عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

عروه الوثقی

حضرت امام خمینی (ره): آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.

وهابی‌ها بقایای خوارج هستند

 بسمه تعالی

 

خبرگزاری فارس: یکی از شیوخ دانشگاه الازهر مصر با بیان این که وهابی‌های تکفیری بقایای گروه خوارج هستند؛ گفت: وهابی‌های تکفیری در مصر ابزار بیگانگان برای ایجاد هرج و مرج در منطقه و دور زدن انقلاب مصر هستند.

به گزارش فارس، "علوی امین " استاد دانشگاه الازهر مصر دیروز در گفت‌وگو با شبکه خبری العالم اظهار داشت: در واقع این گروه بقایای خوارج هستند که کینه و دشمنی با پیامبر و آل رسول اکرم را به دل گرفتند و کار خود را با شهادت امام علی ( ع ) و فرزندانش آغاز کردند.

استاد دانشگاه الازهر مصر تصریح کرد: مسئله تخریب بارگاه‌ها به دست وهابی‌های تکفیری و مقاومتی که در برابر آن صورت می‌گیرد، موضوع تازه‌ای نیست.

در روزهای اخیر حملات وهابی‌ها و سلفی‌های تکفیری به مساجد و اماکن مقدس صوفی‌ها شدت یافته است بطوری‌که در حمله به ضریح "سیدی عزالدین " این مکان کاملا در آتش سوخت و نیروهای آتش نشانی فقط توانستند ار رسیدن آتش به مسجد مجاور آن جلوگیری کنند.

شیخ الازهر مصر گفت: اگر برنامه وهابیون تکفیری خدشه‌دار کردن چهره انقلاب مصر باشد به آن‌ها اعلام می کنیم که راه به جایی نخواهند برد و تنها ننگ و خواری نصیب آنها می‌شود.

امین تاکید کرد: وهابی‌ها مانند کفار مکه هستند، زمانی که در جنگ احد، مسلمانان را دور زدند و از پشت به آن‌ها حمله کردند.

وی سفارش رسول اکرم (ص) درباره سلفی‌های تکفیری ( خوارج ) را یادآور شد و گفت: خوارج و وهابی‌ها در همه زمان‌ها و در هر مکانی وجود دارند و در مصر نیز به بارگاه نیکان و پرهیزگاران و شخصیت‌های محبوب امت رسول الله حمله‌ور شده‌اند.

او تاکید کرد: وهابی‌ها برنامه‌هایی نخ نما شده را اجرا می‌کنند که هدف از آن‌ها فقط تثبیت حاکمیت آنان و دور زدن انقلاب مردمی در مصر است، اما اگر بخواهند به هر یک از بارگاه‌های مقدس تعرض کنند، با واکنش قاطعانه مسلمانان مواجه خواهند شد.

امین افزود که همه علمای دانشگاه الازهر بدون استثنا اقدامات و فراخوان‌های وهابی‌ها را محکوم می‌کنند و آمادگی دارند که برای حفاظت از این بارگاه‌های مقدس که نمادی از نمادهای ایمان در میان مسلمانان محسوب می شود، جان خود را فدا کنند.

وی سپس با رد ادعای وهابی‌ها مبنی بر اینکه بزرگداشت قبور پیامبر و اهل بیت و پرهیزگاران و نماز خواندن در حرم‌های مربوط به آنان به معنی عبادت آن‌ها است؛ تاکید کرد: عبادت فقط از آن خداست و هیچ شریکی ندارد اما وهابی‌ها سعی می‌کنند که ملت‌ها را بترسانند تا مردم از قیام ضد حکام مستبد خود بپرهیزند.

استاد دانشگاه الازهر هشدار داد که توطئه‌های آمریکا در چارچوب هرج و مرج سازنده، عامل این گونه تلاش های وهابی‌ها است اما آنها باید بدانند که ملت مصر هوشیار است و از حقیقت آن چه که اطراف این کشور می گذرد، به خوبی آگاه است.

وی تصریح کرد که ملت مصر به عشق به اهل بیت پیامبر اکرم ( ص) پایبند است و در آخرین بزرگداشت شهادت امام حسین ( ع ) بیش از 10 میلیون نفر از مردم مصر به زیارت بارگاه مقام امام حسین ( علیه السلام )[راس الحسین] شتافتند زیرا امام حسین با انقلاب جاویدان خود اسلام را حفظ کرد.

امین تاکید کرد که جریان وهابی بر اساس اندیشه ویران کردن قبور و از جمله قبور بزرگان دین شکل گرفت و در مصر نیز ریشه دوانده است.

وی افزود: وهابیون، افرادی منحرف از اسلام هستند و باید دانست که شکل‌گیری این گونه گروه ها توطئه بیگانگان برای ایجاد هرج و مرج در کشورهای اسلامی و برافروختن آتش فتنه در میان مسلمانان است.

به آتش کشیدن مساجدتوسط نیروهای آل خلیفه در بحرین

 

به آتش کشیدن مساجدتوسط نیروهای آل خلیفه در بحرین

جزئیات تازه از زندگی قذافی

بسمه تعالی 

یک روزنامه روسی نوشت: به نظر می رسد پرستارهای اوکراینی که سالها برای قذافی کار می کرده اند همچنان به وی دلبستگی دارند چون هرگز نمی توانند از کنار هدایایی که دیکتاتور لیبی گرفته اند به سادگی بگذرند.

به گزارش مهر، پیش از این رسانه های جمعی گفتگوهایی با "گالینا کولوتنتسکا" یکی از پرستاران مشهور قذافی انجام داده بودند که گفته می شد اوکراینی است اما اطلاعات جدید خلاف این ادعاها را ثابت می کند.
 
روز گذشته "اوکسانا بالینسکایا" یکی دیگر پرستاران اوکراینی قذافی که به تازگی لیبی را ترک کرده در گفتگو با روزنامه روسی "کومسومولسکایا گازتا" جزئیات تازه از زندگی دیکتاتور لیبی در اختیار قرار داد.
 
بالینسکایا و ساعت ایتالیایی هدیه گرفته از قذافی
 
وی در این باره اظهارداشت: هر سال در سالگرد رسیدن قذافی به قدرت در لیبی (ماه سپتامبر) تمامی کارمندان ساعت طلای ایتالیایی از وی هدیه می گرفتند که بر روی آن تصویر قذافی نقش بسته بود.
 
این پرستار اوکراینی در ادامه تاکید کرد: قذافی در مجموع 6 پرستار اوکراینی داشت که تمامی آنها چند روز پیش به کشور بازگشتند. البته بر خلاف آنچه منتشر شده "گالینا کولوتنتسکا" پرستار اصلی قذافی اوکراینی نیست و یک زن صرب است که نامش هم "دراگا" است.
 
 
یکی دیگر از پرستاران قذافی
 
بالینسکایا که دوسال پرستار دیکتاتور لیبی بوده درباره سفرهای هوایی پرطمطراق و پر تعداد قذافی هم اظهار داشت: به همراه هواپیمای اصلی حامل وی دو فروند هواپیمای دیگر نیز بودند که اولی حامل لباسها و اثاثیه وی بود و دومی خودروهای قذافی را حمل می کرد.
 
این پرستار اوکراینی که در اظهاراتش قذافی را "بابا" صدا می کرد، در ادامه افزود: زمانی که به نیویورک وارد شدیم بابا دستور داد به ما پول بدهند تا از فروشگاهها خرید کنیم.
 
وی همچنین شایعه بیماری قلبی قذافی را رد کرده و تاکید کرد: با وجود اینکه سن و سال قذافی بالاست اما همچنان از وضعیت سلامتی بسیار خوبی بهره می برد. قذافی گوشت شتر و گوسفند را دوست دارد و مانند تمامی مردم لیبی غذاهای ایتالیایی به ویژه پاستا را می پسندد.

بانی فعل «حرام» چگونه «خدوم» شد؟!

  بسمه تعالی 


تضاد موضع آقای هاشمی رفسنجانی در «حرام» اعلام کردن اغتشاش 25 بهمن و «خدوم» معرفی کردن یکی از دو دعوت کننده اصلی این اغتشاش (موسوی) سوال های جدی را موجب شده است.
در تدارک اغتشاش ناکام 25 بهمن که برای خوش خدمتی به آمریکا و رژیم صهیونیستی و در راستای تحت الشعاع قرار دادن قیام ملت های مسلمان خاورمیانه صورت گرفت، موسوی و کروبی نقش دعوت کننده داشتند و با وجود مخالفت وزارت کشور خواستار برپایی راهپیمایی شدند.
2 روز پس از این اقدام ضدانقلابی که حتی با محکومیت از سوی برخی اعضای فراکسیون اقلیت (اصلاح طلب مجلس) و چهره هایی مانند حسن روحانی و ناطق نوری و... همراه شد، هاشمی رفسنجانی در مصاحبه با واحدمرکزی خبر ماجرای 25 بهمن را اقدام غیرقانونی و طبق فتوای امام راحل حرام اعلام کرد.
وی همچنین در پاسخ به سوالی درباره سوءاستفاده رسانه های استکباری از ماجرای 25 بهمن گذشته و عدم انعکاس مناسب راهپیمایی یوم الله 22 بهمن در رسانه های غربی گفته بود: رسانه های غربی و صهیونیستی همواره چه قبل و چه بعد از انقلاب تلاش کرده اند که موارد منفی را بزرگ و نقاط قوت را کم رنگ کنند.
با وجود این موضع، آقای هاشمی رفسنجانی 45 روز بعد به بهانه درگذشت پدر موسوی در سن 102 سالگی، پیامی صادر کرد که در آن بر «خدوم» بودن موسوی آن هم با تعبیر «به ویژه» تاکید شده بود.
این تناقض رویکرد به فاصله کمتر از 2 ماه پرسش های متعددی را برمی انگیزد از جمله اینکه؛ چگونه می توان اغتشاش را «حرام» اما تحریک کننده آن را «خدوم» توصیف کرد؟ قطعاً موسوی در این اقدام شنیع، خدمتی کرده اما آیا این خدمت جز به آمریکا و اسرائیل و دیکتاتورهای مزدور وابسته به آنها بوده است؟! پس آقای هاشمی در کارنامه به ویژه 2 سال اخیر موسوی و نقش وی در اقدامات ضدانقلابی روز قدس، 13 آبان، 16آذر و 6 دی 88 (عاشورا) و پس از آن که آمیخته با هتاکی علیه امام خمینی، رهبری، انقلاب اسلامی و فراتر از همه امام حسین(ع) بود، کدام «خدمت مستمر» را دیده که از تعبیر «خدوم» برای وی استفاده کرده است؟ برعکس نهند نام زنگی کافور؟! آیا جز این است که سران آمریکا و رژیم صهیونیستی بارها از امثال موسوی به خاطر همین خدمت ها -خیانت به ملت ایران- تشکر و تمجید کردند؟ چگونه ممکن است کسی را هم زمامداران جبهه استکبار (ائمه کفر) مورد تمجید و تکریم قرار دهند و هم دوستان جبهه انقلاب؟ آنها از بازیچه هایی مانند موسوی به خاطر «حرمت شکنی»هایشان جانبداری کردند.
خوش بینانه ترین احتمال آن است که برخی نزدیکان آلوده به فساد در اطراف آقای هاشمی بار دیگر او را برای پنهان کردن فساد و آلودگی های خود هزینه کرده اند!

جهش تقویم به سال 2025

  بسمه تعالی

دو نقشه راه و دو استراتژی مهم در تقاطع سال 1390 به هم رسیده اند. یکی نقشه راه و استراتژی 20 ساله جمهوری اسلامی ایران که از سال 1385 تحت عنوان سند چشم انداز به اجرا گذاشته شد و دوم نقشه راه و استراتژی 25 ساله آمریکا و صهیونیسم بین الملل که از 10 سال پیش تحت عنوان قرن جدید آمریکایی و خاورمیانه جدید- و با قشون کشی به افغانستان تحت عنوان جنگ جهانی چهارم- به اجرا درآمد. افق استراتژی ایران در سال 1404 شمسی (2026 میلادی) تصادفاً با افق استراتژی جبهه استکبار در سال 2025 همزمان شده است. اگر در افق استراتژی غرب قرار بود آمریکا تا سال 2025 تمام خاورمیانه (هارتلند) را زیر یوغ بکشد و از طریق این گروگان گیری تمام عیار، رقبای جهانی را به انفعال و خضوع مطلق وادار سازد، براساس سند چشم انداز 20ساله قرار بوده جمهوری اسلامی در سال 2026 به قدرت اول منطقه تبدیل شود. اما شواهد و قرائن فراوان حکایت از آن می کند که نتایج این زورآزمایی هدفگذاری شده برای 20 تا 25 سال بعد، به سرعت در حال آشکار شدن است و این نتایج روشن را ایران در کمتر از 5 سال و آمریکا در کمتر از 10 سال مشاهده می کنند.
سال 1390 (آغاز ششمین سال اجرای سند چشم انداز) موعد تلاقی زودهنگام دو «نقشه راه» ایران و آمریکاست. این را خیلی ها فهمیده اند از جمله زبیگنیو برژینسکی استراتژیست آمریکایی (و مشاور امنیت ملی در دولت کارتر) که همین چند روز پیش با شبکه سی ان ان مصاحبه کرد و گفت «فکر می کنم همه این واقعیت را فهمیده ایم که نفوذ آمریکا در خاورمیانه رو به زوال و افول است. شاید این آغاز مرحله ای بزرگ باشد. ما دیگر نمی توانیم از نفوذ خود استفاده کنیم. ما باید مراقب ایران و ترکیه باشیم. در این میان باید حواسمان به ایران بیشتر باشد. ما ضمن توجه به عربستان و اردن و مصر و اسرائیل، نباید از انگیزه انقلاب مردم عرب غافل شویم». سخنان برژینسکی ترجمان دیگری از سخنان وزیر خارجه آمریکا و برخی مقامات رژیم صهیونیستی است که با ادبیات مختلف گفته اند انقلاب اسلامی 1979 ایران را فاجعه بزرگ برای واشنگتن و تل آویو می دانند و نگرانند که سلسله انقلاب ها در شمال آفریقا و جنوب خلیج فارس الهام گرفته از سمت و سوی همان انقلاب باشد.
ایران قرار بود 15 سال بعد قدرت اول منطقه شود اما به نظر می رسد این انتظار در بسیاری از شاخص ها و زمینه ها هم اکنون فراهم شده است. ایران اکنون در حوزه سیاست خارجی نه با کشورهایی نظیر عربستان، بلکه با آمریکا و انگلیس و اسرائیل- آن هم از موضع برتر- رقابت می کند. ملت- دولت ایران به برکت الهام بخشی انقلاب و همت و تلاش مضاعف خویش، اکنون همراه خرسند موج قیام ملت هایی است که خود را به بنیان پوسیده رژیم های مرتجع و وابسته می کوبند. هر گوشه از خاورمیانه بزرگ که حکومت هایی در تراز خواست ملت های مسلمان روی کار بیایند، فتح و گشایش برای جمهوری اسلامی است که بر خلاف استراتژی استکبار، اهداف خود را در طول بیداری اسلامی و حاکمیت ملت ها تعریف کرده است. سند روشن این ادعا گشایش در روابط ایران با «مصر جدید» است و نمونه های قبلی آن را می توان در عراق و ترکیه و فلسطین شاهد بود. در راهبرد جمهوری اسلامی، قدرتمند و حاکم شدن رأی ملت های مسلمان نه تنها هیچ جای نگرانی ندارد بلکه انرژی تازه برای اقتدار ام القرای جهان اسلام است، حال آن که در مقابل، هر نوع تجدید حیات ملت های منطقه، آمریکا و اسرائیل و رژیم های مرتجعی چون رژیم سعودی را به اضطراب و تشویش می افکند.
اگر اقتدار را «قدرت مشروع و معتبر» تعریف کنیم، باید گفت سرمایه مهمی که آمریکا و غرب- و رژیم هایی نظیر رژیم سعودی - از دست می دهند همین «اقتدار» است و این مهم تر از قدرت و نفوذی است که این بلوک در دهه اخیر به ویژه در سال گذشته از دست داده اند. باخت های مشخص میدانی آمریکا و جبهه تابع آن در قمار بر سر انتخاب دموکراسی یا منافع غرب - با همه اهمیت- در برابر اعتبار و اقتداری که از دست داده اند ناچیز به نظر می رسد. ماه ها و سال های آینده نشان خواهد داد که نتایج قمار آمریکا بر سر اعتبار و اقتدار خود چه قدر وخیم و هزینه های آن چه قدر سنگین بوده است. دولت اوباما نه تنها حیثیت لکه دار شده آمریکا در دولت بوش را اعاده نکرد بلکه با همین رویکردهای نفرت انگیزی که در قبال بحرین و یمن و لیبی و حتی مصر و تونس و عربستان پیشه کرد، چاشنی انفجار خشم ملت ها را دوباره روشن کرد. اوباما می خواست بر دست خون آلود سیاست آمریکا، دستکش مخملین بپوشد اما هنوز 2 سال از آغاز ریاستش نگذشته، همه رشته ها را پنبه کرد. او اواسط زمستان سال گذشته هنگامی که وزیر دفاع خود را راهی منامه کرد و چراغ سبز قتل عام انقلابیون را به نظامیان سعودی و بحرینی داد، کار سیاستی را که پس از شوک مصر تحت عنوان «حمایت از مردم سالاری و معترضان» در منطقه در پیش گرفته بود یکسره کرد. اکنون چه کسی از هیلاری کلینتون یا باراک اوباما می پذیرد که بگویند «تظاهرات مسالمت آمیز و بیان حقوق و منزلت انسانی در بخش بزرگی از منطقه خاورمیانه مورد تقدیر و حمایت ماست» حال آن که جنازه انقلابیون در منامه و صنعا مقابل دوربین عکاسان ردیف شده است.
این همان آمریکایی است که تا روز آخر کوشید حسنی مبارک را نگه دارد اما در برابر طوفان انقلاب مردم مصر کم آورد. حالا اوبامای گیج و گنگ و جانشین همان رئیس جمهوری که می گفت ما از اصلاح طلبان در تهران و بغداد و بیروت دفاع می کنیم، به تک تیراندازها و رگبارچی ها و تانک های سعودی و بحرینی و یمنی حکم تیر داده تا هر جنبنده ای را که در منامه و ریاض و صنعا دم از تغییر در رژیم های مرتجع وابسته می زند و حق حاکمیت خود را مطالبه می کند، به آهن داغ بنوازند. دموکراسی و حقوق بشر و رفورم تراز آمریکا اکنون خود را در منطقه برهنه کرده است. پتکی که بر سر مردم مسلمان بحرین و یمن و عربستان و اردن کوبیده می شود، انفجار در شبه جزیره عربستان- حدفاصل خلیج فارس تا دریای سرخ- را تسریع خواهد کرد؛ بسیار زودتر از پیش بینی های نگران کننده ناظران اطلاعاتی و استراتژیست ها در غرب. آمریکا اکنون به واسطه رژیم سعودی در جنوب خلیج فارس و ناتو در شمال خاورمیانه، پای در میدان جنگ تازه گذاشته و حال آن که همین ماه گذشته رابرت گیتس در دانشگاه نظامی وست پوینت شهادت داد هرگونه میل و پیشنهاد مداخله نظامی [پس از شکست جنگ افغانستان و عراق] نشانه بیماری مغزی است. به گواهی همین یک شهادت، هر نظامی که در بحرین یا لیبی شلیک می کند، گور و یادمانی هم برای قدرت و اعتبار کاخ سفید حفر می کند.
این یادمان های گوناگون بسیار به هم شبیه و آینه ای هستند که یک اتفاق را در خاورمیانه بزرگ و شمال آفریقا می تابانند؛ بیداری اسلامی و نفرت روزافزون از آمریکا. بگذار- به تعبیر روزنامه وال استریت ژورنال- دولت اوباما نام سیاست جدید را «تعمیر حکومت ها» به جای تغییر آنها بگذارد و علناً به ملت ها بگوید که پای رژیم های فاسد و جریان مرتجع ایستاده است، همچنان که زمانی پای صدام ایستاد. خاورمیانه از یاد نبرده است که سازمان سیا چگونه طالبان و القاعده را در افغانستان سازماندهی کرد و چگونه همین سازماندهی علیه خود آمریکا عمل کرد تا آنجا که تمام اعتبار واشنگتن را در افغانستان به چالش گرفت. ماجرای حمایت از جنایت های حاکمان عربستان و بحرین و یمن نیز دور از همین روند حماقت نیست. همین خانم کلینتون بود که در تاریخ 30 دسامبر سال 2009 (9دی 1388) سندی محرمانه به سفارتخانه های خود در ریاض، کویت، ابوظبی و اسلام آباد فرستاد و در آن نوشت «عربستان سعودی عمده ترین منبع مالی تغذیه گروه های تروریستی در جهان است.»
او بود که 2بار در تاریخ های 4 اردیبهشت 88 و 21 آبان 89 اذعان کرد «آمریکا در افغانستان گروه های افراطی مشخصی (القاعده و طالبان ) را ایجاد کرد و از تروریست هایی چون بن لادن حمایت کرد اما نتایج معکوسی از این اقدام گرفت. اکنون ما درحال جنگ با چیزی در افغانستان هستیم که خودمان ساختیم... مسئولیت مشکلاتی که امروز با آن مواجه هستیم، به میزان زیادی متوجه خود ماست. ما به عربستان سعودی این اجازه را دادیم تا در افغانستان و دیگر کشورها وارد شود تا بتوانیم به حریف ضربه بزنیم. این شاید برای خسارت به رقیب و نابودی شوروی ایده بدی نبود اما مجبوریم درباره آنچه کاشته ایم و امروز مجبور به برداشت آن هستیم، بیندیشیم». این همان سیاست خانه ساختن بر دهانه آتشفشان است و البته آمریکا امروز بسیار بدتر از چند دهه پیش عمل می کند. آن روز اگر آمریکا به کمک عربستان و امارات، گروهک طالبان را علم می کرد، امروز به کمک عمله خود پتک بر جان تفتیده ملت های مسلمان می کوبد تا همین جنایات تلخ، آغاز پیروزی برگشت ناپذیر ملت ها باشد.
دو نقشه راه و دو استراتژی مهم در سال 1390 پیش روی ماست، یکی نقشه راه خود و دیگری استراتژی گره خورده دشمن. جامعه پویا، صاحب نقشه راه و تقویم است تا بداند که چگونه راه می سپارد، در کدام منزل است، با مقصد چه قدر فاصله دارد و کدام گردنه ها کمینگاه و رهزن خیز است. ملت ایران به گواهی همین دو نقشه راه متضاد، بسیار بیش از آن که برآورد می کرد، به مقصد نزدیک شده است. یک قلم از ده ها جهش انفجاری ایران را همین روزها انجمن سلطنتی علوم بریتانیا بازگفت که اعلام کرد رشد علمی ایران در 12سال اخیر 18برابر شده و با رکورد «11برابر متوسط نرخ جهانی»، دارای سریع ترین رشد علمی در جهان است. این همان معنای جهاد علمی و جنبش نرم افزاری و نهضت تولید علم است که مقتدای دوراندیش انقلاب به آن دعوت کرد و نقشه راه آن را ترسیم نمود. حرکت براساس همین نقشه روشن و الگوی جهادی بود که تیغ گزنده و تیز تحریم ها را به ویژه در دو سال اخیر از کار انداخت و با همین اعتماد به نفس برآمده از ایمان بود که اصلاحات راستین اقتصادی در زمینه بازتوزیع هدفمند و عادلانه یارانه ها کلید زده شد.
سال 1390 ششمین سال اجرای سند چشم انداز 20ساله و سومین سال از دهه چهارم انقلاب (دهه پیشرفت و عدالت) است. انطباق تقویم با بسترهای فراهم شده و تطبیق زمان و زمینه ها به روشنی می گوید که سال جدید، همان بهار جهاد اقتصادی با سمت گیری «پیشرفت و عدالت» است. اغراق نیست اگر بگویم از 3سال پیش که شعارهای «نوآوری و شکوفایی»، «اصلاح الگوی مصرف» و «همت مضاعف و کار مضاعف» سرلوحه نام سالها شد تا امروز که ایران رکورددار سرعت رشد علمی در جهان معرفی می شود و با موفقیت، اصلاح الگوی مصرف و بازتوزیع عادلانه یارانه ها را در راستای شکوفایی اقتصاد به میانه راه رسانده، جهشی به اهمیت چند دهه در کشور صورت گرفته و این درحالی است که خاورمیانه از یک منظر و کشور از منظری دیگر، شرایطی پر از رویداد و ماجرا را پشت سر می گذراندند.
در هوای آرام پیش رفتن یک ارزش دارد و در طوفان پیش تاختن ارزشی مضاعف. ما در تلاطم، نه تنها ثبات کشور خود را حفظ کردیم بلکه پیش تاختیم، به برکت مقتدای فرزانه ای که تدبیر و شجاعت و دوراندیشی و صبر و بصیرت و مجاهدت را تار و پود ایمان می شناخت. انگشت اشارت او اکنون به «جهاد اقتصادی» است و این یعنی وقف خدمت سخت کوشانه شدن، دست رد به حاشیه ها و حاشیه سازی ها زدن، دشمنی ها را دیدن و با آنها مبارزه جستن. یعنی که کشور الهام بخش امت اسلام در بهار ملت ها، باید در همه زمینه ها «یک» باشد.
محمد ایمانی

اعتراض به کشتار شیعیان و اهل‌سنت بحرین با تعطیلی دروس حوزه ها

بسمه تعالی 

خبرگزاری فارس: مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد که؛ در اعتراض به کشتار ملت‌های مسلمان و بی‌‌دفاع کشورهای اسلامی، دروس حوزه‌های علمیه سراسر کشور روز چهارشنبه 17 فروردین‌ماه تعطیل است.

به ‌گزارش خبرگزاری فارس، مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه کشور به مناسبت کشتار وحشیانه مسلمانان بی‌دفاع منطقه اطلاعیه‌ای صادر کرده و آورده است: دروس حوزه‌های علمیه سراسر کشور در اعتراض به کشتار ملت‌های مسلمان و بی‌‌دفاع کشورهای اسلامی، چهارشنبه 17 فروردین ماه تعطیل و طلاب و اساتید با تجمع در مسجد اعظم قم مراتب انزجار و اعتراض خود را اعلام می‌دارند.
دراین اطلاعیه آمده است: با موافقت حضرات آیات عظام، مراجع بزرگوار تقلید و شورای عالی حوزه‌های علمیه، همراه با اساتید، فضلا، طلاب و تمام حوزویان ضمن محکوم کردن این اقدام ددمنشانه و فاجعه بزرگ که با سکوت جوامع بین‌المللی صورت می‌گیرد و همدردی و حمایت قاطع از ملت‌های مسمان و مظلوم و بی‌دفاع کشورهای اسلامی مخصوصاً شیعیان و اهل‌سنت بحرین، روز چهارشنبه مورخ 17 فروردین‌ماه برابر با 2 جمادی الاولی1432 کلیه دروس حوزه‌های علمیه سراسر کشور را تعطیل و ساعت 10 به وقت رسمی اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم با تجمع در مسجد اعظم مراتب انزجار خود را اعلام می‌دارند.
در ادامه این اطلاعیه آمده است: به حکام منطقه توصیه می‌شود که دست از این روش بردارند و به خواسته‌های ملت‌های خود توجه کنند زیرا در غیر این صورت آینده تاریکی خواهند داشت و از درگاه خداوند متعال علو درجات جهت شهدای این وقایع و شفای مجروحان را خواستار و به همه بازماندگان این شهدا تسلیت عرض می‌نماید.
بر پایه این گزارش، آیت‌الله سیداحمد خاتمی سخنران این تجمع اعتراض‌آمیز است.

سریعترین اینترنت دنیا با ۴۴۸ گیگابیت سرعت

گروهی از دانشمندان ایتالیایی با استفاده از فیبر نوری موفق شدند سریعترین اینترنت دنیا با سرعت ۴۴۸ گیگابیت بر ثانیه را ایجاد کنند.

به گزارش مهر، محققان "مدرسه عالی سنت آنا" در پیزا با همکاری شرکت "اریکسون" و کنسرسیوم ملی بین دانشگاهی برای مخابرات (CNIT) موفق شدند به اینترنت با سرعت ۴۴۸ گیگابیت برثانیه دست یابند.
 
این سریعترین اینترنت دنیا در مدت تنها یک ثانیه قادر است یک حجم اطلاعات برابر با ۲۰ فیلم با کیفیت بالا، ۵۰۰ فیلم با کیفیت استاندارد، ۷ میلیون تماس تلفنی تصویری و ۱۰۰ میلیون تماس تلفنی استاندارد را جابجا کند.
 
این اولین سیستم در دنیا است که بر روی دو حمل کننده نوری که وارد یک شبکه از فیبرهای نوری تجاری شده اند توانسته است با سرعت ۴۴۸ گیگابیت بر ثانیه عمل کند.
 
براساس گزارش کورییره دلا سرا، اینترنت با این سرعت معادل ۲۲ هزار و ۵۰۰ اتصال ADSL با سرعت ۲۰ مگابیت برثانیه است.
 
این محققان در این خصوص اظهار داشتند: "ما با بهره گیری از این فناوری رکورد قبلی سرعت زیرساختهای تجاری را که برابر با ۱۰۰ گیگابیت برثانیه بود بیش از چهار برابر کردیم."

واکاوی نقش خاتمی در اغتشاشات سال 1388

 

در این مطلب بر آنیم تا با دوری از حب و بغض شخصی، نگاهی موشکافانه به شیوه مواجهه خاتمی با فتنه سال گذشته و مواضع وی در برهه‎‎های حساس آن داشته باشیم تا مخاطب با مشاهده این مواضع، خود به‎کارنامه خاتمی طی یک سال و نیم گذشته نمره دهد.

 

در روز‎های اولیه ماه دی که یادآور هتاکی فتنه‌گران به عاشورا در سال گذشته و به تبع آن حماسه بی‌نظیر 9 دی در دفن فتنه از سوی مردم ایران و تهران بود، عده‎ای از نمایندگان اقلیت مجلس به دیدار سیدمحمد خاتمی رفتند. فردی که یکی از نقش‌آفرینان فتنه سال گذشته بود.

هرچند اخبار ضد و نقیض ماه‎‎های گذشته، حاکی از آن بود که خاتمی در صدد فاصله‌‌گرفتن از موسوی و کروبی و بازگشت به‎سوی نظام است، اما سخنان وی در دیدار این نمایندگان که با نگاهی طلبکارانه و بدون اظهار ندامت از اقدامات خود در یاری فتنه‌گران، جهت شرکت در انتخابات سال آینده برای نظام شرط می‎گذارد، حاکی از آن بود که این تصور، خیلی خوش‌بینانه است. سخنان وی دراین جمع، بار دیگر نگاه منتقدانه شخصیت‌‎ها و رسانه‎‎های اصول‎گرا را به‎سوی رییس دولت اصلاحات متوجه ساخت.

در این مطلب بر آنیم تا با دوری از حب و بغض شخصی، نگاهی موشکافانه به شیوه مواجهه خاتمی با فتنه سال گذشته و مواضع وی در برهه‎‎های حساس آن داشته باشیم تا مخاطب با مشاهده این مواضع، خود به‎کارنامه خاتمی طی یک سال و نیم گذشته نمره دهد.

همه باید آن‎چه را مردم انتخاب می‎کنند بپذیرند!

در طلیعه صبح 22 خرداد، یکی از افرادی که در حسینیه جماران حاضر شد تا رأی خود را به صندوق بیاندازد، سید محمد خاتمی بود. وی از مشاهده حضور مردم در انتخابات ذوق زده به‎نظر می‎رسید و به تصور خود دوم خردادی دیگر را می‎دید که بار دیگر اصلاح‎طلبان به میدان سیاست باز خواهند گشت. برای همین هنگامی که خبرنگاران از او پرسیدند که چرا با مردم سخن نمی‎‎گوید با پز خاصی گفت: "امروز جای صحبت نیست و جای عمل است. "

رییس‌جمهوری سابق که ظاهرا جوسازی‌‎های ستاد موسوی روی او نیز تأثیر گذاشته و علی‎رغم نتیجه تمام نظرسنجی‌‎ها که در آن‎‎ها رأی احمدی‌نژاد بسیار بالاتر از موسوی و سایر رقبا بود، باور داشت که رفیقش بازی را برده است با پرستیژی خاص در مصاحبه با خبرگزاری فارس، ابراز امیدواری کرد که انتخابات به سلامت و خوبی برگزار شود و خطاب به احزاب و جریان‌‎ها و اشخاص یادآور شد: همه باید آن‎چه را مردم انتخاب می‎کنند بپذیرند و از رأی مردم تمکین کنند.

وی با سابقه هشت سال سکانداری اجرایی کشور، بیش از هر کس دیگری می‎دانست که پروسه انتخابات کشورمان چگونه است و حتی اگر دولت و یا هر شخص و جریان دیگری، قصد دستکاری آراء را داشته باشد، عملا این آرزو قابلیت تحقق ندارد.


همراهی با موسوی و کروبی در فرمان شورش

فردای انتخابات و پس از مشخص شدن نتیجه آراء و توهم خود ساخته موسوی، خاتمی و سایر رفقای این عده، اولین بیانیه میرحسین موسوی در رد نتیجه انتخابات و فرمان شورش علیه جمهوریت صادر شد. خاتمی نیز که همیشه دم از قانون‎مداری می‎زد و طی دوران مسئولیتش و حتی روز 22 خرداد، از لزوم پذیرش رأی مردم سخن گفته بود و با این‎که خود بهتر از هر کس می‎‎دانست واقعیت چیست، با موسوی و کروبی همراه شد و عملا به یکی از سه ضلع سران فتنه تبدیل شد.

پس از آن‎که درخواست راهپیمایی برخی حامیان موسوی در انتخابات، برای روز 25 خرداد، رد شده و مورد تأیید قرار نگرفت، خاتمی نیز با موسوی و کروبی همراه شد و در بیانیه‎ای مشترک با موسوی تأکید کرد: "به‎رغم عدم صدور مجوز راهپیمایی و به‎دلیل عدم امکان اطلاع‎رسانی کافی به مردم و برای ادای احترام به آن دسته از حامیانی که در راهپیمایی میدان انقلاب تا میدان آزادی حضور پیدا کرده‎اند، میرحسین موسوی، مهدی کروبی و سید محمد خاتمی امروز در مسیر راهپیمایی حضور یافته و مردم را به آرامش دعوت خواهند کرد. " همان‎گونه که مشخص است در این بیانیه به‎صورت کاملا مرموزانه مردم را به حضور غیرقانونی در این مراسم دعوت کرده و از طرفی بهانه حضور خود را دعوت مردم به آرامش! عنوان می‎‎کنند. نتیجه این حضورکاملا آرام، جان باختن چند تن از هموطنان‎مان از نیرو‎های بسیج و معترضین، در اغتشاشات غروب 25 خرداد بود.


نامه به رییس دستگاه قضا در دفاع از خادمان کشور!

روز 27 خرداد، خاتمی به همراه موسوی در نامه‎ای مشترک به رییس دستگاه قضا، برخورد با اغتشاش‎گران -که به‎نام این افراد، جان و مال مردم را هدف قرار داده بودند- و محرکان و برنامه‎ریزان فتنه را ناسازگار با معیار‎های جمهوری اسلامی خواندند. معنای این نامه این بود که دستگاه قضایی باید این افراد را آزاد بگذارد تا کشور را به اغتشاش بکشند. این موضع خاتمی، یادآور موضع او در فتنه کوی دانشگاه تهران بود که خواستار مدارا با اغتشاش‎گران شد.

این دو در نامه خود آورده بودند: "دستگیری این شخصیت‎‎ها و افرادی که غالبا نقش فعال و مؤثری در خدمت به مردم کشور و جلوگیری از خشونت و رفتار‎های غیرمدنی دارند، نه‎تنها مشکلی را حل نخواهد کرد، بلکه موجب تخریب افکار عمومی و تشدید نگرانی و ناآرامی‎هاست... "

دعوت به اغتشاش در سال‎روز فتنه منافقین

با آن‎که اعلام شده بود که رهبری نظام روز 29 خرداد در نماز جمعه شرکت می‎‎کنند و مجمع روحانیون مبارز به رهبری خاتمی نیز از این موضوع مطلع بود، این مجمع خواستار درخواست مجوز برای برپایی راهپیمایی در30 خرداد شد (یعنی همان روزی که منافقین علیه نظام اسلامی دست به شورش زدند). این درخواست مورد موافقت قرار نگرفت و با آن‎که رهبری انقلاب در آن نماز تاریخی خواستار پیگیری مطالبات از مسیر قانون و خاتمه دادن به اردوکشی خیابانی شدند، این مجمع تا ساعت 2 بعدازظهر روز موعود حاضر نشد درخواست خود را لغو کند و زمانی این کار را انجام داد که عملا تأثیری نداشت، چراکه معترضان به خیابان آمده بودند و حاصل ان جان باختن بیش از 10 تن از هموطنان بود.


خاتمی خود را به فراموشی زده است

علی‎رضا زاکانی، نماینده مردم تهران در مجلس، هفته پیش در نطق علنی مجلس، با انتقاد از شروط اخیر خاتمی برای نظام، زوایای دیگری از نقش این فرد و همدستانش در فتنه را برملا کرد. وی گفت: فراموش نمی‎کنم که برای انجام مأموریتی از سوی رییس مجلس، به‎همراه آقایان ابوترابی‌فرد، عباسپور، کاتوزیان، نادران، جلالی، با آقای هاشمی رفسنجانی در یی خرداد سال یی دیدار داشتیم، در این جلسه آقای هاشمی گفتند که در صبح یی خرداد یعنی روز بعد از انتخابات آقای خاتمی تماس گرفت و گفت که با آقایان سیدحسن خمینی و میرحسین موسوی قصد دیدارم را دارند که من گفتم جلسه مجمع تشخیص مصلحت است و به همین دلیل آقایان موسوی، خاتمی و سید‌حسن خمینی، هنگام ظهر به دفتر آمدند. نماینده مردم تهران افزود: آقای هاشمی گفتند که خواسته این سه فرد ابطال انتخابات بود و راه‎‎های قانونی را نیز قبول نداشتند. زاکانی اظهار داشت: جلسه یاد شده زمانی برگزار شد که هنوز آرا‌ی انتخابات در حال شمارش بود و نتیجه انتخابات مشخص نشده بود.

زاکانی در ادامه افزود: البته تکلیف آقای موسوی و جرائمش معلوم است، اما اخیرا آقای خاتمی در دیدار با اقلیتی‌‎های مجلس برای بازگشت به صحنه سیاسی کشور، پیش‌ شرط‌‎هایی را بیان کرده ‌که این مسأله جای تعجب دارد. این نماینده مجلس اظهار داشت: خاتمی به‎عنوان یکی از متهمان اصلی فتنه یی، این‎گونه با فرار به جلو یا خود را به فراموشی زده ‌و یا ‌شعور ملت مسلمان ما را به سخره گرفته است.


افشای مواضع براندازانه خاتمی

سردارمحمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه شهریور 88، با اشاره به اعترافات ابطحی در دادگاه، به بخشی از اظهارات این چهره نزدیک به خاتمی اشاره کرد که در آن می‎‏گفت: "خاتمی و فاتح و مهدی هاشمی رفسنجانی می‎گفتند که "برنده شدن در این انتخابات، خیلی با انتخابات گذشته فرق می‎کند. در این صورت جریان اصول‎گرا و رهبر، دیگر نمی‎توانند سرشان را بلند کنند و این معنای یکسره کردن کار است. " یعنی رسیدن به یک نظام با ولایت فقیه بسیار ضعیف شده یا بدون ولایت فقیه.. اعتراضات در انتخابات کاملا برنامه‌ریزی شده بود. " وی همچنین به بخش‏‎هایی از سخنان خاتمی در سال 87 اشاره کرده که در آن خاتمی تصریح می‎‏کند: "اگر در این انتخابات[دهم] احمدی‌نژاد سقوط کند، عملا رهبری حذف می‎شود، اگر به هر قیمتی و به هر شکلی اصلاحات دوباره به قوه اجرایی بازگردد، دیگر رهبری اقتداری در جامعه نخواهد داشت. سقوط اصول‎گرایی به‎معنای پایان اقتدار رهبری تلقی می‎شود و با شکست اصول‎گرایان، باید قدرت رهبری را مهار کرد. "


برگزاری رفراندوم؛ پیشنهاد خاتمی یا مایکل لدین!

پس از بن بست طرح تقلب در انتخابات و رو شدن دست خالی موسوی، کروبی و خاتمی برای ملت، در ارائه سندی مبنی بر تأیید ادعایی که به‎خاطر آن کشور را به آشوب کشاندند، حال نوبت به آن رسیده بود تا با طرح مباحث انحرافی و جنجالی، اولا انگشت اتهام را از خود به‎سمت دیگران هدایت کنند و ثانیا در راستای پیاده کردن دستورات انقلاب مخملی و جین شارب بایستی راهکاری ارائه می‎‎شد که قابلیت تحقق نداشته باشد. بر این اساس خاتمی اواخر تیرماه در دیدار با خانواده‎‎های بازداشت‌شدگان، برگزاری رفراندوم را تنها راهکار برون‌رفت از بحران فعلی کشور دانسته و گفت: "باید از مردم پرسیده شود که آیا از وضعیت پیش‌آمده راضی هستند و اگر اکثریت مردم از این وضعیت راضی هستند و این وضع را قبول داشته باشند، ما هم تسلیم هستیم. " این سخنان خاتمی از آن‎جا که می‎‎توانست حامیان داخلی فتنه را تا حدودی از لاک بیرون آورد، به‎شدت مورد استقبال قرار گرفت و در رسانه‎‎های ضد انقلاب نیز به سرعت انعکاس یافت. فردای این دیدار، مجمع روحانیون مبارز در بیانیه‎ای رسمی حرف‎های خاتمی را تکرار و از ایده رفراندوم دفاع کرد. در این خصوص چند نکته مطرح هست و آن این‎که اولا براساس قانون اساسی رفراندوم با تصویب دو سوم نمایندگان مجلس و با فرمان رهبری نظام صورت می‎‎گیرد. ثانیاً این‎که وزارت کشور مسئول برگزاری آن خواهد بود و شورای نگهبان مسئولیت نظارت بر حسن اجرای آن را خواهد داشت. این افراد که نه وزارت کشور را قبول داشته و نه شورای نگهبان را بی‎طرف می‎‎دانستند؛ بر اساس کدام قانون قصد برگزاری رفراندوم را داشتند و ثالثا این‎که چه ضمانتی وجود داشت که اینان نظر مردم در رفراندوم را بپذیرند. روز بعد از این پیشنهاد خاتمی، روزنامه کیهان در یادداشتی به قلم شریعتمداری اسنادی را رو کرد که نشان می‎‎داد این پیشنهاد از سوی مایکل لدین آمریکایی ارائه شده و آقای خاتمی فقط آن را تکرار کرده است.


استقبال از خاتمی در روز قدس با شعارمرگ بر منافق

حدود دو ماه بود از انتخابات گذشته بود و حال سران فتنه در این صدد بودند که بار دیگر حامیان خود را به میدان بکشند و چه فرصتی بهتر از روز قدس که طبق سنت هرساله در سراسر ایران راهپیمایی برقرار است و می‎‎توانستند با حضور در میان جمعیت، شعار‎های خود را سر دهند و نگاه رسانه‎‎های تشنه غربی را به‎سوی خود جلب کنند. خاتمی نیز با موسوی و کروبی فراخوان داده و حامیان را به حضور سبز در این مراسم، تشویق کردند. اما آن‎چه در روز قدس تمامی ملت ایران شاهد بودند، رسوایی این جریان نفاق و دروغ بود.

برخلاف پیش‎بینی این جریان، هرچند معدود افرادی به خیابان‎‎ها آمده بودند که صدای‎شان با صدای آمریکا و اسراییل همخوانی داشت، لیکن آن‎چه در روز قدس به وقوع پیوست، بساط معرکه اغتشاش‎طلبان را تاحد گسترده‎ای جمع کرد. جالب آن‎که فرصت‎طلبان با راهپیمایی جداگانه در روز قدس و با طرح شعار‎های مخلاف آرمان‎‎های این روز، عملکرد منافقین در سال 1359 را تکرار کردند. در حقیقت اقدام آن‎‎ها تکرار عملکرد سال 59 منافقین بود که با جداسازی راهپیمایی خود، عملا راه خود را از ملت جدا کردند. خاتمی هم که در این روز قصد داشت در حوالی دانشگاه تهران با پایین‌آمدن از خودروی خود به جمع راهپیمایان بپیوندد، پس از پایین آمدن از خودرو با خشم مردم شرکت‌کننده در این راهپیمایی روبه‎رو شد که شعار‎های "مرگ بر ضد ولایت فقیه "، "مرگ بر منافق "، "منافق برو بیرون " را نثار وی می‎کردند. این شعار‎های مردمی باعث شد خاتمی در مناسبت‎های بعدی، همچون 13 آبان، 16 آذر و22 بهمن از حضور در انظار عمومی خودداری کند.


شرط ‎گذاری برای نظام

مطالب بالا بخش کوچکی از مواضع رییس‎جمهوری سابق کشورمان در جریان اغتشاشات سال گذشته است که رهبر معظم انقلاب، از آن تعبیر به فتنه عمیق کردند. بی‎شک خاتمی را باید در این جریان ضلع سوم فتنه و یکی از متهمان اصلی آن دانست. حال چگونه است در حالی‎که نظام تاکنون با سعه صدر با او و امثال موسوی و کروبی برخورد کرده و از محاکمه آنان خودداری کرده، به‎جای عذرخواهی از ملت و نظام به‎خاطر هزینه‎‎های سنگینی که به کشور در داخل و خارج وارد ساختند، با نگاه طلبکارانه برای حضور در انتخابات آینده شرط می‎‎گذارند؟!


نویسنده:حبیب ترکاشوند

آیت‌الله مکارم شیرازی "قرضاوی" را به مناظره فراخواند .

بسمه تعالی  

بصیرت:قرضاوی اظهار کرده نسبت به قیام بحرین علاقه ندارد و باید سرکوب شوند، در حالی که یک عالم روشن دینی نباید این حرف را بزند. این حرف یعنی تبعیض میام مسلمانان چطور از مصر و لیبی طرفداری می کنید ولی در بحرین از دیکتاتوری حمایت می کنید؟ یک بام و دو هوا برای یک عالم درست نیست.

به گزارش شیعه آنلاین به نقل از مرکز خبر حوزه، حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی خطاب به قرضاوی، رییس الازهر و مفتی بزرگ سوریه گفت: این آقایان بیایند و بنشینیم تا ثابت کنیم اگر انقلاب اسلامی ایران نبود هرگز انقلاب‌های منطقه شکل نمی‌گرفت.

حضرت آیت الله مکارم در ابتدای درس خارج فقه خود در مسجد اعظم با اشاره به انقلاب‌های شکل‌گرفته در منطقه به خصوص قیام مردم بحرین و جنایات آل خلیفه در این کشور و اظهارات غیرمعقولانه برخی علمای اهل‌سنت در این خصوص اظهار داشت: قرضاوی که رییس گروهی از علمای اهل سنت است، آدم باسواد و نسبتا روشنی است ولی اخیرا درباره قیام شیعیان و اهل سنت بحرین سخنانی گفته که زیبنده یک عالم دینی نیست.

حضرت آیت الله مکارم ادامه داد:‌ وی اظهار کرده نسبت به قیام بحرین علاقه ندارد و باید سرکوب شوند، در حالی که یک عالم روشن دینی نباید این حرف را بزند. این حرف یعنی تبعیض میام مسلمانان چطور از مصر و لیبی طرفداری می کنید ولی در بحرین از دیکتاتوری حمایت می کنید؟ یک بام و دو هوا برای یک عالم درست نیست.

وی خاطرنشان کرد: در بحرین همه شیعه نیستند و شیعه و سنی با هم قیام کرده اند و علمای اهل سنت بحرین برای قیام بیانیه داده اند ، تعصب را باید کنار بگذارید و به دنبال منطق و دلیل باشید و یک بام و دو هوا ناشی از تعصبات فرقه گرایی است و ثمره این تعصبات را اسرائیل و دشمنان اسلام می برند.

حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی با اشاره به نقشه دشمنان مبنی بر ایران هراسی و تشدید آن در شرایط کنونی اظهارداشت: آقای قرضاوی و رییس الازهر و مفتی بزرگ سوریه و بنده بنشینیم تا بگویم اگر انقلاب اسلامی نبود و در دهن آمریکا نمی زد وضع منطقه چه بود، آیا مصری ها می توانستند انقلاب کنند آیا اسرائیل برای همه خاورمیانه نقشه نداشت؟

وی یادآور شد: اگر شیعیان در ایران و لبنان به اسرائیل ضربه نمی زدند وضع منطقه این گونه نبود، بعد از این باید مراقب بود این انقلاب ها را مصادره نکنند اگر ایران نبود اسرائیل خاورمیانه را می بلعید، قرضاوی بیشتر مطالعه کند.

عیدی یک سرایدار البرزی به مسافر نوروزی

 بسمه تعالی 

یک سرایدار مدرسه ده ها میلیون ریال پول نقد و چند فقره کارت اعتباری را به صاحبش بازگرداند.
به گزارش خبرگزاری فارس از کرج به نقل از روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش استان البرز، یکی از مسافران نوروزی از شهرستان ملکان آذربایجان شرقی میهمان یکی از ستادهای اسکان فرهنگیان استان البرز بود که مبلغ زیادی پول و مدرک شناسایی خود را در این مکان جا گذاشت.
براساس این گزارش، بعد از ترک محل اسکان توسط مسافر، سرایدار این مدرسه به نام عباس جوانمردی پول و مدارک را یافته و با تلاش بسیار موفق به تماس با این مسافر شد در حالی که این مسافر بعد از طی مسافتی هنوز متوجه مفقود شدن پول و مدارک خود نشده بود.
این مسافر 40 میلیون ریال پول نقد و تراول، 20 میلیون ریال چک حامل بدون تاریخ، تمام کارت های شناسایی، دسته چک و تعدادی عابربانک خود را جا گذاشته بود.
سرایدار مدرسه علی رغم اصرار زیاد از طرف مسافر مذکور از قبول هرگونه وجه نقد و مژدگانی امتناع کرد.

لؤلؤ

 

گفت: حاکمان آمریکایی بحرین، نماد میدان «لؤلؤ» را تخریب کرده و از بین برده اند.
گفتم: حق دارند، چون میدان لؤلؤ برای آل خلیفه به لولو تبدیل شده بود.
گفت: وزیر خارجه حکومت آل خلیفه گفته است؛ این میدان یادآور خاطرات تلخی برای مردم بوده است!
گفتم: خاطرات تلخ برای مردم یا دربار آمریکایی آل خلیفه؟!
گفت: البته مردم بحرین هم گفته اند حاکمیت آل خلیفه را به زیر می کشند و به زباله دان تاریخ می اندازند.
گفتم: دانش آموزی برای این که به مدرسه نرود دعا می کرد معلمش بمیرد. وقتی این ماجرا به گوش معلم رسید، او را صدا کرده و گفت؛ دعا کن بابات بمیره، چون اگر معلم بمیرد، یک معلم دیگر جای او را می گیرد اما اگر پدرت بمیرد دیگر کسی نیست که تو را به مدرسه بفرستد.

چرا نام این سوره فاتحة الکتاب است ؟

بسمه تعالی

   «فاتحة الکتاب» به معنى آغازگر کتاب (قرآن) است ، و از روایات مختلفى که از پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم) نقل شده به خوبى استفاده مى شود که این سوره در زمان خود پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم) نیز به همین نام شناخته مى شده است .

   از اینجا دریچه اى به سوى مسأله مهمى از مسائل اسلامى گشوده مى شود و آن اینکه بر خلاف آنچه در میان گروهى مشهور است که قرآن در عصر پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم) به صورت پراکنده بود، بعد در زمان ابوبکر یا عمر یا عثمان جمع آورى شد قرآن در زمان خود پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم) به همین صورت امروز جمع آورى شده بود، و سرآغازش همین سوره حمد بوده است ، والا نه این سوره نخستین سوره اى بوده است که بر پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم) نازل شده ، و نه دلیل دیگرى براى انتخاب نام فاتحة الکتاب براى این سوره وجود دارد.

   مدارک متعدد دیگرى در دست است که این واقعیت را تأیید مى کند که قرآن به صورت مجموعه اى که در دست ماست در عصر پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم) و به فرمان او جمع آورى شده بود.

   على بن ابراهیم از امام صادق علیه السلام نقل کرده که رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم) به على علیه السلام فرمود: قرآن در قطعات حریر و کاغذ و امثال آن پراکنده است آن را جمع آورى کنید سپس اضافه مى کند على علیه السلام از آن مجلس برخاست و آن را در پارچه زرد رنگى جمع آورى نمود سپس بر آن مهر زد (و انطلق على علیه السلام فجمعه فى ثوب اصفر ثم ختم علیه).

   گواه دیگر اینکه خوارزمى دانشمند معروف اهل تسنن در کتاب «مناقب» از «على بن ریاح» نقل مى کند که على بن ابى طالب و ابى بن کعب ، قرآن را در زمان رسولخدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم) جمع آورى کردند.

   سومین شاهد جمله اى است که حاکم نویسنده معروف اهل سنت در کتاب «مستدرک» از «زید بن ثابت» آورده است :

   زید مى گوید: «ما در خدمت پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم) قرآن را از قطعات پراکنده جمع آورى مى کردیم و هر کدام را طبق راهنمائى پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم) در محل مناسب خود قرار مى دادیم ، ولى با این حال این نوشته ها متفرق بود پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم) به على علیه السلام دستور داد که آن را یکجا جمع کند، و ما را از ضایع ساختن آن بر حذر مى داشت».

   سید مرتضى دانشمند بزرگ شیعه مى گوید: «قرآن در زمان رسول الله به همین صورت کنونى جمع آورى شده بود».

   طبرانى و ابن عساکر از «شعبى» چنین نقل مى کنند که شش نفر از انصار قرآن را در عصر پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم) جمع آورى کردند و قتاده نقل مى کند که از انس ‍ پرسیدم چه کسى قرآن را در عصر پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم) جمع آورى کرد، گفت چهار نفر که همه از انصار بودند: ابى بن کعب ، معاذ، زید بن ثابت ، و ابوزید و بعضى روایات دیگر که نقل همه آنها به طول مى انجامد.

به هر حال علاوه بر این احادیث که در منابع شیعه و اهل تسنن وارد شده انتخاب نام فاتحة الکتاب براى سوره حمد همانگونه که گفتیم شاهد زنده اى براى اثبات این موضوع است .

سؤ ال :

در اینجا این سؤ ال پیش مى آید که چگونه می توان این گفته را باور کرد با اینکه در میان گروهى از دانشمندان معروف است که قرآن پس از پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم) جمع آورى شده ، (بوسیله على علیه السلام یا کسان دیگر).

در پاسخ این سؤ ال باید گفت :

   اما قرآنى که على علیه السلام جمع آورى کرد تنها خود قرآن نبود بلکه مجموعه اى بود از قرآن و تفسیر و شأن نزول آیات ، و مانند آن . و اما در مورد عثمان قرائنى در دست است که نشان مى دهد عثمان براى جلوگیرى از اختلاف قرائت ها اقدام به نوشتن قرآن واحدى با قرائت و نقطه گذارى نمود (چرا که تا آن زمان نقطه گذارى معمول نبود).

    و اما اصرار جمعى بر اینکه قرآن به هیچوجه در زمان پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم) جمع آورى نشده و این افتخار نصیب عثمان یا خلیفه اول و دوم گشت شاید بیشتر به خاطر فضیلت سازى بوده باشد، و لذا هر دسته اى این فضیلت را به کسى نسبت مى دهد و روایت در مورد او نقل مى کند.

   اصولا چگونه مى توان باور کرد پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم) چنین کار مهمى را نادیده گرفته باشد در حالى که او به کارهاى بسیار کوچک هم توجه داشت ، مگر نه این است که قرآن قانون اساسى اسلام ، کتاب بزرگ تعلیم و تربیت ، زیر بناى همه برنامه هاى اسلامى و عقائد و اعتقادات است ؟ آیا عدم جمع آورى آن در عصر پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم) این خطر را نداشت که بخشى از قرآن ضایع گردد و یا اختلافاتى در میان مسلمانان بروز کند.

  به علاوه حدیث مشهور «ثقلین» که شیعه و سنى آن را نقل کرده اند که پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم) فرمود من از میان شما مى روم و دو چیز را به یادگار مى گذارم کتاب خدا و خاندانم این خود نشان مى دهد که قرآن به صورت یک کتاب جمع آورى شده بود.

   و اگر مى بینیم روایاتى که دلالت بر جمع آورى قرآن توسط گروهى از صحابه زیر نظر پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم) دارد، از نظر تعداد نفرات مختلف است مشکلى ایجاد نمى کند، ممکن است هر روایت عده اى از آنها را معرفى کند.

حمام خون سعودی ها در بحرین

 

نگرانی امریکا از سرنوشت ناوگان پنجم دریایی اش در خلیج فارس سبب شد
حمام خون سعودی‎ها در بحرین/ احتمال ورود ایران در صورت برهم خوردن موازنه قوا/ استشهادیون ایرانی در سواحل خلیج فارس تجمع می‎کنند

سفر رابرت گیتس وزیر دفاع امریکا به منامه بحرین برای نجات محل استقرار ناوگان پنجم دریاری ارتش امریکا در این جزیره کافی بود تا شاه خاندان آل خلیفه در بحرین چراغ سبز را برای حضور نیروهای شورای همکاری خلیج فارس آنهم برای کشتار مردم کشورش روشن کند.

به گزارش رجانیوز، با چراغ سبز حمد بن عیسی آل خلیفه شاه بحرین به نیروهای امنیتی و ارتش عربستان و دیگر کشورهای خلیج فارس، و در حالی که اعتراضات مردم شیعه وسنی بحرین، دولت آل خلیفه را به مرز شکست کشانده بود، حضور نیروهای عربستانی و تسلیحات زرهی و نظامی این کشور، در مقابل مردم تجمع کننده در میدان مروارید و دیگر شهرهای بحرین، در این کشور حمام خون به وجود آورده است.
 
 
دولت عربستان که پس از پناه دادن به بن علی دیکتاتور تونس و حمایت همه جانبه از حسنی مبارک دیکتاتور مصر، به عنوان تکیه گاه فتنه در خاورمیانه شناخته می شد، در تازه‎ترین اقدام خود با دخالت نظامی در کشور بحرین به کمک دولت مستبد بحرین و نیروی دریایی امریکا که در این کشور مستقر است آمده و با بکارگیری انواع و اقسام سلاح‎های سبک و سنگین، مردم شیعه و سنی بحرین را به گلوله بسته است. 
 
گزارش‎های دریافتی از بحرین از کشته شدن دست کم 7 بحرینی و زخمی شدن بیش از دو هزار نفر در حمله دیروز و امروز نیروهای عربستان به مردم بحرین حکایت دارد.
 
این حملات پس از آن آغاز شد که رابرت گیتس وزیر دفاع امریکا در سفری به بحرین مذاکراتی مخفیانه با شاه این کشور داشت. این در حالی است که ناوگان پنجم نیروی دریایی ارتش امریکا که به بهانه جنگ خلیج فارس در سال‎های پایانی قرن بیستم به این آبها وارد شده بود، بحرین و آبهای این کشور را به عنوان بهترین محل برای استقرار ناوگان خود در خلیج فارس تشخیص داده است. 
 
 
رسیدن موج اعتراضات به بحرین با ابراز نگرانی شدید امریکا همراه بود به نحوی که اوباما در اظهاراتی صراحتا این نگرانی را ابراز کرد. اکثریت شیعه در این کشور و  تکلم حد اقل یک سوم مردم بحرین به زبان فارسی، و از طرفی اتحاد شیعه و سنی در برکناری دولت آل خلیفه، و همچنین سرنوشت مبهم ناوگان پنجم دریایی امریکا از مهمترین علل نگرانی دولتمردان این کشور برشمرده می‎شود.
 
معترضین بحرینی: در صورت حضور عربستان؛ از ایران کمک خواهیم خواست
 
با این حال و پیش از ورود نیروهای عربستان به بحرین برای سرکوب معترضین، المشیمع از سران معترضین بحرینی در مصاحبه‎ای با یک روزنامه لبنانی اعلام کرده بود که در صورت در خواست ورود نیروهای عربستان از سوی دولت بحرین معترضین نیز از ایران برای حمایت از اعتراضات خود کمک خواهد خواست.
 
 
در همین حال عضوشورای حقوق بشربحرین نیز در گفتگو با بی‎بی‎سی ازحمایت سیاسی ورسانه ای ایران ازقیام مردم بحرین استقبال کرد.  عباس العمران گفت ایران کشورهمسایه بحرین است وماباایران دارای روابط تاریخی هستیم دو ملت دارای روابط دینی و فرهنگی هستند. مامخالف حضورسعودی هادراراضی بحرین هستیم ودخالت در امورداخلی خودمی دانیم ماازهرگونه حمایت سیاسی ورسانه ای ایران ازملت بحرین استقبال می کنیم.
 
این در حالی است که دولت بحرین برای فرار از واکنش‎های احتمالی ایران، پیش از آغاز حمله نیروهای سعودی به مردم خود، سفیر خود را  از ایران فراخوانده بود.
 
 
وزارت امور خارجه ایران نیز تلاش‎های دیپلماتیک زیادی را برای کاهش بحران منطقه خلیج فارس آغاز کرده است به نحوی که صالحی دیروز و امروز  در صحبت‎هایی تلفنی با دبیر کل سازمان مللف  سازمان کنفرانس اسلامی و اتحادیه عرب خواستار پیگیری این موضوع شده است.
 
علمای دینی ایران، بحرین عراق و لبنان نیز به اقدامات دولت سعودی در کشتار مردم بحرین اعتراض کرده‎اند. آیات عظام صافی گلپایگانی و جعفر سبحانی با صدور بیانیه‎هایی شدیداللحن این اقدام سعودی‎ را محکوم کرده‎اند.
 
گردانهای حزب الله عراق، گروه مقتدی صدر و حزب الله نیز به حمایت از مردم بحرین با انتقاد از دخالت نظامی عربستان سعودی در بحرین، اعلام کرده‎اند: از کشورهای حاشیه خلیج فارس انتظار داشتیم نیروهای خود را برای آزادی قدس از دست صهیونیست ها به حرکت در آورند.
 
وضعیت مصیبت بار در بحرین
 
علی الاسود روز نماینده پارلمان بحرین، به پرس تی‌وی گفت، بیمارستان‌های شهر منامه جایی برای پذیرش و درمان مجروحان اقدامات سرکوب­گرانه نیروهای دولتی علیه اعتراض‌های مسالمت‌آمیز مردمی، ندارند. 
 
 
وی تصریح کرد، مردم به مراکز پزشکی بحرین دسترسی ندارند. بیمارستان‌ها یا بسته شده‌اند و یا نیروهای امنیتی بحرین با پشتیبانی نیروهای خارجی، مانع ورود مجروحان درگیری‌ها به بیمارستان‌ها می‌شوند. 
 
در این عملیات نیروهای عربستان علیه مردم بحرین، دست‌کم پنج روستا هدف حملات سربازان و بالگردهایی قرار گرفتند که از گلوله‌های جنگی برای سرکوب مردم بحرین استفاده می‌کردند. 
 
در این اقدامات نیروهای پلیس بحرین که از سوی بالگردهای ارتش بحرین حمایت می‌شدند توانستند کنترل میدان مروارید را در اختیار بگیرند. 
 
 
تغییر موازنه قدرت در منطقه خلیج فارس و احتمال واکنش عملی ایران
 
در حالی که منطقه خلیج فارس پس از پایان جنگ خلیج فارس و حمله عراق به کویت در شرایط موازنه قدرت به سر می‎برد، به نظر می‎رسد حضور نظامی عربستان به نفع یکی از طرف‎های دعوا در بحرین و اقدام به کشتار مردم بحرین، سر آغاز تغییری دوباره در منازعه قدرت در منطقه خلیج فارس باشد. سر آغازی که ممکن است با تشدید اوضاع علیه مردم بحرین و ورود عملی ایران به معرکه بحرین، شرایط منطقه خلیج فارس را به کلی متغییر کند. در همین حال برخی اخبار نیز از برنامه‎ریزی ان جی او های ایرانی فعال در امور جهان اسلام برای ثبت نام استشهادی و حضور در سواحل خلیج فارس برای اعلام آمادگی به اعزام به بحرین حکایت دارد.

عبور از 89

بسمه تعالی 

 

سال 1389 از آن سال هایی بود که زود شروع شد. بسیاری عقیده دارند سال 89 در واقع از 9 دی 88 آغاز شد؛ روزی که سیل خروشان مردم غبار چشم آزار فتنه را پاک شست و زدود. آن روز را عاشقان خمینی و خامنه ای در ایران عید گرفتند و نوروز 90 هم تداوم همان سرور در دل ها بود. کیهان در تمام روزهای سال 1388 تلاش کرد تا هیچ ماموریت و وظیفه ای را بالاتر از حضور در خط مقدم نبرد با فتنه گران نداند و انرژی خود را، هر چه بود، تمام و کمال در این راه مصرف کند. روز 9 دی 88 و بعد از آن 22بهمن، آغاز راهی بود که تمام سال 89 هم به پیمودن همان راه صرف شد. راهی که راهبرش ضوابط و معیارهای آن را چنین تبیین کرده است: مهم ترین ویژگی اهل ایمان در ایام فتنه، بصیرت است و بصیرت یعنی مرزبندی شفاف و صریح با دشمن، و در مرحله بعد، دقت در تمییز دوست و دشمن و اشتباه نگرفتن جبهه های حق و باطل با یکدیگر که اگر این اشتباه رخ بدهد آتش فتنه دوباره شعله ور خواهد شد و دشمن مجال بازیابی نیرو و توان خویش را به دست خواهد آورد.
کیهان در حالی قدم به سال 1389 گذاشت که عقیده داشت ماموریت سال 88 اگرچه با کمال قوت انجام شده اما هنوز پایان نیافته است. کارهای ناتمام فراوانی مانده بود که باید انجام می شد. قبل از هر چیز به محاکمه کشیدن فتنه گران در دادگاه افکارعمومی و صدور کیفرخواست مردمی برای آنها دغدغه اصلی و کلیدی کیهان بود چرا که کیهان عقیده داشت فتنه به معنای واقعی کلمه زمانی پایان خواهد یافت که ماهیت واقعی سران آن تمام و کمال آشکار شده باشد.
از نخستین روزی که فتنه 88 کلید خورد عقیده کیهان این بود و هر روز هم مستندات و دلایلی نو برای آن یافت که این فتنه یک «پروژه بیرونی» است و آنها که در داخل دانسته یا نادانسته با آن همراه شده اند چیزی جز بازیچه های خود فروخته نیستند. این عقیده در سال 89 به یک باور همگانی تبدیل شد و به تدریج انبوهی از مستندات بویژه از ناحیه آمریکا، اسرائیل و انگلیس دراین باره منتشر گشت که به خوبی نشان می داد آنچه اهل فتنه در ایران کردند فقط اجرای یک برنامه از پیش طراحی شده بر مبنای فرمولی بوده است که کیهان پیشتر با جزئیات به تشریح آن پرداخته بود. کیهان در سال 89 بخش مهمی از توان خود را متمرکز بر مستندسازی این وابستگی و توضیح و تشریح جزئیات آن کرد، کاری که بسیاری از اهل فن مکرراً توفیق کیهان در آن را ستوده اند و البته کیهانی ها آن را چیزی جز لطف مخصوص پروردگار و عنایت اهل بیت(ع) نمی دانند. 25 بهمن 1389 روزی بود که به خوبی نشان داد تلاش کیهان برای معرفی هویت واقعی سران فتنه در مسیری کاملا صحیح پیش رفته است. در آن روز بود که همگان حتی آنها که از کاروان ملت جامانده و در تمام این مدت حاضر به مرزبندی صریح با اهل فتنه نشده بودند دریافتند که دیگر داستان انتخابات و اعتراض در کار نیست، بلکه هر چه هست مواجهه انقلاب و ضدانقلاب است؛ ضد انقلابی که بعد از شکست قطعی فتنه، اجرای بخش بعدی نسخه دیکته شده مثلث آمریکا، انگلیس و اسرائیل را کلید زد و تلاش کرد با حفظ تابلوی قبلی دست به عقب نشینی زده و باردیگر مانند روزها و ماههای آغازین فتنه اهداف پلید خود را در پوشش شعارهای به ظاهر قانون گرایانه و مردم دوستانه مخفی کند اما به محض آنکه اربابان بیرونی اش عرصه را بر خود تنگ دیدند و به آن فرمان انتحار دادند تمامی آن پوشش ها را به یکباره کنار گذاشت و بار دیگر تمام قد در دفاع از آمریکا و اسرائیل وارد صحنه شد. و این پایان کار بود. 25 بهمن به روشنی ثابت کرد که همه آنچه کیهان به طور مستند درباره ماهیت سران فتنه به آن پرداخته کاملا منطبق با واقعیت بوده است به گونه ای که دیگر همگان بدون هیچ مانع و پوششی می توانستند آن را ببینند و درباره ماهیتش قضاوت کنند. پس از پشت سر گذاشته شدن این مقطع کلیدی بود که موج بازگشت خواص به جانب نظام به راه افتاد و گام اول در برخورد با سران فتنه که همان قطع ارتباط آنان با بیگانگان بود با موفقیت و بدون کمترین هزینه برداشته شد.
از موضوع فتنه که بگذریم بی گمان اصلی ترین مسئله در سال 1389 که کیهان انرژی فراوانی صرف آن کرد و البته هنوز در آغاز راه قرار دارد، موضوع خیزش عظیم اسلامی مردم منطقه است. روزی که نخستین جرقه این تحولات در تونس زده شد و مردم غیور این کشور علیه دیکتاتور آمریکایی آن به پا خاستند شاید بسیاری تصور نمی کردند که دامنه این حوادث تا این حد فراگیر شود. بویژه آمریکا و اسرائیل که منطقه خاورمیانه را به عنوان منطقه میزبان حیاتی ترین منافع خود تعریف کرده اند از روز نخست در تلاش بودند تا شعله های این خشم مقدس را فرو بنشانند.
کیهان به محض اینکه اعتراضات در تونس به نتیجه رسید و ناآرامی ها کم کم در مصر و یکی دو کشور دیگر آغاز شد، به این تحلیل قطعی رسید که دورانی بس مهم در خاورمیانه فرا رسیده است و آینده این منطقه دیگر هرگز مانند گذشته نخواهد بود. نخستین موضوعی که به ذهن می رسید این بود که به یاد بیاوریم چگونه امام بزرگوارمان سال ها قبل، همه این حوادث را با تیزبینی و ظرافتی بی مانند پیش بینی کرده بود و پس از آن هم رهبر بزرگوار و حکیم انقلاب اسلامی در شرایطی که کشورهای غربی تصور می کردند ایران را تحت شدیدترین فشارها قرار داده اند فرموده بودند که به زودی ملت های منطقه دورانی را خواهند دید که در آن نشانی از سلطه آمریکا و وجود منحوس اسرائیل نباشد. احساس ما در کیهان این بود که نشانه های آن بشارت بزرگ هویدا شده است و به همین دلیل از روز نخست تصمیم گرفته شد که جز در موارد بسیار استثنایی تیتر اول به موضوعی جز تحولات منطقه اختصاص پیدا نکند. این همان تصمیمی است که در ایام جنگ 33 روزه لبنان و جنگ 22 روزه غزه نیز گرفته شد و کیهان به این وسیله تلاش کرد سهم خود را در این نبردهای قهرمانانه ایفا کند. تیترهای کیهان بلافاصله در میان انقلابیون خاورمیانه باز نشر می شد و در رسانه های منطقه بازتاب گسترده ای پیدا می کرد و البته لازم است از برادران انقلابی خود در برخی از کشورهای منطقه که با ارسال شماری از گزارش های منحصر به فرد ما را یاری کرده و می کنند قدردانی کنیم.
با این همه، نکته مهم در اینجا این است که تصمیم به تمرکز کامل روی تحولات منطقه مبتنی بر یک تحلیل بود و آن این که این تحولات عمیق و ریشه دار است و از ژرف ترین لایه های وجودی مردم منطقه که همان روح اسلام خواهی و عزت طلبی آنهاست برمی خیزد و لذا نه تنها به سرعت متوقف نخواهد شد بلکه روز به روز گستره و دامنه بسیار بیشتری پیدا خواهد کرد. در روزهای آغازین تحولات منطقه، برخی از دوستان دلسوز، کیهان را به ملایمت بیشتر فرا می خواندند و حرفشان هم این بود که بعید است آمریکایی ها بگذارند این جرقه های امید بخش به آتشی فروزان بدل شود اما باور ما این بود که نیروی ایمان وقتی با اراده میلیون ها مرد و زن گره بخورد آن وقت دیگر نه طراحی های آمریکا و نه مانع تراشی های هیچ شیطان دیگری قادر به مقابله با آن نخواهد بود. نامبارک مصر که از قاهره گریخت دیگر از دوستان ملایم طبع هم صدایی برنخاست و همگان به این نتیجه رسیده بودند که پایان بازی استکبار در منطقه فرا رسیده است.
کیهان البته این راه را تازه آغاز شده می داند و با لطف خدای سبحان برای سال آینده تلاش خواهد کرد همت و توان بسیار بیشتری را صرف آن کند. علائم و نشانه حاکی از آن است که بیداری پدید آمده در ذهن و دل ملت های منطقه آنچنان عمیق است که همه آنچه را که تاکنون رخ داده فقط باید آغاز ماجرا دانست. اگر این تحلیل درست باشد- که همه شواهد نشان می دهد هست- آن وقت راهی که باقی مانده بسیار طولانی تر و البته پربرکت تر از راهی است که طی شده و به همین دلیل همت ها و کارها را همچنان باید مضاعف نگه داشت و کیهان بر آن است که این فریضه را ادا کند، ان شاءالله.
در سال 89 البته اتفاقات مهم دیگری هم رخ داده که کیهان تلاش کرده است تا با دقت و وسواس و آنگونه که اقتضای فرمانبرداری از رهبری و دفاع از منافع ملی نظام جمهوری اسلامی است به پیگیری و تحلیل آنها بپردازد. در آغاز سال 89 بیانیه تهران میان 3 کشور برزیل، ایران و ترکیه امضا شد که به اعتراف بسیاری از تحلیلگران گامی بلند درعرصه روابط خارجی ایران بوده است. آمریکایی ها البته تلاش فراوانی کردند تا با استفاده از ابزارهایی مانند قطعنامه های تحریم در شورای امنیت روی مواضع راهبردی ایران تاثیر بگذارند اما مجموعه تحولات سال 89 به آنها نشان داد که اولاً قادر به تولید هیچ فشار مؤثری بر ایران نبوده اند و ثانیاً فشاری هم اگر درکار باشد اراده ایران محکم تر از آن است که با این فشارها تغییر کند. محصول همین مقاومت ها بود که خود را در جمله بسیار مهم و معنادار جیمز کلاپر مدیر اطلاعات ملی آمریکا نشان داد آنجا که گفت تحریم ها بر ایران تأثیری نداشته و تنها راه این است که روابط اقتصادی با ایران حفظ شود. در دو دور مذاکره برگزار شده در سال 89 یعنی مذاکرات ژنو 3 و مذاکرات اسلامبول تیم مذاکره کننده ایرانی نمونه ای بسیار نیرومند از قدرت منطقه به همراه اقتدار اصولی را از خود نشان داد و کیهان در تمام این مراحل تلاش کرد با ارائه اخبار و تحلیل های دقیق کمک کار مجاهدان خط مقدم دیپلماسی هسته ای کشورمان باشد.
گام مهم دیگری که در سال 89 برداشته شد اجرای موفق هدفمندی یارانه ها از جانب دولت بود. اگرچه دشمنان امید فراوانی به این بسته بودند که بتوانند از دل این گام بلند فتنه ای دیگر بیرون بیاورند اما همت بلند دولت، هوشمندی مسئولان و همراهی مردم همه این توهمات را در همان گام اول خنثی کرد. کیهان از نخستین روزهای آغاز اجرای این طرح تلاش کرد به تقویت موضع دولت و آگاه سازی مردم بپردازد و اکنون خرسند است که مشارکتی مؤثر در این امر داشته است.
و نهایتاً، سال 89 در حالی به پایان می رسد که حفاظت از کیان اصولگرایی به عنوان یگانه پرچمی که اهل ولایت باید گرد آن جمع شوند، یکی از مهم ترین دغدغه های کیهان است و خواهد بود. از جمله نگرانی هایی که اکنون دل ها و جان های پاسدار اصول انقلاب را می آزارد این است که برخی منحرفان بخواهند با منتسب کردن خود به دولت عزیز و خدمتگزار و با کیسه دوختن از توفیقات آن ویژگی های اصلی این دولت را که همانا اسلامی، مردمی، کاری و انقلابی بودن است، در معرض خطر قرار بدهند. کیهان در سال 89 تلاش کرد با حفظ حریم دولت و پیشگیری از دست اندازی دشمنان به این عرصه، هر جا که لازم بود، از هویت واقعی این جریان انحرافی و حاشیه ساز، پرده بردارد و البته در حاشیه نگه دارد و متن تلاش های خود را به مبارزه با مسئله سازان اصلی اختصاص بدهد. انبوهی از آنچه در این باره گفتنی بود را ناگفته گذارده است. امید کیهان این است که با علاج این انحراف هیچ وقت حاجت به پرده برداشتن از آن رازهای مهیب و مگو نیفتد اما بی گمان همانطور که سابقه کیهان هم نشان داده اگر زمانی ضرورت ایجاب کند، ذره ای در ادای تکلیف خود کوتاهی نخواهد کرد.
و در خاتمه، فرا رسیدن عید نوروز را به همه مردم خوب و دوست داشتنی کشورمان تبریک می گوئیم و امید آن که در سال پیش روی، انتظارها به سرآید و مراد غایبمان -ارواحناله الفداء- چهره گشاید.
مهدی محمدی

مردم بحرین خطاب به آل سعود: تبت یدا ابی لهب

 بسمه تعالی 

نظامیان اشغالگر سعودی معترضان بحرینی را از زمین، هوا و دریا به خاک و خون کشیدند.
حمله هوایی، زمینی و دریایی شدید نیروهای سعودی و بحرینی به معترضان و تحصن کنندگان میدان لؤلؤ بحرین به کشته و زخمی شدن صدها تن منجر شد. منابع بیمارستانی بحرین آخرین آمار شهدای بحرین را تاکنون شش نفر و زخمی ها را بیش از 500 تن اعلام کرده اند.
این در حالی است که نیروهای اشغالگر سعودی با حمله به بیمارستان و استفاده از گازهای اشک آور و گلوله از ورود مجروحان به بیمارستان جلوگیری کرده و احتمال می رود با عمل جنایتکارانه رژیم سعودی آمار شهدا افزایش پیدا کند.
همزمان با آغاز حملات مشترک نیروهای امنیتی و نظامی سعودی و بحرینی به مردم بی دفاع بحرین، معترضان با سردادن شعارهای «الله اکبر» و «حی علی الجهاد» و «تبت یدا ابی لهب» از مسلمانان جهان استمداد کردند.
معترضان بحرینی با سردادن شعار تبت یدا ابی لهب به معنی بریده باد دست خاندان ابی لهب خواستار کوتاه شدن دست اشغالگران سعودی از امور داخلی کشورشان شدند.
نیروهای سعودی پس از محاصره معترضان در میدان لؤلؤ توسط تانک ها و خودروهای زرهی آنها را با گلوله های جنگی هدف قرار دادند و آنها را به خاک و خون کشیدند. همچنین هلی کوپترهای سعودی از هوا معترضان را هدف تیراندازی مستقیم قرار دادند.
مقامات رژیم بحرین برای جلوگیری از انتشار خبر حملات به مردم از روز گذشته همه راه های ارتباطی از جمله تلفن و اینترنت را قطع کرده اند.
بیمارستان های بحرین از مردم خواسته اند برای نجات جان زخمی ها خون اهدا کنند.
شاهدان عینی اظهار داشتند، تعداد کشته ها و مجروحان به حدی بود که بسیاری بر روی زمین افتاده اند و بیمارستان ها گنجایش پذیرش آنها را ندارد. عضو شورای علمای مسلمان بحرین در این باره گفت، اوضاع بحرین به شدت وخیم شده است و شهروندان بحرینی به جز دعا به درگاه خداوند و درخواست کمک از جامعه جهانی و آزادگان و شرافتمندان جهان هیچ راهی برای دفاع از خود ندارند.
یکی از فعالان سیاسی حاضر در تظاهرات گفت، مردم به رغم سرکوب شدید از زمین و هوا به مبارزه خود ادامه می دهند و اعلام کرده اند که از گلوله و تانک هراسی ندارند.
وی از سکوت جامعه بین المللی در برابر کشتار تظاهر کنندگان بحرینی انتقاد کرد و افزود، در حالی که تظاهرکنندگان به طور وحشیانه از سوی نیروهای نظامی خارجی مورد حمله واقع شده اند جهانیان فقط به نظاره این فاجعه انسانی پرداخته اند. این فعال بحرینی تأکید کرد، مردم بحرین مصمم هستند با ظلم و ستمی که بر آنها روا شده مبارزه کنند و به تظاهرات خود ادامه خواهند داد.
گفتنی است در حالی که نیروهای عربستانی در حال کشتار مردم بحرین هستند انقلابیون شش نظامی عربستانی را به اسارت درآوردند و روز سه شنبه یک نظامی عربستان را به هلاکت رساندند.
«صادق الجمری» فعال سیاسی بحرین کشتار فجیع مردم این کشور را آخرین حربه رژیم آل خلیفه برای باقی ماندن در حکومت دانست اما تأکید کرد که این حربه نیز ناکارآمد خواهد بود و پیروزی مردم علیه این رژیم بسیار نزدیک است.
وی حمایت آمریکا از دیکتاتور بحرین را لکه ننگی برای واشنگتن دانست.
یک تشکل دموکراسی خواهی بحرین نیز اعلام کرد که دولت بحرین برای سرکوب مردم از سلاح های آمریکایی و انگلیسی استفاده می کند.
در پی بالا گرفتن تظاهرات مردمی و دخالت نیروهای عربستانی و اماراتی به بحرین برای سرکوب مردم، کلیه مدارس و دانشگاه های این کشور تعطیل شدند. دولت بحرین به مدت سه ماه حالت فوق العاده در کشور اعلام کرده است.
نیروهای اشغالگر سعودی برق و آب برخی مناطق بحرین را قطع کرده تا تظاهرکنندگان را تحت فشار قرار دهند. این در حالی است که وزارت دفاع آمریکا به نیروهای غیر نظامی و خانواده های آنها که در پایگاه پنجم نیروی دریایی فعالیت می کردند توصیه کرد که هر چه سریع تر از بحرین خارج شوند. دولت انگلیس نیز از تمامی اتباع خود خواست تا هر چه سریع تر این کشور را ترک کنند.
نیروهای نظامی عربستان و امارات با هماهنگی آمریکا برای سرکوب شدید مردم بی دفاع بحرین وارد این کشور شده اند.
رژیم سعودی مدعی است که نیروهایش را طبق توافقنامه شورای همکاری خلیج فارس به بحرین اعزام کرده است ولی ناظران سیاسی منطقه می گویند لشکرکشی عربستان به بحرین برخلاف مفاد توافقنامه تشکیل «سپر جزیره» است چرا که براساس یک بند توافقنامه، زمانی کشورهای عضو می توانند نیروی نظامی اعزام کنند که کشور ثالث هدف تهاجم خارجی قرار گرفته باشد در صورتی که در مورد بحرین یک موضوع داخلی است و این کشور کوچک خلیج فارس هدف تهاجم بیگانگان قرار نگرفته که نیاز به کمک نظامی عربستان داشته باشد.
آخرین خبرها
¤ 12 قاضی شیعه بحرین در اعتراض به حمله نظامیان سعودی و بحرینی به مردم بی دفاع این کشور استعفا کردند.
¤ مردم شهرهای بغداد و بصره در محکومیت دخالت نظامی عربستان در بحرین و کشتار مردم این کشور تظاهرات کردند.
¤ دولت بحرین از خروج مردم از خانه هایشان جلوگیری می کند و مردم معترض با رفتن به روی پشت بام ها فریاد الله اکبر سر می دهند.
¤ مردم کویت با تظاهرات مقابل سفارت بحرین در کویت نسبت به حضور نظامی عربستان در بحرین اعتراض کردند.
¤ امیر کویت با درخواست کشورهای حوزه خلیج فارس برای اعزام نیرو به بحرین مخالفت کرد.
¤ درگیری های بحرین موجب افزایش بهای نفت خام در بازارهای جهانی شد.
¤ دولت بحرین از ساعت 4 بعدازظهر تا 4 صبح منع آمد و شد در خیابان ها را اعلام کرد.
¤ جوانان بحرینی اعلام کردند به رغم اعلام منع آمد و شد همچنان به تظاهرات ادامه می دهند.

اخبار ویژه برخی روز نامه های 24 اسفند 89

بسمه تعالی 

 

کیهان

ملت ها اکنون آن روی دیگر اوباما را می بینند (خبر ویژه)

رسانه های گروهی در کشورهای غربی معترفند که رویکرد مقامات این کشورها در قبال کشورهای اسلامی و قیام های جدید، به شدت فریبکارانه است.

روزنامه فرانسوی لیبراسیون دو عکس متفاوت، یکی دیدار اخیر سارکوزی با سران گروه های مخالف قذافی در پاریس و دیگری دیدار دوستانه وی با معمر قذافی را چاپ کرد و نوشت: سارکوزی می خواهد به هر قیمت شده بصورت عاجل، خاطره فرش قرمزی را که 14 ماه پیش در سفر قذافی به پاریس زیر پای او پهن کرد، از اذهان پاک کند و سیاست پیش گرفته در دوران ریاست جمهوری خود را به فراموشی بسپارد. این تلاش بیهوده است و نمی تواند سیاست فرانسه را از یادها ببرد.

انتقاد از رویکرد دوگانه فرانسه نسبت به دولت لیبی در حالی است که فرانسه تا پیش از سرنگونی دیکتاتور تونس نیز، نزدیک ترین روابط را با وی داشت و یکی از حامیان اصلی خارجی زین العابدین بن علی به شمار می رفت.

همزمان با لیبراسیون، روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز اذعان کرد کاخ سفید رفتاری دو شخصیتی و ریاکارانه پیشه کرده است. این روزنامه نوشت: زمانی که اوباما به عنوان یک سیاهپوست به ریاست جمهوری آمریکا انتخاب شد خیلی از ملت ها از جمله در خاورمیانه از پیروزی یک سیاه پوست شادمان شدند و خیال کردند اوباما از خود آنهاست بنابراین توقعشان این بود که وی از ملت ها در برابر حاکمان دیکتاتور پشتیبانی کند اما واقعیت این است که اوباما رئیس جمهور آمریکاست و وظیفه مهم او جانبداری از منافع آمریکاست. به همین دلیل هم او از ماجرای انقلاب مردم بحرین، از شاه این کشور دفاع می کند چرا که میزبان ناوگان پنجم آمریکاست.

نیویورک تایمز افزود: رئیس جمهور آمریکا کمترین سخنی نسبت به تحولات عربستان نزد در حالی که روز جمعه، پلیس عربستان با اسلحه گرم وگلوله به مردم تظاهرکننده حمله کرد. اوباما همچنین در برابر حوادث یمن و رفتار علی عبدالله صالح دیکتاتور آن کشور ساکت است، چرا که وی متحد آمریکاست.

این روزنامه آمریکایی در توجیه این رویکرد غیرقابل توجیه می نویسد: در واقع ما با دو اوباما طرفیم، یک اوبامای ایده الیست و دیگری رئیس جمهور عملگرا. به همین دلیل هم هر چند که موج انقلاب ها از شمال آفریقا به خلیج فارس رسیده، اوباما تصمیم گرفته به طور جدا جدا با اتفاقات منطقه مواجه شود، چرا که به نظر می رسد سیاست یکسان، می تواند منافع آمریکا را در دنیا به خطر اندازد. با همین تلقی، اوباما به سیاست حمایت از تظاهرات که در قبال انقلاب مصر پیشه کرده بود، در قبال دیگر کشورها ادامه نداد.

این روزنامه می نویسد: روش اوباما هر چند که ممکن است با منافع آمریکا مطابقت داشته باشد اما محبوبیتی را که وی در آغاز انتخاب شدن در دیگر کشورها پیدا کرده بود، نابود می کند. رفتار دولت آمریکا در قبال اوضاع لیبی هم متناقض است.

ما جاسوس سیا هستیم یا مأمور دو جانبه اطلاعات جمهوری اسلامی؟ (خبر ویژه)

مجادله میان رسانه های ضدانقلاب مبنی بر اینکه کدام یک با وزارت اطلاعات و ارتش سایبری ایران همکاری دارد و کدام یک واقعاً ضدانقلاب است، شدت گرفته است.

پیش از این برخی سایت ها نظیر بالاترین و خودنویس متهم شده بودند که مورد نفوذ سرویس های امنیتی ایران واقع شده اند و در ازای دریافت پول، علیه اپوزیسیون فعالیت می کنند. متقابلاً سایت های یاد شده هم برای برداشتن اتهام از خود، گردانندگان سایت کلمه را وابسته به وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران معرفی کردند. خودنویس که به خاطر برخی حملاتش به موسوی مورد اتهام قرار گرفته، متقابلاً عملکرد چند هفته اخیر سایت «کلمه» در زمینه طرح ادعای انتقال موسوی و همسرش به زندان حشمتیه و سپس تکذیب این ادعا و انتشار خبر دیدار فرزندان موسوی با وی و همسرش در خانه ای در خیابان پاستور را به چالش کشید و پرسید: مدیر کلمه کیست؟ نزدیکان موسوی یا وزارت اطلاعات؟ برخی شخصیت های سیاسی انتشار نامه فرزندان موسوی از سوی سایت کلمه را مشکوک می دانند. شک و تردیدها از زمانی آغاز شد که علیرضا نوری زاده در صدای آمریکا صراحتاً اعلام کرد کنترل سایت کلمه در اختیار نیروهای وزارت اطلاعات قرار گرفته و به نوعی دست رژیم در خبرهای «کلمه» در کار است.

بالاترین هم در مطلبی تصریح کرده که کلمه دست اطلاعات رژیم افتاده و خبرهای خلاف واقع منتشر می کند. به نوشته بالاترین کاسه ای زیر نیم کاسه است!

این شبکه در مطلب دیگری خواستار شکستن سکوت از سوی گردانندگان کلمه شد حال آن که گردانندگان خارج نشین کلمه هرگز خود را معرفی نکرده اند. جالب اینکه در این میان، اردشیر امیر ارجمند در مصاحبه با بی سی سی می گوید سایت کلمه در اختیار معتمدان است، حال آن که شخص خود وی، یکی از عوامل انتشار شایعه دروغ دستگیری و انتقال موسوی به زندان حشمتیه بوده که اکنون دروغ بودن آن آشکار شده و بنابراین خود وی درباره انتشار چنین خبرهای حساسیت زایی زیر سوال و تردید است.

در همین حیص و بیص پایگاه ضد انقلابی ایران امروز به بررسی نقش نفوذ و ستون پنجم در میان اپوزیسیون پرداخت و با برشمردن برخی نشانه ها تصریح کرد: به نظر می رسد اطلاعات رژیم به شیوه نرم افزاری، اپوزیسیون را از خیابان جمع کرده و نفس سران این حرکت را بریده است. ستون پنجم اطلاعات هم دوباره فعال شده و در حال متلاشی کردن شبکه های اپوزیسیون است.

این پایگاه ضدانقلابی همچنین نوشت: در عرصه شبکه سازی و شبکه های مجازی و اینترنت نباید از آسیب ها غافل ماند. اکنون گروه های ماسک دار و مشکوک در فضای مجازی و فیس بوک زیاد شده اند و فرصت پنهان شدن دستگاه های اطلاعاتی زیر این ماسک ها را می دهند. ما با جاسوسان دو جانبه طرف هستیم. اینان جاسوسانی هستند که به دنبال لو رفتن یا دستگیری، به کار گرفته می شوند.

برخی تحلیل گران در محافل قدیمی تر اپوزیسیون که نگاه های بدبینانه تری دارند معتقدند که ماجرای اغتشاشات سال گذشته و اتفاق امسال 25 بهمن اساساً تله ای برای شناسایی سرشاخه ها و تمام ارتباطات مخالفان بوده است.

مرزبندی صریح اصولگرایان کمترین راه نفوذی برای اپوزیسیون نگذاشته است (خبر ویژه)

یکی از اصلاح طلبان فراری مقیم آمریکا گفت: انگیزه ها و اهداف هاشمی رفسنجانی با جنبش سبز تطبیق و خوانایی ندارد.

علی افشاری در گفت وگو با رادیو فردا اظهار داشت: آقای هاشمی و جنبش سبز در مقابل یک جریان واحدی قرار گرفتند. جدا از انگیزه های هاشمی، حضور او در قدرت هم جنبش سبز و هم حرکت های مخالف را در داخل تقویت می کند اما باز هم تاکید می کنم که هاشمی به دنبال تقویت این جریان نیست یا او را نباید به عنوان کسی درنظر گرفت که به زعم برخی پل پیروزی نیروهای اصلاح طلب است یا می تواند از رهبران سمبلیک جریان سبز باشد. مطمئنا این گونه نیست. برای او حفظ نظام مهم است اما کشمکش ها یک فضای تنفسی می تواند برای مخالفان ایجاد کند.

وی همچنین درباره نگاه طیف های اصولگرا به اپوزیسیون سبز گفت: تقریبا کلیت جریان اصولگرا به لحاظ گروهها، نسبت به آن چیزی که آنها را فتنه سبز می دانند، مرزبندی صریحی کرده اند و هیچ کدامشان حاضر نیستند کوچک ترین و کمترین همراهی را با جنبش سبز داشته باشند. اپوزیسیون هم هیچ ابزار دیگری درداخل حکومت ندارد.

افشاری درباره آشفتگی جبهه ضدانقلاب اظهار داشت: انسجامی در داخل این جبهه وجود ندارد. من واقعا نمی دانم سران سمبلیک آیا طرح و برنامه دارند یا نه، به خصوص با توجه به ایزوله شدن موسوی و کروبی. شورای راه سبز هم ظرفیت موثری از خودش نشان نداد.

در گفت وگو با رادیو فردا، یکی دیگر از عناصر ضدانقلاب به نام محمد کسایی هم حضور داشت که تاکید کرد: آنچه از نظر ما به عنوان یک حداقل غیرقابل اهمیت تلقی می شود، از سوی حاکمیت به عنوان یک حداکثر غیرقابل پذیرش به حساب می آید.

اظهارات علی افشاری درباره بی خاصیتی شورای هماهنگی راه سبز در حالی است که این شورای خلق الساعه و مجهول پس از 2 هفته هیاهو و صدور 5 بیانیه، نزدیک یک هفته است که در سکوت مطلق فرو رفته و بنابر برخی گزارشها، به خاطر بروز برخی اختلافها، شماری از اعضا کناره گیری کرده اند.

کلافگی یک صهیونیست از «ایران ایران» آلمانی ها (خبر ویژه)

رئیس شورای صهیونیست های آلمان نسبت به تطبیق انقلاب های خاورمیانه با انقلاب اسلامی سال 1979 ایران انتقاد کرد.

دیتر گراومن با اشاره به رواج چنین مقایسه هایی در آلمان گفت: بسیاری تغییرات اخیر در خاورمیانه و شمال آفریقا را با انقلاب سال 1979 در ایران مقایسه می کنند. باید دقت کرد. البته ما از آزادی در دیگر کشورها خوشحال می شویم اما تجربه ایران به ما نشان داد که رژیم شاهنشاهی با یک رژیم بد اسلامی جایگزین شد. از سوی دیگر تغییرات اخیر را نباید با تغییرات سال 1989 و اتحاد دو آلمان مقایسه کرد. این نادرست است چرا که قاهره و اسکندریه، درسدن و لایپزیک نیستند.

وی همچنین گفت: اقتصاد آلمان روابط تنگاتنگی با ایران پیدا کرده است. شرکت های بسیاری در آلمان با علاقه فراوان سعی در برقراری روابط با ایران دارند در حالی که ایران هولوکاست را زیر سؤال می برد و خواستار محو اسرائیل از نقشه جهان است.

گراومن گسترش مخالفت با صهیونیسم در آلمان را به یهودستیزی تعبیر کرد و نسبت به این روند فزاینده هشدار داد.

جمهوری اسلامی

* تعدادی از علمای درباری سعودی، با "ولی امر مسلمین" دانستن شاه عربستان، قیام مردم این کشور را حرام اعلام کردند. شیخ عبدالله العثیم، یکی از قضات شهر مکه مکرمه، طی اظهاراتی ضمن حمله به تظاهر کنندگان در عربستان سعودی، گفت: هر شخصی که به اتهام دعوت به تظاهرات و یا شرکت در این اعتراض‌ها دستگیر شود، حداقل مجازاتش بازداشت و شلاق خواهد بود. به گزارش جهان به نقل از شیعه آنلاین، قاضی عبدالله العثیم در ادامه افزود: مجازات مخالفان نظام و ملک عبدالله بن عبدالعزیز آل سعود که ولی امر مسلمین است، بازداشت شدن و شلاق خوردن است،‌ البته این احکام برای افراد مختلف متفاوت است. وی نیز مانند خطیب مسجدالحرام به مردم هشدار داد از تظاهرات و ابراز اعتراض علیه نظام حاکم بر عربستان و ملک عبدالله که او را ولی امر مسلمین نامید، خودداری نمایند، در غیر این صورت مجازات شدیدی در انتظار آنها خواهد بود. شیخ "اسامه خیاط" امام جمعه مسجدالحرام و شیخ "صلاح البدیر" امام جمعه مسجدالنبی(ص) در خطبه‌های نماز جمعه این هفته خود ضمن انتقاد از تظاهرات شیعیان عربستان در مناطق شیعه نشین این کشور، چنین اقدامی را علیه پادشاه سعودی که او را "ولی امر مسلمین" نامیدند، دانستند.

* درحالی که دعوت از شاه اردن برای سفر به ایران جهت شرکت در جشن نوروز با اعتراض نمایندگان مجلس شورای اسلامی مواجه شده، رئیس دفتر رئیس‌جمهور برای حضور بر سر سفره هفت سین به آمریکا می‌رود. به گزارش ایسنا اسفندیار رحیم مشایی درباره سفر خود به آمریکا در 27 اسفند، گفت: سال گذشته سازمان ملل نوروز را به عنوان روز جهانی اعلام کرد و ما نیز به عنوان کشوری که نوروز جزو تاریخ ما محسوب می‌شود و برایمان اهمیت دارد در این زمینه مسئول هستیم. وی ضمن بیان اینکه هنوز این سفر قطعی نشده، افزود: قبلاً در کشورمان این جشن برگزار می‌شد و هم‌چنین در برخی دیگر از کشورها، با توجه به این که سازمان ملل، نوروز را به عنوان روز جهانی اعلام کرده، امسال در سازمان ملل توسط ایران و چند کشور دیگر مراسمی به این مناسبت برگزار خواهد شد و از ما نیز جهت حضور در این برنامه دعوت کرده‌اند. وی همچنین گفت: معتقدیم که باید از این فرصت به نحو احسن استفاده کرد و اندیشه‌ی آرمانی ملت ایران را مطرح کنیم.

* سایت تحلیلی - خبری عصر ایران با انتشار مقاله‌ای تحت عنوان "کلاً مجلس کجای کار است؟" ضمن نقل قول یک عضو کمیسیون انرژی مجلس که گفته: "وزارت نفت در سال جاری قراردادهای نفتی و گازی بسیاری را منعقد کرده، اما هیچ یک را به اطلاع مجلس نرسانده است." این سؤال را مطرح کرده که: "حالا که اعلام شده وزیر نفت قانون اساسی را زیر پا گذاشته و به مجلس شورای اسلامی بی احترامی کرده و هیچ یک از قراردادهای نفتی را به اطلاع آن نرسانده و سرخود عمل کرده است، آیا رگ غیرت نمایندگان خواهد جنبید و وزیر را به پای میز استیضاح خواهند کشاند تا درس عبرتی باشد برای سایرین؟ یا نه؟! از نظر نمایندگان، چند قرارداد دهها میلیارد دلاری نفتی که ارزش این حرف‌ها را ندارد و "در شرایط حساس کنونی که دشمنان داخلی و خارجی درصدد ضربه زدن به نظام هستند، کشور به آرامش نیاز دارد و در راستای حفظ اتحاد و همدلی نباید وزیر نفت را استیضاح کرد!"

قدس

گاف خبری شبکه 10 رژیم صهیونیستی

ایرنا - درحالی که سران صهیونیست مدعی هستند که قوی ترین شبکه اطلاعاتی دنیا را دارند، شبکه 10 تلویزیون این رژیم در خبری اشتباه مدعی حضور بهروز کمالوندی معاون آمریکای وزیر خارجه ایران در مرزهای جنوبی لبنان شد.این درحالی است که به تازگی تنها حسین فرحی معاون اداری- مالی وزارت خارجه به لبنان سفر کرده و رسانه های صهیونیستی باز هم در انتشار خبر خود فرق بین معاون اداری - مالی با معاون آمریکای وزارت خارجه را متوجه نشدند و خبر اشتباه منتشر کردند.

اردوی مختلط دانشجویی این بار در ژوهانسبورگ

خبرنامه دانشجویان ایران - اردوهای مختلط در دانشگاه های کشور همواره با حاشیه های غیراخلاقی همراه است. این در حالیست که اینبار ژوهانسبورگ پایتخت آفریقای جنوبی مقصد یک اردوی مختلط است.این گروه که همواره در دانشگاه معروف به فعالیت های سیاسی ضدانقلابی و رفتارهای غیراخلاقی هستند هنوز محل تامین بودجه خود را معرفی نکرده اند.

13 زمین خوار بزرگ زندانی شدند

الف - مرتضی تمدن استاندار تهران از صدور حکم قطعی حبس و زندانی شدن 13 نفر از زمین خواران بزرگ استان در سال جاری خبر داد.

کارشکنی آمریکا در تفحص پیکرهای شهیدان در عراق

مهر- سردار سید محمد باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح گفت: پس از سالها مذاکره و توافق قرار بود هیات ایرانی تفحص شهدا وارد منطقه فاو شود که با کارشکنی آمریکاییها این کار صورت نگرفت.

تحرکات تروریست های پژاک برای چهارشنبه سوری

جهان - تعدادی از هواداران گروهک تروریستی پژاک قصد دارند بنا به درخواست سران این گروهک در شهرهای مختلف دست به اقدامات خرابکارانه بزنند.گفته می شود هواداران و مرتبطین گروهک تروریستی پژاک و «پ ک ک» قصد دارند در سه شنبه آخرسال به تجمع و اغتشاش اقدام کنند.

خشم صهیونیست ها از نمایش یک فیلم

شبکه ایران - محافل صهیونیستی نتوانستند خشم خود را از پخش «فیلم میرال» در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل (فیلمی که به بررسی جنایات رژیم صهیونیستی و وحشیگری آنها بر ضد فلسطینیان اختصاص دارد) پنهان کنند. روزنامه صهیونیستی جروزالم پست از این فیلم تحت عنوان فیلمی ضد اسراییلی و حامی فلسطین نام برد که برای نخستین بار در صحن مجمع عمومی سازمان ملل پخش می شود. این فیلم که توسط «جولیان اشنابل»، کارگردان آمریکایی تولید شده است، داستان یک کودک یتیم فلسطینی را نقل می کند که در میان نژادپرستی و تبعیض صهیونیست ها رشد پیدا می کند.

آقازاده زمین خوار سرانجام محکوم شد

مشرق - یک آقازاده که در استانهای جنوبی کشور چندین سال متهم به زمین خواری گسترده بود، به 6 سال حبس و برگرداندن اموال مردم محکوم شده است.

جلسه مشترک سبزها و شیطان پرستان

خبر آنلاین - به تازگی در یکی از شهرهای استان فارس جلسه مشترک و مختلطی از عده ای دانشجویان سبز این شهر و تعدادی از اعضای فرقه ضاله شیطان پرستی برگزار شده است. از نکات حائز اهمیت در برگزاری این جلسه بازرسی بدنی افرادی بوده که قصد حضور داشته اند. ورود هر گونه دوربین و موبایل نیز به جلسه نیز ممنوع بوده است.همچنین جلسه مختلط بوده و تعدادی از دختران حاضر در جلسه کشف حجاب کرده اند.

مجری تلویزیون به احمدی نژاد: آمده ام شما را ببینم!

پانا- در حاشیه مراسم حضور رئیس جمهور در مجلس دانش آموزی مجری معروف، حسین رنجبران که این روزها در یکی از برنامه های پربیننده شبکه 3 مشغول به فعالیت است به رییس جمهور گفت که امروز آمده ام فقط شما را ببینم و ببوسم و در نهایت مذاکره کوتاهی را انجام دادند.

گلایه مراجع از دامن زدن به مکتب ایرانی

ایلنا - سید جلال یحیی زاده یک عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس با انتقاد از رواج یافتن طرح مکتب ایرانی از گله ها و انتقادهای مراجع تقلید از این موضوع خبر داد.

نظام ایران باید نابود شود، چون با رابطه جنسی خارج از خانواده مخالف است!

شبکه ایران- یکی از مخالفان انقلاب و نظام که مدتی است به آمریکا مهاجرت کرده و به دلیل سخنان ضدایرانی اش به بهانه دفاع از حقوق زنان جوایزی را از نهادهای وابسته به آمریکا و رژیم صهیونیستی دریافت کرده است، در یادداشتی در وبلاگش خواستار معرفی دادستان کل ایران به عنوان بدترین قاضی سال شد. «شادی صدر» علت این خواسته خود را یکی از قوانین دیوان عالی کشور مبنی بر اینکه «اگر زنی ناشزه شود، یعنی از خواسته های شوهرش اطاعت نکند و خانه او را ترک کند، دیگر نمی تواند از حق طلاقی که به موجب شروط ضمن عقد به دست آورده استفاده کند»، بیان کرده است. این ادعا در حالی بیان شده که حقوقدانان بر این باورند، این بند از قانون برای حفاظت از کیان خانواده و سلامت اخلاقی بانوان وضع شده است.

نقش بر آب

بسمه تعالی 

 

«اروپا و آمریکا نمی توانند افتادن لیبی در دست افراد خطرناک را تحمل کنند» و «سرنوشت قذافی مانند سرنوشت صدام نیست و رژیم او خواهد ماند». این دو گزاره را بعضی ها باور کرده اند چرا که می توانند در «رسانه ها» شواهد و قرائنی برای آن پیدا کنند اما جالب این است که گزاره اول، نتیجه ی جلسه ی سه روزه چهره های مختلف غرب در هرتزلیاست که به هواداری رژیم صهیونیستی شهرت دارند، و گزاره دوم مربوط به شبکه عربی رژیم صهیونیستی (اسرائیل الیوم) است که از زبان خبرنگار ویژه اعزامی خود به طرابلس بیان کرده است.
اما گزاره های دیگری هم وجود دارند که بسیار قابل تامل هستند: «لیبی میان شورشی ها و رژیم قذافی به دو کشور تقسیم می شود، کشوری با مرکزیت طرابلس و کشوری با مرکزیت بنغازی»، «بیم آن می رود که در بنغازی یک حکومت اسلامی تحت امر القاعده سر کار بیاید»، «لیبی بین قذافی و مخالفانش تقسیم می شود» این سه گزاره هم مربوط به صهیونیست هاست که طی 3-4 روز گذشته بیان شده و دهها بار توسط رسانه های آمریکایی و اروپایی تکرار شده اند و در ایران نیز بعضی از افراد بدون توجه به منشاء اسرائیلی این خبرها، گمان کرده اند که انقلاب در لیبی با شکست مواجه شده و «شکست انقلاب در لیبی مقدمه شکست انقلاب ها در سایر کشورهای عربی است» بعضی هم پا را ازاین فراتر گذاشته و گمان کرده اند که انقلاب های عربی از ابتدا تحت کنترل بوده و قرار بوده تا همین جا پیش بروند!
همزمان با این گزاره ها درباره لیبی گزاره های مشابهی هم درباره بحرین و یمن مطرح شده است مثل: «ما نگران درگیری های مردم بحرین با یکدیگر هستیم»، «با دخالت خارجی در بحرین مخالفیم» و «نگرانی از جنگ داخلی در یمن افزایش یافت» گزاره اول توسط ولیعهد بحرین، گزاره دوم توسط وزیر خارجه اردن بیان شده و گزاره آخر را روزنامه انگلیسی تایمز نوشته است.
این گزاره ها می گویند 1-حکومت های عربی دارند بر اوضاع مسلط می شوند 2-درکشورهای عربی درگیری دولت و انقلابیون به درگیری هواداران دولت و انقلابیون تبدیل شده است 3-خطر تجزیه، کشورهای در حال انقلاب را تهدید می کند 4-ارتش های عربی به زودی وارد معادله می شوند.
جالب این است که در عین اینکه رژیم بحرین به سرکوب شدید مردم روی آورده و خود به طور علنی از کشورهای عرب عضو شورای همکاری خلیج فارس درخواست کمک کرده، برای کشته ها و مجروحین تظاهرات 5 روز اخیر که عدد آنان از چندهزار نفر فراتر رفته است ابراز نگرانی می کند و بر گفت وگوهای ملی و «حل و فصل جامع» و حتی به همه پرسی گذاشتن توافقات انقلابیون و حکومت تاکید می نماید. در یمن نیز همزمان با توسل شدید به نیروی نظامی و حتی استفاده از تجهیزات ممنوعه و کشته و زخمی کردن صدها نفر از گفت وگو میان دولت و انقلابیون حرف زده می شود. از آن سو علیرغم گذشت 25 روز از آغاز کشتار مردم در لیبی، بحرین و یمن سازمان ملل و کشورهای اروپایی هیچ محدودیت عملی- نظیر اولتیماتوم زمان دار- بر سر راه حکومت های این سه کشور قرار نداده اند و این دیکتاتورها با دست باز مردم را به خاک و خون می کشند. در تحلیل تحولات جاری در لیبی، بحرین و یمن نکاتی به نظر می رسند:
1-ورود دیکتاتورهای یمن و بحرین به دور جدید درگیری ها با مردم انقلابی چند روز پس از آن صورت گرفته است که معمر قذافی با توسل به سرکوب شدید و استفاده از هلی کوپترها، توپ ها و تانک های نظامی و کشتن نزدیک به 7000 نفر و زخمی کردن نزدیک به نیم میلیون لیبیایی و آواره کردن نزدیک به یک میلیون نفر از ساکنان شمال غرب لیبی بعضی از شهرهای آزاد شده را مجدداً به تصرف خود درآورده است. این موضوع که با لبخند رضایت رژیم صهیونیستی، آمریکا و اروپا توام بود نشان می دهد که حمله سنگین و کشتار وسیع قذافی یک برنامه توافق شده و ورود مجدد سران بحرین و یمن به درگیر شدن با مردم هم نشان می دهد این توافق جامع بوده است.
2- اینک شواهد و قرائن زیادی بیانگر آن است که غربی ها با تعمیم نمونه لیبی درصدد پایان دادن به انقلاب های اسلامی در کشورهای عربی و به خصوص ممانعت از تکرار «سرنگونی ها» در شبه جزیره عربستان بوده اند. این در حالی است که حجم حضور مردم در لیبی به نسبت مصر و تونس بسیار گسترده تر بود و علی الظاهر قیمت «معمر قذافی» برای غرب بسیار کمتر از مبارک و بن علی بوده با این وصف غرب باید در سرنگونی قذافی همراهی نشان می داد. اما برخلاف همه این گمان ها غرب جدیت بیشتری برای حفظ رژیم جنایتکار قذافی از خود نشان داد در واقع غرب به درستی دریافت که سقوط قذافی از یک سو انرژی تازه ای به انقلاب های مصر و تونس- که در دو سوی لیبی واقع شده اند- خواهد داد و آثار آن در کشورهای عرب شبه جزیره به شکل انقلابات بروز می کند به همین میزان توقف روند انقلاب در لیبی می تواند انقلاب را در سایر کشورها مهار کند و به مدیریت تحولات در مصر و تونس مدد برساند. اما غرب به نتیجه دلخواه نرسید. نسخه لیبی- عقب راندن مردم با سرکوب شدید- در بحرین و یمن تکرار شد ولی همانگونه که در لیبی، سرکوب به جایی نرسید و قشرهای جدیدی حتی در طرابلس به صفوف مردم اضافه شدند در یمن و بحرین نیز نیروهای جدیدی به صفوف تظاهرات کنندگان پیوسته اند و «اعتصاب کارکنان دولتی» ابعاد جدیدی به انقلاب مردم داده است.
3- مداخله نظامی عربستان علیه مردم بحرین هم بیش از آنکه در عمل تاثیری داشته باشد از «بلوف» حکایت می کند، چراکه اگر بنا به سرکوب باشد- که هست- همان نیروهای نظامی و انتظامی پادشاهی بحرین کفایت می کند چراکه برای سرکوب نیم میلیون نفر مردمی که اسلحه ندارند و به روش های خشونت آمیز هم متوسل نمی شوند چند هزار نیروی نظامی از چند ده هزار نفری که در اختیار رژیم فاسد بحرین می باشد کفایت می کند. حالا اگر بیش از این کشتار نشده، به دلیل کمبود نیروی نظامی نبوده بلکه رژیم آل خلیفه از نتایج آن هراسناک بوده است. با این وصف عزیمت یگان هایی از ارتش عربستان به بحرین، برای «ترساندن» مردم مظلوم بحرین- بخصوص شیعیان- صورت می گیرد، اما بسیار بعید است که آل خلیفه و آل سعود و کشورهای غربی چنین لشکرکشی را «راه حل» به حساب آورند، این موضوع پیش از این توسط آمریکا و اروپا در عراق و افغانستان و توسط رژیم سعودی علیه حوثی های یمن تجربه شده و شکست خورده است. اما درعین حال جا دارد که ایران براساس مسئولیت دینی، انقلابی و مردمی خود به رژیم سعودی به دلیل مداخله در بحرین هشدار جدی بدهد.
4- بحث تجزیه لیبی و یا کودتای ارتش علیه مردم و رژیم قذافی نیز واقعیتی را در بر ندارد تصور تجزیه لیبی به معنای پذیرش فرضیه تقسیم عمودی- شرقی غربی- است به گونه ای که 11 استان شرقی با مرکزیت بنغازی از 21استان غربی با مرکزیت طرابلس از هم جدا شوند. این تصور با واقعیت سازگار نیست چراکه همه استان های شمال غربی و شمال شرقی علیه رژیم قذافی قیام کرده اند نه اینکه بخشی قیام کرده و بخشی ساکت باشند یا اینکه بخش شرقی علیه بخش غربی باشد بنابراین گزاره رسانه های انگلیسی- و آمریکایی و صهیونیستی- مبنی بر احتمال جدی تجزیه لیبی واقعیت ندارد. وقوع کودتا در لیبی نیز به مرز محال نزدیک است چراکه مردم در شرایط انقلاب به سر می برند و هر روز دهها نظامی در مراتب عالی و بدنه به مردم می پیوندند و خود مردم نیز آرام آرام صاحب ارتش مستقلی شده اند.
5- برگردیم به دو گزاره ابتدایی، آیا آنگونه که صهیونیست ها مدعی آن هستند و رسانه های غربی و بعضی از کشورهای عربی نیز مطرح کرده اند، آمریکا و اروپا می توانند از پیروزی نیروهای انقلابی در لیبی جلوگیری نمایند؟ غرب قطعاً برای چنین هدفی برنامه جدی دارد اما جدی بودن غرب یک طرف ماجراست، طرف دیگر ماجرا این است که مردم لیبی بعد از حدود یک ماه حضور در صحنه به بقاء قذافی رضایت بدهند که همه شواهد و قرائن خلاف آن را نشان می دهد. اتفاقاً در مقایسه بین وضعیت لیبی، تونس و مصر ما شاهد انسجام بیشتر لیبیایی ها هستیم. تجمع مصری ها و تونسی ها عمدتاً در یک میدان بود درحالی که مردم در لیبی در همه شهرها و بصورت تظاهرات خیابانی به میدان آمدند. در لیبی 10روز پس از آغاز انقلاب، یک شورای ملی انتقالی با حضور نیروهای عمدتاً کارکشته ای که مورد اعتماد مردمند، شکل گرفت و به تشکیل دولت موقت انتقالی منجر شد و بسیاری از کشورها این شورا و دولت برآمده از آن را به رسمیت شناختند. این شورا امروز یک گروه مسلح را در اختیار دارد درحالیکه در تونس و مصر تا امروز هم این اتفاق ها نیفتاده است با این وصف هیچ تردیدی در شکست پروژه قذافی وجود ندارد.
6- غرب درحال بازی کردن با زمان است و برای آنکه دیگران دریابند که آمریکا، اروپا، رژیم صهیونیستی و وابستگان آنان به چه سرنوشت وحشتناکی گرفتار شده اند به زدن نقش و نگار روی شن های سواحل لیبی مشغول می باشد! نقش هایی که چند ثانیه بعد به زیر آب می روند.
سعدالله زارعی

با دوستان "درستی "؛ با دشمنان "درشتی "

 بسمه تعالی

خبرگزاری فارس: یک عضو مجلس خبرگان رهبری در یادداشتی با اشاره به درباره‌ هشدار رهبر انقلاب پیرامون اخلاق در دیدار اعضای خبرگان تأکید کرد: چرا در آخرین رمق دشمن، نوش‌داروی حیات‌بخش به وی تزریق کنیم؛ پس نقد بلی، حرمت‌شکنی نه.


به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، آیت‌الله محی‌الدین حائری شیرازی عضو مجلس خبرگان رهبری طی یادداشتی درباره‌ هشدار رهبر انقلاب پیرامون اخلاق در دیدار با اعضای این مجلس ‌نوشت: بحثی که رهبر معظم انقلاب (دام‌ظله) در دیدار با خبرگان در مورد افراط در نقد و تفریط در آن مطرح کردند، به‌خصوص در این مقطع زمانی که جنبه الگویی امت اسلامی و انقلابی ما دارد نظام‌های وابسته اطراف خود را یکی پس از دیگری از هم می‌پاشد، بسیار حائز اهمیت است، زیرا نخستین دلیل فروپاشی حکومت‌های اطراف ما بیداری ملت‌هاست و یکی از مهم‌ترین علل بیداری امت‌ها مقایسه حکومت‌شان با حکومت جمهوری اسلامی.

آن زمان که هیچ کجا اسلام به حاکمیت نرسیده بود و همه نظام‌ها کج و معوج بودند و در میان آن‌ها نظام راست و درستی نبود که از مقایسه با آن، کجی و معوجی حکومت خود را بفهمند، نظام مستقلی هم نبود که با دیدن آن پی به فساد حکومت خود ببرند. حتی استقامت انجام ‌شده‌ای نبود که پی به امکان استقامت و مقاومت ملتی بدون استمداد از هیچ قدرتی و ابرقدرتی ببرد. چون اقوی دلیل امکان وقوع است.

با مشاهده استقامت ملت ما با دست خالی قیام کردن را شدنی دیدند. به‌خصوص با توجه به زمان سی ساله‌ این مقاومت، هیچ‌گونه شک و تردیدی در صلابت آن به جای نماند. به همین دلیل ابرقدرت‌ها جز اخلال در نمود جمهوری اسلامی، راه دیگری برای نگه داشتن رژیم‌های وابسته به خود ندارند. آن‌ها برایشان از نان شب واجب‌تر است که تربیت‌شدگان نظام نسبت به هم به‌جای محبت و لطف حالت پرخاش و ستیز داشته باشند. این‌که ضد انقلاب نسبت به مسئولین، بزرگان و رهبران نظام، انواع رفتار زشت را در گذشته انجام می‌داد مسئله مهمی نیست. در همه‌جا دشمنان نظام‌ها پرخاشی دارند و انواع شعارهای زشت دادن برای ضد انقلاب، امری طبیعی است. آنچه غیر طبیعی‌ است، ظهور چنین حرکاتی از روی دوستی با انقلاب نسبت به خودی‌هاست!

مرگ بر آمریکا عبادت بزرگی است که نماد راستی و درستی راه ماست. خدا این شعار را تا مرگ ابرقدرت‌ها برای ما حفظ کند! استکبارستیزی، دفاع از حقوق محرومین نمودار حیات انقلابی ماست، هرچه بیشتر بهتر، این نشان‌ "أشدا علی الکفار " بودن ماست،‌ اما آفت "رحماء بینهم " خطر است و بلاشک آفت استکبارستیزی‌ها از آفت جنبه رحمت با خودی‌ها و آفت مهرورزی‌هاست! آفت مهرورزی با خودی‌ها بلاشک آفت استکبارستیزی ما است. بایستی برای بالابردن استکبارستیزی،‌ همه لبه شدت و خشونت را به سمت استکبار جهانی برد.

خطر در افراط و تفریط است. خطر آن‌جاست که با خودی‌ها آن‌جا که باید نقد کنیم، لاپوشانی کنیم و آن‌جا که باید اشتباهی را کالبدشکافی کنیم توجیه کنیم! ‌این کار غلط و تفریط در نقد است. حرمت‌شکنی نه، وقتی افراط در اخلاق نقد پیش می‌آید و با خودی خصمانه برخورد می‌شود از همسایگان در حال فروپاشی این زمزمه شنیده خواهد شد:
"المنة لله که چو مایی دل و دین بود آن را که لقب زاهد و فرزانه نهادند ".

چرا چنین شود؟ چرا در آخرین رمق دشمن، نوش‌داروی حیات‌بخش به وی تزریق کنیم. پس نقد بلی، حرمت‌شکنی نه. ما می‌دانیم جوانان غیور ما اگر از بعضی آداب مبارزاتی در لحظاتی غفلت کردند، اما حجت‌گرا هستند، همین که پیام حجت‌شان به گوش آن‌ها برسد تمکین می‌کنند و به سوی علم و پرچم خود بر‌می‌گردند. همان‌طور که قبل از پیروزی انقلاب، وقتی امام(ره) فرمود: بین جوانان و بزرگترها فاصله نیافتد، جوانان فریاد زدند: "به فرمان خمینی(ره) درود بر بزرگان " امروز هم جوانان همان‌‌ها هستند که بوده‌اند: از دم صبح ازل تا آخر شام ابد دوستی و مهر بر یک عهد و میثاق بود.

امروز هم به فرمان رهبر خواهند گفت: به فرمان مقتدا با خودی‌ها مدارا، با دیگران درشتی یا با دوستان درستی با دشمنان درشتی

حمله شدید بی‌بی‌سی به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی

 بسمه تعالی

 

بصیرت :اقدام هوشمندانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در انتخابات مجلس خبرگان با خشم و عقده‌گشایی رسانه‌های ضد انقلاب مواجه شد. این در حالی است که همین رسانه‌های زنجیره ای، در مقاطع حساس تحرک فتنه سبز می‌کوشیدند آقای هاشمی را خرج این فتنه کنند. در میان خیل مطالبی که علیه هاشمی رفسنجانی در رسانه‌های ضد انقلاب منتشر شد، نوشته رسانه رسمی دولت انگلیس قابل توجه است. بی‌بی‌سی با حمله شدید به وی به خاطر وارد نشدن در سناریوی مورد علاقه دشمنان انقلاب نوشت: سوابق اکبر هاشمی رفسنجانی نشان می‌دهد که امید بستن به او به عنوان پل پیروزی جنبش سبز و یا نیروی مدافع اصلاح‌طلبان گره زدن بر باد است. وی در ساخت قدرت، بازی خودش را می‌کند و به نظر می‌رسد تعلقی به جنبش دموکراسی‌خواهی ندارد هرچند که موضع‌گیری‌های متفاوت وی می‌تواند فضای تنفس و تحرک برای مخالفان ایجاد کند و به لحاظ تاکتیکی به نفع جنبش باشد. بی بی سی همچنین هاشمی را قدرت‌طلب، محافظه‌کار و بی‌اعتقاد به مردم‌سالاری معرفی کرد تا عصبانیت خود را علیه تدبیر آقای هاشمی رفسنجانی تخلیه کرده باشد.

خیزش شیعیان در عربستان سعودی

بسمه تعالی 

 

بصیرت :گروه ترجمه - پایگاه اینترنتی آسیا تایمز در مقاله‌ای به قلم «برایان ام. داونینگ» در تاریخ 12 مارس 2011 به وضعیت کنونی تحولات داخلی عربستان و به ویژه شیعیان این کشور پرداخته و می‌نویسد در حالی که تمام توجه جهانی به جنگ داخلی لیبی معطوف شده، اما حوادث در عربستان سعودی به ویژه در روز جمعه یازدهم مارس 2011 نشانگر وجود ریشه‌های اعتراضی در عربستان است. جوانان سعودی با تظاهرات در روز موسوم به «روز خشم» علیه رژیم سعودی شعار دادند و برخلاف هشدارهای رژیم خواستار اصلاحات سیاسی شدند. در حال حاضر، سرمایه‌گذاری‌ها و بورس‌ها در عربستان سعودی وضعیت مطلوبی ندارند و نتیجه چنین شرایطی نامشخص است. در حال حاضر، در عربستان نیز مانند تونس، مصر و لیبی جوانان، مشتاق تصمیم‌گیری جمعی و مردم‌سالاری هستند و بیش از نیمی از جمعیت این کشور را جوانان زیر سی‌سال تشکیل می‌دهند و این موضوع به شکاف نسلی در جامعه عربستان منجر شده است.

نویسنده در ادامه می‌افزاید دولت عربستان سعودی در دهه 1990 به منظور کاهش فشارهای پس از جنگ اول خلیج فارس، مجلس الشورا را تشکیل داد تا به نوعی در راستای اصول مردم‌سالاری گام بردارد. اما این مجالس به انتخاب مردم تشکیل نمی‌شوند و همگی منصوب شخص شاه هستند. این مجالس قدرت قانون‌گذاری ندارند و بیشتر نقش مشورتی دارند. این مجالس بیشتر دیدگاه‌های پیران قبایل، مجمع‌های صنفی و شبکه‌های پشتیبان مالی و ذی‌نفع را بیان می‌کنند. از 28 میلیون سعودی 10 تا 15 درصد شیعه هستند که حقوق مذهبی آن‌ها زیر پا گذاشته می‌شود و حتی در یافتن شغل و گرفتن پست و مقام با تبعیض مذهبی رو به رو هستند.

نویسنده در پایان می‌نویسد: شیعیان منطقه پس از انقلاب اسلامی به نوعی به احیای هویت خود بیشتر مشتاق شدند و انقلاب اسلامی ایران به نوعی انگیزه‌ای جدی در آن‌ها ایجاد کرد و این موضوع به ویژه در عربستان سعودی و بحرین همواره مشهود بوده است. از این رو، رژیم عربستان سعودی در ایجاد ائتلاف ضدایرانی به عنوان الگوی شیعیان همواره نقش مهمی ایفا کرده و در راستای مانع‌تراشی در برابر برنامه هسته‌ای ایران نیز تمام تلاش خود را به کار بسته است.