیست، پس چیست؟ در یک جمله پاسخ این است: «ژئوپلتیک خاورمیانه». همه نگرانی آمریکایی ها این است که با سقوط رژیم مبارک در مصر بر سر جغرافیای سیاسی حساس ترین منطقه جهان که حیاتی ترین منافع آمریکا در آن قرار دارد چه خواهد آمد و تمام دغدغه آنها هم این است که سیستمی در مصر برسر کار بیاید که ژئوپلتیک خاورمیانه را به هم نریزد. مهم برای آمریکایی ها حفظ کارکردهای مبارک است نه خود او و اساس سناریویB هم همین است که تعریف مصر در سناریوی منطقه ای آمریکا تغییر نکند؛ با یا بی مبارک مهم نیست.
آنچه نباید تغییر کند اینهاست: 1- مصر موتور محرکه روند سازش و عامل اصلی تفرقه در صفوف فلسطینی هاست. اگر مصر از روند سازش کنار بکشد یا نسبت به آن بی تفاوت باشد عربستان به تنهایی توان به دوش کشیدن این بار را نخواهد داشت و حماس به آسانی قادر خواهد بود کل سرزمین های اشغالی را در دست بگیرد. 2- مصر عامل اصلی حفظ امنیت پیرامونی اسراییل است. اگر فرض کنیم برای آمریکایی ها هیچ موضوعی در خاورمیانه مهم تر از حفظ موجودیت اسراییل و تداوم برتری راهبردی آن بر اعراب نیست، ابعاد اهمیت حفظ موجودی مانند مبارک کاملا واضح می شود. اکنون این مصر است که اجازه نمی دهد محاصره غزه بشکند، این مصر است که جلوی اتحاد عربی در حمایت از آرمان فلسطین و وقوع جنگ هایی مانند آنچه در 1967 و 1973 رخ داد را گرفته است، مصر است که مانع انتقال هرگونه سلاح و کالاهای استراتژیک به غزه می شود و در یک کلمه مصر است که نمی گذارد دست جهان اسلام به اسراییل برسد. اگر حکومت مبارک در مصر سقوط کند اسراییل دوباره با مسئله مزمن موجودیت این بار به صورت حاد مواجه خواهد شد و با توجه به اینکه غربی ها هم آرام آرام فهمیده اند ضررهای اسراییل در حال پیشی گرفتن از منافع آن است، بعید است غاصبان قدس این دفعه جان به در ببرند. 3- آنچه آمریکایی ها مایلند آن را اتحاد عربی علیه ایران بنامند و در واقع چیزی نیست غیر از مجموعه ای از خیانت های پشت پرده چند دولت وابسته به آمریکا در منطقه، جایگاه سیستم مبارک بسیار کلیدی است. سرسلسله حرکتی در منطقه که می خواهد برنامه هسته ای ایران را کنار برنامه هسته ای اسراییل قرار بدهد، حرکتی که می خواهد القا کند خطر اصلی برای اعراب اکنون ایران است نه اسراییل و جریانی که تهدید می کند اگر به ایران اجازه تسلط بر فناوری هسته ای داده شود یک مسابقه تسلیحاتی در منطقه به راه خواهد افتاد، مبارک و شخص عمر سلیمان به عنوان کسی است که غربی ها می گویند نخ های عروسکی به نام مبارک را تکان می دهد. اگر همه اینها با هم فرو بریزد درست مثل این است که آمریکایی ها جمع کنند، سوار بر ناوهایشان بشوند و از منطقه بروند و بنابراین طبیعی است که آمریکایی ها تا سر حد مرگ نگران باشند. سناریوی B بناست جلوی این فروپاشی ژئوپلتیک در خاورمیانه را بگیرد.
موضوع حفظ رویکرد غربی در جغرافیای سیاسی منطقه برای آمریکایی ها آنقدر حیاتی است که حتی به مسئله ای مانند برنامه هسته ای ایران هم عموما از همین منظر نگاه می کنند. در آمریکا همه می دانند که ایران قصد ساخت سلاح ندارد. علاوه بر این تقریبا همه مجامع استراتژیک در این باره اتفاق نظر دارند که به فرض محال ایران بنای ساخت سلاح هم داشته باشد هرگز از آن استفاده نخواهد کرد و کارکرد این سلاح در حد ایجاد بازدارندگی باقی خواهد ماند. بسیاری از تحلیلگران در آمریکا اکنون این سوال را مطرح می کنند که وقتی چنین تحلیلی به طور فراگیر وجود دارد پس چرا آمریکایی ها اینقدر از برنامه هسته ای ایران احساس نگرانی می کنند و حاضرند برای جلوگیری از پیشرفت آن، چنین بی محابا هزینه کنند. پاسخ باز هم همان یک جمله است: «ژئوپلتیک خاورمیانه»! استدلال اصلی دولت آمریکا در مخالفت با برنامه هسته ای ایران این است که اگر ایران در کنار این نفوذ معنوی عظیم که در خاورمیانه دارد به فناوری هسته ای در عالی ترین شکل آن مجهز شود، آن وقت ترکیب دو برنامه هسته ای و منطقه ای ایران مهارناپذیر خواهد بود و ایران از موضعی بسیار بالاتر و جایگاهی مطمئن تر از گذشته به ایفای نقش در معادلات منطقه خاورمیانه خواهد پرداخت. به همین دلیل آمریکایی ها بارها سعی کرده اند یک اجماع منطقه ای علیه برنامه هسته ای ایران بوجود بیاورند و مدارک بسیار از جمله اسناد تازه منتشر شده وزارت خارجه آمریکا نشان می دهد مصر در قلب این تلاش ها قرار داشته است.
موضوع آخری که باید به اجمال به آن پرداخت این است که ببینیم آمریکایی ها این بار کجا اشتباه کرده اند. پاسبانی از ژئوپلتیک صهیونیستی خاورمیانه عربی به عنوان مهم ترین پروژه آمریکا در منطقه دچار یک مشکل اساسی است و آن هم این است که به جای ملت ها به دولت ها تکیه دارد آن هم دولت هایی لرزان و هراسان که حالا معلوم شده تا چه حد در دفاع از خود ناتوانند. مبتنی کردن سیاستگذاری بر ارتباط صرف با دولت ها و فراموش کردن ملت هایی که نه تنها دولت های خود را قبول ندارند بلکه با سرعت بسیار زیاد در مسیر عکس سیاست های آن در حال حرکت هستند اولا آمریکا را تبدیل به کارفرما و حامی اصلی دیکتاتورهای منفور کرده است و ثانیا باعث شده زمانی که متغیری به نام «مردم» وارد معادله می شود از دست آمریکا و همه سیستم های عریض و طویل دیپلماتیک و اطلاعاتی آن هیچ کاری برنیاید. در مقابل ایران دیپلماسی منطقه ای خود را روی ملت ها و توانایی های منحصر بفرد آنها متمرکز کرده است. این چیزی است که آمریکایی ها آن را تحت عنوان دیپلماسی عمومی همواره تحقیر کرده اند اما اکنون کارآمدی خود را نشان می دهد. برقراری ارتباط با ملت ها و ایجاد توان نرم تاثیرگذاری بر رفتارها و اهداف آنها، رکن اصلی استراتژی منطقه ای ایران در 30 سال گذشته بوده است. آنها که این استراتژی را بی حاصل می نامیدند، حالا باید پاسخ بدهند که چه استراتژی دیگری می توانست نفوذ و تاثیری چنین تعیین کننده به ایران بدهد؟
مهدی محمدی

مردم مصر و داربست هایی که فرو ریخت .

بسمه تعالی 



تحولات مصر طی یک هفته گذشته از جمعیت های 10 تا 20 هزارنفره به 8 میلیون نفر گسترش یافته و حتما اگر حکومت مصر مقاومت کند طی یک هفته آینده از مرز چند ده میلیون نفر عبور می کند و در این صورت به معنای دقیق کلمه «انقلابی بزرگ» در حوزه عربی- آفریقایی و در میان «اهل سنت» به وقوع پیوسته است که خود نوعی « قالب شکنی» به حساب می آید چرا که جنبش های مذهبی و سیاسی در مصر و در میان سنی مذهبان عرب همواره بر پایه روش های مسالمت آمیز و پارلمانتاریستی بوده است.
در خصوص تحولات جاری مصر ما شاهد «حساسیت ویژه» آمریکا، اروپا، کشورهای غربگرای عربی و کشورهای بزرگ آسیایی بوده ایم و می توان گفت سران این کشورها و دستگاههای اطلاعاتی و سیاسی آنان کارهای جاری خود را کنار گذاشته و به تجزیه و تحلیل شرایط کنونی مصر و «چه باید کرد» روی آورده اند. این موضوع نشان می دهد که از نظر آنان تحولات مصر می تواند به تغییرات بسیار عمده- در سطحی که انقلاب اسلامی ایران به وجود آورد- منجر شود و چهره بخش وسیعی از جهان را دگرگون نماید. در خصوص تحولات مصر ملاحظاتی وجود دارد که به بعضی از آنها اشاره می کنیم:
1- از نظر مذهبی، مصر به واسطه در اختیار داشتن بزرگترین و قدیمی ترین «حوزه علمیه اهل سنت- دانشگاه الازهر- تاثیر عمیقی بر کشورهای سنی که دارای اکثریتی از پیروان مذاهب مالکی، شافعی و حنفی هستند می گذارد. این مجموعه ای است که حداقل نیمی از مسلمین را پوشش می دهد. بنابراین روی کار آمدن یک نظام مذهبی و یا نظامی که از الازهر در مسیر یکپارچه سازی سیاسی پیروان این سه مذهب حمایت کند، فوق العاده مهم و برای غرب که حامی نظام های سکولاریستی است، تهدیدی جدی محسوب می شود.
2- مصر از نظر جغرافیایی در نقطه حساسی قرار دارد. قرار داشتن در مجاورت دریای مدیترانه، دریای سرخ، شاخ آفریقا و در اختیار داشتن آبراه استراتژیک سوئز، اتصال زمینی با دو قاره آسیا و آفریقا، موقعیت ژئوپلیتیکی حساسی به این کشور بخشیده است. تحولات عمیق در مصر می تواند همه این مراکز حساس که اینک به گونه ای مستقیم و بعضا غیرمستقیم در اختیار آمریکاست را به بلوک مقاومت در منطقه منتقل گرداند.
3- مصر پرجمعیت ترین کشور عربی و آفریقایی به حساب می آید و در مجموع بیشترین جمعیت مسلمان قاره آفریقا را در خود جای داده است علاوه بر آن مصری ها نسبت به سایر کشورهای عربی از وضعیت علمی بهتری برخوردار می باشند. نزدیک به 80درصد مصری ها از توانایی خواندن و نوشتن بهره مند هستند و نزدیک به یک سوم جمعیت 75 میلیون نفری مصر دارای تحصیلات عالیه اند. علاوه بر آن سالانه حدود 2000 طلبه و مجتهد از «جامع الازهر» فارغ التحصیل شده و عمدتا جهت فعالیت به کشورهای آسیای جنوب شرقی، اروپا، آمریکا و آفریقا اعزام می گردند بنابراین تحولات در مصر می تواند عمیق و ماندگار بوده و پیامدهای بین المللی و منطقه ای فراوانی در پی داشته باشد.
4- حضور خودجوش و در عین حال سازمان یابی سریع آن کاملا بی سابقه و برخاسته از جمع بندی قبلی و تجارب بود. نکته جالبتر این بود که مصری ها مسیر تظاهرات از چند ده هزار به چند صد هزار را خیلی سریع طی کردند و با همین سرعت به تظاهرات چند میلیونی رسیدند. با این وجود تظاهرات از جامعیت لازم برخوردار نبود، مثلا بانوان مصر و یا اقشار کارگری و نیز حاشیه نشین ها در این تظاهرات حضور کمرنگی داشتند که صدالبته اگر تظاهرات استمرار پیدا کند آنان در روزهای آینده به صفوف می پیوندند.کما اینکه در تظاهرات 8 میلیونی این اتفاق در سطح نسبتا قابل قبولی رخ نمود.
5- کاملا واضح بود که احزاب سیاسی مصر بخصوص «اخوان المسلمین» که پرسابقه تر و قدیمی ترین جریان سیاسی مصر به حساب می آید، با احتیاط زیادی برخورد کردند تا جایی که درباره رهبری و ماهیت اعتراضات مردمی حرف و حدیث ها و گمانه زنی های زیادی به وجود آمد. دلیل این احتیاط این بود که فضای مصر شدیداً امنیتی است. رژیم حسنی مبارک نزدیک به یک میلیون نفر نیروی اطلاعاتی در اختیار دارد که صرفاً برای کنترل مردم مصر آموزش دیده اند. این نیروها که از پشتیبانی حدود 500 هزار پلیس و 500 هزار نیروی ارتش هم برخوردار بوده و در مجموع یک عدد دو میلیون نفری را تشکیل می دهند، فضای فعالیت سیاسی را کاملاً بسته و اختناق را بر سراسر مصر حاکم کرده اند. در این فضا گروه های مختلف به راه اندازی شبکه ای گسترده که علاوه بر مدیریت در صحنه کارکرد رهبری هم دارد، مبادرت ورزیده اند و از این طریق بر اوضاع مسلط می باشند.
6- احزاب و رهبران مصری از نظر منش و خلق و خو، عمدتاً هوادار «تغییرات توافق شده» هستند تا توسل به شیوه های انقلابی و «در صحنه» از این رو ممکن است میان ظرفیت سیاسی مردم در مصر و ظرفیت رهبران سیاسی این کشور فاصله ای وجود داشته باشد. این فاصله را می توانیم از جمله در مقایسه بین بیانیه 6 ماده ای دیروز اخوان المسلمین که در آن نامی از برکناری حسنی مبارک نیامده و این خواسته را در مسیری پارلمانی قرار داده بود و تظاهرات عظیم چند میلیونی روزهای سه شنبه و چهارشنبه گذشته مردم که برکناری فوری حسنی مبارک در رأس خواسته هایشان بود مشاهده کنیم. از سوی دیگر جریان اصلی رهبری تظاهرات در مصر- براساس قرائن- احساس می کند که باید میان تحمل مردم و خواسته هایی که مطرح می گردد توازنی برقرار شود و به این جهت خواسته های خود را در مسیری پلکانی قرار داده بنابراین می توان گفت آنچه اخوان در بیانیه رسمی آورده به منزله «کف خواسته های» مردم مصر می باشد.
7- تظاهرات مردم مصر عمیقاً دینی است و به هیچ وجه- به دلایل فراوان- نمی توان آن را از دین جدا کرد. این قیام ماهیت اقتصادی ندارد- اگر چه مردم مصر مشکلات اقتصادی فراوانی دارند- اگر ماهیت اقتصادی داشت باید حاشیه نشین ها، بیکاران و گروه های کارگری و... محور آن باشند و حال آنکه اولین تظاهرات بزرگ از مکان نمازجمعه برگزار شده و سپس «الله اکبر» به عنوان آرمانی ترین شعار توسط همه تکرار گردیده است. این انقلاب صرفاً ضد استبدادی نیست بلکه فراتر از آن باید به آن «انقلاب هویت» گفت چرا که رژیم مصر با مشارکت آمریکا، رژیم صهیونیستی و اروپا طی 40 سال گذشته- از زمان به قدرت رسیدن سادات در سال 1350- تلاش کرده اند تا مصری ها را از هویت فرهنگی و دینی جدا کرده و در یک کلمه «عزت» آنان را پایکوب کرده اند و این خروش همگانی برای بازیابی عزت خود است و صد البته ضد استبدادی هم هست. در این تظاهرات نیروهای مذهبی در پیشانی جمعیت قرار دارند اما طی روزهای گذشته هم رژیم مبارک، هم اروپا و هم آمریکا روی «مشکلات اقتصادی» مردم تمرکز کرده و یا «انتخابات آزاد» را مهمترین خواسته معترضین خوانده اند و حال آنکه اگر اینها واقعیت داشت باید وعده های گشاده دستانه مبارک حداقل در عده ای اثر می کرد.
8- بدون هیچ تردیدی تظاهرات مردم مصر و به تعبیر درست تر «انقلاب مصر» بیش از هر شخصیتی، تحت تأثیر حضرت امام خمینی و خلف صالح او حضرت آیت الله العظمی خامنه ای- دامت برکاته- است. مردم مصر به پیروی از اهل بیت شهره اند. از نظر مذهبی، مصری ها نزدیکترین نسبت را به شیعه داشته و از نظر سیاسی نزدیک ترین مردم به انقلاب اسلامی هستند. مروری بر مواضع شخصیت های مختلف مصری که در تظاهرات 8 روز گذشته نقش داشته اند نشان می دهد که همه آنان از انقلاب ایران به نیکی یاد می کنند. اما البته این نسبت در تظاهرات عظیم مردمی کمتر بیان شده کما اینکه تمایلات داخلی آنان نیز بسیار کمتر بیان شده است. مثلاً همه می دانند که اخوان المسلمین در پی تأسیس نظامی دینی در مصر است اما این هدف کلیدی کمتر مطرح شده و طبیعی هم هست که جنبش وقتی شروع می شود از یک لبه نرم شروع می شود و به تدریج به خواسته های حداکثری منتقل می گردد. نیاز به ذکر سند نیست چه کسی است که نداند طی 30 سال گذشته، سلسله جنبان همه جنبش های اسلامی و انقلابی، «ایران امام خمینی» بوده است.
9- آنچه تاکنون از «رهبری تظاهرات مردمی»- کمیته مشترکی که وجود دارد- مشاهده شده، «هوشمندی» آنان بوده است. این «رهبری مشترک» قطعا برای آنکه کار را به سامان برساند، تاکتیک هایی را برمی گزیند، الان مهمترین موضوع این جنبش «حفظ وحدت» حول محور برکناری رژیم حسنی مبارک است. بر همین اساس دیده می شود که صهیونیست های اروپایی و آمریکایی ها با حاشیه پردازی پیرامون شخصیت هایی نظیر محمد البرادعی در صدد بهم ریختن صف واحدی است که رژیم غرب گرا را نشانه رفته است. لذا ما شاهدیم که یک روز نتانیاهو می گوید: «البرادعی عامل ایران است». فردا یک شخصیت اروپایی می گوید: «البرادعی جایگزین مبارک می شود» و روز دیگر یک آمریکایی می گوید: «اخوان المسلمین با البرادعی به تفاهم رسیده است» در این میدان انگیزه اصلی متفرق کردن احزاب و گروه هایی است که به «کمیته مشترک» رسیده اند و این کمیته عملا کار را از دست ارتش، نیروهای امنیتی و در یک کلمه رژیم مبارک و غرب خارج کرده است.
10- رژیم مبارک در این میان دچار نوعی انفعال است و گسترش روز به روز دامنه تظاهرات کار را از دست آنان خارج کرده است لذا یک روز ارتش را به مقابله می فرستند فردا می گویند پلیس باید کنترل کند روز دیگر دوباره به سراغ ارتش می روند بنابراین به نظر نمی آید که غرب در نهایت بتواند بر این اوضاع سوار شود. خوشبختانه امروزه به دلیل گسترش وسایل ارتباطی، غرب نمی تواند اوضاع را به کنترل درآورد.
سعدالله زارعی

با روی کارآمدن خاتمی مواضع ضدآمریکایی مجمع روحانیون تغییر کرد.

 

بسمه تعالی

خبرگزاری فارس: رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی با اشاره تغییر مواضع ضدآمریکایی مجمع روحانیون مبارز گفت: کروبی علت این تغییر را این‌گونه بیان کرد که دوستان ما در مجمع به این نتیجه رسیده‌اند که مبارزه با آمریکا راه به‌جایی نمی‌برد.

 
حجت‌الاسلام سیدحمید روحانی در گفت‌وگوی تفصیلی با خبرنگار سیاسی باشگاه خبری فارس «توانا» با اشاره به سفر مقام معظم رهبری به قم، اظهارداشت: قم در سرنوشت کشور ما نقش بسیار عظیم، برجسته و منحصر به فردی داشته و از زمان‌های دور کانون فعالیت‌های سیاسی و اسلامی بوده است.

وی با بیان اینکه در دوران مشروطه وقتی رهبران آن نهضت مجبور به ترک تهران شدند به قم رفتند، تصریح‌کرد: آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری، آیت‌الله بهبهانی و طباطبایی و دیگر رهبران آن نهضت در قم مستقر ‌شدند.

رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی ادامه داد: در جریان هجرت آیت‌الله شهید سید‌حسن مدرس، وقتی تهران در معرض حمله روس‌ها قرار داشت، وی با همراهان خود از تهران هجرت کرد و در قم مستقر شد و در آنجا کمیته دفاع را تشکیل داد.

وی گفت: قم از نظر فعالیت‌های سیاسی نقش برجسته‌ای داشته و در سال 1299 که نقشه کودتای انگلیسی در ایران به اجرا در می‌آید و سیدضیا برای رساندن رضاخان به قدرت دست به کودتا ‌زد همزمان با آن علمای نجف و ایران با یکدیگر مذاکره کرده و زمینه برای تشکیل حوزه علمیه قم را هموار می‌سازند.

حجت‌الاسلام روحانی افزود: حوزه علمیه قم همزمان با نقشه انگلیس برای اسلام‌زدایی و پیشبرد سیاست استعماری در از رسمیت انداختن اسلام تشکیل شد و نقش بسیار مهمی در مقابله با توطئه رضاخانی داشت.

وی اضافه‌کرد: در سال 1300 که حوزه علمیه قم تشکیل می‌شود تا سقوط رضاخان در شهریور 20 حوزه علمیه از حرکت و خروش باز نماند، علمای ایران که علیه رضاخان قیام کردند غالباً در قم مستقر می‌شدند.

رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه حوزه علمیه قم نقش بسیار مهمی در شکست سیاست رضاخانی داشت، اظهارداشت: بعد از شهریور 20 نیز حوزه علمیه قم با حرکت و خروشش بیش از گذشته جلوه‌گر ‌شد؛ حرکت فدائیان اسلام، مبارزات روحانیون قم با حزب توده که در قم بسیار فعال شده بودند و مبارزات و مقابله‌شان با نقشه‌ رژیم شاه که می‌خواستند رضاخان را در قم دفن کنند که حوزه قم این اجازه را نداد از جریان‌های تاریخی آن حوزه است.

وی بر همین اساس حرکت فدائیان اسلام را یکی از مسائلی دانست که در جهت مبارزات ضد استعماری بسیار برجسته بود، افزود: آیت‌الله بروجردی که زعامت حوزه قم و مرجعیت جهان تشیع را برعهده داشتند نقش بسیار مهمی در شکست سیاست بیگانگان و استعمار‌گران در ایران ایفا کردند که نقش آیت‌الله بروجردی و مقابله ایشان با رژیم شاه بحث مفصلی دارد.

حجت‌الاسلام روحانی ادامه داد: بعد از فوت آیت‌الله بروجردی نهضت از قم آغاز ‌و زمینه انقلاب اسلامی در قم در سال 1341 فراهم ‌شد و 15 خرداد 42 نتیجه آن حرکت است و شالوده نهضت امام (ره) و انقلاب اسلامی را فراهم کرد.

وی تصریح‌کرد: از آنجا که حوزه علمیه قم همیشه پایگاهی در جهت پیشبرد اهداف مردمی و آرمان‌های اسلامی بوده مقام معظم رهبری هم نسبت به حوزه علمیه قم عنایت ویژه‌ای دارند و همیشه در تقویت این حوزه کوشیده‌اند و به حوزه علمیه قم در جهت پیشبرد آرمان‌های اسلامی و مسائل علمی و سیاسی توجه خاصی دارند.

رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بر همین اساس مسائلی را که مقام معظم رهبری در قم مطرح کردند را بسیار اساسی و ریشه‌ای دانست و متذکرشد: بعد از سقوط رضاخان در شهریور 1320 استعمار انگلیس دریافت که مقاومت روحانیت در ایران اجازه نمی‌دهد که آنها بتوانند به دست رضاخان اسلام را از رسمیت بیندازند و سیاست بیگانگان را در جهت حاکم کردن یک نظام لائیک فراهم سازند.

* تلاش دشمنان، حاکم کردن اسلام منهای سیاست است که برای آنها خطری نداشته باشد

وی گفت: استعمار که با سرنیزه رضاخانی نتوانست اسلام را در ایران از رسمیت بیندازد برنامه‌های دیگری را برای اسلام زدایی به وجود آورده و یکی از آن برنامه‌ها جدایی دین از سیاست بود؛ گروهی در ایران بعد از شهریور 1320 فعال شدند که حرفشان این بود که اصولا دین از سیاست جدا است، آن زمان اسمشان انجمن تبلیغات اسلامی بود که بعدا به نام انجمن حجتیه تغییر نام داد و آنها از آن روز تاکنون به شدت این سیاست را دنبال می‌کنند تا بتوانند به تعبیر حضرت امام (ره) یک اسلام آمریکایی در ایران حاکم کنند چراکه اسلام منهای سیاست و حرکت و خروش و یک اسلام کاملا خشک عبادی که برای هیچ قدرت و تشکیلات استعماری خطرناک نباشد، مورد توجه جهانخواران است.

حجت‌الاسلام روحانی با اشاره به اینکه در مقابل، یک جریان دیگر که مکمل همین مسئله بود به وجود آمد و آن اسلام منهای روحانیت است، گفتند اسلام احتیاجی به روحانیت ندارد، قرآن برای همه نازل شده و به آن عمل می‌کنیم و نیازی نیست برای فهم قرآن و عمل به اسلام به علما و روحانیت اتکا داشت.

وی ادامه داد: این تفکر در نخستین مرحله از فراماسونری‌ها شروع شد و سازمان فراماسونری از زمانی که در ایران فعال شد یکی از نقشه‌های آنها این بود که اسلام را از کارشناسان اسلامی جدا کنند گفتند که برای فهم اسلام احتیاجی به روحانیت نیست.

این پژوهشگر با بیان اینکه چنین اندیشه‌ای از سوی استعمارگران در بین جوانان ترویج می‌‌شود، افزود: در هر مقطعی که روحانیت در صحنه حضور داشته و منافع استعمارگران را به خطر انداخته مسئله اسلام منهای روحانیت اوج گرفته و آخرین مرحله آن در دوران نهضت امام(ره) بود.

حجت‌الاسلام روحانی با بیان اینکه در آن مقطع که امام(ره) به شدت علیه رژیم شاه و استعمار آمریکا مبارزه را اوج بخشیده بودند و شخصیت‌های بزرگی مثل آیت‌الله سعیدی در زندان‌ها به شهادت می‌رسیدند، در حسینیه ارشاد صحبت از جدایی اسلام از روحانیت بود و روی آن کار می‌شد تا نسل جوان را از روحانیت دور کنند.

وی تصریح کرد: در بازجویی‌ها و زندگی‌نامه بسیاری از مجاهدین خلق در ساواک و در دادگاه، من مطالعه داشته‌ام که آنها می‌گویند ما در مسجد پای منابر روحانیون گرایش به سیاست پیدا کرده و با حضور در حسینیه ارشاد از روحانیت زده شدیم.

رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی ادامه داد: امروز جریان اسلام منهای روحانیت برای مقابله با رهبری و ولایت برجسته شده و دشمنان داخلی و خارجی در این زمینه کار می‌کنند؛ چراکه آنها دریافته‌اند که مقام معظم رهبری مانند دیده‌بانی همیشه بیدار، سدی پولادین و تسخیر‌ناپذیر در برابر نقشه‌های استعماری ایستاده‌اند و از انقلاب پاسداری می‌کنند.

وی با بیان اینکه مقام معظم رهبری راه امام(ره) را ادامه داده و مانند دیده‌بان مراقب نقشه‌ها و نیرنگ‌های دشمنان هستند، افزود: بنابراین دشمنان برای در هم شکستن چنین سدی روی مسئله جدایی دین از سیاست و اسلام منهای روحانیت کار می‌کنند.

*فتنه سال 88 از تمام فتنه‌های 30 سال انقلاب خطرناک‌تر و حساب‌شده‌تر بود

وی با تأکید بر اینکه توطئه جدایی اسلام از سیاست بسیار حساس و خطرناک است، یادآور شد: با بیداری و آگاهی ملت ایران این توطئه تاکنون خنثی شده است.

حجت‌الاسلام روحانی با اشاره به اینکه فتنه سال گذشته از تمام فتنه‌های 30 سال انقلاب خطرناک‌تر، ریشه‌ای‌تر و حساب‌شده‌تر بود، اضافه کرد: دشمن با تجربیاتی که در این 30 سال به دست آورده بود، در صدد واردکردن ضربه سنگین و ویرانگر بر پیکره انقلاب اسلامی بود چراکه زمان زیادی روی این فتنه کار و فکر شده بود و آنها تمام نیروهای ضدانقلاب و عناصر مشکل‌دار با اسلام و انقلاب را بسیج کرده بودند.

وی با اشاره به حمایت بهائیت، صهیونیست، هم‌جنس بازها، تجزیه‌طلبان، منافقان و سلطنت‌طلبان از جریان فتنه 88، تصریح کرد: تمام این گروه‌ها در سال گذشته علیه کشور بسیج شده بودند تا با یاری استکبار جهانی علیه ایران اسلامی با فتنه‌گران همراهی کنند، آنها چهره‌های به ظاهر انقلابی از یاران امام (ره) را نیز فریب داده و به صحنه آورده بودند که این امر نشان دهنده ارزیابی و بررسی کارشناسی دشمنان در خصوص قدرت‌طلبی این افراد بود.

رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه این افراد قدرت‌طلب برای رسیدن به قدرت و مقام هر خیانتی را مرتکب شدند، گفت: در این مقطع دو اهرم نقش زیادی در شکست توطئه سال گذشته داشت اول هوشیاری و آگاهی مقام معظم رهبری و بینش عمیق ایشان و دوم آگاهی مردم که نمونه بارز آن در 9 دی ماه و 22 بهمن متجلی شد؛ هرچند این شکست دشمن لطف الهی نسبت به انقلاب بود.

*کاپیتولاسیون زیربنایی برای به وجود آمدن 13 آبان بود

وی در ادامه با اشاره به وقایع 13 آبان در تاریخ انقلاب، اظهارداشت: در سال 1343 در حالی لایحه کاپیتولاسیون از سوی آمریکا بر ایران تحمیل شد که آنها بر ایران مسلط بوده و محمد‌رضا پهلوی صرفا یک آلت دست و مجری سیاست آنها بود، از این رو احتیاجی به تصویب کاپیتولاسیون نبود اما اینکه چرا آنها دست به این کار زدند برای این بود که سلب آزادمنشی ملت‌ها از سوی آمریکا به عنوان یک استراتژی همیشه دنبال شده است.

حجت‌الاسلام روحانی با بیان اینکه آمریکا از یک ملت زنده، آگاه و سربلند به شدت نفرت دارد، تصریح کرد: ملت برجسته و روشن‌ضمیر هیچ‌گاه تن به ذلت و حقارتی که آمریکا در صدد تحمیل آن است نمی‌دهند، از این رو آمریکا بعد از ورود به هر کشوری ابتدا ملت‌ها را تحت فشار قرار داد و حکومت پلیسی را بر آنها تحمیل می‌کند تا روحیه آزاد‌منشی را از آنها سلب و احساس پوچی و بی‌هویتی را به ملت‌های آزاده منتقل کند.

وی گفت: زمانی در ایران مردم احساس بی‌عرضه بودن در امور را داشتند و از افراد عادی تا مسئولان احساس پوچی می‌کردند، رزم‌آرا در نطق خود در شورای ملی مدعی شد که ایرانی یک لوله‌هنگ هم نمی‌تواند بسازد، پس چطور می‌خواهد کشور را اداره کند، لذا این دروغ جاافتاده بود و استعمار آن را نهادینه کرده بود که ایرانی بی‌عرضه‌ است! اما با آغاز نهضت امام (ره) در سال 41، ملت سرخورده و دل‌مرده‌ای که رژیم شاه به وجود آورد، احیاء شدند و روحیه گرفتند که برای آینده استعمار خطرناک بود.

رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی ادامه داد: آمریکا گمان می‌کرد چنانچه کاپیتولاسیون را بر ایران تحمیل کند، قادر به سرخورده و ناامید کردن و به بی‌هویتی کشاندن مردم ایران است تا جایی که یک ایرانی احساس کند یک سرباز آمریکایی بر یک ایرانی صاحب منصب تفوق دارد، یعنی اگر یک سرباز آمریکایی به بالاترین مقام رژیم شاه سیلی می‌زد، او نمی‌توانست شکایتی کند چراکه آمریکایی‌ها مصونیت داشتند.

وی با تاکید بر اینکه آمریکا همچنان سیاست تحقیر ملت‌ها را دنبال می‌کند، عنوان کرد: آنها رژیم کاپیتولاسیون را در پاکستان و اندونزی تحمیل کردند و هدف آنها به ذلت کشاندن مردم این کشورها بود.

این پژوهشگر با اشاره به احساس خطر آمریکا در سال 43 از نهضت امام (ره) علی‌رغم کشتار مردم در 15 خرداد، بیان داشت: مردم بعد از 15 خرداد با کسب آگاهی و آمادگی برای رویش بیشتر باعث شدند آمریکا نتواند آنها را به دوران پوچی و بی‌هویتی بازگرداند، وقتی کاپیتولاسیون به تصویب رسید، تنها مقامی که در مواجهه با آن خیانت فریاد اعتراض بلند کرد، حضرت امام (ره) بود.

وی با تأکید بر اینکه نهضت آزادی، جبهه‌ ملی و چه افرادی که شعار پان ایرانیسم می‌دادند، اعتراضی نکردند، متذکر شد: آنهایی که شعار می‌دادند «چو ایران نباشد تن من مباد» و نشریه‌ای به نام خاک و خون داشتند در آن شرایط حتی نفس هم نکشیدند چراکه استعمار‌گران در ایران برای گروه‌های سیاسی این دروغ را جا انداخته بودند که کشورهای ضعیف بدون وابستگی به یک ابرقدرت، حتی توانایی دادن یک اعلامیه را هم ندارند.

رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی با تأکید بر وجود حکومت دیکتاتوری در آن زمان، اظهار داشت: گروه‌های سیاسی گمان می‌کردند برای مبارزه با رژیم دیکتاتوری شاه باید به یک قدرت بزرگ مثل آمریکا وابسته باشند از این رو مقابله با کاپیتولاسیون را مقابله با آمریکا دانسته و به ان اعتراضی نمی‌کردند، اما با موضع‌گیری امام(ره) در مقابل کاپیتولاسیون، شاه طبق دستور آمریکا حضرت امام را از ایران تبعید کرد.

وی با اشاره به سندی در کتاب نهضت امام خمینی (ره) از سفارت آمریکا، ادامه داد: در نامه‌ای که از طرف وزیر مختار سفارت آمریکا در ایران به یکی از مقامات آمریکایی نوشته شده به تبعید امام (ره) اشاره شده است.

حجت‌الاسلام روحانی با اشاره به اینکه مردم نمی‌پذیرفتند که مرجع تقلید آنها بدون اثبات جرم و بازجویی از کشور تبعید شود، یادآور شد: در روز 13 آبان در حالی که مرجع تقلید کشور که طبق قانون اساسی نظام مشروطه مصونیت قانونی دارد، تبعید شده و این در حالی است که با تحمیل کاپیتولاسیون به ایران، سربازان آمریکایی مصونیت پیدا می‌کنند و دشمن بر جان و مال و ناموس ملت مسلط می‌شود.

وی با تأکید بر اینکه تحمیل کاپیتولاسیون برای ملت ایران بسیار دردناک بود، متذکر شد: زمانی که انقلاب اسلامی ایران اوج گرفت در 13 آبان دانش‌آموزان و دانشجویان که به همراه همه ملت‌ به پا خاسته بودند به دست ارتش جرار محمد‌رضا شاه به خاک و خون کشیده شدند.

رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی با بیان اینکه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی رشدی که ملت ایران در سایه نهضت امام (ره) و انقلاب اسلامی کسب کرده بود راه امام و نهضت امام (ره) را ادامه داد، گفت: نهضت امام خمینی دو بعد داشت، یک بعد آن مبارزه با استبداد و بعد دیگر مبارزه با استعمار بود؛ با سرنگونی نظام 2500 ساله شاهنشاهی بعد استبدادی آن به پیروزی رسید اما بعد استعماری آن هنوز باقی مانده بود و هنوز آمریکا در ایران پایگاه داشت و با تسخیر لانه جاسوسی بعد ضد استعماری نهضت امام (ره) نیز به پیروزی رسید.

وی با اشاره به اینکه وقتی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام (ره) در سال 1358 به لانه جاسوسی یورش بردند و آنجا را تصرف کردند امام (ره) آن را انقلابی بزرگ‌تر از انقلاب سال 57 دانستند، تصریح‌کرد: انقلاب اول برای سرنگونی شاه بود و استبداد را از میان برد اما انقلاب دوم دست استعمار را از سرنوشت کشور قطع کرد از این رو جریان تصرف لانه جاسوسی و قطع دست آمریکا از سرنوشت کشور ایران بسیار عظیم، مهم و سرنوشت‌ساز است.

حجت‌الاسلام روحانی با بیان اینکه اگر این اقدام صورت نمی‌گرفت در آینده خطرات جدی برای جمهوری اسلامی ایران پدید می‌آمد، متذکرشد: تصرف لانه جاسوسی در امتداد نهضت و انقلاب اسلامی بسیار ارزشمند است و اگر دشمنان مسائلی را مثل اینکه امام راحل از این موضوع خبر نداشتند یا اینکه این اقدام به ضرر کشور است و افرادی همچون بنی‌صدر این ادعا را داشتند که در واقع ملت ایران به گروگان آمریکا در آمد بازی‌هایی دانست که می‌خواهد این حرکت عظیم را زیر سؤال ببرد.

وی در ادامه حرکت دانشجویان در 13 آبان را در راستای خط امام (ره) و شناختی که ملت از راه امام (ره) ارزیابی کرد.

* مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام (ره) متاثر از تفکرات باند مهدی هاشمی است

رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی در بخش دیگری از گفت‌وگوی خود با اشاره به فضای حاکمی که در مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام (ره) وجود دارد، اظهارداشت: اطلاعیه حمید انصاری در خصوص موضع‌گیری پسر حسینعلی منتظری علیه مرحوم حاج‌‌احمد در خصوص نامه ششم فروردین 68 نشان از خفقان داخلی این مؤسسه دارد.

وی با بیان اینکه پسر منتظری منکر این می‌شود که این نامه از امام (ره) است، تصریح‌کرد: حمید انصاری در این اطلاعیه هم راجع به جامعه روحانیت و هم به این قضیه پرداخته است؛ انصاری در این اطلاعیه از منتظری نام نمی‌آورد و از او با عنوان قائم‌مقام وقت یاد می‌کند که این تعبیر معنای خاصی دارد.

رئیس بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی در ادامه یادآور شد: در بیانیه حمید انصاری اگر نام منتظری با عنوان آیت‌الله آورده می‌شد از سوی مردم مورد اعتراض قرار می‌گرفت که فردی را که امام (ره) عزل کرده که آیت‌الله نیست و اگر بدون عنوان از منتظری نام می‌آورد هواداران منتظری اعتراض می‌کردند که چرا از او با احترام و القاب نام برده نشده است؛ لذا انصاری ناگزیر شده با عنوان قائم‌مقام وقت مشکل را حل کند؛ این نوع بیان انصاری نشان می‌دهد نفوذ و حاکمیت باند مهدی هاشمی و شیخ حسینعلی منتظری در مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام (ره) بیش از حد تصور است.

وی یادآور شد: وقتی خاطرات منتظری منتشر شد حمید انصاری تمام ماه رمضان تا صبح بیدار بود و نقد و جواب خاطرات منتظری را می‌داد و ما با خوشحالی از این عمل انصاری هیچ اقدامی را انجام ندادیم اما پس از دو سال باند مهدی هاشمی اجازه انتشار آن را به وی ندادند.

حجت‌الاسلام روحانی با بیان اینکه نفوذ افرادی که اکنون در دفتر و مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام (ره) هستند مربوط به امروز نیست، خاطر‌نشان کرد: در زمان خود امام (ره) و حاج احمدآقا نیز این افراد وجود داشتند اما حاج احمد به دلیل آگاهی و رشد فکری و تجربیاتی که در دوران مختلف نهضت امام (ره) کسب کرده بود با اینکه در خانه امام راحل را برکسی نمی‌بست اما در نهایت آنچه را مد نظر حضرت امام بود انجام می‌داد و اجازه سوء‌استفاده به عناصر مرموز نمی‌داد.

وی با اشاره به مصاحبه اخیر یکی از اعضای جامعه مدرسین مبنی بر اینکه امام (ره) در سال 42 که دستگیر شدند، عنوان مرجعیت نداشتند، یادآور شد: این اظهارنظر اشتباه است؛ طبق برخی اسناد که در کتاب نهضت امام خمینی دفتر اول آمده است امام (ره) در زمان آقای بروجردی نیز در مقام مرجعیت بودند و بنابر اذعان برخی از مقامات رژیم شاه که در این مورد ارزیابی‌هایی کرده بودند امام (ره) از سال 1335 در بعضی از شهرستان‌ها مقلد داشته‌اند.

*به مفید بودن خاتمی برای انقلاب امیدی نیست

رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی در خصوص ادعای جدایی خاتمی از فتنه‌گران، اظهار داشت: رفتار اشخاص قابل پیش‌بینی نیست اما خاتمی هیچ سابقه مبارزاتی نداشته و در جریان انقلاب نبوده و روحیه انقلابی، مقاومت و پرخاشگری هم در او نیست؛ از این رو روحیه مسالمت‌طلب خاتمی اقتضا می‌کند که از تند‌روی عناصر فتنه‌‌گر جدا شود.

وی با اشاره به اینکه به مفید بودن خاتمی برای انقلاب امیدی نیست، تصریح‌کرد: در مسیر امام(ره) بودن، روحیه انقلابی، فداکاری و خداجویی ویژه‌ای می‌خواهد که در هر کسی وجود ندارد.

* کروبی بدون هماهنگی نام من را در لیست مجمع روحانیون قرار داده بود

وی در بخش دیگری از گفت‌وگوی خود در خصوص فعالیت‌های مجمع روحانیون مبارز اشاره کرد و متذکرشد: مجمع روحانیون مبارز در سال 1367 شکل گرفت؛ در حالی که بنده در سفر بودم اما پس از بازگشت به تهران متوجه شدم کروبی تشکیلاتی راه‌اندازی کرده و اسم من را نیز در آن قرار داده است.

*مجمع روحانیون در ابتدا به شدت علیه هاشمی رفسنجانی می‌تاختند

حجت‌الاسلام روحانی با بیان اینکه در ابتدا درصدد تکذیب عضویت خود در مجمع روحانیون بودم، اما با توجه به سابقه همکاری و علاقه به کروبی و مبارزات او مانع از آن شد، گفت: مدتی برای آگاهی از برنامه‌های آنها به مجمع رفتم و در این زمینه بارها با آنها صحبت کردم چراکه آنها به شدت علیه هاشمی رفسنجانی می‌تاختند.

وی با اشاره به اینکه هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور بود اما مجمع روحانیون همواره به او اعتراض و انتقاد می‌کرد، یادآور شد: بارها از آنها پرسیدم که اگر هاشمی رفسنجانی اذعان کند در سیاست اقتصادی و سیاست کشورداری به بن‌بست رسیده است، طرح شما چه خواهد بود؟ آنها در مقام پاسخ هیچ حرف پیشنهادی نداشته و فقط در صدد قدرت‌طلبی بودند.

رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی با بیان اینکه از مجمع روحانیون فاصله گرفته و بعد از مدتی نیز مجمع تعطیل شد، اضافه کرد: اینکه چرا امام(ره) تفکیک مجمع روحانیون را از روحانیت تایید کردند، امام(ره) مخالف باندبازی و جناح‌بندی‌های سیاسی بودند اما از طرفی چند صدایی را نیز تایید می‌کردند و ایشان دوست نداشتند که فقط یک صدا در جامعه وجود داشته باشد.

*با روی کارآمدن خاتمی مواضع ضدآمریکایی مجمع روحانیون تغییرکرد

رئیس بنیاد تاریخ پژوهی انقلاب اسلامی متذکر شد: مجمع روحانیون در ظاهر خود را ضد آمریکایی جلوه می‌داد و حاضر نبودند کوچکترین سخنی در خصوص مذاکره با آمریکا مطرح شود و تا سال 76 که خاتمی به قدرت رسید، مجمع روحانیون از تندترین گروه‌های ضد آمریکایی کشور به حساب می‌آمد با به قدرت رسیدن خاتمی در سال 80 در مواضع آن چرخش به وجود آمد.

وی در همین زمینه با اشاره به چرخش مواضع مجمع روحانیون نسبت به آمریکا، ادامه داد: من به کروبی گفتم چطور زمانی‌ اگر فردی اسم آمریکا و مذاکره با آنها را می‌آورد، به شدت او را محکوم کرده و به دهان وی می‌زدید و اکنون تغییر روش دادید که کروبی پاسخ داد دوستان ما به این نتیجه رسیده‌اند که مبارزه با آمریکا راه به جایی نمی‌برد به نظر می‌رسد که مبارزه با آمریکا از اول از دید این‌ها اساسی نبود.

حجت‌الاسلام روحانی با تأکید بر اینکه عده‌ای طبق سیاست حاکم و جو موجود، حرکت می‌کردند و می‌کنند، افزود: در میان مجمع روحانیون مبارز افرادی بودند و هستند که به امام(ره) اعتقاد دارند اما برخی نان را به نرخ روز می‌خورند چراکه شرایط آن زمان اقتضاء می‌کرد که خود را ضدآمریکایی نشان داده و منافع امروز آنها اقتضا می‌کند که مسئله فلسطین را نادیده گرفته و مذاکره با آمریکا را مطرح کنند.

وی با بیان اینکه امام (ره) طرفدار سیاست بودند اما سیاست بازی را نکوهش می‌کردند، خاطرنشان کرد: در اسلام سیاست‌بازی محکوم است و آنچه ارزشمند است سیاستمداری طبق موازین است؛ چراکه اگر کسی دچار سیاست‌بازی شود از نظر مردم نیز ساقط می‌شود مردم امروز فریب کسی را نمی‌خورند.

رئیس بنیاد تاریخ پژوهی انقلاب اسلامی با اشاره به اینکه مردم ایران چنانچه کسی ذره‌ای از مسیر امام(ره) و انقلاب منحرف شود او را کنار گذاشته و فرقی نمی‌کند در چه مقامی باشد، گفت: این امر ارزشمند است و اگر چنین چیزی نبود انقلاب ساقط می‌شد.

وی با اشاره به رشد آگاهی ملت ایران، اضافه کرد: این آگاهی مردم باعث شده راه شهدا و امام خمینی استواری یافته و انقلاب را در آینده بیمه کند.

حجت‌الاسلام روحانی بر همین اساس با تحسین مردم به دلیل شناخت خط امام(ره)، یادآور شد: اینکه مردم راه را کاملا تشخیص داده و فریب نمی‌خورند، بسیار ارزشمند است؛ لذا کسانی که از مسیر امام (ره) منحرف می‌شوند، افرادی هستند که روزی محبوب مردم بوده‌اند اما امروز از خانه خود نیز نمی‌‌توانند بیرون آیند و این به دلیل آگاهی مردم است.

وی با اشاره به اینکه اظهارات برخی افراد فریب ‌خورده گول‌زدن خودشان است، تصریح کرد: برخی ادعا می‌کنند که اباذر زمان هستند اما باید پرسید آیا اباذر وقتی که در مقابل قدرتمندان ایستاد، یهودی‌ها، صهیونیست‌ها، بهائی‌ها، همجنس‌بازان و تجزیه طلبان پشت سر او قرار داشته و برای او هورا کشیدند؟ و از او حمایت کردند؟! آیا اباذر برای رسیدن به قدرت، یقه‌درانی کرد که به مقام و قدرت رسیده و رئیس‌جمهور شود، بنابراین مشخص است که آنها خود را فریب می‌دهند.

*احمدی‌نژاد اگر به مصر و عربستان هم برود همین استقبال از وی صورت می‌گیرد‌

رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی انقلاب اسلامی گفت: این افراد باید به حامیان خود نگاه کرده و ببینند چه کسانی پشت سر آنها و چه کسانی در مقابلشان قرار دارند؛ پشت سر آنها عوامل صهیونیست، آمریکا، انگلیس و منافقین هستند و مقابل آنها نیز ملت مظلوم ایران و نیروهای بسیجی قرار دارند، بنابراین راه کاملا روشن است.

وی تأکید کرد: سفر رئیس‌جمهور به لبنان حتمی بودن صدور انقلاب امام را از علم‌الیقین به عین‌الیقین تبدیل کرد چراکه حمایت از احمدی‌نژاد حمایت از فرد نبود بلکه آنها دریافته بودند که احمدی‌نژاد راه امام(ره) را دنبال می‌کند لذا آن استقبال بی‌مانند و کم‌نظیر از رئیس‌جمهور صورت گرفت و این نشان می‌دهد که انقلاب امام راحل صادر شده و چنانچه خفقان را بردارند احمدی‌نژاد اگر به مصر و عربستان هم برود همین استقبال را از وی می‌شود.

حجت‌الاسلام روحانی در خاتمه خاطر ‌نشان‌کرد: به دلیل اینکه در کشورهای دیگر خفقان وجود دارد مردم جرأت نمی‌کنند، مردم واقعا به امام راحل و انقلاب عشق می‌ورزند و انقلاب امام(ره) به جهان صادر شده و به پیروزی نهایی خواهد رسید و جهانی می‌شد.
گفت‌وگو از سیده فاطمه موسوی و مریم عاقلی